علی رغم خطرها و تهدیدهای امنیتی جدی که طرف چینی در فعالیتهای اقتصادی و تجاری خود در پاکستان با آن مواجه است، دلایل زیادی وجود دارد که ثابت کنیم این موارد مانع از تکمیل اهداف پکن در اجرای پروژههای کریدور اقتصادی(CPEC) نخواهد شد. در این میان، شرایط و تحولات کلان اقتصادی میتواند به موانع بزرگتری تبدیل شود. به احتمال زیاد، پکن در تلاش خود برای محافظت از جان اتباع چینی در پاکستان، به ترکیبی از منابع دولتی و خصوصی پاکستان (و استفاده از شرکتهای امنیتی خصوصی محلی) تکیه خواهد کرد. در نتیجه، برخی از شرکتهای امنیتی خصوصی چینی- که با شرکتهای امنیتی محلی همکاری میکنند و خدمات امنیتی اولیه ارائه میدهند - ممکن است در فعالیتهای خاصی در خاک پاکستان شرکت کنند.
گفته میشود بر اساس پاسخهای مکتوب دریافت شده از کارشناسان مستقر در پاکستان و همچنین دادههای ثانویه زیادی، سه جنبه مربوط به فعالیت شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان باید مشخص شود. اول، بعید است که اسلامآباد درخواستهای پکن را بپذیرد و به شرکتهای امنیتی خصوصی چینی اجازه استقرار (بدون نظارت) در قلمرو خود را به صورت دائمی بدهد. دوم، طرف چینی نیز- با توجه به ضعفهای ذاتی صنعت شرکتهای امنیتی خصوصی چینی و همچنین نگرانیها در مورد وجهه و شهرت چین- ممکن است مایل نباشد که اسلامآباد را برای استقرار شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان تحت فشار قرار دهد. سوم، حتی در صورتی که شرکتهای امنیتی خصوصی چینی به صورت دائمی در خاک پاکستان مستقر شوند، بعید است که در این ساختارها تغییری ایجاد کند و با توجه به پیچیدگی کاری و ضعفهای ساختاری این شرکتها بعید است که به تغییر دهنده و تضمین کننده بازی به نفع امنیت اتباع چینی و منافع چین در پاکستان تبدیل شوند.
مطالعات شرق/
سرمایه گذاریهای مستقیم خارجی چین (ODI) در سال 2022 علیرغم روند نامطلوب اقتصادی و سیاسی افزایش قابل توجهی یافته است. دادههای ارائه شده توسط وزارت بازرگانی چین نشان میدهد که سرمایه گذاریهای مستقیم خارجی چین (ODI) در مجموع به 985.3 میلیارد یوان (146.5 میلیارد دلار) رسیده است که نسبت به سال قبل 5.2 درصد افزایش یافته است. علیرغم کاهش مشهود این شاخص بین سالهای 2021 و 2022، بخش بزرگی از سرمایه گذاریهای مستقیم خارجی چین (ODI) در آسیا و کشورهای مرتبط با طرح کمربند و جاده BRI ( کشورهای جنوب شرق آسیا، پاکستان، امارات متحده عربی و بنگلادش) انجام شده است.
جنوب آسیا- منطقه ای که منافع اقتصادی، تجاری و ژئوپلیتیک چین (برای مهار هند) در آن ریشه دوانده است - در شرایط این کشور نقش مهمی ایفا میکند. با توجه به روابط بسیار پرتنش و پیچیده چین با دهلی نو، پاکستان در منطقه نقشی کلیدی برای پکن ایفا میکند. پاکستان نه ثروتمندترین و نه از لحاظ سیاسی باثباتترین کشور در جنوب آسیا است، با وجود این نقشی محوری هم به عنوان عامل ثبات داخلی و هم به عنوان شریان حمل و نقل و لجستیکی مهم برای تقویت روابط اقتصادی خارجی برای چین ایفا میکند. با این حال، روندها و تحولات منفی در پاکستان - از جمله رشد قارچ گونه شبهنظامیگری، بی ثباتی سیاسی و محیط چالش برانگیز اقتصادی میتواند به مانعی جدی در تحقق برنامههای جاه طلبانه چین تبدیل شود.
این مقاله به چگونگی برخورد چین با چالشهای امنیتی در پاکستان میپردازد و به طور خاص، نقش شرکتهای امنیتی خصوصی (PSC) در رسیدگی به این مسائل را بررسی میکند. این گزارش علاوه بر مجموعه گسترده ای از دادهها، از نظر سه کارشناس پاکستانی: ضیاء الرحمن، عدنان عامر و کیه بلوچ بهره میبرد.
جنوب آسیا در یک نگاه
جنوب آسیا- منطقه ای از آسیا که در دشت هند-گنگ و شبه جزیره هند واقع شده است – این منطقه کشورهای بنگلادش، بوتان، هند، پاکستان، نپال، سریلانکا و همچنین افغانستان و مالدیو را دربرمی گیرد. اهمیت ژئواستراتژیک و اقتصادی این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک، وجود منابع طبیعی و همچنین بازارهای کار و مصرف در حال رشد (این منطقه پرجمعیتترین منطقه در جهان است) به طور چشمگیری افزایش یافته است. جنوب آسیا از نقطه نظر قومی-فرهنگی، مذهبی و زبانی یکی از متنوعترین مناطق جهان است که آن را به مرکز درگیریهای شدید و مخرب تبدیل کرده است. به عنوان مثال، تشدید رویارویی هند و پاکستان میتواند پیامدهای زیان بار فرامنطقهای داشته باشد.
از منظر اقتصادی، کشورهای جنوب آسیا دورهای از رشد را بین سالهای 2009 (6.9 درصد) و 2016 (7.7 درصد) تجربه کردهاند که "به بهبود قابل توجه بهداشت، آموزش و استانداردهای زندگی منجر شد." در حالی که هر کشور در منطقه به نوع خود مهم است اما دو بازیگر در این منطقه از دیگران مهمتر به نظر میرسند. علاوه بر هند - تنها ابرقدرت اقتصادی منطقه و پرجمعیتترین کشور جهان - ، جمهوری اسلامی پاکستان بازیگر مهم و استراتژیک در منطقه است. این کشور از نقطه نظر جغرافیایی (و لجستیکی) از موقعیتی کلیدی در پیوند خاورمیانه، جنوب آسیا، آسیای مرکزی و اقیانوس هند برخوردار است. علاوه بر این، پاکستان پس از اندونزی، دومین کشور با بیشترین جمعیت مسلمان درجهان بوده و نقشی محوری در جهان اسلام ایفا میکند که روابط استراتژیک خود را با ایالات متحده و چین حفظ کرده است.
چین و پاکستان
بعد ژئوپلیتیک:
روابط چین و پاکستان پس از مناقشه مرزی چین و هند (1962)، که هند را به موضوعی نگران کننده برای پکن و اسلام آباد تبدیل کرد، به طور قابل توجهی تقویت شد. برای تقویت بیشتر روابط دوجانبه که بیشتر شکل اتحاد ضد هند را به خود گرفت - پاکستان دره شاکسگام Shaksgam Valley (مورد ادعای هند) را به چین واگذار کرد، در حالی که پکن نیز به تأمین تسلیحات برای اسلام آباد و پیشبرد برنامه تسلیحات هسته ای این کشور کمک کرد.
با این حال، علیرغم همکاری رو به رشد بین دو کشور، روابط چین و پاکستان پس از دهه 2000 به شراکت استراتژیک تبدیل شد. گفته میشود که دو عامل در تغییر روابط دوجانبه بین دو کشور موثر بوده است. نخست، تغییر کیفی در روابط ایالات متحده و هند، که به شدت نخبگان سیاسی چین را نگران کرد و دوم، راه اندازی طرح کمربند و جاده (BRI) توسط چین، که پاکستان را به محور اصلی فعالیت چین در جنوب آسیا تبدیل کرد و دامنه جاه طلبیهای اقتصادی و ژئوپلیتیک پکن را نشان داد. این تغییر در روابط دوجانبه رسماً در سفر لی کیانگ، نخستوزیر سابق چین به پاکستان (می 2013) تأیید و به صدور «بیانیه مشترک جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی پاکستان در مورد تعمیق روابط دوجانبه و همکاری راهبردی کلی بین دو کشور منجر شد.» این توافقنامه پیشبرد همکاریهای راهبردی را در هشت حوزه: سیاست، اقتصاد و تجارت، ارتباطات، امور دریایی و هوافضا، علوم انسانی، دفاع و امنیت و همچنین همکاریهای بین المللی و منطقه ای مطرح کرد.
در سال 2015، در جریان سفر شی جین پینگ رئیس جمهور چین به پاکستان، روابط دوجانبه بین اسلام آباد و پکن به "دوستی در همه حال" ارتقا یافت. در سال 2023، لی کیانگ نخست وزیر چین، این موضوع را تکرار و چین و پاکستان را "همسایگان، دوستان و برادران خوب" خواند. این سیاستمدار چینی در بیانیه خود به طور خاص تأکید کرد که کشورش "امیدوار است که پاکستان به ایجاد محیطی مساعد برای مؤسسات و پرسنل چینی متعهد بماند و امنیت آنها را تضمین کند."
بعد اقتصادی: کریدور اقتصادی چین و پاکستان
علی رغم روندهای منفی در توسعه اقتصادی پاکستان، این کشور همچنان یکی از اولویتهای سرمایه گذاری منطقه ای چین است.
در حالی که برنامههای پکن برای ایجاد یک کریدور از مرز چین تا بنادر آبهای عمیق پاکستان در دریای عرب به دهه 1950 برمیگردد، اما اولین گامهای ملموس در این راستا تنها در دهه 1990 انجام شد. در دهه 2000، طرف پاکستانی به اهمیت استراتژیک مشارکت آتی با چین در نوسازی بندر گوادر - واقع در محل اتصال خطوط کشتیرانی دریایی بینالمللی و مسیرهای تجارت نفت - که میتواند به عاملی برای احیای اقتصادی پاکستان، نوسازی و ایجاد مسیرهای حمل و نقل، گردشگری، مخابرات و اکتشاف منابع طبیعی تبدیل شود، پی برد.
کریدور اقتصادی چین و پاکستان به طور رسمی در 20 آوریل 2015 با امضا موافقت نامه و یادداشت تفاهم بین شی جین رییس جمهور چین و نواز شریف نخست وزیر وقت پاکستان، راه اندازی شد و هدف آن تغییر اقتصاد پاکستان و اتصال بنادر گوادر و کراچی به منطقه سین کیانگ بود. این کریدور به نوبه خود به چین اجازه میداد تا خطرات اقتصادی و سیاسی مرتبط با عملیات دریایی در تنگه مالاکا و دریای چین جنوبی را کاهش دهد. انتظار میرود این پروژه تا سال 2030 در سه مرحله به طور کامل تکمیل شود.
در حالی که برخی از کارشناسان - و همچنین مقامهای چینی و پاکستانی - این پروژه بزرگ را ستایش میکنند، برخی دیگر درمورد تأثیر مثبت کریدور اقتصادی چین و پاکستان بر ثبات اقتصادی پاکستان تردید دارند. عدنان عامر سه نکته ارائه میکند که پیش بینیهای خوش بینانه را به چالش میکشد. نخست، وی استدلال کرد که کریدور باید از زمینهای سخت منطقه قره قوم عبور کند. به دلیل بسته ماندن بزرگراه قره قوم به مدت چهار ماه در زمستان، تنها راه ممکن برای دور زدن کوههای پوشیده از برف، ساخت تونلی در زیر کوهها است که هزینهها را به طور چشمگیری افزایش میدهد و ممکن است از نظر اقتصادی چالش برانگیز و غیرقابل توجیه باشد. دوم، عملی کردن پرداخت هزینه پیشنهادی 58 میلیارد دلاری که تاکنون فقط 25.4 میلیارد دلار آن پرداخت شده است، بسیار دشوار به نظر میرسد، بویژه با توجه به اینکه ارزش کل پروژه کریدور اقتصادی چین و پاکستان 50 میلیارد دلار برآورد شده است. سوم، پروژه ریلی موجود در کریدور اقتصادی چین و پاکستان از سابقه مثبتی برخوردار نیست، بخش خط اصلی(ML-1)، به دنبال ارتقاء زیرساختهای ریلی در پاکستان، بزرگترین بخش در کریدور اقتصادی چین و پاکستان و از کراچی تا پیشاور را دربر گرفته است. ارزش تخمینی این پروژه 10 میلیارد دلار است. با این حال، ML-1 هنوز پس از گذشت هشت سال از آغاز به کار کریدور به دلیل اختلاف نظر در مورد شرایط مالی و بی ثباتی سیاسی در پاکستان تحقق نیافته است.
موضوع جدی دیگری که ممکن است موفقیت کریدور اقتصادی چین و پاکستان را به خطر بیندازد، وضعیت امنیتی در یکی از مناطق محوری آن یعنی شهر بندری گوادر است. علاوه بر نگرانیهای مربوط به تروریسم و افراطگرایی، مردم محلی نیز از حضور چین و عدم مشارکت خود در پروژهها ناراضی هستند. همان طور که در یکی از تحلیلها آمده بود: گوادر به عنوان مرکز توسعه اقتصادی نتوانسته سرنوشت مردم محلی را تغییر دهد. ... این امر به منشأ ناامیدی مردم محلی از پروژه های توسعه محلی تبدیل شده است. ... مردم گوادر نیز احساس میکنند هویت و مالکیت آنها بر سرزمینشان در خطر است. آنها معتقدند هجوم سریع کارگران و بازرگانان چینی ممکن است با تغییرات جمعیتی، هویت آنها را از بین ببرد. علاوه بر این، بدهی سنگین پاکستان به چین آخرین موضوع نگران کننده است - تا سال 2021، اسلام آباد 27.4 میلیارد دلار به چین بدهی داشت.
بعد امنیتی مشارکت چین و پاکستان:
روابط امنیتی چین و پاکستان بر سه رکن اصلی استوار است که در طول زمان ممکن است به چهار رکن تغییر یابد. نخست، پاکستان در سازوکار همکاری و هماهنگی چهارجانبه افغانستان، چین و تاجیکستان که در سال 2016 ایجاد شد، مشارکت میکند که هدف آن تقویت همکاری منطقه ای مبارزه با تروریسم است. قابل ذکر است که پس از به قدرت رسیدن طالبان، این مکانیسم از بین نرفت و آخرین کنوانسیون آن در ماه می2023 برگزار شد. جالب توجه است که در آن جلسه، طرف چینی تمایل خود را برای «تقویت ارتباطات استراتژیک و هماهنگی سیاسی با افغانستان و پاکستان از طریق مکانیسم همکاری سه جانبه [و تدوین نقشه راه برای همکاری در زمینههای سیاست، امنیت و اقتصاد » ابراز کرد. سه کشور توافق کردند تا همکاری در مورد طرح کمربند و جاده را پیش ببرند، از گسترش دهلیز اقتصادی چین-پاکستان به افغانستان، ارتقای ارتباط میان سه همسایه در منطقه و بهبود سیستم تجارت فرامرزی درجهت تقویت یکپارچگی اقتصادی سه جانبه و دستیابی به توسعه پایدار حمایت کنند.» دوم، چین از اقدامهای خاصی با هدف تضمین امنیت در مناطق اصلی شهری در پاکستان حمایت کرده است. به عنوان مثال، پکن در اجرای پروژههای به اصطلاح «شهر ایمن» به اسلامآباد کمک میکند، پروژههایی که با هدف تسهیل خدمات رسانی پلیس و نظارت با استفاده از بهروزترین فناوریها، دوربینهای مدار بسته و پهپاد انجام میشوند. سوم، همکاری در حوزه تسلیحات متعارف که به دهه 1960 برمیگردد، چین را به عنوان تأمین کننده اصلی تسلیحات پاکستان (از نظر ارزش) تبدیل کرده است. چهارم، پکن به طور جدی در حال بررسی چشم انداز حضور دائمی شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در خاک پاکستان برای محافظت از داراییهای مادی چین و اتباع شاغل در این کشور است. در حال حاضر، به نظر میرسد که مقامهای پاکستانی از این ایده که پرسنل شبه نظامی چینی به طور دائم در قلمرو آنها مستقر هستند، خشنود نیستند. با این وجود، بدهی این کشور به چین و فقدان منابع مالی جایگزین ممکن است پاکستان را در موقعیتی قرار دهد که مجبور شود خواستههای چین را بپذیرد.
علیرغم اظهارات خوشبینانه اخیر مقامهای ارشد چینی و پاکستانی - مانند ژانگ یوشیا، نایب رئیس کمیسیون مرکزی نظامی، ژنرال سید عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان و وانگ یی مدیر کمیسیون مرکزی روابط خارجی حزب کمونیست چین، "بسیاری از کارشناسان خاطرنشان میکنند که روابط اقتصادی بسیار عقبتر از تعاملات نظامی" در روابط چین و پاکستان قرار دارند. بنابراین، اگر پکن برای حفظ منافع خود در پاکستان فشار بیشتری به این کشور بیاورد میتواند همکاری امنیتی درهر دو شکل متعارف و غیرمتعارف را گسترش دهد.
چین در پاکستان: خطرات و چالشهای امنیتی
مروری بر خطرات امنیتی چین در پاکستان:
علی رغم اینکه برخی کشورها و سازمانها، برای مثال اتحادیه اروپا، پاکستان را از "لیست کشورهای ثالث پرخطر" خود خارج کرده اند و وضعیت امنیتی در پاکستان را مطلوب میدانند. محیط امنیتی این کشور همچنان بسیار چالش برانگیز است. بر اساس آخرین شاخص جهانی تروریسم (2022)، پاکستان از نظر تأثیر تروریسم بر امنیت داخلی در رتبه ششم (بین سوریه و عراق) قرار دارد. در مجموع، پاکستان بین دسامبر 2022 تا ژانویه 2023، بیش از 100 حمله را تجربه کرده که تحریک طالبان پاکستان بیشتر این حملات را برعهده گرفته است.
چین در پاکستان، با دو مشکل مواجه است: گروههای اسلامگرای افراطی، که بسیاری از آنها عمداً اتباع چینی را هدف قرار میدهند و چین هراسی، که در برخی از مناطق خاص پاکستان در حال افزایش است. به عنوان مثال، در بلوچستان، جمعیت محلی از نفوذ سرسام آور شرکتهای چینی که منحصراً علاقه مند به بهره برداری از منابع محلی هستند، نگران و ناراحتند. در سال 2015، بوگتی، رهبر حزب جمهوری خواه بلوچ (که در تبعید در سوئیس زندگی میکند) و نوه نواب اکبر بوگتی، رهبر ملی گرایان، اظهار کرد که "پروژههای اقتصادی چین در بلوچستان با هدف "استعمار" این ایالت بوده و باید در برابر آنها مقاومت کرد. به گفته ملک عبدالولی، معاون مرکزی حزب ملی بلوچستان: «نگرانیهای ما در مورد سرمایه گذاری چین در بلوچستان همیشه نادیده گرفته شده است. هرج و مرج، بدون توجه به حق مالکیت ساکنان محلی بر سواحل و منابع ایالات بلوچستان، از بین نخواهد رفت. گوادر به تاریخ و هویت بلوچ گره خورده است و اهمیت آن بیشتر از منافع اقتصادی است. نمونههایی از برخی از حملات اخیر (و مهم) که علیه اتباع چین در خاک پاکستان انجام شده است در جدول زیر ارائه شده است.
تاریخ |
رخداد |
محل |
تلفات |
آگوست 2018 |
حمله انتحاری به مهندسان چینی |
دالبندین (بلوچستان) |
سه شهروند چینی زخمی شدند |
نوامبر 2018 |
حمله به کنسولگری چین |
کراچی |
چهار نفر کشته شدند |
می 2019 |
حمله به هتلPearl |
گوادر |
پنج نفر کشته و شش نفر زخمی شدند. |
ژوئن 2020 |
حمله به بورس اوراق بهادار پاکستان |
کراچی |
سه محافظ امنیتی و یک پلیس کشته شدند |
ژوئیه 2021 |
بمب گذاری در یک اتوبوس |
منطقه کوهستانی |
نُه کارگر چینی کشته شدند |
آوریل 2022 |
حمله انتحاری در نزدیکی موسسه کنفوسیوس |
کراچی |
سه معلم چینی کشته شدند |
کارشناسان و تحلیلگران امنیتی پاکستان معتقدند که نارضایتی در نخبگان نظامی-سیاسی چین نسبت به افزایش تعداد حوادث امنیتی و حملات علیه اتباع چینی در پاکستان رو به افزایش است و تعدادی از حملات باعث ایجاد بی اعتمادی بین چین و پاکستان شده است. بویژه پس از حمله به مؤسسه کنفوسیوس در آوریل 2022، چینیها پیشنهادی ارائه کردند تا خود، امنیت و محافظت از شهروندان چینی را فراهم کنند که این پیشنهاد، به شکلی مودبانه از سوی پاکستان رد شده است.
شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان:
برای حفاظت از اتباع و داراییهای چین، طرف پاکستانی منابع قابل توجهی از جمله یک بخش امنیتی ویژه (SSD) را در نظر گرفته است که در سال 2016 ایجاد شد و وظیفه آن حفاظت از داراییهای کریدور اقتصادی(CPEC)تعریف شده است. به طور کلی، دو بخش ویژه امنیتی - لشکر پیاده نظام سبک 34 (ایجاد شده در سپتامبر 2016) و 44 (توسعه یافته در سال 2020) - هر کدام با 15000 سرباز وجود دارد. با این حال، با توجه به افزایش تعداد حملات و محیط امنیتی تشدید شده در پاکستان، این تلاشها ممکن است برای تضمین امنیت همه جانبه اتباع و داراییهای چین کافی نباشد.
گفتگو در مورد امکان اتکا به شرکتهای امنیتی خصوصی چینی برای تأمین امنیت اتباع چینی در پاکستان برای اولین بار در سال 2015 مطرح شد. در آن زمان، گزارش شد که پلیس پنجاب ظاهراً به دلیل کمبود نیرو و کاهش دخالت بیش از حد پلیس در امور امنیتی، امنیت چینیهایی را که در پروژههای خصوصی کار میکنند، برعهده نخواهد داشت. در میان تمام اقدامهای حفاظتی، چین و پاکستان توافق کردند که از وسایل نقلیه ضد گلوله برای جابه جایی اتباع چینی که در پروژههای کریدور اقتصادی(CPEC)کار میکنند، استفاده کنند. با این حال، ظاهراً این اقدامها و سایر کارها نتوانست نگرانیهای امنیتی طرف چینی را برطرف کند. در نتیجه، در سال 2022، وزارت امنیت دولتی چین از پاکستان خواست تا به یک شرکت امنیتی خصوصی چینی اجازه دهد تا در داخل پاکستان فعالیت کند. بنا به گزارش، وزارت کشور پاکستان اعتراض کرد و تضمین داد که نیروهای امنیتی پاکستان قادر به محافظت از اتباع و داراییهای چین هستند.
اتفاقاً به گفته منابع پاکستانی، این اولین درخواست نبود: این موضوع در سال 2016 نیز مورد بررسی قرار گرفت. در آن زمان احسن اقبال، وزیر برنامهریزی پاکستان که بر کریدور اقتصادی(CPEC) نظارت میکرد، در توضیح غیرممکن بودن این درخواست، به رسانههای محلی گفت: «ممکن است تنشهایی بین شرکتهای امنیتی چین و مردم محلی وجود داشته باشد اما ترجیحاً پرسنل و آژانسهای امنیتی پاکستان به مشکلات امنیتی محلی میپردازند. وی گفت که هیچ کشور دیگری نمیتواند شرکت امنیتی در پاکستان افتتاح کند زیرا انجام این کار نه تنها قوانین پاکستان را نقض میکند، بلکه امنیت این کشور را نیز به خطر میاندازد. در عوض، اتکا به واحد امنیتی خارجی در دفتر رئیس پلیس (نهادی که برای هماهنگی امنیت همه اتباع خارجی، بویژه شهروندان چینی، در پاکستان ایجاد شده است) پیشنهاد شد.
شرکتهای امنیتی خصوصی پاکستانی در یک نگاه:
قوانین پاکستان در مورد فعالیت شرکتهای امنیتی خصوصی خارجی در این کشور کاملاً صریح است. پس از یک حادثه در ژانویه 2011، زمانی که یک پیمانکار خصوصی برای آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده دو مرد مسلح را در لاهور به ضرب گلوله کشت، رحمان ملک، وزیر کشور وقت پاکستان، همه شرکتهای امنیتی خارجی را از فعالیت در پاکستان منع کرد. بنابراین، طبق قوانین پاکستان، ارائه دهندگان امنیتی خارجی مجاز به فعالیت در داخل کشور نیستند، در حالی که شرکتهای امنیتی خصوصی داخلی باید از قوانین ایالتی پیروی کنند.
با این حال، برخی از کارشناسان اشاره میکنند: "این احکام ... موضوع مالکیت خارجی یا سرمایه گذاری مشترک را مشخص نمیکند، در حالی که قانون شرکتها در سال 1984 به طور کلی اجازه سرمایه گذاری خارجی و سرمایه گذاری مشترک را میدهد، اما اشاره خاصی به شرکتهای امنیتی خصوصی ندارد. ... این واقعیت که ممنوعیت شرکتهای امنیتی خارجی که در پاکستان فعالیت میکنند یک تصمیم سیاسی بود، منجر به ایجاد یک منطقه خاکستری قانونی برای سرمایه گذاری مشترک بین شرکتهای امنیتی خصوصی پاکستانی و خارجی شده است.» در نتیجه، صنعت محلی شرکتهای امنیتی خصوصی تصویر کاملاً گیج کننده ای ارائه میدهد: اندازه بزرگ صنعت و تعدد ارائه دهندگان امنیتی (تقریباً 600 شرکت ثبت شده) به دلیل این واقعیت که بسیاری از این شرکتها یا عملاً ناکارآمد هستند و یا فاقد کیفیت هستند، یا در رسواییهای فساد درگیر شده اند باعث شده، اتباع خارجی بویژه چینیها نسبت به توانایی و ظرفیت شرکتهای امنیتی خصوصی پاکستانی برای تأمین امنیت و حفاظت مؤثر از اتباع چینی و داراییهای پاکستان تردید کنند.
حداقل سه شرکت چینی بنا بر گزارشها در پاکستان فعالیت داشته اند: اول، (Frontier Services Group (先丰服务集团؛ (FSG) - یک شرکت مستقر در هنگ کنگ، که قبلا توسط بنیانگذار بلک واتر اریک پرینس اداره میشد - این شرکت مأموریتهایی را در "بخش منطقهای شمال غربی" (شامل پاکستان، افغانستان، قزاقستان و ازبکستان) انجام داده است.
دوم، گروه امنیتی خارج از کشور چین (中国海外保安集团؛ COSG) علناً اعلام کرده است که شعبهای در پاکستان دارد. یک منبع چینی ادعا کرد که با توجه به اینکه «کارمندان چینی از نظر قانونی مجاز به حمل یا استفاده از سلاح گرم نیستند بنابراین شرکتهای امنیتی چینی معمولاً با همکاری سازمانهای محلی از پرسنل محلی استفاده میکنند.
سوم، خدمات امنیتی بینالمللیهانوی (汉卫国际安全护卫有限公司) ادعا میکند که شعبهها و دفاتری در چندین کشور-لائوس، سریلانکا، عراق، نیجریه، آفریقای جنوبی و پاپوآ گینه نو- و همچنین در پاکستان تأسیس کرده است. این شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در حفاظت از سکوهای حفاری نفت تخصص دارند.
چشم انداز شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان: بعد محلی
بر اساس مصاحبههای حضوری و کتبی و همچنین دادههای ثانویه، به نظر میرسد که اکثر کارشناسان و سیاست گذاران پاکستانی، ایده شرکتهای امنیتی خصوصی خارجی فعال در پاکستان را منفی ارزیابی میکنند. اکثریت آنها بر این عقیده هستند که وجود شرکتهای امنیتی خصوصی خارجی میتواند حاکمیت و استقلال پاکستان را به خطر بیندازد و بعید است که تأثیر مثبت قابل توجهی بر وضعیت امنیتی این کشور داشته باشد.
به گفته سعید عزیز مدیر یک شرکت امنیتی مستقر در کراچی، «پاکستان یک کشور مستقل است و نباید اجازه دهد کشور دیگری از [حوزه حفظ امنیت] آن استفاده کند. ... استقرار نیروهای چینی [در قالب شرکتهای امنیتی خصوصی] به جای تأمین امنیت منافع چین در پاکستان، وضعیت امنیتی در این کشور را ، بویژه در بلوچستان، بدتر خواهد کرد.»
ضیاء الرحمن به نوبه خود تردید دارد که اسلام آباد به پکن اجازه دهد از شرکتهای امنیتی خصوصی خود به طور گسترده استفاده کند. حتی اگر این اتفاق بیفتد، " شرکتهای امنیتی خصوصی چینی چنین تخصص و آمادگی لازم را ندارند" و بعید است از نظر تضمین امنیت فیزیکی در پاکستان، بازی را به نفع چین تغییر دهند. وی همچنین استدلال میکند که تحت این سناریو - یعنی حضور دائمی شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان - وضعیت امنیتی بهبود نخواهد یافت. برعکس، این فضا تشدید خواهد شد زیرا "چین وضعیت پیچیده شبهنظامیگری در پاکستان را نمیشناسد."
علاوه بر این، رحمان معتقد است که در این مورد، روابط ایالات متحده و پاکستان ممکن است مسائل را تا حد بیشتری پیچیده کند، زیرا "ایالات متحده در حال حاضر به طور غیرمستقیم نگرانی خود نسبت به اهداف چین برای گسترش حضور خود در منطقه از طریق شرکتهای امنیتی خصوصی را ابراز کرده است." این امر بویژه با توجه به نقش ایالات متحده در اقتصاد پاکستان، بسیار مهم است.
علاوه بر این، کیه بلوچ استدلال کرده است که «حتی اگر پکن بتواند شرکتهای امنیتی خصوصی خود (PSC) را در پاکستان مستقر کند، فعالیتهای عملیاتی آنها احتمالاً به مناطق خاصی محدود میشود. علاوه بر این، وی اظهار داشت که اگرچه تاکنون، اسلام آباد توانسته در برابر این درخواست پکن مقاومت کند، اما "در صورت تحقق این سناریو، باید منتظر مقاومت فزاینده گروههای خاصی در پاکستان باشیم." وی بویژه اشاره کرد که «افراد با نفوذ در محافل نظامی و سیاسی پاکستان احتمالاً از چنین رخدادی ابراز نارضایتی میکنند [و] متحدان غربی پاکستان احتمالاً بر این کشور فشار خواهند آورد» که این اتفاق نیفتد.
عامر همچنین در مورد چشم انداز حضور شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان در کوتاه مدت تردید دارد. علاوه بر این، او به توانایی آنها برای محافظت از شهروندان چینی در برابر تهدیدهای امنیتی چند وجهی در این کشور نیز اعتقادی ندارد. به گفته عامر، چشم انداز چین برای استقرار شرکتهای امنیتی خصوصی خود در پاکستان دو مسئله اصلی را ایجاد میکند: «اول این که بیشتر پرسنل چینی زبانهای محلی پاکستان را نمیدانند. بنابراین، زمانی که نیروهای امنیتی چین از شهروندان خود محافظت میکنند، احتمال رویارویی خشونت آمیز با مردم پاکستان افزایش مییابد. دوم، پاکستان میداند که تأمین امنیت برای چین یا هر کشور دیگری، ابزار استراتژیک پاکستان است که میخواهد آن را دربرابر منافع پولی و نفوذ استراتژیک بفروشد. بنابراین، اگر پاکستان دیگر از منافع چین در پاکستان محافظت نکند، این ابزار را از دست خواهد داد.» «چین با درخواست برای استقرار شرکتهای امنیتی خصوصی خود، میخواهد مسائل مربوط به امنیت را به دست خود بگیرد. هنگامی که شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان مستقر شوند، طبیعی است که در جمع آوری اطلاعات شرکت کنند. این درحالی است که نمیتوان جمعآوری اطلاعات را به عنوان عامل محرکه اصلی پکن برای استقرار شرکتهای امنیتی خصوصی خود در پاکستان دانست.
در نهایت، عمیر جمال، خبرنگار The Diplomat مستقر در لاهور ادعا میکند درخواست چین برای استقرار شرکتهای امنیتی خصوصی خود در پاکستان جنبه استراتژیک دارد. بویژه، وی استدلال میکند که در حال حاضر نهادهای امنیت ملی پاکستان بیشتر درگیر مدیریت سیاست داخلی هستند تا از بین بردن تروریسم. تعهد تنها از افزایش تعداد پرسنل امنیتی برای محافظت از ساختمان، جاده یا محل پروژه ناشی نمیشود. همچنین سیاست گذاران را ملزم میکند که در مورد چالشها در سطح سیاست تصمیمات اساسی بگیرند و سپس روی یک برنامه قوی برای اجرای آنها کار کنند که پاکستان در همه سطوح در این زمینه شکست خورده است.
جمال در ادامه اضافه میکند که جای تعجب نیست که «چین ترجیح میدهد امنیت پروژههای کریدور اقتصادی(CPEC)را با حضور شرکتهای امنیتی خصوصی تأمین کند. استقرار شرکتهای امنیتی چین میتواند شرایط را برای سیاستگذاران پاکستان پیچیده کند. در حالت ایده آل، پکن ممکن است خواهان استقرار پرسنل امنیتی خود در پاکستان نباشد، اما احتمالاً راهی جز این نمیبیند زیرا پاکستان همچنان در زمینه تأمین امنیت با مشکل روبرو است. پکن میداند که استقرار پرسنل امنیتی چین در پاکستان میتواند احساسات ضد چینی را در سرتاسر پاکستان، بویژه در بلوچستان، که در آن شبه نظامیان بلوچ، پکن را "اشغالگر" توصیف میکنند، افزایش دهد.
نتیجهگیری
علی رغم خطرها و تهدیدهای امنیتی جدی که طرف چینی در فعالیتهای اقتصادی و تجاری خود در پاکستان با آن مواجه است، دلایل زیادی وجود دارد که ثابت کنیم این موارد مانع از تکمیل اهداف پکن در اجرای پروژههای کریدور اقتصادی(CPEC) نخواهد شد. در این میان، شرایط و تحولات کلان اقتصادی میتواند به موانع بزرگتری تبدیل شود. به احتمال زیاد، پکن در تلاش خود برای محافظت از جان اتباع چینی در پاکستان، به ترکیبی از منابع دولتی و خصوصی پاکستان (و استفاده از شرکتهای امنیتی خصوصی محلی) تکیه خواهد کرد. در نتیجه، برخی از شرکتهای امنیتی خصوصی چینی- که با شرکتهای امنیتی محلی همکاری میکنند و خدمات امنیتی اولیه ارائه میدهند - ممکن است در فعالیتهای خاصی در خاک پاکستان شرکت کنند.
گفته میشود بر اساس پاسخهای مکتوب دریافت شده از کارشناسان مستقر در پاکستان و همچنین دادههای ثانویه زیادی، سه جنبه مربوط به فعالیت شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان باید مشخص شود: اول، بعید است که اسلامآباد درخواستهای پکن را بپذیرد و به شرکتهای امنیتی خصوصی چینی اجازه استقرار (بدون نظارت) در قلمرو خود را به صورت دائمی بدهد. دوم، طرف چینی نیز- با توجه به ضعفهای ذاتی صنعت شرکتهای امنیتی خصوصی چینی و همچنین نگرانیها در مورد وجهه و شهرت چین- ممکن است مایل نباشد که اسلامآباد را برای استقرار شرکتهای امنیتی خصوصی چینی در پاکستان تحت فشار قرار دهد. سوم، حتی در صورتی که شرکتهای امنیتی خصوصی چینی به صورت دائمی در خاک پاکستان مستقر شوند، بعید است که در این ساختارها تغییری ایجاد کند و با توجه به پیچیدگی کاری و ضعفهای ساختاری این شرکتها بعید است که به تغییر دهنده و تضمین کننده بازی به نفع امنیت اتباع چینی و منافع چین در پاکستان تبدیل شوند.