مشکلات آبی آسیای مرکزی به تنهایی قابل حل نیست. حتی توافقهای بین دو کشور نیز کافی نیست. تقریبا تمام رودخانهها و مخازن کلیدی بین کشورهای مختلف منطقه مشترک هستند و بنابراین موضوع مدیریت منابع نیازمند تلاشهای کل منطقه است.
مطالعات شرق/
قاسم ژومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان در پیام سالانه خود به مردم، تاکید ویژهای بر یکی از حادترین مشکلات کشور یعنی تامین آب داشت. توکایف در این خصوص، برخی وظایف را برای دولت تعیین کرد، از جمله استفاده از فناوریهای صرفه جویی در مصرف آب، ساختن مخازن جدید و تعمیر مخازن موجود، اصلاح سیستم تامین آب و غیره. اما نکته اصلی، حل مسائل مربوط به استفاده فرامرزی از آب است.
از سوی دیگر، امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان اخیرا طی یک سفر کاری به قزاقستان رفته بود. توکایف از رهبر تاجیکستان برای "تصمیمهای به موقع در رابطه با اجرای تعهدها در بخش آب و انرژی، بویژه در مورد تامین آب قزاقستان" تشکر کرد. شایان ذکر است که تمام این موارد در راستای چالش آبی دیگری که بین قزاقستان و قرقیزستان ایجاد شده بود صورت گرفت. (بیشکک تامین آب را برای همسایه وابسته به آب قرقیزستان کاهش داد )
تنها 3 درصد از خاک قزاقستان دارای منابع آبی است. این در حالیست که قرقیزستان 40 درصد از منابع آبی کل آسیای مرکزی را در اختیار دارد. هر سال چالشها و درگیریهای آبی بین این دو کشور همسایه به راه می افتد: قرقیزستان تامین آب را کاهش می دهد، قزاقستان هم در پاسخ، کنترل مرزی را تشدید میکند یا مرز را به طور کامل می بندد. پس از مدتی نیز درگیری در سطح عالی (توسط مقامهای عالی رتبه) متوقف میشود: قرقیزها "نان" میگیرند، قزاقستانیها - آب. هر سال وضعیت همین گونه است. در اصل باید اقدامهایی برای حل و فصل فراملی این مسئله انجام شود. "دانیار آشیمبایف"، کارشناس مسائل سیاسی قزاقستان در مصاحبه با مرکز پژوهشهای آسیای مرکزی دراین مورد صحبت کرده است.
متن مصاحبه:
- سفر رحمان به قزاقستان بلافاصله پس از درگیری آبی "آستانه" با قرقیزستان انجام شد. آیا این بدان معناست که قزاقستان قصد دارد جایگزینی برای قرقیزستان به عنوان تامین کننده اصلی آب بیابد؟ با توجه به اینکه ما مرز مشترک نداریم، چگونه می توان این کار را انجام داد؟
- مشکلات آبی آسیای مرکزی به تنهایی قابل حل نیست. حتی توافقهای بین دو کشور نیز کافی نیست. تقریبا تمام رودخانهها و مخازن کلیدی بین کشورهای مختلف منطقه مشترک هستند و بنابراین موضوع مدیریت منابع نیازمند تلاشهای کل منطقه است.
آب یک منبع استراتژیک مورد نیاز برای زندگی و اقتصاد است. برخی میخواهند از آن کسب درآمد کنند، در حالی که برخی دیگر می خواهند از آن به عنوان ابزار فشار سیاسی استفاده کنند و این واقعیت که مذاکرات در مورد آب به صورت سالانه برگزار میشود نشان می دهد که یک توافق راهبردی که تمام این درگیریها و مسائل را حل کند، برای اکثر بازیکنان به صرفه نیست.
کسانی که آب دارند شروط خود را مطرح می کنند و هر سال سعی دارند آنها را بهبود بخشند، کسانی که آب ندارند نیز شرایط خود را مطرح میکنند. بدین ترتیب، سران کشورهای آسیای مرکزی به صورت دورهای درگیر این چالش میشوند.
به نظر من، مشکلات بر سر آب تنها با ایجاد نوعی ساختار فراملی قابل حل است. اما به احتمال زیاد، هیچ کس هرگز دنبال آن نخواهد رفت. بنابراین، این مشکل بویژه با توجه به غیرحرفه ای بودن متخصصان مدیریت آب (نه تنها در قزاقستان بلکه در همه این کشورها) به جایی نخواهد رسید. علاوه بر این، حوزه مدیریت آب، یکی از فاسدترین حوزهها است.
البته در این گونه مسائل، کشورهای ثالث نیز اغلب برای اعمال فشار مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال، در مثلث پیچیده روابط قزاقستان-قرقیزستان-ازبکستان؛ علی رغم اینکه قزاقستان روابط "برادرانه" با ازبکستان و قرقیزستان دارد، اما مشکلاتی نیز بین آنها وجود دارد که بسیار حاد است. نباید فراموش کرد که چندی پیش در اجلاس چولپان آتا، تاجیکستان و ترکمنستان به دلایلی دور از ذهن از امضای توافقنامه دوستی و مشارکت در منطقه خودداری کردند.
با در نظر داشتن مسائل گفته شده، شاهد این هستیم که آستانه به طور چشمگیری ارتباط با دوشنبه را افزایش داده است. زیرا هرچند تا همین اواخر روابط بین دو کشور در سطح عالی نبود اما در چند مدت اخیر هم توکایف به تاجیکستان سفر کرده است و هم رحمان به قزاقستان. چندی پیش، رئیس جمهور قزاقستان یکی از عالی ترین هدایای این کشور را به رهبر تاجیکستان اعطا کرد ( رحمان در 30 سال گذشته، جوایز درجه دو را به عنوان رهبر کشور همسایه دریافت کرده بود). در واقع اکنون آستانه در تلاش است به طور فعال با دوشنبه دوست شود تا بتواند در روابط خود با تاشکند و بیشکک تعادل برقرار کند.
- آیا آستانه میتواند با کمک دوشنبه بر قرقیزستان در مسئله آب تأثیر بگذارد؟ یا راههای دیگری هم وجود دارد؟
- قزاقستان معمولا تنها از یک راه برای تحت فشار قرار دادن قرقیزستان استفاده می کند. آن هم کنترل شدید مرزی است؛ زیرا قرقیزستان به شدت به صادرات از طریق قزاقستان، بویژه از طریق گمرک کوردای وابسته است. بنابراین، کشور ما به صورت دوره ای اقدامهای بهداشتی، قرنطینهای یا ضد مواد مخدر را در آنجا انجام می دهد.
اما تأثیر این اقدامها کوتاهمدت است و نه تنها هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه در دهههای آینده برای هر دو طرف دردسر ایجاد میکند.
- شما پروژههای تامین آب در آسیای مرکزی را که با مشارکت مستقیم ایالات متحده ترویج یا اجرا میشوند چگونه ارزیابی میکنید. این دیدگاه وجود دارد که ایالات متحده در تلاش است منابع آبی آسیای مرکزی را به افغانستان هدایت کند تا نفوذ خود را افزایش دهد. این ترسها تا چه حد توجیه پذیر است؟ آیا واقعا ایالات متحده سعی دارد به آسیای مرکزی در این زمینه کمک کند؟
- ما وضعیت افغانستان و چگونگی پایان آن برای آمریکاییها را به یاد داریم. همچنین به یاد داریم که قرقیزستان همکاری با واشنگتن را در مورد اجاره پایگاه نظامی در ماناس محدود کرد. درست است که آمریکاییها در افغانستان شکست خوردند و در سال 2021 از افغانستان فرار کردند، اما از نظر استراتژیک برای آنها مهم است که به هر قیمتی جای پای خود را در منطقه محکم کنند. از آنجا که آب یک منبع استراتژیک مهم در آسیای مرکزی است، ایالات متحده می خواهد به هر طریقی وارد این حوزه شود تا روابط بین دولتی را تنظیم کند و یک اهرم تاثیر گذار بر کل منطقه داشته باشد.
مشکل تامین آب افغانستان این است که خودش ممکن است چنین مشکلاتی را برای سایر کشورهای آسیای مرکزی ایجاد کند. در حال حاضر، افغانستان کشوری است که احساسات غیردوستانه ای نسبت به آمریکاییها دارد.
در عین حال، موضوع استفاده از افغانستان به عنوان منطقه ترانزیتی از دیرباز مورد توجه قرار دارد. پروژه تاجیکی راه آهن ترانس افغان از قبل وجود داشت، سپس، با سرنگونی دولت طرفدار امریکای اشرف غنی، ازبکستان شروع به ترویج پروژه راه آهن ترانس افغان از مزار شریف به پاکستان با دسترسی به هند و خلیج فارس کرد. در حال حاضر، این پروژه با روی کار آمدن طالبان نیز به قوت خود باقی مانده و قزاقستان و روسیه شروع به پیوستن به آن کرده اند. واضح است که این پروژه از نظر استراتژیک برای کل منطقه مهم است، اما منافع تاجیکستان را در نظر نمی گیرد.
مسائل لجستیکی و آبی برای بسیاری از بازیگران اهمیت عملی و استراتژیک دارد.
اکنون، به عنوان مثال، چین زیر قرارداد پروژه ساخت راه آهن از طریق قرقیزستان به تاشکند - پروژه ای که باعث خشم آستانه شده است - را امضا کرده است. تاجیک ها از پروژه راه آهن ترانس افغان که توسط تاشکند برنامه ریزی شده است، ناراضی هستند. موضوع کریدور میانی - از چین از طریق قزاقستان به آذربایجان – تنش را در روسیه برمیانگیزد. ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان با کمال میل آماده ایجاد یک مسیر جایگزین با دور زدن قزاقستان هستند. تمام این موارد نفوذ روسیه، چین یا ایالات متحده را تقویت می کند. کشورهای منطقه از یک سو سعی در ایجاد تعادل بین ابرقدرت ها و از سوی دیگر سعی در حداکثر تضعیف وابستگی متقابل به یکدیگر دارند.
- آیا قزاقستان جایگزین دیگری برای حل مسئله آب دارد؟ آیا ممکن است این جایگزین، همکاری نزدیک تر با روسیه یا چین باشد؟ چندین سال پیش در مورد ساخت کانال کشتیرانی "اوراسیا" با مشارکت فعال روسیه و چین صحبت شد. واضح است که این موضوع مربوط به تامین آب نیست، بلکه مربوط به تجارت کشتیرانی است، اما شاید پروژههای فراموش شده یا جدید دیگری وجود داشته باشد که به ما امکان خروج از این بحران را بدهد؟
- موضوع قدیمی انتقال جریان رودخانههای سیبری به آسیای مرکزی همچنان وجود دارد. با وجود اینکه سالهاست که درباره آن بحث میشود، اما هنوز سوالهای زیادی در مورد آن وجود دارد. قضیه استفاده از انفجارهای هستهای صلح آمیز را برای ایجاد ذخایر گاز به خاطر دارید؟ قرار بود از همین فناوری برای ساخت کانالهایی که رودخانههای روسیه را به قزاقستان متصل میکنند نیز استفاده شود. اما این مسئله باعث ایجاد تنش در بین دوستداران محیط زیست می شود و همچنین با مخالفتهای خارجی بسیار شدیدی مواجه است.
به صورت دورهای طرحهایی برای کاهش مصرف آب از طریق افزایش تعرفهها، معرفی رژیمهای صرفه جویی، کنار گذاشتن محصولات پر مصرف آبی مانند برنج و غیره ترویج می شود. اما در حال حاضر همه این مسائل معلق مانده اند.
آب، کم و جمعیت در حال افزایش است. ما از نزدیک با وضعیت کلان شهرها آشنا هستیم: آلماتی و آستانه امسال با مشکلات حاد کمبود آب مواجه اند.
در اینجا ما نیاز به ایجاد نوعی تنظیم کننده داریم. به عنوان مثال، آستانه دائما از بارندگی شدید و بسیاری از مناطق از سیل شکایت دارند. آیا ساختن نوعی مخزن برای جمع آوری این آب و استفاده از آن در تابستان آسانتر نیست؟ با این حال، هیچ دیدگاه مشترکی برای توسعه مدیریت آب در قزاقستان وجود ندارد. یعنی در واقع در کل منطقه چنین دیدگاهی وجود ندارد. به همین دلیل هم مشکلات زیادی در این راستا وجود دارد.
یکی از این مشکلات، مشکل کاهش سطح آب خزر است که در کنار سایر موارد ممکن است به کاهش شدید مبادلات تجاری از طریق بنادر خزر ما منجر شود. در عین حال، کارشناسان هیچ راهحل مشخصی در مورد این موضوع ندارند؛ حتی مشخص نیست که این یک مشکل دائمی است یا موقت یا دوره ای. همچنین هیچ ارزیابی علمی کافی در مورد مشکلات دریای آرال، سیردریا و آمودریا وجود ندارد، اما مسائل سیاسی زیادی در این راستا وجود دارد. ساختارهای مدیریتی در قزاقستان علی رغم ادعای زیاد، تخصص قابل توجهی ندارند.
ایجاد یک شورای نظارتی مجزا برای کل آسیای مرکزی با مشارکت روسیه و چین - که یک الگوریتم واحد طراحی کند و نوعی برنامه استراتژیک برای مطالعه و حل مشکلات آب اتخاذ کند که حداقل برای 10 تا 20 سال قابل اجرا باشد - گام خوبی در این راستا خواهد بود.
- آیا جنگ بر سر آب در آسیای مرکزی امکان پذیر است؟
هرچند وضعیت هر از گاهی وخیم می شود، اما به اعتقاد من، هیچ کس آن را وارد یک درگیری مسلحانه نخواهد کرد، از جمله به این دلیل که نه روسیه و نه چین علاقه ای به این کار ندارند.
با این حال، خیلی چیزها به آب و هوا بستگی دارد. اگر ذوب یخچالها تشدید شود و آب به شدت کاهش یابد، بله، برخی از گزینهها امکان پذیر است. اما در این صورت، عوارض جانبی بیشتر از مزایای بالقوه خواهد بود.
از سویی، هیچ کدام از کشورهای منطقه کاملا مسلح نیستند، بنابراین هیچ کس به دیگری اجازه نخواهد داد که به برتری خاصی در این زمینه دست یابد. از دیدگاه من، اراده سیاسی و درک احتمال کم پیروزی در این گونه درگیریها منجر به حذف عامل نظامی می شود.
یعنی درگیری لفظی و تهدید به جنگ امکان پذیر است، اما جنگی در کار نخواهد بود. من فکر نمی کنم که بتوان مشکل آب را در میدان جنگ حل کرد.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»