کشورهای آسیای مرکزی با یک حقیقت اجتناب ناپذیر مواجه هستند: کمبود قریب الوقوع آب تحت الگوی مدیریت فعلی آب. در این بین، آغاز پروژه کانال آبی قوش تپه در افغانستان، چالش بزرگ دیگری را اضافه میکند که کشورهای آسیای مرکزی آمادگی لازم را برای مقابله با آن ندارند. نبود
با توجه به شرایط موجود، پیشبینی میشود که ازبکستان تلاش خواهد کرد تا از طریق مشروعیت دادن به قدرت و اختیارات افغانستان در عرصه بین المللی، همکاریهای خود را با این کشور تقویت کند. ازبکستان احتمالا از طریق توافق درباره یک سیستم تهاتری، سعی میکند در ازای تأمین برق افغانستان در فصل زمستان، عبور جریانهای آبی را در فصل تابستان تسهیل کند. احداث خط آهن ترانس افغانستان، احتمالا ابزار دیگر تاشکند برای مذاکره با دولت افغانستان خواهد بود. ترکمنستان هم احتمالا همکاریهای خود را در تأمین گاز افغانستان و انتقال گاز به پاکستان از طریق افغانستان افزایش خواهد داد.
اما به رغم هر توافقی که با افغانستان حاصل شود، منابع آبی همچنان رو به کاهش هستند و این مسئله، نگرانیها را درباره موضوع کمبود آب تشدید میکند.
مطالعات شرق/
مارس 2022، حکومت طالبان، طرح بلندپروازانهای را برای کانال آبیاری «قوش تپه» (که یک شریان حیاتی بالقوه برای افغانستان خشک به شمار میآید) به مرحله اجرا درآورد. اما اجرای این پروژه، سایه سنگینی را بر سر کشورهای پایین دستی ازبکستان و ترکمنستان خواهد انداخت و تهدیدهای مربوط به امنیت آب را تشدید خواهد کرد. کشورهای آسیای مرکزی دیگر نمیتوانند دغدغههای آبی را در حوزه افغانستان نادیده بگیرند. در بحبوحه افزایش پیامدهای تغییرات آب و هوایی در منطقه، لازم است تا تدابیر راهبردی برای مقابله با چالشهای فوری مربوط به بحران آب اندیشیده شود.
کانال قوش تپه یک طرح مهم و بلندپروازنه در حوزه آبی منطقه آسیای مرکزی است. این کانال که توسط «شرکت انکشاف ملی افغانستان» مدیریت شده و بودجه آن از محل منابع عمومی تأمین میشود، 285 کیلومتر طول، 100 متر عرض و 8 متر عمق دارد. این پروژه قصد دارد آب مورد نیاز برای بیش از 550000 هکتار از اراضی کشاورزی شمال افغانستان (ولایات بلخ، جوزجان و فاریاب) را تأمین کند. این اقدام مهم، نوید بخش احیای چشم انداز کشاورزی منطقه است.
البته کار روی پروژه قوش تپه، از سالها قبل و پیش از به قدرت رسیدن طالبان آغاز شده است. کارهای اولیه و مطالعات امکان سنجی این پروژه، در زمان دولت سابق افغانستان و با حمایت USAID آغاز شد. اما این دولت طالبان بود که به این پروژه سرعت بخشید، به شکلی که باید گفت پیشرفت این طرح حیرت انگیز است. تصاویر ماهوارهای حکایت از آن دارند که تنها در مدت یک سال (از مارس 2022 تا 19 می 2023)، طالبان توانسته است حدود 100 کیلومتر از این کانال را تکمیل کند.
اولویت اول افغانستان: اهمیت احداث کانال
طبق گزارش «سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل» (فائو)، افغانستان با یک بحران انسانی کم نظیر دست و پنجه نرم میکند. طبق آخرین ارزیابی IPC که نتایج آن 1 آوریل 2023 منتشر شد، حدود 17 میلیون نفر از مردم افغانستان (تقریبا 40 درصد از جمعیت این کشور) با نا امنی غذایی شدید مواجه هستند. این در حالی است که مشکلات اقتصادی و سیاسی، در کنار اثرات تغییرات آب و هوایی، نیز سبب تشدید این ناامنی غذایی شده است.
در حالی که حدود 80 درصد از مردم برای امرار معاش خود به کشاورزی متکی هستند، پیامدهای تغییرات آب و هوایی (که به واسطه خشکسالیها و بالایای طبیعی گسترده قابل مشاهده است)، عمیقا بر دورههای رشد و ثمردهی محصولات اثر گذاشته و خطر کمبود غذایی را تشدید میکند.
در نتیجه، منابع آبی جزو اولویتهای اصلی افغانستان به شمار میروند و میتوانند به عنوان یک کاتالیزور در بخش کشاورزی، راهی را برای برون رفت از بحران انسانی فزاینده این کشور ایجاد کنند.
در میان زمینهای بیابانی افغانستان، ذخایر آبی فراوانی وجود دارد که همچنان دست نخورده باقی ماندهاند. جالب اینکه بیش از 80 درصد آب این کشور از کوههای مرتفع «هندوکش» که بالغ بر 2000 متر ارتفاع دارند سرچشمه میگیرد. این قلههای پوشیده از برف، به عنوان یک مخزن طبیعی عمل کرده و در فصل تابستان، جریان مداوم آب رودخانههای اصلی را تأمین میکنند.
اما افغانستان به رغم برخورداری از این ثروت طبیعی، با کمبودهای فاحشی در زمینه زیرساختهای آبی مواجه است که همین مسئله، چالشهای بزرگی را در زمینه دسترسی بی وقفه به آب مصرفی کافی ایجاد میکند. وقوع دهها سال جنگ و درگیری در این کشور، مانع از توسعه گسترده زیرساختهای هیدرولیکی به منظور تأمین نیازهای آبی مردم شده است. در چنین شرایطی، کانال قوش تپه یک طرح حیاتی به حساب میآید که میتواند معضل کمبود آب را در کشور نیمه بیابانی افغانستان کاهش دهد.
رونق کشت خشخاش: خطر گسترش «مسیر شمالی» افغانستان
در شرایطی که افغانستان فعالیتهای کشاورزی خود را از طریق احداث این کانال به پیش میبرد، پیش بینی میشود که این طرح ممکن است به طور ناخواسته سبب تقویت «مسیر شمالی» شده و روند کاشت، تولید و قاچاق مواد مخدر را تسهیل کند. باید توجه داشت که افغانستان همچنان جایگاه بی بدیل خود را به عنوان بزرگترین تولید کننده مواد مخدر در جهان (با حدود 328000 هکتار زمین کشت خشخاش در سال 2017) حفظ کرده است. در این بین، «مسیر شمالی» به عنوان مجرایی برای انتقال مواد مخدر تولید شده در مناطق شمالی افغانستان عمل کرده و با عبور از کشورهای همسایه مثل تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان، به سمت روسیه میرود.
با وجود صدور حکم ممنوعیت کشت خشخاش از سوی طالبان، قیمت تریاک افزایش یافته و باعث رونق تجارت مواد مخدر در این کشور شده است. طبق گزارش سازمان ملل، درآمد حاصل از مواد مخدر، از 425 میلیون دلار در سال 2021 به رقم باور نکردنی 1.4 میلیارد دلار در سال 2022 رسید.
کیفیت ساخت کانال
ارزیابی روند ساخت کانال، براساس اطلاعات و تصاویر ماهوارهای موجود، تردیدهای جدی را درباره کیفیت آن مطرح میکند. روشهای مورد استفاده برای ساخت این کانال، به شدت ابتدایی به نظر میرسند، به نحوی که شاهد یک «حفاری» صرف، بدون استفاده از تقویت یا پوشش مناسب برای کف و دیوارههای کانال هستیم. چنین روشی، خطرات زیادی به همراه داشته و ممکن است به خاطر نشت آب به داخل خاک خشک و شنی، مقادیر زیادی آب به هدر رود. هدر رفت آب به چنین شکلی میتواند پدیدههایی چون نمکی شدن خاک و غرقابی شدن اراضی آبی را به دنبال داشته و خطر اتلاف آب را تا حد هشدار دهندهای افزایش دهد.
به گفته «نجیب ا... سدید» کارشناس آب و محیط زیست، بخشهایی از بند انحرافی کانال، دچار فرسایش شدهاند که این وضعیت به خوبی در تصاویر ماهوارهای قابل مشاهده است (قسمتی که با دایره قرمز مشخص شده است). این مسئله، لزوم رسیدگی به کیفیت ساخت و پایداری این کانال را برجسته میکند.
در کنار ادعاهای بلندپروازنه و روند ساخت سریع این کانال، پروژه قوش تپه میتواند یک ابزار مهم برای طالبان در جهت کسب مشروعیت بین المللی و داخلی باشد.
طالبان با پیشبرد سریع این پروژه، خود را به عنوان رهبران توانایی به تصویر میکشند که به دنبال توسعه کشور هستند. آنها با نمایش قدرت خود در اجرای طرحهای زیرساختی بلندپروازانه، نشان میدهند که نگران آینده افغانستان هستند و بدین ترتیب، ضمن جلب توجه افکار عمومی، قدرت خود را در کشور تثبیت میکنند.
علاوه بر این، مسئله احداث کانال میتواند پیامدهای فرامرزی قابل توجهی را، بخصوص برای کشورهای آسیای مرکزی، به دنبال داشته باشد. با توجه به اینکه همکاری در زمینه آبهای فرامرزی اهمیت زیادی در عرصه بین المللی دارد لذا تأثیر این کانال بر کشورهای همسایه، توجهات زیادی را به خود جلب کرده و تعامل با طالبان را ضروری میسازد. طالبان از طریق این همکاریهای دیپلماتیک میتواند ارتباطات مهمی ایجاد کرده و مشروعیت خود را در عرصه جهانی افزایش دهد.
پیامدهای دامنهدار کانال قوش تپه: ارزیابی اثرات این کانال بر ازبکستان
ساخت کانال قوش تپه، سایه نفوذ عمیقی بر کشورهای آسیای مرکزی انداخته و پیامدهای قابل توجهی به دنبال دارد. ارزیابیهای مختلف نشان میدهند که طی 5 تا 6 سال از زمان تکمیل و بهره برداری این کانال، ترکمنستان و ازبکستان با کاهش قابل توجه ظرفیت آبگیری متوسط خود در میانه و پایین دست رودخانه فرامرزی «آمو دریا» مواجه میشوند (کاهش از 80 درصد به 65 درصد). رودخانه آمودریا که شریان حیاتی برای این کشورها محسوب میشود، حدود 80 درصد از کل منابع آبی قابل استحصال در این منطقه را شامل میشود.
استفاده از آب در ازبکستان
برداشت آب در افغانستان، پیامدهای سنگینی برای ازبکستان به همراه داشته و در وهله اول، سبب کمبود منابع حیاتی آب برای آبیاری مزارع مهم پنبه در مناطق بخارا، خوارزم و قره قالپاقستان میشود. با توجه به اینکه پنبه اولین محصول کشاورزی این کشور بوده و حدود 17 درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد لذا بخش کشاورزی ازبکستان نقش مهمی در تأمین معاش (مستقیم و غیرمستقیم) حدود 40 درصد از مردم دارد. طبق گزارش کمیته آمار ازبکستان، مصرف سالانه آب این کشور به طور متوسط 51 کیلومتر مکعب است که بخش کشاورزی به تنهایی حدود 90 درصد از مجموع آن (تقریبا 46.8 کیلومتر مکعب) را به خود اختصاص میدهد.
به علاوه، شیوههای آبیاری پرمصرف در این سیستم کشت تک محصولی پنبه، به یک فاجعه زیست محیطی (خشک شدن دریای آرال) دامن زده است. این پیامدهای اکولوژیکی عمیق، کل اکوسیستم اطراف را تحت تأثیر قرار میدهد. همین مسئله نشان میدهد که نحوه مدیریت آب در ازبکستان تا چه اندازه مهم بوده و میتواند پیامدهای گستردهای را به همراه داشته باشد.
پیامدهای ساخت کانال برای ترکمنستان
برای ترکمنستان، آب آمودریا نقش مهمی در تقویت بخشهای کشاورزی و صنعتی ایفا میکند. برداشت از آب آمودریا از طریق «کانال قره قوم»، کار آبیاری و کشتیرانی را در منطقهای به وسعت 1300 کیلومتر امکان پذیر کرده و حدود 1.25 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی را حفظ میکند.
با توجه به اقلیم عمدتا خشک این کشور، آب ارزش بالایی برای مردم آن دارد. اما بهره برداری از این کانال و تغییر سطح آب آمودریا، چالشهای مداومی را ایجاد میکنند که اثرات مستقیمی بر نرخ حاصلخیزی اراضی کشاورزی خواهند داشت. این وضعیت، اجرای تعهدات دولت در قبال کشاورزان را نیز دشوار میسازد؛ دولت طی حکمی اعلام کرده است که آب، کود، بذر و ماشین آلات کشاورزی را در اختیار کشاورزان قرار میدهد و در عوض، کشاورزان باید مقادیر مشخصی از محصول را با قیمتهای از پیش تعیین شده تولید کنند. یک نمونه بارز از این مشکل ژوئن 2023 اتفاق افتاد، زمانی که کشاورزان در «ولایت لب آب» به خاطر ناکافی بودن آب ورودی به این منطقه، بر سر آبیاری مزارع پنبه خود، با یکدیگر درگیر شدند. باتوجه به نقش مهم پنبه در بخش کشاورزی ترکمنستان (همانند ازبکستان)، کشت این تک محصول حدود 10 درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد و تقریبا 91 درصد از کل منابع آبی صرف تولید این محصول میشود.
در شرایطی که تغییرات آب و هوایی سبب تشدید کمبود آب میشود، هر نوع کاهش در عرضه آب میتواند پیامدهای زنجیرهای بر بخش کشاورزی و امنیت غذایی دو کشور داشته باشد. بنابراین، با توجه به چالشهای پیش روی هر دو کشور در رابطه با منابع آبی مشترک، خطرات این مسئله همچنان بالا است.
قوانین حقوقی رودخانه آمودریا: ساز و کارهای موجود در قوانین بینالمللی
در همین حال، نبود ساز و کارهای قوی حاکم بر فرآیندهای آبی، پیچیدگیهای مربوط به ساخت کانال قوش تپه را افزایش میدهد. عدم حضور افغانستان در «کنوانسیون حفاظت و استفاده از آبهای فرامرزی» سازمان ملل (1992)، پیامدهای قابل توجهی به دنبال دارد. این کنوانسیون که سنگ بنای مدیریت دریاچهها و رودخانههای فرامرزی است، مفاهیم مهمی (مثل «پیامدهای فرامرزی») را در خود جای داده است که نقش اساسی در ارزیابی پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی در حوزه مدیریت منابع آبی دارد. لذا افغانستان بدون پایبندی به این اصول و هنجارهای بین المللی، شروع به ساخت این کانال کرده است. در نتیجه، هیچ کدام از توافقنامههای حاکم بر آمودریا، بین افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی وجود ندارد. این در حالی است که توافقنامه آلماتی (1992) که مسئول نظارت بر نحوه استفاده از این رودخانه است، افغانستان را شامل نمیشود و توافقنامه 1946 با اتحاد جماهیر شوروی نیز قدرت خود را از دست داده است. بنابراین لازم است تا به این شکافهای حقوقی پرداخته شود چون حل پیچیدگیهای مرتبط با منابع آبی مستلزم همکاریهای جامع منطقهای است.
به رغم اینکه افغانستان عضو کنوانسیونهای بین المللی نیست، «عبدالغنی برادر» معاون نخست وزیر افغانستان در مراسم آغاز به کار پروژه این کانال، بر حق این کشور برای استفاده از منابع آب «براساس هنجارهای قوانین بین المللی» تأکید کرد. این اظهارات نشان دهنده تلاش افغانستان برای کسب مشروعیت حقوقی و مشروعیت دادن به این پروژه است.
با وجود این، کمبود مقررات حقوقی، چالش دیگری را برای کشورهای پایین دست آمودریا به وجود میآورد. نبود توافقهای الزام آور، تردیدها را افزایش داده و نشان میدهد که روی آوردن به همکاریهای منطقهای برای رسیدگی به این موضوع بحث برانگیز، یک نیاز مبرم و اساسی است.
واکنش مقامات ازبکستان و ترکمنستان به عملیاتی شدن پروژه قوش تپه
به رغم پیشرفت سریع افغانستان در زمینه ساخت این کانال، کشورهای ازبکستان و تاجیکستان تاکنون سکوت اختیار کرده و مقامهای آنها هیچ اظهار نظر رسمی در این باره نداشتهاند.
22 مارس 2023، یک هیئت ازبکستانی در سفری دیپلماتیک عازم افغانستان شد تا مسائل مربوط به همکاری اقتصادی بین دوکشور را بررسی کند. در این سفر، مسائل مربوط به«پروژه ترانس افغانستان» که شامل احداث خطر ریلی ترمذ ـ مزار شریف ـ کابل ـ پیشاور و نصب خطوط انتقال برق در مسیر سرخان ـ پل خمری است، محور مذاکرات طرفین بود. هرچند وزارت خارجه ازبکستان در بیانیهای رسمی عنوان کرد که در این سفر مذاکراتی درباره بخش آب و انرژی انجام شده است اما هیچ اظهارنظر آشکاری درباره احداث کانال قوش تپه انجام نشد.
ترکمنستان نیز تاکنون اظهارنظر رسمی درباره اجرای پروژه کانال قوش تپه نداشته است.
خط مشیها و پیشبینیهای سیاسی
در شرایط کنونی، کشورهای آسیای مرکزی با یک حقیقت اجتناب ناپذیر مواجه هستند: کمبود آبِ قریب الوقوع، تحت الگوی مدیریت آب فعلی. عوامل موثر در این زمینه عبارتند از:
- 1- مصرف کنترل نشده: استفاده غیرمنطقی از منابع آب، فشار را بر منابع محدود آبی افزایش داده و سبب تشدید چالشهای مربوط به کمبود آب میشود.
2- نبود یک مدیریت همه جانبه در حوزه مدریت منابع آبی: نبود یک رویکرد جامع در زمینه مدیریت منابع آب، مانع از تخصیص بهینه و حفاظت از منابع شده و این بحران را تشدید میکند.
3- ضعف نهادی: یک چارچوب نهادی ضعیف، سبب تضعیف حاکمیت و هماهنگی موثر شده و مانع استفاده از طرفیتهای منطقهای برای مقابله با چالشهای آبی میشود.
4- تأثیرات تغییرات آب و هوایی: با تشدید پیامدهای تغییرات آب و هوایی، آسیای مرکزی با تردیدهای بیشتری مواجه میشود. تغییر الگوهای آب و هوایی، الگوی دسترسی به منابع آبی را تغییر داده و مدیریت پایدار این منابع را دشوارتر از گذشته خواهد کرد.
در این بین، آغاز پروژه کانال سازی در افغانستان، چالش بزرگ دیگری را اضافه میکند؛ چالشی که کشورهای آسیای مرکزی آمادگی لازم را برای مقابله با آن ندارند. نبود چارچوبهای سازمانی و حقوقی لازم برای مدیریت منابع آب در افغانستان، پیچیدگیهای این مسئله را نشان میدهد.
با توجه به شرایط موجود، پیش بینی میشود که ازبکستان تلاش خواهد کرد تا از طریق مشروعیت دادن به قدرت و اختیارات افغانستان در عرصه بین المللی، همکاریهای خود را با این کشور تقویت کند. ازبکستان احتمالا از طریق توافق درباره یک سیستم تهاتری، سعی میکند در ازای تأمین برق افغانستان در فصل زمستان، عبور جریانهای آبی را در فصل تابستان تسهیل کند. علاوه بر این، تأکید رئیس جمهور ازبکستان بر اولویت داشتن احداث خط آهن ترانس افغانستان، نشان میدهد که این طرح احتمالا میتواند ابزاری برای مذاکره با دولت افغانستان باشد.
ترکمنستان هم احتمالا همکاریهای خود را در تأمین گاز افغانستان و انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان افزایش خواهد داد (ابتکاری که قبلا به راه افتاده است). این همکاریها میتواند روند مذاکرات درباره قاعدهمند کردن کانال «قوش تپه» را تسهیل کند.
اما به رغم هر توافقی که با افغانستان حاصل شود، حقیقت امر آن است که منابع آبی همچنان رو به کاهش هستند و این مسئله، بدون توجه به تلاشهای دیپلماتیک در حال انجام، نگرانیهای را درباره موضوع کمبود آب تشدید میکند. در بحبوحه این چالش چندوجهی، کشورهای منطقه باید با معضل کاهش فزاینده منابع آبی دست و پنجه نرم کنند.
برای کاهش خطرات مربوط به مدیریت منابع آب آمودریا، کشورهای آسیای مرکزی باید اقدامهای راهبردی را در دستور کار خود قرار دهند:
- 1- حرکت به سمت کشاورزی پایدار: تغییر به سمت شیوههای کشاورزی پایدار، امری لازم و ضروری است. هر دو کشور باید تنوع بخشی به محصولات کشاورزی را در دستور کار خود قرار دهند چون اتکای ناپایدار به مزارع گسترده پنبه و آبیاری آنها سبب کاهش منابع آبی خواهد شد. پیدا کردن محصولات جایگزین میتواند فشار موجود بر منابع آبی را کاهش دهد.
2- استفاده از مقررات نهادی و حقوقی: به رسمیت شناختن حق افغانستان برای استفاده از آب آمو دریا و مشارکت دادن فعال این کشور در توافقنامههای بین دولتی، یک گام مهم و حیاتی است. وارد کردن افغانستان به «کمیسیون بین دولتی برای همکاریهای آبی» (ICWC) و «صندوق بین المللی برای نجات دریاچه آرال» میتواند زمینه ساز بهبود مدیریت مشترک منابع آبی شده و همکاریهای منطقهای را تقویت کند.
3- معرفی سیستمهای آبیاری پایدار: استفاده از روشهای آبیاری پایدار، امری لازم و ضروری است. اجرای تکنیکهای صرفه جویی در مصرف آب، مثل سیستمهای آبیاری قطرهای و تصفیه فاضلاب، میتواند تا حد زیادی کمبود آب را کاهش دهد. مدیریت موثر آبهای برگشتی نیز میتواند نقش محوری در کاهش چالشهای آبی منطقه داشته باشد.
در مجموع باید گفت که رویکرد «وضعیت موجود» در حوزه مدیریت آبهای فرامرزی منطقه، در کنار تغییرات آب و هوایی، به ناچار منجر به بروز یک بحران آبی بیسابقه خواهد شد. مسئله جاری افغانستان درباره کانال قوش تپه نیز بیش از پیش به کاهش منابع آبی در آسیای مرکزی دامن خواهد زد. در چنین شرایطی لازم است تا اقدامهای جمعی و فوری برای رسیدگی به این چالشهای مدیریتیِ پیچیده اندیشیده شود تا بتوان آینده پایدار منطقه را تضمین کرد.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»