همراهی روسیه با نظام سیاسی جدید افغانستان، نتیجه بیش از یک دهه دیپلماسی پنهان و عمومی مسکو با طالبان است. در عین حال، باید توجه داشت که روسیه ملاحظات جدی درباره حکومت طولانی مدت طالبان و تعهد ادعایی این گروه درباره مبارزه با تروریسم فرا ملی دارد. راهبرد روسیه درافغانستان، به جای ایجاد شراکت با امارت اسلامی (شبیه به آنچه ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان پیش بینی کرده است)، ترکیبی از دیپلماسی و بازدارندگی خواهد بود. این راهبرد به مسکو اجازه خواهد داد تا ضمن حفظ رابطه دوستانه خود با طالبان، دغدغههای امنیتی خود را درباره شرکای خود در آسیای مرکزی کاهش دهد.
مطالعات شرق/
از زمان فرار اشرف غنی از کابل، روسیه با احتیاط با روند به قدرت رسیدن طالبان همراهی کرده است. دیپلماتهایی مثل «دیمیتری ژیرنوف» سفیر روسیه در افغانستان و «ضمیر کابلوف» فرستاده رئیس جمهور پوتین در افغانستان، اقدامات طالبان را در تأمین امنیت کابل و مقابله با «داعش خراسان» ستودهاند. هر چند روسیه هیچ طرح فوری برای به رسمیت شناختن دیپلماتیک «امارت اسلامی افغانستان» ندارد اما پوتین اخیرا عنوان کرده است که به محض ورود طالبان به «جامعه افراد متمدن»، مسکو با این گروه وارد تعامل خواهد شد.
همراهی روسیه با نظام سیاسی جدید افغانستان، نتیجه بیش از یک دهه دیپلماسی پنهان و عمومی مسکو با طالبان است. در عین حال، باید توجه داشت که روسیه ملاحظات جدی درباره حکومت طولانی مدت طالبان و تعهد ادعایی این گروه درباره مبارزه با تروریسم فرا ملی دارد. راهبرد روسیه درافغانستان، به جای ایجاد شراکت با امارت اسلامی (شبیه به آنچه ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان پیش بینی کرده است)، ترکیبی از دیپلماسی و بازدارندگی خواهد بود. این راهبرد به مسکو اجازه خواهد داد تا ضمن حفظ رابطه دوستانه خود با طالبان، دغدغههای امنیتی خود را درباره شرکای خود در آسیای مرکزی کاهش دهد.
چشمانداز تعامل دیپلماتیک روسیه با طالبان
هر چند روسیه در سال 2003، طالبان را یک سازمان تروریستی خطاب کرد اما مسکو همچنان روابط دیپلماتیک غیررسمی خود را با طالبان حفظ کرده است. در سال 2007، روسیه برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از افغانستان به آسیای مرکزی، مذاکرات پنهانی با طالبان انجام داد. این مذاکرات نتیجه چندانی به دنبال نداشت، به طوری که روسیه در سال 2009 حریم هوایی خود را به روی عملیاتهای نظامی آمریکا علیه طالبان باز کرد و در سال 2010 نیز در عملیاتهای ضد مواد مخدر، با ایالات متحده همکاری داشت. با افزایش تهدید داعش خراسان در سال 2015، روابط روسیه با طالبان احیا شد. دسامبر 2015، کابلوف اعلام کرد که روسیه کانالهای ارتباطی را برای تبادل اطلاعات با طالبان باز کرده است. وی همچنین تصریح کرد که تمایل طالبان برای مبارزه با داعش خراسان همسو با منافع مسکو است.
افزایش گفتوگوهای روسیه ـ طالبان، زنگ خطر را در کابل و واشنگتن به صدا درآورد. دسامبر سال 2016، وزارت خارجه افغانستان درباره هر نوع تقویت موقعیت طالبان، به قدرتهای خارجی (از جمله روسیه) هشدار داد و تصریح کرد که چنین اقداماتی سبب ایجاد تهدیدات بلند مدت برای امنیت منطقه و جهان خواهد شد. به دنبال این ماجرا، «شینکی کروخیل» نماینده مجلس افغانستان مدعی شد که روسیه برای طولانی کردن جنگ آمریکا در افغانستان، کمکهایی را به طالبان ارائه کرده است. مارس 2018 نیز «جان نیکلسون» فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان ادعا کرد که سلاحهای روسی از طریق مرز تاجیکستان به افغانستان قاچاق شده و به دست طالبان رسیده است. به گفته نیکلسون، روسیه تهدید داعش خراسان را بزرگنمایی کرد تا بتواند کمکهای نظامی خود را به طالبان توجیه کند. در همین حال، وزیر خارجه روسیه به طور مکرر گزارشهای مربوط به حمایت تسلیحاتی روسیه از طالبان را رد میکرد.
در جریان گفتوگوهای من (نگارنده) با مقامات و کارشناسان روسی از سال 2017 تا 2019، دو روایت درباره همکاری امنیتی روسیه با طالبان مطرح شد. اول اینکه، روسیه سلاحهایی را به صورت محدود و نمادین و صرفا به عنوان یک هدیه اعتمادساز در اختیار طالبان قرار داده است. دومین روایت اینکه، طالبان از منظر روسیه، یک شریک بالقوه است که میتواند به اقدامات واکنشی روسیه در برابر تحرکات تهدید آمیز آمریکا (مثل «نبرد خشام» در فوریه سال 2018 که منجر به کشته شدن پیمانکاران خصوصی ارتش روسیه شد) کمک کند. هر دو این روایتها، موید این مطلب بودند که طالبان به باور روسها میتواند یک شریک قابل اعتماد باشد. میزبانی روسیه از مذاکرات صلح مسکو، از سال 2017 تا 2019، که غالبا با حضور نمایندگان طالبان و بدون شرکت رئیس جمهور غنی برگزار شد، سبب تقویت رابطه چهره به چهره مقامات روسیه و طالبان شد. هر چند هدف رسمی این مذاکرات، پایان دادن به جنگ افغانستان بود اما در عین حال توانست شرکای مذاکره کنندهای را نیز در درون طالبان برای روسیه دست و پا کند؛ شرکایی که میتوانستند در صورت وقوع یک بحران امنیتی در آسیای مرکزی، به کمک مسکو بیایند.
حالا که طالبان به گروه حاکم در افغانستان بدل شده، روسیه امیدوار است بتواند این تجربه دیپلماتیک خود را تبدیل به یک همکاری امنیتی و اقتصادی کند. هر چند روسیه هر نوع همکاری فنی ـ نظامی یا انتقال سلاح به طالبان را رد کرده است اما مسکو هنوز میتواند به امارت اسلامی به چشم یک شریک برای مقابله با داعش خراسان نگاه کند. ژیرنوف مدعی شده است که روسیه میتواند در ذخایر معدنی عظیم و دست نخورده افغانستان سرمایه گذاری کرده و در این بین، طالبان میتواند در پروژههای حمل و نقل و انرژی با کشورهای آسیای مرکزی همکاری کند. روسیه همچنین از بحث آزاد شدن داراییهای افغانستان به نفع طالبان حمایت کرده و از جامعه جهانی خواسته است تا به روند بازسازی افغانستان کمک کنند.
خطرات پیش روی منافع روسیه
گرچه دیپلماسی روسیه در قبال طالبان، این کشور را بهتر از دوران اول امارت اسلامی (1996 تا 2001)، برای مدیریت روند سرایت بیثباتی از افغانستان تجهیز میکند اما مسکو دلایلی برای نگرانی درباره حکومت طالبان دارد. کارشناسان روس نگران هستند که حکومت طالبان ضعیفتر از آن چیزی باشد که به نظر میرسد و اینکه افغانستان به طور بالقوه در معرض یک جنگ داخلی جدید قرار گیرد. «آندره کورتونف» دبیرکل «شورای امور بینالملل روسیه»، درباره تلاش طالبان برای کنترل مناطق شمالی افغانستان ابراز نگرانی و تصریح کرده است که این مسئله، در کنار وخیم شدن اوضاع اقتصادی افغانستان، ممکن است زمینه ظهور کانونهای القاعده و داعش خراسان را فراهم کند. «عمر نصار» کارشناس «موسسه مطالعات خاور» نیز هشدار داد که عدم تمایل طالبان برای ترک خشونت ممکن است نیروهای امنیتی افغانستان را مجبور کند تا برای حفظ ثبات وارد جنگ شوند.
به خاطر این خطرات، مقامات روسیه از طالبان خواستند تا یک دولت ائتلافی فراگیر تشکیل داده و کشمکشهای درون دولتی را از طریق دیپلماسی حل و فصل کند. «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه تصریح کرد که دولت افغانستان باید شامل گروههای قومی غیرپشتون مثل هزارهها، ازبکها و تاجیکها باشد. لاوروف همچنین بر لزوم انجام یک مصالحه دیپلماتیک بین طالبان و «جبهه مقاومت ملی» به رهبری «احمد مسعود» در دره پنجشیر تأکید کرده بود. اما دولت اعلامی از سوی طالبان در 7 سپتامبر که تقریبا به طور انحصاری در اختیار پشتونها بوده و عمدتا متشکل از مقامات دولت سابق طالبان میباشد، مغایر با توصیههای روسیه بوده است. هر چند روسیه اعلام کرده بود که ژیرنوف در مراسم آغاز به کار دولت امارت اسلامی شرکت خواهد کرد اما این نباید به معنای حمایت مسکو از انتصابات طالبان تلقی شود.
روسیه برای کاهش بیثباتی در افغانستان تحت رهبری طالبان، 3 سیاست را دنبال میکند. اول اینکه، روسیه در حال تقویت تعاملات خود با پاکستان در زمینه امنیت افغانستان است. روزنامه «اکسپرس تریبون» پاکستان، تماس تلفنی پوتین با «عمران خان» نخست وزیر پاکستان را «لحظهای سرنوشت ساز» در روابط روسیه ـ پاکستان دانست و نوشت «این اولین اذعان ضمنی این حقیقت بود که روسیه برای پیشبرد منافع خود قصد دارد به پاکستان اتکا کند.» البته این بدان معنا نیست که روسیه از سیاستهای پاکستان در قبال افغانستان حمایت میکند. رسانههای روس ضمن ابراز نگرانی درباره از بین رفتن حق حاکمیت افغانستان (که شامل حمایت پاکستان از شبکه حقانی هم میشود)، روی موضوع دست داشتن احتمالی پاکستان در حملات دره پنجشیر دست گذاشتند. با این وجود، پاکستان از منظر روسیه، یک کانال غیررسمی گریزناپذیر به سمت طالبان است که تقویت مناسبات با آن میتواند منافع امنیتی خوبی برای مسکو به همراه داشته باشد.
دوم اینکه، روسیه همکاری امنیتی خود را با هند افزایش داده است تا بتواند با تهدیدات مشترک نشأت گرفته از خاک افغانستان مقابله کند. «نیکلای کوداشف» سفیر روسیه در هند اذعان کرد که مسکو و دهلی نو، هر دو، نگران سرایت تروریسم از خاک افغانستان هستند چون این وضعیت تهدیدی برای آسیای مرکزی و کشمیر به شمار میرود. «آجیت دوال» مشاور امنیت ملی «نارندرا مودی» نخست وزیر هند و «نیکلای پاتروچف» همتای روس وی نیز درباره ارتقای همکاریهای هند و روسیه برای مقابله با تروریسم و قاچاق مواد مخدر با یکدیگر گفتوگو کردند.
سوم اینکه، روسیه در حال تعمیق همکاری با شرکای خود در آسیای مرکزی در حوزه امنیت افغانستان است. «سازمان پیمان امنیت جمعی» به رهبری روسیه، رزمایش نظامی 3 روزهای را با هدف کاهش تهدیدات ناشی از افغانستان، در قرقیزستان به اجرا درآورد. ازبکستان و تاجیکستان نیز رزمایشهای مشترکی با روسیه انجام دادند. در همین حال، شرکت Rosoboronexport روسیه نیز با فروش تسلیحات به کشورهای آسیای مرکزی هم مرز با افغانستان موافقت کرده است.
هر چند اظهارات مقامات روس درباره طالبان لحن خوشبینانهای دارد اما آنها در واقع، نگرانیهای روزافزون خود را درباره امکان بیثبات شدن افغانستان به دست امارت اسلامی کتمان میکنند. در ماههای پیش رو، روسیه احتمالا دیپلماسی را با اقدامات بازدارنده ترکیب کرده و تلاش خواهد کرد تا ضمن کاهش تهدیدات امنیتی، روی فرصتهای تجاری نوظهور در افغانستان نیز سرمایه گذاری کند.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»