ترور 20 تن از بنیانگذاران و رهبران داعش ولایت خراسان، درگیری با سه دشمن در افغانستان، عملیات نظامیان پاکستانی در عقبه استراتژیک این گروه و اختلافات درونی در بین رهبران داعش خراسان، مجموعه تهدیدهایی است که این گروه با آن دست و پنجه نرم میکند و برای بقا میجنگد.
ایران شرقی/
بر اساس اعلام نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان، «ابو سعید باجوری» امیر داعش در ولایت خراسان اوایل ماه جولای بر اثر حمله هوایی در ولایت کنر کشته شده است. مرگ این کهنه سرباز جنگنده با سابقه طولانی در زمینه مبارزه، در صورت تأیید، ضربهای قابل توجهی به پیکره این گروه که تحت فشار رو به رشد دشمنان مختلف قرار گرفته وارد خواهد کرد. با این وجود؛ گروه داعش همچنان قادر است، توانایی خود در مقاومت در برابر سختیها را نشان دهد، افراد این گروه بیشتر در قلمروهایی که از طالبان در ننگرهار گرفتهاند به سر میبرند. برهان عثمان از شبکه تحلیلگران افغانستان، در مقالهای وضعیت دولت اسلامی ولایت خراسان پس از مرگ رهبر این گروه را بررسی کرده است.
داعش ولایت خراسان هنوز از شوک مرگ شیخ عبدالحسیب رهبر دوم خود در ماه مه 2017 رهایی نیافته بود، که جانشین وی، ابوسعید هم در تاریخ 11 جولای 2017 کشته شد. بیانیهی پنتاگون که در تاریخ 14 جولای صادر شده؛ اعلام میکند که ابو سعید سه روز قبل در کنر بر اثر حمله هواپیماهای بدون سرنشین کشته شده است. منابع مستقل این استان به شبکه تحلیلگران گفتهاند که حملات هوایی در منطقه وتهپور اتفاق افتاده که هم مرز با ولایت نورستان است. بر اثر این حمله دو ستیزهجوی دولت اسلامی ولایت خراسان نیز کشته شدند.
با این حال؛ به گفته یک روزنامهنگار محلی، بستگان یکی از قربانیان به وی گفته که هیچ عضو ارشد داعش ولایت خراسان در میان کشته شدگان وجود ندارد. گروه دولت اسلامی خراسان هنوز در رسانهها در مورد گزارشهای مرگ ابوسعید اظهارنظر رسمی نکرده و منابع دولت اسلامی ولایت خراسان نیز این ادعا را رد کردهاند. شبکه تحلیلگران نیز از طریق سه منبع دولت اسلامی ولایت خراسان آگاهی یافت که این گروه گزارش مرگ رهبر خود را به طور قطعی انکار کردهاند.
ابوسعید کیست؟
ابوسعید با نام مستعار «مولوی عبدالرحمن غالب» است، او در اولین روزهای 40 سالگی است، وی از اهالی باجور، یکی از مناطق قبایلی پاکستان است که در مرز کنر قرار دارد. برخلاف اکثر فرماندهان دیگر دولت اسلامی ولایت خراسان، ابوسعید یک سرباز کهنه کار است که بیشتر از نیم دهه سابقه حضور در ستیزهجویی و مبارزه دارد. وی بهطور پیوسته ترقی کرده و در ردههای مختلف، حداقل سه گروه ستیزهجو ظاهر شده است و بهطور مداوم وابستگی خود را به آخرین نسخه «خشونت بارترین گروههای افراطی» تکامل داده است. وی در اواخر نوجوانی، مدرسه محلی خود را ترک کرد تا به یکی از اولین گروههای مسلح اسلامگرا که در مناطق قبایلی فعالیت میکرد، بپیوندد.
این گروه تحریک نفاذ شریعت محمدی نام داشت که در اوایل دهه 1990 تشکیل شد و برای اجرای قوانین اسلامی در سوات، مالاکند و باجور تلاش و مبارزه میکرد و حتی برای چندین روز در سال 1994 بر قسمتهایی از بخش مالاکند پاکستان حاکمیت و تسلط یافت.
پس از اینکه ایالات متحده در اواخر سال 2001 جنگ خود را در افغانستان آغاز کرد، تحریک نفاذ شریعت محمدی مبارزان خود را برای حمایت از طالبان افغانستان اعزام کرد. گزارش شده که عبدالرحمن، معروف به ابوسعید در میان آنها بوده است. پس از حمله نظامی ایالات متحده به افغانستان در اواخر سال 2001 و در پی سقوط رژیم طالبان وی برای تکمیل مطالعات خود به باجور بازگشت تا به لقب مولوی نائل شود.
ابوسعید با فقیر محمد یکی از رهبران تحریک نفاذ شریعت محمدی در ارتباط نزدیک باقی ماند و به عنوان قاضی در این گروه ارتقا پیدا کرد. هنگامی که فقیر، پس از ظهور تحریک طالبان پاکستان در سال 2007 به این گروه پیوست، عبدالرحمان از وی حمایت و پیروی کرد.
وی در ردههای نظامی رشد کرد و حدود سال 2011 به عنوان معاون فرمانده نهضت در باجور معرفی شد. طبق گزارشها در سال 2012، دادالله فرمانده باجور بر اثر حمله هوایی ارتش آمریکا در فرمانداری مرور استان کنر کشته شد. ابوسعید نزدیک به ابوبکر، جانشین دادالله باقی ماند. وقتی ابوبکر در فوریه 2015 همراه با فرماندهان اصلی خود و همچنین 200 جنگجو به داعش خراسان پیوست؛ ابو سعید نیز او را حمایت کرد و به داعش خراسان پیوست.
ابوسعید در مدرسه حنفی مشغول به تحصیل بوده و حنفی باقی مانده بود. اما هنگامی که به دولت اسلامی ولایت خراسان پیوست، او نیز مانند بسیاری دیگر از کسانی که به دولت اسلامی پیوستند، سلفی شد.
طبق گزارشی بر اساس منابع دولت اسلامی ولایت خراسان، پس از مرگ سعیدخان اولین امیر داعش خراسان، در اواخر ماه اوت سال 2016 ابوسعید به عنوان امیر گروه در ننگرهار خدمت کرد. براساس یک گزارش دیگر، او به عنوان معاون عبدالحسیب منصوب شد.
بهطور کلی؛ ابوسعید و فرماندهان باجوری دولت اسلامی ولایت خراسان عموما در زمانی که بخشی از گروه تحریک طالبان پاکستان بودند، در یکی از درهها در باجور در مرز با کنر، حضور دائمی خود را حفظ کردند. جمعیت این دره، مانند جمعیت مناطق تحت نفوذ دولت اسلامی ولایت خراسان در ننگرهار، تقریباً بهطور کامل به قوم پشتون شینواری تعلق دارد.
طبق گزارشها وقتی ابوسعید رهبری دولت اسلامی ولایت خراسان را بر عهده گرفت، میخواست قدرت، عملیاتها و تبلیغات این گروه را در کنر افزایش دهد. این منطقه برای وی بسیار آشنا بود و همچنین برای اتصال و ارتباط وی به پایگاه اصلی خود در باجور نیز کلیدی بود. در میان سازمانهای مناطق قبایلی، باجور بیشترین فعالیت دولت اسلامی ولایت خراسان را شاهد بوده است و به لطف بیتعهدی فرماندهان باجوری عملیات به مناطق منزل و مسکونی هم گسترش یافته است. با توجه به وجود پایگاه سنتی و اصلی ابو سعید در کنر، شگفتآور نیست که حمله هوایی در 11 جولای 2017 وی را در این منطقه هدف قرار داده باشد.
سابقه وی به عنوان یک ستیزهجوی کهنه کار، مولوی و همچنین به عنوان یک قاضی ستیزهجو علاوه بر تجربه کاری وی به عنوان معاون فرمانده اصلی در یکی از مهمترین قلعههای تحریک طالبان پاکستان، برای ابوسعید نفوذ ایدئولوژیک و دانش استراتژیک فراهم کرد. به عنوان نشانهای از احترام به مدارج تحصیلی وی، او به عنوان "شیخ" ابوسعید در میان اعضای دولت اسلامی ولایت خراسان لقب گرفت.
در یکی از مصاحبههایی که در اوایل ماه آوریل از رادیو «د خلافت ژغ» توسط دولت اسلامی ولایت خراسان پخش شد، به نظر میرسید که ابوسعید به عنوان یک ایدئولوگ مطرح شده است و عهد کرده است که جهاد دولت اسلامی ولایت خراسان تا زمانی که ایالات متحده را تسخیر کند و شهروندان آن کشور را تبدیل به افراد جامعه توحیدی کند، جهاد ادامه دارد. این پیشینه سرانجام ابوسعید را برای انتصاب سمت امیر داعش خراسان مناسب ساخت.
ابوسعید چگونه منصوب شد؟
ابوسعید کمتر از سه هفته قبل از انتشار خبر مرگش؛ به عنوان امیر داعش خراسان منصوب شد. انتصاب وی، پس از مرگ عبدالحسیب در اواخر ماه آوریل 2017 بیش از یک ماه به طول انجامید. چند نامزد دیگر نیز برای جایگزینی حسیب، توسط اعضای ارشد دولت اسلامی ولایت خراسان پیشنهاد شده بودند. جنگجویان آسیای مرکزی (که تعدادی از آنان خودشان هم از اعضای سابق تحریک طالبان بودند) به جنگجویان سابق تحریک طالبان پاکستان مشکوک بودند و معتقد بودند که آنها در تلاش برای برقراری روابط محرمانه با دولت پاکستان بودهاند. بنابراین با نامزد شدن عضوی مانند ابوسعید با این پیش زمینه مخالفت کردند. در قلب اختلافات عبدالله اورکزی با نام مستعار اسلم فاروقی قرار داشت.
وی یک فرمانده سابق سطح میانی تحریک طالبان پاکستان از منطقه اورکزی بود که از افراد نزدیک به سعیدخان رهبر اول دولت اسلامی ولایت خراسان بوده است. سربازهای آسیای مرکزی که احتمالاً کمتر از یک سوم از نیروی مبارزه دولت اسلامی ولایت خراسان را تشکیل میدهند، نامزد خود، معاویه خراسانی را معرفی نمودند. یک نام مستعار که قبلاً شنیده نشده است و تصور میشود که او از اهالی ازبکستان است.
از آنجا که مردم آسیای مرکزی به مخالفت با تمام نامزدها با پیش زمینه عضویت در تحریک طالبان پاکستان برخاستند و در واقع رهبری را برای خود خواستند، دولت اسلامی ولایت خراسان در زمان انتصاب امیر جدید به یک بن بست رسید. بر اساس اعلام یک منبع نزدیک به دولت اسلامی ولایت خراسان، موضوع به ستاد مرکزی داعش (در سوریه و عراق) ارجاع داده شد و درخواست هدایت دولت اسلامی ولایت خراسان با ایجاد یک مکانیزم برای انتصاب مطرح شد. سپس از ستاد مرکزی یک حکم برای انتخاب یک شورای 40 نفره به منظور تعیین رهبر (و انتصاب او) صادر شد که در نهایت از جانب مرکز داعش رهبر تأیید میشود. فقط یک منبع این مسئله را عنوان کرده و شبکه تحلیلگران افغانستان نمیتواند صحت آن را تأیید کند. براساس این منبع، شورا بر روی ابوسعید به عنوان یک کاندیدای مورد مصالحه توافق کرد و سپس به سرعت رهبری وی توسط مرکز داعش تأیید شد.
وضعیت نفوذ دولت اسلامی ولایت خراسان در ننگرهار
طی یک ماه و نیم گذشته، دولت اسلامی ولایت خراسان درگیر جنگ شدید بوده است، که برخی از آنها گاه و بیگاه در سه ناحیه ننگرهار یعنی اچین، ده بالا و پچیراگام رخ دادهاند. شدیدترین جنگ در ناحیه اچین، مرکز عملیات زمینی نیروهای امنیت ملی افغانستان همراه با حملات هوایی شدید و با حمایت ارتش آمریکا صورت گرفته است. این عملیات روی دره مومند تمرکز داشته است که در هر دو نیروهای مشترک با مقاومت شدید دولت اسلامی ولایت خراسان مواجه شده است. این تهاجم، گروه را وادار نکرد تا سرزمین بزرگی را تسلیم کند. مقامات محلی و ساکنان پیشرفت نیروهای مشترک را حلزونوار توصیف کردهاند. داعش خراسان همچنین مقاومت مشابهی را در ناحیه ده بالا انجام داده است که قبلاً از حملات زمینی (همچنین از حملات هوایی) تا حد زیادی رهایی یافته بود. بخش اعظم قلمرو در این منطقه در دو سال تحت کنترل دولت اسلامی ولایت خراسان گذشته بوده است. نیروهای مشترک در ماه ژوئن برای نخستین بار به عمق این سرزمین نفوذ اما به دلیل مقاومت شدید گروه عقبنشینی کردند. نیروهای ایالات متحده در تاریخ 7 جولای در عملیاتی در این منطقه دو کشته دادند.
ناحیه پچیراگام، با وجود کوههای تورا بورا و مجموعههای غار مانند آن، اول نقطه تمرکز تهاجم و حمله داعش خراسان بود و بعدها توسط نیروهای مشترک هدف ضد حمله قرار گرفت. داعش خراسان حضور خود را در توره بوره در اواسط ماه ژوئن پس از شکست دادن طالبان در طول مسیر از ده بالا گسترش داد. با توجه به اهمیت نمادین توره بوره که مخفیگاه استراتژیک برای مجاهدین ضد شوروی و بعدها برای اعراب القاعده از جمله اسامه بنلادن رهبر آن بوده است، نیروهای امنیت ملی افغانستان سریعاً حرکت کردند تا مانع پیشرفت داعش خراسان در این منطقه شوند.
در طول روزهای حرکت داعش خراسان به سمت تورا بورا، وزارت دفاع اعلام کرد که نیروهای امنیت ملی افغانستان منطقه استراتژیک دولت اسلامی ولایت خراسان را پاکسازی کرده است. با این حال، عملیات تنها بخشهایی از توره بوره را باز پس گرفت که نزدیکتر به مناطق پرجمعیت هستند. بخش عمدهای از مهمترین دره غیرقابل سکونت میلاوا هنوز تحت کنترل دولت اسلامی ولایت خراسان باقی مانده است.
مقامات دولتی و گزارشهای رسانهای، تورا بورا را به عنوان یک دژ تقویت کننده محکم به تصویر کشیدهاند که شباهت زیادی به شبکهی غارهایی دارد که حمله هوایی "مادر بمبهای" آمریکا در اچین ننگرهار نابود شدند. با این حال، توره بوره به نسبت منطقهی بسیار بزرگتری است. مجموعهای از درههایی که با رشته کوهها احاطه شده بود و جایی که قَلعهی بنلادن در آن ساخته شده بود، مهمترین بخش آن است. نیروهای مشترک در هفتههای اخیر سخت تلاش کردهاند تا جنگجویان دولت اسلامی ولایت خراسان را در داخل آن درهها محاصره کنند، اما با مقاومت شدید داعش مواجه شدهاند.
به نظر میرسد؛ دولت اسلامی ولایت خراسان در نقطهای بسیار دور افتاده و به طور طبیعی غیرقابل دسترس در تورا بورا قرار گرفته که یک مسیر پیاده چند ساعته از آخرین نقطه ممکن برای تأمین تجهیزات در ده بالا است. بنابراین، دولت اسلامی ولایت خراسان نیز قادر نخواهد بود آن نقطه را برای مدت زمان طولانی حفظ کند. در حال حاضر این گروه ممکن است تنها حضور خود در آنجا را برای استفاده از آن به عنوان مخفیگاه حفظ کند و نشان دهد که توانایی کنترل یک مکان نمادین و عظیم را دارد.
در ناحیه چپرهار که در آنجا جنگجویان دولت اسلامی ولایت خراسان تنها کنترل متناوبی بر بخشهایی از منطقه نزدیک ده بالا را دارند، این گروه درگیر جنگ شدید با طالبان بوده است. طالبان هرگز قادر به پاکسازی کامل منطقه از دولت اسلامی ولایت خراسان نیستند. بخشهای عمدهای از آن به سمت جنوب چندین بار دست به دست بین دو گروه چرخیده است و رنج و درد بزرگی برای مردم محلی ایجاد کرده است. هر بار در پی تحویل گرفتن منطقه، گروه پیروز محاکمه و تعقیب طرفداران مظنون یا واقعی گروه رقیب را انجام میدهد.
نازیان، ناحیهای در ننگرهار است که در آنجا متحد نزدیک داعش خراسان یعنی لشکر اسلام، توسط منگل باغ رهبری میشد. این منطقه عمدتا از عملیات نظامی و مبارزه برای مدت طولانی رهایی یافته است.
عملیات پاکستان علیه دولت اسلامی ولایت خراسان: از بین بردن ستیزهجویان یا راندن آنها به سوی افغانستان؟
دولت اسلامی ولایت خراسان همچنین با خطر از دست دادن مهمترین بخش مسیر عقبنشینی خود و مرکز مهم تدارکات خود در طرف پاکستانی خط دیورند مواجه است. ارتش پاکستان در تاریخ 16 جولای 2017 اعلام کرد که عملیات خیبر چهار را آغاز کرده و هدف آن جلوگیری از گسترش نفوذ داعش خراسان به خاک پاکستان است. در حقیقت این عملیات مربوط به پاکسازی بخشهایی است که هنوز هم خارج از کنترل کامل دولت بر ستیزه جویان است. گفته شده که این عملیات بهطور خاص دره راجگل در خیبر را هدف قرار داده است. این دره که هم مرز با مناطق اچین و نازیان در سمت افغانستان است، بیش از یک دهه است که به صورت مخفیگاه دائمی گروههای شبهنظامی مختلف باقی مانده است. از طریق دره، ستیزهجویان دولت اسلامی ولایت خراسان آزادانه با منابع و سلاح از خطوط عبور کرده و بهطور مؤثری مرز میان دو کشور را حذف میکنند. منابع متعددی به شبکه تحلیلگران افغانستان اطلاع دادهاند که دولت اسلامی ولایت خراسان مهمات را از خیبر به ننگرهار بر پشت قاطرها حمل میکنند. این مسئله همچنین دسترسی به مناطق وسیع در سایر درهها در خیبر را فراهم میکند.
ارتش پاکستان در عملیات قبلی با نام خیبر 3 که ستیزهجویان را در منطقه خیبر هدف قرار داد، نتوانستند این گروه را از دره راجگل جابجا کنند. تسلط نیروهای دولتی بر دره یک مسیر عقبنشینی کلیدی استراتژیک و یک مسیر عرضه و تأمین تجهیزات را از داعش خراسان میگیرد.
از سوی دیگر؛ اگر عملیات موفقیتآمیز باشد، عملیات در راجگل به احتمال زیاد، ستیزهجویانی را که در حال حاضر در آنجا مستقر هستند به سوی افغانستان سرازیر میکند. سپس این کار باعث میشود صفوفی از گروههای ستیزهجو که در آنجا فعالیت میکردند، به ویژه دولت اسلامی ولایت خراسان و لشکر اسلام متحد آن توسعه و رشد پیدا کنند. عملیاتهای قبلی ارتش پاکستان در خیبر، اثر مشابهی داشت: به جای اینکه ستیزهجویان کشته و دستگیر شوند، ستیزهجویان بیشتر از پایگاههای قدیمی خود بیرون رانده شدند و به سمت افغانستان هجوم بردند.
آنها میتوانند به آسانی از مرز پر نفوذ غیرقابل سکنی در مناطق نازیان و اچین عبور کنند. علاوه بر این، اگر ارتش پاکستان موفق به پاکسازی دره راجگل شود، ستیزهجویان همچنان از طریق دره مجاور تیراه که هم مرز با ناحیه ده بالا تحت کنترل دولت اسلامی ولایت خراسان میباشد به خیبر دسترسی خواهند داشت. اگر چه این مسیر بسیار طولانیتر است. راجگل تنها درهای نیست که هنوز از کنترل دولت پاکستان خارج است؛ بخشهایی از تیراه همچنان به عنوان مخفیگاه برای گروههای ستیزهجو عمل میکنند.
گردن زدن شاید؛ اما تضعیف روحیه نه
مرگ ابو سعید رهبر کهنه کار دولت اسلامی ولایت خراسان اگر تأیید شود، ضربهای جدی به این گروه متخاصم خواهد زد. تضعیف نیروی داعش خراسان در دو سال گذشته به خوبی پیش رفته، زیرا ارتش آمریكا اقدام نظامی خود را، عمدتا از طریق حملات هوایی علیه این گروه در ننگرهار افزایش داده است.
گروه حدود 20 تن از بنیانگذاران خود و برخی از رهبران نسل دوم خود را از دست داده است. اکثریت قریب به اتفاق آنان در اثر حمله هوایی کشته شدهاند. داعش همچنین از سه ناحیه بهطور همزمان برای مدت طولانی تحت فشار بوده است. اجرای عملیات پاکستان هم به اضطراب این گروه افزوده است؛ زیرا از دست دادن یکی از نقاط کلیدی و مرکز تدارکات عرصه را بر این گروه در افغانستان تنگتر میکند. این گروه همچنین با اختلافات داخلی نوظهوری مواجه است. عمدتاً بین مبارزان رادیکال آسیای مرکزی، رهبران محلی و رهبران قویتر از پاکستان اختلافاتی در درون وجود دارد.
دولت اسلامی ولایت خراسان در برابر همه این تهدیدات انعطافپذیری نشان داده است. نیروهای تازه از استانهای مختلف افغانستان و نیز پاکستان به استان ننگرهار میروند. هنوز هیچ نشانهی قابل رؤیتی وجود ندارد که درخواست تجدید نظر در برخی بخشهای رادیکالیزه، محو شده است. علاوه بر این، ساکنان محلی نیروی مبارزه گروه را فراتر از هر گروه ستیزهجویی که قبلاً دیدهاند توصیف میکنند. انتظار میرود این گروه بتواند تمام تلاش خود را در جهت مقابله با نیروهای امنیت ملی افغانستان و نیروهای آمریکایی به کار گیرد تا مهمترین دژ در ننگرهار را حفظ کند. ممکن است داعش خراسان نسبت به طالبان در محافظت از رهبرانش کمتر هوشمندانه عمل کند، اما ثابت کرده که نیروی مبارزه آن بسیار سرسختتر از آنچه که بسیاری تحلیلگران پیشبینی میکردند؛ میباشد.
انتهای مطلب/.