از آنجایی که آسیای مرکزی در حال گذراندن دوره ای از کالیبراسیون (واسنجی) مجدد منطقه ای است، موقعیت ایران نباید نادیده گرفته شود. در حالی که ایران در کوتاهمدت بستر چالشبرانگیزی برای سرمایه گذاری و تعامل در اختیار کشورهای آسیای مرکزی قرار میدهد، با این حال، تا زمانی که این منطقه به عنوان اولویت اصلی سیاست خارجی تهران باقی بماند، این کشور در راستای تعامل بیشتر و به دست آوردن جای پای محکمتر در آسیای مرکزی تلاش خواهد کرد.
مطالعات شرق/
با وجود گذشت تقریباً یک سال از تهاجم روسیه به اوکراین، منطقه آسیای مرکزی همچنان با تغییرات پر تلاطم محیط ژئوپلیتیک دست به گریبان است. با تمرکز روسیه بر اوکراین، فرصتهای جدیدی برای تعامل در آسیای مرکزی، که تا همین اواخر تحت کنترل مسکو بود، پدید آمده است.
چین و ترکیه به دنبال تحکیم و تقویت مواضع خود در این منطقه، به عنوان بخشی از تغییر شکل گستردهتر نظم منطقهای هستند. در عین حال، ایران نیز توجه خود را به آسیای مرکزی، بویژه در زمینه مسیرهای ارتباطی و تجاری معطوف کرده است. افزایش تعامل با کشورهای این منطقه یکی از اولویتهای بلندمدت سیاست خارجی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران است که تصمیم وی در انتخاب تاجیکستان به عنوان مقصد اولین سفر ریاست جمهوری نیز مؤید آن است. در حال حاضر، ایران به طور فزایندهای به دنبال توسعه تعامل در منطقه آسیای مرکزی در جهت جلوگیری از انزوای بیشتر ناشی از تحریمهای بینالمللی و همچنین افزایش محبوبیت دولت در داخل، با توجه به برخی ناآرامیهای داخلی است.
مقابله با تحریمهای غرب
تلاش فزاینده ایران در راستای ایجاد فرصتهای تجاری جدید در آسیای مرکزی در پس زمینه فضای خصمانهای است که در بُعد بینالمللی پیش روی این کشور قرار دارد. این شرایط تا حد زیادی به دلیل تحریمهای غرب علیه برنامه هستهای (صلح آمیز) ایران و همچنین تنشهای منطقهای مربوط به خصومتهای جاری بین این کشور با عربستان سعودی ایجاد شده است. علاوه بر این، پیشبینیهای اخیر مبنی بر اینکه ایران در آستانه رکود تورمی فزاینده قرار دارد، فشارها را بر این کشور تشدید کرده است تا بتواند خود را از شوکهای اقتصادی ناشی از تحریمها مصون نگه دارد.
در عین حال، ایران در حال حرکت به سمت تنوع بخشیدن به اقتصاد خود، برای حل این مشکلات است. پس از امضای رسمی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در اکتبر سال گذشته میلادی در ازبکستان، آوریل سال جاری، این کشور رسما به یکی از اعضای دائم این سازمان به عنوان یک نهاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی در اوراسیا تبدیل خواهد شد. عضویت در سازمان همکاری شانگهای موجب تقویت روابط تجاری ایران با آسیای مرکزی میشود و امکان تعامل بیشتر این کشور با دو اقتصاد بزرگ عضو سازمان همکاری شانگهای یعنی چین و هند را نیز فراهم میآورد. ایران همچنین در حال توسعه تعاملات خود با اتحادیه اقتصادی اوراسیا با توجه به تمدید اخیر توافقنامه تجارت آزاد با این اتحادیه تا سال 2025 است - که این موضوع نیز میتواند منجر به اثربخشی بیشتر تلاشهای تهران برای مطرح کردن نام خود به عنوان یک شریک خارجی پیشرو برای منطقه آسیای مرکزی شود.
بندر چابهار
بندر چابهار ایران که امکان اتصال هند را به آسیای مرکزی و افغانستان فراهم میکند، در راستای اهداف بزرگ ایران در زمینه توسعه اقتصادی و تجارت دریایی از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است. این بندر که در سال 2017 توسط ایران و با مشارکت هند راهاندازی شد، در حال حاضر تبدیل به یک قطب تجاری بینالمللی شده است که علاوه بر اینکه امکان دسترسی جایگزین برای حمل و نقل کالا به بازارهای آسیای مرکزی را ایجاد کرده است، دسترسی مستقیم ایران به آبهای بینالمللی را که در حال حاضر از تحریم های ایالات متحده مستثنی هستند، نیز فراهم می کند.
این بندر در پس زمینه جنگ روسیه و اوکراین اهمیت بیشتری نیز پیدا کرده است. بر اساس آخرین آمار و اطلاعات، اقتصادهای آسیای مرکزی همچنان شوکهای اقتصادی ناشی از این جنگ را احساس میکنند. دسترسی به بنادر منطقهای مانند بندر چابهار، راههای ارتباطی بهتری را در جهت تعامل اقتصادی مطلوبتر در اختیار کشورهای منطقه آسیای مرکزی قرار میدهد. در حال حاضر، ازبکستان در راستای اهداف خود برای ارتباطات بیشتر با شبکههای ارتباطی منطقهای، تمایل و اشتیاق خود را برای دسترسی و استفاده از این بندر نشان داده است. از سوی دیگر، قزاقستان نیز در سال 2021 حمایت خود را از توسعه بیشتر بندر چابهار ایران، بویژه با توجه به اینکه "آستانه" بزرگترین شریک تجاری هند در آسیای مرکزی است، اعلام کرده است.
با توجه به مزیت جغرافیایی ایران، بندر چابهار، به همراه پیوستن این کشور به سازمان همکاری شانگهای، طی دوران چالش برانگیز اخیر برای این کشور به عنوان یک پوشش نقرهای[1] عمل میکند، زیرا راههایی را برای مدیریت انزوا در اختیار ایران قرار داده است.
بندر چابهار بهعنوان یک نقطه اتصال میان آسیای مرکزی، جنوبی، جنوب شرقی و خاورمیانه، میتواند جایگزین جذابی برای مسیر ترانزیتی محبوب و مورد توجه کنونی، یعنی کریدور میانی باشد.
در حالی که ایران میداند که نمیتواند با چین به عنوان یک شریک سنگینوزن اقتصادی یا ترکیه که مبتکر گرد هم آوردن جهان ترک در منطقه است، رقابت کند، اما به طور فزایندهای از امکان اتصال کشورهای آسیای مرکزی به بازارهای بینالمللی از طریق بندر چابهار، به عنوان ابزاری برای نفوذ خود در سراسر این منطقه استفاده میکند.
تجارت پرخطر
در حالی که ایران در تلاش برای تعامل بیشتر با کشورهای آسیای مرکزی است، این احتمال وجود دارد که اقتصادهای منطقه به دلیل عدماطمینانهای سیاسی همکاری با ایران، مشارکت با این کشور را به عنوان یک ریسک و خطر تلقی کنند. این امر بویژه در زمانی که کشورهای آسیای مرکزی در پی جدایی روسیه به دنبال شرکای خارجی باثبات و قابل اعتماد هستند، اهمیت دوچندان مییابد. یکی دیگر از مسائل کلیدی در رویکرد ایران نسبت به آسیای مرکزی، خطر تقابل ژئواکونومیک با چین در زمینه مسیرهای تجاری رقابتی در منطقه است.
با توجه به دلایل فوقالذکر، پیشرفتهای ایران در منطقه احتمالاً توسط قدرتهای منطقهای کنونی از جمله چین و ترکیه و فراتر از آن توسط هند، پاکستان و دیگر رقبا به دقت رصد میشود.
با این حال، از آنجایی که آسیای مرکزی در حال گذراندن دوره ای از کالیبراسیون (واسنجی) مجدد منطقه ای است، موقعیت ایران نباید نادیده گرفته شود. در حالی که ایران در کوتاهمدت بستر چالشبرانگیزی برای سرمایه گذاری و تعامل در اختیار کشورهای آسیای مرکزی قرار میدهد، با این حال، تا زمانی که این منطقه به عنوان اولویت اصلی سیاست خارجی تهران باقی بماند، این کشور در راستای تعامل بیشتر و به دست آوردن جای پای محکمتر در آسیای مرکزی تلاش خواهد کرد.
انتهای مطلب/
[1] . کنایه است از بارقهای از امید (یا تسلی) در ناامیدی یا شرایط خیلی دشوار
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»