مطالعات شرق/
مقدمه
ماهیت در حال تغییر حملهها، برنامههای رسانهای و بازیگران مرتبط با داعش خراسان، هم بهصورت محلی در افغانستان و هم بهصورت فراملی، نکتههای مهمی را دربارۀ رویکرد تطابقی و چندوجهی این گروه برای حفظ بقا و افزایش نفوذ خود نشان میدهد. این گزارش، حملههای داعش خراسان در مسکو و ایران را در چارچوب راهبرد عملیاتی اصلی این گروه بررسی کرده و نحوه استفاده داعش خراسان از محیط افغانستان و سازگاریهای عملیاتی آن ذیل رهبری «ثناء الله غفاری» را مورد ارزیابی قرار میدهد. این گزارش، پس از بررسی روند حملهها و همچنین تلفات وارد شده به داعش خراسان در جریان عملیاتهای ضد تروریستی طالبان، دلیل تلاشهای این گروه برای جذب مخاطبان آسیای مرکزی را از طریق تبلیغات رسانهای اخیر آن مورد بررسی قرار میدهد؛ تبلیغاتی که به طور همزمان، هجرت به افغانستان و انجام عملیاتهای خارجی را تشویق میکند. این گزارش حضور قابل توجه اتباع تاجیک را در عملیاتهای خارجی داعش خراسان، هم در آسیای مرکزی و هم در غرب، بررسی کرده و آن را در قالب بخشی از راهبرد وسیعتر این گروه برای تنوعبخشی و بینالمللی کردن روند جذب نیرو و برنامههای عملیاتی خود مورد ارزیابی قرار میدهد. داعش خراسان تلاش دارد تا از طریق یک رویکرد چندوجهی در حال تغییر، پایگاههای خود را در مقرهای سنتیاش در داخل و اطراف افغانستان بازسازی و تثبیت کرده و به طور همزمان، دسترسیهای فراملی خود را گسترش دهد.
گروه داعش خراسان در سال 2015، به عنوان شاخۀ رسمی سازمان داعش در منطقۀ افغانستان ـ پاکستان ظاهر شد و بهسرعت، جهاد خود را با شبکۀ درگیریها و نارضایتیهای محلی در هم آمیخت. داعش خراسان ضمن اینکه اعضای اولیۀ خود را از بین اعضای ناراضی طالبان افغانستان و پاکستان و همچنین اعضای سابق القاعده جذب کرد، سعی کرد از طریق تشکیل اتحادهای راهبردی با گروههای محلی و استفاده از مهارت، دانش و همچنین شبکههای لجستیکی و عملیاتی تثبیت شده آنها، صفوف خود را تقویت کند. هرچند اهداف داعش خراسان همسویی نزدیکی با اهداف داعش مادر داشت اما تمرکز عملیاتی آن عمدتاً روی منطقه تاریخی خراسان (که امروز شامل بخشهایی از آسیای جنوبی و مرکزی است) بود. داعش خراسان در جریان دسترسیها و برنامههای تبلیغاتی خود سعی کرد تا با ترکیب کردن نارضایتیهای محلی با دستورکار جهانی خود و ترویج پیام خود از طریق زبانهای محلی، از درگیریها و زیرساختهای شبهنظامی منطقهای به نفع خود بهرهبرداری کند. این وضعیت، داعش خراسان را قادر ساخت تا ضمن جذب گستردۀ نیرو، به عنوان یک نقطۀ اتصال مرکزی برای بسیاری از گروههای شبهنظامی همسو با خود عمل کند. حملۀ تروریستی اخیر در مسکو که داعش شامات مسئولیت آن را بر عهده گرفت و خیلیها آن را به داعش خراسان نسبت دادند، توجهات جهانی را به خود جلب کرد، چون نشان دهندۀ سطح دسترسیها، اهداف و نفوذ رو به رشد داعش خراسان بود. در حالی که شواهد نشان از دست داشتن داعش خراسان در این حمله داشت، هنوز چیزهای ناشناخته زیادی وجود دارد، دربارۀ اینکه چه پویاییهای سازمانی خاصی در پس این حمله وجود داشته و اینکه نقش داعش مرکزی در اجرای آن چه بوده است.
با این حال، رفتار داعش خراسان (دست کم از سال 2020) نشان داده است که این گروه طرح انجام چنین حملههای فراملی را در سر میپرورانده است و شاید چنین به نظر برسد که این سازمان به آستانۀ ساختاری لازم برای اجرای عملیاتهای خارجی دست یافته است. حملههای اخیر داعش خراسان در ایران (حملۀ ژانویه 2024 در کرمان و همچنین حملات اکتبر 2022 و آگوست 2023) نیز موید این دیدگاه است.
داعش شامات و داعش خراسان مدتهاست که هدف قرار دادن روسیه و ایران را جزو روایتهای تبلیغاتی خود قرار دادهاند. روسیه بهعنوان دولتی ترسیم شده است که هم از دیرباز و هم اخیرا مبادرت به سرکوب مسلمانان کرده و ضمن حضور نظامی در سوریه، سابقۀ خصومت با افغانستان و قفقاز را نیز در کارنامۀ خود دارد. ایران نیز به عنوان دشمن سنیها و البته، نماد قدرت شیعی، به تصویر کشیده شده است. داعش اولین حملۀ خود به خاک ایران را در تاریخ 7 ژوئن 2017 انجام داد. داعش در این حمله، ساختمان مجلس ایران و مرقد «آیت ا.. خمینی» را هدف قرار داد که منجر به کشته شدن دست کم 17 نفر و زخمی شدن 50 تن دیگر شد. در ویدئویی که روز بعد از این حمله توسط «اعماق نیوز» منتشر شد، یک شبهنظامی به زبان کُردی اعلام کرد که این حمله تنها سرآغاز یک عملیات طولانی خواهد بود. وی گفت: «این پیامی از جانب سربازان داعش در ایران است؛ اولین تیپ داعش در ایران که انشاءا... آخرین هم نخواهد بود.» و حقیقتاً، این حمله، آخرین حملۀ داعش در ایران هم نبود. حملۀ جسورانه در مسکو، در کنار حملات ایران و سایر طرحهای حملۀ خارجی، نقطۀ عطفی در روند تکامل داعش بود و نه تنها نشان دهندۀ توانایی این گروه برای انجام حمله در قلب قدرتهای منطقهای و جهانی بود بلکه نشان داد که این گروه وارد مرحلۀ متفاوتی از مدل شورش داعش شده است.
حمله مسکو سبب افزایش نگرانی مقامهای آمریکایی دربارۀ خطر وقوع حملههای مشابه، چه حملههای الهامی و چه هماهنگ شده، در غرب شد. رئیس سیا، آوریل 2024 در این باره گفت: «فوریترین نگرانی ما این است که افراد یا گروههای کوچک، با الهام گرفتن از حوادث خاورمیانه، دست به حملاتی در خاک ما بزنند. البته در حال حاضر، بیشترین نگرانی مربوط به احتمال وقوع یک حملۀ هماهنگ شده، مشابه حملۀ دو هفته پیش به سالن کنسرت مسکو، در اینجاست.» اینگونه نگرانیها، نه جدید هستند و نه بیپایه و اساس. ژنرال «مایکل کوریلا» فرماندۀ فرماندهی مرکزی ایالات متحده، مارس 2023 عنوان کرد که هدف نهایی داعش خراسان ممکن است شامل حمله به سرزمین ایالات متحده نیز باشد، هرچند حمله به کشورهای اروپایی بیشتر محتمل است. اخیرا علاوه به چند مورد دستگیری اعضای داعش خراسان در ترکیه، آلمان نیز در آوریل 2024، هفت نیروی وابسته به داعش خراسان (از جمله پنج تبعۀ تاجیک) را که قصد انجام حمله در این کشور و چندکشور اروپایی دیگر را داشتند، دستگیر کرد. حضور اتباع تاجیک در حملههای خارجی، بار دیگر سئوالها و دغدغههایی را به وجود آورده است: حضور و ارتباط سلولهای منطقهای داعش با یکدیگر؛ نقش داعش خراسان در هماهنگی یا حمایت از حملههای فراملی؛ توانایی داعش خراسان برای گسترش برنامههای تبلیغی و ترویج نظریۀ توطئه، به منظور بسیج کردن حامیان خود در دور و نزدیک؛ و در نهایت، پیامد پراکنده شدن شبهنظامیان کارکشته داعش خراسان که بخشی از آن، به خاطر حملههای متقابل طالبان بر ضد این گروه است.
در این گزارش، چند موضوع مورد بررسی قرار میگیرد: عوامل محیطی و سازمانی مختلفی که بر رفتار عملیاتیِ در حال تغییرِ داعش خراسان از سال 2020 تا 2024 اثرگذار بودهاند؛ نفوذ منطقهای رو به رشد داعش خراسان و راهبرد نظامی در حال تغییر آن؛ و نقش اتباع آسیای مرکزی (بهخصوص تاجیکها) در اجرای عملیاتهای خارجی داعش خراسان که در نهایت نشان دهندۀ موفقیت داعش خراسان در تنوع بخشی به سرمایههای انسانی خود است. در ابتدا، نگاهی خواهیم داشت به راهبردها و عملیاتهای داعش خراسان در مقرهای سنتی آن در افغانستان و شمال غرب پاکستان و تأثیر حملههای متقابل طالبان بر ضد این گروه. سپس روی سازگاری راهبردی داعش خراسان تمرکز کرده و در این باره بحث میکنیم که این گروه، چگونه همچنان از عوامل مختلف به نفع خود بهرهبرداری میکند. این عوامل عبارتند از فضای مساعد وسیعی که داعش خراسان در آن عملیات میکند؛ اقدامها و تعاملات دیپلماتیک طالبان و شکافهای امنیتی بالقوهای که ناشی از افزایش تنشها بین رژیم طالبان و دولت پاکستان بر سر تحرکات گروه «تحریک طالبان پاکستان» است. همچنین در این گزارش، دکترین نظامی رهبر فعلی داعش خراسان را برای مدیریت فضای کنونی مورد بررسی قرار میدهیم. سپس در ادامه، کارآمدی این سازمان را در جذب و بسیج مخاطبان آسیای مرکزی و همچنین نقش نوظهور نیروهای تاجیک را در عملیاتهای خارجی بررسی میکنیم. در نهایت هم بحث خود را با بررسی پیامدهای جهانی روند تغییر داعش خراسان و همچنین چالشهای مهم پیشرو برای مقابلۀ موثر با تهدیدهای این گروه به اتمام میرسانیم.
مقرهای سنتی: یک عملیات خشونتبارِ کاهش یافته اما پایدار در افغانستان و پاکستان
بررسی حملهها
حمله انتحاری در فرودگاه کابل در آگوست 2021، نه تنها جهان را شوکه کرد بلکه نشان دهندۀ خیزش مجدد و قدرتمند داعش خراسان بود؛ روندی که تا سال 2022 ادامه پیدا کرد (تصویر 1 را ببینید). داعش خراسان، تحت رهبری «ثناءا... غفاری» معروف به «شهاب المهاجر»، قصد داشت نیروهای پراکندۀ خود را دوباره جمع کرده، برنامههای تبلیغاتی و عضوگیری خود را گسترش داده و آسیبهای وارد شده به گروه بر اثر از دست رفتن کنترل سرزمینی را جبران کند. پس از به شکست انجامیدن مرحلۀ «تمکین» (مرحلهای که در آن، داعش بر اساس مدل شورش خود، کنترل سرزمینی خود را تثبیت و تأمین میکند)، داعش خراسان راهبرد خود را به سمت جنگ شهری تغییر داد. این راهبرد منجر به انجام 83 حمله در سال 2020، 353 حمله در سال 2021 و 217 حمله در سال 2022 و 45 حمله در سال 2023 در افغانستان و ایالت «خیبرپختونخوا» پاکستان شد. یکی از اقدامهای المهاجر این بود که تمرکز خود را معطوف به یک «تنوع راهبردی» کرد (یک رویکرد هدفمند، به منظور تنوعبخشی به ترکیب اعضای گروه و در عین حال، بینالمللی کردن دستور کار و عملیاتهای گروه).
در شرایطی که داعش خراسان تبلیغات چند زبانۀ خود را گسترش میداد، با تنوعبخشی به مقرهای نظامی خود سعی کرد تا دسترسیهای خود را برای جذب نیرو افزایش داده و در عین حال، از فضای عملیاتی مساعد به وجود آمده در افغانستان (فضایی که فاقد یک عملیات ضدتروریستی تحت حمایت جهانی بود و از ساختارهای حاکمیتی ناکافی رژیم رنج میبرد) بهرهبرداری کند. از آنجا که داعش خراسان از مدل شورش داعش مرکزی تبعیت میکند لذا در چنین فضایی، این گروه تصمیم گرفت تا از عملیاتهای خارجی به عنوان ابزاری برای گسترش حوزۀ نفوذ خود استفاده کند. این در حالی است که رژیم طالبان به خاطر ناتوانی در کنترل موثر عملیاتهای داعش خراسان، تحت فشارهای بینالمللی قرار گرفته است.
تصویر (1): حملات داعش خراسان در افغانستان و منطقه خیبرپختونخوا پاکستان (2020 تا 2023)
تصویر (1) عملیاتهای داعش خراسان را در مقرهای سنتی آن در افغانستان و خیبرپختونخوا پاکستان، بین سالهای 2020 تا 2023 (حملههایی که داعش خراسان مسئولیت آنها را پذیرفته است)، نشان میدهد. تصویر (2) نیز تلفات نیروهای وابسته به داعش را در جریان عملیاتهای ضد تروریستی طالبان علیه داعش خراسان در ولایتهای مختلف، بین سالهای 2022 تا 2024 نمایش میدهد. تصویر (3) هم روند حملههای ماهیانه داعش خراسان در سالهای 2022 و 2023 را با تلفات وارد شده به این گروه در جریان درگیری با نیروهای امنیتی طالبان مقایسه میکند. همانطور که در تصویر (1) نشان داده شده است، حملههای داعش خراسان در افغانستان و در ایالت خیبرپختونخوا، در سال 2021 به اوج خود رسید و رقم 353 حمله را ثبت کرد؛ این در حالی است که این رقم در سالهای 2022 و 2023 به ترتیب به 217 و 45 حمله کاهش پیدا کرد. طبق گزارش «مرکز داده درگیریهای مسلحانه» (ACLED) و همان طور که در تصویر (2) مشخص است، ادارۀ اطلاعات طالبان و نیروهای ویژۀ آن، بین سالهای 2022 تا 2023، در مجموع 75 عملیات ضد داعش خراسان انجام دادند. تلفات وارد شده به داعش خراسان طی این عملیاتها حدود 174 نفر بود (از جمله 163 مورد مرگ شبهنظامیان داعشی) که بیشترین تلفات در سال 2022 مربوط به ولایتهای کابل، ننگرهار و کنر بود و در سال 2023 مربوط به ولایتهای کابل، هرات و نیمروز. تصویر (3) نشان میدهد که با افزایش عملیاتهای طالبان علیه داعش خراسان در ژوئن سال 2022 و ادامۀ این روند تا آوریل 2023، حملههای داعش خراسان در افغانستان بهطور پیوسته روند کاهشی داشته است.
تصویر (2): مجموع تلفات وارد شده به داعش خراسان در جریان عملیاتهای طالبان، در ولایتهای مختلف
داعش خراسان سال 2023 را با یک سری حملههای انتحاری آغاز کرد و پنج حملۀ مهم انجام داد، از جمله حمله به فرودگاه نظامی کابل، حمله به ساختمان وزارت خارجه در کابل (دو بار)، حمله به «داوود مزمل» فرماندۀ ارشد طالبان و حمله به شیعیان در ولایت بلخ در شمال افغانستان. اما سرکوب رهبران و ایدئولوگهای داعش خراسان توسط طالبان، این حملهها را متوقف کرد؛ از جمله قتل «قاری فاتح» «ابوسعد محمد خراسانی» و «قیس لغمانی» و دستگیری چندین نفر دیگر در بدخشان در سپتامبر 2023.
تحقیقات قبلی نشان داده است که هدف گرفتن رهبران رده میانی داعش خراسان میتواند خشونت این گروه را در کوتاه مدت مهار کند؛ ضمن اینکه قدرت نهاد حمله کننده را نیز به نمایش میگذارد. طالبان نیز ظاهرا مشتاق گسترش این روایت بوده و غالباً ارزیابیهای بینالمللی دربارۀ تهدید داعش خراسان را رد کرده است. در سال 2023، حملههای داعش خراسان به کمتر از 45 حمله رسید (کمترین میزان حمله در افغانستان از زمان روی کار آمدن داعش خراسان). بیشترین کاهش تعداد حملهها، در ولایتهای ننگرهار و پروان بود (تصویر 1 را ببینید) و بیش از نیمی از حملههای سال 2023 نیز در ایالت خیبرپختونخوا پاکستان انجام شد (25 حمله از مجموع 45 حمله).
تصویر (3): تعداد کشتههای نیروهای وابسته به داعش خراسان در عملیاتهای طالبان؛ و تعداد حملههای داعش خراسان
ضعیف اما پابرجا
به رغم کاهش فعالیت داعش خراسان، این گروه همچنان به صورت گاه و بیگاه طالبان را هدف قرار میدهد و با انجام حملههای انتقامی علیه رهبران کلیدی این گروه، کارآیی یا تأثیر بلندمدت عملیاتهای ضدتروریستی طالبان را زیر سئوال میبرد. مارس 2024، ژنرال «کوریلا» فرماندۀ سنتکام، با ابراز تردید دربارۀ توانایی طالبان برای از بین بردن شبکههای داعش خراسان، گفت: «هرچند طالبان برخی رهبران کلیدی داعش خراسان را در سال 2023 هدف قرار داد اما این گروه از توانایی یا ارادۀ کافی برای ادامۀ فشارهای ضدتروریستی خود برخوردار نبوده است. در واقع، نبود یک فشار مستمر، به داعش خراسان اجازه داده است تا دوباره خود را بازیابی کرده و با تحکیم شبکههای خود، زمینۀ انجام حملههای مستقیم و الهامی را فراهم کند.» در ژوئن 2023، داعش خراسان پس از وقفۀ کوتاه، دو حملۀ پیدرپی را طی 48 ساعت در ولایت بدخشان، در مرز تاجیکستان، انجام داد و موجب کشته شدن والی این ولایت و یکی از فرماندهان ارشد طالبان شد. پس از آن، داعش خراسان در یک بازۀ زمانی سه هفتهای در طول ماههای اکتبر و نوامبر، شیعیان افغانستان را هدف قرار داد؛ از جمله حملۀ انتحاری به «مسجد امام زمان» بزرگترین مسجد شیعیان در شهر «پلخمری» مرکز ولایت بغلان در ماه اکتبر و دو حمله در کابل در ماه نوامبر. داعش خراسان در سال 2024 نیز حملههای فرقهای خود را ادامه داد. این گروه در ژانویه، به منطقۀ هزارهنشین «دشت برچی» در کابل حمله کرد و در می 2024 نیز مسجدی را در هرات هدف قرار داد. در طول مرز پاکستان نیز داعش خراسان مظنون به ارتباط با چند مورد قتل هدفمند مقامهای دولتی بود، مثل حملۀ انتحاری مرگبار به حزب «جمعیت علمای اسلام ـ شاخۀ فضلالرحمان» در جولای 2023 و حمله انتحاری دیگری در بلوچستان در سپتامبر 2023. در همین حال، وقوع یک سری حملههای نامشخص دیگر در پاکستان که نشانههای حملات داعش خراسان را داشت نیز نگرانیها را دربارۀ تهدید این گروه در پاکستان افزایش داده است. تصویر (4) روندهای فصلی حملههای داعش خراسان را نشان میدهد؛ طی چهار سال (از 2020 تا 2024)، حملههای طالبان ظاهراً بین ماههای آوریل تا آگوست اوج گرفته است.
نکته جالب توجه اینجاست که حملههای منتسب به داعش خراسان در روسیه و ایران عموماً خارج از فصل پرکار این سازمان بوده است. این نشان میدهد در شرایطی که داعش خراسان در مواجهه با فشارهای طالبان، بهطور عمدی سطح حملههای خود را در افغانستان پایین نگه داشته است، عملیاتهای خارجی احتمالاً مکملی برای عملیاتهای محلی هستند و نه جایگزینی برای آنها ـ و با هدف گسترش نفوذ این گروه طراحی شدهاند. همان طور که «آرون زیلر» در سپتامبر 2023 عنوان کرد، داعش خراسان در دومین سال حکومت طالبان ظاهراً ضعیفتر شده اما به شکل متناقضی، ظرفیت عملیاتهای خارجی خود را گسترش داده است.
تصویر (4): روند فصلی سالانه حملات داعش خراسان
محیطِ در حال تغییر و سازگاریهای راهبردی داعش خراسان
بهرهبرداری از عوامل محیطی
بهرغم موفقیت طالبان در کاهش بیسابقۀ حملههای داعش خراسان در افغانستان، این وضعیت لزوماً به معنای ریشهکن شدن دائمی این گروه نبوده و داعش خراسان توانسته است ضمن تابآوری، خود را با فضای در حال تغییر منطبق کند. هرچند طالبان در ظاهر، خطر داعش خراسان را کم جلوه میدهد اما عملیات رسانهای متقابلی که رسانه «المرصاد» طالبان در اوایل سال 2022 آغاز کرد، حکایت از چیز دیگری دارد. دستکم، عملیاتهای گسترده طالبان بر ضد داعش خراسان نشان میدهد که آنها مقاومت و تسلیمناپذیری داعش خراسان را پذیرفتهاند. علاوه بر رهبری داعش خراسان، سه عامل محیطی دیگر نیز وجود دارند که زمینۀ بقای عملیاتی داعش خراسان را در منطقه فراهم کردهاند. در ادامه، به بررسی این سه عامل میپردازیم.
اول اینکه، با توجه به نبود سربازان بینالمللی در افغانستان و یا عدم وجود یک واکنش ضد تروریستی بیندولتیِ متحد علیه داعش خراسان و همچنین نبود یک دولتِ مورد حمایتِ کشورهای دیگر در افغانستان، داعش خراسان خود را در مساعدترین فضای موجود از زمان شکلگیری یافته است. هرچند طالبان حملههای خود را ضد داعش خراسان افزایش داده است اما سازگاری این گروه و همچنین چالشهای متعدد پیشروی طالبان برای حاکمیت بر کشور و مدیریت اولویتهای مختلف کشور با استفاده از منابع محدود، چشمانداز امنیتی پیچیدهای را به وجود آورده است؛ چشماندازی که به داعش خراسان اجازه داده تا به رغم آسیبهای وارد شده به آن، از نقطه ضعفهای موجود استفاده کرده و فعالیتهای خود را از سر بگیرد. داعش خراسان همچنان خود را به عنوان یک سازمان سرشاخه به تصویر میکشد؛ به عنوان یک شریک برای گروههای نظامی ضعیفشده در منطقه که قبلاً با شورش طالبان همسو بودهاند؛ و همچنین به عنوان یک بستر مقاومت قدرتمند برای مردم مورد تهاجم قرار گرفته منطقه که با مشکلات سیاسی و اجتماعی ـ اقتصادی مختلف دست به گریبان بوده و تحت حاکمیت دولتهای ناکارآمد و فاسد قرار دارند. همان طور که در ادامه توضیح داده خواهد شد، این وضعیت، با افزایش جذابیت داعش خراسان در بین ساکنان آسیای مرکزی همراه شد.
دوم اینکه، در چنین فضایی و در حالی که رژیم طالبان در صحنۀ جهانی منزوی شده بود، داعش خراسان از اقدامهای طالبان برای عادیسازی روابط با بازیگران دولتی منطقه، مثل ایران، چین و روسیه، به شکل ماهرانهای بهرهبرداری کرد. تلاش طالبان برای تعامل با این بازیگران هرچند برای حفظ بقای بلندمدت و همچنین شناسایی دیپلماتیک طالبان حیاتی بوده است اما به نوعی با روایتها و اصول ایدئولوژیک این گروه در زمان شورش مغایرت دارد. داعش خراسان هم از این تناقضهای ظاهری، به عنوان یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند استفاده کرد و سعی کرد ضمن زیر سئوال بردن خلوص ایدئولوژیک طالبان، جنگجویان ناراضی طالبان را نیز جذب کند. برای مثال، برخی از مهمترین انتقادهایی که داعش خراسان در این باره مطرح میکنند عبارتند از: ناتوانی طالبان در اجرای حدود شریعت، در همان سطحی که در دوران حکومت قبلی خود در دهه 1990 اجرا میکرد؛ مدارا با کشورهای غیرمسلمان و همچنین سازمانهای بینالمللی فعال در افغانستان و همچنین عدم تمایل به مقابله با کشورهایی چون چین که به باور داعشیها، مسلمانان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. داعش خراسان در تبلیغات راهبردی خود، طالبان را به عنوان نیرویی به تصویر میکشد که به خاطر کسب قدرت سیاسی، دست از اهداف راهبردی خود برداشته است.
سوم اینکه، با تیره شدن رابطه بین طالبان و پاکستان بر سر گروه «تحریک طالبان پاکستان» و در حالی که دو طرف یکدیگر را به حمایت از شبهنظامیگری متهم میکنند، فرصتهای جدیدی برای تحرکات مرزی داعش خراسان فراهم شده است. رژیم طالبان با رد اتهامهای مقامهای پاکستانی دربارۀ اینکه تحریک طالبان از خاک افغانستان برای حمله به پاکستان استفاده میکند، مدعی است که شبهنظامیان داعش خراسان در حال استفاده از خاک پاکستان برای حمله به افغانستان هستند. در ویدئویی که در می 2024 توسط رسانۀ «المرصاد» طالبان منتشر شد، چند فرد که گفته میشد با داعش در ارتباط هستند، عنوان میکردند که سرویسهای اطلاعاتی پاکستان در برنامههای عضوگیری داعش مشارکت دارند. هرچند صحت این ادعا مشخص نیست اما باید به این نکته توجه داشت که جوامع سلفی افغانستانی که در پاکستان مستقر بودند، به شکلگیری داعش خراسان در سال 2014 کمک کردند. این مسئله به حضور تاریخی جوامع سلفی در ولایت «کنر» افغانستان و منطقه «باجور» پاکستان در دهه 1980 بازمیگردد؛ بهنحوی که بسیاری از افرادی که در سال 2014 به داعش خراسان پیوستند، مثل «ابو سعید مهاجر» و «ابوعمر خراسانی» رهبران سابق داعش خراسان و همچنین رهبران ارشد دینی مثل «شیخ جلالالدین» و بردارش «ابوسعد محمد خراسانی»، همگی اهل باجور بودند. در حال حاضر، گفته میشود که داعش خراسان سلولهای پراکندهای در منطقۀ باجور دارد. در این سلولها، نیروهای جوانی هستند که جزو خویشاوندان اعضای کشته شدۀ داعش خراسان بوده و انگیزههای انتقامی قومی بر ضد طالبان دارند. همچنین، سیاستهای پاکستان پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان (یعنی فرصت دادن به شبهنظامیان ضد دولتی افغانستان، برای تجدید قوای آرام در داخل پاکستان) باعث شده است تا طالبان ادعا کند که این کار، اعضای داعش خراسان را قادر ساخته است تا از حملات طالبان بگریزند و همچنان از آن سوی مرز دست به عملیات بزنند.
راهبرد المهاجر برای سازگاری و بازسازی
به رغم عملیاتهای هدفمند طالبان در افغانستان، داعش خراسان تلاش کرده است تا خود را با پویاییهای در حال تغییر منطقه سازگار کند؛ موضوعی که از انتخاب اهداف عملیاتی آنها مشهود است. بخش زیادی از این راهبردِ اصلاح شده، مرهون تفکرات «المهاجر» رهبر فعلی این گروه است که دستکم سه کتاب دربارۀ راهبرد داعش خراسان نوشته و دیدگاههای مرتبط با این موضوع را تبیین کرده است.
یکی از این کتابها، کتاب «نظام مدیریت و رهبری» (2021) است که در آن، دربارۀ مدیریت ولایتهای داعش صحبت شده و موضوعهای مختلفی را شامل میشود؛ از طراحی سازمانی گرفته تا ارائه پیشنهادهایی دربارۀ اقدامهای امنیتی لازم برای جلوگیری از شناسایی شدن و انجام عملیات، مثل عدم انجام ملاقاتهای حضوری. در سال 2021، المهاجر با اشاره به اینکه کنترل سرزمینی بسیار هزینهبر خواهد بود، اختفا و پنهانکاری را جزو تاکتیکهای اصلی در «مرحلۀ جنگ چریکی» کنونی داعش خراسان دانست و از اعضای خود خواست تا به تاکتیکهای «بزن و در رو» رو بیاروند. به نظر میرسد که او در اینجا، از دستورالعمل داعش برای جنگ چریکی استفاده میکند که هدف اصلی آن، وارد آوردن ضربههای سخت بر دشمن است. بهطور کلی، او دربارۀ سه مرحله جنگ چریکی صحبت میکند. در مرحلۀ اول، گروه به آرامی ظرفیتهای نظامی خود را بازسازی کرده و در عین حال، برای درگیر نگه داشتن دشمن، یک سری حملات، با هزینۀ پایین و اثرگذاری بالا انجام میدهد. در مرحلۀ دوم، شبهنظامیان میتوانند برای در دست گرفتن کنترل برخی مناطق دورافتاده و محدود دست به عملیات شبانه بزنند و پناهگاههایی را برای اعضای گروه ایجاد کنند. در مرحلۀ سوم، باید دشمن را از جادهها و روستاهایی که داعش خراسان جای پای خود را در آنجا محکم کرده است به عقب راند و بتوان نیروهای کمکی را به نقاط دیگر اعزام کرد. رهبر داعش خراسان در کتاب دیگری با عنوان «نظام سیاسی اسلام» که سال 2023 منتشر شد، یک سری موضوعهای سیاسی و نظامی را مورد بحث قرار داد. المهاجر در این کتاب عنوان میکند که نیروهای داعشی، برای مرعوب کردن دشمن، باید به عمق سرزمینهای دشمن، بهخصوص شهرهای بزرگی که امنیت بالایی دارند، حمله کنند و برای جلب توجه عمومی، شخصیتهای دینی و اجتماعی ضد داعش، مقامهای نامحبوب بین مردم محلی و همچنین خارجیها را هدف قرار دهند.
همۀ این مولفهها، بهطور مستقیم با روش شورش داعش مرتبط هستند و میتوان آنها را کم و بیش در رفتار میدانی داعش خراسان در دوران پس از آگوست 2021 مشاهده کرد؛ جایی که داعش خراسان گونههای جنگ خود را گسترش داد و شهرهای بزرگی چون کابل، مزار شریف و قندهار در افغانستان و کویته، مستونگ و پیشاور در پاکستان را هدف حملههای خود قرار داد. داعش خراسان، در کنار حمله به مقامهای دولتی و نیروهای امنیتی، اقلیتها، حلقههای رقیب و خارجیها را نیز هدف قرار داد. حملۀ داعش خراسان به بامیان در 19 می 2024 (که سبب کشته شدن سه گردشگر اسپانیایی و یک افغانستانی و همچنین زخمی شدن چند تن دیگر شد) را باید در چارچوب راهبرد داعش خراسان برای حمله به اهداف جنجالی و خبرساز تعبیر کرد؛ راهبردی که هدف آن، گسترش ترس، کسب شهرت و تضعیف قدرت طالبان است.
همان طور که قبلا گفته شد، به رغم اینکه حملههای داعش خراسان به مرور زمان کاهش پیدا کردند اما همچنان طرحهای پیچیده و دقیقی داشتند. تصاویر و مطالب منتشر شده توسط رسانه «اعماق» نشان دهندۀ طراحی دقیق یک سری حملههای داعش خراسان در سال 2022 است، مثل هدف گرفتن کاردار پاکستان در کابل توسط تک تیرانداز، حمله به هتل محل اقامت چینیها و ترور رئیس پلیس طالبان در بدخشان.
در پاکستان نیز، بهطور مشابه، ترورهای سریالی مقامهای دینی وابسته به «جمعیت علمای اسلام ـ فضل» (که اوج آن، حمله جولای 2023 در منطقه «خار» بود) نیازمند بررسی گستردۀ شبکههای محلی است. در یکی از تازهترین حملههای داعش خراسان در مارس 2024 که دومین حملۀ این گروه در قندهار به حساب میآمد، داعشیها مقابل ساختمان «کابل بانک» دست به حمله زدند. تصویرهای منتشر شده در «النبأ»، نشان دهندۀ طراحی پیشرفتۀ این حمله بود که شامل زیر نظر گرفتن شیفت کاری کارمندان بانک و سایر فعالیتهای آن بود. دو ماه بعد، یعنی 20 مارس، سومین حملۀ داعش خراسان به قندهار، پایتخت معنوی طالبان، صورت گرفت. این حمله که در جریان آن، نیروهای پلیس هدف قرار گرفتند، نشان دهندۀ عزم داعش خراسان برای به چالش کشیدن مقرهای طالبان، طبق راهبرد المهاجر بود.
راهبرد تبلیغاتی و عضوگیری داعش خراسان: تأمین نیرو از آسیای مرکزی
داعش خراسان همچنین تلاش کرده است تا طبق مدل شورش داعش، روایتها، هویتها و تعاملهای مختلفی را در برنامههای تبلیغاتی خود دنبال کند. اواخر سال 2021، داعش خراسان در برنامۀ تبلیغاتی جدید خود، روی آسیای مرکزی تمرکز کرد. کانالهای مرتبط با «بنیاد العزائم» بهتدریج مطالب پشتو و فارسی زبان را به زبانهای تاجیکی و ازبکی ترجمه کردند. علاوه بر این، «بنیاد العزائم» یک سری جزوههای دینی و سیاسی جدید هم به زبانهای تاجیکی و ازبکی منتشر کرد. پس از مدتی، کانالهای رسانهای تاجیک زبان طرفدار داعش خراسان در تلگرام و سایر پلتفرمها بهسرعت افزایش پیدا کردند؛ پیش از آن، کاربران تاجیک غالباً از نسخۀ فارسی زبان رادیو پشتو داعش خراسان (Khorasan Ghag) موسوم به «صدای خراسان» استفاده میکردند. اواسط سال 2021، کانال تاجیک زبان (سریلیکی) «صدای خراسان» در تلگرام راهاندازی شد و شروع به تولید محتوا کرد. تا سال 2022، چند رسانۀ دیگر طرفدار داعش خراسان که به زبانهای آسیای مرکزی بودند و بهشدت با یکدیگر همپوشانی داشتند، در فضای مجازی شروع به کار کردند. شاخۀ ازبک نیز نهادهای رسانهای ایجاد کرد که در نهایت، به «بنیاد العزائم» شاخۀ رسانهای رسمی داعش خراسان پیوستند. بهتدریج، شاخه ازبک «العزائم»، در شاخۀ تاجیک آن ادغام شد؛ هرچند که هر از گاهی، مطالب ترجمهای، اینفوگرافیک و بولتنهایی را نیز از طریق پلتفرم طرفدار داعش، موسوم به «بنیاد اعلام» منتشر میکند. در کنار این اقدامها، «بنیاد العزائم» در سال 2022 شروع به تنوع بخشی به زبان محتوای رسانهای خود کرد؛ از جمله، ترجمه تاجیکی و ازبکی مطالب خود که به زبان پشتو و دری بود و همچنین انتشار یک سری مطالب تبلیغاتی که مستقیماً برای مخاطبان آسیای مرکزی تولید میشدند. نکته قابل توجه اینکه، متن این محصولات با رسمالخط سریلیک (تاجیک) و لاتین (ازبک) بوده و به همان صورتی است که در هر یک از این کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. این نشان میدهد که این مطالب مستقیماً برای ازبکها و تاجیکها تولید میشوند و نه برای جوامع تاجیک/ ازبک زبان در افغانستان که از دستخط عربی استفاده میکنند.
روایتهای محلیسازی شده
داعش خراسان در تبلیغاتش، خود را به عنوان تنها بستر مناسب برای مبارزۀ نیروهای جهادی آسیای مرکزی با دولتهایشان ترسیم میکند و در همین راستا، غالباً به ماجرای پیوستن شماری از اعضای «جنبش اسلامی ازبکستان» به داعش خراسان و متعاقب آن، حملۀ طالبان به این افراد و خانوادههایشان اشاره میکند. داعش خراسان در پیامهای خود، به انتقاد و تهدید دولتهای تاجیکستان و ازبکستان پرداخته و آنها را متهم به سرکوب اسلام و تبعیت از روسیه، چین و ایالات متحده میکند. این گروه ضمن انتقاد از رابطۀ دوستانه ازبکستان با طالبان، مدعی است که هدف از ارائۀ کمکهای بشردوستانه و همچنین اجرای پروژههایی چون خط آهن فراملی ازبکستان ـ افغانستان ـ پاکستان، گسترش دموکراسی در افغانستان است. در نسخۀ تاجیک زبان مجلۀ «صدای خراسان» (که یک هفته پس از حملۀ 2024 مسکو، بهطور رسمی آغاز به کار کرد)، «امامعلی رحمان» رئیسجمهور تاجیکستان و بهخصوص، شیوه حاکمیتی وی و تبعیت او از روسیه، مورد انتقاد فراوان قرار میگیرد.
این مجله جدید، همنام با یکی از اثرگذارترین نهادهای رسانهای داعش تاجیک است: «رادیو صدای خراسان»، نسخۀ تاجیکی رادیو صدای خراسانِ پشتو زبان. تاکنون، «رادیو صدای خراسان» خروجی رسانهای قابل توجهی داشته است. از 10 می 2021 تا اواسط می 2024، در مجموع 533 برنامه در این رادیو ضبط شده است. هرچند برخی از این برنامهها شامل سرودهای «نشید» (سرودهای بدون آهنگ) و همچنین ترجمۀ اظهارات رهبر و سخنگوی داعش مرکزی است اما بخش عمدۀ مطالب، شامل اظهارات افراد مختلفی است که با روایت داستان زندگی خود، دیگران را ترغیب و تهییج میکنند. در «صدای خراسان»، اعضای داعش خراسان به زبانهای تاجیک، فارسی و روسی و هر از گاهی هم به زبان ازبکی صحبت میکنند.
موضوعهای مطرح شده و افرادی که به زبانهای آسیای مرکزی صحبت میکنند، تنوع زیادی دارند. سخنرانیهای پخش شده توسط «صدای خراسان»، در چندین کانال دیگر نیز پخش میشوند؛ برای مثال، سخنرانی اعضای فقید داعش خراسان، از جمله افراد مرتبط با حملههای کابل و پیشاور، مثل«ابو محمد تاجیکی» و «جلیبیب کابلی» و همچنین بنیانگذاران کانون رسانهای تاجیک زبان داعش خراسان مثل «یوسف تاجیکی». کانالهای تاجیکی همچنین بهطور مرتب، مطالب مربوط به مسئولان عضوگیری سرشناس تاجیک، مثل «ابو عمان نورکی» (تاجالدین نظرف) و «ابو مهاجر» را به اشتراک میگذارند تا بتوانند مردم آسیای مرکزی را به پیوستن به داعش خراسان ترغیب کنند. در یک مقیاس کوچکتر، رادیو Xuroson Ovozi (که نسخۀ ازبک رادیو صدای خراسان است) نیز مصاحبههایی را با اعضای داعش خراسان که از ماوراءالنهر (آسیای مرکزی) به افغانستان هجرت کرده بودند، منتشر کرده است. برای مثال، این رادیو صحبتهای یک شبهنظامی ازبک به نام «جعفر» را پخش کرد که برای پیوستن به داعش خراسان از ازبکستان به افغانستان رفته بود. در این داستان، جعفر مدعی است که از پیروان «عبدا... ظفر» (یک مُبلّغ افراطی ازبک مستقر در ترکیه که منتقد دولت ازبکستان است و رابطه خوبی با ترکیه دارد) بوده است اما از ظفر جدا شده و به داعش خراسان پیوسته است، چون پیام داعش، پیامی واضح و شفاف بوده است. هرچند همۀ اعضای داعش خراسان روایتهای ضد طالبانی مطرح میکنند اما شبهنظامیان آسیای مرکزی غالبا نوعی حس به حاشیه رانده شدن از جامعه خود را دارند و انگیزههای دینی را دلیل پیوستن خود به داعش خراسان میدانند.
پلهای ایدئولوژیک و عدم تحمل مخالفان
یکی از مهمترین پلهای ارتباطی بین برنامههای تبلیغی داعش خراسان در آسیای مرکزی و کانالهای دری ـ فارسی زبان آن، شخصیتهای سلفی هستند. کانالهای داعش خراسان در آسیای مرکزی، بهشکل گستردهای، خطابههای «شیخ مصطفی درویشزاده»، «شیخ عبیدا... متوکل»، «استاد عبدالظاهر داعی»، «شیخ عمر صلاحالدین» و غیره را به اشتراک میگذارند؛ این محتواها مورد استفاده کانالهای دری/ فارسی نیز قرار میگیرند و بدین ترتیب، یک پل ایدئولوژیک بین کشورها و ملتها ایجاد میشود. اما در شرایطی که داعش خراسان از علمای برجستۀ دینی برای افزایش مشروعیت خود بین جوامع قومی ـ زبانی مختلف در آسیای مرکزی، افغانستان و پاکستان استفاده میکند، با همان سرعت نیز مبادرت به حذف و بیاعتبار کردن آن دسته از شخصیتهای دینی میکند که شروع به انتقاد از داعش خراسان میکنند. یکی از برجستهترین عالمانی که چراغ راه نیروهای آسیای مرکزی داعش خراسان به حساب میآمد، یک فرد تاجیک تبار به نام «شیخ ابومحمد مدنی» بود. اما وی اخیرا توسط داعش خراسان محکوم شد (مشابه آن چیزی که برای «شیخ امینا... پیشاوری» عالم بانفوذ سلفی افغانستانی در پیشاور رخ داد) چون فاصلۀ ایدئولوژیک آن با داعش خراسان رو به افزایش بود. پس از آنکه مدنی حمله مسکو را مرتبط با سرویس اطلاعاتی روسیه دانست و هدف گرفتن غیرنظامیان را محکوم کرد، از سوی داعش خراسان تکفیر شد. داعش خراسان از طریق دو جزوه به زبان فارسی (و انتشار نسخه صوتی آن به زبان تاجیکی)، به این اظهارات پاسخ داد و ابومحمد مدنی را مورد انتقاد قرار داد. با توجه به اینکه مدنی در پلتفرمهای متعدد، هزاران دنبال کننده داشته و مخاطبان زیادی در آسیای مرکزی دارد، تصمیم داعش خراسان برای به چالش کشیدن علنی وی نشان میدهد که این گروه عزم جدی برای دور انداختن علمایی دارد که در برنامههای تبلیغاتی و عضوگیری آن، ایجاد اختلال میکنند.
هجرت یا عملیاتهای خارجی
به نظر میرسد ایجاد جذابیت برای شبهنظامیان آسیای مرکزی، یکی از رویکردهای جدی داعش خراسان است؛ موضوعی که میتوان آن را در انتشار زندگینامههای تبلیغی در رسانههای داعش خراسان مشاهده کرد. برای مثال، مجلۀ انگلیسی زبان «صدای خراسان» که توسط «بنیاد العزائم» منتشر میشود، زندگینامۀ دو فرماندۀ داعش خراسان را که از «جنبش اسلامی ازبکستان» جدا شده بودند، منتشر کرد. یکی از این افراد، «اسدا... ارگانچی» است که به عنوان مسئول محتوای رسانهای ازبک زبان داعش خراسان فعالیت داشته و یک ایدئولوژیست برجسته است که سخنرانیهای وی بهطور گسترده به اشتراک گذاشته میشود. نفر دوم، «ابومحمد ازبکی» است که پس از پیوستن به داعش خراسان، به عنوان پزشک در افغانستان فعالیت داشته است. این نوع روایتها و زندگینامهها میتوانند بهشکل یک ابزار عضوگیری و الهامی برای مخاطبان آسیای مرکزی عمل کنند؛ این در حالی است که نسخههای پشتو زبان یا نسخههایی که به سایر زبانهای محلی هستند، مخاطبان افغانستانی و پاکستانی را هدف قرار میدهند و محتوای انگلیسی زبان نیز به دست مخاطبان غربی میرسند.
داعش خراسان برای بسیج حامیان خود، آنها را به انجام حملههای خارجی و همچنین سفر به افغانستان تشویق میکند. برای مثال، در جزوهای که اخیرا به زبان پشتو منتشر شده است، داعش خراسان با اشاره به هدف خود برای سرنگونی دولت تاجیکستان، از مسلمانان تاجیکستان (بهخصوص جوانان و علما) میخواهد که یا به برنامههای داعش خراسان در تاجیکستان ملحق شوند و یا به افغانستان مهاجرت کنند. داعش خراسان در پیام عید خود در سال 2024 که به زبانهای تاجیکی، روسی و ازبکی منتشر شده بود نیز خواهان مهاجرت به افغانستان شده بود. به نظر میرسد که یک سری حسابهای تلگرامی نیز بهطور خاص موظف شدهاند تا برای کاربرانی که به مهاجرت علاقه نشان داده و پتانسیل پیوستن به داعش خراسان را دارند، نحوۀ اقامت در افغانستان را توضیح دهند.
انطباقپذیری تاکتیکهای جنگ چریکی داعش خراسان، برنامههای تبلیغاتی آن و همچنین دعوت به هجرت و تشویق به انجام عملیاتهای خارجی، ظاهراً سنگ بنای راهبرد در حال بازسازی این گروه را تشکیل میدهند؛ راهبردی که همسو با رویکرد جنگی کلی داعش است. تمرکز کردن داعش خراسان روی آسیای مرکزی، بهطور خاص، نشان دهندۀ مسیر پیشبینی شدۀ این گروه برای گسترش حوزۀ نفوذ و عضوگیری خود در داخل مرزهای افغانستان و فراتر از آن است. هدف این رویکرد، افزایش تعداد نیروهای داعش خراسان در مقرهای سنتی این گروه در افغانستان ـ پاکستان و بهطور همزمان، توسعۀ ظرفیتهای فراملی آن است؛ ظرفیتهایی چون تقویت توانایی داعش خراسان در تعقیب اهداف این گروه در منطقه.
حضور نیروهای تاجیکی در عملیاتهای خارجی داعش خراسان
اهداف منطقهای
در برنامۀ داعش خراسان برای بسیج نیروهای آسیای مرکزی، نیروهای تاجیک ظاهراً تبدیل به یگان پیشرو این گروه در عملیاتهای خارجی شدهاند؛ داعش تاجیک سابقۀ انجام حملات در داخل تاجیکستان را در کارنامه خود دارد. برای مثال، جولای 2018، شبهنظامیان تاجیک وابسته به داعش، با حمله به چند دوچرخهسوار غربی در تاجیکستان، سبب مرگ چهار نفر و زخمی شدن چند تن دیگر شدند. این در حالی است که نوامبر 2019 نیز 15 تبعۀ تاجیک وابسته به داعش خراسان، در درگیری با نیروهای امنیتی تاجیکستان در مرز این کشور با ازبکستان کشته شدند؛ گفته میشود که این افراد در راه افغانستان بودهاند. می 2019، در جریان وقوع یک شورش در زندانی در غرب دوشنبه که گفته میشد توسط داعش انجام شده است، 3 زندانبان و 2 زندانی کشته شدند. دسامبر 2023 هم سرویسهای امنیتی قرقیزستان مدعی شدند که دو عضو داعش خراسان که قصد بمبگذاری در شهر «جلالآباد» قرقیزستان را داشتهاند، دستگیر کردهاند. ژانویه 2024 نیز وزارت کشور تاجیکستان مدعی شد که افراد مرتبط با یک گروه افراطی، «حزب دموکراتیک خلق تاجیکستان» را هدف قرار دادند؛ در همین حال، یک منبع در رادیو Ovozi، بهطور خاص به دست داشتن اعضای داعش خراسان در این حمله اشاره کرد.
همان طور که از مثالهای بالا مشخص است، در حالی که شبهنظامیان آسیای مرکزی در حملههای داخل افغانستان حضور دارند، داعش خراسان ظاهرا از حامیان دیاسپورای خود در خارج از کشور میخواهد تا از برنامۀ این گروه برای انجام حملههای فراملی حمایت کنند. پس از حملۀ 3 ژانویه 2024 در کرمان و حملۀ 28 ژانویه در استانبول، دولتهای هر دو کشور اعلام کردند سلولهایی که در این دو حمله دست داشتهاند، با شبکۀ گسترش یافتۀ داعش خراسان در ارتباط بودهاند. به گفته مقامها، مهاجمان در ایران که یکی از آنها یک تبعۀ تاجیک بوده و دو نفر دیگر هم سابقۀ حضور در تاجیکستان و قفقاز شمالی روسیه را داشتهاند، به ترکیه و افغانستان سفر کرده بودند. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش اخیر خود، به وجود یک شبکۀ گستردۀ تاجیک در ترکیه که با داعش خراسان در افغانستان در ارتباط است اشاره کرد و مدعی شد که تاجیکها در حال تأمین مالی و ارائه پشتیبانی لجستیکی بین ترکیه، افغانستان و کشورهای همسایه هستند.
اهداف غربی
علاوه بر این، ارتباط داعش خراسان با تاجیکها، به غرب نیز کشیده شده است؛ بهخصوص به اروپا. طی چند سال گذشته، سرویسهای امنیتی اروپا چندین طرح حمله را که اتباع آسیای مرکزی، بهخصوص تاجیکها، در آنها دست داشتهاند خنثی کردهاند. داعش خراسان قصد دارد با سوء استفاده از تحولات و رویدادهای بینالمللی، جوامع مسلمان را در غرب تحریک کرده و با ارائۀ دستورالعمل به آنها از راه دور، سبب افزایش دشمنی بین جوامع غربی و جمعیت مسلمان آنها شود. برای مثال، پس از ماجرای قرآنسوزی در اروپا، داعش خراسان با انتشار جزوهها و فیلمهای ویدئویی، از مسلمانان خواست تا انتقام این اقدام اهانتآمیز را بگیرند. پس از این ماجرا، شماری از افراد مرتبط با داعش خراسان سعی کردند دست به حملههای انتقامجویانه بزنند؛ 19 مارس 2024، نیروهای امنیتی آلمان اعلام کردند دو مظنون را که قصد داشتند به دستور داعش خراسان به پارلمان سوئد در استهلکم حمله کنند، دستگیر کردند. این طرح حمله که گفته میشد توسط داعش خراسان هدایت میشده است، بیست و یکمین طرح حملۀ خارجی مرتبط با داعش خراسان طی 12 ماه گذشته بوده است.
با خنثی شدن چند طرح حملۀ دیگر در غرب، نقش اتباع آسیای مرکزی و داعش خراسان در تسهیل یا الهامبخشی به این حملهها بیشتر آشکار شد. آوریل 2024 و در یک مورد دیگر در آلمان، مشخص شد هفت نفر از افرادی که جولای سال گذشته به اتهام طرح حملههای تروریستی در آلمان و دیگر کشورهایی اروپایی دستگیر شده بودند نیز با داعش خراسان در ارتباط بودهاند. همچنین در سال 2023 مشخص شد، اتباع تاجیک و ازبکی که ماه دسامبر در جریان یک سری عملیاتها در استرالیا و آلمان دستگیر شده بودند، قصد داشتند در ایام کریسمس و به نیابت از داعش خراسان، در وین و کلن، دست به حمله بزنند. قبل از آن و در سال 2020 نیز چهار شهروند تاجیکی که تحت هدایت اعضای داعش در افغانستان و سوریه قرار داشتند و قصد داشتند به پایگاههای هوایی ایالات متحده در آلمان حمله کنند، دستگیر شده بودند. همچنین پس از حملۀ مسکو، «مکرون» رئیس جمهور فرانسه فاش کرد که سرویسهای اطلاعاتی کشورش چندین طرح حمله مرتبط با داعش خراسان را خنثی کردهاند. طبق گزارشها، سرویس اطلاعاتی فرانسه تحقیقات خود را دربارۀ مظنونان آسیای مرکزی، از جمله اتباع ترکمن، قرقیز و قزاق، افزایش داده است.
این نمونهها نشان دهندۀ توانایی داعش خراسان برای الهامبخشی و یا هماهنگی حملات از راه دور و همچنین جذب نیرو از بین جوامع محروم در آنسوی مرزها بوده و نشانی از روند تغییرهای راهبردی و تاکتیکی این گروه هستند. راهبرد داعش خراسان برای هدف گرفتن جوامع دیاسپورا به منظور انجام حملههای تروریستی در غرب (تاکتیکی که نشأت گرفته از دستورالعمل کلی داعش است)، بهطور خاص پس از حمله 2024 مسکو آشکار شد؛ حملهای که توسط یک تیم از اتباع تاجیکی وابسته به داعش انجام شد. قبل از این حمله، چند مورد هشدار دهنده درباره احتمال وقوع یک حمله توسط داعش خراسان در این کشور وجود داشت: در 9 مارس 2024، کمیتۀ امنیت ملی قزاقستان گزارش داد که در جریان حملۀ نیروهای امنیتی روسیه به یک سلول داعش خراسان در منطقۀ «کالوگا»، دوشهروند قزاق کشته شدهاند؛ اوایل ماه مارس هم دولت ایالات متحده، اطلاعاتی را دربارۀ حملۀ احتمالی داعش به مسکو در اختیار روسیه قرار داد. در واقع، حملۀ اخیر مسکو نقطۀ اوج سالها تبلیغات ضد روسی داعش خراسان بود؛ تبلیغاتی که مولفههای مختلف ایدئولوژی داعش خراسان (از دشمنی با روسیه گرفته تا روایتهای ضد طالبانی و آرمانهای آسیای مرکزی) را با یکدیگر همراه کرده است. تا کنون، اعضای تاجیکی داعش خراسان، به عنوان نیروهای اصلی در عملیاتهای خارجی این گروه ظاهر شدهاند، بهنحوی که شبهنظامیان تاجیکی نه تنها حملههایی را بهصورت محلی و منطقهای انجام میدهند بلکه بازیگران اصلی در جریان حمله به غرب هستند؛ مثل آن چیزی که در حملۀ 2024 مسکو و یا در سایر حملههای خنثی شده در اروپا مشاهده شد.
چالشهای پیشرو برای ارائۀ یک واکنش بینالمللی منسجم
حضور تقریباً یک دههای داعش خراسان در مقرهای سنتیاش در افغانستان و پاکستان، در کنار تعاملهای گسترده و جذابیت بالای این گروه برای مردم آسیای مرکزی و همچنین در اولویت قرار گرفتن حملههای فراملی الهامی یا هماهنگ شده، به عنوان بخشی از راهبرد رشد داعش خراسان، نشان دهندۀ ماهیت چندوجهی و در حال تغییر تهدیدهای این سازمان تروریستیِ تابآور است. به علاوه، حضور داعش خراسان در حملهها یا طرحهای تروریستی بر ضد کشورهای قدرتمندی چون روسیه و ایران و کشورهای اروپایی، میتواند اعضای مختلف و پراکندۀ آن را ذیل یک روایت مشترک با هم متحد کند: روایت مقابله با دشمنان بزرگ و مشترک.
بهرغم کاهش حملههای داعش خراسان در افغانستان، این گروه از عزم و توانایی لازم برای انجام حملههای خبرساز و بیثبات کننده در بسیاری از کشورها برخوردار است. داعش خراسان همچنان تابآور است اما نکته نگرانکنندهتر اینجاست که این گروه یاد گرفته است چگونه راهبرد و تاکتیکهای خود را با پویاییهای در حال تغییر مطابقت داده و از درگیریها و نارضایتیهای محلی، منطقهای و جهانی به نفع خود بهرهبرداری کند.
افزایش نفوذ منطقهای و همچنین عملیاتهای خارجی موفق داعش خراسان، پیامدهای گسترده و پیچیدهای در پی خواهد داشت. در سطح منطقهای، حملههای مرتبط با داعش خراسان در افغانستان، پاکستان، ایران، روسیه و نقاط دیگر، نشان دهندۀ پتانسیلهای این گروه برای ایجاد بیثباتی بیشتر در منطقه، تشدید تنشهای موجود و تحریک اقدامهای مقابلهای از سوی کشورهای هدف گرفته شده است. همچنین با توجه به توافق صلح ایالات متحده با طالبان، حملههای داعش خراسان بر ضد شرکا و متحدان آمریکا، بهخصوص آنهایی که از افغانستان نشأت میگیرند، نیز این پتانسیل را دارند که نفوذ ایالات متحده را کم کرده و به وجهۀ آن آسیب بزنند. توانایی داعش خراسان برای جذب نیرو از بین کشورهای مختلف و انجام عملیات در این کشورها، با حضور پر رنگ اتباع آسیای مرکزی، نشان دهندۀ ماهیت فراملی این تهدید بوده و نگرانیها را دربارۀ پتانسیل این گروه برای انجام حملههای الهامی یا هماهنگ شده در کشورهای غربی (چیزی که رئیس اف.بی.آی نیز اخیرا دربارۀ آن هشدار داده است) افزایش میدهد. این وضعیت نشان میدهد که جامعۀ بینالمللی باید برای مقابله با تهدیدهای در حال تغییر داعش خراسان، هر چه سریعتر دست به یک اقدام جامع، هماهنگ و راهبردی بزند.
ارائۀ یک پاسخ مناسب به داعش خراسان مستلزم اتخاذ یک رویکرد منطقهای منسجم، براساس تبادل اطلاعاتی، هدف گرفتن کادر رهبری این گروه و همچنین انجام اقدامهایی در حوزۀ امنیت انسانی است. اما برای به وجود آوردن یک همکاری بین دولتی مستحکم، باید به چالشهای متعددی غلبه کرد. اول اینکه، تمرکز روی رقابت قدرتهای بزرگ و رقابتهای بین دولتی، به قیمت تضعیف برنامههای ضدتروریستی در منطقه، میتواند مانع از اتخاذ یک رویکرد منسجم و هماهنگ شود؛ وضعیتی که داعش خراسان در برنامههای تبلیغاتی خود بهراحتی از آن سوء استفاده خواهد کرد. دوم اینکه، رویکردهای ضد تروریستی «از راه دور» که متکی به حملههای هوایی و انجام عملیاتهای ویژه از خارج از منطقه میباشند، مستلزم داشتن شرکای قابل اعتماد در منطقه است. سوم اینکه، دولتهای منطقه باید دربارۀ توانایی طالبان برای مهار داعش خراسان در بلند مدت منطقیتر باشند و بدانند که کسب هر نوع دستاورد پایدار، مستلزم همکاری شرکای منطقهای است، بهنحوی که بتوان ضمن مختل کردن عملیاتهای داعش خراسان و ردیابی جریانهای مالی آن، از وقوع حملههای بیشتر در آیندۀ جلوگیری کرد. نکته آخر اینکه، نباید بدون در نظر گرفتن بسترهای مناسب برای رشد گروههایی چون داعش خراسان، صرفاً به یک سری رویکردهای تهاجمی بسنده کرد و یا این رویکردها را به عنوان یک راهبرد امنیتی بلند مدت در دستور کار قرار داد. در نهایت باید گفت که موفقیت هر نوع پاسخ بینالمللی به تهدید داعش خراسان، منوط به توانایی آن در مقابله با نارضایتیهای سیاسی و اجتماعی ـ اقتصادی است که زمینهساز افزایش خشونت و افراطیگری میشوند؛ تحقق این هدف نیز مستلزم داشتن یک تعهد بلند مدت برای تعامل با جوامع محلی و توانمندسازی بازیگران مدنی است تا بتوان نوعی تابآوری را در سطح مردم عادی ایجاد کرد.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»