بیطرفی استراتژیک؛ حفظ تعاد ل پاکستان در تعامل با قدرت های بزرگ
واقعیتها نشان میدهد که پاکستان نمیتواند خود را متحد یک بلوک واحد بداند و انتخاب بین بلوک ایالات متحده یا چین، سیاستی فاجعه بار و "خود ویرانگر" برای این کشور خواهد بود.
اگر سؤال شود که پاکستان در کدام طرف ایستاده است؟ باید پاسخ دهیم که پاکستان "در طرف منافع ملی" خود قرار دارد. براین اساس، این سیاست پاکستان، تأکید می کند که این کشور پیوستن به یک بلوک و درگیرشدن مجدد در رقابت قدرت های بزرگ را نمی پذیرد.
مطالعات شرق/
رهبری سیاسی پاکستان دائماً بر سیاست اعلامی این کشور تأکید کرده و اعلام می کند که پاکستان نمی خواهد در رقابت قدرت های بزرگ، درگیر شود. بلاول بوتو زرداری وزیر امور خارجه پاکستان در سفر چهار روزه خود به ژاپن بر سیاست پاکستان مبنی بر عدم مشارکت در رقابت قدرت های بزرگ تأکید کرد. وی گفت: «پاکستان به عنوان یک کشور درحال توسعه که با اقتصادی و زیستمحیطی مواجه است، فرصتی برای درگیرشدن در سیاستها و رقابت قدرت های بزرگ به سبک جنگ سرد که به نظر میرسد در حال بازگشت است، ندارد». پیش از این و قبل از سفر وزیر امور خارجه، حنا ربانی کهر، وزیر مشاور دولت در امور خارجه پاکستان در مصاحبهای قابل توجه با پایگاه خبری پولیتیکو در واشنگتن سخن مشابهی را ایراد کرده بود. وی تأکید کرده بود که پاکستان به دنبال "دردسر" اضافی و درگیرشدن در جنگ سرد جدید بین چین و ایالات متحده نیست.
در حال حاضر، پاکستان در تلاش است تا روابط دوجانبه خود با ایالات متحده و چین را حفظ و تقویت کند. با این حال، رقابت فزاینده بین این دو قدرت جهانی درکنار مخالفت احزاب در ایالات متحده با چین، وضعیت مخاطره آمیزی را برای پاکستان ایجاد کرده است. گسست همه جانبه بین این دو قدرت جهانی، تأثیر منفی بر پاکستان خواهد گذاشت. اظهارات اخیر خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان به منزله اعتراف به این امر است که پاکستان خود را در موقعیت دشواری میبیند و میکوشد تا در این بین، موازنه را حفظ کند و از درگیرشدن با پیچیدگیهای رقابت فرار کند. وی اظهار داشت که در چندین دهه گذشته حفظ "تعادل" در برقراری روابط با ایالات متحده و قدرت های منطقهای مانند چین برای پاکستان بسیار دشوار بوده است.
این اظهارات نشاندهنده این واقعیت است که حفظ منافع ملی و پرهیز از وابستگی بیش از حد به هر یک از طرفین یا همسویی بیش از حد با هر یک از طرفین در واقع کار بسیار دشواری است. علاوه بر این، تصمیم اخیر پاکستان برای بی طرف ماندن و اجتناب از پذیرش قطعنامه محکومیت روسیه در مناقشه روسیه و اوکراین، رویکرد استراتژیک این کشور و عدم جانبداری در مناقشات بین المللی را نشان میدهد. علاوه بر آن، تصمیم پاکستان برای انصراف از شرکت در"اجلاس دموکراسی" در واشنگتن نیز میتواند به عنوان اقدامی درجهت برقراری تعادل تلقی شود. پاکستان با امتناع از حضور در این اجلاس به دلیل شرکت تایوان در آن، نشان داد که از هر اقدامی که آسیبی به دوستی دیرینه اش با چین بزند خودداری می کند.
علاوه بر این شناخت واقعیتها و مزایای همکاری با ایالات متحده و چین، سبب رویکرد و تمایل پاکستان به حفظ روابط متعادل با این دو قدرت بزرگ جهانی است. رابطه ایالات متحده و پاکستان مانند ترن هوایی پر از فراز و نشیب است. در حالی که هر دو کشور با چالشهای مختلف مانند عدم اعتماد و انتظارات غیر واقعی روبرو هستند، توانستهاند سطح همکاری و مشارکت را در چندین جبهه حفظ کنند. ایالات متحده همچنان بزرگترین مقصد صادرات پاکستان و یک شریک نظامی مهم برای این کشور است. ایالات متحده اخیراً فروش حجم قابل توجهی از تجهیزات را به ارزش 450 میلیون دلار برای پشتیبانی از جت های جنگنده F-16 پاکستان، تأیید کرده است. علاوه بر این، ایالات متحده به عنوان بزرگترین شریک اقتصادی پاکستان، متحد ثابت قدم این کشور در مبارزه علیه تروریسم است. این کشور در مواقع بحرانی مانند سیل ویرانگر در سال 2022، نقش سازندهای ایفا کرده است. علاوه بر این، ایالات متحده به پاکستان در تضمین قرارداد اخیر صندوق بین المللی پول کمک کرده است که این اقدام بر عمق همکاری در زمینه های مختلف بین دوکشور تأکید دارد. در واقع، به نظر می رسد که هم ایالات متحده و هم پاکستان اقدامهای قابل توجهی برای بهبود روابط خود انجام داده و با موفقیت مسیر مثبت خود را از سر گرفته اند.
از سوی دیگر، روابط پاکستان با چین چند وجهی است که از تمایل هر دو کشور برای مقابله با اتحاد استراتژیک بین ایالات متحده و هند و همچنین توجه به منافع منطقهای چین ناشی شده است. علاوه بر این، چین ثابت کرده است که یک دوست آزموده شده و مطمئن برای پاکستان است و برای حفاظت از تمامیت ارضی پاکستان و حفظ موازنه قدرت منطقهای در جنوب آسیا، در حوزه امنیتی و دیپلماتیک از این کشور حمایت خواهد کرد. علاوه بر این، چین به عنوان تأمین کننده اصلی تسلیحات پاکستان، ظاهراً نقشی کلیدی در تقویت قابلیتهای دفاعی این کشور ایفا میکند. این امر به پاکستان کمک میکند تا ظرفیت عملیاتی و آمادگی نظامی خود را افزایش دهد. علاوه بر این، چین از طریق کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) که ارزش آن حدود 62 میلیارد دلار برآورد میشود، به ارتقای اقتصادی پاکستان کمک میکند. این ابتکار تاکنون 25.4 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم چین را با هدف افزایش رشد اقتصادی، توسعه زیرساختها و تقویت ارتباط بین دو کشور جذب کرده است. پاکستان نیز در رقابت نامتقارن با هند و بین المللی کردن مسئله کشمیر به چین متکی است چرا که طرف آمریکایی از این مسئله حمایت نکرده است. این عوامل نشان دهنده عمق روابط بین این دو همسایه آسیایی است.
واقعیتهای فوق نشان میدهد که پاکستان نمیتواند خود را متحد یک بلوک واحد بداند و انتخاب بین بلوک ایالات متحده یا چین، سیاستی فاجعه بار و "خود ویرانگر" برای این کشور خواهد بود.
اگر سؤال شود که پاکستان در کدام طرف ایستاده است؟ باید پاسخ دهیم که پاکستان "در طرف منافع ملی" خود قرار دارد. براین اساس، این سیاست پاکستان، تأکید می کند که این کشور پیوستن به یک بلوک و درگیرشدن مجدد در رقابت قدرت های بزرگ را نمی پذیرد.