با وجود موفقیتها و شکستهای طالبان در سیاست خارجی و داخلی، پیش بینی این که در کوتاه مدت چه چیزی در انتظار افغانستان است، دشوار است. اوضاع بحرانی اوکراین و بدتر شدن روابط آمریکا و چین پیرامون موضوع تایوان به نفع طالبان است. بنابراین، وضعیت افغانستان در کوتاهمدت به همین صورت حفظ خواهد شد.
صرف نظر از مواضع و رویکردهای مختلف کشورهای منطقه، همه این کشورها با خطرات و تهدیدهای بالقوه و واقعی مشترکی مواجه هستند و تقویت همکاریهای منطقه ای در آسیای مرکزی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و می تواند به کاهش تهدیدهای واقعی ناشی از افغانستان کمک کند.
مطالعات شرق/
نویسندگان: شیرعلی رضایان[1] و محمود گیوسف[2]
یک سال پیش، طالبان در افغانستان به قدرت رسیدند. اگرچه امسال بدون تحولات مهم سپری شده و با توجه به جنگ اوکراین، "مشکل افغانستان" کمتر مورد توجه قرار داشته است، اما نظارت بر تغییرات فعلی افغانستان و پیش بینی پیامدهای احتمالی آن برای منطقه، هنوز هم برای کشورهای آسیای مرکزی مهم است. تجزیه و تحلیل وضعیت و فرآیندهای واقعی افغانستان نشان می دهد که طالبان به واسطه حمایت نیروهای خارجی در عرض یک سال حکومتداری هم به "موفقیتهای" خاصی دست یافتند و هم بامشکلات بسیار جدی مواجه شدند.
سیاست کشورهای آسیای مرکزی در رابطه با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان
پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی اقدامات زیادی را در جهت تأمین منافع ملی خود، انجام دادند. نمایندگان طالبان از ازبکستان (در سطح عالی) و ترکمنستان (در سطح وزرا) بازدید کردند و نمایندگان رسمی قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و ازبکستان نیز در سطوح مختلف به کابل سفر کردند.
طی یک سال گذشته نمایندگان ازبکستان که علاوه بر کابل از دیگر شهرهای افغانستان (مانند شهر مزار شریف) نیز دیدن کردهاند، در ارتباط با افغانستان فعالیت بیشتر و جدیتری داشتهاند. اما تاجیکستان تنها کشور در میان کشورهای آسیای مرکزی و همچنین در میان همسایگان افغانستان بود که مذاکرات رسمی انجام نداد، نماینده خود را اعزام نکرد و نماینده طالبان را به حضور نپذیرفت. بنابراین، در حال حاضر، در آسیای مرکزی سیاستهای متفاوتی را در قبال طالبان شاهد هستیم.
وجه اشتراک سیاست کشورهای آسیای مرکزی را در مورد روی کار آمدن طالبان می توان به صورت زیر بیان کرد:
اول، آنها تابع تعبیر منافع ملی خود هستند و این امر در اولویتهای سیاستهای دولتی این کشورها منعکس می شود.
ثانیا، رویکرد کشورهای منطقه در قبال افغانستان از نخستین روزهای تشکیل دولت طالبان تغییر چشمگیری نداشته است.
ثالثا، تمام کشورهای منطقه از خطرات واقعی و بالقوه ناشی از به قدرت رسیدن طالبان آگاه هستند. در چهارمین نشست مشورتی سران کشورهای آسیای مرکزی در قرقیزستان و همچنین در کنفرانس بین المللی تاشکند درباره افغانستان در اواخر ماه جولای سال 2022، نیز تهدیدها و چالشها از جانب این کشور در سخنرانیهای سران کشورهای منطقه مورد توجه قرار گرفت.
از سوی دیگر، سیاست کشورهای آسیای مرکزی در قبال قدرت گرفتن طالبان در افغانستان تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد. میتوان میزان روابط کشورهای این منطقه با طالبان را به صورت زیر طبقه بندی کرد:
_ فعالیت زیاد: ازبکستان و ترکمنستان فعالیت زیادی در ارتباط با افغانستان دارند. تاشکند از دهه 1990 سیاست مبتنی بر عمل گرایی شدید را در قبال افغانستان دنبال می کند. یعنی با کسانی که در واقع اوضاع این کشور را کنترل می کنند، سر و کار دارد. منافع تاشکند در قبال افغانستان مشروط به تجارت و حفاظت از سرمایه گذاریهای خود یا پروژههایی است که با مشارکت ساختارهای بین المللی اجرا می شوند. در حال حاضر، تاشکند صادرکننده عمده برق به این کشور بوده و به گسترش بازار فروش برای محصولات ازبکستانی - کالاهای ضروری، صنایع سبک و سنگین و غیره، گسترش ارتباطات حمل و نقل با کشورهای جنوب آسیا، بویژه در جهت پاکستان (بندرهای کراچی و گوادر) - علاقهمند است.
ازبکستان تنها کشور آسیای مرکزی است که کنفرانسهای بین المللی در مورد افغانستان برگزار میکند و در 5 سال گذشته سه کنفرانس از این قبیل برگزار نموده است. آخرین آنها در روزهای 25 تا 26 جولای سال 2022 در تاشکند برگزار شد که در آن نمایندگان 20 ایالت و حدود 100 هیئت دولتی شرکت کردند. از طرف طالبان هم وزیر امور خارجه و وزیر دارایی حضور داشتند. هر سه کنفرانس از نظر منافع ازبکستان با یکدیگر مرتبط هستند. قبل از سقوط کابل، روند تاشکند در مورد موضوع افغانستان با دیگر پلتفرمهای مشابه رقابت می کرد و برای کشورهای درگیر در روندهای افغانستان جذابیت زیادی داشت.
آخرین کنفرانس "افغانستان: امنیت و توسعه اقتصادی" که منعکس کننده اهداف سیاستگذاری فعلی تاشکند در افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان است، به بزرگترین رویداد در مقیاس جهانی در این خصوص تبدیل شد. در این کنفرانس، تاشکند پروژههای زیربنایی خود و در وهله اول، استفاده از خاک افغانستان به عنوان کریدور حمل و نقل به پاکستان، را معرفی کرد. مقامهای بلندپایه ازبکستان (به عنوان مثال، عبدالعزیز کاملوف، وزیر امور خارجه سابق ازبکستان) نیز علاوه بر این که خواستار بهبود روابط با طالبان و آزاد کردن منابع مالی آنها، از جامعه جهانی شدند، سعی در ایجاد یک تصویر مثبت از طالبان داشتند.
در کنفرانس فوق الذکر تاشکند، که برای طالبان نیز حائز اهمیت بود، وزیر خارجه آنها با استفاده از فرصت پیش آمده، از "موفقیت های" به دست آمده طالبان صحبت کرد. وی یک بار دیگر وعده های گذشته که به نظر غیرممکن میرسند را تکرار کرد: او از قطع رابطه با گروههای تروریستی مختلف از جمله داعش خراسان خبر داد (واقعیت سکونت ایمن الظواهری، رهبر مقتول القاعده در محله نخبگان کابل در خانه متعلق به وزیر داخله طالبان، اظهارات وی در تاشکند را رد می کند)، و همچنین بر اجرای سیاست "تحمل صفر" در قبال مواد مخدر و فساد تأکید کرد.
ویژگی سیاست ترکمنستانِ بی طرف این است که عشق آباد نیز با قدرتی که افغانستان را کنترل می کند معامله می کند. بنابراین، ترکمنستان همواره روابط بسیار نزدیکی با دولتهای پروفسور ربانی، طالبان (سالهای 1996-2001)، دولت انتقالی، دولتهای کرزای و غنی داشته و امروزه نیز با طالبان دارد. منافع کلیدی ترکمنستان در افغانستان شامل اجرای پروژههای زیربنایی برای انتقال منابع انرژی (TAPI) به بازارهای کشورهای جنوب آسیا بویژه پاکستان؛ صادرات محصولات ترکمنستان به بازارهای این کشور، کسب حداکثر منافع تجاری و اقتصادی با توجه به واقعیتهای سیاسی خاص در ترکمنستان و اخذ تضمینهای امنیتی از یک نیروی تاثیرگذار در این کشور میشود.
با توجه به مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که ازبکستان و ترکمنستان به دلیل مصالح اقتصادی، انگیزههای سیاسی و تامین امنیت خود با طالبان همکاری خواهند کرد. بنابراین، ازبکستان، سیاست خود را با این واقعیت توجیه می کند که طالبان به طور جدی و برای مدت طولانی به افغانستان آمدهاند. هرچند عملا هیچ اطلاعاتی از ارزیابی ترکمنستان از وضعیت افغانستان وجود ندارد، اما اطلاعات منتشر شده پیرامون ارتباط با طالبان و به طور کلی سیاست این کشور در جهت جنوب، حکایت از استراتژی مشابه با ازبکستان دارد. بر اساس موارد ذکر شده و سایر عوامل، تاشکند و عشق آباد قصد دارند پروژههای جدید اقتصادی و حمل و نقل و ارتباطی که قبلا در جهت جنوب راه اندازی شده بودند و بدون حمایت طالبان قابل اجرا نیستند، را اجرا نمایند.
بر اساس گزارشهای تایید نشده، عشق آباد و تاشکند سفارت جمهوری اسلامی افغانستان را در اختیار دیپلماتهای طالبان قرار دادهاند. با وجود این، احتمال تغییر سیاست آنها در قبال طالبان وجود دارد. این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که وضعیت افغانستان تغییر کند زیرا آنها با همان نیرویی همکاری میکنند که اوضاع را در این کشور کنترل کند.
_فعالیت متوسط: قزاقستان و قرقیزستان فعالیت متوسطی را در ارتباط با افغانستان انجام می دهند. این سیاست بر این اصل استوار است که نورسلطان و بیشکک هیچ مرز مشترکی با افغانستان ندارند و در حلقه دوم همسایگی قرار دارند.
قزاقستان یکی از صادرکنندگان بزرگ محصولات غذایی و انرژی به افغانستان است. بر خلاف سایر کشورهای منطقه، نورسلطان همکاریهای قابل توجهی با افغانستان در حوزههای فرهنگی و بشردوستانه، یعنی در زمینه تعلیم و تربیت داشت. پس از وقایع ژانویه سال 2022، دولت قزاقستان به طور جدی به وجود تهدیدها و چالشهای احتمالی ناشی از افغانستان اذعان کرد.
قرقیزستان با وجود اینکه در مقایسه با سایر کشورهای آسیای مرکزی هیچ پروژه و منافع جدی در افغانستان ندارد، به طور فعال با طالبان وارد تعامل شده است. دلایل مختلف،از جمله مشکلات موجود با کشورهای همسایه میتوانند پیش نیاز چنین سیاستی از سوی بیشکک باشند. با وجود این، قرقیزستان به طور جدی در مورد وجود خطرات واقعی برای این کشور از سمت افغانستان اظهار نگرانی میکند. چرا که جماعت تبلیغی، حزب التحریر و دیگر سازمانهای افراطی که در این کشور فعال بودهاند و امروز نیز نفوذ خود را حفظ کرده اند.
_ عدم فعالیت: فعالیت تاجیکستان در حوزه همکاری با طالبان صفر است. دوشنبه در حال حاضر تنها همسایه افغانستان است که هیچ گونه مذاکرات سیاسی را با نمایندگان طالبان انجام نداده است. نمایندگان سطوح مختلف طالبان بارها پیشنهادهایی را برای ایجاد روابط دوستانه با تاجیکستان مطرح کرده اند. ویژگی سیاست تاجیکستان در قبال طالبان این است که دوشنبه نه در دوره دولت اول (1996-2001) و نه امروز آنها را به عنوان یک قدرت به رسمیت نمی شناسد. دوشنبه بیش از 25 سال است که معتقد است تنها باید با دولت مرکزی و قانونی همکاری کرد.
تمدید قرارداد خرید برق بین نمایندگان شرکت سهامی عام "برق تاجیک" و Da Afghanistan Breshna Sherkat در تاشکند، در ماه دسامبر سال 2021 یک استثناء محسوب میشود. در ماه می سال 2022 نیز نماینده طالبان در کنار تیم ملی افغانستان، برای مسابقات قهرمانی اتحادیه فوتبال آسیای مرکزی پسران زیر 16 سال ، وارد دوشنبه شد.
یکی دیگر از ویژگیهای متمایز سیاست تاجیکستان در مقایسه با سایر کشورهای آسیای مرکزی، وجود روابط نزدیک با جبهه مقاومت ملی افغانستان است. نمایندگان طالبان به دلایل مختلف در مطبوعات و رویدادهای رسمی خود مکررا تهدیدهایی را علیه تاجیکستان مطرح کردهاند. از سال 2014، تاجیکستان برای هر رویدادی در افغانستان آماده بوده است. به طور کلی، سیاست دوشنبه در قبال طالبان مبتنی بر تجربه عملی و تلخ جنگ داخلی در این کشور است. بنابراین بعید است که روابط تاجیکستان با هیچ یک از سازمانهای افراطی و تروریستی بهبود یابد.
چالشها و تهدیدهای ناشی از افغانستان برای کشورهای آسیای مرکزی
تحلیل وضعیت افغانستان نشان می دهد که وضعیت نامطمئن و بی ثبات در این کشور در کوتاه مدت ادامه خواهد داشت. با وجود تلاشهای کشورهای منطقه و همسایه، تثبیت وضعیت در افغانستان بعید به نظر میرسد، زیرا منافع خود این بازیگران به عنوان یک عامل بازدارنده عمل می کند.
پس از گذشت یک سال از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، می توان اظهار داشت که سطح تهدیدهای تروریستی برای کشورهای آسیای مرکزی افزایش چشمگیری داشته است. سازمانهای تروریستی خارجی در افغانستان فعالتر شدهاند و طالبان به طور فعال از این گروهها محافظت نموده، تمام امکانات و شرایط لازم را برای آنها فراهم آورده و همچنین از آنها برای مبارزه با مخالفان نظامی خود استفاده میکنند. آنها همچنین این جنگجویان را بر اساس منشأ قومی آنها در مناطق مرزی با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان مستقر کردهاند.
این موضوع با وجود این است که طالبان بارها اعلام کرده و وعده داده که از سازمانهای تروریستی خارجی حمایت نخواهد کرد. در واقع، طالبان نشان داد که هرگز به وعدهها و تعهدات قانونی خود عمل نخواهد کرد.
در حال حاضر، بدیهی است که شبه نظامیان بومی کشورهای منطقه تهدید بزرگی برای کشورهای آسیای مرکزی هستند. پس از سال 2009، گروههای افراطی در ولایات شمالی افغانستان مستقر شده اند که در طول 13 سال ماهیت چالشها و تهدیدها را به طرز چشمگیری تغییر داده اند. با روی کار آمدن طالبان، خطرات و چالشهای بالقوه به خطرات و تهدیدهای واقعی تبدیل شده است. در حال حاضر، بومیان آسیای مرکزی در برخی صفوف گروههای افراطی خارجی، از جمله جنبش اسلامی ازبکستان، انصارالله، جنبش اسلامی ترکستان شرقی، داعش-خراسان و غیره عضویت دارند.
به گزارش سازمانهای مجری قانون تاجیکستان، اکثر شبهنظامیان آسیای مرکزی به عنوان مربی و مزدور در صفوف نیروهای ویژه مانند "شهدا"، "بدری"، "منصوری"،" عمری" و "انتحاری" که توسط طالبان زیر نظر وزارتهای داخله، امنیت و دفاع طالبان تشکیل شدهاند، خدمت میکنند. طالبان هنوز هم از پتانسیل شبه نظامیان خارجی، از جمله شبه نظامیان آسیای مرکزی در عملیات های تهاجمی خود استفاده می کنند.
شبه نظامیان بومی آسیای مرکزی این واقعیت را کتمان نمی کنند که هدف آنها سرنگونی رژیمهای سکولار کشورهای منطقه است. آنها از تجربه تصرف خشونت آمیز قدرت توسط طالبان الهام گرفته اند. متاسفانه این تجربه می تواند احساسات افراطی را در کشورهای منطقه احیا و تشدید کند. تحلیل واپس نگرانهی این مشکل نشان میدهد که اگر کشورهای منطقه آسیای مرکزی به خطرات موجود توجه نکنند و آسیبپذیریها را کاهش ندهند، در این صورت گزینه بدتر از تجربه استخدام داعش در سالهای 2013-2016 امکان پذیر است که به مشارکت شهروندان منطقه در گروههای افراطی مستقر در افغانستان منجر میشود.
دولت موقت طالبان چند ماه پیش کشت خشخاش و تولید مواد مخدر را در افغانستان ممنوع کرد. آنها در اولین دوره قدرت خود نیز همین کار را کردند. این اقدام با هدف به دست آوردن انحصار مطلق قاچاق مواد مخدر در افغانستان صورت گرفته است. با فرا رسیدن سالگرد به قدرت رسیدن طالبان می توان با اطمینان اعلام کرد که کشورهای آسیای مرکزی در کوتاه مدت با تهدیدهای فزاینده قاچاق اسلحه، مواد مخدر، مواد منفجره و احتمالا انتقال جنگجویان خارجی مواجه خواهند بود.
همانطور که به گفته حبیب الله وحیدزاده، رئیس اداره کنترل مواد مخدر تاجیکستان، از اوت سال ۲۰۲۱ تا اوت سال ۲۰۲۲، پس از ورود طالبان، از ورود بیش از ۳ تن مواد مخدر به تاجیکستان جلوگیری به عمل آمده است. این در حالی است که در سال 2020، حجم قاچاق مواد مخدر از افغانستان به تاجیکستان کمی بیش از یک تن بوده است.
نتیجهگیری
با وجود موفقیتها و شکستهای طالبان در سیاست خارجی و داخلی، پیش بینی این که در کوتاه مدت چه چیزی در انتظار افغانستان است، دشوار است. اوضاع بحرانی اوکراین و بدتر شدن روابط آمریکا و چین پیرامون موضوع تایوان به نفع طالبان است. بنابراین، وضعیت افغانستان در کوتاهمدت به همین صورت حفظ خواهد شد.
به رسمیت شناختن مشروعیت طالبان توسط جامعه جهانی هنوز بعید است. زیرا حتی کشوری مانند پاکستان که بزرگترین ذی نفع به قدرت رسیدن طالبان است، هنوز آنها را به رسمیت نشناخته است. می توان حدس زد که بسیاری از کشورها به رفتار ایالات متحده در رابطه با طالبان استناد میکنند. آمریکا با انجام عملیات ویژه برای از بین بردن ایمن الظواهری، رهبر القاعده در کابل در اواخر جولای سال جاری نشان داد که صرف نظر از مطالب تبلیغاتی ضد آمریکایی در رسانهها، تاثیر قابل توجهی بر وضعیت افغانستان دارد.
در این پس زمینه، صرف نظر از مواضع و رویکردهای مختلف کشورهای منطقه، تقویت همکاریهای منطقه ای در آسیای مرکزی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و می تواند به کاهش تهدیدهای واقعی ناشی از افغانستان کمک کند. همچنین انجام تحقیقات مشترک در مورد ماهیت چالشها و تهدیدهای ناشی از افغانستان برای کشورهای آسیای مرکزی ضروری است. اگرچه مواضع و رویکردهای دولتها متفاوت است، اما همه این کشورها با خطرات و تهدیدهای بالقوه و واقعی مشترکی مواجه هستند.
انتهای مطلب/
[1] . دکترای علوم سیاسی و استاد دانشگاه ملی تاجیکستان
[2]. کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک تاجیکستان
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»