هر چند اختلافات بین رهبران طالبان باعث ایجاد تنش در درون جنبش خواهد شد اما بعید است که این اختلافات منجر به وقوع جنگ داخلی بین جناحهای مختلف طالبان در کوتاه مدت شود. کادر رهبری طالبان میداند که وقوع جنگ داخلی آشکار بین جناحهای طالبان میتواند سبب نابودی دولت نوپای طالبان شده و توانایی آن را برای کنترل افغانستان به مخاطره اندازد. این یکی از مهمترین عواملی است که به رغم بالا گرفتن اختلافهای داخلی، همچنان دولت طالبان را منسجم نگه داشته است. بعید است که جناحهای مخالف رهبر طالبان علنا به نبرد با جناح آخوندزاده برخیزند، مگر آن که تنشها آنها را به این نتیجه برساند که ادامه اجرای سیاستهای رهبر گروه، خطر جدی را متوجه بقای دولت خواهد کرد.
مطالعات شرق/
اخیرا در اقدامی نادر، شاهد انتقاد علنی رهبران طالبان از یکدیگر بودیم؛ اتفاقی که نشان میدهد اختلافهای داخلی رژیم در حال سر ریز شدن به بیرون است. 11 فوریه، «سراجالدین حقانی» وزیر کشور طالبان و رهبر شبکه حقانی، در سخنرانی در جمع حامیان خود در ولایت خوست، از رهبری طالبان به خاطر ناتوانی در حکومت، به انحصار گرفتن قدرت و «غیرقابل تحمل کردن» وضعیت انتقاد کرد. سخنان حقانی، به طور ضمنی، اشاره به افزایش تمرکز قدرت در اطراف «هبتالله آخوندزاده» رهبر طالبان و حامیان وی داشت. وی همچنین به این نکته اشاره داشت که رهبران طالبان نتوانستهاند مشکلات مردم افغانستان را حل کنند و حقوق آنها را نقض کردهاند. این اظهارات حقانی احتمالا اشاره به سیاستهای آخوندزاده در رابطه با ممنوعیت تحصیل دختران داشته است. هدف حقانی از این اظهارات، احتمالا افزایش تعامل با جامعه جهانی و از سر گیری کمکهای مالی توسعهای خارجی به افغانستان بوده است.
چند تن دیگر از رهبران طالبان نیز به طور ضمنی از این انتقادهای حقانی حمایت کردند. 13 فوریه، «عبدالسلام حنفی» معاون نخست وزیر طالبان، تلویحا از اظهارات حقانی حمایت کرد و سیاست آخوندزاده درباره تحصیل دختران را در لفافه مورد انتقاد قرار داد. «محمد یعقوب» وزیر دفاع طالبان نیز به رهبران این گروه هشدار داد که دچار «کبر و غرور» نشوند و به «خواستههای مشروع ملت» گوش دهند. این اظهارات ملا یعقوب، در کنار اظهارات سایر رهبران ارشد طالبان و شبکه حقانی، حکایت از آن دارد که این نگرانیها در بین جناحهای مختلف طالبان وجود دارد.
در این بین، «ذبیح الله مجاهد» تلاش کرد تا به عنوان یک نیروی میانجی عمل کرده و ضمن محکوم کردن انتقادات علنی حقانی، بر عدم مجازات وی تأکید کرد. منازعه بین رهبران طالبان معمولا در خفا انجام میشود و آنها به ندرت در ملأ عام از یکدیگر انتقاد میکنند. اما امتناع آخوندزاده از تغییر سیاستهای تندروانه و حکومت کردن به شیوهای کمتر مستبدانه، باعث علنی شدن این اختلافها شده است. طبق گزارش برخی منابع، برخی اعضای کابینه اعلام کردهاند که در صورت عدم تغییر سیاست آخوندزاده درباره ممنوعیت تحصیل دختران، از وی میخواهند تا از سمت خود استعفا دهد. اما آخوندزاده یک فرد بسیار ایدئولوژیک بوده و بسیار بعید است که جایگاه خود را به عنوان رهبر ارشد طالبان واگذار کند.
واکنش جناح آخوندزاده به سخنان حقانی نشان میدهد که این جناح نه مصالحه کرده و نه سیاست خود را تغییر خواهد داد. جناح آخوندزاده همچنان تأکید دارد که اطاعت از رهبر ارشد طالبان، جدا از شبهاتی که ممکن است به سیاستهای وی وارد شد، یک واجب دینی است.
راهحلهای پیش روی رهبر طالبان
هر چند برخی رهبران طالبان برای حل این مناقشه پادرمیانی کردهاند اما اگر رهبر ارشد طالبان حاضر به مصالحه درباره سیاستهای اجتماعی تندروانه خود نشده و بخشی از قدرت را به کابینه واگذار نکند، آنگاه اختلاف بین رهبران طالبان ممکن است دامنهدارتر شود. رهبر ارشد طالبان احتمالا در حال آماده شدن برای استفاده از نیروی قهری است تا بتواند سیاستهای جنجالیتر خود را، به رغم افزایش مخالفتها، اجرایی کند. خبرنگاران افغانستانی گزارش دادهاند که آخوندزاده درصدد تشکیل یک واحد نظامی 35 هزار نفره است که نیروهای آن صرفا به وی وفادار بوده و به هیچ جناح دیگری در درون طالبان وابسته نباشند. علاوه بر این، آخوندزاده اخیرا با برگزاری همایشی در قندهار، موضوع اجرای طرح ممنوعیت کشت خشخاش را مطرح کرده است. ممنوعیت کشت خشخاش میتواند تأثیر نامطلوبی بر منابع درآمدی بسیاری از رهبران طالبان داشته باشد. آخوندزاده همچنین ممکن است با جلوگیری از انجام قتلهای فراقانونی، آزادی عمل فرماندهان طالبان را محدود کند. آخوندزاده میتواند با استفاده از نیروهای نظامی خود، فرماندهان و رهبران طالبان را وادار به تبعیت از سیاستهای نامطلوب خود کند.
چشمانداز آینده
هر چند این منازعهها همچنان باعث ایجاد تنش در درون جنبش طالبان خواهند شد اما بعید است که این وضعیت منجر به وقوع یک جنگ داخلی آشکار بین جناحهای مختلف طالبان در کوتاه مدت شود. کادر رهبری طالبان میداند که وقوع یک جنگ داخلی آشکار بین جناحهای طالبان میتواند سبب نابودی دولت نوپای طالبان شده و توانایی آن را برای کنترل افغانستان به مخاطره اندازد. این یکی از مهمترین عواملی است که به رغم بالا گرفتن اختلافهای داخلی، همچنان دولت طالبان را منسجم نگه داشته است. بعید است که جناحهای مخالف رهبر طالبان علنا به نبرد با جناح آخوندزاده برخیزند، مگر اینکه تنشها به جایی برسند که آنها را به این نتیجه برساند که ادامه اجرای سیاستهای رهبر ارشد، خطر بیشتری را متوجه بقای دولت خواهد کرد و خطر این کار، بیشتر از خطر پایین کشیدن آخوندزاده از کرسی رهبری خواهد بود.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»