بیست و سومین اجلاس سران «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) نشاندهندۀ تغییر در روابط بین اعضاست. افزایش قدرت چین به این کشور اجازه داده که جای خالی روسیه را که درگیر اوکراین شده، پر کند. همراهی پاکستان با اهداف راهبردی چین، بهخصوص در مورد افغانستان و مسیرهای تجاری در تمامی مدت اجلاس مشهود بود
مطالعات شرق/
در روزهای 15 و 16 اکتبر، پاکستان میزبان بیست و سومین اجلاس سران «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) بود. به دلیل تظاهرات پیوسته حزب مخالف تحریک انصاف و حملات اخیر از سوی شبهنظامیان بلوچ در کراچی که باعث مرگ دو فرد چینی شد، فضا به شدت امنیتی بود. بیش از 10 هزار پرسنلِ شبهنظامی برای محافظت از 900 شرکتکننده در اجلاس، به خدمت گرفته شده بودند. اسلامآباد جایی برای هیچ ریسکی باقی نگذاشته بود، زیرا این اولین بار بود که این کشور، میزبان اجلاس سران «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) بود.
پاکستان در سال 2017 همراه با هندوستان به عضویت دائم «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) درآمد. این دو کشور از جمله اولین کشورهایی بودند که به این گروه پیوستند. «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) در سال 1996 تأسیس شد و در آن زمان تحت عنوان «شانگهای5»(Shanghai Five) شناخته میشد تا اینکه در سال 2001 عنوان «سازمان همکاریهای شانگهای»(SCO) را برای خود برگزید. این سازمان توسط چین و روسیه برای حفظ نفوذ در آسیای مرکزی و کاهش نفود آمریکا در این منطقه تأسیس شد. در طول دو دهۀ گذشته، هدفِ «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) به شکل قابلتوجهی گسترش یافته و از مسائلی مانند مبارزه با «سه نیروی شیطانی» (تروریسم، تندروی و جداییطلبی) به همکاریهای اقتصادی، علمی و فرهنگی رسیده است.
با این حال، گستردگی و تنوع موضوعهای مورد توجه «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) باعث شده بسیاری در مورد اثربخشی این سازمان تردید داشته باشند. منتقدان بیان میکنند که «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) بیش از پیش، شبیه به جنبش عدم تعهد (NAM) شده است و بیشتر تبدیل شده به چارچوبی که اعضا از طریق آن، اهداف سیاست خارجی خود را تعقیب میکنند تا اینکه به امر فعالیت جمعی بپردازند.
از نگاه بسیاری، «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) سازمانی است که تحت تسلط روسیه و چین است و البته اخیراً به دلیل جنگ روسیه و اوکراین، تأثیرگذاری چین افزایش یافته است. تغییرات در این سازمان، به خوبی در اجلاس اسلامآباد مشخص بود. در سخنرانی افتتاحیه که توسط «شهباز شریف» انجام شد، توجه اصلی به سمت منافع چین بود که در عین حال نشاندهندۀ روابط گستردۀ چین و پاکستان نیز بود.
در این سخنرانی، شریف در مورد گسترش برنامۀ «کمربند و جادۀ چین» (BRI) و «کریدور حمل و نقل بیناللملی» (INSTC) صحبت کرد. در حالی که برنامۀ «کمربند و جادۀ چین» (BRI) پروژۀ شاخصِ چین باقی میماند، پکن به طور فزایندهای به «کریدور حمل و نقل بینالمللی» (INSTC) علاقه نشان میدهد که شامل کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای (روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ایران و هند و غیره) است. گرچه چین، نقشی مستقیم در این پروژه ندارد، اما بهخوبی از ظرفیت این کریدور برای افزایش نفوذ خود در آسیای مرکزی، خاورمیانه و اروپا آگاه است.
علاوه بر این، «کریدور حمل و نقل بیناللملی» (INSTC) مسیرهای جدیدی برای تجارت در اختیار چین قرار میدهد و به این کشور اجازه میدهد که تحریمهای غرب را در تعاملات با ایران و روسیه دور بزند. با افزایش تجارت از طریق مسیرهای غیر غربی، چین قصد دارد تأثیر قدرت مالی غرب را کاهش دهد، موضوعی که پس از بحران اوکراین و افزایش تنشها با آمریکا، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. نمایندۀ چین در این اجلاس، «لی کیانگ»، در سخنرانی خود به این موضوع اشاره کرد و بر ضرورت تقویت تجارت، تسهیل سرمایهگذاری و تقویت مسیرهای ارتباطی در منطقه، در کنار ایجاد زنجیرههای تأمین صنعتی و کارآمد تأکید کرد.
نکتۀ مهم دیگر، مطلبی بود که در سخنرانی شریف در مورد افغانستان بیان شد. وی گفت: "یک افغانستان با ثبات، نه تنها مطلوب است بلکه برای استفاده از فرصتهای موجود، ضروری است." وی از جامعۀ بینالمللی خواست که کمکهای بشردوستانۀ بیشتری تأمین کنند و در عین حال از طالبان خواست که یک راهبرد سیاسی که امکان مشارکت بیشتر مردم افغانستان را فراهم میکند، اتخاذ کنند. سخنان شریف با موضع چین در مورد افغانستان، بهخصوص در مورد برنامههای چین برای گسترش برنامۀ «کمربند و جاده چین»(BRI) در افغانستان و آسیای مرکزی، کاملاً هماهنگ است.
از نظر چین، «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) چارچوبی کلیدی برای توسعه و پیشبرد طرح امنیت جهانی (GSI) است. «شی جین پینگ»، رئیس جمهور چین، ایدۀ GSI [1] را در اجلاس سمرقند در سپتامبر 2022 مطرح کرد، که مورد حمایت بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی بود. این برنامه یکی از مسیرهای اصلی افزایش نفوذ امنیتی چین در آسیای مرکزی است، منطقهای که بهطور سنتی تحت تسلط روسیه بوده است.
در حالی که چین مشغول گسترش حوزه نفوذ خود است، روسیه از چارچوب «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) استفاده میکند تا به غرب نشان دهد تلاشهای آنها برای ایزوله کردن مسکو موفق نبوده است. اگرچه برخی از مفسران ادعا میکنند که روسیه نگران گسترش نفوذ چین در آسیای مرکزی است، روسیه همچنان راهبردی متعادل را دنبال میکند و در کنار حمایت از طرحهای چین، اقدامهایی را برای حفظ کنترل خود در منطقه انجام میدهد. حمایت روسیه از چین در سخنان نخستوزیر روسیه، «میخاییل میشوستین»، در طول اجلاس مشهود بود. وی پیشنهاد ایجاد یک نظام پرداخت مستقل در قالب «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) را مطرح کرد که امکان انجام تجارت با ثبات را تضمین کند. این پیشنهاد با تلاشهای چین برای کاهش تکیه بر دلار آمریکا همراستاست. با این حال، در پس زمینۀ مخالفت هند با این پیشنهاد، میتوان دلیل بعضی نگرانیها از اقدامهای چین را دید.
هندوستان سالهاست که نقش عضوی با اهداف مبهم را در «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) ایفا میکند، زیرا با وجود روابط خوب هندوستان با غرب، «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) معمولاً بهعنوان یک سازمان ضدغربی شناخته میشود. در طول دهۀ گذشته، هندوستان روابط راهبردی و اقتصادی خود را با آمریکا، ژاپن و غرب اروپا تقویت کرده است. علاوه براین، از نگاه هندوستان، «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) سازمانی است که تحت تسلط چین است. در سخنرانی اخیر نمایندۀ این کشور در «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO)، وزیر خارجۀ هندوستان، «اس جایشانکار»، شوق چندانی برای فعالیت در قالب این سازمان نشان نداد. وی تلاش کرد که هند را نمایندۀ نیمکرۀ جنوبی نشان دهد و خواهان اصلاحات جامع در شورای امنیت سازمان ملل شد و همچنین از افزایش نقش کشورهای در حال توسعه در مدیریت جهان سخن گفت.
جایشانکار از «سازمان همکاریهای شانگهای»(SCO) خواست که به منشور این سازمان متعهد باشد، بهخصوص مادۀ 1 که بر اعتماد متقابل، دوستی و همکاری منطقهای اشاره دارد. این سخنان بیشتر خطاب به پاکستان و چین بود. جایشانکار بر نگرانیهای هند در مورد تروریسمِ فرامرزی تأکید کرد، بدون اینکه نامی از پاکستان بیاورد. جایشانکار گفت که همکاریهای منطقهای تنها از طریق احترام متقابل، احترام به حق حاکمیت و احترام به مرزهای بینالمللی (کنایۀ هند به اختلافهای مرزی با چین) محقق خواهد شد.
جایشانکار به روشهای گزینشی در زمینۀ تجارت و حمل و نقل انتقاد کرد، که اشارهای به برنامۀ «کمربند و جادۀ چین» (BRI) بود، که هند به شدت به دلیل باور به نقض حق حاکمیت ملیاش، با آن مخالف است. کریدور اقتصادی چین-پاکستان، که یکی از اجزای مهم BRI است، از منطقۀ گیلگت – بلتستان عبور میکند، که از نظر هند، بخشی از جامو و کشمیر است.
حضور هندوستان در اجلاس «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) بیشتر حول مسائل چندجانبه بود و خبری از مذاکرات دوجانبه با پاکستان نبود، با اینکه نخستوزیر سابق نواز شریف و بسیاری از نمایندگان اقتصادی پاکستان، خواستار مذاکره با هندیها بودند. جایشانکار بهطور غیررسمی با همتای پاکستانی خود اسحاق دار دیدار کرد، اما این ملاقات باعث تغییر شرایط بین هند و پاکستان نشد.
هند و پاکستان همچنان انتظارات کاملاً غیرهمخوانی از هم دارند: هند، خواهان آن است که پاکستان استفاده از تروریسم را بهعنوان ابزاری در سیاست خارجی کنار بگذارد، در حالی که پاکستان، خواهان حل مسألۀ کشمیر است. این مواضع اصولاً امکان نزدیک شدن به هم را ندارند. با توجه به برتری نظامی قاطع هند، هند بیم چندانی از رویارویی با پاکستان ندارد، البته اگر تروریسم بخشی از راهبرد استراتژیک اسلام آباد نبود.
بهعنوان نتیجهگیری میتوان گفت که بیست و سومین اجلاس سران «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) نشاندهندۀ تغییر در روابط بین اعضاست. افزایش قدرت چین به این کشور اجازه داده که جای خالی روسیه را که درگیر اوکراین شده، پر کند. همراهی پاکستان با اهداف راهبردی چین، بهخصوص در مورد افغانستان و مسیرهای تجاری در تمامی مدت اجلاس مشهود بود. با این حال، اهداف گستردۀ «سازمان همکاریهای شانگهای» (SCO) پرسشهایی در مورد توانایی این سازمان برای تقویت همکاریهای چندجانه مطرح میکند، بهویژه با وجود دلسردی هندوستان از حضور در این سازمان. https://thediplomat.com/2024/10/key-takeaways-from-the-islamabad-sco-summit
«این متن در راستای اطلاعرسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاماً به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»
[1] - ابتکار امنیت جهانی (Global Security Initiative)، ابتکاری است که توسط چین پیشنهاد شده است. این ابتکار، اولین بار در ۲۱ آوریل ۲۰۲۲ توسط شی جین پینگ، دبیرکل حزب کمونیست چین، در جریان «مجمع سالانه بوآاو» مطرح شد. بهطور رسمی، منظور از آن، «حمایت از اصل امنیت تقسیمناپذیر، ایجاد یک معماری امنیتی متعادل، مؤثر و پایدار و مخالفت با پایهگذاری امنیت ملی بر اساس ناامنی در سایر کشورها» عنوان شده است. منتقدان، آن را راهی برای افزایش نفوذ جهانی چین توصیف کردهاند.