نشانههای اقتصادی از تغییر راهبردها در آسیای مرکزی
در دوران شوروی سابق، یک شبکه آسیای مرکزی متحد، ایجاد شد که از منابع انرژی مانند نفت قزاقستان و ازبکستان، گاز ترکمنستان، منبع برق آبی قرقیزستان و تاجیکستان بهره میبرد. همه پنج جمهوری شوروی سابق با هم ارتباط داخلی داشتند، به عنوان مثال، جنوب قزاقستان از ازبکستان نفت دریافت میکرد. اما جمهوریهای شوروی سابق پس از استقلال این روند اتحاد را ادامه نداده و بعضا سعی در دور کردن منافع خود از همسایگان خود داشتهاند.
ایران شرقی/
کمی بعد از مرگ «اسلام کریموف»، رئیس جمهور ازبکستان در سپتامبر 2016، «شوکت میرضایف» جانشین وی یکی از اولویتهای دولت جدید این کشور را برقراری روابط بهتر با همسایگان آسیای مرکزی ازبکستان، اعلام نمود. به نظر میرسد، «شوکت میرضایف» حداقل به یکی از وعدههای خود عمل نموده است.
این در حالی است که «میرضایف» در روزهای 20-19 ماه می با «قربانعلی بردی محمداف»، همتای ترکمنستانی خود درمنطقه ساحلی موسوم به «آواز» دیدار کرد و در میان توافقنامههای زیادی که به امضا رسید، توافق در مورد صادرات برق ترکمنستان به قزاقستان و قرقیزستان از طریق خاک ازبکستان، نیز به انجام رسید. شاید بتوان گفت، این امر منعکس کننده 15 سال روند جدایی در آسیای مرکزی است. در دوران شوروی سابق، یک شبکه آسیای مرکزی متحد، ایجاد شد که از منابع انرژی مانند نفت قزاقستان و ازبکستان، گاز ترکمنستان، منبع برق آبی قرقیزستان و تاجیکستان بهره میبرد. همه پنج جمهوری شوروی سابق با هم ارتباط داخلی داشتند، به عنوان مثال، جنوب قزاقستان از ازبکستان نفت دریافت میکرد.
کمبودهای انرژی
در سال 2003، ترکمنستان "بیطرف" از این شبکه خارج شد. و خروج ازبکستان در سال 2009، موجب کمبود شدید انرژی در قرقیزستان و تاجیکستان شد. برخی کارشناسان معتقدند که این تصمیم کریموف بود در واکنش به پیشی گرفتن قرقیزستان و تاجیکستان با پروژههای برق آبی بسیار گسترده بر روی رودخانههایی که به سمت ازبکستان جریان داشت. این تنها یک جنبه از فرایندی بود که پنج کشور آسیای مرکزی بسیاری از راههای ارتباطی از قبیل جاده، راهآهن و ارتباطات هوایی را که برای دههها پیش از استقلال، این کشورها را به هم مرتبط میساخت، جدا نمودند و بودجههای هنگفتی را برای ایجاد زیرساختهایی که آنها را از ارتباط با کشورهای همسایه دور نگه میداشت، اختصاص دادند.
در طی چندین سال گذشته، ترکمنستان قصد داشته که به تاجیکستان برق بفروشد. تاجیکستان به طور معمول، با کمبود برق در زمستان مواجه است و ترکمنستان نیروگاههای برق آبی دارد که در طول سال فعال میباشند. «بردی محمداف» و «امامعلی رحمان» در این مورد به توافق رسیدند اما برای انتقال راحتتر برق باید از خطوطی استفاده شود که از 200 کیلومتری خاک ازبکستان میگذرد. «کریموف»، رئیس جمهور سابق ازبکستان با این طرح موافق نبود بنابراین، قرارداد انتقال برق ترکمنستان-تاجیکستان هرگز به مرحله اجرا در نیامد. در گزارشهای مربوط به دیدار «بردی محمداف» و «میرضایف» در منطقه ساحلی «آواز»، به تاجیکستان اشارهای نشده است. اما با توجه به تصاویر صمیمی «میرضایف» و «رحمان» در اجلاس آمریکا و سران کشورهای اسلامی در «ریاض» (روز 21 می)، رسیدن به توافق برای خطوط انتقال برق ترکمن-تاجیک، مشکل نخواهد نبود. برای قرقیزستان، توافق در «آواز» غافلگیر کننده بود.
از روزهای نخستین استقلال، بیشترین روایت ارتباطات انرژی ازبکستان-قرقیزستان این بوده که ازبکستان حتی گاهی در وسط زمستان و معمولا به دلایل سیاسی از صدور گاز به قرقیزستان خودداری کرده است، اگرچه این واقعیت نیز وجود دارد که قرقیزستان تقریبا همیشه بابت دریافت گاز ازبکستان به این کشور مقروض بوده است. با این حال، از سال 2014 (زمانی که شرکت «گازپروم» روسیه کل سهام شرکت گاز قرقیزستان را خرید و تعهد داد صدها میلیون دلار برای ارتقاء و گسترش شبکه داخلی گاز قرقیزستان بپردازد) موضوع دریافت گاز، نگرانی عمده قرقیزستان نبوده است. اما قرقیزستان هنوز هم متکی به تولیدات برق ابی بوده و هنوز با کمبود برق مواجه است، بنابراین دریافت برق از ترکمنستان در طول ماههای زمستان برای این کشور لازم میباشد. قزاقستان نیز میتواند از مازاد برق استفاده نماید و این فرصت را برای مقامات قزاقستان فراهم میکند که منابع داخلی برق را به مناطق جنوبی کشور انتقال دهند.
نشانههای امیدوار کننده
فرایند ساخت و تغییر مسیر شبکههای توزیع انرژی از شمال قزاقستان به جنوب این کشور، سالهاست که در دست اقدام میباشد و ایده آن توسط دولت قزاقستان برای توقف قرارداد گازی با ازبکستان مطرح شده است. بنابراین، موافقت «میرضایف» در مورد صادرات برق ترکمنستان نشانه پیشرفت در یکپارچگی منطقهای است، گرچه ممکن است وی به راحتی نتواند موانعی که از دولت قبلی به ارث رسیده را برطرف نماید. شاید این پروژه همکاری، اقدام جدیدی در منطقه نباشد اما نشانه امیدوار کنندهای است بویژه زمانی که اقدامات دیگر «میرضایف» برای بهبود روابط با کشورهای همسایه آسیای مرکزی صرفا با تمایل شخصی وی صورت میگیرد.
سفر «میرضایف» به منطقه ساحلی «آواز»، دومین سفر وی به ترکمنستان در کمتر از 3 ماه بود (اولین سفر رسمی وی به ترکمنستان در روزهای 7-6 مارس انجام شد). همچنین، «میرضایف» دو بار در روزهای 23-22 مارس و 29 آوریل به قزاقستان سفر کرد. وی در عین حال که تلاش میکند روابط ازبکستان را با قزاقستان و ترکمنستان بهبود بخشد و بازارهای جدیدی را برای محصولات کشاورزی ازبکستان پیدا نماید، به دنبال واردات نفت از هر دو کشور مذکور نیز میباشد.
برای سالهای متمادی، کمبود گازوئیل، یک مشکل عمده ازبکستان بوده است. تولید نفت داخلی ازبکستان در 10 سال گذشته بیش از 40 درصد کاهش داشته است و سه پالایشگاه آن در حال حاضر به دلیل کمبود نفت، زیر ظرفیت کار میکنند. صفوف طولانی ایستگاههای پمپاژ، همیشه وجود دارد و به منبع نارضایتی اجتماعی در این کشور تبدیل شده است. «میرضایف» که به تازگی به قدرت رسیده است، میتواند با از بین بردن صفهای طولانی در ایستگاههای پمپاژ برای خود محبوبیت عمومی کسب نماید.
«میرضایف» در ماههای مارس و آوریل از انعقاد قراردادهای تامین نفت از ترکمنستان، قزاقستان و روسیه (که در 5-4 آوریل به این کشور سفر کرد)، حمایت کرد. نفت روسیه و قزاقستان از طریق خطوط لوله قزاقستان به ازبکستان منتقل خواهد شد و به خط لوله جدید ازبکستان در منطقه «جیزاخ» وصل خواهد شد و نفت ترکمنستان به پالایشگاهی در «بخارا» منتقل میشود. بنابراین، میتوان گفت سفر «میرضایف» به ترکمنستان و قزاقستان با هدف برطرف نمودن یکی از مشکلات عمده داخلی ازبکستان، انجام شده است.
قراردادهای بی معنی؟
قرارداد صادرات برق، تنها توافق انرژی نبود که به امضای دو کشور در «آواز» رسید. ازبکستان توافق نمود که به پروژه خط لوله گازطبیعی ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (تاپی) بپیوندد و شرکت دولتی نفت و گاز ازبکستان قراردادی به منظور کمک به توسعه یکی از میدانهای نفت و گاز ترکمنستان در دریای خزر، امضا نمود. به زعم برخی کارشناسان، این قراردادها بی معنی است. چراکه بعید به نظر میرسد پروژه «تاپی» که بیش از 700 کیلومتر در میان افغانستان (که در حال حاضر صحنه نزاع و درگیری است) امتداد دارد، به این زودیها به مرحله اجرا درآید.
در نتیجه، «ترکمن گاز» مدیر اجرای این پروژه، شانس یافتن سرمایهگذارانی که تمایل داشته باشند در این پروژه 10 میلیارد دلاری سرمایهگذاری کنند را نخواهد داشت. این در حالی است که بزرگترین مانع برای توسعه میدان نفتی شرکت نفت و گاز ازبکستان و شرکت دولتی نفت «ترکمن بیت» در دریای خزر، تامین مالی آنهاست. ترکمنستان و ازبکستان در حال حاضر مبلغ هنگفتی که برای انجام چنین پروژههای گستردهای لازم است، در اختیار ندارند. مشکل دیگر این است که شرکت نفت و گاز ازبکستان، هیچ تجربهای در توسعه میدانهای ساحلی ندارد و مشخص نیست این شرکت دولتی ازبکستان چه نقشی را ایفا خواهد نمود.
با این همه، ممکن است «میرضایف» اعتبار لازم برای عمل به وعدههای خود در مورد بهبود روابط با همسایگان را داشته باشد. شش ماه پس از تصدی پست ریاست جمهوری توسط وی، روابط ازبکستان با کشورهای همسایه آن بهتر از 10 یا 15 سال اواخر دوران زمامداری «کریموف» است. برخی کارشناسان بر این باورند توافقاتی که «میرضایف» در طول این مدت کوتاه با همسایگان خود داشته نشاندهنده ضرورتهای سیاسی کوتاه مدت است و نمیتواند نشاندهنده تغییرات سیاسی بلند مدت باشد.
در نتیجه، صادرات برق ترکمنستان به قزاقستان و قرقیزستان، نوعی «تست لیتموس» است زیرا ازبکستان چیزی بیشتر از (هزینههای ترانزیت) از سهم خود در این چیدمان دریافت نمیکند و در عین حال وعده میدهد که این یک قرارداد بلندمدت است. با این حال، انجام توافق انتقال برق و راه انداختن بدون مشکل آن، نشاندهنده خواست تاشکند به همکاریهای منطقهای است که برای مدت طولانی تمایلی به انجام آن نداشته است.
انتهای مطلب/.