چشمانداز توسعۀ پاکستان؛ با اجرای برنامههای مشارکت بخش دولتی و خصوصی
مطالعه پژوهشی حاضر، برنامه مشارکت بخش دولتی-خصوصی (PPPs) و پروژههای توسعه بخش دولتی (PSDPs) را در استراتژی توسعه پاکستان، با تمرکز بر نقاط قوت، ضعف، و همافزایی آنها بررسی میکند. برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی، کارایی، نوآوری و اشتراک منابع را به همراه دارد و برای توسعۀ زیرساختهای پروژههای انرژی در مقیاس بزرگ و پروژههای مبتنی بر فناوری که نیاز به تخصص یک بخش تخصصی دارند، ایدهآل هستند.
از سوی دیگر، برنامه توسعه بخش دولتی با اطمینان از دسترسی کافی به خدمات دولتی، بهویژه در مناطق محروم، بر نیازهای اساسی تمرکز میکند. این مدلها چارچوبی جامع برای رفع چالشهای توسعۀ پاکستان ارائه میکنند. با این حال، این دو چارچوب متناقض هستند. مقررات پیچیده و همپوشانی سیاستها، اجرای پروژه را به تأخیر میاندازد و مشارکت بخش خصوصی به دلیل بیثباتی سیاسی، اجرای ناسازگار قراردادها و مکانیسمهای اشتراک در خطرپذیری، با مشکل مواجه میشود. ضعف در نهادها میتواند منجر به افزایش تاخیر و افزایش هزینهها و کاهش اعتماد در بین ذینفعان شود.
مداخلۀ سیاسی، اولویتهای بلندمدت را تضعیف میکند و ظرفیت برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی و برنامۀ توسعۀ بخش دولتی برای ترویج رشد پایدار و فراگیر را کاهش میدهد. برای رسیدگی به این چالشها، پاکستان باید رویکردی ترکیبی اتخاذ کند که مزایای هر دو مدل را در خود داشته باشد. از جمله ساده سازی چارچوبها و سیاستهای قانونی برای مطمئنکردن سرمایهگذار، ضروری است. مشوقهایی مانند معافیتهای مالیاتی و تضمینهای دولتی، بخش خصوصی را به مشارکت بیشتر تشویق میکند. این استراتژی فراگیر میتواند با پر کردن شکافهای زیرساختی، ترویج برابری و تقویت توسعۀ اجتماعی، توسعۀ پایدار را برای همه تضمین کند.
مقدمه
برنامه مشارکت بخش دولتی-خصوصی، مشارکتی بین دولت و نهادهای خصوصی در جهت تأمین مالی، توسعه و ارائۀ پروژهها است. برخی از نمونههای پروژههای موفق این برنامه، شامل ساخت جادهها و تامین هزینه ها از محل کسب عوارض، راهاندازی تأسیسات تولید انرژی و ساخت و تجهیز مؤسسات مراقبتهای بهداشتی هستند که از طریق مختلف، نوآوری و کارایی را در مشارکت بخش دولتی و خصوصی بازنمایی میکند. از سوی دیگر، برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، پروژهای است که توسط دولت آغاز شده و در آن، دولت با استفاده از بودجۀ ملی، هزینۀ پروژههای عمومی را تأمین میکند. برنامۀ توسعۀ بخش دولتی در گذشته، به طور سنتی بر بخشهای کلان، مانند آموزش، بهداشت و زیرساختها با هدف ارائۀ خدمات اساسی به طورعادلانه متمرکز بوده است.
در شرایط اجتماعی-اقتصادی پیچیده پاکستان، برنامه مشارکت بخشهای دولتی-خصوصی و برنامۀ توسعۀ بخش دولتی هر دو مهم هستند. چنین چارچوبهایی برای کمک به رفع نواقص زیرساختی، ارتقای ارائۀ خدمات در مناطق محروم و افزایش رشد اقتصادی ضروری هستند. برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، فرصتهای برابری را برای دسترسی به خدمات اساسی، بهویژه در میان گروههای به حاشیه رانده شده و محروم ارائه میکند، در حالی که برنامۀ مشارکت بخش دولتی- خصوصی از تخصص و منابع بخش خصوصی برای تسریع پیشرفت در بخشهای پیچیده و پرتقاضا مانند انرژی و حملونقل استفاده میکند.
این نوشتار بطور مختصر خطمشی این دو برنامه را در پاکستان مقایسه و نقاط قوت، ضعف و تأثیر کلی آنها بر توسعه را بیان میکند.
پاکستان، فرصتهای سرمایهگذاری عظیمی در بسیاری از بخشها دارد که به طورمستقیم و یا غیرمستقیم با بهبود شاخصهای توسعۀ انسانی مرتبط است. با این حال، محدودیتهای بودجهای اجازه نمیدهد که همۀ این خواستهها به طور کامل برآورده شوند.
بنابراین، بیشتر بر استفاده مؤثر از منابع ناچیز تأکید میشود. برنامۀ توسعه بخش دولتی در بودجۀ سال مالی 2022-2023 در حدود 714 میلیارد روپیه نگاه داشته شد. در 2 ژوئن 2023، کمیتۀ هماهنگی برنامۀ سالانه(APCC) با افزایش سقف شاخص موقت بودجه، افزایش سقف شاخص بودجه از سوی شورای اقتصاد ملی(NEC) را با توجه به الزامهای حیاتی که در بخش توسعۀ مورد توجه قرار میگیرد، ضروری دانست. با در نظر گرفتن این الزامها، 200 میلیارد روپیه اختصاص داده شده برای پروژههای برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی، بالاترین میزان بودجۀ تخصیص یافته در تاریخ پاکستان است که نشاندهندۀ تعهد دولت به بهبود استانداردهای زندگی است.
این اقدامهای هماهنگ بر نیاز به اقدام جمعی برای دستیابی به اهداف توسعه به طور موثر تأکید میکند. از زمان اجرای اصلاحیه هجدهم، دولت فدرال همچنان درگیر پروژههای بزرگ در سطح ملی بهویژه در بخشهای زیربنایی انرژی، حمل و نقل ریلی، جادهها، هوانوردی و بنادر بوده است. دولت همچنین در حال افزایش هزینههای بخش اجتماعی است که شامل آموزش عالی، بهداشت، حکمرانی و پروژههای مرتبط با آب و هوا میشود.
علاوه بر این موارد، دولت کریدور اقتصادی چین-پاکستان را برای افزایش ارتباطات صنعتی، توسعه تجارت و ارتباطات منطقهای و بین ایالتی احیا کرده است. بودجۀ قابل توجهی به برنامههای کشاورزی با هدف تامین خودکفایی غذا و آب اختصاص یافته است. دولت فدرال نیز بیشترین بودجه ایالتی را برای اجرای طرحها و برنامههای توسعۀ منطقهای در مناطق مختلف بلوچستان، گیلگیت-بلتستان، جامو وکشمیر و سایر مناطق از جمله خیبرپختونخوا هزینه کرده است.
برنامۀ توسعۀ بخش دولتی در سال 2023-2024، ابتکارهای ویژهای برای مناطق محروم با هدف دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار دنبال کرد. همچنین ابتکارهای جدیدی آغاز شده است که شامل پنلهای خورشیدی، برنامۀ وامهای کوچک جوانان، صندوق آموزش پاکستان، حمایت از راهاندازی واحدهای فناوری اطلاعات، طرحهای سرمایهگذاری، برنامههای توانمندسازی زنان و انقلاب سبز میشود.
پیشینه برنامه توسعه پاکستان
با نگاهی به توسعه و تغییرات در برنامه مشارکت بخش دولتی-خصوصی و برنامۀ توسعه بخش دولتی پاکستان، قطعاً میتوان نتیجه گرفت که پاکستان مصمم است بسیاری از مسائل توسعهای خود را از طریق مفاهیم و برنامههای مترقی حل کند. هر یک از این مدلها، تأثیر زیادی بر توسعۀ اجتماعی-اقتصادی پاکستان دارد. برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی، کارایی، نوآوری و فرصتهای کسب و توزیع سرمایه را معرفی میکند، در حالی که هدف برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، دستیابی به برابری و دسترسی مردم به خدمات عمومی است.
مقایسه برنامه توسعه بخش دولتی و برنامه مشارکت بخش دولتی-خصوصی
مقایسه بین برنامه توسعه بخش دولتی و برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی، شکل متفاوتی از تأمین مالی، کارایی، مدیریت خطرپذیری، مسئولیتپذیری و پایداری را نشان میدهد. تامین مالی پروژههای برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی به ترکیب بودجۀ دولتی و خصوصی به منظور دستیابی به کارایی در استفاده و اشتراک منابع اشاره دارد. در مقایسه، برنامۀ توسعۀ بخش دولتی صرفاً به اعتبارات دولتی وابسته است. از نظر اثربخشی، پروژههای برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی معمولاً به دلیل کارایی شرکای خصوصی سریعتر تکمیل میشوند، اما پروژههای برنامۀ توسعۀ بخش دولتی ممکن است به دلیل رویههای ناکارآمد به تعویق بیفتد.
حوزۀ دیگری که در آن برتری نسبی برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی قابل مشاهده است، کاهش خطرپذیری است زیرا خطرپذیریها بین حوزۀ دولتی و خصوصی تقسیم میشود. از سوی دیگر، برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، کل دولت را در معرض خطرات مرتبط با مشکلات مالی و عملیاتی قرار میدهد و بنابراین به طور بالقوه منجر به شکست میشود. پروژههای برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی معمولاً به دلیل شاخصهای عملکرد و مشارکت فعالان بخش خصوصی نسبت به برنامۀ توسعۀ بخش دولتی پاسخگوتر هستند. در نهایت، پایداری یکی از زمینههای اصلی است که برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی در آن برتری دارد.
مطالب پیشنهادی:
خلاصه برنامه توسعه بخش دولتی 2024-2025
پاکستان، کمکهای مالی خود را در زمینه زیرساختها و توسعه از طریق برنامۀ توسعۀ بخش دولتی 2024-2025 به کار میبندد. بخش منابع آب از مجموع بودجه، بیشترین سهم را دارد. ادارۀ ملی بزرگراه و بخش برق، بیشترین سهم را در شرکتها به خود اختصاص دادهاند. برنامۀ توسعۀ بخش دولتی همچنین با تأمین بودجه ایالات محروم، مناطقی مانند بلوچستان، گیلگیت-بلتستان و جامو و کشمیر، بر توسعۀ منطقهای تمرکز میکند. با این وجود، تفاوت بین این حوزه و مبالغ تعهد شده و مصوب، نشاندهندۀ جریانهای ناکارآمد اجرایی است. درمجموع، برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، یک رویکرد نظاممند برای تامین نیازهای عمرانی پاکستان از طریق بسیج منابع داخلی و خارجی برای ارتقای رشد اقتصادی به منظور ارتقای استانداردهای زندگی و رفع چالشها در اجرا و استفاده از منابع مالی است.
مقایسه چارچوبهای جهانی برنام مشارکت بخش دولتی-خصوصی
برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی به عنوان یک مدل محبوب در سراسر جهان برای تامین مالی و مدیریت زیرساختها، ارائۀ خدمات و تشویق نوآوری مطرح هستند. که ویژگیهای آن همراه با نمونههایی از آن در جدول زیر ارائه شده است:
چارچوبهای نظارتی روشن، شیوههای مدیریت کارآمدِ خطرپذیری، و مشارکت موثر سهامداران در مدلهای سیاستهای برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی در بسیاری از کشورها به نتایج خوبی دست یافتهاند. ازسوی دیگر بی ثباتی سیاسی، ناکارآمدی بوروکراتیک، ظرفیت نهادی پایین و توزیع ضعیفِ خطرپذیری، از رایجترین عوامل شکست هستند. چنین مطالعات موردی بحث را تقویت میکند و نشان میدهد چرا برخی از چارچوبها کار میکنند و برخی دیگر موثر نیستند. چنین بحثهایی تجربیات مفیدی را در جهت تقویت پروژههای برنامه مشارکت بخش دولتی-خصوصی در اختیار پاکستان قرار میدهد.
نقش برنامههای مشارکت دولتی-خصوصی در برنامه توسعه بخش دولتی
نواقصی در پروژههای برنامۀ توسعۀ بخش دولتی پاکستان ازجمله، محدودیتهای مالی، موانع ساختاری، ضعفهای مدیریت خطرپذیری و مسائل پایداری در اجرای پروژهها وجود دارد، که میتوان با برنامۀ مشارکت دولتی و خصوصی (PPPs) آنها را رفع کرد. به طور خاص، برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی میتوانند بر روی منابع دیگر، مهارتهای بخش خصوصی، خلاقیت و بودجه بخش خصوصی برای حمایت از طرحهای برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، که باید به نتایج مطلوب پروژه منجر شود، تکیه کنند. آنها توانایی مالی را از طریق اشتراک خطرپذیری، بهبود میبخشند و از این رو به عدم تعویق و اثربخشی هزینه در پروژه کمک میکنند و این باعث کاهش هزینههای مالی دولت میشود. آنها همچنین اقدامهایی را برای اطمینان از مسئولیتپذیری، وجود استانداردهای عملکردی و فناوریهای جدید ارائه میدهند و از این رو کیفیت کارهای پروژه را با توجه به پایداری آنها افزایش میدهند. در زیرساختها، بهداشت، آموزش و آب و هوا، برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی میتوانند در مناطقی مانند بلوچستان یا گیلگیت-بلتستان که از زیرساختهای ضعیفی برخوردارند، فضا را برای توسعه بگشایند.
برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی از طریق اهرم منابع برنامۀ توسعۀ بخش دولتی برای پرکردن شکاف و ایجاد برابری منطقهای، میتوانند دستیابی به نیازهای اجتماعی-اقتصادی را به روشی مؤثرتر و نوآورانهتر افزایش دهند. برای افزایش کارکرد این برنامهها، محیط و رویههای نظارتی قوی، روشن و منسجم در ارتباط با مشارکت دولت و کسبوکارها موردنیاز است؛ مشکلی که پاکستان در برنامه مشارکت بخش دولتی-خصوصی و سرمایهگذاریهای برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، با آن مواجه است.
بسیاری از پروندههای برنامه توسعه بخش دولتی و برنامۀ مشارکت بخش دولتی-خصوصی در زمینۀ توسعۀ پاکستان، ناتمام مانده یا با مشکل مواجه شده است. پروژۀ OLMT لاهور[5] با مسائلی از جمله تأیید مقررات، تأخیر در پاکسازی محیط زیست و بحث در مورد تجاوز به مکانهای باستانی و تاریخی علاوه بر هزینههای بالا به دلیل طراحی خاص، مواجه بود. برای مقابله با چنین مشکلاتی، انتظار میرود فرآیندها یکپارچه شوند و همراه با روشهای مرسوم توسعۀ پروژه برای مهار هزینهها، مشارکت تعاملی دولت برای افزایش اعتماد، افزایش یابد. به همین ترتیب، پروژۀ تولید برق زغال سنگ تهر در ناحیۀ تهرپارکر ایالت سند با مشکلاتی در تأمین مالی مواجه شد، جایی که موافقتنامههای توزیع خطرپذیری و تملک زمین منجر به مشکلاتی شد که مستلزم مقررات شفاف توزیع خطرپذیری، جابجایی جمعیت و رویکردهایی برای تشویق سرمایهگذاریهای خصوصی بود.
مطالب پیشنهادی:
منافع متضاد دولتهای فدرال و ایالتی و مسائل ایالتی از موانع اصلی در مسیر توسعۀ بندر گوادر است که منجر به تأخیر، کمبود استعدادهای محلی در مدیریت و عملیات در بنادر شده است. مواردی مانند عدم هماهنگی بین دولتها و برنامههایی که به دنبال ایجاد ظرفیت در جوامع محلی هستند، در این حوزه مشاهده میشود. یکی دیگر از پروژههای برق آبی، پروژۀ نیروگاه آبی نیلوم-جهلوم[6] به دلیل شرایط نامطلوب زمین شناسی و تأخیر در تأمین مالی جهانی، با افزایش هزینههای هنگفت مواجه شده است.
پروژۀ واگن مترو اسلام آباد-راولپندی و سایر پروژههای زیربنایی شهری که شامل جادهها، پلها و پلهای هوایی است، نارضایتی نسبت به هزینههای بالای ساخت و ساز، طراحیهای ناکارآمد و عدم وجود پیادهرو یا مسیر ویژه دوچرخه سواری را افزایش داده است. این عناصر نیازمند ارزیابیهای گستردۀ هزینهها، بررسی مدلهای برنامهریزی حملونقل غیرهمزمان برای دستیابی به کارایی بیشتر و پذیرش عمومی است. در پروژۀ کانال آبرسانی کاچی[7] در منطقۀ دیره بُگتی ایالت بلوچستان، نظارت ضعیف و مداخلۀ سیاسی، سرعت کار را با مشکل مواجه کرد و اختلافها بر سر میزان حقآبه، وضعیت را بدتر کرده است. این امر مستلزم اتخاذ سیاستهایی مانند تقویت سیستمهای نظارتی، تمرکززدایی از مداخلات سیاسی و انعقاد موافقتنامههای بین ایالتی به منظور دستیابی به نتایج مطلوب است.
طرح تأمین آب کراچی (پروژۀ K-IV) با مشکلات مربوط به مطالعۀ اولیه زمین و عدم هماهنگی و نبود رویکرد واقعبینانه مواجه بود، همچنین، سیستم با مسئلۀ مدیریت نامطلوب مواجه بود. این مسائل میتواند با بکارگیری مشاوران فنی مستقل و تمرکز مقامها بر مدیریت پروژه حل شود.
مشکلات و موانع موجود در برنامه مشارکت دولتی-خصوصی پاکستان
از سوی دیگر، استراتژیهای یکپارچهسازی موثر برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی در برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، شامل تقویت چارچوبهای نظارتی، افزایش شفافیت و پاسخگویی، ظرفیتسازی، ترویج گفتوگوی بخش دولتی و خصوصی، ایجاد مدلهای ترکیبی، ترغیب مشارکت بخش خصوصی، تمرکز بر بخشهای اولویتدار هستند که میتوانند در رفع موانع گفته شده موثر باشند.
جمعبندی
برنامه توسعه بخش دولتی همراه با برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی، تغییری (در مقیاس) بسیار بزرگ در پویایی توسعۀ پاکستان و کشف اقتصاد پنهان این کشور ایجاد کرده است. برنامۀ توسعۀ بخش دولتی یک مدل اقتصادی قوی برای دانش بخش خصوصی، نوآوری و به اشتراکگذاری خطرپذیری ارائه میدهد که میتواند تا حد زیادی اثربخشی و دوام پروژهها را بهویژه در پروژههای انرژی، حمل و نقل و ارتباطات بهبود بخشد. از سوی دیگر، برنامههای مشارکت دولتی از افزایش برابری در توسعه حمایت میکند، زیرا هدف آن، ادغام گروههای حاشیهنشین و همچنین کاهش تفاوتهای توسعهای بین مناطق است. در مجموع این دو چارچوب منسجم هستند و پایۀ محکمی از یک مدل توسعۀ مطلوب را تشکیل میدهند.
البته هر دو مدل با چالشهایی روبرو هستند. درهرحال برنامۀ توسعۀ بخش دولتی و برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی در صورتی میتوانند در پاکستان مؤثرتر باشند که تغییراتی منطقی ایجاد شود. دستور کار اصلاحاتی که در این نوشتار به آن پرداخته شده است کاملاً امکانپذیر است و از بهترین روشهای مشابه اتخاذ شده در سایر کشورها، در حالی که ویژگیهای زمینهای توسعۀ پاکستان را نیز در نظر میگیرد، الگو گرفته است. اگر پاکستان اکنون اقدامهای موثری را آغاز کند، میتواند به رشد اجتماعی- اقتصادی فراگیر دست یابد که خود میتواند به کاهش شکافهای زیرساختی در کشور کمک کند.
پیشنهادات
بر اساس تجزیه و تحلیل و یافتههای این بحث، توصیههای سیاستی زیر با هدف ارتقای یکپارچگی چارچوب برنامههای توسعۀ بخش دولتی و برنامههای مشارکت دولتی-خصوصی پاکستان، پرداختن به چالشهای آنها و به حداکثر رساندن تأثیر آنها بر اهداف توسعه پاکستان قابل توجه است:
- تدوین سیاستهای شفاف، استاندارد و کارآمد برای ادارۀ پروژههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی در چارچوب برنامۀ توسعۀ بخش دولتی، کاهش ابهامها و تسریع در تصویب قوانین؛
- ایجاد یک مرجع نظارتی مرکزی برای نظارت بر پروژههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی، تضمین انطباق، پاسخگویی و همسویی اهداف با اولویتهای ملی.
- ارائۀ تضمینها یا یارانهها و مشوقهای هدفمند مانند تخفیفهای مالیاتی برای تشویق مشارکت بخش خصوصی برای مشارکت در بخشهای دارای اولویت بالا مانند انرژی، زیرساختها و بهداشت؛
- استفاده از برنامۀ توسعه بخش دولتی برای ارائه خدمات اساسی مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی و توسعۀ روستایی به منظور تضمین دسترسی عادلانه و تعادل منطقهای؛
- استفاده از چارچوب مشارکت بخش دولتی-خصوصی در پروژههای سنگین زیرساختی و با تقاضای بالا که نیاز به نوآوری، فناوری و کارایی بخش خصوصی دارند؛
- سادهسازی فرآیندهای تایید و کاهش زمان فرآیند اداری از طریق دیجیتالی کردن و اتوماسیون گردش کار اداری.
- توانمندسازی تصمیمگیرندگان از طریق تفویض اختیار و مسئولیت برای تسریع در اجرای پروژه؛
- ایجاد هماهنگی در پروژههای برنامههای توسعۀ بخش دولتی و برنامههای مشارکت بخش دولتی-خصوصی با اهداف توسعۀ ملی، با تاکید بر امنیت انرژی، انعطافپذیری در برابر تغییرات آب و هوایی، تسهیل ارتباطات منطقهای و تحول دیجیتال؛
- اولویت دادن به مناطق توسعهنیافته مانند بلوچستان و گیلگیت-بلتستان برای تضمین رشد فراگیر و توسعۀ متوازن منطقهای.