کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

حضور چین در منطقه آسیای مرکزی

ابعاد حضور چین در آسیای مرکزی و چالش‌های احتمالی پیش‌رو

مجله «چشم انداز جدید شرقی» , 12 فروردين 1395 ساعت 12:50

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی

برای پکن بحث تثبیت حضور استراتژیک در آسیای مرکزی دکترین جدیدی به شمار نمی‌آید. آسیای مرکزی نه تنها به عنوان بازار قابل توجه عرضه کالا، دارا بودن منابع نفت و گاز بلکه به عنوان ابزار امنیت ملی و به خصوص در رابطه با حل مشکل سین کیانگ، برای چین بسیار مهم می‌باشد. پکن ضمن همکاری با کشورهای آسیای مرکزی از طریق «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «سازمان همکاری‌های شانگهای» با توجه به عدم حل مسائل داخلی این منطقه، با هر یک از کشورهای آن به صورت جداگانه روابط بلندمدت برقرار می‌کند.


مجله تحلیلی الکترونیکی «چشم انداز جدید شرقی» ضمن انتشار مطلبی تحت عنوان «حضور استراتژیک چین در آسیای مرکزی» به بررسی ابعاد حضور پکن در منطقه و چالش‌های احتمالی پیش روی آن پرداخته است.
در این مطلب آمده است: برای پکن بحث تثبیت حضور استراتژیک در آسیای مرکزی دکترین جدیدی به شمار نمی‌آید. آسیای مرکزی نه تنها به عنوان بازار قابل توجه عرضه کالا، دارا بودن منابع نفت و گاز جهت نیروگاه‌های چین بلکه به عنوان ابزار امنیت ملی به خصوص در رابطه با حل مشکل «سین کیانگ»، برای چین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
«شی جینپینگ» رئیس جمهور چین طی یک سال اخیر بار‌ها بر ضرورت تقویت بیشتر این سیاست در راستای تحکیم امنیت شمال و غرب کشورش تاکید کرده بود. وی بویژه به این نکته اشاره داشت که مشارکت موفقیت آمیز چین در توسعه اقتصادی و همکاری‌های سیاسی و نظامی استراتژیک با کشورهای آسیای مرکزی نه تنها باید به حل و فصل مشکل سینکیانگ مساعدت کند بلکه موجب تبدیل‌ این منطقه به «دروازه اقتصادی» اروآسیا شود.
پکن ضمن همکاری با کشورهای آسیای مرکزی از طریق «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «سازمان همکاری‌های شانگهای» با توجه به عدم حل مسائل داخلی این منطقه، با هر یک از کشورهای آن به صورت جداگانه روابط بلندمدت برقرار می‌کند.
در ماه مارس سال جاری میلادی در جلسه کنگره ملی خلق چین استراتژیک جدید توسعه کشور اعلام شد که در آن تحقق پروژه «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و دکترین «دسترسی به فرا‌تر از آن» از جایگاه مهمی برخوردار می‌باشد. این به آن معنی است که برنامه انتقال هرچه بیشتر شرکت‌های چینی به کشورهای آسیای مرکزی در آینده نزدیک به صورت فعال‌تر دنبال خواهد شد. همچنین برگزاری اجلاس گروه 20 (G20) در ماه سپتامبر سال جاری در شهر «هانگزو» بدون تردید بر برجستگی نقش چین در آسیای مرکزی اشاره می‌کند.
به منظور دستیابی به این اهداف، پکن در بخش زیرساخت‌های انرژی و حمل و نقل پنج کشور آسیای مرکزی سرمایه‌گذاری‌های مهمی انجام داده است. از جمله شرکت ملی نفت و گاز چین اقدام به ساخت خط لوله گاز «ترکمنستان – ازبکستان – قزاقستان – چین» کرد. علاوه بر سه خط لوله فعال گاز که دارای ظرفیت انتقال 55 میلیارد متر مکعب گاز می‌باشد، با راه‌اندازی خط‌ لوله جدید از آسیای مرکزی به چین حجم گاز وارداتی از منطقه به 30 میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت که معادل 20 در صد مصرف چین تا سال 2020 می‌باشد.
گسترش حضور در بخش زیرساخت‌های حمل و نقل
پکن به طور فعال در توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل آسیای مرکزی حضور دارد که در این راستا می‌توان به اختصاص اعتبار 280 میلیون دلاری جهت ساخت راه «دوشنبه چناق» در تاجیکستان اشاره کرد که باز هم در راستای نحقق دکترین سیاست خارجی پکن تحت عنوان «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» قابل بررسی است.
از میزان کلی سرمایه گذاری مستقیم چین در بخش‌های اقتصادی آسیای مرکزی که تا سال 2015 تقریبا 27 میلیارد دلار را تشکیل می‌دهد، 23، 6 میلیارد آن به قزاقستان اختصاص یافته است که تقریبا به صورت کامل روی استخراج و انتقال نفت و گاز هزینه شده است.
حجم تجارت دوجانبه چین با تاجیکستان و سرمایه‌گذاری پکن به اقتصاد این کشور در حال افزایش است. نیروگاه حرارتی «دوشنبه 2»، راه‌ آهن «یاوان - وحدت»، پارک علمی- فنی کشاورزی «ختلان» از جمله پروژه‌های بزرگ زیربنایی می‌باشند که در تاجیکستان تحقق یافته‌اند.
پکن همچنین با استفاده از روابط پیچیده دوشنبه با برخی از کشورهای همسایه که گاهی منجر به محاصره حمل و نقلی تاجیکستان می‌شود، می‌خواهد در ساخت راه آهنی که پکن با دوشنبه را به هم می‌پیوندد، مشارکت یابد و از این طریق حضور استراتژیک خود را تقویت کند.
چین در توسعه زیرساخت‌های ازبکستان نیز نقش فعال داشته و از جمله برای ساخت راه آهن برقی «آنگرین – پاپ» که وادی «فرغانه» را با بیشتر ازبکستان متصل می‌کند، 350 میلیون دلار سرمایه گذاری انجام داد.
راه جدید و تونل 19 کیلومتری زیر گردنه «کمچیک» که با هزینه شرکت چینی «چاینا ریلوی» (China Railway Tunnel Group) احداث شده است، شبکه جهانی مسیرهای چین و ازبکستان و از جمله منطقه سین‌کیانگ را با کشورهای خلیج فارس متصل می‌کند.
با این حال پکن در سیاست تجاری، اقتصادی و سرمایه‌گذاری خود در آسیای مرکزی نه به فکر حمایت از کارافرینان محلی بلکه به دنبال منافع منطقه‌ای خویش می‌باشد. مدیران شرکت‌های چینی که در آسیای مرکزی فعالیت می‌کنند ترجیح می‌دهند تا به جای مردم محلی از اتباع چینی استفاده کنند. علاوه بر این پکن ضمن لابی منافع تجاری خود در آسیای مرکزی، مقامات ارشد محلی را نسبت به واگذاری اولویت به تجار چینی (که بر زیان تجار محلی تمام می‌شود) «تشویق» می‌کند که موجب رشد بیشتر فساد مالی در کشورهای آسیای مرکزی می‌شود.
توجه به همکاری‌های امنیتی و نظامی - فنی
علاوه بر روابط اقتصادی، توسعه و تعمیق همکاری‌های امنیتی و نظامی - فنی با کشورهای آسیای مرکزی نیز از رویکرد مهم استراتژیکی چین نسبت به این منطقه دانسته می‌شود. چین در برابر هر گونه بی‌ثباتی ناشی از آسیای مرکزی که بتواند بر روی وضع سین‌کیانگ تاثیر بگذارد، احساس نگرانی می‌کند. به خصوص اینکه در قرقیزستان، قزاقستان و ازبکستان جماعت‌ها و سازمان‌های اویغورتبار (مانند سازمان «اتفاق» در قرقیزستان) وجود دارند که از حقوق ایغور‌ها حمایت می‌کنند. چنین همبستگی در خارج و داخل را که باعث تشدید فعالیت اویغور‌ها در قلمرو چین می‌شود، از سوی پکن به عنوان تهدید بالقوه شناخته می‌شود.
چین سازمان‌های شبه نظامی نظیر «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و «حرکت اسلامی ازبکستان» را به عنوان تهدید‌های مستقیم برای امنیت ملی خود دانسته و به این دلیل که آن‌ها با اویغور‌ها دارای دین واحد بوده و در ابراز نارضایتی خود در برابر مقامات چینی متوسل به زور خواهند شد، از احتمال حمایت‌های نظامی آن‌ها احساس نگرانی می‌کند.
در چنین یک شرایطی پکن تلاش می‌کند تا به تعمیق همکاری‌ با کشورهای آسیای مرکزی در زمینه استرداد برخی از اعضای جامعه اویغوری به چین دست پیدا کند. از جمله موارد استرداد توسط قرقیزستان و قزاقستان بر اساس ادعاهای طرف چینی مبنی بر حضور برخی از نمایندگان جماعت‌های اویغوری در اقدامات تروریستی، صورت گرفتند که باعث اعتراضات فعالان حقوق بشر محلی و بین‌المللی نظیر سازمان دیدبان حقوق بشر شد.
ابزار فرهنگی برای نفوذ استراتژیک
پکن نسبت به توسعه روابط و همکاری‌های فرهنگی به عنوان یکی از ابزار‌های بسیار مهم نفوذ استراتژیک و تحکیم حضور در آسیای مرکزی نگاه می‌کند. در این راستا به ویژه به آموزش زبان چینی برای مردم محلی از طریق شبکه‌های رو به رشد «موسسه کنفوسیوس» توجه می‌شود. موفقیت سیاست چین در این عرصه را از جمله اظهارات اخیر «داریگا نظربایوا» معاون نخست‌وزیر و دختر رئیس جمهور قزاقستان در خصوص «ضرورت یادگیری زبان چینی در آینده‌ای نزدیک در کنار زبان‌های قزاقی، روسی و انگلیسی» بازگو می‌کند.
چین علاوه بر برنامه‌های آموزشی و فرهنگی، همچنین با استفاده از رسانه‌های گروهی به دنبال ایجاد وجهه و تصویر مثبت از خود در آسیای مرکزی می‌باشد. در قلمرو تعدادی از جمهوری‌های آسیای مرکزی شبکه دولتی چینی موسوم به «CCTV» پخش شده و همچنین در شبکه‌های داخلی این کشور‌ها به طور منظم از اخبار خبرگزاری چینی «شین هوا» استفاده می‌شود.
اما نزدیکی بسیار فعال کشورهای آسیای مرکزی با چین و افزایش مهاجران چینی‌ها در قلمرو این کشور‌ها موجب نگرانی مردم محلی منطقه ‌شده است. به میزان افزایش نفوذ پکن در آسیای مرکزی، مخالفت مردم برخی از مناطق با «سلطه چینی‌ها» در حال تبدیل شدن به چالش جدی استراتژیک برای این کشور می‌باشد. این نتیجه تلاش‌های چین برای نزدیکی با کشورهای منطقه از راه سرمایه گذاری و از جمله با استفاده از اهرم‌های مادی و تشویق خصوصی (فساد) است که نگرانی مردم محلی در رابطه به «اشغال شدن» از سوی چین را به بار آورده است. این نگرانی‌ها همچنین به این دلیل تشدید شده‌اند که پروژه‌های زیربنایی مورد سرمایه گذاری پکن به پیمانکاران چینی واگذار شده و به صورت مغایر مقرارات محلی مدیریت می‌شوند. در بیشتر موارد این این موضوع باعث اعتراضات مردم محلی و درگیری آن‌ها با کارگران چینی می‌شود.
 


کد مطلب: 75

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/75/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir