کشورهای آسیای مرکزی حتی با وجود اراده سیاسی و آمادگی برای غلبه بر تناقضات قدیمی، باز هم به منظور همگرایی موفق بدون مشارکت روسیه، فعلا وابستگی شدیدی به این کشور دارند. ایده فضای واحد اقتصادی بسیار -خوب است، اما تطبیق آن با این مسئله که روسیه همانند سابق بزرگترین شریک تجاری خارجی تمام کشورهای منطقه (به جز ترکمنستان) محسوب میشود، بسیار دشوار است همچنین فعالیت میلیونها کارگر مهاجر بومی ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان در روسیه باعث میشو که آسیای مرکزی به استقلال اقتصادی دست نیابد.
ایران شرقی/
ظهور یک رهبر فعال و عملگرا در تاشکند به توسعه روابط بین جمهوریهای آسیای مرکزی کمک خواهد کرد، بنابراین، بازی بر روی تناقضات آنها با یکدیگر مانند قبل آسان نخواهد بود. با این حال، فعلا صحبت در مورد آمادگی کشورهای آسیای مرکزی برای همگرایی منطقهای مستقل بدون مشارکت روسیه در حوزه اقتصاد یا امنیت، بسیار زود است.
در نیمه دوم قرن نوزدهم، هنگامی که آسیای مرکزی به میدان "بازی بزرگ" بین امپراتوریهای روسیه و بریتانیا تبدیل شد، سراسر جهان رویدادهای رخ داده در آنجا را دنبال میکردند. در آن زمان خیلیها فکر میکردند که درگیریهای محلی در گذرگاههای پامیر و هندوکش بین قبایل محلی وفادار به لندن و سنپترزبورگ میتوانند سرنوشت سیاسی این منطقه را تعیین کنند. در حال حاضر، این منطقه وسیع که بیشتر بخشهایش تحت سلطه بقایای فئودالی-کمونیستی هستند، در حاشیه سیاست جهانی قرار گرفته و از میان قدرتهای جهانی تنها همسایگان نزدیکش (روسیه و چین) به آن علاقه جدی دارند.
غرب پس از پایان بخش فعال عملیات در افغانستان به سمت شرق میانه و حتی بیشتر، به سمت مشکلات داخلی خود منحرف شد. بدین ترتیب، از سال 2010 تا سال 2014 کمکهای اقتصادی و نظامی آمریکا به کشورهای منطقه به بیش از چهار برابر (از 650 میلیون دلار به 150 میلیون دلار) کاهش یافت. در دولت جدید دونالد ترامپ (که سیاست خارجی عملگرایانه خود را اعلام کرده است) این ارقام به احتمال زیاد حتی کمتر هم خواهد بود. چین در آسیای مرکزی بیشتر به اقتصاد علاقمند است تا سیاست. اما باید گفت که منطقه آسیای مرکزی در بالای لیست اولویتهای چین قرار ندارد: سرمایه گذاریهای مستقیم چین در آسیای مرکزی در دهه گذشته به میزان تنها 3 درصد از کل حجم سرمایهگذاریهایش در خارج از کشور رسیده است. افزایش علاقه روسیه به منطقه تا حدودی به این دلیل است که تلاشهای همگرایانه کرملین (که به اتحادیه اقتصادی اوراسیا امید بسته است) در این منطقه با مشکلات اساسی که در قفقاز و یا غرب دارد، مواجه نیست.
از فضای واحد اقتصادی به اتحادیه اقتصادی اوراسیا
در این شرایط، جمهوریهای آسیای مرکزی قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان - در واقع، تنها یک راه برای تقویت مواضع خود در روابط با مسکو دارند – آن هم تلاش برای تشکیل ائتلاف منطقهای بادوام است. اما آیا چنین همکاری بین کشورهایی که در طول استقلالشان به دلیل تناقضات سیاسی، ارضی، قومی و زیرساختی از یکدیگر دور بودهاند، امکانپذیر است؟
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای آسیای مرکزی تلاش کردند بلافاصله چندین پروژه همگرایانه را اجرا کنند. اما در نهایت همه آنها به دلیل بیثباتی سیاسی و اقتصادی منطقه و قرار گرفتن آن در مرکز قاره (بدون دسترسی به اقیانوس و به دور از مراکز اصلی اقتصاد جهانی) با شکست مواجه شدند.
در آوریل سال 1994 بین قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان قراردادی در مورد ایجاد فضای واحد اقتصادی به امضا رسید و در سال 1998 تاجیکستان به آن ملحق شد. ترکمنستان از همان ابتدا از دیگر کشورهای منطقه فاصله میگرفت و ترجیح میداد "بی طرفی اساسی" خود را داشته باشد.
ایجاد فضای واحد اقتصادی هیچ نتیجه عملی به دنبال نداشت. بنابراین به جامعه اقتصادی آسیای مرکزی با همان اعضا تغییر فرمت داد. در نشستهای روسای کشورهای جامعه اقتصادی آسیای مرکزی چندین تصمیم مهم برای آسیای مرکزی، از جمله "استفاده موثر و متقابلا سودمند از منابع انرژی و آبی" - استفاده هماهنگ از آبهای سیردریا و مخازن آن – اتخاذ شد. با این حال، همه این توافقات بر روی کاغذ باقی ماندند - قزاقستان و ازبکستان غنی از هیدروکربن هنوز هم دچار کمبود آب شیرین بوده و قرقیزستان و تاجیکستان هم سعی دارند کمبود برق را جبران کنند.
در سال 2002، جامعه اقتصادی آسیای مرکزی به سازمان همکاری آسیای مرکزی تبدیل شد و روسیه در سال 2004 به آن ملحق شد. از آن زمان طرح همگرایی در منطقه به کرملین منتقل شد – آنها با جامعه اقتصادی اوراسیا متحد شده و سازمان همکاری آسیای مرکزی را منحل کردند. پس از آن، جامعه اقتصادی اوراسیا به اتحادیه گمرکی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا تبدیل شد. بنابراین، منطقه که تحت تاثیر تمایلات گریز از مرکز قرار گرفته است، توسط روسیه و متحدانش در اتحادیه گمرکی تقسیم شده به نظر میرسید.
پس از کریماف
یکی از دلایل پراکندگی آسیای مرکزی، انزوای سیاسی پرجمعیتترین و مرکزیترین کشور منطقه – ازبکستان – بود. پس از سال 2005، رئیس جمهور کریماف از هر گونه ابتکارات بینالمللی در سطح منطقهای امتناع ورزید.
اما به قدرت رسیدن شوکت میرضیایف میتواند تغییرات قابل توجهی ایجاد کند. میرضیایف در عرض فقط شش ماه برای حل و فصل اختلافات با همسایگان اقداماتی را انجام داد که از کل اقدامات کریماف در کل سلطنتش بیشتر بود. ازبکستان ضمن حفظ سیاست محتاطانه سابق خود نسبت به پروژههای همگرایانه روسیه، دیگر جلوی ساخت و ساز نیروگاه برق آبی راغون در تاجیکستان را نخواهد گرفت، با کمک ترکمنستان پلی را در سراسر آمو دریا خواهد ساخت و به طور فعال به حل و فصل مسائل مربوط به مناطق مورد مناقشه با قرقیزستان خواهد پرداخت.
البته، تاشکند نیروی کافی برای رقابت با مسکو یا پکن بر سر نفوذ در کشورهای همسایه را ندارد، اما ازبکستان قادر است نقش رهبر همگرایی منطقهای را ایفا کند. در این جمهوری نه تنها نیمی از جمعیت 70 میلیونی آسیای مرکزی، بلکه مجموعه کاملی از مشکلات، از جمله مشکلات دموگرافی که تنها میتوان آنها را در هماهنگی نزدیک با همسایگان حل و فصل کرد، متمرکز شده است. تاشکند در گفت و گو با آنها برگ برندههای زیادی دارد: قویترین ارتش در منطقه؛ پتانسیل اقتصادی قابل توجه؛ ذخایر مواد معدنی - این کشور در جهان رتبه نهم از نظر استخراج طلا، رتبه هفتم از نظر استخراج اورانیوم و رتبه 13-ام از نظر استخراج گاز را دارد.
روابط ازبکستان با قزاقستان هم رو به گسترش هستند. در ماه مارس میرضیایف به آستانه سفر کرد و در آنجا رهبران دو کشور برنامههای خود پیرامون ایجاد منطقه اقتصادی مشترک را اعلام کردند. در ماههای اخیر، آستانه و تاشکند در مورد علامتگذاری مرز، ایجاد شرکتهای تجاری مشترک فروش محصولات نفتی، گسترش همکاری در بخش بانکداری و افتتاح انجمن کسب و کار ازبکستان-قزاقستان به توافق رسیدند.
رد پای روسیه
کشورهای آسیای مرکزی چه پیشنهاداتی را میتوانند به یکدیگر ارائه دهند؟ در وهله اول، هر اتحادیه منطقهای مجبور است با حل و فصل مسئله استفاده از رودخانههای فرامرزی، اثربخشی خود را ثابت کند. قابل توجه است که در دیدار میرضیایف و نظربایف، یکی از میادین همکاری، بنیاد نجات آرال نامیده شد.
علاوه بر مسئله مهم آب، کشورها میتوانند پیشنهاداتی را در حوزه لجستیک، استخراج منابع انرژی، استفاده از نیروی کار مهاجران کاری و امنیت به یکدیگر بدهند. ازبکستان میتواند مسئولیت آموزش نظامیان ترکمنستان را بر عهده گرفته و نحوه دفاع از مرز در مقابل طالبان را به عشقآباد بیاموزد. برخی رسانهها سفر رئیسجمهور ترکمنستان به آستانه در اواسط ماه آوریل را به عنوان اولین گام به سوی ایجاد ائتلاف سه کشور (قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان) تفسیر کردهاند.
منافع روسیه، محدود کننده اصلی همگرایی منطقهای در آسیای مرکزی است. آمریکا و اتحادیه اروپا این اتحاد را نوعی نیروی متقابل در برابر نفوذ کرملین تلقی میکنند. چین هم به ایجاد فضای واحد اقتصادی در منطقه علاقمند است. اما مسکو تمایلی به ایجاد این ائتلاف بدون حضور روسیه در آن ندارد و ایجاد آن خشم این کشور را برمیانگیزد. درگیری اخیر با بلاروس در حوزه انرژی-مواد غذایی تاییدی آشکار بر این امر است. بعلاوه، همکاری کشورهای آسیای مرکزی فراتر از مرزهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا میتواند وجود این اتحادیه را (که با مشکلات زیادی مواجه است) مورد شک و تردید قرار دهد.
کشورهای آسیای مرکزی حتی با وجود اراده سیاسی و آمادگی برای غلبه بر تناقضات قدیمی، باز هم به منظور همگرایی موفق بدون مشارکت روسیه، فعلا وابستگی شدیدی به این کشور دارند. ایده فضای واحد اقتصادی بسیار -خوب است، اما تطبیق آن با این مسئله که روسیه همانند سابق بزرگترین شریک تجاری خارجی تمام کشورهای منطقه (به جز ترکمنستان) محسوب میشود، بسیار دشوار است همچنین فعالیت میلیونها کارگر مهاجر بومی ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان در روسیه باعث میشو که آسیای مرکزی به استقلال اقتصادی دست نیابد.
در حوزه امنیت هم همچنان وابستگی شدیدی وجود دارد. روسیه در حال حاضر، دارای پایگاههای نظامی در تاجیکستان و قرقیزستان بوده و اوضاع افغانستان به بسته شدن زود هنگام آنها منجر نمیشود. تهدید افراط گرایی اسلامی هم (حضور روسیه برای تهدید افراط گرایی اسلامی، یک عامل بازدارنده مهم محسوب میشود) نقش خود را ایفا میکند. حتی شوکت میرضیایف هم که نسبت به اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی شک و تردید دارد، مسائل امنیتی را موضوع اصلی مذاکرات در زمان سفر خود به مسکو در اوایل ماه آوریل قرار داده است.
البته، ظهور یک رهبر فعالتر و عملگرا در تاشکند به توسعه روابط بین جمهوریهای آسیای مرکزی کمک خواهد کرد، بنابراین، بازی بر روی تناقضات آنها با یکدیگر مانند قبل آسان نخواهد بود. با این حال، فعلا صحبت در مورد آمادگی کشورهای آسیای مرکزی برای همگرایی منطقهای مستقل بدون مشارکت روسیه در حوزه اقتصاد یا امنیت، زود است.
انتهای مطلب/.