گزارشی از آخرین شمارۀ مجلۀ اردو زبان تحریک طالبان پاکستان
تلاش طالبان پاکستان (TTP) برای تصویر سازی مطلوب از خود
تحریک طالبان پاکستان (TTP) در شماره ۳۰ مجله اردو زبان خود به نام «طالبان» به دنبال تصویر سازی مطلوب از خود است و ضمن رد روایتهای ارتش پاکستان، قائل است که پاکستان، بزرگترین جبهه جهادی جهان است و این گروه برای پایهگذاری یک نظام رفاهی اسلامی در کشور تلاش میکند?!
مطالعات شرق/
تحریک طالبان پاکستان در آخرین شمارۀ مجلۀ اردو زبان «طالبان» یعنی در ماه صفر از جنگجویان کشتهشدۀ خود قدردانی کرد و مدعی شد که این گروه در روایتسازی برای مخاطبان پاکستانی، جلوتر از ارتش پاکستان است.
در این مجله آمده است: رهبران نظامی پاکستان به دنبال انحصارطلبی در منابع کشور و مانع اصلی در اجرای (مقررات) اسلام هستند. این مجله همچنین اصرار دارد که تحریک طالبان پاکستان نه به عنوان یک گروه تروریستی، بلکه بهعنوان یک گروه جهادی اسلامی که برای تشکیل یک سیستم رفاهی اسلام میکوشد، شناخته میشود.
«سالهای ابتدایی جهاد افغانستان برای مجاهدین بسیار ناامیدکننده بود؛ با این حال، همانطور که گروههای جهادی در میدان نبرد پافشاری کردند، سال آتی بهتر از سال گذشته ثابت شد و سرانجام پیروزیها در مقابل امارت اسلامی زانو زدند. این مجله سرمقالهای با عنوان «وضعیت کنونی یک پیام روشن برای مردم پاکستان است» دارد که به مخاطبان پیام میدهد: هدف اصلی تأسیس پاکستان، اجرای شریعت بوده است. این سرمقاله شباهتهایی را بین وضعیت کنونی طالبان پاکستانی و جهاد افغانستان ترسیم میکند و خاطر نشان میکند تحریک طالبان پاکستان در همان مسیری گام برمیدارد که مجاهدین افغانستان در دهۀ ۱۹۸۰ در برابر شوروی و بعداً نیز در مقابل آمریکا و ناتو برداشتند و موفقیتهایی را به دست آوردند.
«اگر تاریخ جهاد افغانستان را خواندهاید، خواهید فهمید که وقتی یک گروه جهادی سازماندهی شود و هر یک یا دو سال یکبار تغییرات مثبتی ازجمله بهروزرسانی سیستم و بهبود اصول و مقررات را ایجاد کند، قطعاً موفقیت دور از دسترس آن نیست. سالهای ابتدایی جهاد افغانستان برای مجاهدین بسیار ناامیدکننده بود. بااینحال، همانطور که مجاهدین در میدان نبرد پافشاری کردند، سالهای بعد بهتر از سالهای قبل بودند؛ سرانجام پیروزیها در مقابل امارت اسلامی زانو زدند». در واقع، این سرمقاله یادآور پیروزی طالبان افغانستان پس از ۲۰ سال در اوت ۲۰۲۱ است.
این سرمقاله از مردم پاکستان بهویژه روحانیون و طبقههای مذهبی میخواهد تا از مجاهدین حمایت کنند و استدلال میکند که نظام اسلامی مبنی بر اصل "لا اله الا الله" سرنوشت واقعی این کشور است. در اسلام، کلمات عربی «لا اله الا الله» برای احراز ایمان فرد به زبان آورده میشود. این سرمقاله همچنین یادآور میشود که پاکستان بر اساس اصل لا اله الا الله بنا شده است، اما نظامی که اکنون در آنجا حاکم است با این اصل در تضاد است؛ بنابراین، مردم باید به تحریک طالبان پاکستان ملحق شوند تا فرصت مشارکت در موفقیت نهایی و اجرای نظام اسلامی را از دست ندهند.
در این سرمقاله آمده است: «پیام ما به مردم پاکستان بهویژه روحانیون و گروههای مذهبی این است که نظام اسلامی و اصل لا اله الا الله سرنوشت این کشور است؛ شعاری که اساس کشور است و باید از خیبرپختونخوا تا کراچی دوباره احیا شود. این سرمقاله همچنین یادآوری میکند که پس از گذشت تقریباً هشت دهه، اکنون کودکان هم میدانند که نظام تحمیلشده به آنها چیزی جز سراب نیست. بنابراین، شما نیز وظیفه دارید که به هر نحو ممکن به این جنبش بپیوندید تا فرصت را از دست ندهید و فردا که انشا الله تحریک طالبان پاکستان پیروز و نظام اسلامی در این کشور حاکم شود، شما نیز در آن سهیم هستید».
«طالبان [پاکستانی] که زمانی دستنشانده سازمان اطلاعات هند (Raw) دانسته میشد، دیگر مثل سابق نیست، اگر با چشم رقابتی نگاه کنید، اکنون خودتان نیز به کشتن آنها، اینفوگرافیکها و کلیپهای عملیات نظامی ماهانه خود میبالید.
مقالهای که با عنوان «طالبان از کجا آمدند تا سرهنگ را ربودند؟» منتشر شده است، پیرامون وضعیت کنونی طالبان و حملات آنها علیه نیروهای امنیتی پاکستان گفتوگو میکند و بر قضیه ربوده شدن سه مقام پاکستانی ازجمله یک سرهنگ و یک دستیار کمیسر توسط طالبان در منطقه کلاچی دیره اسماعیلخان در ایالت خیبرپختونخوا تأکید دارد. این مقاله با اشاره به گزارشهای مبتنی بر حضور طالبان پاکستان در افغانستان میگوید: «این روزها، تیتر اصلی خبرها ربوده شدن سه مقام پاکستانی ازجمله یک سرهنگ و یک معاون کمیسر از اردوگاه نظامی کلاچی دیره اسماعیلخان است. این رویداد حضور طالبان در پاکستان را آشکار میکند. بااینحال، نحوة گزارش رسانههای پاکستانی از چنین رویداد مهمی مسخره است».
این مقاله ضمن رد ادعاهای مقامهای پاکستانی مبنی بر اینکه جنگجویان تحریک طالبان پاکستان از مخفیگاههای خود در افغانستان عملیات شبهنظامی را انجام میدهند، میگوید: «آنها طوری گزارش میدهند گویا طالبان (پاکستانی) در افغانستان هستند و ناگهان باخبر میشوند که سرهنگ خالد و آصف، معاون کمیسر در یک مراسم یادبود حضور دارند و آنها بلافاصله خودشان را آماده کردند و قبل از اینکه مراسم یادبود به پایان برسد صدها کیلومتر راه را طی کردند و خودشان را به کلاچی دیره اسماعیلخان رساندند و میان صدها نفر که در مراسم حضور داشتند سه نفر را ربودند و آنها را با خودشان به افغانستان بردند، کاملاً مزخرف و شرمآور!».
چیزی که در این رویداد تأیید شده، این است که این سه نفر واقعاً ربوده شدند. طالبان بر اساس اطلاعاتی که داشتند بهموقع رسیدند و با به چالش کشیدن مقررات و قدرت مراکز امنیتی وارد منطقه شدند و مقامهای عالیرتبه را ربودند و این هشداری برای سازمانهای اطلاعاتی پاکستان بوده است.
در واقع، این مقاله استدلال میکند که پاکستان، بزرگترین جبهۀ جهادی جهان است.«طالبان دیگر مانند سابق نیستند. تحریک طالبان پاکستان در اوت ۲۰۲۴ حدود ۲۵۰ عملیات را انجام داد که بالاترین سطح حملات در مقایسه با ماههای قبل بود». این مقاله همچنین اشاره میکند که مقامهای پاکستانی برای پوشاندن شکست خود، طالبان افغانستان را متهم به پشتیبانی از تحریک طالبان پاکستان میکنند. مقامهای پاکستانی همچنین از تاکتیکهای پروپاگاندا ازجمله منتشر کردن کلیپهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی برای منحرف کردن توجه عمومی از شکستهای خود استفاده میکنند. اخیراً یک پیام صوتی از طرف مفتی ابومنصور عاصم معروف به نور ولی محسود، رهبر تحریک طالبان پاکستان (TTP) منتشر کردند که در آن به تخریب مدارس و بیمارستانها دستور داده شده است. اما محمد خراسانی، سخنگوی تحریک طالبان پاکستان بلافاصله با منتشر کردن یک کلیپ صوتی توضیح داد که کلیپ صوتی نور ولی محسود از طریق هوش مصنوعی تولید شده است و ارتباطی به مفتی ولی محسود ندارد. نویدالحسن یوسفزیی، نویسندۀ این مقاله میگوید: اینکه کلیپ واقعی بوده یا ساختگی، مسئلۀ دیگری است، اما واقعیت این است که طالبان بهسرعت روایت را تغییر دادند و آن را به واقعیت نزدیکتر کردند.
نویسندۀ مقالهای در مجله مدعی است که مجاهدین نهفقط از مناطق پشتوننشین، بلکه از سراسر کشور میآیند و اصرار دارند که هدف نهایی آنها اجرای شریعت در سراسر کشور است.
یکی از مقالهها با عنوان «پاکستان-بزرگترین جبهۀ جهادی جهان» پیرامون اهمیت ژئوپلیتیک و نقش نظامی پاکستان در سطح جهان گفتوگو میکند و میگوید: در حال حاضر، این کشور بزرگترین جبهۀ جهادی در جهان است. عبدالله، نویسندة این مقاله مینویسد: « ازنظر جغرافیایی در حال حاضر، پاکستان موقعیتی را در نقشۀ جهان به خود اختصاص داده است که انکارناپذیر است. این منطقه همچنین یکی از جبهههای بزرگ در سطح جهان است و غلو نیست که بگوییم در حال حاضر، پاکستان بزرگترین جبهۀ جهادی در جهان است».
این نویسنده در ادامه مینویسد: اهمیت جغرافیایی و نظامی پاکستان آن را به یک نقطۀ قابل توجه برای جنبشهای جهادی تبدیل کرده است. او تأکید میکند که از زمان فروپاشی امارت اسلامی افغانستان در سال ۲۰۰۱ (پایان دورۀ اول حکومت طالبان )، پاکستان عملاً به مستعمره آمریکا و بریتانیا تبدیلشده است و عملیات نظامی و جنایاتی که این کشور علیه مجاهدین انجام داد، منجر به ظهور تحریک طالبان پاکستان شده است. این نویسنده ضمن رد ادعاهای مقامهای پاکستانی مبنی بر اینکه جنگجویان تحریک طالبان پاکستان برای سازمان اطلاعات هند(Raw) کار میکنند، مینویسد: «طالبان که زمانی دستنشاندۀ سازمان اطلاعات هند (Raw) دانسته میشد، دیگر مثل سابق نیست، شما خودتان حمله به کودکان مدرسه نظامی پیشاور را طراحی کردید و تقصیرش را به گردن طالبان انداختید. اما اکنون در هر زمینهای [ازجمله روایت سازی] طالبان یکقدم جلوتر از شما کار میکند. انشا الله ».
در این مقاله آمده است: « با چشم رقابتی نگاه کنید، اکنون شما از طالبان پیروی میکنید و به کشتن آنها، اینفوگرافیکها و کلیپهای عملیات نظامی ماهانه خود میبالید، خلاصه ملت باید بداند که چه کسی واقعاً انسجام کشور را تهدید میکند. اکنون همهچیز روشن است. چیزی پنهان یا نامشخص نمانده که باعث شک و تردید شود. بنابراین، قبل از هرگونه تصمیمگیری بهطور کامل فکر کنید. جهاد مهمترین شکل عبادی است و عظمت آن را میتوان با شناخت این نکته پی برد که یک فرد تمام داراییهای خود و حتی جان خود را فدای جهاد میکند».
شیخ ابو محمد کشمیری در مقالهای با عنوان «مجموعۀ اخلاق مجاهد-شجاعت-۳» بر اهمیت روحیۀ قوی یک مجاهد تأکید میکند که حاضر است تمام داراییهای خود را در راه اسلام قربانی کند. این نویسنده میگوید : «جهاد عبادت بسیار مهمی است و عظمت آن را میتوان از این جهت سنجید که شخص، خانه، مال، خویشاوندان و حتی جان خود را فدای آن میکند. یک مجاهد همیشه آماده است تا تمام وجود خود را فدای اسلام کند و همیشه در معرض خطر و با تهدیدها روبروست. او دارای ویژگیهای فوقالعاده است و دلش همیشه آرزوی شهادت دارد. بدون این ویژگیها او نمیتواند خود را برای این هدف بزرگ آماده کند».
بلوچستان بزرگترین ایالت پاکستان، اخیراً به دلیل حملات شدید تروریستی توسط طالبان پاکستانی و جبهۀ آزادیبخش بلوچستان(BLA) مورد توجه رسانهها قرارگرفته است.
در مقالهای آمده است که رهبران نظامی و مقامهای سیاسی پاکستان، تحریک طالبان پاکستان و سایر گروههای ضد دولت را با عبارت «فتنة خوارج» یاد میکنند. کلمۀ خوارج در لغت به معنای «خروج کننده» است، اما در اصطلاح فرقهای از فرقههای اولیه اسلامی است که خلفای حاکم را قبول نداشت و مرتکبین گناهان کبیره را تکفیر میکرد.
این مقاله تحریک طالبان پاکستان را تنها گروه جهادی میداند که با رهبران فاسد نظامی و سیاسی پاکستان - که تمام داراییهای کشور را تصاحب میکنند، مانع اجرای اسلام بوده و به منافع خارجی وفادار هستند و پس از بازنشستگی در خارج از کشور زندگی میکنند- در حال مبارزه است.
این مجله همچنین دارای گزارش ماهانۀ جزئیات حملات تحریک طالبان پاکستان است که در ماه اوت ۲۰۲۴ انجام داد. بر اساس اینفوگرافیک موجود در این مجله، جنگجویان تحریک طالبان پاکستان ۲۴۳ حمله را انجام دادند که بیشترین آن در ایالت خیبرپختونخوا بوده است و در آن حدود ۲۰۲ تن نیروهای امنیتی پاکستان و سازمانهای اجرای قانون، کشته و ۲۴۵ نفر دیگر زخمی شدند.
اینفوگرافیک نشان میدهد که تحریک طالبان پاکستان در اوت ۲۰۲۴ حدود ۲۴۳ حمله تروریستی انجام داد.
این گزارش خاطرنشان میکند که اکثریت حملات، در دیره اسماعیل خان (حدود ۷۴ مورد) و پس از آن در منطقه بنو ( ۶۵ حمله) انجام شده است. از میان ۲۴۳ حمله، ۱۱۳ مورد حملات با سلاح تکتیرانداز و لیزری، ۲۲ حمله تهاجمی، ۳۲ حمله با نارنجک و بمب، ۱۴ حمله از کمینگاه، ۷ حملۀ هدفمند، ۱۱ مورد حملۀ انتقامجویی، ۴۲ مورد نبرد چریکی و ۲ مورد نیز حملۀ موشکی بوده است.
در این مجله آمده است: «عملیات نظامی ارتش پاکستان علیه مجاهدین و مردم قبایلی و بلوچستان که از سال ۲۰۰۴ شروع شد، منجر به پایهگذاری تحریک طالبان پاکستان به رهبری بیت الله محسود، اولین شهید جنبش شد. از آن زمان، این کاروان با نوشتن داستانهای جاودانۀ شهدای فداکار به سوی هدف نهایی خود در حال حرکت است و حتی عملیات نظامی ظالمانه و جنایات چشمگیر نیز نتوانسته روحیه آن را تضعیف کند. آرزوهای مسلمانان پاکستان و امید مردم مظلوم اکنون معطوف به تحریک طالبان پاکستان است که میتواند آنها را از مشکلات کنونی نجات دهد».
پاکستان پس از ۱۱ سپتامبر زمانی که آمریکا و ناتو تصمیم به اشغال افغانستان گرفتند، بدون هیچ مقاومتی شروع به حمایت از آمریکا کرد و از آن زمان حدود ۲۰ سال در جنایات آمریکا علیه مجاهدین شریک بوده است.
یکی از مقالهها با عنوان «سیاست پاکستان دربارۀ افغانستان و سیاست خارجی آن» به موضوع سیاست خارجی میپردازد. در این مقاله آمده است: سیاست خارجی پاکستان استقلال ندارد و به دلیل روابط شخصی و تابعیت دوگانه سیاستگذاران، بیشتر بر اساس منافع آمریکا و جهان تدوین میشود. در رابطه باسیاست پاکستان دربارۀ افغانستان، تبعیت پاکستان از منافع آمریکا بهویژه پس از ۱۱ سپتامبر، زمانی که پاکستان با آمریکا همکاری کرد و از کمکهای نظامی و مالی سود برد، را موردنقد قرار میدهد.
عبدالله مجاهد، نویسندة این مقاله، پاکستان را به مشارکت در کشتار افغانها توسط نیروهای آمریکا و ناتو متهم میکند. او دوگانگی رهبران پاکستان را اینگونه ترسیم میکند: «آنها در ظاهر اعلام همبستگی با مسلمانان افغانستان میکردند، اما در پشت پرده برای تضعیف دولت طالبان با آمریکاییها همکاری میکردند. پاکستان پس از ۱۱ سپتامبر بدون هیچ تأملی، حمایت خود از آمریکا اعلام کرد و از آن پس نزدیک ۲۰ سال است که در جنایات آمریکا شریک است.
پاکستان پایگاههای نظامی خود را در اختیار آمریکا قرار داد، عبور تجهیزات نظامی را تسهیل کرد و سایر کمکهای نظامی و اطلاعاتی را ارائه داد. در عوض، ژنرالها و سیاستگذاران میلیاردها دلار را دریافت کردند و ثروت خود را به خارج از کشور انتقال دادند».
این مقاله با اشاره به انتقادهای پاکستان از امارت اسلامی افغانستان میگوید: «پاکستان در سیاست خود برای افغانستان همواره دوگانگی نشان داده است؛ از یکسو، همبستگی خود با مسلمانان افغانستان را اعلام کرده و از سوی دیگر، در توطئههای جهانی علیه آن مشارکت فعال داشته است. حتی پس از پیروزی طالبان در اوت ۲۰۲۱، آنها از دوگانگی دریغ نکردند و به تلاشهای خود برای تضعیف امارت اسلامی افغانستان ادامه دادند».
در ادامۀ این مقاله آمده است: «هدف اصلی دورنگه داشتن مسلمانان از قدرت و دوری آنان از نظام اسلامی و بیگانگی از جهاد است. به همین دلیل است که اینهمه تبلیغات سازماندهی میشود. مردم فرزانه پاکستان باید این توطئهها را درک کنند؛ هدف از ایجاد نفرت علیه دولت افغانستان (طالبان) تضعیف نظام اسلامی است. نگاه مردم پاکستان به تحریک طالبان پاکستان نباید منفی باشد؛ زیرا این یک گروه جهادی اسلامی است که برای پایةگذاری نظام اسلامی با ستمگران و تجاوزگران در حال مبارزه است».
این مقاله از مردم پاکستان میخواهد تا آنها توطئهها را بشناسند و بدانند که تحریک طالبان پاکستان یک گروه تروریستی نیست، بلکه یک گروه جهادی است که برای یک سیستم رفاهی اسلامی تلاش میکند. در این مقاله آمده است: «تلاشهای تحریک طالبان پاکستان برای ایجاد یک نظام رفاهی اسلامی در کشور است. بنابراین، مردم پاکستان نباید تحریک طالبان پاکستان را یک گروه تروریستی تلقی کنند، بلکه باید آن را بهعنوان یک گروه جهادی که برای ایجاد نظام رفاهی اسلامی، با ستمگران و تجاوزگران مبارزه میکند، بشناسند».