تحلیلی بر نشستهای اخیر سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا
به نظر میرسد که تمرکز تلاشهای اصلی در سازمان پیمان امنیت جمعی (اتحادیه اقتصادی اوراسیا) در وهله اول در مرزهای دولتی با افغانستان است. نکته قابل درک در اینجا این است که انتظار میرود رویدادهای مهمی در افغانستان روی دهند و کشورهای آسیای مرکزی باید برای غیرمنتظره ترین وقایع آماده باشند. کشورهای آسیای مرکزی و قزاقستان باید به ارزیابی وضعیت در حال ظهور و اتخاذ تصمیمات مناسب با هدف یکپارچگی تلاشها در زمینه دفاعی و امنیتی بپردازند. ایجاد امنیت تحت نظارت روسیه یک بازی نیست، بلکه نیاز جدی زمانه است.
مطالعات شرق/
در مورخ 16 ژوئن سال 2022، در باشگاه گفتگوی "پیکیر"، یک میز گرد بین المللی با موضوع "پیش به سوی اوراسیای بزرگ: اهداف و مفاهیم آخرین نشستهای سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا" برگزار شد. در این مراسم خبرنگاران، سیاستمداران، فعالان اجتماعی، تحلیلگران سیاسی، کارشناسان مسائل امنیتی، کارشناسان نظامی از قرقیزستان، روسیه، قزاقستان و بلاروس و همچنین دانشجویان دانشگاههای بیشکک حضور داشتند.
در جریان این میزگرد، کارشناسان موضوعات زیر را مورد بحث و بررسی قرار دادند:
_ تصمیمات اتخاذ شده در اجلاس سالگرد سازمان پیمان امنیت جمعی در مسکو، مجمع اقتصادی اوراسیا در بیشکک و نهمین کنفرانس بین منطقهای روسیه-قرقیزستان در یکاترینبورگ.
_ اینکه این تصمیمات چقدر واقعبینانه هستند و چه سودی برای کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و بویژه قرقیزستان دارند؟
_ موانع احتمالی پیشروی اجرای این تصمیمات.
_ ادامه سیر تکاملی سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا به عنوان گامی در جهت شکلگیری یک جهان چند قطبی.
چکیدههای مهم سخنرانیها: نورلان دوسالیف، کارشناس مسائل امنیت منطقهای (قرقیزستان):
شورای امنیت جمعی سازمان پیمان امنیت جمعی در اجلاس سالگرد این سازمان نسبت به وضعیت افغانستان و مرزهای خارجی کشورهای عضو سازمان ابراز نگرانی و برای تامین امنیت مرزهای کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی اعلام آمادگی کرد. این به معنای تمرکز تلاشهای اصلی در سازمان پیمان امنیت جمعی (اتحادیه اقتصادی اوراسیا) در وهله اول در مرزهای دولتی با افغانستان است. نکته قابل درک در اینجا این است که انتظار میرود رویدادهای مهمی در افغانستان روی دهند و کشورهای آسیای مرکزی باید برای غیرمنتظره ترین وقایع آماده باشند.
خطرناک ترین گزینه، نفوذ هزاران پناهنده از افغانستان به کشورهای منطقه تحت تأثیر پاندمی کرونا، جنگ، قحطی و غیره است البته به همراه کانونهای بیثباتی در کشورهای منطقه. به احتمال زیاد اوکراین در واقع "جبهه دوم ضد روسیه" است. اولین جبهه ضدروسی، آسیای مرکزی و قزاقستان بوده و هست (از اواخر دهه 1990، منطقه هر 2 تا 3 سال یک بار تحت تأثیر درگیری ها قرار می گیرد. یعنی از نظر تاریخی، آسیای مرکزی، نقطه اصلی اعمال فشارها از سوی جهان آنگلوساکسون است). بحران اوکراین نیروها و منابع عظیمی را به سمت خود منحرف میکند. اگر آسیای مرکزی بیثبات شود، آیا سازمان پیمان امنیت جمعی نیروی کافی برای تمام کشورهای عضو خواهد داشت؟
شورای امنیت جمعی سازمان پیمان امنیت جمعی نسبت به مسائلی از جمله مداخله امنیتی ایالات متحده و متحدانش در شرایط بحرانی به همراه دور زدن هنجارها و اصول حقوقی بین المللی به رسمیت شناخته شده؛ استفاده از زور و نقض منشور سازمان ملل متحد؛ دخالت در امور داخلی کشورهای مستقل و نقض اختیارات شورای امنیت سازمان ملل متحد ابراز نگرانی نمود و به منظور کاهش تنش در قاره (اوراسیا) برای همکاری عملی با ناتو اعلام آمادگی کرد. اما چرا؟
پاسخ این است که در حال حاضر، خطر استفاده غیرمجاز از سلاحهای کشتار جمعی یا سایر ابزارهای نابودکننده بشر در مقیاس وسیع، بیش از هر زمان دیگری است. در میان سلاح های کشتار جمعی، سلاحهای بیولوژیکی بیشترین خطر را بدنبال دارند. مقابله با آن مستلزم یک سیستم تشخیص زودهنگام (ویروسها، باکتریها و غیره) است. سلاحهای بیولوژیکی هیچ مرزی نمی شناسند و ممکن است به مناطق وسیعی از کره زمین، از جمله اروپا آسیب بزنند. یعنی کشورهای غربی - اعضای ناتو و همچنین متحدان آنها در آسیا - خودشان مجبور خواهند شد با عواقب استفاده غیرمجاز از سلاحهای بیولوژیکی مقابله کنند. اینجاست که تعامل سازمان پیمان امنیت جمعی با ناتو ضرورت پیدا میکند، زیرا پرسنل نظامی ناتو منطقیترین و قابل مذاکره ترین بخش ساختارهای مدیریتی در غرب هستند.
علاوه بر این، در سال جاری یک تحول عظیم در ژئوپلیتیک جهانی رخ خواهد داد. پیروزی نیروهای مسلح روسیه در جنگ اوکراین به معنای شکست ایالات متحده و کل غرب خواهد بود و این شکست برای ایالات متحده حتی شدیدتر از شکست در ویتنام خواهد بود. در ادامه تغییر فرمت ژئوپلیتیک جهانی به طور ناگزیر به عقب نشینی ناتو به مواضع سال 1997 منجر می شود. ناتو باید از نظر سیاسی-نظامی، اقتصادی و روانی برای این امر آماده باشد. این امر مستلزم فرآیند مذاکرات است. در این شرایط، لازم است که اقداماتی برای بی اثر کردن تلاشهای احتمالی ایالات متحده جهت استفاده از سلاحهای هستهای انجام شود (در آستانه فروپاشی جهان آمریکایی محور، گزینه های زیادی امکان پذیر است).
بنابراین، آسیای مرکزی و قزاقستان منتظر فرا رسیدن زمان بی ثبات سازی منطقه طبق برنامههای ایالات متحده و متحدانش هستند. مقیاس بیثباتی ممکن است بیشتر از قابلیتهای ساختارهای دفاع ملی و سایر ساختارها باشد. و حتی مشارکت نیروهای سازمان پیمان امنیت جمعی ممکن است کافی نباشد. تهدیدهای امنیتی بالقوه برای کشورهای منطقه که در مقایسه با دوران شوروی در واقع از هم گسیخته شده اند، بسیار بزرگ است. هیچ سیستم یکپارچهای برای حفاظت از مرزها و امنیت دولتی و همچنین هیچ نیروی مسلح واحدی وجود ندارد که توسط فرماندهی مرکزی متحد شده و آماده اقدام براساس یک طرح و برنامه واحد باشد.
نیروهای مسلح ملی، مجهز به سیستمها و انواع سلاحها و تجهیزات نظامی منسوخ شده هستند و بسیار کم از تجهیزات نظامی جدید برخوردارند. اغلب آنها فاقد تجربه و هماهنگی رزمی هستند. نیروهای مسلح بر اساس یک ساختار قدیمی ایجاد شدهاند و هیچ سازوکاری برای دریافت منظم اطلاعات وجود ندارد. در نتیجه، هیچ سیستمی برای تجزیه و تحلیل کامل و چند بعدی اطلاعات دریافتی نیز وجود ندارد.
البته تمام این موارد تنها در یکی از کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی که نیروهای مسلح آن براساس برخی از شاخصها در رتبه اول جهان قرار دارند، یعنی روسیه، در دسترس است.
کشورهای آسیای مرکزی و قزاقستان باید به ارزیابی وضعیت در حال ظهور و اتخاذ تصمیمات مناسب با هدف یکپارچگی تلاشها در زمینه دفاعی و امنیتی بپردازند. ایجاد امنیت تحت نظارت روسیه یک بازی نیست، بلکه نیاز جدی زمانه است.
شیرادیل باکتیگولاف، کارشناس مسائل سیاسی (قرقیزستان):
قرقیزستان و روسیه طی بیش از 30 سال حاکمیت، از «ارتباط دوباره» به شراکت نزدیک و روابط متحدانه رسیدهاند. قرقیزستان طی 7-8 سال گذشته به طور فعال در قالبهای مختلف همکاری با روسیه مشارکت داشته است. نکته قابل توجه این است که اگر قبلا همکاری در حوزه سیاست گرم تر و در حوزه اقتصاد سردتر بود، در سالهای اخیر همکاری هم در سیاست و هم در اقتصاد "گرم" بوده است و گفتگوهای برابر و همکاری دوجانبه سودمند در درجه اول اهمیت قرار داشته است.
26 می، اولین مجمع اقتصادی اوراسیا در بیشکک برگزار شد که بر کسب و کارهای کوچک، متوسط و بزرگ کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا با کشورهای ثالث متمرکز بود. هدف آن متحد کردن ظرفیت سرمایه گذاری و نوآوری کشورهای عضو اتحادیه، ایجاد همکاری بین انجمنهای همگرایانه تجاری کشورهای عضو و همچنین بررسی مشکلات و چشم اندازهای توسعه اتحادیه اقتصادی اوراسیا بود. به عبارت دیگر، اتحادیه اقتصادی اوراسیا سعی دارد مشکلات واقعی تجارت را حل و فصل کند تا سازمانهای دولتی بتوانند سیاستهای خود را برای تامین فضای تجاری مطلوبتر تنظیم کنند. حدود 2500 نفر از 25 کشور در این مجمع شرکت کردند و 17 سند به امضا رسید.
رویداد جالب دیگر برگزاری نهمین کنفرانس بین منطقه ای قرقیزستان و روسیه در روز 9 ماه ژوئن در یکاترینبورگ بود. در این کنفرانس نمایندگان بازرگانی، کارشناسان، نمایندگان دانشگاه های جمهوری قرقیزستان، هفت منطقه قرقیزستان و همچنین بیشکک و اوش و 18 فعال تجاری از روسیه حضور داشتند. در جریان این کنفرانس چندین سند همکاری به امضا رسید. در چارچوب این کنفرانس، دومین مجمع روسای دانشگاههای قرقیزستان و روسیه برگزار شد. هدف این کنفرانس، توسعه مشارکت استراتژیک بین دانشگاهی و همکاری علمی بین روسیه و قرقیزستان بود که شامل حدود 60 دانشگاه از طرف روسیه و 30 دانشگاه از طرف قرقیزستان می شد.
نیکیتا مندکوویچ، رئیس باشگاه تحلیلی اوراسیا (روسیه):
در حال حاضر، ما وارد عصر جدیدی شدهایم. جهان در حال تکه تکه شدن است. این چیزی است که جنگ تحریمها علیه روسیه - یکی از بزرگترین محدودیتهای اخیر - به وضوح نشان می دهد. اکنون 40 سال است که تحریمهایی علیه چین اعمال شده است، ایران تحت تحریم است و کشورهای خاورمیانه به صورت دورهای تحریم میشوند. کاملا واضح است که برنامهریزی برای زندگی شخصی، براساس الگوی اقتصاد جهانی به سادگی امکانپذیر نیست. چنانچه بنا بر دلایل سیاسی ضرورتی پیش آید، ارتباط شما را با اقتصاد جهانی قطع میکنند یا یک بازیگر بزرگ را در انزوا قرار میدهند. چیزی که امروز در مورد روسیه اتفاق افتاده است.
بنابراین، اکنون ما مجبوریم به مدلی از جهان رو بیاوریم که مبتنی بر این واقعیت باشد که بازار جهانی قوی نیست و نمی توان به آن تکیه کرد و باید به اتحادیههای منطقهای یا سایر اتحادیهها که از طریق منافع سیاسی و اقتصادی قوی ایجاد شدهاند، تکیه کرد.
بلوک تجاری غالب در آسیای مرکزی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا است که باعث جابجایی آزاد سرمایه، کالا، خدمات و بویژه نیروی کار شده است. مشکل اصلی این بازار این است که تمام کشورها نمیتوانند از فرصتهایی که در حال ایجاد شدن هستند استفاده کنند. به عنوان مثال، اقتصاد قرقیزستان ممکن است سالانه چندین میلیارد دلار درآمد بیشتر داشته باشد، اما درصد قابل توجهی از این پول وارد چرخه اقتصاد کشور نمیشود و تنها به حلقه بسیار کوچکی از تجار میرسد که توسط همین تاجران از کشور خارج شده و مثلا به کشورهای خاورمیانه منتقل میشود.
ظرفیت اتحادیه اقتصادی اوراسیا واقعا زیاد است. اما متاسفانه از این مزایا یا عاقلانه استفاده نمی شود، یا استفاده می شود، اما پول دریافتی از کشور خارج می شود.
باید از تلاش برای تطبیق قوانین و استانداردها با اروپا یا ایالات متحده امتناع ورزید، زیرا این یک گزینه کاملا اشتباه است و آنها در انتظار ما نیستند بلکه باید با بازارهای واقعی سازگار شد. باید سیستم آزمایشگاهی را بهبود بخشید. باید پروژههای لجستیکی را توسعه داد. اکنون ما باید تجارت و صادرات کشاورزی را توسعه دهیم. جهان در سال آینده با یک بحران غذایی بسیار جدی مواجه خواهد شد. قرقیزستان در تولید برخی از محصولات کشاورزی پیشرفت خوبی دارد، علاوه بر این، این کشور برای گسترش تولیدات به سرمایه بانک اوراسیا دسترسی دارد.
النا کوزمینا، رئیس بخش مرکز مطالعات پساشوروی موسسه اقتصاد جهانی و روابط بین الملل پریماکوف آکادمی علوم روسیه و کارشناس شورای امور بین المللی روسیه (روسیه):
اخیرا در سن پترزبورگ مجمعی برگزار گردید که در آن عواقب تحریمها مورد بررسی قرار گرفت. در آنجا در مورد لزوم غلبه بر تحریمهای اقتصادی و جستجوی راه حلهای عملی صحبت شد. یکی از اهداف مهم این مجمع، تعامل با کشورهای ثالث و جستجوی بازارهای جدید بود.
اغلب گفته می شود که اتحادیه اوراسیا فعالیت نمیکند یا ضعیف عمل می کند. اما در حال حاضر، مقررات فنی اتحادیه اقتصادی اوراسیا و چین با هم هماهنگ شدهاند. این امر امکان جابجایی کالاهای ما را هم به چین و هم از طریق چین فراهم میآورد. این یک دستاورد مهم است.
ما باید برای توسعه بازارهای خود مقررات فنی را نیز تدوین کنیم. علاوه بر این، مشکل غذایی نه تنها در جهان، بلکه در کشور ما نیز در حال افزایش است. بنابراین ما در حال برقراری روابط با ایران هستیم. این امر از نقطه نظر توسعه لجستیک مهم است. اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا در آسیای مرکزی از این امر سود خواهند برد. ما کمیسیون جدید تجارت آزاد را با امارات تشکیل داده ایم و به زودی سندی در این زمینه با اندونزی امضا خواهد شد.
به طور کلی، هنوز هم چالشهایی برای کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا وجود دارند که عبارتند از:
- تعامل با چین. ما باید اقتصادهای خود را حفظ کنیم تا توسط اولین اقتصاد جهان - چین - بلعیده نشویم.
- پاندمی که کشورها هنوز عواقب آن را تجربه می کنند.
- تحریم های جدی علیه روسیه و بلاروس - دو کشور عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا. این تحریمها تأثیر دارند، اما همانطور که مشخص است، ما می توانیم بسیاری از کالاها را خودمان تولید کنیم.
دیمیتری سیمچنکو، کارشناس سیاسی، عضو هیئت رئیسه کمیته سازماندهی حزب سیاسی "سایوز" (بلاروس):
من هم مجمع اوراسیا در بیشکک و هم کنفرانس یکاترینبورگ را مثبت ارزیابی می کنم. در اجلاس سالگرد سازمان پیمان امنیت جمعی، رئیس جمهور قرقیزستان تنها کسی بود که در مورد لزوم طراحی رویکردهای مشترک برای کاهش پیامدهای اجتناب ناپذیر تحریمها صحبت کرد. این تحریمها به طور غیرمستقیم از طریق روسیه بر منطقه شما تاثیر خواهند داشت. به طور کلی، نشست سازمان پیمان امنیت جمعی چندان تاثیرگذار نبود. به اعتقاد من، نخبگان کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی وضعیت را چنانکه باید و شاید ارزیابی نمیکنند، آنها هنوز به این درک نرسیدهاند که یک جنگ واقعی در جریان است.
در عین حال، بحران اقتصادی جهانی ادامه داشته و خواهد داشت. برهمین اساس، در این شرایط دیگر نمی توان فرار کرد. من در اینجا بلاروس را مثال میزنم. به نظر می رسد که بلاروس یک کشور متحد روسیه بوده و نوعی همگرایی بین آنها در حال انجام است، اما رهبر آن از همگرایی حمایت فعال نکرده است. آنها علیه روسیه دسیسه چینی کردند تا شرایط بهتری داشته باشند. با این وجود، تحریم ها همچنان علیه آنها اعمال میشوند. بنادر بسته هستند و محصول اصلی صادراتی - کود - در بلاروس باقی مانده است.
باید درک کرد که ما در شرایط تشدید بحران اقتصادی هستیم. پاسخگویی مؤثر و بهموقع به مبارزه تحریمی مستلزم تصمیمگیری سریع، نظارت بر نتایج این تصمیمها و ایجاد تغییرات است. ما در خط مقدم هستیم، بنابراین باید سرعت واکنش به این شرایط را افزایش داد.
اولگ لوشنیکوف، مدیر مرکز مطالعات ورنادسکی اوراسیا، رئیس جنبش اوراسیایی روسیه (روسیه):
براساس نتایج نشستهای سران کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا و همچنین نشستهای اخیر با مشارکت جامعه کارشناسی، اهداف توسعه استراتژیک به شرح زیر قابل ذکر هستند:
_ تقویت روابط در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از طریق تقویت بازار مشترک، رفع موانع، تسویه حساب براساس ارزهای ملی، سازوکارهای موثر مالی، همکاری صنعتی، ایجاد پروژههای مشترک، فضای واحد بشردوستانه و رسانهای.
_ گسترش همکاری بین اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کشورهای مستقل مشترک المنافع با چشم انداز افزایش تعداد کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا.
_ تقویت روابط و افزایش استفاده مؤثر از ظرفیت سازمان پیمان امنیت جمعی در پاسخ به چالشهای خارجی و داخلی.
_ غلبه بر تلاشها برای مداخله خارجی در راستای منافع کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا.
_ تقویت روابط در چارچوب سازمان همکاری شانگهای و بریکس.
_ ساخت پروژه اوراسیای بزرگ از طریق همگرایی اقتصادی قاره ای اتحادیه اقتصادی اوراسیا، چین، آسه آن، هند، پاکستان، ایران و ترکیه.
_ تبدیل اوراسیای بزرگ به قلمروی امنیت جمعی و در واقع به پایگاهی برای یک سیستم واقعی امنیت جهانی مبتنی بر اصول احترام متقابل و نه براساس دستورات یک مرکز قدرت.
آندری روساکوف، مدیر مرکز مطالعات اروپا-آسیا (روسیه):
من در ارزیابی همگرایی احتمالی آسیا و اروپا چندان خوشبین نیستم، زیرا آخرین رویدادهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی نشان میدهد که پراکندگی فضاها و جریانهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی در جهان آغاز شده است. نسخه خاصی از مشارکت آسیایی یا اوراسیایی در حال ظهور است – کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا و بازیگران اصلی مانند چین، هند و کشورهای آ سه آن.
ما دوران جهانی شدن را گذرانده ایم و متوجه شدهایم که اگر کالاهای خاص را تولید نکنیم، از ما باج خواهند گرفت. روسیه با این مشکل مواجه شده است. این مورد اکنون به طور جدی توسط کشورهای دیگر، در درجه اول چین و هند که آماده ورود به بازار روسیه هستند، در حال بررسی است.
از این حیث ترکیه که در واقع با توجه به ارتباط روسیه با جهان خارج به یک حلقه محافظ تبدیل شده است نقش جالبی را ایفا میکند. ما از طریق استانبول به اروپا پرواز می کنیم. شرکت های ترکی از هیچ تحریمی نمی ترسند. همگرایی این کشورها احتمالا منافع اقتصادی خواهد داشت.
در مورد حوزه امنیت نیز باید گفت که اهمیت سازمان پیمان امنیت جمعی به دلیل تهدید روزافزون افغانستان در حال افزایش است..
کارشناسان با مسئله ضرورت مدرنیزه سازی توافق بین سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا در شرایطی که روسیه دیگر آن روسیه سابق نخواهد بود، مواجه هستند.
طلا بیک جومادیلف، کارشناس امنیت ملی (قرقیزستان):
اغلب این سؤال مطرح میشود که چرا ما به سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیاز داریم؟ من می خواهم از منظر تامین منافع ملی کشورمان به این وضعیت نگاه کنم. تامین رفاه و امنیت ملی، منافع بی قید و شرط هر کشور هستند.
در حال حاضر، 1 میلیون نفر از هموطنان ما در روسیه زندگی میکنند. بر اساس گزارش بانک ملی جمهوری قرقیزستان، تا اواخر سال 2021، بیش از 2 میلیارد و 700 میلیون دلار از طریق مهاجران به قرقیزستان منتقل شده است. 97 درصد این وجوه ارسالی از روسیه به ما می رسد.
بیش از 95٪ سوخت و روان کننده های صنعتی از روسیه وارد میشود. علاوه بر این، روسیه یکی از شرکای تجاری اصلی کشورمان است (گردش مالی با این کشور - بیش از 15 میلیارد دلار است). اکثریت قریب به اتفاق روابط صادراتی ما با روسیه است. بنابراین، به نظر من، پاسخ به این سؤال که "چرا به اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیاز داریم؟" واضح است.
در مورد تامین امنیت ملی نیز باید گفت که خیلی چیزها با آغاز شکل گیری نظم نوین جهانی در 24 فوریه سال جاری در ارتباط است. روسیه پیشنهادات خود را برای تامین امنیت به ناتو و غرب ارائه کرد. اما متأسفانه خواسته هایش نادیده گرفته شد. بنابراین، روسیه هشدار داد که اگر ابزارهای دیپلماتیک برای دستیابی به اجماع به نتیجه نرسند، از ابزارهای نظامی-فنی استفاده خواهد کرد.
در قرقیزستان به دلیل کمبود نیرو و تجهیزات برای تضمین مستقل امنیت ملی در قالب شناسایی موثر تهدیدها و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه، به جز سازمان پیمان امنیت جمعی هیچ جایگزینی برای تامین امنیت نظامی وجود ندارد.
ما باید شجاعت به خرج دهیم و بپذیریم که در صورت تهاجم مسلحانه، تنها میتوانیم به سازمان پیمان امنیت جمعی امیدوار باشیم.
کوبانیچبک تابالدیف، تحلیلگر سیاسی (قرقیزستان):
همزیستی سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا در منطقه ما بسیار منطقی است. همانطور که می دانید اقتصادی که می خواهد توسعه یابد باید بتواند از خود دفاع کند.
تمام کشورها برای تامین امنیت خود باید به توسعه اقتصاد خود و تجارت متقابل توجه کنند. هر پنج کشور عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا تجارت متقابل را افزایش دادهاند، اما در این راستا، نکات مبهمی نیز وجود دارد.
حجم کالاهای مبادله شده توسط کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا مطابق با اقتصادهای این کشورها توزیع می شود. البته بیشترین حجم تجارت، متعلق به روسیه است - 61-63٪ از کل حجم اتحادیه. پس از آن بلاروس - تا 12-15٪، قزاقستان - 5٪ و سپس قرقیزستان و ارمنستان - 1-1.5٪ قرار دارند. در سال 2021، قرقیزستان به شاخص 1.4 درصد رسید. تاکید میکنم که این حجم تجارتی است که با کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا انجام می شود.
این نشان میدهد که اقتصادهای کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا به طور نابرابر توزیع و توسعه یافته اند. از این میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد کشورها باید بیشتر با هم مرتبط باشند. ما به طور فعال فقط با روسیه (75٪ از کل تجارت ما در چارچوب اتحادیه است) همکاری می کنیم.
ما در حال حاضر، در مورد امنیت به طور کلی صحبت میکنیم، اما مهم است بر امنیت اقتصادی هم تمرکز کرد. بیایید قزاقستان را به عنوان مثال در نظر بگیریم. قزاقستان علیرغم تغییر در رهبری این کشور، همان نگرش قبل را از نظر موانع تجاری و گمرکی نسبت به جمهوری قرقیزستان دارد. ما نمیتوانیم با قزاقستان در حجمی که میخواهیم معامله کنیم و نمیتوانیم از کمیسیون اقتصادی اوراسیا نیز که میتواند تمام مسائل بحث برانگیز را حل کند اما حل نمیکند، شکایت کنیم.
پس چه باید کرد؟ در اینجا، فرآیندهای همگرایانه به گونه ای متوقف میشوند که گویی در یک باتلاق قرار گرفته ایم. ما فرصت تجارت داریم، اما نمی توانیم، فرصت حمل کالا به صورت ترانزیت را داریم، اما باز هم اجازه نداریم این ظرفیت را محقق کنیم. ما از ساخت راه آهن چین - قرقیزستان - ازبکستان خبر داده ایم، اما 20 سال است که این موضوع حل نشده است.
آیدار ارمکوف، مفسر روزنامه "استدلالها و حقایق - قزاقستان" (قزاقستان):
رسانههای قزاقستان عملا به جز اطلاعات در مورد حضور رئیس جمهور توکایف، هیچ خبر دیگری در مورد اجلاس سالگرد سازمان پیمان امنیت جمعی که در 16 می برگزار شد منتشر نکردند. در مورد توافقات انجام شده، تصمیمات اتخاذ شده و حتی سخنرانی های شرکت کنندگان در اجلاس هم هیچ اطلاعاتی در بخش قزاقستانی اینترنت وجود ندارد. وزارت اطلاعات قزاقستان یک سیاست آشکار ضد اوراسیا را دنبال میکند. چرا که عسکر عمراف، ملیگرای مشهور روس هراس در قزاقستان، مسئولیت این بخش را بر عهده دارد.
از زمان آغاز عملیات ویژه روسیه در اوکراین، احساسات ضد روسی و ضد اوراسیایی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. موضوع خروج قزاقستان از اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی نه تنها در کانالهای تلگرامی و شبکههای اجتماعی، بلکه در برخی رسانههای رسمی نیز به طور گستردهای منتشر شده است. نشریات قزاق زبان در این راستا تلاش می کنند. در نتیجه، تصویر روسیه و چین مانند دشمنان به طور گسترده در حوزه رسانهای قزاقستان تبلیغ می شود. اگرچه هر دوی این کشورها رسما متحدان استراتژیک قزاقستان در چارچوب سازمانهای بینالمللی (اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای) هستند.
در قزاقستان احساسات ملی گرایانه روسیه هراسی و چین هراسی به شدت در حال پرورش هستند. و وبلاگ نویسان ناسیونالیست روسی-قزاقستانی، جدایی طلبان بالقوه خوانده می شوند. بنابراین، مردم به وضوح به سمت درگیریهای بین قومی سوق داده می شوند.
آینور کورمانوف، رئیس مشترک جنبش سوسیالیست قزاقستان (قزاقستان):
اتحادیه اقتصادی اوراسیا یک پلتفرم همگرایانه فاقد جایگزین برای توسعه بیشتر قزاقستان است، بخصوص که سهم عمده واردات به روسیه و دیگر کشورهای این اتحادیه تعلق دارد.
در حال حاضر، قزاقستان از لحاظ صادرات کالاهای روسی رتبه هشتم را در بین شرکای تجاری روسیه به خود اختصاص داده است. براساس نتایج سال 2021، صادرات روسیه به قزاقستان به 18.5 میلیارد دلار رسید که 32 درصد نسبت به سال 2020 افزایش داشته است.
همچنین، کل صادرات روسیه در سال 2021، 45.7٪ افزایش یافته است. در میان شرکای تجاری روسیه از نظر واردات، قزاقستان با سهم 2.4 درصد و حجم صادرات 7.1 میلیارد دلار در رتبه نهم قرار دارد. در سال 2021 واردات از قزاقستان 41٪ افزایش یافت.
روسیه در بین شرکای تجاری قزاقستان از نظر صادرات کالاهای قزاقی در رتبه سوم قرار دارد. در پایان سال 2021، سهم آن 11.5 درصد بود که از نظر ارزشی معادل تقریبا 7 میلیارد دلار است. همچنین قابل توجه است که نرخ رشد صادرات به روسیه (+38 درصد) از چین (+5 درصد) و ایتالیا (34+) که بزرگترین بازارهای فروش برای قزاقستان هستند، فراتر رفته است.
براساس نتایج سال 2021، روسیه با داشتن رتبه اول از لحاظ واردات به قزاقستان و سهم 42%، همچنان بزرگترین تامین کننده کالا در بازار این کشور است. حجم کالاهای وارداتی در سال 2021 به 17.33 میلیارد دلار رسید که نسبت به سال 2020 رشد 26 درصدی را نشان می دهد. سایر تامین کنندگان عمده مانند چین (+31%) و ایالات متحده (+20%) نیز نرخ رشد بالایی را نشان می دهند.
یعنی گردش مالی با سرعتی زیاد در حال رشد است که خوشحال کننده است! در نتیجهی نرخهای مختلف بهبود و گسترش واردات به قزاقستان، ساختار جغرافیایی آن تغییر کرده است: سهم روسیه - 6.7 درصد، چین - 4 درصد و ایالات متحده - 0.4 درصد افزایش یافته است. قزاقستان شریک تجاری اصلی در آسیای مرکزی برای هر سه کشور است، بنابراین توازن منافع این نیروها برای اقتصاد این کشور بسیار مهم خواهد بود.
روسیه در تجارت با قزاقستان، یک صادرکننده خالص است: حجم صادرات به قزاقستان تقریبا دو برابر حجم واردات از این کشور است. در سال 2021، بیشتر، ماشین آلات، تجهیزات و وسایل نقلیه -26.32٪ (4.8 میلیارد دلار)، محصولات صنایع شیمیایی - 15.41٪ (2.8 میلیارد دلار)، محصولات غذایی و مواد خام کشاورزی - 14.93٪ (2.7 میلیارد)، فلزات و محصولات حاصل از آنها - 16.67٪ (3 میلیارد)، محصولات معدنی - 11.4٪ (2.1 میلیارد) و غیره از روسیه به قزاقستان صادر شد.
روسیه در تجارت خارجی قزاقستان به عنوان بازار فروش و بویژه به عنوان تامین کننده کالاها اهمیت خاصی دارد.
اتحادیه اقتصادی اوراسیا و پروژههای صنعتی مشترک مانند ساخت نیروگاههای هستهای، ایجاد کارخانههای مونتاژ و کارخانههای فرآوری در صنایع مختلف، کلید دور شدن تدریجی از مدل صادرات مواد خام در اقتصاد هستند.
"روس اتم" به لحاظ تاریخی در قزاقستان فعال است. همکاری روسیه-قزاقستان در این راستا در چندین زمینه صورت خواهد گرفت: استخراج مشترک اورانیوم، غنی سازی اورانیوم، تامین سوخت برای راکتور تحقیقاتی، مدیریت زبالههای رادیواکتیو، فناوریهای هستهای، گاز و پتروشیمی، از کار انداختن تأسیسات خطرناک هستهای و تشعشعی در قلمروی قزاقستان. یکی از حوزههای امیدوارکننده برای همکاری احتمالی، ساخت نیروگاههای هستهای است.
همگرایی اقتصادی در سطح شرکتها به صورت بسیار فعال صورت میگیرد. تنها در سال 2019، 500 شرکت از این دست ایجاد شد. در حال حاضر، در قزاقستان 7791 شرکت با مشارکت روسیه و 3325 شرکت مشترک قزاقستان-روسیه فعالیت دارند. آنها تقریبا در تمام بخشهای اقتصاد مشارکت دارند.
صنعتیسازی جدید از طریق پروژههای مشترک تنها راه دور شدن از مدل اقتصادی وابسته به صادرات مواد خام ایجاد شده طی 30 سال و تضعیف نفوذ شرکتهای معدنی آمریکایی، اروپایی و بریتانیایی است که هنوز نفوذ قابلتوجهی بر اقتصاد کشور و اتخاذ تصمیمات توسط دولت قزاقستان دارند.
باید روند همگرایی در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا از طریق ایجاد ارز واحد، کنار گذاشتن کامل دلار، اجرای سیاست واحد مالی و ایجاد بانک فراملی و همچنین دولت و مجلس تسریع یابد. یعنی مؤلفه سیاسی همگرایی نیز مهم است، همانطور که در نسخه اول توافقنامه ایجاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا به آن اشاره شده است.
تصمیمات آخرین مجمع در بیشکک تأثیر زیادی بر همگرایی اوراسیا خواهد داشت. ایجاد یک "پنجره واحد" تجارت خارجی، بازار مالی واحد اتحادیه و سیستم اطلاعاتی اتحادیه اقتصادی اوراسیا مستلزم تلاشهای هماهنگ از جانب قزاقستان و روسیه است.
این بسیار خوب است، اما کافی نیست، زیرا به نظر من، اتحادیه اقتصادی اوراسیا علاوه بر همگرایی اقتصادی، به همگرایی سیاسی نیز نیاز دارد. یعنی باید به نسخه اصلی ایجاد اتحادیه در سال 2013 که توسط نظربایف رد شد، بازگشت. در آن زمان نظربایف اعلام کرد که با استناد به "قیام میدان" در کییف، باید فقط به حوزه اقتصادی اکتفا کنیم.
به نظر من، در حال حاضر، در شرایط منطقهای شدن اقتصاد جهانی، باید برای ایجاد بانک، دولت و مجلس فراملی همگرایی سیاسی ایجاد شود. باید از استفاده از دلار در تجارت داخلی کاملا امتناع ورزید و از ارز داخلی استفاده کرد. بنابراین، اتحادیه اقتصادی اوراسیا باید به یک اتحادیه واقعی و تمام عیار با وظایف کنفدرال تبدیل شود.
یعنی باید انگیزه جدیدی به توسعه همگرایانه داد که این امر مستلزم اصلاح و تبدیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا به یک ساختار جدی - سیاسی - است.
سازمان پیمان امنیت جمعی در این ساختار، تنها اتحاد دفاعی ممکن در فضای پساشوروی است که نشان دهنده نقش تثبیت کننده روسیه در قزاقستان و آسیای مرکزی است. نجات قزاقستان در زمان وقایع ژانویه توسط نیروهای سازمان پیمان امنیت جمعی گویای این امر است.
من فقط می خواهم یک بار دیگر این را تأیید کنم. اگر سازمان پیمان امنیت جمعی نبود، در آن صورت شاهد هرج و مرج، جنگ داخلی یا ظهور اوکراینی دیگر در محدوده روسیه و چین بودیم. این عملیات درخشان تواناییهای عملیاتی سازمان پیمان امنیت جمعی را نشان داد. این اولین عملیات در تاریخ این سازمان بود.
من می خواهم از رئیس جمهور توکایف که در اجلاس سالگرد سازمان پیمان امنیت جمعی پیشنهاد داد سازمان پیمان امنیت جمعی به ابزار سازمان ملل برای انجام ماموریت های حافظ صلح تبدیل شود انتقاد کنم.
(توکایف گفته بود : به نظر من، سازمان پیمان امنیت جمعی باید در فعالیتهای حفظ صلح سازمان ملل مشارکت داشته باشد . به گفته رئیس جمهور قزاقستان، این گام، باعث تقویت موقعیت حقوقی سازمان پیمان امنیت جمعی و تضمین مشارکت این سازمان در عملیات بین المللی حفظ صلح خواهد شد.)
این در عمل به چه معناست؟ و در این صورت چطور سازمان پیمان امنیت جمعی وظایف دفاعی خود را انجام خواهد داد؟
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»