کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

آمریکا و آسیای مرکزی

از C5 تا C8؟ سیاست دولت ترامپ در آسیای مرکزی چگونه خواهد بود؟

رادیو آزاتیک , 28 بهمن 1403 ساعت 8:50

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی

رهبران کشورهای آسیای مرکزی ایدۀ تبدیل فرمت C5 به یک سازمان بین‌المللی را بررسی می‌کنند. این کشورها اخیراً الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان را نیز به جلسات خود دعوت کرده‌اند و به نظر می‌رسد که زمان تشکیل C6 یا حتی C8 فرا رسیده است. این فرمت می‌تواند شامل کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی باشد و به یک اتحاد مشابه با آسه‌آن در جنوب‌شرق آسیا تبدیل شود.


 🖊️ ترجمه الهام چرمگی | مطالعات شرق
 ⏱️ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه

 

از C5 تا  C8؟ سیاست دولت ترامپ در آسیای مرکزی چگونه خواهد بود؟

 

کارشناسان آسیای مرکزی همچنان در حال بررسی این موضوع هستند که آیا ترامپ با رویکرد غیرمتعارف و معامله‌محور خود، سیاست آمریکا را در این منطقه تغییر خواهد داد. وی ممکن است نوعی تعامل کمتر بروکراتیک و بیشتر اقتصادی را پیشنهاد دهد. اما پرسش اصلی این است که آیا کشورهای منطقه می‌توانند از این فرصت برای تقویت استقلال خود بهره ببرند و آیا ترامپ از آسیای مرکزی برای مقابله با نفوذ چین و روسیه استفاده خواهد کرد یا این منطقه خارج از اولویت‌های واشنگتن باقی می‌ماند؟

«بروس پانیر»، کارشناس آمریکایی در امور آسیای مرکزی در یک پادکست با حضور «باکیت بشیموف»، استاد دانشگاه شمال‌شرقی بوستون در ایالات متحده، نمایندۀ پیشین پارلمان قرقیزستان و سفیر سابق این کشور در هند؛ «ریچارد هاگلند»، کارشناس «مرکز سیاست دریای خزر» واشنگتن و سفیر سابق ایالات متحده در قزاقستان و تاجیکستان و همچنین سرپرست موقت سفارت آمریکا در ترکمنستان و «اریک رودنشولد» که در نخستین دورۀ ریاست‌جمهوری ترامپ و همچنین در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن، سمت مدیر امور آسیای مرکزی در شورای امنیت ملی ایالات متحده را بر عهده داشت، به بررسی این مسائل پرداخته است.

 

ترامپ و منافع احتمالی او در منطقۀ خزر

 
بروس پانیر معتقد است که در چهار سالی که از نخستین ریاست‌جمهوری ترامپ گذشته، تغییرات بزرگی در آسیای مرکزی رخ داده است، از جمله خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، تغییر روابط با روسیه پس از حمله به اوکراین و گسترش مسیرهای تجاری. به گفتۀ وی، روابط این منطقه با آمریکا که پیش‌تر بر مسائل امنیتی متمرکز بود، اکنون به سمت منافع تجاری سوق پیدا کرده است.
 

اریک رودنشولد معتقد است که آسیای مرکزی در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ اهمیت بیشتری خواهد یافت و دیگر یک منطقۀ فرعی یا کم‌اهمیت نخواهد بود. ترامپ در دورۀ اول ریاست‌جمهوری خود با رهبران قزاقستان و ازبکستان دیدار و استراتژی جامع و بلندمدتی را برای تعامل با این منطقه آغاز کرد. گسترش کریدور میانی، این منطقه را به مسیرهای تجاری جهانی متصل کرده است و حمل‌ونقل نفت قزاقستان از طریق دریای خزر و دسترسی به منابع معدنی استراتژیک، جذابیت آن را برای آمریکا افزایش داده است.

 

رودنشولد تأکید می‌کند که این تغییرات، فرصتی منحصر‌به‌فرد برای دولت ترامپ و کشورهای آسیای مرکزی فراهم می‌کند. آمریکا برای رقابت در حوزه‌های مهمی مانند صنایع دفاعی و فناوری‌های نوین به منابع استراتژیک نیاز دارد و برای تأمین این مواد به شرکای خود، از جمله کشورهای آسیای مرکزی، متکی خواهد بود. به گفتۀ وی، این همکاری می‌تواند منافع متقابل اقتصادی و ژئواستراتژیکی را برای هر دو طرف به همراه داشته باشد.

ریچارد هاگلند معتقد است که شرایط ژئوپلیتیکی، آمریکا را ناگزیر به تمرکز بر آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی خواهد کرد؛ زیرا این مناطق هم‌مرز با روسیه، چین، افغانستان و ایران هستند. او اشاره می‌کند که نبود آگاهی کامل از اقتصاد بازار در کشورهای آسیای مرکزی ممکن است همکاری‌های تجاری این کشورها را با آمریکا دشوار کند. اگرچه دولت‌های منطقه از شرکت‌های آمریکایی خواسته‌اند سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهند، اما اقتصاد بازار این امکان را نمی‌دهد که دولت آمریکا مستقیماً شرکت‌ها را به سرمایه‌گذاری ترغیب کند. به گفتۀ هاگلند، کشورهای منطقه باید شرایط جذابی برای سرمایه‌گذاری ایجاد کنند تا این شرکت‌ها به سرمایه‌گذاری علاقه‌مند شوند.

 

«سیاست کشورهای آسیای مرکزی: «عدم مشارکت در بازی‌های بازیگران


به اعتقاد باکیت بشیموف، اکنون زمان آن رسیده که کشورهای آسیای مرکزی روابط خود را با آمریکا و به‌طور هم‌زمان با روسیه و چین بازتعریف کنند. پس از ۳۰ سال استقلال، این کشورها دریافته‌اند که باید از رقابت‌های خطرناک میان قدرت‌های بزرگ فاصله بگیرند و به‌طور هوشمندانه از فرصت‌ها بهره‌برداری کنند. یکی از نکات مهم این رویکرد، اجتناب از تبدیل روابط با روسیه به وضعیتی مشابه روابط اوکراین با روسیه است.

بشیموف معتقد است که ایالات متحده هنوز در زمینۀ سرمایه‌گذاری و تجارت در آسیای مرکزی نقش اصلی را ندارد و چین و روسیه همچنان شرکای اصلی این منطقه هستند. به گفتۀ وی، کشورهای آسیای مرکزی قصد دارند استقلال خود را حفظ کنند و وارد رقابت‌های سیاسی بین آمریکا، چین و روسیه نشوند. در همین راستا، آنها تلاش می‌کنند با همکاری با کشورهای ترک‌زبان، از جمله ترکیه، استقلال خود را تقویت کنند. بشیموف معتقد است که روابط آمریکا با ترکیه و چین تأثیر زیادی بر آیندۀ آسیای مرکزی خواهد داشت. او به اظهارات «مارکو روبیو» (نامزد تصدی وزارت خارجه در دولت جدید ترامپ) اشاره می‌کند که روسیه را تهدیدی کوتاه‌مدت و چین را دشمن بلندمدت آمریکا می‌داند. بشیموف همچنین این پرسش را مطرح می‌کند که در صورت توافق آمریکا و روسیه برای تقسیم مناطق نفوذ، آسیای مرکزی چه جایگاهی خواهد داشت.

 

مطالب پیشنهادی:

از توازن قدرت تا امنیت انرژی: استراتژی‌های کلیدی آمریکا در آسیای مرکزی
ترامپ و آسیای مرکزی: ادامۀ وضعیت موجود یا تغییر اولویت‌ها؟
نشست C5+1 در نیویورک؛ بازگشت آمریکا به سوی آسیای مرکزی

 

صنعت حقوق بشر آمریکا و بی‌توجهی رهبران آسیای مرکزی

 

به اعتقاد بوریس پانیر، ایالات متحده در آسیای مرکزی علاوه بر منافع اقتصادی و سیاسی، بر حقوق بشر و آزادی‌های اساسی نیز تأکید دارد. وی با اشاره به رویدادهای خونین ژانویه در قزاقستان، آشوب‌ها در تاجیکستان و قره قالپاقستان ازبکستان و همچنین اتفاق‌های سال 2020 در قرقیزستان، این سؤال را مطرح می‌کند که آیا آمریکا می‌تواند به اجرای اصلاحات دموکراتیک، در منطقه‌ای که به نظر می‌رسد خلاف این روند حرکت می‌کند، کمک کند؟

ریچارد هاگلند معتقد است که مسألۀ حقوق بشر بر سیاست‌های دولت ترامپ در قبال آسیای مرکزی تأثیر خواهد گذاشت، اما این تأثیر به دلیل اهمیت آن برای تیم ترامپ نیست، بلکه به دلیل نفوذ «صنعت حقوق بشر» در واشنگتن و تأثیر آن بر تصمیم‌های کنگره است. به اعتقاد وی، آمریکا در قبال حقوق بشر در آسیای مرکزی بیشتر به ارائۀ «تزها» اکتفا می‌کند اما در عمل تغییرات اساسی ایجاد نمی‌کند. همچنین، هاگلند به روش «تهدید با انگشت» (در این روش، آمریکا به طور عمومی و علنی کشور مورد نظر را سرزنش و نقض‌های احتمالی را محکوم می‌کند) اشاره می‌کند که آمریکا در صورت نقض حقوق بشر در این منطقه به کار می‌برد، اما این شیوه در کشورهای آسیای مرکزی کارکرد چندانی ندارد.

 

هاگلند بر این باور است که بهترین روش برای تأثیرگذاری بر کشورهای آسیای مرکزی، برگزاری گفتگوهای خصوصی با افراد تأثیرگذار در این کشورهاست.

 

در این گفتگوها باید توضیح داده شود که آزادی یک فرد خاص، تغییری در حکومت این کشورها ایجاد نمی‌کند، بلکه به بهبود وجهۀ آن کشور در آمریکا و تقویت روابط دو جانبه منجر خواهد شد. به اعتقاد وی، کشورهای منطقه به این پیشنهادها توجه می‌کنند، زیرا ایالات متحده همچنان یک قدرت جهانی است و بسیاری از کشورها تمایل به روابط خوب با آن دارند.

پرفسور بیشیموف معتقد است که محکومیت‌ها و اتهام‌های نقض حقوق بشر تأثیری بر رهبران منطقه ندارد و آنها این مسائل را جدی نمی‌گیرند، بلکه بیشتر سکوت می‌کنند یا واکنش شدیدی نشان نمی‌دهند. به گفتۀ وی، کمک‌های آمریکا به منطقه، عمدتاً در حوزۀ امنیتی است و ایالات متحده در واقع تا حدی به تقویت رژیم‌های خودکامۀ این منطقه کمک می‌کند. وی نتیجه می‌گیرد که دولت ترامپ به حقوق بشر توجه نخواهد کرد بلکه از این مسأله برای وارد کردن فشار بر کشورهای آسیای مرکزی به‌منظور تحقق منافع ژئوپولیتیکی خود استفاده خواهد کرد.

 

در خصوص احتمال سفر ترامپ به آسیای مرکزی نیز بیشیموف معتقد است که در صورتی که آمریکا با روسیه به توافق برسد و وارد رویارویی شدید با چین شود، انجام این سفر محتمل است. در غیر این صورت، اگر روابط آمریکا با چین ترکیبی از همکاری و تقابل باشد و روابط با روسیه بهبود یابد، نیازی به سفر شخصی ترامپ به آسیای مرکزی نخواهد بود.

 

چشم‌اندازهای C5 و نقش آمریکا


ریچارد هاگلند معتقد است که حتی اگر ترامپ به آسیای مرکزی سفر کند نیز سفر وی تغییرات اساسی به همراه نخواهد داشت، مگر اینکه سیاست‌های آمریکا تغییرات جدی و بلندمدتی را در پی داشته باشد. وی تأکید می‌کند که سفر ترامپ تنها زمانی جدی تلقی خواهد شد که استراتژی‌های مشخص و بلندمدتی برای تغییر واقعی در وضعیت ژئوپولیتیکی منطقه به‌همراه داشته باشد. به اعتقاد هاگلند، اگر ایالات متحده بر تقویت فرمت C5 تمرکز کند، می‌تواند تغییرات پایداری در وضعیت ژئوپولیتیکی آسیای مرکزی ایجاد کند. این فرمت که ابتدا توسط آمریکا شروع شد، به مرور زمان به یک ساختار مستقل تبدیل شده است و می‌تواند به عنوان ابزاری برای تغییرات مثبت در منطقه استفاده شود.

 سیاست دولت ترامپ در آسیای مرکزی چگونه خواهد بود؟

به گفتۀ هاگلند، فرمت C5+1 که توسط دولت «باراک اوباما» معرفی شد، اکنون در انواع مختلفی مانند C5+کره جنوبی،  C5+ اتحادیۀ اروپا و C5+ژاپن وجود دارد. رهبران کشورهای آسیای مرکزی به‌طور منظم جلسات C5 را برگزار کرده‌ و ایدۀ تبدیل این فرمت به یک سازمان بین‌المللی را بررسی می‌کنند. اگرچه پیشرفت خاصی در این حوزه رخ نداده است، اما پیشنهاد می‌شود که سیاست آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ از همان ابتدا بر تبدیل C5 به یک سازمان بین‌المللی متمرکز باشد. کشورهای آسیای مرکزی اخیراً الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان را نیز به جلسات خود دعوت کرده‌اند و به نظر می‌رسد که زمان تشکیل C6 یا حتی C8 فرا رسیده است. این فرمت می‌تواند شامل کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی باشد و به یک اتحاد مشابه با آسه‌آن در جنوب‌شرق آسیا تبدیل شود. به گفتۀ هاگلند، این اتحاد می‌تواند کشورهای منطقه را قوی‌تر کرده و آنها را قادر کند که ضمن حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود و به‌عنوان یک سازمان بین‌المللی جهانی عمل کنند.

 

«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»

 

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

telegram-app  تلگرام
facebook-new  فیسبوک
twitterx--v1  ایکس


کد مطلب: 3949

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/3949/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir