تاکنون داعش توانسته است شمار قابل توجهی از مردم کشورهای آسیای مرکزی را جذب کند. و ما شاهد ادامه حملات الهام گرفته از «داعش» توسط اتباع آسیای مرکزی در کشورهای مختلف منطقه و همچنین در خارج از منطقه هستیم. این در حالی است که انگیزههای این تحرکات تنها در افراطگرایی نیست بلکه در فرار از شرایط اقتصادی ضعیف و سرکوب رژیمهای اقتدارگرا است. با این حال، واکنش دولتها به این پدیده، همچنان نادرست بوده است. آنچه واضح است چیزی بیشتر از اقدامات سرکوبگرانه و تخصیص بودجه بیشتر برای مبارزه با پدیده تروریسم و افراطگرایی مورد نیاز میباشد. همچنین که بعید است که شکست «داعش» در عراق و سوریه به معنای مرگ افراطگرایی در منطقه آسیای مرکزی باشد.
ایران شرقی/
تاکنون داعش توانسته است شمار قابل توجهی از مردم کشورهای آسیای مرکزی را جذب کند. و ما شاهد ادامه حملات الهام گرفته از «داعش» توسط اتباع آسیای مرکزی در کشورهای مختلف منطقه و همچنین در خارج از منطقه هستیم. این در حالی است که انگیزههای این تحرکات تنها در افراطگرایی نیست بلکه در فرار از شرایط اقتصادی ضعیف و سرکوب رژیمهای اقتدارگرا است. با این حال، واکنش دولتها به این پدیده، همچنان نادرست بوده است. آنچه واضح است چیزی بیشتر از اقدامات سرکوبگرانه و تخصیص بودجه بیشتر برای مبارزه با پدیده تروریسم و افراطگرایی مورد نیاز میباشد. همچنین که بعید است که شکست «داعش» در عراق و سوریه به معنای مرگ افراطگرایی در منطقه آسیای مرکزی باشد.
بر اساس گزارشها، در شب سال نو میلادی 2017 یک فرد مسلح ازبکستانی به نام «عبداللطیف مشیراپوف» به یک کلوپ شبانه در حومه استانبول حمله کرد و 39 نفر را کشت. این مهاجم با استفاده از یک اسلحه اتوماتیک و پرتاب نارنجک اقدام به حمله نمود. از جمله کشته شدگان این حمله، ترکها و شرکت کنندگان از چند کشور عربی، کانادا و هند بودند. «داعش» مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت و از مهاجم با نام "ابو محمد خراسانی عبدالکاوی" به عنوان "سرباز قهرمان خلافت" نام برد که به کلوب شبانه، جایی که مسیحیان آیین مشرکانه خود را جشن گرفته بودند، حمله نمود. در حالیکه «مشیراپوف» پس از دو هفته دستگیر شد و همکار وی که به نام «عبدالرحمن ازبکی» شناخته میشد کمی بعد در عملیات زمینی آمریکا در سوریه در آوریل 2017 کشته شد.
این دومین حمله تروریستی بزرگ در ترکیه پس از حمله 29 ژوئن 2016 به فرودگاه آتاتورک بود که توسط سه مهاجم، (یک چچنی، یک قرقیزی و یک ازبکی) انجام شده بود که به طرز مشخصی تحت آموزش «داعش» قرار داشتند. در این حمله، 41 نفر کشته و 230 نفر زخمی شدند و مهاجمان پس از واکنش پلیس خود را منفجر کردند.
با اینکه نزدیکی ترکیه به عراق و سوریه میتواند دلیلی برای حملات تروریستی به این کشور باشد اما دیگر کشورها نیز از حملات الهام گرفته از «داعش» که به طور مشابه توسط اتباع خارجی کشورهای آسیای مرکزی انجام شده، در امان نبودهاند. به عنوان مثال، در آوریل 2017 یک راننده کامیون، 39 ساله از ازبکستان به نام «رحمت آکیلوف»، خودروی خود را به جمعیتی در بزرگترین خیابان استکهلم زد که منجر به کشته شدن چهار نفر و زخمی شدن بسیاری دیگر شد. «آکیلوف» توسط «داعش» استخدام شده بود و از سال 2014 در سوئد اقامت داشت. در روسیه، «اکبرزن دژالیلف» 22 ساله بومی قرقیزستان که شهروندی روسیه را دریافت کرده بود، در تاریخ 3 آوریل 2017 حملات تروریستی انتحاری در ایستگاه مترو سن پترزبورگ انجام داد که به کشته شدن 15 نفر و زخمی شدن 45 نفر انجامید. در واقع، به نظر می رسد که افراد بومی آسیای مرکزی، بخش بزرگی از پایگاه تشکیلاتی «داعش» را تشکیل میدهند و در نتیجه به عنوان منابع بالقوه حملات تروریستی در داخل و خارج کشور نیز ظاهر شدهاند.
سفر
از سال 2014 - پنج جمهوری شوروی سابق: قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان، به اضافه استان سین کیانگ چین، مکانهای برجسته استخدام «داعش» بودهاند.
عبارت"هزاران" اغلب در گزارشها برای توصیف ارتباط «داعش»- آسیای مرکزی استفاده میشود. در سال 2015، گروه بین المللی بحران گزارش داد که بین 2000 تا 4000 نفر از مردم آسیای مرکزی همراه با «داعش» مبارزه میکنند. در همان سال، برآورد دیگری نشان داد که بیش از 4700 نفر از افراد آسیای مرکزی به «داعش» پیوستهاند. حدود نیمی از این افراد از جمهوریهای چچن، اینگاشتیا، و داغستان روسیه و بقیه از پنج کشور آسیای مرکزی هستند. در حالی که تخمین برآوردهای صحیح در این زمینه دشوار است، در سال 2016 وزارت کشور قرقیزستان از وجود بیش از 500 شهروند قرقیزستان در حال مبارزه در عراق و سوریه و کشته شدن بیش از 30 نفر از این افراد در جنگ خبر داد. قزاقستان نیز در اظهارات مشابهی حضور حدود 400 قزاق را در درگیریهای مسلحانه در خاورمیانه تایید نمود. با این حال، بالاترین سهم مربوط به تاجیکستان بود، که گفته میشود 1300 جوان از این کشور به «داعش» پیوستهاند. در این زمینه برآوردی برای ازبکها وجود ندارد، اما براساس یک گزارش، بسیاری از کادرهای بومی آسیای مرکزی در «داعش» از ازبک ها میباشند.
در حالی که بخش بزرگی از تحرکات از جانب مردم کشورهای آسیای مرکزی و روسیه در عراق و سوریه بوده است، مشخصات مهاجمان در ترکیه، روسیه و استکهلم نشان میدهد که برخی از افراد از آسیای مرکزی خارج شده و قبل از مشارکت در حملات تروریستی در کشورهای اروپایی، افغانستان و ترکیه اقامت داشتند. برای مثال، «ماشاریپف» در سال 1983 در ازبکستان متولد شد و در افغانستان تحصیل کرد اما وی شش ماه قبل از انجام عملیات تروریستی به ترکیه وارد شده بود.
اطلاعات موجود نشان میدهد که برخی از زنان کشورهای آسیای مرکزی به همراه همسرانشان به عراق و سوریه سفر کردهاند. فراخوان «داعش»، که میگوید خواستار آموزگاران، پرستاران و مهندسین و نه فقط مبارزان میباشد به طرز شگفت انگیزی زمینههای گستردهتری برای خروج مهاجمین احتمالی از کشورهای آسیای مرکزی را فراهم مینماید.
بسیاری از این سفرها هنوز مستند نشده است و بنابراین دسترسی محدودی به روشهای دقیق استفاده شده وجود دارد. برخی از این اطلاعات از توضیحاتی مانند یک زن قرقیزستانی که در سال 2014 با شوهرش به برای پیوستن به «داعش» سفر کرده بود، بدست آمده است. وی تنها پس از کشته شدن شوهرش با خانوادهاش تماس گرفت. وی نپذیرفت که به خانه بازگردد و نوشت: "لطفا من را درک کنید، من در یک کشور واقعی اسلامی زندگی میکنم که اعتقاداتم پذیرفته شده است. من میخواهم فرزندانم را به عنوان مسلمانان واقعی پرورش دهم و این کار را فقط در اینجا میتوانم انجام دهم. این وظیفه یک مسلمان واقعی است. پاداش من در زندگی پس از مرگ است. پدر و مادر هیچ کس به اندازه الله مهم نیستند."
انگیزهها
به نظر میرسد چنین بیگانگی عمیق از نظم موجود، ریشه جریان سفر از کشورهای آسیای مرکزی به خاورمیانه و فراتر از آن باشد. دلایل متعددی برای این روند وجود دارد.
اکثر قسمتهای آسیای مرکزی قبلا بخشی از اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی بود که حس هویت، دین و ملیت را سرکوب میکرد. پس از فروپاشی کمونیسم و فروپاشی شوروی در اوایل دهه 1990، نبود فرصتهای اقتصادی و خروج از حمایت دولت، شرایط ایجاد یک ایدئولوژی جدید را ایجاد کرد. مردان جوان که مدتها توسط دولت سرکوب شده بودند، با پیوستن به جنبشهای موجود با اعتقاد به خلافت اسلامی، فرصتهایی را برای ایجاد هویت مییافتند.
تشکیل سازمانهای جدید در میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هرج و مرج را به سمت منطقه آسیای مرکزی سوق میداد در نتیجه، تعداد زیادی از سازمانهای اسلامگرای رادیکال در منطقه آسیای مرکزی فعالیت میکردند. جنبش اسلامی شرق ترکستان در سال 1989 آغاز شد. حزب التحریر اسلامی که در سال 1958 آغاز شد، در اوایل دهه 1990 به منطقه آسیای مرکزی گسترش یافت در حالی که جنبش اسلامی ازبکستان (IMU) در سال 1998 شکل گرفت. جماعت مجاهدین آسیای مرکزی، به عنوان شاخهای از جنبش اسلامی ازبکستان در سال 2001 به وجود آمد.
در حالی که روشها و استراتژیهای آنها ممکن است متفاوت باشد، اکثر گروهها هدف سرنگونی رژیمهای سکولار، اما اقتدارگرا و فاسد و ایجاد یک دولت اسلامی را دنبال میکنند. این اهداف به خوبی با ایدههای قدرتمند و جذاب «داعش»، برقراری عدالت برای بسیاری از کسانی که از فساد و اقتدارگرایی رهبران آسیای مرکزی رنج می برند، هماهنگ است.
بنابراین گسترش «داعش» در منطقه با برخی سازمانهای موجود که وفاداری خود را به «داعش» اعلام نمودند، تسهیل شد. به عنوان مثال، جنبش اسلامی ازبکستان در اواخر سال 2014، پس از اینکه امیر «عثمان غازی»، به «داعش» اعلام وفاداری کرد، تقسیم شد. حتی زمانی که برخی از این سازمانها در اتحاد با القاعده قرار داشتهاند، عملیاتهای آنها به نحوی سازماندهی شده که پایه ایدئولوژیکی برای ریشه گرفتن و استخدام «داعش» بوده است.
استخدام کنندگان «داعش» در سراسر منطقه آسیای مرکزی، از این زمین بارور بهره برداری کردهاند. به گفته محققان، آنها بیشتر مناطق فقیر، حومهها، شهرهای کوچک و مناطق با بازارهای بزرگ، با شبکه ارتباطی خوب را هدف میگیرند. در ماه فوریه 2015، وزارت کشور قرقیزستان اعلام کرد که 83 مورد از استخدام کنندگانی را که تلاش داشتند مبارزان را به سوریه برسانند، دستگیر کرده است. در ماه می سال 2016، روسیه دو تاجیک را که مظنون به استخدام برای «داعش» بودند را دستگیر کرد و یک سال بعد آنها را به شش سال زندان محکوم کرد. در حالی که چنین روایاتی، به خصوص با توجه به روشهای مبارزه با تروریسم روسیه، باید با شک و تردید پذیرفته شوند، «داعش» در واقع کارگران مهاجر از منطقه آسیای مرکزی را در محلهای ساخت و ساز مسکو هدف قرار داده است.
یکی از مقامات برجستهای که از تاجیکستان به استخدام «داعش» درآمد، سرهنگ «گلمراد خلیموف» (یک مأمور پلیس سابق 41 ساله آموزش دیده در آمریکا)، عضو سابق نیروهای ویژه تاجیکستان بود. خلیموف برای سفر به سوریه در ماه آوریل سال 2015 کشور را ترک کرد و در ماه می 2016 در ویدیویی منتشر شده در یوتیوب وعده داد که جهاد را به روسیه و ایالات متحده میآورد. سالها قبل از پدیده«داعش»، با حضور ناچیز سازمانهای افراطی اسلام گرا، اسلام در آسیای مرکزی از محتوای ایدئولوژیک عاری بود. اسلام به طور کلی و به ویژه اسلام سنی حنفی به هیچ وجه تهدید امنیتی نبود. با گذشت زمان همه چیز تغییر کرد.
از یک سو، خانوادههایی که قبلا ثروتمند بودند به دنبال هویت گمشده خود بودند، اگر چه هیچ ارزیابی در مقیاس بزرگ از حامیان «داعش» در کشورهای آسیای مرکزی موجود نیست، اما داستانهای مربوط به سفرهای شخصی مردان و زنان مسلمان که یک الگوی خاص را دنبال میکردهاند، مطرح شده است. زندگی به تدریج تغییر کرده که برای افراد تحصیل کرده متعلق به خانوادههایی که قبلا متمکن بودند به معنی جستجوی ساختارهای جدید هویت است. این امر پیش از پذیرش ارزشهای سختگیرانه عربی در آستانه ورود به سوریه برای مبارزه صورت میگرفت.
از سوی دیگر، یک بعد اقتصادی وجود داشت، هرچند که کاملا مشخص نیست، تنشهای اقتصادی در حال توسعه در برخی از کشورهای آسیای مرکزی چه نقشی در افزایش فعالیتهای مربوط به «داعش» دارند. به عنوان مثال، اقتصاد قزاقستان تحت تاثیر کاهش قیمت جهانی نفت بوده است. رشد واقعی تولید ناخالص داخلی (GDP) از 1.2 درصد در سال 2015 به 1 درصد در سال 2016 کاهش پیدا کرده است. بانک جهانی انتظار دارد که رشد اقتصادی آن در سال 2017 به حدود 3 درصد برسد. از آوریل 2016 این امر منجر به بروز خشونتها و اعتراضات عمومی شده است، که در ابتدا ناشی از اصلاحات ارضی پیشنهاد شده بود اما به سرعت در حال جذب سایر افراد ناراضی در مورد مسائل گستردهتر میباشد.
تاجیکستان، فقیرترین کشور آسیای مرکزی با 8 میلیون نفر جمعیت و هم مرز با افغانستان است و از سال 1992 توسط رییس جمهور رحمان اداره شده است. در یک جنگ داخلی که شش سال طول کشید (طی سالهای 1992 تا 1997) از حمایت روسیه برای فشار آوردن بر چریکهای اسلامی استفاده کرد. این کشور اگرچه اکنون آرامش بیشتری دارد اما زندگی مردمان آن به سختی میگذرد.
میزان فقر که در تاجیکستان و قرقیزستان 30 درصد است، زندگی را برای تعداد زیادی از جمعیت آنها دشوار میسازد و آنها را در برابر بسیج افراطگرایی آسیب پذیر میکند. سیاست مهاجرت بسیار محدود کننده روسیه، که در آن مردان و زنان جوان کشورهای آسیای مرکزی قبلا اشتغال داشتند، به این معنی است که بسیاری از آنها بدون یافتن شغلی به خانه باز میگردند. این عامل به آسیب پذیری شخصی این افراد اضافه شده است. اگر چه به نظر نمیرسد در مورد ارتباط پدیده بیکاری با افراطگرایی و اینکه مقاومت به نام اسلام ارتباط کمتری با دین داشته و بیشتر با ناامیدی و خشم ناشی از ظلم و ستم و بی کفایتی حکومت مرتبط باشد، هیچ تحقیقی انجام شده باشد.
با نگاهی به طیف وسیعی از انواع استخدام در گروههای افراطی، مطمئنا یک میدان ایدئولوژیک وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، خلیموف و زن قرقیز که اظهارات آنان بیان شد، در میان این گروه قرار میگیرند. برای بقیه افرادی که جذب گروههای تروریستی میشوند، متخصصان معتقدند که دلایل اقتصادی به عنوان یک نقطه ورود مهم است. یک زن تاجیک که دخترش گلرو (و سه فرزندش) همراه با همسرش، در سال 2015 برای پیسوتن به «داعش» به سوریه رفتند به روزنامه گاردین گفت که «داعش» به خانوادهاش 30 هزار دلار برای سفر به حلب داده است. آنها در یک آپارتمان چهار خوابه با امکانات تلویزیون، یخچال و فریزر و فرش مستقر شدند و «داعش» 35 دلار در ماه برای هر یک از سه فرزند این خانواده میپردازد.
واکنش دولتها
حتی خیال حمله از سوی گروههای تروریستی، افزایش جریان منابع به سوی سازمانهای امنیتی کشورهای مرتبط را در بر دارد. در دسامبر 2014، اسلام کریموف رئیس جمهور فقید ازبکستان (که در سپتامبر 2016 درگذشت) از ولادیمیر پوتین برای مبارزه با تهدید افراطگرایی در منطقه درخواست کمک نمود. نورسلطان نظربایف، رئیس جمهور قزاقستان، در ژانویه 2015 اعلام کرد که برای تامین امنیت مرزهای کشور، بودجه بیشتری را اختصاص میدهد.
در ماه ژانویه سال 2015 میلادی، «داعش» ویدیویی منتشر شد که یک پسر جوان قزاق را نشان میداد که دو مرد را با اتهام جاسوسان روسی اعدام کرد. در همان ماه، سازمان اطلاعات داخلی ازبکستان اعلام کرد که اطلاعاتی را کسب کرده است که نشان می دهد «داعش» در حال برنامه ریزی برای انجام حملات تروریستی در این کشور است. قزاقستان با جمعیت 18 میلیون نفری از سال 1989 با حکومت خودکامه نورسلطان نظربایف اداره شده و چند حمله تروریستی توسط شبهنظامیانی که مظنون به ارتباط با «داعش» بودند را تجربه کرده است. در ماه ژوئن 2016، در شهر آکتوبه، 18 حمله کننده که ظاهرا تحت فرمان «ابو محمد العدنی»، یکی از رهبران ارشد «داعش» فعالیت میکردند، سه تن از مقامات نظامی و پنج غیرنظامی را کشتند. در ماه جولای 2016، یک مرد مسلح حداقل سه پلیس و دو غیر نظامی را در آلماتی (پایتخت مالی کشور) کشت. در همان ماه، یکی از شش سلفی که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، خود را منفجر کردند.
اینها علاوه بر حملاتی که در روسیه توسط استخدام شدگان آسیای مرکزی «داعش» صورت گرفته است، زمینه را برای واکنش شدید دولتهایی که هدف حفاظت رژیمها در برابر نارضایتیهای گسترده و در حال رشد را دنبال میکنند، فراهم کرده است. برخی تحلیلگران، مسیر «داعش» و تحولات احتمالی کشورهای آسیای مرکزی را همراستا میدانند. در 9 ژوئن 2017، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، گفت که «داعش» در تلاش است تا آسیای مرکزی و جنوب روسیه را بیثبات کند و خواستار تقویت هماهنگی بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای شد. کمی پیشتر، در دسامبر 2015، امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان، به «داعش» به عنوان "فاجعه قرن جدید و تهدید جهانی" اشاره نمود.
بازگشت نیروهای «داعش» به خانه هایشان، در واقع یک تهدید کوتاه مدت و میان مدت برای منطقه آسیای مرکزی است. پدیدهای که پس از آزاد سازی فلوجه و منبیج در عراق و حلب در سوریه آغاز شد، همچنان ادامه دارد و «داعش» بطور پیوسته مناطق تحت کنترل خود را از دست میدهد. نتیجه، بازگشت مداوم مبارزان «داعش» به سرزمینشان است. و اتخاذ رویکردهای سخت گیرانه توسط کشورهای آسیای مرکزی، تلاش برای انجام چنین سفرهای بازگشتی را سخت میکند.
این در حالی است که نه تنها نمونههایی از افرادی که پس از بازگشت بازداشت شدهاند، وجود دارد بلکه حتی روزنامه نگارانی که روی این موارد تحقیق میکردند نیز دستگیر شدند. به عنوان مثال، در ماه ژوئن 2016، قرقیزستان سه نفر را که در سوریه جنگیده بودند و به خانه بازگشتند را بازداشت کرد. آنها به هدف ایجاد یک سلول زیرزمینی «داعش» برای انجام حملات متهم شدند. اگرچه تاجیکستان، برنامه عفو را برای افرادی که به طور داوطلبانه خود را به مقامات تسلیم میکنند دارد، اما پیامدهای ناشناخته پس از تسلیم شدن، یک عامل بازدارنده برای افرادی است که قصد بازگشت به کشور را دارند. در ماه جولای 2016، دو نفر - «دیلا فروز خوولف» و «عزت الله فضائلف» را به اتهام تلاش برای کشتن رئیس جمهور به 10 سال زندان محکوم کردند.
مقامات تاجیک همچنین از تهدید «داعش» برای سرکوب مخالفان داخلی استفاده کردند. حزب نهضت اسلامی تاجیکستان توسط دولت متهم به ارتباط با «داعش» شده است و در سال 2015 دادگاه عالی تاجیکستان این حزب را ممنوع اعلام کرد. رهبران ارشد آن پس از یک محاکمه پشت درهای بسته به محکومیتهای طولانی مدت محکوم شدند. از جمله اقدامات محدود کننده دولت در مورد مذهب، بستن دهها مسجد در سراسر کشور، جریمه زنان برای داشتن حجاب و ممنوعیت والدین از گذاشتن اسامی عربی بر فرزندان خود، میباشد. طبق گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر، پلیس تاجیکستان حتی به تراشیدن اجباری ریش دست کم 13000 نفر در این کشور اقدام کرده است. در واقع تاجیکستان با ممنوع کردن مخالفت سیاسی و همه انواع اسلام، شرایطی ایدهآل برای گسترش «داعش» و دیگر ایدئولوژیهای افراطی به وجود میآورد.
چنین اقدامات متضادی، مبارزه با «داعش» و در عین حال دنبال کردن بقای رژیمها نشان میدهد که کشورهای آسیای مرکزی تا حد زیادی آمادگی مقابله با تهدید اسلامگرایی افراطی خشن را ندارند. نیازی به گفتن نیست که واکنش موثر باید با اصلاحات در داخل شروع شود. تحولات اجتماعی و اقتصادی، اقدامات ضد فساد و اجرای قانون باید با اقدامات قاطعانهتر برای مبارزه با «داعش» همراه باشد. متاسفانه در کشورهای آسیای مرکزی، شانس این اتفاق خیلی ضعیف است.
انتهای مطلب/.