آسیای مرکزی و چالشهای پیش روی پروژه «کمربند و جاده» چین
مقامات چینی در معاملات خود با رهبران آسیای مرکزی، چارچوب پروژه «کمربند و جاده» را صرفا با عبارات عمل گرایانه اقتصادی بیان کرده و آن را سیاست توسعه «جنوب-جنوب» نامیدهاند که وضعیت اقتصادی «برد-برد» را برای همه کشورهای شرکت کننده در این طرح، فراهم خواهد نمود. بسیاری از ناظران مستقل معتقدند که با دیدگاه صرفا عملگرایانه به این طرح، برخی عوامل مهم نادیده گرفته میشوند
ایران شرقی/
طرح چین برای گسترش حضور اقتصادی خود در اوراسیا که شامل پروژه «کمربند و جاد» چین نیز میشود، نیاز به ارتقاء کلان ظرفیت راه آهن، به ویژه در آسیای مرکزی دارد. برنامه ریزی و اجرای ارتقاء این ظرفیت، چالشهای قابل توجهی در پی دارد که شامل هماهنگی در میان سازمانها و نهادهای دولتی چینی در داخل این کشور و هماهنگی بین چین و کشورهای آسیای مرکزی در سطح بینالمللی میباشد.
بخش راه آهن پروژه «کمربند و جاده» چین با توجه به تعدد قطعات متحرک، مستلزم کوشش بسیار است. این طرح شامل سه خط آهن اصلی از طریق آسیای مرکزی است. خط آهن (West Passage 1 ) از «آلاشانکو» ایالت سین کیانگ (خورگوس) خارج شده به سمت قزاقستان و بر روی اتصال با راه آهن «ترانس-سیبری» روسیه پیش میرود، از آنجا، این مسیر به سمت اتحادیه اروپا از طریق بلاروس ادامه مییابد. خط آهن (West Passage 2 ) از «آلاشانکو» ایالت سین کیانگ (خورگوس) خارج شده و از طریق قزاقستان، به ترکمنستان، ایران، ترکیه و دیگر کشورها متصل میشود و یک شاخه نیز از طریق قزاقستان به قفقاز متصل میشود و از روی دریای خزر عبور میکند. در همین حال، خط آهن (West Passage 3) «کاشغر»، شهر غربی چین را به «اوش»، در بخش قرقیز دره فرغانه، از طریق مسیر «ایرکشتام»، متصل میکند. از آنجا، راه آهن به سمت ازبکستان، ترکمنستان، ایران، ترکیه، و فراتر از آن پیش میرود.
نام خط آهن دیگر که کشورهای آسیای مرکزی را در بر نمیگیرد، (East Passage 1) است. این خط آهن، شهر مغولی «ارنهات» را به راه آهن ترانس سیبری، و از آنجا به اروپا متصل مینماید. تاکنون، چین برای مقابله با چالشهای هماهنگی، با توجه به فقدان رویکردی متنوع که پاسخگوی حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی همسایگان آسیای مرکزی آن باشد، با مشکلاتی مواجه بوده است.
مقامات چینی در معاملات خود با رهبران آسیای مرکزی، چارچوب پروژه «کمربند و جاده» را صرفا با عبارات عمل گرایانه اقتصادی بیان کرده و آن را سیاست توسعه «جنوب-جنوب» نامیدهاند که وضعیت اقتصادی «برد-برد» را برای همه کشورهای شرکت کننده در این طرح، فراهم خواهد نمود. بسیاری از ناظران مستقل معتقدند که با دیدگاه صرفا عملگرایانه به این طرح، برخی عوامل مهم نادیده گرفته میشوند.
به لحاظ سیاسی، کشورهای آسیای مرکزی، "چین کوچک" با سیستمهای سیاسی متمرکز نیستند. چهره سیاسی آسیای مرکزی شامل آرایش وسیعی از ساختارهای حکومتی، روابط مختلف قدرت ( اصلی-حاشیهای) با مسکو و در برخی از دولتها، روابط پیچیده میان مقامات مرکزی و منطقهای میباشد. در همین حال به نظر میرسد در حوزه اقتصادی-اجتماعی، مقامات پکن نگرانیهای رهبران آسیای مرکزی که معتقدند اقتصاد عظیم چین قادر به غرق کردن اقتصاد آنها و دارای اثر تحولگرایانه بر جوامع آنهاست را درک نمیکنند.
سه کریدور در داخل چین به منظور مبادله کالا به بیرون از کشور از طریق راه آهن، توسعه یافته است. «کریدور غرب» که مناطق غرب، جنوب غرب، مرکزی و جنوبی چین را در بر میگیرد و از شبکه راه آهن «لان جو-ارومچی» بهره میگیرد. « کریدور شمال»، مناطق شمالی، مرکزی و جنوبی چین را در بر میگیرد و از شبکه راه آهن شمال به جنوب «پکن-گوانگژو» بهره میگیرد. «کریدور شرق»، مناطق شرق، شمال شرق، مرکزی را در بر میگیرد و از شبکههای راه آهن «پکن-شانگهای» و «هاربین-دالیان» بهره میگیرد.
یک جزء مهم رویکرد چین برای رسیدگی به مشکلات لجستیکی، سیاستی به نام «همکاری ظرفیت تولید بینالمللی» است. ایده این طرح، کاهش اضافه ظرفیت داخلی و پخش کردن تولید چینی است و در این روند، کاهش نقاط انسداد راه آهن که میتواند مانع توزیع کارآمد صادرات تولید شده توسط شرکتهای چینی باشد، در دستور کار قرار گرفت.
بر اساس این سیاست، شرکتهای چینی به "جهانی شدن" و انتقال کارخانهها به خارج از کشور ترغیب میشوند. موسسات مالی تحت حمایت دولت به انتقال زنجیرههای صنعت داخلی به خارج از کشور و ارائه سرمایهگذاری زیرساختی در کشورهای میزبان که حمل و نقل صادرات، و توسعه ظرفیت صنعتی در کشورهای میزبان را تسهیل میکند، توجه دارند.
مسئولیت اصلی دولت برای ترویج طرح برونسپاری بر دوش مقامات استانی با حمایت برنامه ریزان مرکزی خواهد بود. همچنین موسسات مالی چینی، مکانیزمهای مالی ایجاد مینمایند تا دولتهای استانی، که سیاستهای «کمربند و جاده» خود را دارند برای ارائه تواناییهای جغرافیایی، صنعتی-زیرساختی و رقابتی-مزیتی، آمادگی یابند. این استراتژی با ریسکهای بزرگی همراه است. شاید بزرگترین ریسک، فقدان تجربه سازمانی در سطوح پایینتر ساختار حاکم چین در برخورد با همتایان خارج از کشور باشد- چیزی که به راحتی میتواند تلاشهای برونسپاری را با مشکل مواجه نماید.
برای ادامه پروژه راه آهن طرح «کمربند و جاده» نیاز است که مقامات استانی این کشور توانایی بالایی در مذاکره معاملات پیچیده بینالمللی داشته باشند و همچنین چین نیاز دارد سیستم مالی داخلی را ثابت نگه دارد. علاوه بر این، مقامات چینی باید رویکرد خود را نسبت به کشورهای آسیای مرکزی بازنگری نمایند و به تفاوتهای فرهنگی همسایگان خود در منطقه توجه بیشتری نشان دهند.
انتهای مطلب/.