کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

رویکرد عمل‌گرایانه روسیه در افغانستان پسا 2021

رویکرد عمل‌گرایانه روسیه در افغانستان پسا 2021

orfonline , 25 آذر 1402 ساعت 10:33

مترجم : زهرا خادمی راد

بازگشت طالبان به قدرت، فرصت‌ها و چالش‌هایی را برای قدرت‌های درگیر در منطقه ایجاد کرده است. هر چند خروج آمریکا از افغانستان، به مسکو فرصت داد تا حوزه نفوذ خود را گسترش دهد اما خطرات ناشی از فقدان پوشش امنیتی ایالات متحده در منطقه، نگرانی‌های پنهانی را نیز به همراه داشته است. روسیه برای مقابله با پیامدهای این پدیده، یک رویکرد دوگانه را در پیش گرفته است؛ از یک سو، همچنان به تعامل گزینشی با طالبان ادامه داده و و از سوی دیگر، در تلاش برای ارتقای راهبردهای بازدارندگی خود است تا اگر نزدیکی‌اش به طالبان نتیجه عکس داد از آن استفاده کند. این دوگانگی، فضایی را برای مانور روسیه در حوزه سیاست خارجی فراهم ساخته است.


مطالعات شرق/

پس از خروج آمریکا و متحدانش از افغانستان در سال 2021، تحلیلگران انتظار داشتند که روسیه خلأ دوران پسا خروج را پر کند. خود روس‌ها تمایل دارند تا ضمن برقراری روابط دیپلماتیک کامل با رژیم طالبان، از کشورهای غربی بخواهند تا در برابر اقدام‌های خود پاسخگو بوده و به تعهدهای خود در قبال ملت افغانستان عمل کنند. در واقع، تمایل روسیه برای کسب هژمونی امنیتی و منطقه‌ای، این کشور را وامی‌دارد تا ضمن داشتن تعامل گزینشی با طالبان، آماده مقابله با هر نوع رویداد ناخواسته نیز باشد. مسکو همچنین درباره روندهای مربوط به تروریسم و قاچاق مواد مخدر، مذاکراتی با هند انجام می‌دهد. با این حال، همکاری بلندمدت این دو کشور ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار بگیرد، از جمله اختلاف نظرهای آنها درباره نوع تعامل با طالبان؛ فشار جنگ اوکراین بر مسکو؛ و رابطه دهلی نو با واشنگتن.

نگاه مسکو به خروج آمریکا
حضور نظامی دو دهه‌ای ایالات متحده در افغانستان، هرگز ایده‌آل مسکو نبوده است. مسکو همواره از اقدام‌های آمریکا برای مداخله در امور داخلی دیگر کشورها، به نام دموکراسی، انتقاد می‌کرد و معتقد بود که تحمیل «شکل‌های غیرطبیعی حاکمیتی و زندگی اجتماعی» به دیگران، اقدامی غیرسازنده است.
زمانی که دولت جمهوری افغانستان سقوط کرد، «خبرگزاری روسیه» (RIA) ادعا کرد که «اشرف غنی» رئیس جمهور وقت افغانستان، با یک بالگرد مملو از پول نقد از کشور فرار کرده است. به گفته سخنگوی سفارت روسیه، این تصویر نشان دهنده «از هم پاشیدگی» دولت جمهوری بوده و به نوعی مؤیّد موضع غیردوستانه مسکو در قبال دولت وقت افغانستان بود. هر چند این ادعاها یک سال بعد رد شد اما مسکو از دستاوردهای طالبان در برخی مناطق شمالی حمایت کرد و «ضمیر کابلوف» نماینده ویژه در امور افغانستان، پیشرفت‌های این گروه را به نفع امنیت جمهوری‌های آسیای مرکزی دانست.

حضور نظامی ایالات متحده، یک پوشش امنیتی برای روسیه فراهم کرد تا این کشور بتواند نفوذ خود را در سایر مناطق گسترش دهد. در دهه اول حضور آمریکا در افغانستان، مسکو از طرح‌های ضد تروریستی ایالات متحده حمایت می‌کرد. پوتین معتقد بود که «جنگ با ترور»، پیامد اجتناب ناپذیر افزایش ترور در منطقه است. بین سال‌های 2008 تا 2015، روسیه به برنامه‌های ضد تروریستی و مبارزه با مواد مخدر کمک کرد، تبادل اطلاعاتی انجام داد، به نیروهای ویژه افغانستانی که درگیر این فعالیت‌ها بودند کمک نظامی ارائه کرد و برای تسهیل روند انتقال تدارکات و تجهیزات از طریق خاک خود، به «شبکه توزیع شمال» پیوست. علاوه بر این، مقام‌های ارشد روسیه ابراز امیدواری کردند که تا زمان برقراری یک ثبات نسبی در افغانستان، نیروهای غربی از این کشور خارج نشوند.

تصمیم دولت اوباما برای کاهش تعداد سربازان غربی در افغانستان در سال 2014 نیز باعث نگرانی روسیه شده بود. مانع ایجاد شده توسط ایالات متحده، فضای موجود برای تحرک گروه‌های تروریستی را محدود کرده و فشار را از روی مرزها برداشته بود. این وضعیت همچنین روسیه را از حضور نظامی در این کشور معاف کرده بود. روسیه از یک سو، از بسته شدن سیستم ترانزیت ماناس ایالات متحده در قرقیزستان در سال 2015 (که دروازه ورود واشنگتن به افغانستان بود) خوشحال بود و از سوی دیگر، وزیر خارجه روسیه از جامعه جهانی و ناتو می‌خواست تا افغانستان را رها نکنند.
حالا روسیه همچنان به تعامل خود با طالبان ادامه می‌دهد و در عین حال، از کشورهای غربی می‌خواهد تا در برابر بحران انسانی و بی‌ثباتی به وجود آمده در افغانستان پاسخگو باشند.

منافع مسکو در افغانستان
سیاست روسیه در افغانستان را می‌توان با موقعیت ژئواستراتژیک افغانستان مرتبط دانست. مسکو نگران پیامدهای امنیتی ناشی از امور داخلی افغانستان بوده و این مسئله را از دریچه «کل منطقه» نگاه می‌کند. مسکو خود را تضمین کننده امنیت و ثبات کشورهای آسیای مرکزی می‌داند. مسکو همچنین این کشورها را به عنوان حوزه تحت نفوذ خود می‌نگرد و در عین حال، آنها را یک خط مقدم دفاعی و نیز بخش مهمی از قدرت منطقه‌ای خود به حساب می‌آورد.
خیزش طالبان در همسایگی مسکو، باعث شده است تا روسیه نگران تهدیدهای افراط‌گرایی و تروریستی گروه‌های رادیکال و همچنین نفوذ این تهدیدها به کشورهای آسیای مرکزی و خود روسیه شود. این نگرانی‌ها، به خاطر سابقه همکاری‌ طالبان با شبه نظامیان چچنی و آسیب‌پذیری جوانان آسیای مرکزی در برابر تبلیغات افراطی‌گری بوده و این در حالی است که خاطره تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه امن تروریست‌ها هنوز از ذهن‌ها پاک نشده است. پس از سقوط دولت «نجیب الله» و آغاز جنگ داخلی در تاجیکستان، امنیت این منطقه به مخاطره افتاد، به نحوی که در اواسط دهه 1990 شاهد هجوم سریع مجاهدین و نیروهای رادیکال محلی بودیم.

فوریه 2003، روسیه طالبان را به خاطر رابطه با رهبران چچنی و القاعده و تلاش برای بی‌ثبات کردن جمهوری‌های شوروی سابق، در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار داد. در همین حال، مرز متخلخل بین روسیه و کشورهای آسیای مرکزی نیز نگرانی‌هایی را درباره افزایش قاچاق مواد مخدر و نفوذ تروریست‌ها به وجود آورد و باعث شد تا مسکو برای مقابله با این پدیده‌ها، به همکاری با آمریکا روی بیاورد.
علاوه بر این، ظهور گروه «داعش خراسان» نیز سیاست خارجی همه گروه‌هایی را که متأثر از تحولات افغانستان بودند تحت تأثیر قرار داد. در سال 2015، داعش خراسان در 25 ولایت از 34 ولایت افغانستان حضور داشت. هر چند روسیه در ابتدا، گسترش فعالیت داعش را عامل خوبی برای منحرف کردن توجه آمریکا از مسئله اوکراین می‌دانست اما با قدرت گرفتن شاخه منطقه‌ای داعش، یعنی داعش خراسان، نگرانی‌های مسکو افزایش پیدا کرد. از زمان بازگشت طالبان، کشورهای آسیای مرکزی (بخصوص تاجیکستان و ازبکستان) هدف حمله گروه‌های شبه نظامی مستقر در افغانستان، مثل «جنبش اسلامی ازبکستان» و طالبان تاجیک، قرار گرفتند. داعش خراسان هم دولت‌هایی را که با این گروه مخالفت کرده بودند تهدید به سرنگونی کرد و تهدید کرد پروژه‌های ریلی که کشورهای آسیای مرکزی را به یکدیگر متصل می‌کنند هدف قرار خواهد داد. آوریل 2023، نیروهای امنیتی تاجیکستان، دو فرد مظنون به همکاری با طالبان تاجیک را با شلیک گلوله هدف قرار دادند. این افراد از مرز مشترک این کشور با افغانستان وارد تاجیکستان شده بودند.

نگرانی‌های موجود درباره داعش خراسان (که یک «تهدید راهبردی» برای منافع روسیه دانسته شده است) و همچنین نگرانی از کشیده شدن تحرکات سایر گروه‌های شبه نظامی به داخل کشورهای آسیای مرکزی، نقش محوری در تدوین راهبرد روسیه برای برقراری ارتباط با طالبان داشته است. این تعاملات، عمدتا در حوزه تبادل اطلاعاتی و همچنین انجام اقدام‌های احتیاطی لازم در صورت به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان بوده است. بنابراین، روسیه دو انگیزه داشته است: تهدید فوری داعش خراسان و امکان گسترش جای پای طالبان در کشور.
از نظر طالبان، همکاری با روسیه ابزاری است برای کسب مشروعیت سیاسی و پیدا کردن دست برتر در برابر داعش خراسان. گزارش‌هایی وجود داشته است مبنی بر اینکه طالبان براساس اطلاعات دریافتی از روسیه، یک نیروی ویژه 1000 نفری مجهز را برای مقابله با داعش خراسان ایجاد کرد. در همین حال، منافع روسیه در مهار رشد داعش خراسان، همسو با منافع ایالات متحده بود. وارد شدن نام گروه داعش خراسان به فهرست تحریم‌های سازمان ملل نیز نشانه‌ای از «همکاری موثر» روسیه با آمریکا بود.

واکنش مسکو به بازگشت طالبان
از زمان حمله شوروی به افغانستان در سال 1979 تا اوایل دهه اول 2010، سیاست روسیه در افغانستان عمدتا مبتنی بر حضور آمریکا در این کشور بود. شکست مذاکرات بین‌الافغانی و به دنبال آن، خیزش طالبان در کابل در سال 2021، موجب غافلگیری روسیه نشد. جولای همان سال، یک هیئت به نمایندگی از طالبان به روسیه رفته بود تا ضمن اعلام مواضع رهبران این گروه، امنیت دفتر دیپلماتیک روسیه و همچنین امنیت مرز شمالی افغانستان با آسیای مرکزی را تضمین کند. زمانی که گزارش‌های مربوط به کنترل مناطق شمالی افغانستان به دست طالبان منتشر شد، «ضمیر کابلوف» نماینده روسیه در امور افغانستان، توضیح داد که این رویداد چه امتیازهای امنیتی‌ای برای تاجیکستان و ازبکستان در پی خواهد داشت. به گفته روس‌ها، طالبان در تلاش بود تا با گروه‌های افراطی مستقر در شمال که عمدتا روی کشورهای آسیای مرکزی تمرکز داشتند مقابله کند. دو ماه بعد، سفارت روسیه (یکی از معدود سفارتخانه‌هایی که همچنان به فعالیت خود در امارت جدید ادامه داده بود) هدف حمله داعش خراسان قرار گرفت. این اقدام سبب افزایش نگرانی‌ها درباره تهدیدهای تروریستی داعش خراسان در حکومت طالبان شد. خوشحالی و خوش‌بینی اولیه مسکو، در نهایت جای خود را به ترس و نگرانی داد؛ نگرانی بابت تأثیر احتمالی تروریسم بر امنیت مسکو.

در هفته‌های ابتدایی حکومت طالبان، مسکو نگاه مثبتی به وضعیت جدید داشت؛ نماینده ویژه روسیه، این تغییر را یک تحول مثبت ارزیابی کرد و سفیر روسیه در افغانستان نیز اعلام کرد که طالبان در حال محافظت از سفارتخانه این کشور است. اما تقریبا همزمان با این وضعیت، رئیس جمهور روسیه، در موضوع حمله مرزی، به حمایت از تاجیکستان پرداخت. به تدریج که وضعیت امنیتی افغانستان شروع به بدتر شدن کرد، روسیه نیز وارد عمل شد و در نهایت، چهار هواپیمای نظامی را برای تخلیه 500 نفر از این کشور اعزام کرد.

سپتامبر 2021، امارت اسلامی فهرست کابینه خود را اعلام کرد؛ کابینه‌ای عمدتا پشتون که همگی مرد بودند. هر چند روسیه نیز جزو پنج کشوری بود که به مراسم تحلیف دعوت شده بود اما انتظار روس‌ها درباره اینکه متحدانش بتوانند در نهایت وارد دولت ائتلافی آینده شوند، بر باد رفت. مدت کوتاهی نیز مذاکراتی بین «حامد کرزی» رئیس جمهور سابق افغانستان و «عبدالله عبدالله» انجام شد اما این مذاکرات در نهایت متوقف شد. طالبان برای همکاری با کشورهای منطقه، رویکرد «بده- بستان» را در پیش گرفت؛ یعنی، این گروه در صورتی به نگرانی‌ها و انتظارهای سایر کشورها پاسخ می‌دهد که این کشورها نیز طالبان را به رسمیت بشناسند. لذا مسکو ناچار شد تا رویکرد خود را تنوع ببخشد.

از آگوست 2021، مسکو برای نمایش قدرت خود و همچنین آمادگی یافتن برای مقابله با تمردهای احتمالی طالبان از خواسته‌های خود، شروع به انجام تمرین‌های نظامی با کشورهای آسیای مرکزی کرد. هدف از این «اقدام‌های بازدارنده آشکار»، افزایش قابلیت همکاری بین روسیه و شرکای آن در منطقه و آزمودن توانایی روسیه برای اعزام برخی عناصر به افغانستان بود. وزارت دفاع، سه پاسخ را در نظر گرفته بود: تقویت قدرت نظامی روسیه، ارائه کمک به شرکایش در آسیای مرکزی و انجام تمرین‌های نظامی بیشتر. پایگاه 201 تاجیکستان، سلاح‌های سبک و جدید و همچنین سایر تجهیزات ارتقاء یافته دریافت کرد. مسکو در سال 2021، کمک‌های خود را به تاجیکستان، قزاقستان و ازبکستان نیز افزایش داد و تمرین‌های نظامی مشترکی با تاجیکستان و ازبکستان انجام داد. علاوه بر این، تمرین‌های نظامی مشترکی هم با پکن و در نزدیکی استان سین‌کیانگ چین انجام شد. کاهش اعتماد مسکو به توانایی طالبان برای مهار داعش خراسان، بیش از پیش زمینه‌ساز انجام این تمرین‌های نظامی شده است؛ چنان که، طی چند ماه گذشته، شاهد نفوذ شبه نظامیان تاجیک و همچنین انتقال بیش از 70000 نفر از شبه‌ نظامیان «تحریک طالبان پاکستان» به ولایات شمالی افغانستان بوده‌ایم.

جدا از تهدیدهای تروریستی، مسکو مجبور شد با سایر پیامدهای منفی خروج نیز مقابله کند. به گفته یک مقام اطلاعاتی روس در اوایل اکتبر 2021، روسیه به حدود 7 میلیون پناهجوی افغانستانی پناه داده است. این سیل جریان مهاجران که یا به طور مستقیم و یا از طریق کشورهای آسیای مرکزی وارد روسیه شدند، نگرانی‌ها را درباره احتمال نفوذ تروریست‌ها به خاک روسیه در پوشش پناهجویان افزایش داد. اشاعه سلاح‌های غیر اتمی و احتمال قاچاق سلاح و مهمات به جای مانده از نیروهای آمریکایی نیز یک عامل دیگر نگرانی بود.

علاوه بر این، هر چند طالبان در مقابله با تولید تریاک نسبتاً موفق بوده است اما این اقدام منجر به افزایش قاچاق مواد مخدر صنعتی شده، به نحوی که میزان کشف و ضبط مواد مخدر در کشورهای آسیای مرکزی افزایش یافته است. طبق گزارش دفتر مبارزه با جرایم و مواد مخدر سازمان ملل، افغانستان سریع‌ترین رشد را در تولید مت آمفتامین دارد و سطح تولید آن به اندازه‌ای است که می‌تواند بازار مواد مخدر صنعتی را اشباع کند. این نگرانی هم وجود داشت که جنگ اوکراین موجب افزایش تولید و قاچاق مواد مخدر صنعتی شود.

رایزنی‌های منطقه‌ای درباره افغانستان
از سال 2021، سه دور مذاکرات «فرمت مسکو» برگزار شده است. طالبان در اولین دور از این مذاکرات که بلافاصله پس از سقوط کابل برگزار شد، شرکت داشت. جولای 2023، «امیرخان متقی» وزیر خارجه امارت اسلامی، با «دیمیتری ژیرنوف» سفیر روسیه در کابل دیدار و گفت‌وگو کرد. سخنگوی طالبان هم در آن زمان، خبر شرکت این گروه در دور بعدی این مذاکرات را تأیید کرد. هدف از مذاکرات «فرمت مسکو» که 29 سپتامبر در شهر «کازان» برگزار شد، یافتن راهکاری از سوی کشورهای منطقه برای حل بحران افغانستان بود. در این نشست، موضوع‌هایی چون فراگیر شدن دولت موقت طالبان، مبارزه با تروریسم، جرایم مرتبط با مواد مخدر و ادغام دوباره افغانستان در اقتصاد منطقه‌ای مورد بحث قرار گرفت.   
  
در حالی که طالبان به عنوان عضو ناظر در این نشست شرکت داشت و نمایندگان کشورهای امارات، قطر، ترکیه و عربستان نیز در آن حضور داشتند اما از ایالات متحده برای حضور در این نشست دعوت به عمل نیامده بود. نماینده ویژه روسیه هم تشکیل تروئیکای گسترش یافته با حضور آمریکا را منتفی دانست؛ که این موضوع نشان دهنده افزایش اختلاف بین غرب و روسیه پس از جنگ اوکراین است. این مسئله همچنین نشان داد که روسیه در تلاش است تا از این رایزنی‌ها به عنوان ابزاری برای تشکیل یک جبهه ضد غربی استفاده کند، به نحوی که در بیانیه کازان، بر لزوم آزاد شدن دارایی‌های مسدود شده افغانستان و همچنین مخالفت با هر نوع حضور نظامی آمریکا و ناتو در منطقه تأکید شده بود. این بیانیه همچنین تصریح کرده بود که اگر غربی‌ها حاضر به پذیرش مسئولیت اقدام‌های خود نشوند، هر نوع همکاری با «بازیگران غیرمنطقه‌ای» منتفی خواهد بود.

اما در شرایطی که نشست امسال این فرصت را به روسیه داد تا نشان دهد که دیگر یک کشور منزوی نیست، اختلاف بین کشورها و افغانستان همچنان به قوت خود باقی است. با توجه به افزایش نگرانی‌های تاجیکستان درباره تروریسم، این کشور حاضر نشد با حمایت سایر کشورها از روند مقابله طالبان با داعش خراسان و روند مقابله آن با تولید مواد مخدر، همراهی کند. بدین ترتیب، بیانیه کازان بدون امضای تاجیکستان منتشر شد و مسکو نیز موضع دوشنبه را «منطقی» دانست.

مسکو از مذاکرات «فرمت مسکو» و همچنین سایر رایزنی‌های منطقه‌ای مشابه درباره افغانستان، برای حفظ نفوذ خود در منطقه استفاده می‌کند. در سال 2010، در شرایطی که دینامیک‌های منطقه‌ای افغانستان در حال تغییر بود، روسیه برای حفاظت از خود در برابر هر نوع پیامد منفی این وضعیت، سعی کرد تا از راه‌های دیگری برای نشان دادن نفوذ خود در منطقه استفاده کند. با توجه به اینکه حضور نظامی دیرینه روسیه در کشورهای آسیای مرکزی نتوانسته است به دغدغه‌های مسکو درباره قاچاق مواد مخدر و نفوذ تروریست‌ از خاک افغانستان پاسخ دهد، لذا رهبری چنین رایزنی‌هایی باعث افزایش سهم روسیه در این بحران شد و به مسکو کمک کرد تا بتواند به عنوان یک تسهیل کننده مهم، یک فضای دیپلماتیک برای خود ایجاد کند. ظهور داعش خراسان و همچنین کاهش حضور غربی‌ها، سبب افزایش نقش کشورهای منطقه‌ای چون هند، ایران، چین و پاکستان و همچنین تقویت پلتفرم‌هایی چون «فرمت مسکو» شد و به روسیه اجازه داد تا مذاکراتی در سطح اوراسیا داشته باشد.

زمانی که اولین نشست «فرمت مسکو» اعلام شد، مورد استقبال طالبان قرار گرفت؛ طالبانی که آماده پذیرش یک اتحاد غیر آمریکایی در منطقه بود. این در حالی است که دولت وقت جمهوری افغانستان که در این مذاکرات حضور نداشت، چندان از این رویداد راضی نبود.  
هم طالبان و هم اعضای «شورای عالی صلح»، در مذاکرات سال 2018 شرکت داشتند؛ مذاکراتی که راه را برای انجام مذاکرات بین‌الافغانی در سال 2019، با حضور اعضای «اتحاد شمال»، سایر گروه‌های مجاهدین و طالبان هموار کرد. به باور تحلیلگران، این رایزنی‌ها هم در رقابت با اقدام‎های تحت رهبری آمریکا برای ایجاد صلح در افغانستان بودند و هم به نوعی تکمیل کننده آن بودند. بعدها در سال 2021، وزیر خارجه روسیه، حمایت خود را از روند صلح دوحه در قطر اعلام کرد.
 
همکاری مسکو با طالبان
مسکو از دیرباز ملاحظاتی درباره دولت کابل داشته است و همین مسئله، این کشور را به سمت متوازن کردن مناسبات خود با طالبان و گنجاندن این گروه در رایزنی‌های منطقه‌ای (حتی به قیمت تضعیف مرکز قدرت در کابل) سوق داد. تقریبا شش ماه قبل از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، یک هیئت به نمایندگی از این گروه عازم مسکو شد. پس از این سفر، «کابلوف» ضمن دفاع از اقدام‌های طالبان در افغانستان، عنوان کرد که این گروه به هدف مذاکرات احترام گذاشته و این دولت افغانستان است که در حال ضربه زدن به مذاکرات دوحه است.

اما این تنها یکی از جلوه‌های تلاش مسکو برای حفظ رابطه خود با طالبان بود. مسکو دست کم از سال 2000، رابطه خود را با گروه‌های پشتون بهبود داده است. به ادعای برخی کارشناسان، رابطه آنها به دهه 1990، زمانی که دیپلمات‌های روس با «ملا عمر» دیدار کردند، برمی‌گردد و این که این مناسبات غیررسمی، ابزار مسکو برای گسترش نفوذ خود در صحنه رقابت‌های داخلی و بین‌المللی در افغانستان بوده است.
آوریل 2022، وزیر خارجه روسیه یک دیپلمات طالبان به نام «جمال ناصر غروال» را به عنوان کاردار سفارت  افغانستان در مسکو منصوب کرد. شاید مسایلی چون عدم دخالت طالبان در قضیه قزاقستان در ژانویه 2022 و همچنین بالا گرفتن تنش‌ها بین روسیه و آمریکا، این روند را تسهیل کرده باشد. اما سخنگوی وزارت خارجه، این اقدام را گامی در جهت «از سرگیری تماس‌های دیپلماتیک» دانست و البته نه به سمت شناسایی نهایی این گروه. به گفته «کابلوف»، مذاکرات «فرمت مسکو» بستری مناسب برای «ترویج مصالحه ملی در کابل» است. در سال 2021، زمانی که در این مذاکرات بحث فراگیری دولت طالبان مطرح شد، رئیس جمهور روسیه مدعی شد که اگر اوضاع روند مثبتی پیدا کند، مسکو ممکن است نام طالبان را از فهرست سازمان‌های ممنوع‌الفعالیت حذف کند. «کابلوف» در مصاحبه‌ای خاطر نشان کرد که حالا طالبان تبدیل به یک جنبش ملی شده است و مسکو دیگر این گروه را به چشم یک گروه «فی نفسه تروریست» نمی‌بیند. هر چند مسکو نمی‌تواند احتمال به رسمیت شناخته شدن طالبان را در آینده نزدیک رد کند اما آن را منوط به تشکیل یک دولت فراگیر می‌داند. وی همچنین تأکید کرد که چگونه یک دولت فراگیر قومی ـ سیاسی می‌تواند یک ابتکار به رهبری خود افغان‌ها باشد و از طالبان خواست تا برای گنجاندن گروه‌های قومی بیشتر در دولت، با جوامع مختلف تعامل داشته باشد.

سپتامبر 2022، روسیه اولین کشوری بود که یک قرارداد اقتصادی را با طالبان، برای صادرات نفت، گاز و گندم به افغانستان، امضا کرد. این قرارداد می‌تواند سالانه یک میلیون تن گاز، 500000 تن گاز مایع و دومیلیون تن گندم را با نرخ‌های ارزان‌تر و با واحد پول روسیه در اختیار افغان‌ها قرار دهد. با این حال، روسیه در حوزه صادرات به افغانستان، هنوز عقب‌تر از ایران، چین و پاکستان است. علاوه بر این، به خاطر وضعیت امنیتی، مذاکرات درباره احداث خط لوله گاز تاپی و خط آهن ترانس - افغان روند کندی دارد.
دو سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، مسکو درباره انجام پروژه‌های بزرگ در افغانستان محتاط بوده است. در حوزه لیتیوم و سایر ذخایر معدنی نیز نوعی بی‌میلی برای سرمایه‌گذاری‌های کوتاه مدت وجود داشته است.

مسیرهای همکاری هند ـ روسیه
منافع روسیه در افغانستان، با منافع بسیاری از کشورهای همسایه دیگر همسویی دارد. رابطه روسیه با پاکستان به آرامی رو به توسعه بوده و همکاری‌های آن با چین نیز رو به افزایش است. جدا از این مشارکت‌های جدید، مسکو مدت‌ها است که با تهران و دهلی‌نو نیز همسویی منافع داشته است. این کشورها در دهه 1990، در حمایت از «اتحاد شمال» در برابر طالبان با یکدیگر همکاری داشتند. نوامبر 2001، پس از مذاکرات «واجپایی» نخست وزیر وقت هند و «ولادیمیر پوتین»، دو کشور هر نوع نقش آفرینی طالبان را در دولت جدید افغانستان رد کرده بودند.

ژوئن 2020، «کابلوف» از دهلی‌نو خواست تا در سیاست خود برای عدم تعامل با طالبان تجدید نظر کند، با این استدلال که طالبان تغییر کرده است و اینکه این گروه چگونه رابطه خود را با دهلی‌نو آغاز کرده و از هر نوع سوء استفاده از اوضاع کشمیر اجتناب کرده است. با این حال، روسیه با عدم دعوت از هند برای شرکت در تروییکای توسعه یافته، این کشور را تحقیر کرد؛ به گفته «کابلوف»، منافع هند در افغانستان صرفا مربوط به «مرحله توسعه پسا جنگ» بوده و این کشور هیچ نفوذی بر طالبان ندارد. این ناسازگاری در رویکردهای منطقه‌ای دهلی‌نو و مسکو در قبال افغانستان، منجر به عدم حضور هند در برخی رایزنی‌های منطقه‌ای به رهبری روسیه شده است.

دو سال بعد، بحران اوکراین و پذیرش روسیه برای نقش آفرینی محدود ایالات متحده در منطقه و کم اهمیت شدن فرمت تروییکای توسعه یافته، نقش هند را مهم‌تر کرده است. امسال هند در رایزنی‌های «فرمت مسکو» حاضر بود اما با این حال، در نشست وزرای خارجه همسایگان افغانستان که شامل پاکستان و چین بود حضور نداشت.
24 اکتبر 2021، پوتین مذاکراتی را با نخست وزیر هند انجام داد که منجر به ایجاد یک کانال دوجانبه دایمی برای رایزنی شد. 8 اکتبر 2021، مشاور امنیت ملی هند در دیدار با همتای روس خود، موافقت کرد تا همکاری‌های دو کشور در زمینه مبارزه با تروریسم و مبارزه با مواد مخدر گسترش پیدا کند. در این نشست، همکاری‌های اطلاعاتی بین دو کشور در آسیای مرکزی نیز مورد بحث قرار گرفت و دو کشور متعهد شدند تا مانع از رادیکال شدن کشورها پس از بازگشت طالبان به قدرت شوند. طرف روس هم اذعان داشت که بی‌ثباتی افغانستان ممکن است به منطقه کشمیر سرایت کند.

ماه جولای، نیروهای امنیتی دو طرف در حاشیه نشست نمایندگان کشورهای بریکس با یکدیگر دیدار و درباره همکاری‌های امنیتی و اقتصادی روسیه و هند با یکدیگر گفت‌وگو کردند. پیش از این، در فوریه 2023، «واجپایی» مشاور امنیت ملی هند، با همتای روس خود و همچنین با رئیس جمهور روسیه دیدار کرد. در این دیدار، دو طرف درباره همکاری‌های راهبردی خود با یکدیگر گفت‌وگو کردند و مشاور امنیت ملی هند نیز بر لزوم تقویت همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی، به منظور مقابله با بحث تروریسم ذیل قطعنامه 1267 شورای امنیت سازمان ملل، تأکیدکرد. در این دیدار، پوتین درباره خطر گسترش نفوذ «قدرت‌های فرامنطقه‌ای» در افغانستان و تلاش آنها برای ایجاد زیرساخت در این کشور هشدار داد؛ اشاره‌ای به ایالات متحده و تلاش‌های این کشور برای بازیابی نفوذ خود در منطقه.

دو طرف همچنین بر لزوم استفاده از ساختار ضد تروریستی منطقه‌ای «سازمان همکاری شانگهای» برای همکاری‌های ضد تروریستی تأکید کردند.
بدون حضور هند، تلاش‌های روسیه برای ایجاد یک فضای راهبردی برای خود بی‌نتیجه خواهد بود. دو کشور چارچوب‌های مختلفی برای همکاری در اختیار دارند؛ از کارگروه ضد تروریستی دوجانبه و مسیر «شورای امنیت ملی» گرفته تا فرمت دفاعی 2+ 2 و فرمت وزرای خارجه. البته این به معنای آن نیست که روسیه و هند هیچ اختلاف نظری با هم ندارند.
در جریان بیست و سومین نشست «سازمان همکاری شانگهای»، به میزبانی دهلی‌نو، که اوایل جولای سال جاری به صورت مجازی برگزار شد، همه طرف‌ها خواهان تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان شدند. اما به رغم طرح این درخواست در عرصه جهانی، هنوز درک درستی از این موضوع وجود ندارد که منظور هر کشور از «فراگیر بودن» چیست و این مسئله تا چه هر برای هر کشور حائز اهمیت است. با توجه به تعهد هند به مفهوم دموکراسی و نهادهای مرتبط با آن، باید تضمین شود که طالبان شعارهای خود را به عمل تبدیل کرده و حقوق همه گروه‌ها، به خصوص زنان و اقلیت‌های قومی، را رعایت می‌کند.

از سوی دیگر، تا زمانی که وضعیت افغانستان تأثیر مستقیمی بر امنیت مسکو نداشته باشد، روسیه نگرانی عمیقی درباره اوضاع افغانستان ندارد. در جریان پنجاه و یکمین نشست شورای حقوق بشر در سال 2022، روسیه، برخلاف هم‌صدایی کشورها در انتقاد از نقض حقوق زنان در افغانستان توسط طالبان، با این روند همراه نشد و در عوض، روی اقدام‌های «دولت جدید افغانستان» برای تضمین حقوق زنان در بحث ازدواج و ارث دست گذاشت. روسیه همچنین دلیل تعطیلی مدارس در افغانستان را نبود منابع مالی کافی برای طالبان دانست و در نهایت، این موضوع را به ناکامی غربی‌ها در رفع تحریم‌ها و آزاد کردن دارایی‌های بلوکه شده افغانستان نسبت داد. مسکو از کشورهای غربی خواست تا به جای طرح مطالبات جدید از طالبان، به تعهدهای خود عمل کنند.

علاوه بر این، رابطه رو به رشد پاکستان و روسیه و تلاش دو کشور برای افزایش همکاری در حوزه مبارزه با تروریسم نیز می‌تواند به طور بالقوه تهدیدی برای همکاری‌های هند ـ روسیه باشد. برخی تحلیلگران معتقد هستند که روسیه قصد دارد با تقویت این تعاملات، به نوعی به دهلی‌نو فشار وارد کند؛ اما این لزوما نمی‌تواند دلیل این اقدام باشد. مسکو از بی میلی دهلی‌نو برای عبور از برخی خطوط خاص در افغانستان مطلع است و توسعه روابط با دیگر کشورها می‌تواند به روسیه کمک کند تا یک شریک جایگزین برای مدیریت اوضاع در افغانستان ایجاد کند. در همین حال، افزایش همکاری بین هند و آمریکا هم می‌تواند به این رابطه لطمه بزند.
منافع مسکو و دهلی‌نو در برخی موضوع‌ها با یکدیگر همسویی دارد، از جمله بحث مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مخدر، بی‌ثباتی در کشورهای آسیای مرکزی و اشاعه سلاح‌های غیر اتمی. همچنین لازم است هند برای اثرگذاری بر اوضاع امنیتی افغانستان، با شرکای خود در منطقه همکاری داشته باشد. حتی قبل از خروج آمریکا هم انتظار می‌رفت تا مواضع دهلی‌نو و مسکو دوباره با یکدیگر همسو شود. با گسترش تعاملات هند با طالبان، همکاری‌های این کشور با روسیه نیز ممکن است رشد پیدا کند.

نتیجه‌گیری
بازگشت طالبان به افغانستان، پیش شرط‌های تغییر قدرت را در آسیای مرکزی و فراتر از آن محقق کرد و به طور همزمان، فرصت‌ها و چالش‌هایی را برای همه قدرت‌های درگیر در منطقه ایجاد کرد. هر چند خروج آمریکا و متحدانش از افغانستان، به مسکو فرصت داد تا حوزه نفوذ خود را گسترش دهد اما خطرات ناشی از فقدان پوشش امنیتی ایالات متحده در منطقه، نگرانی‌های پنهانی را نیز به همراه داشت.
روسیه برای مقابله با پیامدهای این پدیده، یک رویکرد دوگانه را در پیش گرفته است. این کشور، از یک سو، همچنان به تعامل گزینشی با طالبان ادامه داده و در حال ایجاد یک «شبکه حمایتی» است و از سوی دیگر، در تلاش برای ارتقای راهبردهای بازدارندگی خود است تا اگر نزدیکی‌اش به طالبان نتیجه عکس داد از آن استفاده کند. این دوگانگی، فضایی را برای مانور روسیه در حوزه سیاست خارجی فراهم می‌کند. در آینده، روسیه به دنبال آن خواهد بود تا منافع‌ خود را با کمک شرکای منطقه‌ای‌اش تأمین کند.
در حالی که فرصت‌هایی برای همکاری هند و روسیه، بخصوص در حوزه مبارزه با تروریسم و موادمخدر، وجود دارد اما اختلاف نظرهای آنها نیز همچنان پا برجا است. به علاوه، اختلاف‌های موجود بین روسیه و ایالات متحده و همچنین تمایل روسیه برای کاهش نفوذ واشنگتن می‌تواند اثرات منفی بر همکاری دهلی‌نو و مسکو در منطقه داشته باشد. حضور فزاینده چین در افغانستان و رابطه نزدیک روسیه و چین هم می‌تواند بر همکاری‌های بلند مدت مسکوـ دهلی‌نو اثرگذار باشد. هر چند هند در حمایت کردن از شعارهای ضدغربی در جریان مذاکرات منطقه‌ای درباره افغانستان، محتاط بوده است اما همچنان به همکاری‌های خود برای حفظ نفوذش ادامه خواهد داد.

 انتهای مطلب/
 
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»


کد مطلب: 3617

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/3617/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir