این امکان و احتمال وجود دارد که مسکو در به رسمیت شناختن طالبان به عنوان دولت مشروع افغانستان پیش قدم شده و به فاصله اندکی پس از آن نیز پکن این کار را انجام دهد. البته باید گفت که به رسمیت شناختن طالبان از سوی چین، منوط به ارائه تضمین از سوی طالبان برای قطع ارتباط با «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و مهار این گروه خواهد بود. از سوی دیگر هر چند روی کار آمدن طالبان در افغانستان نگرانیهای امنیتی جدی را برای هند به همراه دارد اما این نگرانیها غیرمستقیم خواهد بود. بعید است سیاست خارجی را دنبال کند که توسط حامیان آنها در پاکستان دیکته شده باشد؛ که همین مسئله، بستر را برای نزدیکی محدود دهلی نو و طالبان در میان مدت مهیا خواهد کرد.
مطالعات شرق/
مطلب ذیل، بخشی از گزارش منتشر شده توسط «مجله دیپلمات» با عنوان «افغانستان و طالبان (2): امنیت جهانی و پیامدهای ژئوپلتیکی» است. در این گزارش، موضوعاتی چون رابطه طالبان با سازمانهای تروریستی مهم، رابطه آن با همسایگان افغانستان و رابطه پیچیده آن با قدرتهای منطقهای بزرگ مورد بررسی قرار گرفته است. قدرتهایی که در صورت تضمین منافع آنها توسط طالبان، میتوانند نقش کلیدی در مشروعیت بخشی به این گروه در سطح جهان ایفا کنند. این گزارش با استناد به یک سری تحقیقات و همچنین مصاحبه با 10 تن از کارشناسان برجسته در حوزه افغانستان تهیه شده است.
در این گزارش، کارشناسان در پاسخ به سئوالی در رابطه با نوع رابطه پاکستان و طالبان گفتند که ممکن است این رابطه پیچیدهتر شده و مملو از اختلاف شود اما از بین رفتن کامل این رابطه، بعید به نظر میرسد. یکی از کارشناسان تصریح کرد که طالبان، که دست کم از سال 2014 شروع به فاصله گرفتن از سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی.اس.آی) کرده است و تلاش خواهد کرد خود را جدا از آی.اس. آی نشان دهد اما این حقیقت که طالبان هنوز نتوانسته است خود را از این نهاد جدا کند نشان میدهد که آی.اس.آی هنوز کنترل این سازمان را در دست دارد. یکی دیگر از کارشناسان معتقد بود که اگر طالبان در داخل کشور به عنوان عروسک خیمه شب بازی پاکستان شناخته شود، این وضعیت میتواند مانع از کسب مشروعیت داخلی برای حکومت آنها شود. به گفته آنها، آی. اس.آی همچنان تلاش خواهد کرد تا بتواند نوعی کنترل بر طالبان داشته باشد و احتمالا این کار را از طریق اعمال فشارهای تاکتیکی یا وارد کردن فشار غیرمستقیم به این گروه از طریق چین انجام خواهد داد.
یکی از کارشناسان عنوان کرد که اگر طالبان علنا به دنبال اثبات استقلال خود باشد آنگاه ممکن است پاکستان برای مهار این گروه، از اهرمهایی چون ارتباطات دینی استفاده کند. یکی دیگر از کارشناسان هشدار داد که مناقشه بر سر «خط دیورند» نیز ممکن است دوباره آغاز شود. به باور کارشناسان، سنگ محک رابطه طالبان ـ پاکستان، نوع رفتار طالبان در قبال «تحریک طالبان پاکستان» خواهد بود. یکی از کارشناسان تصریح کرد، اگر طالبان بر ضد این گروه وارد عمل نشود، این رابطه ممکن است دچار مشکل شود.
اما یکی دیگر از کارشناسان هشدار داد که طالبان همچنان برای تحریک طالبان پاکستان ارزش قائل بوده و انگیزه زیادی برای تعقیب این گروه ندارد چون طالبان پاکستان در گذشته، نقش حیاتی در حمایت عملیاتی از طالبان داشته است. ازسوی دیگر، اسلامآباد هم نمیخواهد به خاطر به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، حملات تحریک طالبان را در پاکستان کم اهمیت جلوه دهد. در مجموع، کارشناسان معتقد هستند که به رغم مسائل تاکتیکی موجود، پاکستان و طالبان احتمالا طی 3 تا 4 سال آینده همچنان رابطه نسبتا پایدار خود را حفظ خواهند کرد.
کارشناسان درباره مناسبات بین طالبان و ایران نیز معتقد بودند که از بین رفتن این رابطه طی چند سال آینده بسیار بعید به نظر میرسد، به خصوص با توجه به اینکه سطح تعاملات طرفین طی سالهای اخیر نسبتا خوب بوده است.
کارشناسان گفتند که ممکن است هر از گاهی شاهد سطحی از حمایت نظامی ایران از طالبان باشیم. به اعتقاد یکی از کارشناسان، حکومت طالبان در افغانستان از نظر ایران، هم یک فرصت و هم یک تهدید است. ایران همچنین میتواند با استفاده از نیروهای نیابتی خود، به دنبال تعدیل رفتار طالبان باشد. با این حال، همه کارشناسان متفق القول بودند که نحوه تعامل تهران با طالبان تا حدود زیادی منوط به نوع رفتار رژیم جدید با گروههای اقلیت شیعی خواهد بود، هر چند که طی سالهای اخیر، ایران موضعگیریهای فرقهای خود را کنار گذاشته و تصمیم گرفته است تا به خاطر الزامات ژئوپلتیکی، با طالبان تعامل داشته باشد.
اما موضع دیگر قدرتهای بزرگ منطقه (چین، هند و روسیه) در قبال به رسمیت شناختن رژیم جدید طالبان در کابل چیست؟
یکی از کارشناسان معتقد بود که این امکان و احتمال وجود دارد که مسکو در نهایت، در به رسمیت شناختن طالبان به عنوان دولت مشروع افغانستان پیش قدم شده و به فاصله اندکی پس از آن نیز، پکن این کار را انجام دهد. البته باید گفت که به رسمیت شناختن طالبان از سوی چین، منوط به ارائه تضمین از سوی طالبان برای قطع ارتباط با «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و مهار این گروه خواهد بود. به گفته کارشناسان، هر چند روی کار آمدن طالبان در افغانستان نگرانیهای امنیتی جدی را برای هند به همراه دارد اما این نگرانیها غیرمستقیم خواهد بود، از این جهت که پیروزی طالبان در افغانستان ممکن است سبب جسور شدن گروههای فعال در کشمیر شود. در همین حال، طالبان نیز بعید است سیاست خارجیای را دنبال کند که توسط حامیان آنها در پاکستان دیکته شده باشد؛ که همین مسئله، بستر را برای نزدیکی محدود دهلی نو و طالبان در میان مدت مهیا خواهد کرد.
به اعتقاد کارشناسان، طالبان بر اساس تحولات گذشته باور دارد که جامعه جهانی در نهایت سر خم کرده و مجبور خواهد شد دولت آنها را عملا (دی فاکتو) به رسمیت بشناسد. همچنین این احتمال وجود دارد که جامعه جهانی بالاخره کمکهای خود را به افغانستان از سر گیرد، آن هم در شرایطی که طالبان مشغول بهره برداری از نگرانیهای جامعه بینالملل درباره بروز بحران انسانی قریب الوقوع در افغانستان است.
به گفته یکی از کارشناسان، مجموعه» هشت کشوری که سفارتخانههای خود را در کابل تعطیل نکردند (از جمله چین، پاکستان، روسیه و ترکیه) به دنبال شکل دادن به سیاست خارجی طالبان خواهند بود. یک کارشناس دیگر هم تصریح کرد که طالبان ممکن است واقعا به این نتیجه برسد که به جای تلاش برای کسب مشروعیت از جانب غرب، بهتر است به دنبال جلب نظر این مجموعه کشورها باشد.
یک کارشناس دیگر هم معتقد بود که آستانه تحمل چین برای به رسمیت شناختن طالبان، تا حد زیادی کمتر از قدرتهای غربی است چون بعید است که پکن، تصمیم خود در این باره را منوط به رویکرد احتمالی طالبان در قبال مسائل اجتماعی و دینی و حقوق زنان کند. به گفته همین کارشناس، موضعگیری مسکو در قبال طالبان نیز احتمالا منوط به تضمینهایی خواهد بود که این کشور میتواند صرفا درباره خود روسیه از طالبان بگیرد. تا زمانی که گروههای شبه نظامی، روسیه را هدف قرار ندهند، بعید است که کرملین نگران اتحاد طالبان با شبه نظامیان باشد.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»