برای قزاقستان و آسیای مرکزی به طور کلی، دیدارهای سطح بالا با رهبران کشورهای قدرتمند تقریباً به یک امر عادی تبدیل شده است. در ماههای اخیر، تقویم رویدادهای دیپلماتیک این کشورها، تقریباً هیچ فضایی برای نفس کشیدن نداشته است.
آسیای مرکزی و رقابت قدرتها
آسیای مرکزی در کانون توجه جهانی؛ موج جدید تحرکات دیپلماتیک
رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی , 22 آذر 1402 ساعت 12:56
مترجم : وجیهه خسروجردی؛ موسسه مطالعات راهبردی شرق
برای قزاقستان و آسیای مرکزی به طور کلی، دیدارهای سطح بالا با رهبران کشورهای قدرتمند تقریباً به یک امر عادی تبدیل شده است. در ماههای اخیر، تقویم رویدادهای دیپلماتیک این کشورها، تقریباً هیچ فضایی برای نفس کشیدن نداشته است.
مطالعات شرق/
"ولادیمیر پوتین"، رئیس جمهور روسیه ماه گذشته (نهم نوامبر) طی یک سفر رسمی به قزاقستان رفت که در آنجا مورد استقبال همتای خود، "قاسم ژومارت توکایف" قرار گرفت. استقبالی که میتوان گفت با تشریفات کامل برگزار شد و شکوه و عظمتی را که شایسته یک متحد استراتژیک است به او نشان داد. اما تغییرات محسوسی در وزن سیاسی دو طرف وجود داشت که نادیده گرفتن آن دشوار بود.
برای پوتین، سفر 9 نوامبر به "آستانه" یکی از سه سفر خارجی وی، از زمان صدور حکم بازداشت توسط دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) در رابطه با جنایات جنگیِ ادعایی در اوکراین بود.
در مقابل، برای قزاقستان و آسیای مرکزی به طور کلی، دیدارهای سطح بالا با رهبران کشورهای قدرتمند تقریباً به یک امر عادی تبدیل شده است. در ماههای اخیر، تقویم رویدادهای دیپلماتیک این کشورها، تقریباً هیچ فضایی برای نفس کشیدن نداشته است.
همزمان با گفتگوهای روسای جمهور روسیه و قزاقستان، ازبکستانِ همسایه، میزبان نشست سران سازمان همکاری اقتصادی (ECO) بود که در آن میهمانان برجستهای از جمله "رجب طیب اردوغان"، رئیس جمهور ترکیه و "ابراهیم رئیسی"، رئیس جمهور ایران و "علیخان اسماعیلاف"، نخست وزیر قزاقستان به نمایندگی از رئیسجمهور این کشور حضور داشتند.
"سرجیو ماتارلا"، رئیس جمهور ایتالیا نیز در همین روز در "تاشکند" پایتخت ازبکستان، برای گفتگو با "شوکت میرضیایف"، رئیسجمهور و دیگر مقامهای ارشد این کشور حضور داشت.
از سوی دیگر، در 3 نوامبر، آستانه میزبان نشست سران "سازمان کشورهای ترک" بود که مانند "اکو"، سازمانی است که روسیه و چین در آن حضور ندارند.
در نهایت روزهای اول و دوم نوامبر، توکایف و میرضیایف از "امانوئل مکرون"، رئیسجمهور فرانسه در کشورهای خود استقبال کردند که شاید پر سر و صداترین دیدار دیپلماتیک فصل بود.
اما با وجود اینکه اکتبر، ماهِ کم رویدادی در زمینه دیدارهای دیپلماتیک سران آسیای مرکزی بود، ماهِ سپتامبر از این نظر بسیار شلوغ بود. پنج رهبر ملی این منطقه با "جو بایدن"، رئیس جمهور ایالات متحده در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک گفتگو کردند و پس از آن، همه آنها برای دیدار با "اولاف شولتز" صدراعظم آلمان به برلین رفتند.
البته برخی از این رویدادها، از مدتها پیش برنامهریزی شده بودند. اما اینکه نزدیک به دو سال پس از آغاز جنگ روسیه در اوکراین، آسیای مرکزی شاهد سطحی از توجه و علاقه دیپلماتیک بینالمللی است که حداقل از سالهای اول تهاجم ایالات متحده به افغانستان و شاید حتی سالهای اول استقلال این پنج کشور یعنی حدود 30 سال پیش، وجود نداشته است، غیرقابل انکار به نظر میرسد و این سوال مهم را مطرح میکند که آیا این علاقۀ بیشتر از گذشته، دوام خواهد آورد یا خیر.
"دیوید کانکارینی"، پژوهشگر متمرکز بر مسائل آسیای مرکزی (ایتالیایی)، افزایش ناگهانی در تماسهای بینالمللی با کشورهای آسیای مرکزی را به یک «حباب» تشبیه میکند. در عین حال وی اذعان دارد که آسیای مرکزی «پتانسیل زیادی دارد»، که ترجیحها و تمایلات میرضیایف و توکایف برای اتخاذ سیاست خارجی متنوع و چند وجهی، از جمله عوامل توانمندکننده این کشورهاست.
کانکارینی در ادامه میافزاید: هرچند برخی از این بازدیدها بیشتر "سمبولیک" به نظر میرسد، اما هر کدام از سران کشورهای بزرگ که به منطقه میآیند با امضای توافقنامههای اقتصادی و سیاسیِ با اهمیتی منطقه را ترک میکنند.
منطقهای با "منافع زیاد برای همه"؟
بسیاری از رسانههای خارجی، سفر روزهای اول و دوم نوامبرِ مکرون را به منطقه با عناوین جذابی از جمله رقابت ژئوپلیتیک فزاینده در آسیای مرکزی در پسزمینه "بازی بزرگ" جدید و همچنین قدم گذاشتن پاریس به "حیاط خلوت" روسیه و چین توصیف کردند که البته این نوع قالببندی در داخل منطقه کمتر مورد استقبال قرار گرفت بهطوریکه "رومان واسیلینکو"، معاون وزیر امور خارجه قزاقستان، در جریان حضور در کنفرانس سیاست جهانی در "ابوظبی" در تاریخ 5 نوامبر، با نگاه خوشبینانهای، وجود "منافع عالی برای همه" را به عنوان دلیل اصلی افزایش تعاملات بینالمللی کشورهای منطقه اعلام کرد.
اما مکرون، بهوضوح قزاقستان را به دلیل «امتناع از دستنشاندگی قدرتها» ستایش کرد - اشاره به بیطرفی آستانه در مورد اوکراین در مواجهه با فشار آشکار مسکو- که نشانه آشکاری از اهداف رقابتی وی بود.
در جریان این سفر، شرکتهای قزاقستانی و فرانسوی توافقنامههایی به ارزش 1.4 میلیارد دلار در زمینههای مختلفی از جمله حمل و نقل، مهندسی، کشاورزی، صنعتی و مراقبتهای بهداشتی، امضا کردند. البته بدون احتساب قرارداد اخیر ساخت یک مزرعه بادی (نیروگاهی متشکل از چندین توربین بادی) با ارزش نزدیک به 2 میلیارد دلاری که شرکت "توتال انرژی" فرانسه در جنوب قزاقستان خواهد ساخت.
در ازبکستان نیز تمرکز پاریس بر تعمیق و گسترش همکاریهای اقتصادی بود. پس از پایان سفر مکرون، "بوریس اسلاماف" وزیر معدن و زمینشناسی ازبکستان، اعلام کرد که بر اساس یک قرارداد راهبردی امضا شده شرکت فرانسوی "اورانو" در حال انجام کار اکتشاف زمینشناسی در دو منطقه "ناوی" است و تا ۵۰۰ میلیون دلار در زمینه استخراج اورانیوم در ازبکستان سرمایهگذاری خواهد کرد. دو طرف همچنین در خصوص سرمایهگذاری در شبکهای از مراکز لجستیکی برای کمک به افزایش صادرات محصولات کشاورزی توافق کردند.
شاید مهمترین تصویر این سفر، برخورد گرم و در آغوش کشیدن و دستدادن مکرون و میرضیایف قبل از پیادهروی شبانه در اطراف شهر سمرقند بود. هرچند چنین تصاویری در بخشهای ازبکی اینستاگرام به طور گسترده منتشر شدند ولی در مسکو محبوبیت چندانی نداشتند.
همانطور که "سرگئی لاوروف"، وزیر امور خارجه روسیه در مصاحبه ای که در 12 نوامبر منتشر شد، ادعا کرد که اتحادیه اروپا در تلاش است - هرچند این تلاش شکست خورده است - تا مسکو را از آسیای مرکزی بیرون کند، جایی که به گفته او «از لحاظ تاریخی حوزه نفوذ روسیه است».
هفته گذشته نیز دفتر ریاستجمهوری قرقیزستان "سادیر جباروف" اعلام کرد که رئیس جمهور فرانسه به دعوت جباروف پاسخ مثبت داده است و احتمالا مکرون به زودی به سومین کشور آسیای مرکزی یعنی قرقیزستان، بیاید.
اما سفر دیگری که در مرکز توجه منطقه قرار گرفت، سفر پوتین به قزاقستان بود که پس از سفر مکرون انجام میگرفت.
"داسیم ساتپایف"، تحلیلگر سیاسی قزاقستانی، نیز در بحثی در یک برنامه تحلیلی در یوتیوب گفت که این سفر «برای پوتین نسبت به توکایف ضرورت بیشتری داشت» و در هنگام ملاقات این دو رئیسجمهور نیز، با وجود استقبال گرم، همچنان نشانههایی از تنشهایی که از آغاز جنگ روسیه در اوکراین روابط دو کشور را به هم ریخته است، وجود داشت.
وی افزود: یکی از این نشانهها، منظره مقامهای روسی بود که در حال تقلا برای گذاشتن هدفونهای خود بودند، زمانی که توکایف تصمیم گرفت چند جمله را به زبان دولتی قزاقستان _قزاقی_ بگوید و بعد صحبتهایش را به زبان روسی روان ادامه داد. یکی دیگر از این نشانهها، تحریف و تلفظ اشتباه نام کامل توکایف توسط پوتین در هنگام کنفرانس مطبوعاتی مشترک آنها بود-- اشتباهی که او آنقدر تکرار کرده است که اکنون بسیاری تصور میکنند که این یک اشتباه عمدی است.
ساتپایف با استناد به "رشد هندسی"(رشد تصاعدی) تعداد شرکتهای روسی و شرکتهای مشترک قزاقستانی-روسی که در سالهای اخیر در قزاقستان ثبت شدهاند و همچنین روابط تجاری اخیر الیگارشیهای قزاق با شهروندان روسیه، افزود: با وجود آسیبپذیری اقتصاد روسیه، خیلی زود است که بگوییم نفوذ روسیه در قزاقستان در حال کاهش است. علاوه بر این، تجارت بین قزاقستان و روسیه "در چهارچوب واردات خاکستری" رونق گرفته است (اشاره به طرحهای موجود برای دور زدن تحریمهای اعمال شده توسط کشورهای غربی علیه روسیه).
در نهایت، سفر پوتین هیچ توافق بزرگی در پی نداشت، تنها یادداشت تفاهم بین وزارتخانههای انرژی دو کشور در مورد سرمایهگذاری روسیه برای ساخت سه نیروگاه حرارتی در شهرهای "کوکشتاو"، "اوسکمن" و "سمی" قزاقستان به امضا رسید.
"مائولن آشیمبایف"، رئیس سنای قزاقستان، در 10 سپتامبر، در پاسخ به سؤال خبرنگاران در مورد اینکه آیا این قراردادها ممکن است برای راضی نگه داشتن روسیه باشد، به خصوص با توجه به اینکه به نظر میرسد شانس مسکو برای ساخت نیروگاه هستهای آینده در قزاقستان تا حدودی کاهش یافته است، یادآور شد که تکلیف ساخت نیروگاه اتمی در کشور توسط یک همهپرسی عمومی مشخص خواهد شد و "به هیچ وجه" به توافقهای مربوط به این نیروگاهها مرتبط نیست.
اما در هر صورت، با توجه به اینکه مقامهای قزاقستان قاطعانه از طرح انرژی هستهای حمایت میکنند، به نظر میرسد این پروژه به احتمال زیاد ادامه پیدا کند. و میتوان گفت که واگذاری ساخت این نیروگاهها به روسیه در واقع به معنای یک اقدام موازنهای ژئوپلیتیک دیگر برای قزاقستان است، زیرا آستانه خواهان راضی نگه داشتن مسکو است که غول هستهای دولتی آن، یعنی "روس اتم"، قبل از جنگ و تحریمها به دنبال به دست گرفتن این پروژه (ساخت نیروگاه هستهای در قزاقستان) بود.
بازی ضعیف روسیه در زمینه سرمایهگذاری خارجی برای کشورهای کوچکتر آسیای مرکزی نیز آشکار شده است.
"امامعلی رحمان"، رئیسجمهور تاجیکستان سال گذشته در یک نشست منطقهای، در یک نطق غَرّا از پوتین خواست که در کشورش سرمایهگذاری بیشتری کند و همینطور نسبت به اینکه مسکو تنها یک نماینده در سطح معاون وزیر را به نمایشگاه تجاری در "دوشنبه" فرستاده بود، انتقاد کرد.
رحمان پیش از عزیمت به اجلاس اخیر اکو در تاشکند، با "ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور ایران دیدار و گفتگو کرد که در نتیجه این گفتگوها، توافقنامه تاریخیِ سفرِ بدون روادید، برای شهروندان دو کشور و همچنین توافقهایی در زمینههای تجارت، حمل و نقل و فرهنگ بین دو کشور، به امضا رسید.
علیرغم رابطه پر نوسان(گاهی خوب و گاهی بد) با تهران، مقامهای تاجیک اکنون از ایران میخواهند که در زمینه صادرات نفت خام به تاجیکستان برای کمک به سوخترسانی به پالایشگاههای غیرفعال این کشور وارد عمل شود - اقدامی که میتواند منافع دیرینه مسکو را در بازار انرژی منطقه، تضعیف کند.
به گفته "جنیفر بریک مورتازاشویلی"، مدیر مرکز "حکمرانی و بازار" در دانشگاه "پیتسبورگ" (واقع در ایالت پنسیلوانیا آمریکا)، اینها همه بخشهایی از تصویر پیچیدهای هستند که در آن، مسکو "موقعیت استراتژیک برجستۀ" خود را در آسیای مرکزی حفظ کرده است، اما اهرم و قدرت نفوذ خود را در این منطقه از دست داده است.
وی میافزاید: «از یک سو، سایر قدرتها ضعف روسیه و همچنین اهمیت ژئواستراتژیک آسیای مرکزی را درک کردهاند و از سوی دیگر، افزایش علاقه به منطقه این فرصت را در اختیار کشورهای این منطقه قرار میهد تا سیاستهای خارجی چندجانبهای را که مدتها در آرزوی آن بودند، تحقق بخشند».
به باور این کارشناس، در حالی که پیشبینی میشود برداشتن "گامهای بزرگ در زمینه دیپلماسی در آینده نزدیک ادامه خواهد یافت"، اما ممکن است این پنجره برای همیشه باز نباشد و علاقه سایر کشورهای جهان به این منطقه، به مرور زمان کاهش یابد.
انتهای مطلب/
کد مطلب: 3631