اگر روابط روسیه و ایالات متحده بهبود یابد، مسکو به احتمال زیاد کانال ارتباطی با طالبان را باز نگه میدارد، اما در مورد منافع مشترک با طالبان ابهامات را افزایش نخواهد داد. اما چنانچه روابط آمریکا و روسیه متشنج گردد، مسکو احتمالا سعی خواهد کرد ابعاد گوناگون سیاست ایالات متحده در قبال افغانستان را به چالش بکشد.
ایران شرقی/
مقامات روسیه هیچ طرح و برنامهای برای دوستی با طالبان ندارند. این گروه افغان، توسط دیوان عالی کشور روسیه در 14 فوریه سال 2003 به عنوان یک سازمان تروریستی در لیست سیاه قرار گرفته است. وجود هرگونه همکاری بین روسیه و طالبان مطابق قانون جنایی، تعرض و تجاوز به حریم قانون محسوب میشود.
اگر نهضت طالبان فعالیتهای تروریستی خود را متوقف نماید، دیوان عالی کشور روسیه میتواند نام این گروه را از لیست سیاه حذف کند. اما طالبان همچنان به حملات خود به اهداف و مواضع نظامی و همچنین حمله به غیرنظامیان در افغانستان ادامه میدهد. خارجیها، از جمله روسها، اهداف معمول این قسم حملات هستند. تقریبا هر سال نیروهای ویژه روسیه مظنونانی را در روسیه به اتهام ارتباط با طالبان دستگیر میکنند. همین مسائل ثابت میکنند که هنوز خیلی زود است که در مورد حذف طالبان از لیست سیاه روسیه بحث کنیم.
طالبان همچنین به خاطر ایفای نقش مهم در رابطه با تولید و قاچاق موادمخدر از نظر روسیه نپذیرفتنی و غیرقابل قبول هستند. براساس اعلام سازمان ملل، 24 درصد از تعداد کل افرادی که در جهان مواد مخدر تزریق میکنند در روسیه و اوکراین زندگی میکنند. این مواد مخدر به طور عمده از افغانستان وارد میشود و تولید و قاچاق آنها توسط طالبان تسهیل میگردد.
کانال ارتباطی با طالبان
روشنترین موضعگیری روسیه در قبال طالبان در روز 30 سپتامبر 2016 توسط ژنرال اولگ سیرومولوتوف، معاون وزیر امور خارجه و مسئول مبارزه با تروریسم صورت گرفت: "طالبان یک گروه تروریستی است که در فهرست تحریمهای سازمان ملل قرار دارد. بنابراین ما هیچ گونه تماسی با طالبان نداریم. ما فقط دارای یک کانال ارتباطی با آنان هستیم که آن ارتباطات هم در مورد مسائل انساندوستانه مرتبط با حقوق بشر و آزادی گروگانها میباشد. غیر از آن، هیچ نوع ارتباطی وجود ندارد".
آزادی خلبان روسی پاول پطرنکوف از اسارت طالبان در سال 2014، اثر بخشی این کانال ارتباطی میان مسکو و گروه طالبان را اثبات کرد.
پطرنکوف پس از آزادی به وب سایت Afghanistan.ru گفت: "آزادی من امکانپذیر شد، چرا که روسیه ظرفیتها و قابلیتهای جدیدی در افغانستان بدست آورده است. این قابلیتها به مسکو اجازه میدهد در روند داخل افغانستان بدون دخالت کشورهای ثالث تاثیرگذار باشد".
در 16 آگوست 2016، تلاشهای مشترک روسیه، افغانستان و پاکستان، آزادی خلبان دیگری به نام سرگئی سواستیانوف را تنها 9 روز پس از اینکه توسط طالبان دستگیر شده بود، ممکن ساخت.
'دوستی' با طالبان
تعدادی از سیاستمداران، کارشناسان و روزنامهنگارانی که تحولات افغانستان را دنبال میکنند، نظرات متنوعی درباره طالبان ارائه داده اند.
با نگاه به یک سری سرفصلها و عناوین اخیر راجع به روسیه و طالبان، آسان است باور کنیم که تغییرات بزرگی در موضعگیری روسیه در قبال جنبش طالبان صورت گرفته است: "متحد جدید مسکو در افغانستان"، "جهادیهایی که روسیه به تازگی به آنها علاقمند شده است"، "دوستان جدید روسیه در افغانستان".
برخی افراد بر این باورند که روسیه تامین سلاح و تجهیزات برای طالبان را آغاز کرده و همچنین، تعمیر سلاح و تجهیزاتی مانند تانکها و وسایل نقلیه را برای این گروه انجام میدهد.
بنابر اعلان مقامات روسیه این گزارشها نادرست است. این مسئله توسط طرف روسی در طول سفر آجیت دووال مشاور امنیت ملی هند به مسکو، در 31 ژانویه 2017 تایید شد.
در تاریخ 10 فوریه، وزارت امور خارجه روسیه اتهامات وارده توسط ژنرال جان نیکلسون، فرمانده نیروهای ایالات متحده و ناتو در افغانستان را رد کرد. ژنرال نیکلسون، روسیه را به تامین سلاح برای طالبان متهم کرده بود. در تاریخ 2 ژانویه، محمدجان اولوغکوجائف نماینده گارد مرزی تاجیکستان اظهارداشت که ادعاها "بی اساس بوده است".
این تبادل اتهامات و انکارها به صورت کلامی باقی خواهد ماند تا زمانی که ایالات متحده و متحدان آن بتوانند مدارک و شواهد عمومی محکمی ارائه کنند. در طول جنگ افغانستان در سالهای 1979-1989، اتحاد جماهیر شوروی مدارکی ارائه داد؛ دال بر اینکه ایالات متحده و سایر کشورها به شدت از مجاهدین افغان حمایت میکنند و به آنان کمک مینمایند.
منافع مشترک با طالبان
با این حال، گزارشات موجود راجع به روسیه و طالبان به طور کامل بیپایه و اساس هم نیست. تعدادی از مصاحبهها و اظهارات مقامات روسیه، بروز چنین گزارشهایی را ممکن ساخته است. برای مثال، در 31 دسامبر 2016 ضمیر کابولوف فرستاده ویژه رئیس جمهوری روسیه به افغانستان، در یک مصاحبه با خبرگزاری آنادولو گفت: "جریان عمده، رهبری اصلی، رهبری فعلی، و اکثریت جمعیت طالبان در حال حاضر و در نتیجه همه درسهای تاریخی که در افغانستان گرفتهاند، به یک نیروی محلی تبدیل شده است. آنها از ایده جهادگرایی جهانی چشمپوشی کردهاند. اعضای طالبان پشیمان و ناراحت هستند و تاسف میخورند که چرا از اسامه بن لادن پیروی کردهاند".
در سال 2015، او طالبان را یک جنبش آزادی بخش ملی خوانده بود که از سنتهای دینی و فرهنگی در مقابل "آمریکاییها" دفاع میکنند.
از سوی دیگر، الکساندر مانتیتسکی سفیر روسیه در افغانستان گفت: "منافع روسیه و طالبان تنها زمانی که نوبت به مبارزه با داعش میرسد، تطابق و تداخل پیدا میکنند".
بنابر اعلام مطبوعاتی وزارت امور خارجه روسیه در 27 دسامبر سال 2016، این کشور آماده شده بود تا در مورد موضعگیری خود نسبت به تحریم تعدادی از اعضای طالبان بازنگری کند. وزارتخانه اعلام کرد: روسیه و چین به عنوان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، آمادگی خود را نسبت به اتخاذ رویکردهای انعطافپذیر به چشمانداز حذف نام برخی از افراد خاص از فهرست افراد تحریم شده اعلام میکنند. این رویکرد به عنوان بخشی از تلاشها برای ترویج یک گفتوگوی مسالمتآمیز میان کابل و نهضت طالبان تلقی میگردد."
این موضوع به یک گام مهم در دیپلماسی روسیه در خصوص طالبان تبدیل شده است. اما این اقدام چنانچه برخی ناظران با عجله نتیجهگیری کردهاند در جهت قانونی ساختن و مشروعیت بخشیدن به طالبان صورت نگرفته است. این مسئله فقط نمود آشکارانعطافپذیری روسیه در قبال طالبان است. مسکو پیش از این، در سال 2010 هم این انعطافپدیری را نشان دادهبود. در آن زمان مسکو اجازه داد نام پنج تن از رهبران طالبان از فهرست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد حذف شود.
سیاست روسیه در قبال طالبان
اخیرا سیاست روسیه به طور کلی در قبال افغانستان و به طور خاص در خصوص طالبان نمایانتر و چشمگیرتر شده است. زیرا به تازگی توجه و تمرکز بیشتری از جانب روسیه به این کشور صورت گرفته و همچنین شرکای معمول افغانستان توجه کمتری به این کشور نشان میدهند.
در آغاز جنگ و مبارزه در افغانستان به رهبری آمریکا، مسکو تصمیم گرفت دخالت خود را به ایفای یک نقش مکمل و پشتیبان محدود کند. اما پس از اینکه ایالات متحده تصمیم گرفت حضور نظامی خود در افغانستان را محدود کند، رهبری روسیه متوجه شد که نه واشنگتن و نه کابل و نه متحدان آنها قابلیتهای کافی برای پایان دادن به تروریسم و قاچاق مواد مخدر از خاک افغانستان را ندارند. به همین دلیل روسیه ایفای نقش حمایتی خود از ماموریت ایالات متحده و ناتو را متوقف کرد و اتخاذ سیاست خاص خود نسبت به افغانستان را آغاز کرد.
به طور خلاصه، این سیاست به معنای ارتباط و برقراری تماس با بازیگران مختلف در داخل افغانستان و تلاش برای ایجاد یک چارچوب منطقهای برای حل و فصل مشکلات در این کشور است. هنوز مشخص نیست که مقامات روس از طالبان چه میخواهند، آیا طبق گفته ژنرال سیرومولوتوف تنها یک کانال ارتباطی میخواهند، یا چنانچه سفیران کابولوف و مانتیتسکی چندین بار بیان کردهاند، خواهان گفتگوی دوجانبه و منافع مشترک هستند؟
شکی وجود ندارد که روسیه به یک کانال ارتباطی با طالبان و سایر گروههای مسلح در داخل افغانستان نیاز دارد. آزادی خلبانان پطرنکوف و سواستیانوف از اسارت طالبان نشان میدهد که نقش مهم و اصلی این کانال کمک به شهروندان روسیه است.
اما در مورد منافع مشترک روسیه و گفت وگو با طالبان، ابهامات و احتمالات نامشخصی باقی میماند؛ از آنجا که طالبان نه از فعالیتهای تروریستی در داخل کشور افغانستان و در کشورهای همسایه جلوگیری میکند و نه تولید و قاچاق مواد مخدر را متوقف میسازد.
دو روش کم و بیش واقعگرایانه برای تفسیر اظهارات روسیه در مورد منافع مشترک و گفتوگوی دوجانبه میان مسکو و طالبان وجود دارد. اتهامات ادعا شده مبنی بر تلاش روسیه برای بیثبات کردن افغانستان قابلباور نیست و دور از واقعیت است.
روش اول میتواند؛ بررسی این اظهارات و ادعاها با نگاهی به زمینه تنشهای جدی میان مسکو و واشنگتن، پس از تحولات در کریمه و اوکراین در سال 2014 باشد. دکتر عمر نثار، رئیس مرکز مطالعات مدرن (معاصر) افغانستان میگوید: "اظهارات و اتهامات ادعا شده علیه روسیه در مورد تماس با طالبان، به روابط آمریکا و روسیه مربوط میشود. این مسئله مانند یک سیگنال از جانب مسکو به نظر میرسید که باعث شد در زمان رییس جمهوری اوباما روابط بدتر شود. اما همین موضوع توانست به ایجاد یک فضای مناسب برای بهبود روابط سریع با دولت ترامپ کمک کند. پس از پایان سال 2016 مقامات روسی صحبت کردن در مورد گفتگو با طالبان را متوقف کردند، هر چند تماسها بین مسکو و طالبان میتواند همچنان باقی بماند".
اگر روابط روسیه و ایالات متحده بهبود یابد، مسکو به احتمال زیاد کانال ارتباطی با طالبان را باز نگه میدارد، اما در مورد منافع مشترک با نهضت طالبان ابهامات را افزایش نخواهد داد. اما اگر روابط آمریکا و روسیه بد پیش برود، مسکو احتمالا سعی خواهد کرد هر بخش از سیاست ایالات متحده در قبال افغانستان را به چالش بکشد و اظهارات روسیه در مورد طالبان هم بدین منظور استفاده خواهد شد.
روش دوم تفسیر ادعاها در مورد منافع مشترک و گفتوگو میان مسکو و طالبان میتواند بررسی و نگاهی به آنها به عنوان یک آزمون برای طالبان باشد. اگر نهضت پاسخگو، مثبت و آماده برای سازش جدی در زمینههای تروریسم و مواد مخدر باشد، روسیه میتواند رو به جلو حرکت کند. اما اگر طالبان حاضر به ترک اعمال جنایتکارانه طولانی مدت خود نباشد، روسیه به سطح حداقل تماس با آنان باز خواهد گشت.
ممکن است این نظرات و رویکردها کاملا درست نباشند، اما به نظر میرسد؛ اینها نسبت به ادعای وجود رابطه دوستانه میان روسیه و طالبان بسیار به واقعیت نزدیکترند. رابطه دوستانه به دلیل تهدیدهای اعمال شده توسط طالبان بر روسیه، غیرمنطقی وغیرممکن به نظر میرسد.
انتهای مطلب/.