در دهههای اخیر، ایالات متحده به طور فعال از طریق وارد کردن شبهنظامیان سلفی و جهادگران «جماعت تبلیغی» از خاورمیانه به آسیای مرکزی، شبکههای جاسوسی خود را در منطقه توسعه داده است.
تصوف در آسیای مرکزی
بررسی ظرفیت تصوف به عنوان ابزار «قدرت نرم» آمریکا در آسیای مرکزی
مجلۀ «تجزیه و تحلیل نظامی-سیاسی» , 10 تير 1403 ساعت 12:55
مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی
در دهههای اخیر، ایالات متحده به طور فعال از طریق وارد کردن شبهنظامیان سلفی و جهادگران «جماعت تبلیغی» از خاورمیانه به آسیای مرکزی، شبکههای جاسوسی خود را در منطقه توسعه داده است.
مطالعات شرق/
شبکۀ تحلیلی آسیای مرکزی (CAAN) که توسط «فردریک استار»، مدیر مؤسسۀ آسیای مرکزی و قفقاز (در آمریکا) و به درخواست وزارت امور خارجۀ ایالات متحده، تأسیس شده است، بهطور فعال در حال ایجاد شبکههای جاسوسی متشکل از طرفداران آمریکا در منطقه است.
«استار» ارائهدهندۀ اصلی مفهوم «آسیای مرکزی بزرگ» است. از دیدگاه وی، مفهوم «فضای پساشوروی» دیگر مطرح نیست و لازم است که مرزهای جغرافیایی آسیای مرکزی گسترش یابد و افغانستان را نیز در بر گیرد. در واقع آمریکاییها حقایق تاریخی را به میل خود تحریف کرده و همیشه سعی دارند رهبران جمهوریهای منطقه را متقاعد کنند که روسیه و چین، منطقه را تصرف کردهاند؛ بنابراین، از دید آمریکاییها جمهوریهای آسیای مرکزی، نه به سمت اشغالگران سابق، بلکه باید به سمت جنوب - هند، پاکستان، افغانستان – حرکت کنند.
تمام استراتژیهای آمریکا در منطقه، متکی بر گروههای اسلامگرا است. همان طور که در ژانویۀ 2022، "امامعلی رحمان"، رئیسجمهور تاجیکستان، نیز در نشست فوقالعادۀ سازمان پیمان امنیت جمعی اعلام کرد: «هستههای خفتۀ سازمانهای تروریستی در آسیای مرکزی وجود دارند. من بارها در جلسات سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای، به حضور هستههای خفتۀ تروریسم بینالمللی، افراطگرایی و رادیکالیسم مذهبی در کشورهایمان اشاره کردهام. تلاشهای تبلیغاتی آنها در میان شهروندان کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی حتی یک روز هم متوقف نشده است. نکتۀ قابل توجه فعالیت تهاجمی سلفیها و وهابیهاست که همان طور که مشخص است ستون فقرات داعش را تشکیل میدهند. ما در تاجیکستان بهشدت در حال مبارزه با تبلیغات آنها در فضای مجازی هستیم.»
سلفیگری یک جنبش اسلامگرای فوق محافظهکار از اسلام سنی است و اصطلاحات "سلفیگری" و "وهابیت" میتوانند به جای یکدیگر به کار روند.
ادارۀ معنوی مسلمانان قزاقستان (SUMK) معتقد است که سلفیگری به یکی از جنبشهای مذهبی خطرناک در این کشور تبدیل شده است. "اونگار کاژی عامربیک"، دبیر مطبوعاتی این اداره میگوید: «سلفیگری یکی از جنبشهایی است که فعالیتهای آن باید ممنوع شود. ضعف قانونگذاری در حوزۀ دین و همچنین تبلیغات فعالی که توسط مبلغان از کشورهای عربی انجام میشود، به گسترش فعالیتهای سلفیها در قزاقستان کمک میکند».
در سالهای اخیر تعداد حامیان سلفیگری افزایش یافته است. به گزارش رسانههای محلی، در حال حاضر هزاران مسلمان در مناطق مانگیستائو، آتیرائو و آکتوبه قزاقستان به حامیان وفادار عقاید سلفیگری تبدیل شدهاند. منطقۀ قزاقستان جنوبی که اکثر جمعیت آن در شرایط سخت اجتماعی-اقتصادی زندگی میکنند، به طور فعال به این جنبش پیوسته است. کانونهای اصلی گسترش سلفیگری شهر شیمکنت و ناحیۀ ساریاگاش قزاقستان جنوبی هستند.
در سالهای اخیر صدها شبه نظامی سلفی از خاورمیانه، به منطقۀ آسیای مرکزی بازگشتهاند. استراتژیهای خرابکارانهای که توسط اسلامگرایان مبارز دنبال میشود، توسط اندیشکدههای غربی طراحی شده است. بهویژه، گروه بینالمللی بحران (بروکسل) به مقامهای جمهوریهای آسیای مرکزی و روسیه توصیه میکند که با سازمانهای اسلامی میانهرو و معتبر و سایر افراد، از جمله سلفیهای غیرسیاسی که اکنون کارهای بسیار مفیدی انجام میدهند، همکاری کنند. چنین توصیههایی در گزارش اندیشکدۀ سلطنتی مطالعات امنیتی و دفاعی انگلیس نیز (RUSI) آمده است.
وزارت امور خارجۀ ایالات متحده، فشار شدیدی بر مقامهای کشورهای آسیای مرکزی برای پذیرش شبه نظامیان پشیمان، در درجۀ اول سلفیهایی که از خاورمیانه بازگشتهاند اعمال کرده است. به عنوان مثال، در 16 دسامبر 2019، در دیدار "مایک پمپئو"، وزیر امور خارجۀ آمریکا و "مختار تلئوبردی"، وزیر امور خارجۀ جمهوری قزاقستان، موضوع "رهبری جهانی قزاقستان در زمینۀ بازگرداندن و توانبخشی شهروندانش از سوریه" مطرح شد و "گامهایی که قزاقستان برای تبادل تجربه با دیگر کشورها برداشته است" بسیار مورد قدردانی قرار گرفت.
"اوران بوتوبکوف"، کارشناس مشهور اسلام رادیکال و کارمند مرکز تحلیلی آمریکایی دیپلماسی مدرن، در گزارش خود تحت عنوان "ایدئولوژی ضد روسی گروههای سلفی-جهادی آسیای مرکزی: علل و پیامدها" که در آن دربارۀ فعالیتهای خرابکارانۀ رهبران سلفی مستقر در سوریه صحبت شده است، در مورد جنبۀ محتوایی مفیدِ فعالیتهای سلفیها نیز صحبت کرده است.
در جریان سرکوب شورش سازماندهی شده توسط سرویسهای اطلاعاتی خارجی در قزاقستان در 9 ژانویه، چهار عضو گروه اسلامگرای جماعت تبلیغی که در شورشهای جمعی از 4 ژانویه تا 8 ژانویۀ 2022 شرکت داشتند، در آلماتی بازداشت شدند. در بازرسی از محل استقرار آنها، سلاحهای گرم، گلوله ، نارنجک و شوکر، آثار مذهبی و مدارک دیگری کشف و ضبط شد. یکی از بازداشتشدگان، یک شهروند خارجی بود که پس از برقراری ارتباط با «گروههای تروریستی خارج از کشور» برای انجام اقدامهای غیرقانونی و حملات گسترده علیه مقامها و نیروهای امنیتی به قزاقستان آمده بود. هنوز هم گروههای اسلامگرای زیادی در این جمهوری در سایه به سر میبرند و منتظر دستور هستند تا از سایه بیرون بیایند. رویدادهای دراماتیک ژانویۀ ۲۰۲۲ این امر را بهوضوح نشان داد.
از سال 2016، شبکۀ تحلیلی آسیای مرکزی CAAN که توسط «استار» ایجاد شده است، شروع به انتشار مطالب تحلیلی جدی در مورد صوفیان، فرهنگ، آداب و رسوم و تفاوتهای آنها با سایر جنبشهای مسلمان کرده است. سلفیها، طرفداران داعش و جماعت تبلیغی، صوفیان را بدترین دشمنان خود میدانند و آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. برخی از مسلمانان، صوفیان را عجیب و غریب میدانند و برخی از بنیادگرایان و افراطیها، تصوف را یک تهدید و طرفداران آن را ملحد یا مرتد میدانند.
در ماه فوریه، شبهنظامیان مرتبط با دولت اسلامی، به نمازگزاران حاضر در مقبرۀ یک فیلسوف صوفی در منطقهای دورافتاده در جنوب پاکستان، حمله کردند و بیش از 80 نفر را کشتند. صوفیان در هند و خاورمیانه نیز بارها مورد حمله قرار گرفتهاند. محققان محلی با اشاره به نقش مهم تصوف در گسترش اسلام، بهویژه در قزاقستان غربی میگویند: «ظهور این فرقۀ جدید و ادغام آن با فرقۀ اجداد ما، اسلام را برای بخش عمدهای از جمعیت، اعم از ساکن و عشایری قابل درک و قابل دسترس کرده است. فعالیتهای آگاهانۀ مبلغان صوفی پیش از ورود اسلام به منطقه، به آشنایی مردم با دین اسلام کمک کرد. در نتیجه، اسلام با عقاید محلی پیوند تنگاتنگی پیدا کرد». البته تلاش برای ایجاد فرقههای صوفیانه در دورۀ "نورسلطان نظربایف" مورد انتقاد برخی از پژوهشگران قرار گرفت زیرا آنها ایجاد این فرقهها را زمینهساز ایجاد درگیری میدیدند.
به گفتۀ نویسندگان اثر «تصوف در قزاقستان مدرن: سنتها و نوآوریها»، سنت صوفی قزاقستان دوباره احیا شده است و طرفداران آن در حال جذب پیروان جدید و همچنین در حال ایجاد ساختارهای دینی جدید هستند. جنبههای آموزشی اعمال صوفیانه، بهطور گسترده برای کار با کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار میگیرد و استفاده از فناوریها و روشهای مدرن ارائۀ مطالب نیز به توسعۀ تشکلهای صوفیانه کمک میکند.
گروه صوفی که بیشترین انعکاس و تأثیر را داشته، فرقۀ «عصمتالله» مرتبط با ترکیه است (عصمتالله از اعضای جامعۀ دیاسپورای قزاقستان در افغانستان بود، سپس در پاکستان زندگی کرد و پس از آن به قزاقستان نقل مکان کرد و پیروان زیادی در شهرهای قزاقستان و قرقیزستان بدست آورد). فعالیتهای این شخصیت، رسواییهای زیادی بدنبال داشته است. الفبای علوم قرآنی که در سال 2005 توسط وی منتشر شد، از سوی ادارۀ معنوی مسلمانان قزاقستان بسیار مورد نقد قرار گرفت و در نتیجه عصمتالله و برخی از یارانش به حبس محکوم شدند.
یکی دیگر از شاخههای تصوف در قزاقستان، فرقۀ «نقشبندیه» است که نقشی تاریخی در قزاقستان دارد. گسترش قابل توجه این فرقه در منطقۀ جنوبی قزاقستان به احتمال زیاد به دلیل سکونت ازبکهای قومی در این قسمت از این کشور است. این گروه مشارکت فعالی در حوزۀ سیاست داشته و از این نظر متمایز است.
یکی دیگر از شاخههای تصوف، فرقۀ «قادریه» است که علیرغم مشکلات اقتصادی و اجتماعی، سنت خاص خود را ایجاد کرده و اعضای آن، عمدتاً چچنیها و اینگوشها هستند.
مشخص است که شبه نظامیان گروههای جهادی رادیکال به این دلیل که فقط شکل بنیادگرایانۀ اسلام سنی را مشروع میدانند، صوفیها را هدف قرار میدهند. اما جامعۀ اطلاعاتی آمریکا به چه منظوری توجه خود را به صوفیان معطوف کرده است؟
در اینجا لازم به ذکر است که بر اساس مشاهدات نویسندگان اثر مذکور، برخی از روشهای تصوف نه تنها در قزاقستان، بلکه در خارج از این کشور نیز محبوبیت خاصی دارند. یکی از این روشها تبدیل ذکر به سماع است که در اروپای غربی و ایالات متحده محبوبیت پیدا کرده است. نمایندگان روشنفکر که به سوی تصوف کشیده شدهاند، آن گونه (تصوف) را پاسخی به چالشهای افول معنویت در جامعۀ مدرن میدانند. برخی دلایل روانی و اجتماعی نیز برای پیوستن به تصوف وجود دارد. برخی دختران و زنان، تصوف را مسیری برای خودشناسی، آشنایی با فرهنگ باستانی قزاقستان و راهی برای غلبه بر از خود بیگانگی در یک شهر بزرگ و یافتن یک گروه مناسب برای ارتباط میدانند. برخی دیگر از دختران و زنان، تصوف را راهی برای شفای بیماری میدانند. چرا که شیخ عصمتالله اعلام کرده است که با مشارکت در مناسک صوفیانه امکان شفای بیماری وجود دارد. در همین راستا شفابخشی اسلامی این روزها رواج یافته است. «بخشیها» (بخشی، کسی است که دعا میخواند و گاهی اشعار دینی میسراید و از این طریق به بهبود یافتن بیمار کمک میکند) و «حاجیها» در روشهای خود برای شفا دادن از آیات قرآن استفاده میکنند، ارواح اولیاء را به کمک دعوت میکنند و غیره.
اما با در نظر گرفتن اهمیت استراتژیک منطقه که به مرکز "بازی بزرگ قرن بیست و یکم" تبدیل شده است، این ویژگیهایِ ظاهراً محلی، نمیتوانند توجه برنامهریزان جهانی را به خود جلب نکنند. بر اساس گزارش سال 2018 مؤسسۀ بروکینگز، از آغاز جنگ جهانی علیه تروریسم، وهابیت الهام گرفته از عربستان سعودی به عنوان مترادف "نفرت" و "ناسازگاری" در سرتاسر جهان مورد توجه بوده است. اما در مقابل آن، تصوف به عنوان یک جایگزین نرم، میانهرو و ابزاری برای سیاست ضد تروریسم در بسیاری از کشورهای مسلمان-و فراتر از آن- در نظر گرفته میشود. علاوه بر این، تصوف در محافل سیاسی ایالات متحده نیز به عنوان یک سنگر ایدئولوژیک در برابر افراطگرایی در خط مقدم قرار گرفته است.
"جاناتان گرانوف"، یکی از اعضای سابق کمیتۀ سازمانهای غیردولتی سازمان ملل متحد در زمینۀ خلع سلاح، صلح و امنیت، در مجمع جهانی صوفیان در سال 2016 (که توسط "نارندرا مودی"، نخست وزیر هند برگزار شد) گفت: «کل جهان، شرق و غرب، باید استراتژی موجود را برای مقابله با تروریسم جهادی اصلاح کنند. تصوف پادزهری الهام بخش است که عشق، خدمت، همدردی و صلح را در انسان بیدار میکند».
اکنون که ناسیونالیسم هندو قدرت را در اختیار دارد و دارای گرایشهای قوی ضد اسلامی است، تصوف به عنوان ابزار بالقوۀ قدرت نرم مذهبی هند، تلقی میشود. عناصر تصوف در سیاستهای داخلی و خارجی کشورهای مختلف مانند پاکستان، اندونزی، دولتهای شمال آفریقا و حتی کشورهای خلیج فارس (به جز عربستان سعودی) نیز گنجانده شدهاند.
بنابراین، آمریکاییها هرگز تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار نمیدهند. استراتژی کنونی آنها در بازی بزرگ آسیای مرکزی مبتنی بر استفاده از ظرفیتهای تمامی گروههای سلفی، جماعت تبلیغی و تصوف است.
واشنگتن با کنترل شاخههای محلی این جنبشها، تغییر استراتژی و تاکتیک آنها و قرار دادن آنها در مقابل یکدیگر یا برعکس، با متوقف کردن مقطعی برخی از فعالیتهای خود تحت عنوان کارهای تاکتیکی مشترک، قصد دارد ژئوپلیتیک «آسیای مرکزی بزرگ» را در راستای منافع خود مدیریت کند.
انتهای مطلب/
کد مطلب: 3761