از زمان شکلگیری روابط دوستانه بین آمریکا و چین در دهۀ 1970، آسیا شاهد همکاری مسالمتآمیزی بین دو کشور بوده است. با این حال، در طول دهۀ گذشته، این دو کشور تلاش کردهاند که تأثیر ژئوپلتیک و ژئو-اقتصادی خود را گسترش دهند. در حالی که آسیای جنوبی در طول جنگ سرد اغلب در حاشیۀ سیاستهای ایالات متحده بود، این منطقه میتواند انتظار تعاملی پایدارتر را از واشنگتن داشته باشد، زیرا این منطقه در حال آغاز دورۀ رقابت قدرتهای بزرگ با پکن است.
مطالعات شرق/
از اواسط قرن بیستم، آمریکا یکی از قدرتهای خارجی تاثیرگذار در مسیر تحولات آسیای جنوبی بوده است. در طول دهۀ گذشته، اولویت سیاستهای آمریکا در منطقه، از موضوعهای مرتبط با جنگ پاکستان-هندوستان، مسئلۀ کشمیر و نگرانیها در مورد گسترش تسلیحات هستهای، به سمت مقابله با تاثیر اقتصادی و نظامی چین و حفظ توازن قدرت به نفع آمریکا در منطقۀ هند و اقیانوسیه(ایندو پاسیفیک) تغییر کرده است.
راهبرد دولت بایدن در مورد آسیای جنوبی، پیروی و تقویت گامهایی بوده که دولت ترامپ شروعکنندۀ آن بود. رهبری بایدن بر سیاستهای آمریکا در مورد آسیای جنوبی که بخشی از استراتژی هند-اقیانوسیه (ایندوپاسیفیک) این کشور محسوب میشود، تاثیر گذاشته است. این تأثیر به دو شکل عمده، خود را نشان داده است: 1- این سیاستها باعث کاهش روابط با پاکستان شده است. 2- این سیاستها منجر به تعمیق بیشتر روابط با هندوستان شده است. در حالی که آسیای جنوبی در حال تبدیل شدن به میدان بازی قدرتهای بزرگ شده، احتمالاً این الگوهای اصلی در سیاست منطقهای آمریکا، در دوران جانشینِ بایدن نیز دنبال خواهد شد. کاهش روابط آمریکا و پاکستان
پاکستان، یکی از شرکای اصلی آمریکا در جنگ علیه تروریسم بود اما با روی کار آمدن بایدن، دولت او در زمینۀ سیاست خارجی تصمیم بسیار مهمی گرفت و پس از دو دهه، نیروهای خود را از افغانستان خارج کرد. از آن زمان، روابط آمریکا و پاکستان رو به سردی گذشته است. این روند با ادعای آمریکا مبنی بر حمایت پاکستان از طالبان و دادن پناهگاه به این گروه در خاک پاکستان، شدت گرفت. علاوه براین، با شدت گرفتن رقابت با قدرتهای بزرگی مانند چین و روسیه، تأکید آمریکا بر پاکستان و افغانستان بهعنوان نقاط استراتژیک برای منافع آمریکا، کاهش یافت. بنابراین، پس از خروج آمریکا از منطقه، رابطۀ این کشور با پاکستان محدود شد و بیشتر حول عملیاتهای راه دور و ضد تروریستی آمریکا در افغانستان متمرکز ماند که از طریق ماهوارهها و نیروی هوایی آمریکا اجرا میشوند و نیازی به داشتن نیروی زمینی در منطقه وجود ندارد.
بایدن تصمیم گرفت که در طول سه سال اول ریاست جمهوری خود، هیچ تماسی با رهبران پاکستان نداشته باشد که این امر نشاندهندۀ بیتفاوتی آمریکا نسبت به پاکستان است. در حالی که پاکستان در قالب راهبرد جغرافیایی- اقتصادی جدید خود که پس از وقوع سیلهای مخرب سال 2022 مطرح شد، به دنبال تقویت روابط خود با آمریکاست ولی دولت بایدن هیچ تمایلی برای گسترش روابط، از خود نشان نداده است و تنها علاقهمند به حفظ روابط امنیتی قدیمی با پاکستان بوده است. کاهش اثرگذاری ژئوپولتیکی پاکستان از دید آمریکاییها و بحرانهای اقتصادی و سیاسی مزمن این کشور، باعث شده که آمریکا تمایل چندانی برای حضور گستردهتر در پاکستان نداشته باشد.
عدم تمایل واشنگتن برای گسترش روابط با اسلام آباد باعث شده که پاکستان به سرعت به سمت پکن کشیده شود. جای تعجب ندارد که بر اساس گزارش شاخص چین 2022- China Index 2022 یک گزارش مطالعاتی است که با درخواست از کارشناسان برای پاسخگویی به سؤالات مربوط به فعالیتهای چین در کشورشان، تأثیر چین را در 82 کشور بررسی میکند-پاکستان در صدر کشورهای تحت تأثیر چین قرار دارد. همگرایی و هماهنگی راهبردی با هند
خروج آمریکا از افغانستان به این دلیل بود که رقابت اصلی برای ساختن قرن 21 ام، در کوهستانهای صخرهای هندوکش رخ نخواهد داد بلکه در آبهای تیرۀ منطقه هند-اقیانوسیه واقع خواهد شد. از نظر آمریکا، جنوب آسیا به صحنۀ رقابت راهبردی با چین تبدیل شده است. با توجه به این دیدگاههای جدید، دولت بایدن، اقدامهای دولت قبلی آمریکا را مبنی بر تمرکز بیشتر بر هند - بهعنوان پایگاه اصلی سیاست منطقهای آمریکا- به جای پاکستان، تقویت کرده است.
سیاستمداران هندی همیشه به دنبال رهبری منطقۀ جنوب آسیا بودهاند، ایدهای که بهشدت با مخالفت سایر قدرتهای کوچکتر در منطقه روبرو بوده است. اما ظاهراً دولت بایدن از این خواستۀ هندیها حمایت میکند. در حالی که آمریکا، پاکستان را از سیاست هند-اقیانوسیه حذف کرده، هندوستان را بهعنوان مهمترین شریک خود در جنوب آسیا انتخاب کرده است. هندوستان و آمریکا در حمایت از کشورهای منطقه در مقابل تاثیر فرسایشی چین، بهصورت متحد عمل میکنند. برای مثال، دهلی نو و واشنگتن تلاش کردهاند که از وابستگی سریلانکا به چین بکاهند و در عین حال بهصورت هماهنگ به بازنگری بدهیهای این کشور پرداختهاند. واشنگتن خرسند است که هند، نقش رهبری برنامههای ایجاد ثبات در اقتصاد سریلانکا را بر عهده گرفته است. در اوج بحرانهای اقتصادی، هندوستان 4 میلیارد دلار کمک به شکل غذا و کمک مالی به سریلانکا ارائه داد. پس از این اقدام هندوستان، آمریکا نیز 270 میلیون دلار به این کشورکمک کرده است. نمایندۀ سریلانکا رسماً اعلام کرد که کمکهای اقتصادی از سوی هندوستان، تاثیر کلیدی بر موفقیت این کشور در گرفتن بستۀ کمک از صندوق جهانی پول داشته است. یک مثال دیگر از هماهنگی بین هندوستان و آمریکا مربوط به استقبال هندوستان از امضای قرارداد همکاریهای دفاعی بین مالدیو و آمریکا در سال 2020 بود. در گذشته هندوستان ازجمله مخالفان همکاریهای امنیتی آمریکا و کشورهای کوچکتر اقیانوس هند بود و ادعا میکرد که حضور آمریکا در این منطقه صرفاً در جهت منافع واشنگتن است.
در عین حال، هندوستان و آمریکا به تقویت روابط دوجانبۀ خود در سطح شراکت جامع راهبردی جهانی پرداختهاند. در این میان، این دو کشور روابط دفاعی خود را هم تقویت کرده و روابط تجاری و سرمایهگذاری را توسعه دادهاند. در یک توافقنامۀ مهم، ایالات متحده و هند در مورد "فناوری کلیدی و نوظهو(iCET)"، گامی مهم در جهت تقویت همکاریها در زمینۀ تکنولوژیهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، نیمهرساناها(semiconductors) و بیوتکنولوژی برداشتند. همچنین آمریکا تمایل خود را برای تقویت تواناییهای نظامی هندوستان اعلام کرده و دو طرف مانورهای دریایی دورهای انجام میدهند که با هدف تقویت امنیت دریایی در اقیانوس هند اجرا میشوند. تمایل هر دو کشور برای مقابله با چین و شرایط منطقه باعث شده سران آمریکا به این نتیجه برسند که تقویت اقتصادی و نظامی هندوستان به نفع آمریکا خواهد بود. آیندۀ آمریکا در آسیای جنوبی
از نگاه تاریخی، روابط آمریکا با پاکستان حول مسائل امنیتی شکل گرفته و مشارکت اقتصادی در سایۀ منافع استراتژیک آمریکا قرار داشته است. بایستی دید که آیا حرکت از یک راهبرد امنیتمحور به سوی روابط جامعتر، شدنی است یا خیر؛ بهخصوص حالا که پاکستان و آمریکا تفاوتهای راهبردی مهمی در نقطه نظراتشان در مورد هند و چین دارند و در نتیجه، تقویت روابط اقتصادی بین پاکستان و آمریکا سختتر خواهد بود.
در حالی که آسیای جنوبی انتظار ادامۀ سیاستهای سابق را در دولت هریس یا ترامپ دارد، راهبرد این دو میتواند در بعضی مسائل کمی متفاوت باشد. دولت هریس تأکید بیشتری بر دموکراسی و حقوق بشر بهعنوان ارزشهای سیاست خارجی دارد که میتواند باعث شود دولت او از بعضی از کشورهای منطقه به دلیل نقض حقوق اقلیتها، انتقاد کند.
پاکستان انتظاری ندارد که در رابطه با مسائل مربوط به هندوستان بتواند با آمریکا به توافقی راهبردی برسد. برای مثال، کنترل هند بر کشمیر باعث انتقادهای محدودی شده اما آمریکا پیوسته از موضع هندوستان، مبنی بر این که این موضوع باید بین پاکستان و هند و بدون دخالت یک طرف سوم حل و فصل شود، دفاع کرده است. علاوه براین، در حالی که آمریکا همچنان بستههای کمک نظامی به پاکستان، از جمله هواپیماهای اف 16، ارائه میدهد، روابط نظامی این کشور با هند بسیار گستردهتر شده و این امر باعث نگرانی مقامهای اسلام آباد شده است.
در مورد بعضی از مسائل منطقهای، میتوان انتظار اختلاف نظر بین آمریکا و هند را داشت. برای مثال، در مورد میانمار، ممکن است این دوکشور سیاستهای متفاوتی داشته باشند. احتمالاً واشنگتن در دورۀ دموکراتها، حمایت بیشتری از نیروهای شورشی انجام دهد، در حالی که هند از دولت مستقر حمایت میکند. با این حال، همگرایی راهبردی برای اطمینان از اینکه آسیای جنوبی به بخشی از حوزۀ نفوذ چین تبدیل نمیشود، احتمالاً بر سایر تفاوتها سایه می افکند و تضمین میکند که این رابطه بدون توجه به گرایش سیاسیای که در واشنگتن به قدرت میرسد، از مسیر خارج نمیشود.
در صورت پیروزی ترامپ، دولت آمریکا نگرانی کمتری در مورد رژیمهای خودکامه و تبعیض در منطقه نشان خواهد داد. دولت هریس نیز بیشتر تمایل به ادامۀ همکاری با شرکای خود برای رسیدن به اهداف راهبردی خواهد داشت. ترامپ در دور قبلی نشان داد که بیشتر به دنبال راهبرد بده - بستان بوده و البته از چندجانبهگرایی گریزان است و توجهی به جلب نظر شرکای خود ندارد.
روابط آمریکا با سایر قدرتها، بر هندوستان و پاکستان نیز اثر خواهد گذاشت. برای مثال، ممکن است ترامپ تحریمهای سختتری بر ایران اعمال کند. این سیاست برای هند و پاکستان اهمیت دارد زیرا این کشورها نیز برای ادامۀ روابط خود با ایران، با مشکلات بیشتری روبرو خواهند شد.
همچنین احتمال آن میرود که ترامپ، سیاستهای تجاری سختگیرانهتری نسبت به هریس داشته باشد و تعرفههای بیشتری بر واردات حتی از کشورهای دوست اعمال کند. برای مثال، ترامپ قبلاً هند را تهدید به دریافت تعرفه از کالاهای صادراتی هند کرده بود، در نتیجه احتمال بروز تنشهای تجاری با هند نیز وجود دارد. ترامپ ممکن است بر پاکستان فشار بیشتری وارد کند تا حضور کمتری در طرح کمربند و جاده چین داشته باشد.
از زمان شکلگیری روابط دوستانه بین آمریکا و چین در دهۀ 1970، آسیا شاهد همکاری مسالمتآمیزی بین دو کشور بوده است. با این حال، در طول دهۀ گذشته، این دو کشور تلاش کردهاند که تأثیر ژئوپلتیک و ژئو-اقتصادی خود را گسترش دهند. در حالی که آسیای جنوبی در طول جنگ سرد اغلب در حاشیۀ سیاستهای ایالات متحده بود، این منطقه میتواند انتظار تعاملی پایدارتر را از واشنگتن داشته باشد، زیرا این منطقه در حال آغاز دورۀ رقابت قدرتهای بزرگ با پکن است.