زرادخانه و دکترین هستهای پاکستان به عنوان یکی از 9 کشور شناخته شده دارای تسلیحات هستهای، به طور مستمر در حال تکامل است. کارشناسان بر این باور هستند که ذخایر هستهای این کشور به طور پیوسته در حال افزایش است. در سال 1998، ذخایر این کشور بین 5 تا 25 بمب تخمین زده شد اما امروزه تخمین زده میشود که پاکستان زرادخانهای با 110 تا 130 بمب هستهای دارد.
این کشور آشکارا در حال گسترش قابلیتهای هستهای خود است بطوری که بتواند هم از آغاز یک جنگ هستهای جلوگیری کند و هم درصورت لزوم در برابر تهدیدات هستهای مقاومت نماید.
مطالعات شرق/
پاکستان و هند در بحبوحه مسابقه تسلیحات هستهای قرار دارند که تا حدودی شاید مانند آنچه در جنگ سرد رخ داد، به ذخیرهسازی تسلیحات هستهای منجر گردد. اسلام آباد آشکارا در حال گسترش قابلیتهای هستهای است به طوری که بتواند هم از آغاز و شکلگیری یک جنگ هستهای جلوگیری کند و هم در صورت لزوم بتواند در برابر تهدیدات هستهای مقاومت نماید.
زرادخانه و دکترین هستهای پاکستان به عنوان یکی از 9 کشور شناخته شده دارای تسلیحات هستهای به طور مستمر و نسبت به تهدیدات موجود و احتمالی در حال تکامل میباشد. این کشور که برای چندین دهه یک قدرت هستهای شناخته شده، اکنون در تلاش است تا به ساخت و تقویت تسلیحات هستهای در حوزههای سهگانه موسوم به ((Triad) هوایی، دریایی، زمینی) و مقاومسازی زرادخانه هستهای و افزایش ظرفیت برای انجام حملات تلافیجویانه بپردازد.
تاریخ آغاز برنامه هستهای پاکستان به دهه 1950 یعنی روزهای اولیه رقابت این کشور با هند باز میگردد. ذوالفقار علی بوتو رئیس جمهور پاکستان در سال 1965 اظهار داشت که "اگر هند بمب بسازد، ما علف و برگ میخوریم و حتی از گرسنگی خواهیم مُرد، اما میبایست به قابلیت ساخت بمب دست پیدا کنیم."
این استراتژی پس از شکست پاکستان از هند در سال 1971 که باعث جدایی پاکستان شرقی و استقلال بنگلادش گردید، اولویت بیشتری یافت. کارشناسان بر این باور هستند که از دست دادن تحقیرآمیز قلمرو، بیش از گزارشهای مربوط به تلاش هند برای دستیابی به سلاح هستهای باعث تسریع در پیشبرد برنامه هستهای پاکستان شد. هند اولین بمب خود را با نام «بودای خندان» در ماه می1974 آزمایش کرد و شبه قاره را در مسیر هستهای شدن قرار داد.
عبدالقدیر خان فیزیکدان هستهای و متالورژیست پاکستانی که بنیانگذار برنامه غنیسازی اورانیوم این کشور محسوب میشود، با طرحهای سانتریفیوژ و ارتباطات تجاری لازم برای شروع فرآیند غنیسازی به پاکستان کمک کرد تا به تکنولوژی جنگافزارهای هستهای دست یابد. برنامه پاکستان با کمک کشورهای اروپایی و اقدامات مخفیانه برای دستیابی به این تجهیزات موجب شد تلاشها در زمینه عدم اشاعه سلاحهای هستهای بیاثر بماند و در نهایت با مشخص شدن هدف واقعی برنامه پاکستان، کشورهای خارج از منطقه از آن خارج شدند، اما اقدامات مخفیانه همچنان ادامه یافت.
دقیقا مشخص نیست که اسلام آباد چه زمانی اولین برنامه هستهای خود را تکمیل کرد. بینظیر بوتو ادعا نمود که به گفته پدرش اولین بمب در سالهای 1977 آماده شد. یکی از اعضای کمیسیون انرژی اتمی پاکستان اذعان داشت که طراحی بمب در سال 1978 تکمیل گردید و آزمایش بمب به روش "آزمایش سرد" با وقفهای کوتاه در سال 1983 انجام شد.
بینظیر بوتو بعدها ادعا کرد که بمبهای پاکستان تا سال 1998 که هند شش بمب را در بازه زمانی سه روزه آزمایش میکرد، به صورت جداگانه و مونتاژنشده ذخیره شدهاند. پاکستان نزدیک به سه هفته بعد، برنامه آزمایش پرتاب سریع مشابهی را انجام داد و پنج بمب را در یک روز و بمب ششم را سه روز بعد مورد آزمایش قرار داد. اولین بمب که احتمالا یک بمب حاوی اورانیوم غنیشده بوده (دارای قدرت انفجاری معادل) بیست و پنج تا سی کیلوتن (30 هزار تن تیانتی) تخمین زده شده است. دومین بمب دوازده کیلوتن تخمین زده شده (12 هزار تن) و سه بمب بعدی زیر یک کیلوتن بودهاند.
به نظر میرسد ششمین و آخرین مورد نیز یک بمب با قدرت معادل دوازده کیلوتن تیانتی بوده که در فضای آزمایشی متفاوتی پرتاب شده است. طبق اطلاعات برآمده از گزارشها، هواپیمای ردیاب هستهای "کنستانت فونیکس" نیروی هوایی ایالات متحده پلوتونیوم را شناسایی کرده است. از آنجا که پاکستان بر روی یک بمب اورانیومی کار میکرد و کره شمالی، که از طریق شبکه عبدالقدیرخان با پاکستان در ارتباط بود و تحقیقاتی را به اشتراک گذاشته و یا گاهی آنها را خریداری میکرد هم روی یک بمب اورانیومی کار میکرد، برخی از ناظران خارجی به این نتیجه رسیدند که آزمایش ششم در واقع توسط کره شمالی انجام شده اما برای اینکه دخالت و حضور کره شمالی آشکار نشود، در جای دیگری مورد آزمایش قرار گرفته است. البته هیچ اتفاق نظری در این مورد وجود ندارد.
کارشناسان بر این باور هستند که ذخایر هستهای پاکستان به طور پیوسته در حال افزایش است. در سال 1998، با توجه به میزان اورانیوم غنی شده هر بمب، ذخایر این کشور بین 5 تا 25 بمب تخمین زده شد. امروزه تخمین زده میشود که پاکستان زرادخانهای با 110 تا 130 بمب هستهای دارد. در سال 2015 بنیاد صلح بینالمللی کارنگی و مرکز استیمسون، ظرفیت ساخت بمب پاکستان را سالانه 20 عدد تخمین زدند که به این معنی بود که پاکستان با توجه به ذخایر موجود میتواند به سرعت به سومین قدرت هستهای بزرگ در جهان تبدیل شود. با این حال، دیگر ناظران بر این باور هستند که پاکستان تنها میتواند چهل تا پنجاه کلاهک دیگر را در آیندهای نزدیک تولید کند.
بخش برنامههای استراتژیک ارتش پاکستان، تسلیحات هستهای را تحت کنترل خود دارد و این تسلیحات عمدتا در ایالت پنجاب، دور از مرز شمال غربی و طالبان ذخیره میشود. ده هزار سرباز و پرسنل اطلاعاتی ارتش این کشور از این تسلیحات محافظت میکنند. پاکستان ضمن پیشگیری از یک سناریوی "هستهای سرکش" ادعا میکند که سلاحها فقط در آخرین لحظه با کد متناسب مسلح میشوند.
به نظر میرسد دکترین هستهای پاکستان بدنبال بازداشتن پیشرفت هند در مسیر دستیابی به جایگاه برتر به لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی میباشد. بنبست هستهای باوجود خصومت کهنه بین این دو کشور، جنگهای متعدد و رویدادهایی مانند حمله تروریستی بمبئی در سال 2008 که از سوی پاکستان رهبری میشد، تشدید میشود. پاکستان برخلاف کشورهای همسایه خود یعنی هند و چین از دکترین «عدم پیش دستی در حمله» پیروی نمیکند و این حق را برای خود محفوظ میدارد که از تسلیحات هستهای، بهویژه تسلیحات هستهای تاکتیکی کم بازده در نیروهای متعارف خود استفاده نماید تا بتواند تاحدودی مزیت نظامی هند را جبران کند.
پاکستان در حال حاضر از سیستم پرتاب هستهای در حوزههای سهگانه هوایی، دریایی و زمینی برخوردار است. اعتقاد بر این است که اسلامآباد تا سال 1995 در جنگندههای F-16A ساخت آمریکا و احتمالاً جنگندههای Mirage ساخت فرانسه تغییراتی برای پرتاب بمبهای هستهای ایجاد کرده است. از آنجایی که جنگندهها باید برای پرتاب محمولههای خود به شهرها و سایر اهداف به شبکه دفاع هوایی هند نفوذ کنند، هواپیماهای پاکستانی احتمالاً تسلیحات هستهای تاکتیکی را به سمت اهداف پرتاب میکند.
سیستمهای پرتاب زمینی به شکل موشکهایی هستند که بیشتر از طرحهای چینی و کره شمالی گرفته شدهاند. سری موشکهای متحرک هاتف شامل هاتف سه با سوخت جامد (180 مایل) هاتف چهار با سوخت جامد (466 مایل) و هاتف پنج با سوخت مایع (766 مایل) میباشد. مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) معتقد است که هاتف چهار(1242 مایل) احتمالاً از سال 2014 به خدمت گرفته شده است. پاکستان همچنین در حال توسعه یک موشک میان برد با نام شاهین سه میباشد که قادر است اهدافی را تا 1708 مایلی هدف قرار داده و به جزایر نیکوبار و آندامان حمله کند.
واحد دریایی نیروی هستهای پاکستان از کلاس موشکهای کروز بابر تشکیل شده است. آخرین نسخه، Babur-2، شبیه اکثر موشکهای کروز، مدرن با شکلی گلوله مانند، خوشهای متشکل از چهار بال کوچک و دو بال اصلی که همگی با یک موتور توربوفن یا توربوجت کار میکنند، میباشد. برد موشک کروز 434 مایل است. این موشک به جای استفاده از هدایت از طریق جی پی اس که میتواند توسط دولت ایالات متحده به صورت منطقهای غیرفعال شود، از فناوری ناوبری قدیمیتر شناسایی توپوگرافی (TERCOM) شناسایی عکس (DSMAC) استفاده میکند. این موشک هم در خشکی و هم در دریا بر روی کشتیها جایی که خنثی کردن آنها دشوارتر است قابل استقرار میباشد. Babur-3 نسخه پرتاب شده از یک زیردریایی است که در ماه ژانویه آزمایش شد و در بین تمام سیستمهای پرتاب هستهای پاکستان، ماندگارتر خواهد بود.
پاکستان آشکارا در حال گسترش قابلیتهای هستهای است بطوری که بتواند هم از آغاز یک جنگ هستهای جلوگیری کند و هم درصورت لزوم بتواند در برابر تهدیدات هستهای مقاومت نماید. این کشور همچنین با مسائل امنیتی داخلی که میتواند انسجام زرادخانه هستهای آن را تهدید کند، مواجه است. پاکستان و هند در بحبوحه یک مسابقه تسلیحات هستهای قرار دارند که تا حدودی شاید مانند آنچه در جنگ سرد رخ داد، به ذخیرهسازی تسلیحات هستهای منجر گردد. واضح است که این شبه قاره اکنون به شدت به یک توافقنامه کنترل تسلیحات نیاز دارد.
انتهای مطلب/
« این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست »