«نورسلطان نظربایف» ریاست جمهوری قزاقستان اعلام کرد که دولت قزاقستان تمایل به تغییر از الفبای سیریلیک به لاتین را دارد. به این ترتیب این کشور گامی جدید در مسیر کلی پیشبرد و توسعه پسا شوروی به عنوان یک دولت آزاد و مستقل اتخاذ نموده است. این در حالی است که قزاقستان سومین دولت در آسیای مرکزی پس از ازبکستان و ترکمنستان است که دستخوش اینچنین تغییری قرار گرفت. از قرار معلوم قرقیزستان کشور بعدی در آسیای مرکزی است که همین مسیر را طی خواهد نمود. با این حال، تغییر الفبا بر خلاف شیوه صلح آمیزی که در خود کشورها معرفی شده بود مورد انتقاد رسانهها و محافل سیاسی روسیه قرار گرفت.
ایران شرقی/
در آوریل امسال، «نورسلطان نظربایف» ریاست جمهوری قزاقستان مشخص نمود که دولت قزاقستان تمایل به تغییر از الفبای سیریلیک به لاتین را دارد. از این رو، این کشور گامی جدید در مسیر کلی پیشبرد و توسعه پسا شوروی به عنوان یک دولت آزاد و مستقل اتخاذ نموده است. قزاقستان سومین دولت در آسیای مرکزی پس از ازبکستان و ترکمنستان است که دستخوش اینچنین تغییری قرار گرفت. از قرار معلوم قرقیزستان کشور بعدی در آسیای مرکزی است که همین مسیر را طی خواهد نمود. با این حال، تغییر الفبا بر خلاف شیوه صلح آمیزی که در خود کشورها معرفی شده بود مورد انتقاد رسانهها و محافل سیاسی روسیه قرار گرفت.
سابقه:
پس از استقلال در سال 1991 میلادی، دولتهای آزاد و مستقل جدید آسیای مرکزی با تکلیف و وظیفه جدید ایجاد و خلق تمام ویژگیها و افتخارات دولتی مواجه شدند. در کنار ویژگیهایی مانند دولت ملی، اصول و قوانین، ارز ملی، ارتش، مرزها و غیره تمامی دولتها به سرعت، زبانهای مشهور را به عنوان زبانهای دولتی معرفی کردند. قزاق،گرجی، تاجیک، ترکمن و ازبک به عنوان زبانهای دولتی قزاقستان، گرجستان، تاجیکستان، ترکمنستان و همچنین ازبکستان اعلام شدند. در نتیجه، سیاستهای زبانی به عنوان یک ویژگی طبیعی دولتی آنان آغاز گردید.
گام بعد در این سیاست، اصلاح و تغییر الفبا بود. ازبکستان اولین کشوری بود که تصمیم به تغییر الفبا از سیریلیک به لاتین گرفت. در سال ۱۹۹۳ میلادی، ازبکستان، قانون «معرفی الفبای ازبک مبتنی بر الفبای لاتین» را تصویب نمود و با توجه به خصلت پروسههای اصلاح و تغییرات اساسی، این تغییر الفبا بدون هزینههای سیاسی اقتصادی و اجتماعی نمیتوانست صورت گیرد. با تعیین و برآورد مشکلات و معایب و کاستیهای ممکن در اجرای این قانون، شورای عالی ازبکستان (پارلمان) قانون معرفی الفبای جدید را بر اساس یک پروسه گام به گام و تکمیل این پروژه تا سپتامبر سال ۲۰۱۰ میلادی تصویب نمود.
در واقعیت، اجرای این پروسه زمان گیر بود. تا امروز، الفبای سیریلیک در زندگی سیاسی و عمومی کاربرد بسیاری داشته است. در ۲۵ سال آخر توسعه پسا شوروی، دولت سیاست زبان و الفبای خود را اعمال نکرده است. با این حال، این سیاست اخیرا انگیزههای جدیدی را به دست آورده مبنی براینکه مردم زمان کافی برای درک و استنباط متون نوشته شده با الفبای لاتین را داشتهاند.
در آوریل امسال، ۲۵ سال پس از استقلال، مقامات قزاق نهایتا هدف و نیت خود را مبنی بر تغییر الفبا به صورت الفبای لاتین اعلام نمودند. به دنبال این مورد، تقاضا و مطالبات برای تغییر الفبای سیریلیک به لاتین به صورت آشکار در قزاقستان شروع گردید. این روندهای اخیر، تاثیر تحریک آمیزی در بین رسانهها و نخبگان و شبکههای اجتماعی روسی داشت و واکنش بسیار شدید و مخالفت آنها را در پی داشت. بسیاری در روسیه فورا شروع به بحث و بررسی مسائل و مشکلات حقوق روسهای قومی ساکن در جمهوریهای شوروی سابق نمودند. برای آنان ،تغییر الفبا مساوی با تبعیض روسهای قومی بود. حتی برخی مسئله الفبا را با فشار تاثیر فضای روسیه در فضای پساشوروی مرتبط میدانستند لذا یک بعد ژئوپولتیک را به این تحولات اضافه نمودند.
مفاهیم:
دیر یا زود، موضوع تغییر الفبا در بین عموم به عنوان یک مولفه منطقی سیاست زبان دولتی مطرح گردید زیرا زبانها و الفبای آنها همواره با هم پیش میروند. در نتیجه، آنچه در سیاستهای زبان و الفبای دولتی کشورهای آسیای مرکزی رخ میدهد چندان شگفت آور نیست. به هر صورت، برخی کارشناسان متعصب سیاسی در روسیه از تغییرات الفبا به عنوان طرحهای ضد روسیه یا اقدامات غیر مسئولانه دولتهای آزاد و مستقل آسیای مرکزی که مستقل از روسها انجام میدهند، نام میبرند. علاوه بر این، چنین تحریکاتی در میان مسائل دیگر، تداوم سنت امپریالیستی در سیستم سیاسی روسیه را نشان میدهد.
لازم به ذکر است که معرفی الفبای سیریلیک به منزله رابط در زنجیره حوادث و پیامدهایی بود که منجر به ایجاد قانون ثابت شوروی در ترکمنستان- قسمت اعظم آسیای مرکزی مدرن- گردید ولی این فرایند هرگز هموار و بدون مجادله نبود. در سال ۱۹۲۹ میلادی، الفبای رسمی از عربی به لاتین تغییر نمود و به دنبال آن در سال ۱۳۴۰ مجدد به سیریلیک تغییر یافت. در واقع، سیریلیک تقریبا حدود نیم قرن الفبای رسمی در آسیای مرکزی بود و به ندرت مردمان دیگری در جهان وجود دارند که در طول یک قرن شاهد حضور ۴ الفبا در یک کشور( عرب- لاتین – سیریلیک - لاتین ) بودند.
همچنین لازم به ذکر است که برخی جمهوری ها در اتحاد جماهیر شوروی سابق هرگزالفبای خود را تغییر ندادند. ارمنستان و گرجستان و همچنین کشورهای بالتیک ( لیتوانی، استونی و لاتویا ) هرگز علیرغم اصول و قوانین شوروی از سیریلیک استفاده ننمودند. قابل توجه اینکه، حتی الفبای شوروی قزاق بر پایه الفبای سیریلیک شامل حروف قرض گرفته شده از الفبای لاتین بوده است. همزیستی لاتین و سیریلیک در اتحاد جماهیر شوروی سابق، حقیقت امر بود.
بنابراین، بازگشت الفبای لاتین چیزی جز عملکرد استقلال و خودمختاری ملی نیست. در این ضمن، اگرچه الفبای رسمی نقض گردید ولی هنوز زبان روسی و الفبای سیریلیک در کشورهای مربوطه مورد احترام می باشند. در ازبکستان، قزاقستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی، هیچ تبعیض رسمی در مورد روس ها به عنوان یک سیاست دولتی هدفمند وجود ندارد. و زبان روسی در کنار الفبای سیریلیک در زندگی عادی و سیاسی مردم بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
در واقع این مورد اخیر خود دلیلی برای رسانهها و مقامات و کارشناسان مختلف در روسیه است که معتقدند مردمان آسیای مرکزی نمیتوانند خود را از سیرلیک رها کنند و زبان لاتین را نامرتبط می ببینند و غالباً خاطرنشان میسازند که حجم عمده آثار و ادبیات تاریخی و متون دیگر در طول قرن گذشته بر اساس الفبای سیریلیک منتشر شده و عموم مردم در خواندن متون و نوشته ها به زبان لاتین، با دشواری های بسیاری روبهرو هستند. در هر حال ، آنان دو واقعیت مهم و ساده را نادیده میگیرند : 1) حجم عمده و بزرگ ادبیات و متون منتشر شده و نوشتجات در آرشیوها و دیگر منابع بایگانی به زبان لاتین یا حتی عربی یعنی از دوران قبل سیریلیک میباشند. 2) سطح سواد در این کشورها، مشکل خواندن متون و الفبا و نوشتجاتی غیر از سیریلیک را کاهش میدهد. این نکته بسیار مهم میباشد. ازبکستان و کشورهای دیگر آسیای مرکزی به نرخ سواد ۱۰۰ درصد رسیده اند و این یک سابقه خوب و متناسب برای پذیرفتن الفبای لاتین بدون دست کشیدن از سیریلیک می باشد.
نتیجه گیری:
با وجود مخالفت یا موافقت با عدم سیریلیک شدن و لاتینی شدن الفبا، این روند سیاسی که به عنوان یک مرحله غیر قابل اجتناب در پروسه مداوم شوروی زدایی که از ۲۵ سال گذشته ادامه داشته باید دیر یا زود کامل گردد. سیاستهای زبان و الفبا باید مشخص کننده حدود I’ s و t’ s باشد و در این راستا در میان چیزهای دیگر، در خصوص پروسه شوروی زدایی و عملکرد استقلال، احتمال کلی معضل ژئوپولیتیکی شدن این مسئله نیز وجود خواهد داشت.
در هر صورت، مخالفان لاتینی شدن زبان بویژه در روسیه باعث ایجاد آشوب در این زمینه و ایجاد مشکلات و مسائل که در واقع وجود ندارند، میشوند. درواقع، الفبای لاتین برای تمام مردمان شوروی سابق که عادت به مطالعه زبانهای جهانی در دبیرستانها و مدارس داشتند، غریب و بیگانه نیست. لذا، این مورد مزیت و امتیازی برای آسیای مرکزیها در قرن 21 برای استفاده الفباهای لاتین و سیریلیک و تکلم به زبان های روس و غرب در کنار زبان بومی خود محسوب می شد. واضح و مشخص است که زبان روسی و الفبای سیریلیک به همین دلیل در کنار یادگیری انگلیسی یا دیگر زبانهای غرب یا زبان چینی هرگز فراموش نمیشوند.
انتقاد از تغییر الفباها در کشورهای آسیای مرکزی بدون پایه و اساس می باشد، چون این موضوع با صلح بین قومی و اجتماعی رایج در این کشورها که برای آنها مهم نیست کدام الفبا به صورت رسمی تایید شده باشد، در تضاد می باشد. دراین خصوص، تجربه ازبکستان گویا و واضح است. زبان لاتین بطور پیوسته ولی آرام در همه جای کشور مورد استفاده قرار گرفت، کتابهای درسی در مدارس، نام خیابانها،در تلویزیون، پاسپورت و اوراق کاری متفاوت در ساختارهای دولتی و حکومتی، آگهیها و برچسب اجناس کالاها در فروشگاهها، برخی ژورنالها و بسیاری از کتابهای رمان بدون هیچ شکایت یا انزجار و تنفری از سوی بخش جمعیت روسی زبان کشور به صورت لاتین ارائه شدند.
البته، لاتینی شدن بدون هزینههای مربوطه و مسایل مرتبط با تایید عموم نسبت به واقعیت جدید و تازه صورت نگرفت. اما این مسایل و مشکلات نمی توانند به عنوان بحث و بررسی نهایی تایید در خصوص عدم تحقق سیاستهای الفبا و زبان در دولتهای مربوطه به کار روند و این مسئله اهمیت خاصی را به جای می گذارد که مخالفان این سیاستها، خصوصا در روسیه هنگام مواجه شدن با انتخاب مستقل کشورهای آسیای مرکزی دچار سوء ظنهای ژئوپولتیک میشوند.
انتهای مطلب/.