نقش انرژی و فاکتور چین بر روابط اقتصادی روسیه و پاکستان
جایگاه پاکستان در سیاست نگاه به شرق روسیه
با توجه به نگرانیهای ناشی از افزایش قدرت اقتصادی چین و همچنین تعمیق روابط آمریکا و هند، اخیرا روسیه به تعامل با پاکستان گرایش نشان داده است. از سویی دیگر. با توجه به تاثیر چین بر موازنه قدرت منطقه، روسیه و پاکستان میبایست اولویتهای سیاست خارجی خود را با شرایط جدید منطبق نمایند.
سیاست نگاه به شرق روسیه و حضور در آسیا که از زمان رهبری میخائیل گورباچف مطرح شد، در دوران پوتین به منظور احیای ژئوپلیتیکی روسیه به پیش برده میشود. به نظر می رسد که قرارداد 2.5 میلیارد دلاری روسیه و پاکستان برای احداث خط لوله انتقال گاز طبیعی که بخشی از بسته سرمایهگذاری مسکو در حوزه انرژی پاکستان به ارزش 14 میلیارد دلار است، اقدامی در راستای سیاست نگاه به شرق مسکو است.
مطالعات شرق/
چکیده:
روسیه و پاکستان در 15 ژوئیه 2021، قراردادی پیرامون شرایط احداث خط لوله انتقال گاز طبیعی به ارزش 2.5 میلیارد دلار امضاء کردند. این پروژه بخشی از بسته سرمایهگذاری روسیه به ارزش 14 میلیارد دلار در حوزه انرژی پاکستان است که در سال 2019 وعده داده شده بود. در دهه گذشته، روسیه و پاکستان ضمن ابراز اراده سیاسی بالا، ابتکاراتی را به منظور افزایش همکاریهای تجاری آغاز کردهاند. تلاش پاکستان برای رشد اقتصادی و تامین انرژی، به علاوه تمایل روسیه به گسترش حضور اقتصادی در آسیا، این دو کشور را به یکدیگر نزدیک کرده است. این نوشتار به بررسی منافع رو به رشد اقتصادی روسیه در پاکستان بر اساس توجه بیشتر این کشور به شرق و آسیا و واکنش پاکستانی که از اقتصادی فلج شده و روابط تیره با غرب رنج میبرد، میپردازد.
مقدمه
با توجه به نگرانیهای ناشی از افزایش قدرت اقتصادی چین از یک سو و تعمیق روابط ایالات متحده و هند از سوی دیگر، روسیه اخیرا به تعامل با پاکستان گرایش نشان داده است. پس از پایان نشست کمیته فنی روسیه و پاکستان در سال 2020، هر دو کشور تمایل خود نسبت به احیای گفتگو در مورد پروژه خط لوله گاز شمال به جنوب را نشان دادند. این پروژه ابتدا در سال 2015 به تصویب رسید اما به دلیل تحریمهای غرب علیه شرکت روسی Rostec که یکی از سهامداران آن بود، متوقف شد. اکنون این پروژه به پروژه خط لوله گاز PakStream (PSGP) تغییر نام داده و قرار است 1100 کیلومتر از خط لوله PSGP در سال 2023 تکمیل شود و گاز طبیعی مایع (LNG) را از پایانههای کراچی و گوادر به لاهور منتقل نماید. بر اساس موافقتنامهای که در ژوئیه 2021 امضا شد، مسکو اکثریت سهام (یعنی 74 درصد) این پروژه را به اسلامآباد واگذار نمود و متعهد شد که به لحاظ فنی و بودجه مالی به پاکستان کمک کند. از زمان کمک اتحاد جماهیر شوروی در حوزه نفت، گاز و کارخانههای فولاد این کشور در دهه 1960 و 1970، این خط لوله یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای روسیه در پاکستان است.
با پیشی گرفتن چین در صحنه ژئوپلیتیک، روسیه و پاکستان با قدرت بزرگی در مجاورت خود روبرو هستند. با توجه به ظهور چین و تأثیر احتمالی آن بر موازنه قدرت منطقه، هر دو کشور میبایست اولویتهای سیاست خارجی خود را با شرایط جدید منطبق نمایند. علاوه بر این در کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) که در سال 2013 به عنوان پروژه شاخص و اصلی ابتکار کمربند و جاده چین کلید خورده است، 62 میلیارد دلار آمریکا در زمینه توسعه زیرساختها در پاکستان سرمایهگذاری شده است. کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) چشمانداز اقتصادی روشنی است و روسیه که به دنبال توسعه و گسترش ارتباطات اقتصادی با آسیا است، نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
سیاست نگاه به شرق روسیه و حضور در آسیا پدیده جدیدی نیست زیرا این سیاست در دوران رهبری میخائیل گورباچف در دهه 1980 و 1990 مطرح شده است. در سال 2010 مسکو سیاست گرایش به شرق را رسما اعلام کرد. چنین سخنانی در قالب اهداف کلیدی ولادیمیر پوتین در مبارزات انتخاباتی 2012 وی مورد توجه قرار گرفت. در دوران پوتین، روسیه با هدایت پروژه "اروپای بزرگ" در جهت مشارکت گسترده با اوراسیا، استراتژی جدیدی را برای احیای ژئوپلیتیک خود پیش برده است. روسیه سیاست جدید آسیایی را در نظر دارد که موقعیت ژئوپلیتیک منحصربه فرد خود را که هم اروپایی و هم آسیایی است برجسته میکند و به دنبال ایجاد فضای مشترکی برای همکاری اقتصادی، اطلاعاتی و امنیتی در منطقه از شانگهای تا لیسبون و از دهلی نو تا مورمانسک میباشد. با این حال، نگاه به شرق با محوریت چین، قابل تعریف است و روابط استراتژیک و اقتصادی روسیه و سایر کشورهای آسیایی همچنان رابطهای ظاهری است چرا که در سال 2012، روسیه تنها یک درصد از کل تجارت منطقه آسیا و اقیانوسیه را به خود اختصاص داده است.
در سال 2014 همه چیز زمانی تغییر کرد که غرب، الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه را محکوم و این کشور را شدیدا تحریم و از G8 اخراج کرد. تحریمها ضمن کاهش قیمت نفت باعث کاهش تجارت روسیه با اتحادیه اروپا شد که بزرگترین شریک تجاری مسکو بود. با منزوی شدن بیشتر روسیه و از دست دادن اتحادیه اروپا به عنوان شریک استراتژیک خود، این کشور مجبور شد به دنبال شرکای امنیتی و اقتصادی جدیدی در آسیا باشد. بنابر اظهارات بوبو لو (Bobo Lo) که در این زمینه تحقیق میکند "آسیا تنها از حیث تعامل روسیه با غرب و در نتیجه موقعیت این کشور در جهان اهمیت دارد".
پاکستان پس از پیوستن به سازمان پیمان جنوب شرق آسیا (1954) و سازمان پیمان مرکزی (1955)، در طول جنگ سرد با ایالات متحده همسو بود و منافع متعارضی از منافع اتحاد جماهیر شوروی را دنبال میکرد. پاکستان و اتحاد جماهیر شوروی تنها با انعقاد چند توافقنامه در زمینه تجارت، کمک بینالمللی، همکاری نظامی و تبادل فرهنگی در طول دهه 1960 با یکدیگر تعامل پراکندهای داشتند. علیرغم کمک اتحاد جماهیر شوروی به تضمین اعلامیه تاشکند بین هند و پاکستان در 1966، این کشور در حمایت از موضع هند در کشمیر از حق وتوی خود در سازمان ملل متحد برای لغو قطعنامههای مهم استفاده کرده است. این حمایت پاکستان را عصبانی کرد و به بیاعتمادی بین اسلامآباد و مسکو افزود.
علاوه بر این، حمایت اتحاد جماهیر شوروی از هند در جنگ هند و پاکستان در سال 1971 و امضای پیمان صلح، دوستی و همکاری هند و شوروی در همان سال، تمایل این کشور برای همکاری با هند را نشان میدهد. در مارس 1972، ذوالفقار علی بوتو، رئیس جمهور پاکستان برای عادیسازی روابط با رهبران شوروی در مسکو ملاقات نمود. این دیدار با احیای روابط سیاسی و تجاری در بسیاری از زمینهها، موفقیت آمیز بود و بوتو برای ساختن یک کارخانه فولاد در کراچی که بزرگترین پروژه صنعتی پاکستان در آن زمان بود از شوروی کمک گرفت. وی در سال 1974 به عنوان نخست وزیر بطور رسمی به روسیه سفر کرد و روابط دوجانبه در آن سالها همچنان ادامه داشت. با این حال این رابطه پس از کودتای نظامی ژنرال ضیاءالحق در ژوئیه 1977 و رویارویی پاکستان و ایالات متحده با اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان در دهه 1980 به پایان رسید.
روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 تلاش کرد روابط خود با آسیا را گسترش دهد و از اواخر دهه 1990 به بعد برای بهبود روابط با پاکستان دست به اقداماتی زد. روند بازسازی روابط به کُندی پیش میرفت چرا که مسکو به حمایت اسلامآباد از تروریسم مشکوک بود و از روابط نزدیک پاکستان و آمریکا نیز ابراز نگرانی میکرد. اختلاف بین اسلامآباد و واشنگتن در پی حملات 11 سپتامبر و همچنین گرایش ایالات متحده به هند در دولت اوباما (2009-2016)، پاکستان را وادار کرد تا به دنبال شرکای جدیدی باشد. بیگانگی از آمریکا زمینههایی را برای روسیه فراهم ساخت تا بتواند به برقراری روابط با پاکستان بپردازد.
علاوه بر این، مشارکت هند در گفتگوی امنیتی چهارجانبه به رهبری آمریکا که روسیه آن را "سیاست تهاجمی و فریبکارانه" آمریکا خواند، روسیه را نسبت به گرایش شریک قدیمی این کشور در جنوب آسیا (هند) به ایالات متحده نگران ساخت. تلاشهای کرملین برای مشارکت با پاکستان به عنوان رقیب هند برای آن است که به دهلینو نشان دهد که مسکو گزینههای دیگری نیز دارد. مسکو و اسلامآباد خود را در موضع ژئوپلیتیک مشترک قرار داده و روابط رو به رشد دو جانبه آنها نشاندهنده واکنش آنها نسبت به واقعیتهای ژئوپلیتیک فعلی است.
روابط اقتصادی روسیه و پاکستان
روابط بین روسیه و پاکستان در اوایل دهه 2000 آغاز شد و اولین بار با سفر الکساندر لوسیوکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه به پاکستان در آوریل 2001 و سفر متقابل پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان به روسیه در فوریه 2003 برجسته شد. عدم حمایت پاکستان از رژیم طالبان و مشارکت با آمریکا در اقدامات امنیتی بینالمللی در افغانستان باعث سرد شدن روابط روسیه و پاکستان گردید. مشرف اولین رئیس جمهور پاکستان بود که پس از بوتو در سال 1970 از مسکو دیدن کرد. این سفرها موفقیت چندانی به همراه نداشت و به افزایش روابط دوجانبه منجر نشد.
چهار سال بعد، میخائیل فرادکوف، نخست وزیر روسیه در تلاش برای تجدید روابط با پاکستان از اسلامآباد دیدار کرد اما نتایج کمی در این سفر به دست آمد. یکی از نتایج مثبت این دیدار تعیین پاکستان به عنوان "بازیگر مهم منطقه" بود که روسیه میبایست روابط دوجانبه و چندجانبه را در قالب سیاست خارجی خود در سال 2008 گسترش میداد. علیرغم این واقعیت که در تفسیرهای جدید سیاست خارجی روسیه در سال 2013 و 2016 از پاکستان نامی برده نشده بود اما روند صعودی سفرهای وزیران سطح بالا، همکاریهای نظامی و اقتصادی بین دو کشور از سال 2010 قابل توجه میباشد.
تعاملات و جلسات دوجانبه در کنار رویدادهای چندجانبه تحت رهبری دیمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه و آصف علی زرداری، رئیس جمهور پاکستان افزایش یافت. هر دو رئیس جمهور در اجلاس سوچی در سال 2010 ایده ایجاد کمیسیون بین روسیه و پاکستان در زمینه تجارت، همکاریهای اقتصادی، علمی و فنی را مطرح نمودند. جلسه افتتاحیه در ماه بعد برگزار شد و جلسات سالانه از آن زمان به بعد برگزار شده است. در سفر رسمی زرداری به روسیه در سال 2011، وی به مدودف اظهار داشت که "[ما] همسایگان بسیار نزدیک و در یک منطقه هستیم. شاید مرزهای ما با هم تلاقی نداشته باشد اما قلبمان به یکدیگر نزدیک است." در این دیدار دو طرف بر لزوم گسترش همکاریهای اقتصادی و افزایش اقدامات مشترک ضدتروریسم تأکید کردند.
دیدار سید یوسف رضا گیلانی و پوتین در حاشیه دهمین نشست سران دولتهای سازمان همکاری شانگهای در نوامبر 2011 یکی دیگر از مراحل مهم توسعه روابط پاکستان و روسیه بود. هر دو طرف درباره توافق تجارت آزاد و ایجاد نظام ارزی مشترک به منظور تسهیل تجارت دوجانبه و تقویت روابط اقتصادی بحث کردند. در این دیدار اهمیت روزافزون پاکستان در نگاه روسیه برجسته شد و پوتین اظهار داشت که "پاکستان شریک تجاری و اقتصادی اصلی ما و شریک مهمی در جنوب آسیا و جهان اسلام است." وی همچنین به اسلامآباد وعده داد تا به پاکستان در گسترش کارخانههای فولاد، پشتیبانی فنی از برنامههای نیروگاهی در گودو و مظفرگره کمک کند و از علاقه روسیه برای پیوستن به پروژه بزرگ CASA-1000 که آسیای مرکزی و پاکستان را دربر میگیرد، خبر داد.
در سفر بعدی سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به اسلامآباد در سال 2012، تفاهم نامههای بیشتری در زمینه متالورژی، راه آهن و انرژی به امضا دوطرف درآمد. پوتین شخصاً لاوروف را پس از آنکه به دلیل مشغله زیاد مجبور به لغو سفر شده بود به اسلامآباد اعزام کرد. در پایان سال 2012، حجم تجارت دوجانبه در مقایسه با آغاز سال 2000 شش برابر شده بود. در سال 2013، با ایجاد اولین نشست راهبردی روسیه و پاکستان، پیشرفت قابل توجهی در روابط دوجانبه به وجود آمد. از آن زمان به بعد تماسهای بدون وقفه در سطوح بالا، تمرینات نظامی مشترک، لغو تحریمهای تسلیحاتی خودخواسته روسیه در زمینه فروش به پاکستان و مذاکرات تجاری در سطوح مختلف وزارتخانه، مشاغل و ارتش ایجاد شد.
اعلام خروج نيروهای آمريكایی از افغانستان، باعث بهبود روابط روسيه و پاكستان كه به عنوان يكي از شرکای اصلي امنيتي در منطقه تلقي ميشد گردید. در ژانویه 2018 بانک دولتی پاکستان و بانک مرکزی فدراسیون روسیه تفاهم نامهای را در زمینه همکاریهای بانکی دوجانبه امضا کردند. در نتیجه تجارت دوجانبه این دو کشور از 442 میلیون دلار در سال 2017 به 532 میلیون دلار در سال 2018 افزایش یافت.
اختلافات تجاری دیرینه در نوامبر 2019 حل شد که خود شاید آشکارترین نشانه تعهد متقابل نسبت به تعمیق روابط اقتصادی بود. پاکستان پس از آغاز مذاکرات در سال 2016، 93.5 میلیون دلار به روسیه پرداخت کرد و راه را برای ورود مجدد به مشارکت اقتصادی باز نمود. کمی بعد، هیات تجاری 64 نفرهای تحت نظر دنیس مانتوروف وزیر صنعت و تجارت روسیه در سفر رسمی چهار روزهای به اسلامآباد به بررسی زمینههای مختلف همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری با همتایان پاکستانی خود پرداختند. در سال 2020، حجم تجارت دوجانبه به رکورد 790 میلیون دلار رسید که نسبت به سال 2019 بیش از 45 درصد افزایش داشت. عمران خان نخست وزیر فعلی پاکستان نیز از تجار روسی در اسلامآباد به دلیل همکاری در بخشهای تولید، راه آهن و انرژی تمجید نمود.
پاکستان: مشتری جدید انرژی روسیه
روسیه که از آن به عنوان "ابرقدرت انرژی" یاد میشود، پیشروترین صادرکننده گاز طبیعی در جهان و دومین صادرکننده بزرگ نفت است. از دیرباز تأمین کننده اصلی گاز طبیعی و نفت اتحادیه اروپا بوده است. با این حال، با حرکت اروپا به سمت کربن زدایی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر پیرو توافق سبز اروپا، روسیه باید بازارهای جدیدی برای محصولات انرژی خود بیابد.
علاوه بر این، نگرانی اتحادیه اروپا از وابستگی آشکار به منابع انرژی روسیه قابل درک است. روسیه در سالهای 2006، 2009 و 2014 به دلیل اختلاف قیمت و اختلافات سیاسی، صادرات گاز به اوکراین را قطع کرد و باعث ایجاد اختلال در چندین کشور اتحادیه اروپا که به این منابع وابسته بودند شد. همچنین روسیه در ژانویه 2020 تحویل نفت به بلاروس را به دلیل اختلاف در قرارداد متوقف کرد. این حوادث "فقدان ساختاری" و عدم تسلط روسیه بر امنیت انرژی خود را نشان میدهد. اتحادیه اروپا برای کاهش وابستگی به روسیه، به دنبال افزودن شرکای خارجی و توسعه کریدورهای انرژی جایگزین است. سهم محصولات انرژی در کل صادرات روسیه به اتحادیه اروپا بین سالهای 2016 تا 2020 از 60.8 درصد به 55.3 درصد کاهش یافته است. در حالی که روسیه همچنان تامین کننده اصلی اتحادیه اروپا است اما سهم کل این کشور از واردات انرژی اتحادیه کاهش یافته است.
اتحادیه اروپا برای حفظ امنیت انرژی با پیچیدگیهای ژئوپلیتیک بسیاری مواجه است که غلبه بر آنها دشوار خواهد بود. به عنوان مثال، خط لوله گاز نورداستریم2 از روسیه به آلمان با مخالفت کشورهایی مانند ایالات متحده، اوکراین و لهستان روبرو شده است. در ژانویه 2021، دولت دونالد ترامپ شرکتهای روسی مشارکت کننده در پروژه نورداستریم 2 را تحریم کرد. رئیس جمهور جو بایدن این تحریمها را در ماه می2021 لغو کرد و در ژوئیه 2021 آلمان ضمن توافق با آمریکا متعهد شد در صورت تلاش مسکو برای استفاده از انرژی به عنوان "سلاح" علیه کشورهای اروپایی، واکنش نشان دهد. با این حال، یک ماه بعد، دولت بایدن با حفظ معافیت برای شرکت مسئول ساخت نورداستریم2، سایر شرکتهای روسی را مجددا تحریم کرد. علیرغم این که انرژی ارزان روسیه برای تامین تقاضا و توسعه اقتصادی اروپا بسیار مهم است، اما اروپاییها از تهدید روسیه همچنان نگران هستند.
همه گیری کووید -19 اقتصاد روسیه را تحت تأثیر قرار داده و باعث کاهش سه درصدی اقتصاد این کشور در سال 2020 شد. کاهش تقاضای جهانی در حوزه انرژی و افزایش قیمت نفت به تضعیف بیشتر روبل کمک کرد. از آنجا که اقتصاد روسیه به درآمد حاصل از فروش گاز طبیعی و نفت وابسته است، مسکو باید به دنبال بازارهای جدیدی برای محصولات خود باشد. در این راستا، پاکستان که با کمبود گاز مواجه است به عنوان یک مصرف کننده انرژی پایدار شناخته میشود.
در حال حاضر پاکستان با کمبود 1.5 میلیارد فوت مکعب گاز در روز مواجه است که این مقدار تا سال 2025 دو برابر خواهد شد. مقامات تخمین میزنند که ذخایر گاز داخلی از 3.51 میلیارد فوت مکعب در روز در سال 2019 به 1.67 میلیارد فوت مکعب در روز در سال 2028 کاهش مییابد و این امر نیاز به واردات گاز طبیعی مایع برای تامین تقاضا را افزایش میدهد. این کشور واردات گاز طبیعی مایع را در سال 2015 آغاز کرد تا از رشد مصرف و واردات نفت بکاهد.
پاکستان در طول تنها شش سال به نهمین وارد کننده بزرگ گاز طبیعی مایع در جهان تبدیل شده است. قطر در حال حاضر بزرگترین تامین کننده گاز پاکستان است و این کشور هنوز به دنبال شرکای بیشتری برای همکاری با آنها است. پاکستان در ژوئن 2021 ، 4.5 میلیارد دلار برای تامین هزینههای واردات نفت خام، بنزین و گاز طبیعی مایع از موسسه اسلامی تامین تجارت (Islamic Trade Finance Corporation) کمک مالی دریافت کرده است.
بخش انرژی و برق پاکستان در آینده با دشواریها و پیچیدگیهایی چون افزایش تعرفه برق، کمبود برق، ناکارآمدی نیروگاهها و فساد روبرو خواهد بود. در سال 2020، مقامات بخش سیاستگذاری ملی برق پاکستان از عمران خان درخواست کردند تا وضعیت اضطراری برق ملی اعلام کرده و اصلاحات شدیدی را اعمال نماید. این درخواست بدنبال افزایش تعرفه برق و انباشت بدهیهای دایرهای به میزان 1.9 تریلیون روپیه پاکستان ارائه شد. انتظار میرفت پروژههای جدید تولید برق در پروژه کریدور اقتصادی چین- پاکستان در رفع کمبود انرژی به پاکستان کمک کند اما مسائل و نگرانیهایی چون فساد، نقض قرارداد و اینکه آیا سرمایهگزاریهای چین در حوزه انرژی به پاکستان در کاهش وابستگی به نفت کمک کند نیز وجود دارد. نگرانی دیگر ناکارآمدی و کیفیت پایین زیرساختها است چرا که این پروژهها از خطوط توزیع موجود استفاده میکنند که تقویت نشده و ارتقاء نیافتهاند.
روسیه از اینکه پاکستان به واردکننده جدید محصولات انرژی این کشور تبدیل شود استقبال میکند زیرا قصد دارد ظرفیت تولید گاز طبیعی مایع خود را سه برابر کرده و صادرات این ماده را تا سال 2035 افزایش دهد. لاوروف در سفر خود به اسلامآباد در آوریل 2021 تاکید کرد که شرکت روسی روساتم و کمیسیون انرژی هستهای پاکستان در حال بررسی شرایط همکاری در زمینه استفاده از انرژی هستهای برای اهداف پزشکی و صنعتی هستند. این دیدار از بهبود روابط مسکو و اسلامآباد حکایت دارد چرا که وی آخرین بار 9 سال پیش از پاکستان دیدار کرده بود. قبل از سفر لاوروف، شفقت علی خان سفیر پاکستان در روسیه در یک وبینار اظهار داشت که هر دو کشور "به دنبال اعتمادسازی و گسترش همکاریهای برد-برد هستند. "
امکان اتصال اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار یک کمربند یک جاده چین
بر اساس آخرین گزارش سرمایهگذاری جهانی سازمان ملل متحد، پاکستان در سال 2020 حدود 2.1 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی دریافت کرده است. این رقم علیرغم اینکه اقتصاد جهانی تحت تأثیر همهگیری کرونا قرار گرفته است، در مقایسه با سرمایهگذاری مستقیم خارجی هند به میزان 64 میلیارد دلار بسیار ناچیز است. سرمایهگذاری و کمکهای خارجی به ویژه از سوی چین در توسعه اقتصادی و صنعتی پاکستان بسیار اثربخش بوده است. با این اوصاف اسلامآباد نیز در طول این سالها برای جذب سرمایهگذاری تلاش بسیاری کرده است.
جدول شماره 1: سرمایهگذاری مستقیم خارجی پاکستان 2015-2020 (به میلیون دلار آمریکا)
بر این اساس تلاش روسیه برای ادغام اتحادیه اقتصادی اوراسیا با ابتکار کمربند و جاده چین فرصتی فوقالعاده برای جذب سرمایهگذاری بیشتر در پاکستان ایجاد میکند. در سال 2016، پوتین سیاست"مشارکت گسترده با اوراسیا"را پیشنهاد داد که کشورهای عضو اتحادیه اروپا، چین، هند، پاکستان، ایران و کشورهای مشترک المنافع را دربرمیگیرد. از آنجا که اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار کمربند و جاده چین هدف مشترک یکپارچه سازی اوراسیا از طریق تجارت و تامین زیرساختهای زمینی دنبال میکنند، مسکو و پکن از سال 2015 توافقتنامههایی مبنی بر همکاری و یکپارچگی منطقهای منعقد نمودهاند.
اندرو کوریبکو به پاکستان لقب محل تلاقی جنوب، مرکز و غرب آسیا را داده است. کوریبکو و سایر تحلیلگران روسی پیشنهاد میکنند که مسکو در کریدور اقتصادی چین- پاکستان مشارکت نماید. در سال 2016، الکسی دووک، سفیر وقت روسیه در پاکستان اظهار داشت که روسیه به شدت از کریدور اقتصادی چین - پاکستان حمایت میکند و مسکو و اسلامآباد درباره ادغام اتحادیه اقتصادی اوراسیا با کریدور اقتصادی چین - پاکستان به بحث و گفتگو پرداختهاند. علاوه بر این، مقامات پاکستانی با دسترسی روسیه به بندر گوادر موافقت کردهاند. این امر به روسیه و آسیای مرکزی این امکان را میدهد تا به خلیج فارس، دریای عرب و اقیانوس هند دسترسی داشته باشد. علاوه بر این، در صورت مسدودشدن تنگه مالاکا در جنوب شرقی آسیا از این بندر به عنوان مسیر تجاری جایگزین استفاده خواهد شد.
در کنفرانس بین المللی C5+1 کشورهای آسیای مرکزی و جنوب آسیا در ژوئیه 2021، لاوروف ابراز امیدواری کرد که با مشارکت در پروژههای انرژی و زیرساختی بیشتر بتوان زیرساختهای انرژی آسیای مرکزی و جنوب آسیا را در مناطقی مانند ترکمنستان، افغانستان، پاکستان همسو نمود. وی در این جلسه به تعهد روسیه در ایجاد فضای مشترک همکاری بین کشورهای مشترک المنافع و سازمان همکاری شانگهای اشاره کرد. اخیرا طالبان برای مشارکت در کریدور اقتصادی چین- پاکستان اعلام آمادگی نمود که این فرصت را برای روسیه فراهم میآورد تا با پاکستان و چین در بازسازی افغانستان همکاری کند. اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار کمربند و جاده چین در کنار یکدیگر فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری در افغانستان و تعمیق ارتباطات اقتصادی منطقهای در اختیار کشورهای منطقه قرار میدهد.
چالشها
در حالی که پیوند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار کمربند و جاده چین در آسیای مرکزی و جنوب آسیا از طریق پیوند بازارها به نفع روسیه و پاکستان تمام میشود، این پروژهها میتواند موازنه قدرت منطقهای را به نفع پکن خنثی کند. تجارت پکن با آسیای مرکزی در سال 2017 به 30 میلیون دلار آمریکا تقریباً دو برابر تجارت مسکو در این منطقه رسید. پیوند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار کمربند و جاده چین میتواند به گسترش حضور چین در منطقه محصور در خشکی و کاهش نفوذ روسیه منجر شود. تاکنون هیچ پروژه مشترکی اجرا نشده و این امر موجب بالاگرفتن شک و تردیدها نسبت به اهداف و مواضع مسکو و پکن شده است. در حالی که سخن مقامات روسیه همچنان از این پیوند حمایت میکند، روسیه قراردادهای انرژی خود را با اسلامآباد امضا کرده و روابط دوجانبه با پاکستان را بر اساس شرایط خود ادامه میدهد.
علیرغم مشارکت استراتژیک تنگاتنگ روسیه و چین و روابط خوب پوتین و شی جین پینگ روسای جمهور این دو کشور که به ظاهر "بهترین دوستان" یکدیگر هستند، بسیاری معتقد هستند که مسکو به شریک رده پایین پکن تبدیل شده است. تراز تجاری دو جانبه سالها است که به نفع چین است. با این که پکن بزرگترین شریک تجاری مسکو میباشد، این کشور در 10 کشور اول فهرست شرکای تجاری پکن قرار ندارد. گفته میشود بسیاری از پروژههای چین در شرق دور روسیه که دارای منابع غنی میباشد و 4000 کیلومتر مرز مشترک با چین دارند، مناطقی عقب مانده هستند. کرملین سعی نموده ضمن محدودکردن سرمایهگذاری چین، سرمایهگذاریهای خارجی را در منابع استراتژیک و زیرساختهای حیاتی محدود نماید.
مسکو نگران افزایش قطعیت سیاست خارجی و بهبود تواناییهای اقتصادی و نظامی پکن نیز میباشد. روسیه در سال 2017 تلاش نمود تا هند به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآید تا از این طریق بتواند از تسلط چین بر این سازمان بکاهد. چین نیز در واکنش به عضویت هند در سازمان همکاری شانگهای اذعان داشت که این امر تنها به شرطی امکانپذیر است که پاکستان نیز به عضویت این سازمان درآید. روسیه در تلاش دیگری برای حفظ جایگاه استراتژیک و تسلط بر چین، در جریان اختلاف هند و چین بر سر مرز هیمالیا در ماه می-ژوئن 2020، نیاز به تجهیزات نظامی هند را تامین نمود.
هرچه زمان میگذرد کرملین درخواهد یافت که ایجاد موازنه قدرت میان هند، پاکستان و چین دشوار خواهد بود. با توجه به واقعیتهای ژئوپلیتیک و اقتصادی متغیر، اتحاد سه جانبه چین، روسیه و پاکستان ممکن است در حال شکلگیری باشد. ترکیب سه قدرت میتواند تسلط هند بر جنوب آسیا را محدود کند. هند همیشه از پیوستن به طرح کمربند و جاده چین خودداری کرده و تجاوز چین در همسایگی خود را خصمانه میداند. عبور کریدور اقتصادی پاکستان و چین از بخشی از کشمیری که تحت کنترل پاکستان است برای هند بسیار آزاردهنده است.
نزدیک شدن به روسیه و چین به ویژه با توجه به وضعیت نامشخص کنونی افغانستان، دستاوردهای امنیتی بیشتری را برای اسلامآباد به دنبال خواهد داشت. با این حال، پاکستان باید بین رقابت اقتصادی روسیه و چین به ویژه در بازار انرژی جانب احتیاط را حفظ نماید.
اکنون پاکستان با چالشهای جدی ازجمله عدم تقارن روابط اقتصادی پاکستان و چین، مساله بدهی، نبود فرصتهای مناسب برای شرکتهای محلی و نفوذ شرکتهای چینی مواجه میباشد. سالها است که تظاهرات، کشتار کارگران چینی و تخریب اموال، فعالیتهای چین در سراسر پاکستان را تهدید میکند. در حمله انتحاری به اتوبوسی در نزدیکی نیروگاه برق آبی داسو در شمال پاکستان در ژوئیه 2021 ، 12 نفر کشته شدند که 9 نفر آنها تبعه چینی بودند. علیرغم میل و اعتماد دولت به سرمایهگذاری چینی در پاکستان، از نارضایتی داخلی نسبت به حضور چین در پاکستان کاسته نشده است. در این شرایط بیاعتمادی، اخبار ادغام اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کریدور اقتصادی، اقبالی نخواهد یافت.
هم روسیه و هم پاکستان اقتصاد و عملکرد مالی بسیار ضعیفی دارند. مسکو همچنان در معرض تحریمهای شدید غرب قرار دارد و این امر دشواریهایی برای بیشتر مشاغل تجاری پدید آورده است. اقتصاد پاکستان به دلیل وابستگی به وامهای موسسات مالی بینالمللی، در دام بدهی خارجی افتاده است. حدود 35 درصد از درآمد پاکستان به بازپرداخت بدهی اختصاص مییابد.
نتیجهگیری
با توجه به گسترش گستره اقتصادی و نفوذ چین در جنوب آسیا و آسیای مرکزی، پاکستان و روسیه به احتمال زیاد از وابستگی اقتصادی خود به چین خواهند کاست. بنابراین، تقویت همکاریهای اقتصادی دوجانبه به نفع هر دوی آنها است. روسیه با داشتن منابع طبیعی و انسانی فراوان، پتانسیل عظیمی برای رشد اقتصادی دارد و با پیگیری تجارت آزاد با آسیای جنوب شرقی مانند ویتنام و سنگاپور فعالیت در محور شرقی خود را آغاز نموده است. از آنجا که رد پای اقتصادی روسیه در آسیا هنوز کمرنگ است، پاکستان میتواند از این فرصت برای توسعه همکاری و جذب سرمایهگذاری روسیه استفاده کند.
با اینکه زمان زیادی طول میکشد تا پاکستان به شریک اصلی اقتصادی روسیه تبدیل شود اما بعید است که تمایل دوطرف برای تقویت روابط دوجانبه کمرنگ شود. کمیسیون بین روسیه و پاکستان (IGC) هفتمین جلسه خود را در اواخر امسال در مسکو برگزار میکند و میتوان انتظار داشت که نمایندگان هر دو کشور ابتکارات بیشتری را در زمینه تجارت و سرمایهگذاری مطرح کنند.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامیمحتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست»