پس از تصرف کابل توسط طالبان، رقابت بین داعش خراسان و جنبش طالبان وارد مرحله جدیدی شد. شعارهای طرفدار اویغوری "داعش-خراسان" جلوهای از عصبانیت روزافزون رهبر این گروه از توسعه همکاری دیپلماتیک و اقتصادی بین پکن و طالبان است. تقویت دولت طالبان برای "داعش-خراسان" به معنای موانع جدی تر در راه تحقق جاه طلبیهای آن در افغانستان است. داعش خراسان احتمالا برای تلافی، به انجام تبلیغات به منظور ارعاب مقامهای چینی ادامه خواهد داد. این گروه همچنین فرار از جنبش اسلامی ترکستان شرقی را تشویق و به طور فعال شبهنظامیان اویغور را استخدام خواهد کرد. در بدترین حالت، داعش-خراسان حمله به تاسیسات چینی و شهروندان چینی را در افغانستان و پاکستان آغاز خواهد کرد.
مطالعات شرق/
حضور بمب گذاران انتحاری اویغور در صفوف گروه تروریستی "داعش – خراسان" نگرانی پکن را نسبت به تهدید امنیت ملی چین که از افغانستان سرچشمه میگیرد، تشدید میکند.
گروه تروریستی داعش مسئولیت حمله تروریستی 8 اکتبر در مسجد شیعیان قندوز را بر عهده گرفت. به گفته این سازمان، این حمله هم علیه «رافضیها» (اصطلاحی که توسط افراطیها برای اشاره به شیعیان استفاده میشود) و هم علیه جنبش افراطی "طالبان" به دلیل تمایل آن برای بیرون راندن اویغورها از افغانستان در پاسخ به درخواست چین صورت گرفته است. داعش فردی به نام "محمد الاویغوری" را عامل این حمله تروریستی معرفی کرد.
رقبای طالبان
تجاوز گروه منطقهای داعش موسوم به "داعش خراسان" علیه غیرنظامیان اقلیتهای مذهبی و قومی چیز عجیبی نیست. در حال حاضر، "طالبان" سعی دارد از یک سازمان افراطی رادیکال به یک ساختار دولتی مشروع تبدیل شود و هدف این حملات به جوامع اقلیتها، دامن زدن به درگیریهای مذهبی و در عین حال به چالش کشیدن توانایی دولت به رسمیت شناخته نشده طالبان برای تامین امنیت کافی در افغانستان است.
تلاش داعش-خراسان برای توجیه حملات به اقلیت هزاره نیز در جهت جلب توجه اویغورها جالب است. "داعش-خراسان" چشم انداز اخراج اویغورها توسط طالبان را فرصتی برای نشان دادن خود به عنوان مدافع اویغورها با هدف تکمیل صفوف خود با شبهنظامیان جدید میداند.
گزارشهای مربوط به حضور شبه نظامیان منطقه خودمختار سین کیانگ-ایغور چین در استانهای شمال شرقی افغانستان، پکن را نگران میکند. در واقع، در حال حاضر، چین قصد دارد نقش پیشرو را در احیای افغانستان ایفا کند. اما حضور شبه نظامیان خارجی، بویژه اویغورها در جنبش طالبان، ممکن است در آینده صدمات قابل توجهی به روابط بین طالبان و پکن وارد کند.
گروه تروریستی "داعش-خراسان" در سال 2015، که دولت اسلامی توسعه طلبی خود را در استان خراسان که بخشهایی از افغانستان، پاکستان، ایران و آسیای مرکزی را در بر میگیرد، اعلام کرد، ایجاد شد. ترکیب اولیه این گروه عمدتا متشکل از تندروهای سابق در میان طالبان افغانستان و پاکستان، "القاعده" و سایر گروههای شبه نظامی بود. "داعش خراسان" از زمان پیدایش، طالبان را یک رقیب استراتژیک و دشمن ایدئولوژیک برای خود میداند. این گروه مواضع طالبان را هدف قرار داده و سعی در تحریک افراد طالب برای فرار از جنبش آنها داشت.
از سال 2015 تا سال 2020، فشارهای نظامی مداوم ایالات متحده، نیروهای دولتی افغانستان و "طالبان" ؛ تهدید داعش- خراسان را مهار کردند. از سال 2020، داعش تحت رهبری شهاب المهاجر، رهبر جدید خود موج بی سابقه خشونت را به عنوان بخشی از کمپین "نهضت" علیه دولت افغانستان و طالبان به راه انداخت.
بر اساس گزارشهای سازمان ملل، پیش از سقوط حکومت افغانستان در ماه اوت سال جاری، بیش از 1500 شبهنظامی در صفوف داعش خراسان حضور داشتند و تنها در سه ماهه اول سال 2021، این گروه 77 حمله را در افغانستان انجام داد. پس از به قدرت رسیدن "طالبان"، شبهنظامیان "داعش خراسان" حملات خود را به غیرنظامیان، از جمله نهادهای مذهبی افزایش دادند. گروههای افغانی، هندی، تاجیکی و پاکستانی در این حملات شرکت داشتند.
عامل اویغور
حمله تروریستی در قندوز اولین حملهای است که در آن داعش-خراسان بسیج اویغورها را بدون ارائه جزئیات در مورد اصل و نسب آنها به طور علنی تایید کرد. پیشتر، شبه نظامیان اویغور نه در تبلیغات آنلاین و نه در اقدامات نظامی این گروه حضور نداشتند.
اویغورها یک جامعه قومی ترک زبان هستند که عمدتا از مسلمانان سنی ساکن منطقه خودمختار سین کیانگ اویغور تشکیل شدهاند. اکثر اویغورها سنیهای حنفی مذهب هستند که این امر باعث توسعه روابط تاریخی، مذهبی و فرهنگی بین اویغورها و طالبان میشود.
اگرچه نام مستعار "ال اویغوری" به این معناست که فرد مهاجم یک اویغورتبار بوده است، اما این امر لزوما به این معنا نیست که وی اصالتا اهل سین کیانگ بوده است. شبهنظامیان اویغور که ادعا میکنند از چین آمدهاند، معمولا از نام مستعار "الترکستانی" برای تأکید بر موضع جدایی طلبانه خود استفاده میکنند؛ ایجاد یک دولت اسلامی مستقل در سین کیانگ، که اغلب از آن به عنوان ترکستان شرقی یاد می کنند.
بسیاری از کشورها، از جمله ترکیه و افغانستان، محل زندگی تعداد زیادی از جوامع اویغور هستند که فرد تروریست ممکن است اهل آنجا باشد. اما صرف نظر از منشاء ملی وی، داعش-خراسان با تاکید بر مشارکت اویغورها در حملات تروریستی در افغانستان، پیامهای مهمی برای مخاطبان مورد نظر خود (چین، طالبان و همچنین شبه نظامیانی که در کنار آنها میجنگند) ارسال میکند.
چین برای اولین بار در ماه جولای سال 2014 توجه داعش را به خود جلب کرد. در آن زمان ابوبکر البغدادی، چین را در فهرست کشورهایی که قصد دارند علیه آن "جهاد کنند"، قرار داد. یک سال بعد، داعش از اعدام یک گروگان چینی خبر داد. این گروه همچنین مسئولیت قتل دو معلم چینی را که در ماه می سال 2017 در پاکستان ربوده شده بودند بر عهده گرفت. اما از آن زمان تاکنون، فعالیت ضد چینی داعش تا حد زیادی به گسترش تهدیدها و فراخوانها برای اقدام در قالب تبلیغات آنلاین محدود بوده است.
هرچند ممکن است انگیزه های مختلفی زمینه ساز وضعیت فعلی باشند. اما دو عامل اصلی زیر دلیل تعداد کم شعارهای چینی و اویغوری در تبلیغات داعش در گذشته هستند. اولا، این گروه تروریستی پکن را به عنوان یک منبع ضعیف تهدید مینگریست، چرا که چین در عملیات نظامی علیه داعش در افغانستان، عراق یا سوریه شرکت نمیکرد. ثانیا، نه داعش و نه داعش خراسان در مقایسه با القاعده هنوز موفق به استخدام گسترده اویغورها نشدهاند.
افزایش تعداد شبه نظامیان اویغور در صفوف داعش ممکن است نشان دهنده افزایش احتمالی تبلیغات ضد چینی و طرفدار اویغور این گروه باشد. با توجه به علاقه آشکار پکن به تعامل با طالبان، به نظر میرسد داعش و داعش خراسان در حال بررسی گنجاندن چین در فهرست دشمنان اصلی هستند. حمله تروریستی در قندوز که رهبران "داعش خراسان" آن را "یک اقدام تلافی جویانه" علیه تمایل طالبان به اخراج شبه نظامیان اویغور به درخواست چین توصیف می کردند گواه این امر است.
این واقعیت که شبه نظامیان اویغور پیشتر در تبلیغات داعش خراسان حضور نداشتند، بیشتر به این دلیل است که اکثر آنها به دنبال پیوستن به جنبش اسلامی ترکستان شرقی بودند. جنبش اسلامی ترکستان شرقی در عرض تقریبا 25 سال موفق شد نه تنها تمامیت خود را حفظ کند، بلکه توانست یک هژمونی بی قید و شرط را برای جذب و کنترل شبکه جهادی اویغور در افغانستان ایجاد کند.
برخلاف "داعش-خراسان"، داعش سوریه در جذب شبه نظامیان اویغور موفقتر بود. در اوج فعالیت داعش در سالهای 2014 و 2015، حدود 114 اویغور تبار در صفوف سوری این گروه حضور داشتند. با این حال، حتی در آن زمان، این تعداد 10 تا 20 برابر کمتر از تعداد اویغورها در بخش سوری جنبش اسلامی ترکستان شرقی بود.
قبل از تسلط طالبان بر کابل، جنبش اویغور در افغانستان حدود 400 شبه نظامی داشت که بیشتر در منطقه جرم در استان بدخشان که با منطقه خودمختار سین کیانگ در کریدور واخان هم مرز است، متمرکز شده بودند. علیرغم اینکه جنبش اسلامی ترکستان شرقی یک جنبش مستقل است، کل فعالیت آن در افغانستان تحت کنترل طالبان است. تصرف کابل توسط طالبان یک لحظه مهم برای جنبش اسلامی ترکستان شرقی و بسیاری از دیگر گروههای جهادی در سراسر جهان بود. چند روز پس از سقوط دولت افغانستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی با انتشار بیانیهای از پیروزی طالبان و «احیای امارت اسلامی» تمجید کرد.
احیای احتمالی جنبش اسلامی ترکستان شرقی که چین آن را به فعالیتهای خرابکارانه در خاک خود متهم میکند، مشکل اصلی برای امنیت ملی پکن است. حمله تروریستی در قندوز در برهه حساسی از روابط بین جنبش اسلامی ترکستان شرقی و طالبان رخ داد. طالبان در پاسخ به درخواستهای مکرر پکن مبنی بر قطع روابط با جنبش اسلامی ترکستان، اعلام کرد که بسیاری از اعضای این جنبش به درخواست آنها (طالبها) افغانستان را ترک کردهاند. با این حال، در این بیانیه مشخص نشده است که چه تعداد از شبه نظامیان اویغور و در چه جهتی از کشور بیرون رانده شده اند. در ماه اکتبر، گزارشهایی مبنی بر اینکه طالبان شبه نظامیان اویغور را از بدخشان به مناطق دیگر، از جمله ولایت ننگرهار در شرق افغانستان منتقل کردهاند منتشر شد، بنابراین حدس و گمانهای قوی مبنی بر حضور آنها در افغانستان وجود دارد.
اگرچه نه ادعای طالبان مبنی بر اخراج شبه نظامیان اویغور از افغانستان و نه ادعای جابجایی آنها در داخل کشور عملا اثبات نشده است، اما تلاشهای داعش-خراسان برای توجیه حمله در قندوز به عنوان یک اقدام انتقام جویانه این تصور را ایجاد میکند که طالبان عمدا از همکاری با متحدان سابق خود در جنبش اسلامی ترکستان شرقی امتناع میورزند. هرگونه واکنش بالقوه شبه نظامیان اویغور به اخراج یا آوارگی، یک فرصت ایده آل را برای داعش خراسان به منظور استخدام افراط گرایان ناراضی ایجاد میکند.
بدین ترتیب، پس از تصرف کابل توسط طالبان، رقابت بین داعش خراسان و جنبش طالبان وارد مرحله جدیدی شد. شعارهای طرفدار اویغوری "داعش-خراسان" جلوهای از عصبانیت روزافزون رهبر این گروه از توسعه همکاری دیپلماتیک و اقتصادی بین پکن و طالبان است. تقویت دولت طالبان برای "داعش-خراسان" به معنای موانع جدی تر در راه تحقق جاه طلبیهای آن در افغانستان است. داعش خراسان احتمالا برای تلافی، به انجام تبلیغات به منظور ارعاب مقامهای چینی ادامه خواهد داد. این گروه همچنین فرار از جنبش اسلامی ترکستان شرقی را تشویق و به طور فعال شبهنظامیان اویغور را استخدام خواهد کرد. در بدترین حالت، داعش-خراسان حمله به تاسیسات چینی و شهروندان چینی را در افغانستان و پاکستان آغاز خواهد کرد.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»