چالشهای توکایف در قزاقستان پسا اعتراضات/ از نگاه یک اندیشکده غربی
وقایع در قزاقستان دارای جنبههای مختلف و البته بسیار پیچیده هستند؛ همچنین انتشار اطلاعات غیر واقعی، عدم انتشار اطلاعات و اشتباه گرفتن معترضان واقعی و شورشیان از سوی رسانههای بینالمللی باعث ابهام بیشتر در مورد شرایط این کشور شده است. همچنین امکان انجام یک تحقیق مستقل بسیار دور از ذهن است زیرا این کشور همچنان میراث شوروی سابق را به دوش میکشد و سیستمهای سیاسی امنیتی فردگرای جدید باعث شده که بسیاری از دولتهای آسیای مرکزی تمایلی به صداقت و شفافیت نداشته باشند. احتمالا توکایف با نظربایف که همچنان قدرت بسیاری دارد به توافقی دست خواهد یافت و در نتیجه به مردم نخواهد گفت که نظربایف قصد داشت او را سرنگون کند.
توکایف راه زیادی برای جلب اعتماد مردم قزاق دارد و افراد قدرتمند بسیاری وجود دارند که باید او آنها را راضی نگاه دارد.
مطالعات شرق/
در اوایل ژانویه، قزاقستان با سه واقعه پیاپی روبرو شد: اعتراضات ضد دولتی مشروع بر علیه سه دهه فساد و ناکارآمدی دولت تحت رهبری طولانی مدت نورسلطان نظربایف، کودتای نافرجام و شورش مسلحانه تحت راهبری شبهنظامیان آموزش دیده در خیابانهای آلماتی.
در ۲ ژانویه، یک تظاهرات کوچک در مورد قیمت سوخت باعث یک جنبش سرتاسری شد که بر علیه سه دهه دولتداری که کاری برای مردم انجام نداده، شکل گرفت. این سه دهه حکومت بیشتر در جهت منافع طبقه حاکم و دوستان آنها گام برداشته است. شعارها برای بیرون کردن پیرمرد (رئیس جمهور قزاقستان) جانشین نظربایف سرداده میشد؛ رئیس جمهوری که همچنان بیشتر اقتصاد سیاسی قزاقستان را کنترل میکند.
با این حال، این شورش اصیل که ریشه در خشم عمومی داشت بسرعت توسط نیروهای مسلح خلافکاران زیرزمینی و جنبشهای مذهبی سلفی دزدیده شد. این گروهها، خیابانها را به تصرف درآوردند زیرا نیروهای امنیتی خود خواسته میدان را برای حضور آنها خالی کردند. نیروهای مسلح ارتباط نزدیکی با خانواده نظربایف داشتند که آنها هم ارتباط نزدیکی با نهادهای امنیتی دارند و قصد داشتند که توکایف را از قدرت پایین بکشند.
در مقابل این تهدید، توکایف یک سری اقدامات غیر عادی انجام داد از جمله در اختیار گرفتن کنترل شورای امنیت – که تحت کنترل نظربایف باقی مانده بود. همچنین از ماده ۴ معاهده CSTO تحت رهبری روسیه استفاده کرد. این ماده در رابطه با دفاع متقابل است که شبیه بند ۵ ناتو است.
نیروهای نظامی که اکثرا از طرف روسیه بودند به قزاقستان گسیل شدند البته نه برای بازگرداندن نظم به خیابانها بلکه به این دلیل که به مخالفان توکایف نشان دهند که او از حمایت مسکو برخوردار است. شهروندان قزاقستان نیز به دلیل قطع مسیرهای ارتباطی و اینترنت از این وقایع بیخبر بودند.
توکایف بایستی در مورد چالشها صداقت داشته باشد
وقایع در قزاقستان دارای جنبههای مختلف و البته بسیار پیچیده هستند؛ همچنین انتشار اطلاعات غیر واقعی، عدم انتشار اطلاعات و اشتباه گرفتن معترضان واقعی و شورشیان از سوی رسانههای بینالمللی باعث ابهام بیشتر در مورد شرایط این کشور شده است. همچنین امکان انجام یک تحقیق مستقل بسیار دور از ذهن است زیرا این کشور همچنان میراث شوروی سابق را به دوش میکشد و سیستمهای سیاسی امنیتی فردگرای جدید باعث شده که بسیاری از دولتهای آسیای مرکزی تمایلی به صداقت و شفافیت نداشته باشند. احتمالا توکایف با نظربایف که همچنان قدرت بسیاری دارد به توافقی دست خواهد یافت و در نتیجه به مردم نخواهد گفت که نظربایف قصد داشت او را سرنگون کند.
توکایف راه زیادی برای جلب اعتماد مردم قزاق دارد و افراد قدرتمند بسیاری وجود دارند که باید او آنها را راضی نگاه دارد – این شرایط در اولین سخنرانی او در پارلمان مشهود بود که مجبور بود هم به زبان روسی و هم زبان قزاقی باشد.
وی باید به هر دو گروه نمایندگان یعنی قزاقهای ملی گرا که کمتر از مدرن سازی بهرهمند شده اند و ارتباطی با روسها ندارند و همچنین گروه های شهری، تحصیل کرده و قزاقهای روس زبان به عنوان گروههایی که در طول ۳۰ سال گذشته بهرهمند بودهاند، متوسل شود. توکایف میبایست مراقب باشد که حمایت مردم قزاقستان را بدست بیاورد و برای این کار بایستی نشان دهد که در ازای حمایت مسکو، کشورش چیزی از دست نداده است.
بخشهایی از جمعیت قزاقستان از پایان یافتن دوره نظربایف راضی هستند. عده ای نیز نگران بینظمی در خیابانهای آلماتی هستند و آمادهاند به توکایف فرصت بدهند و در مقابل از امنیت بهره مند شوند. اما در عین حال، گروههای به حاشیه رانده شده متعددی هستند که دیگر صبر ندارند تا شرایطشان بهبود یابد و معتقدند که این دولت نیز صرفا وعده های پوچ میدهد.
پرسش اینجاست که آیا توکایف ژنرال پر سروصدا، یا توکایف دیپلمات مطیع میتواند به تنهایی و بدون به هم زدن نظم قدیمی بر قزاقستان حکومت کند.
توکایف محصول رژیم گذشته و همچنین یک دیپلمات شهری حرفه ای به عنوان دبیر کل UN است. وی میتواند به خوبی صحبت کند و به خوبی میداند که چگونه به قواعد غیر رسمی و مخفی قزاقستان عمل میکنند. با این حال، در برنامه تلویزیونی «هارد تاک» بی بی سی در سال ۲۰۱۸، توکایف سیستم حکومت داری اقتدارگرایانه مدیریت شده در قزاقستان را با این مضمون که به صورت نوعی تعادل بین ثبات و دموکراسی عمل میکند، شرح داد.
حدودا ۱۲۰۰۰ نفر در اوایل ژانویه بازداشت شدند و گزارشها نشان دهنده نقض شدید حقوق بشر در طول ناآرامیهاست. قزاقستان یک دولت امنیتی دارد و پس از وقایع ماه ژانویه، دولت به سمت سختگیری بیشتر بر شهروندان حرکت خواهد کرد. سرمایهگذاران غربی بایستی نگران وضعیت حکومت، نهادها و حقوق بشر در گزارشهای محیطی، اجتماعی و حاکمیتی باشند.
قدیمی میرود و نه چندان جدید وارد میشود
پرسش اینجاست که ایا توکایف به عنوان یک ژنرال پر سروصدا و یا توکایف به عنوان یک دیپلمات گوش به فرمان میتواند بدون برهم زدن نظم قدیمی این کشور بر قزاقستان حکومت کند و تجربهای که در جریان جابجایی قدرت در کشور همسایه، ازبکستان، بین اسلام کریموف و شوکت میرضیایف اتفاق افتاد را در قزاقستان شاهد نباشد.
توکایف برای تامین خواسته های معترضان مجبور به ایجاد تغییرات اساسی در اقتصاد سیاسی کشور است؛که با چالشهای اجتماعی سیاسی سیستماتیک بلند مدت این کشور در رابطه است. این نکته در گزارش چتم هاوس 2019 نیز مورد اشاره قرار گرفته است. خواسته های معترضان نیازمند تغییرات ساختاری بلند مدت است، در حالی که نیازهای معترضان فوری هستند، همچنین تورم شدید به سرعت توان خرید مردم را کاهش میدهد و استانداردهای زندگی در حال کاهش است.
انتصاب «علیخان اسماعیلوف» به عنوان نخست زیر با یک کابینه ضعیف که از تخصص و تجربه کافی برخوردار نیستند نیز ریشه در دوره نظربایف دارد. میتوان دید که تغییر کلی را نمیتوان یک شبه اجرا کرد و توکایف نیاز به حمایت سایر افراد تاثیرگذار برای مدیریت کشور دارد. این امر نشان میدهد که اصلاحات عمیق نیازمند زمان طولانی ست. اما این سیستم نیازمند تغییر سریع است تا امکان حضور مجریان تحصیل کرده و خواستار اصلاحات در دولت ایجاد شود.
بر اساس معامله بزرگی که با خانواده نظربایف انجام گرفته، توکایف احتمالا فرصتی به خانواده نظربایف خواهد داد تا داراییهای خود را سامان داده در عین حال مقداری از ثروت خود را به کشور بازگردانند. همچنین رئیس جمهور جدید نشانههایی صادر کرده که آماده همکاری با برخی از چهرههای خانواده نظربایف است. تنها در صورتی که توکایف بتواند خود را از دار و دسته نظربایف جدا نشان دهد می تواند وعده خود را برای شروع عصر جدید در قزاقستان اجرایی کند.
وجهه بینالمللی تخریب شده است
قزاقستان دیگر نمیتواند خود را در سطح جهانی به عنوان جزیره ثبات و دارای موفقیت تجاری در منطقه عقب مانده خود معرفی کند. نظربایف تبدیل به امپراطوری بدون لباس شده و روسها نیز به عنوان صلح بان وارد کشور شدهاند.
در حالی که شرایط اقتصادی اجتماعی برای مردم این کشور در طول ۱۵ سال گذشته بدتر شده است، قزاقستان عادت کرده که از طریق کمپینهای روابط عمومی در سطح جهانی و حضور رسانهای، خود را به عنوان یک کشور پیشرو و جاه طلب معرفی کند. این تصویر اکنون از میان رفته و دیگر نمیتوان آن را بازسازی کرد.
اگر توکایف صداقت داشته باشد و بخواهد شکاف اعتماد بین دولت و مردم قزاقستان را ترمیم کند؛ بایستی برخی از نخبههای دوره نظربایف را به قدرت بازگرداند و در عوض آنها را مطیع قانون سازد. بعد می تواند شروع به بیان حقیقت کند.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست»