به نظر میرسد سازمان پیمان امنیت جمعی میتواند کنترل کاملا جدی بر مرز تاجیکستان-افغانستان داشته باشد، اما مکانیسمهای تعامل با ازبکستان و ترکمنستان هنوز هم چندان مطلوب نیست. بنابراین، علاوه بر آمادگی کاملا نظامی برای "مرحله حساس" درگیری احتمالی، مکانیسمهای جدیدی برای کنترل مشترک موثرتر مرزها و شناسایی قلمروی مجاور در هر سه کشور مورد نیاز است. علاوه بر این، کشورهای آسیای مرکزی نباید از همکاری منطقهای امتناع ورزند. در حال حاضر، شرایط پیچیده تر شده و تهدیدها افزایش یافتهاند و تنها میتوان با هم در برابر آنها ایستادگی کرد.
مطالعات شرق/
قدرت گرفتن جنبش تروریستی "طالبان" در افغانستان باعث نگرانی بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی شده است. هم کارشناسان و هم نمایندگان رسمی کشورهای منطقه در این باره صحبت میکنند.
قاسم جومارات توکایف، رئیس جمهور قزاقستان میگوید: «وضعیت افغانستان و تشدید تنشهای جهانی ما را به راهاندازی مجدد مجموعه نظامی-صنعتی و دکترین نظامی وادار میسازد. ما باید خود را برای شوکهای خارجی و بدترین سناریوها آماده کنیم».
مارات ایمانکولف، دبیر شورای امنیت قرقیزستان نیز تهدید افغانستان را با نگرانی زیادی ارزیابی کرد و گفت: «بسیاری از سازمانهای تروریستی و افراطی مانند داعش و دیگر گروهها در کنار "طالبان" حضور دارند. پس از شکست این سازمانها در سوریه و عراق با مداخله مستقیم روسیه، بسیاری از شبهنظامیان آنها به افغانستان نقل مکان کردند. تمام این شبه نظامیان در ولایتهای شمالی افغانستان متمرکز شدهاند، اردوگاه برپا کردهاند و گروههای خود را آموزش و گسترش میدهند. آنها ممکن است به منطقه ما هم نفوذ کنند. ما باید درک کنیم که این نگرانیها تا چه حد موجه هستند و شبه نظامیانی که در افغانستان حضور دارند چه تهدیدهای واقعی برای همسایگان ایجاد میکنند».
همسایگان خطرناک
پس از تصرف ذخایر مالی افغانستان توسط غرب، اقتصاد این کشور در آستانه بحران قرار گرفت. در شرایط کمبود منابع داخلی، توسعه طلبی خارجی، پاسخ هر جامعه به این چالش است. با توجه به ویژگی نخبگان جدید افغانستان، شکل اصلی آن - جنگ یا تهدید نظامی است.
وضعیت مرز افغانستان با آسیای مرکزی حتی قبل از پیروزی "طالبان" هم آشفته بود: هر سال، تنها مرزبانان تاجیکی 20 تا 30 درگیری با گروههای ناشناس داشتند.
در ماه نوامبر سال 2019 گروهی از شبه نظامیان به تاجیکستان نفوذ کردند. در ماه جولای سال 2018 در جریان حمله از افغانستان به نیروهای مرزی در ولایت ماری (ترکمنستان)، بیش از 20 نفر کشته شدند.
همان طور که در گزارش اخیر سازمان ملل متحد آمده است، متحدان "طالبان" از میان گروههای متخاصم آسیای مرکزی که در افغانستان فعالیت دارند و به دنبال استفاده از این کشور به عنوان تکیه گاهی برای توسعه طلبی هستند، "طالبان" را به رفتار متجاوزانه تشویق میکنند.
در آغاز سال 2021، یک شاخه القاعده به ریاست شیخ اسما محمود در مناطق تحت کنترل "طالبان" فعالیت میکرد. همچنین ایمن الظواهری، رهبر این گروه در افغانستان مخفی شده بود. در سالهای 2019-2020 حداقل 6 مذاکره رسمی بین رهبران "القاعده" و "طالبان" به ثبت رسید.
بر اساس دادههای اخیر، حداقل 500 شبه نظامی "القاعده" که وظایف "کارشناسان نظامی" و مربیان این گروهها را انجام میدهند با طالبان کار میکنند. در میان آنها تروریستهای مشهوری مانند محمد حنیف، دولت بیک تاجیکی و الرئوف حضور داشتند. مربیان این گروه به نیروهای ویژه گروه "بدری -313" که در زمان حضور آمریکا از فرودگاه کابل محافظت میکردند، آموزش میدادند.
پس از پیروزی "طالبان"، تروریستها در ملاء عام ظاهر شدند. بویژه، در ننگرهار، امین الحق، رئیس سابق حفاظت شخصی اسامه بن لادن به عنوان بخشی از ستون طالبان در میان مردم ظاهر شد.
علاوه بر این ، حزب اسلامی ترکستان شرقی (به ریاست عبدالحق با بیش از 1000 شبه نظامی)، جنبش اسلامی ازبکستان (به ریاست جعفر یولداش با 700 شبه نظامی)، خطیب امام بخاری (با حداقل 100 شبه نظامی) و " جماعت انصارالله " (با 200 شبه نظامی) که در کشورهای مستقل مشترک المنافع ممنوع الفعالیت هستند در افغانستان فعالیت دارند. گروههای آنها در ولایتهای شمالی، از جمله بدخشان، قندوز و بادغیس متمرکز شدهاند.
پس از تصرف بدخشان افغانستان، "طالبان" مدیریت 5 منطقه مرزی را به محمد شریفاف، نماینده "جماعت انصارالله" (با نام مستعار "مهدی ارسلان") و اهل تاجیکستان که در وطن خود تحت تعقیب است سپرد. لازم به ذکر است که "جماعت انصارالله" مسئول بسیاری از حملات تروریستی در خاک تاجیکستان بوده و یکی از مخالفان اصلی این کشور است.
بنابراین، "طالبان" در کشورهای مستقل مشترک المنافع به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته میشود. در ترکیب این جنبش حداقل 5 سازمان بینالمللی تروریستی کاملا با هم ادغام شدهاند که به طور فعال علیه کشورهای آسیای مرکزی و روسیه فعالیت میکنند. آنها در رژیم جدید در نزدیکی مرز تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان مستقر شده و در واقع آن را کنترل میکنند. بنابراین، ظهور یک دشمن در مرز افغانستان و کشورهای مستقل مشترک المنافع یک واقعیت سیاسی است.
تهدید نظامی
آیا گروه تروریستی پیروز در افغانستان میتواند تهدید مستقیم نظامی برای همسایگان خود باشد؟
بله ممکن است. براساس برآوردهای مرکز ضدتروریستی وست پوینت (ایالات متحده)، در ماه اوت سال 2021 "طالبان" حدود 200 هزار شبه نظامی، از جمله مزدوران پاکستانی را در اختیار داشت. در حال حاضر، پس از پیروزی "طالبان"، حداقل 500 هزار نظامی، نیروی پلیس و چریک در کشور وجود دارند که آموزشهای نظامی اولیه را دیدهاند و میتوانند در مدت کوتاهی توسط دولت جدید بسیج شوند.
"طالبان" در نتیجه فرار نیروهای ناتو و شکست سریع ارتش قبلی، تجهیزات بیشتری دریافت کرده است. "طالبان" علاوه بر تسلیحات سبک که برای ارتش 300 هزار نفری تدارک دیده شدهاند، بیش از 750 واحد توپخانه در اختیار دارد که شامل دهها تاسیسات "گراد"، 40 تانک متوسط، بیش از 200 نفربر زرهی و چند هزار خودرو زرهی "هامر" میشود. علاوه بر این، "طالبان" به 211 هواپیمای نظامی که شامل 23 هواپیمای تهاجمی آمریکایی A-29 (Super Tucano) و بیش از 45 بالگرد مدرن بلک هاوک میشود دست یافته است.
این گروه دارای 27 سال تجربه در عملیات نظامی در افغانستان است که آن را به یک دشمن خطرناک برای ارتشهای بیتجربه دیگر کشورها تبدیل میکند. این در حالیست که ارتشهای کشورهای آسیای مرکزی عملا هیچ تجربهای در عملیات نظامی واقعی در 20 سال گذشته نداشتهاند و توانایی رزمی آنها مورد شک و تردید است.
ارتش افغانستان که در ماههای می-اوت سال 2021 از طالبان شکست خورد، در رتبه بندی ارتش بین المللی GFP رتبه 75 را از میان 140 ارتش داشت. ارتش ترکمنستان رتبه 86 و ارتش تاجیکستان رتبه 99 را در اختیار دارند.
ارتش ازبکستان دارای رتبه بالاتری است (رتبه 51)، اما آمادگی رزمی واقعی آن هم مورد شک و تردید است. مطبوعات خارجی و بویژه کارشناسان روسی معتقداند که بیش از 50 درصد تجهیزات نظامی و پدافند هوایی ازبکستان خراب است. ارتش ازبکستان بیشتر به نوسازی و تعمیر تجهیزات موجود میپردازد تا خرید تجهیزات جدید.
کارشناسان هم به توانایی رزمی ارتشهای کل منطقه بسیار مشکوک هستند:
آندری گروزین معتقد است: «در واقع، تمام ارتشهای آسیای مرکزی پساشوروی یک خیال واهی هستند. چنین ارتشهایی نمیتوانند بجنگند. قزاقستان و ازبکستان قویترین ارتشها را از همه لحاظ دارند. اما این ارتشها قادر به انجام جنگهای جهانی نیستند».
در واقع "طالبان" میتواند گروهی متشکل از 100-200 هزار نفر را که دارای توپخانه و خودروهای زرهی هستند، با حداقل تنش در مرزهای شمالی مستقر کند. تقریبا تمام شبهنظامیان این جنبش دارای تجربه سرشار نظامی هستند.
حتی اگر ازبکستان یا ترکمنستان در عرض چند ماه از حمله احتمالی مطلع شوند و بتوانند فورا 70-100 هزار نفر از نیروهای ذخیره را بسیج کنند (که بعید است)، باز هم از نظر کیفی و کمی از دشمن شکست خواهند خورد.
استراتژی دفاعی کشورهای آسیای مرکزی
استراتژی دفاعی واقعی کشورهای آسیای مرکزی بر اتحاد نظامی با مسکو که رهبری سازمان پیمان امنیت جمعی را به عهده دارد، مبتنی است. رزمایش روسیه، تاجیکستان و ازبکستان برای دفع حمله از خاک افغانستان گواه این امر هستند.
در این رزمایش، از میان 500 سلاح و تجهیزات فعال، 420 سلاح، ساخت روسیه و از 2.5 هزار پرسنل نظامی، 1.8 هزار نفر - روس بودند. ظاهرا دولتهای منطقه به توانایی واقعی نیروهای امنیتی خود در دفع تهدید خارجی شک دارند.
ازبکستان هنوز به سازمان پیمان امنیت جمعی باز نگشته است، اما شوکت میرضیایف پس از تصرف کابل در ماه اوت سال 2021 و رزمایش سه جانبه در نشست فوق العاده کشورهای عضو این سازمان شرکت کرد. نقش ویژه پایگاههای روسیه (پایگاه نظامی 201 در تاجیکستان و "کنت" در قرقیزستان) در دفاع از منطقه به این دلیل است که روسیه تجهیزات نظامی مدرنتری دارد و ارتش روسیه دارای تجربه جنگی واقعی است.
به عنوان مثال، 97-87% پرسنل هوافضای روسیه دارای تجربه جنگ در سوریه بوده و قادر خواهند بود در صورت وقوع یک جنگ واقعی به شیوهای مناسب عمل کنند. با توجه به شباهت درگیری احتمالی مرزی با حوادث خاورمیانه، میتوان گفت که ارتش روسیه آمادگی لازم را برای آن دارد.
تجزیه و تحلیل منابع مستقل نشان میدهد که استراتژی دفاع جمعی آسیای مرکزی بر آمادگی قبلی برای تجاوز از طرف افغانستان مبتنی است. با توجه به سطح فعلی تسلیحات دشمن احتمالی، باید ظهور توپخانه، از جمله سیستم "گراد" و خودروهای زرهی را که اکنون شبه نظامیان در اختیار دارند در نزدیکی مرزهای کشورهای منطقه ردیابی کرد.
گروهی متشکل از هواپیماهای بدون سرنشین روسی "تاخیون"، "اورلان" و "الرون" که در گیسار (تاجیکستان) مستقر است و همچنین گروه ماهوارهای نیروهای هوافضای روسیه به شناسایی قلمروی مجاور و گشت زنی در مرز میپردازند. این امر باید در کنار شناسایی رادیویی، امکان تشخیص هرگونه تجمع خطرناک تجهیزات نظامی را در خاک افغانستان فراهم آورد.
براساس تجزیه و تحلیل سناریوی رزمایش سه جانبه در ماه آگوست سال 2021، استراتژی دفاعی باعث میشود در صورت اجتناب ناپذیر بودن جنگ، حملات پیشگیرانه علیه تجمع دشمن در منطقه مرزی صورت گیرد.
این استراتژی نابودی پستهای فرماندهی و زیرساختهای دشمن، یعنی حذف گروهی از شبه نظامیان را قبل از عبور بیشتر از مرز در نظر دارد. یک گروه هوایی متشکل از "گیسار" و "کنت" که باید با استفاده از حملات موشکی و بمباران مداوم نیروهای هوافضا حمله دشمن را فلج کند، باید نیروی اصلی حمله باشد.
همانطور که تجربه تمرینات گذشته نشان میدهد، چنین تاکتیکی، اولا برای بسیج در کشورهای مرزی آسیای مرکزی و ثانیا برای استقرار نیروهای جمعی سازمان پیمان امنیت جمعی 5-6 روز زمان میبرد. علاوه بر این، اگر تا آن زمان درگیری با ابزارهای دیپلماتیک متوقف نشود، احتمال حملات هوایی دوربرد فدراسیون روسیه به پایگاههای شبه نظامیان در عمق خاک افغانستان به منظور وادار کردن دشمن به صلح وجود دارد.
مشکلات سیاسی
استراتژی دفاعی با تکیه بر نیروهای هوافضای روسیه از نظر نظامی کاملا موثر به نظر میرسد، اما با موانع صرفا سیاسی مواجه است. گروه سازمان پیمان امنیت جمعی میتواند کنترل کاملا جدی بر مرز تاجیکستان-افغانستان داشته باشد، اما مکانیسمهای تعامل با ازبکستان و ترکمنستان هنوز هم چندان مطلوب نیست. هنوز هیچ برنامهای برای حفاظت مشترک از مرزها، استقرار پستهای رصد یا استقرار موقت نظام هوانوردی در این دو کشور وجود ندارد.
در عین حال، در شهر بلخ افغانستان در نزدیکی شهر حیرتان، زیرساختهای حمل و نقل و ذخیرهسازی قدرتمندی وجود دارند که به دشمن احتمالی اجازه میدهند یک گروه بزرگ را به طور پنهانی و سریع در مجاورت ترمز ازبکستان و "پل دوستی" متمرکز کند.
ظرفیت فنی اطلاعات ازبکستان زیاد نیست و تاشکند باید به هنگام ارزیابی وضعیت قلمروی افغانستان همسایه به نتایج مشاهدات بصری پستهای مرزی بسنده کند.
ازبکستان اغلب قابلیتهای مرزبانان خود را بزرگ جلوه میدهد، اما همانطور که تجربه تاریخی نشان میدهد، نظارت ساده در صورتی که دشمن حداقل استتار را انجام دهد، بی تاثیر است. اگر زمان از دست برود، ممکن است دشمن حملاتی به ساختمانهای مسکونی انجام دهد و جان مردم به خطر بیفتد.
در ترکمنستان به دلیل طول بیشتر مرز (حدود 800 کیلومتر) و موقعیت بیطرفانه دولت وضعیت بسیار پیچیدهتر است. ازبکستان از طریق تفاهمنامههای نظامی بین مسکو و تاشکند و احتمال مداخله نیروهای هوافضای روسیه، هر چند با تأخیر میتواند دشمن احتمالی را مهار کند. اما عشق آباد دائما بر "بی طرفی" خود تأکید دارد و بر همین اساس، توسط ستیزه جویان به عنوان یک قربانی بی دفاع تلقی میشود.
ترکمنستان محتملترین هدف برای حملات احتمالی یا ارعاب از جانب گروههای مسلح افغانستان است. ذخایر بزرگ گاز، تجربه مثبت شبه نظامیان در درگیری با مرزبانان ترکمنستان در سال 2018 و ضعف نیروهای مسلح این کشور به این امر کمک میکنند.
علاوه بر آمادگی کاملا نظامی برای "مرحله حساس" درگیری احتمالی، مکانیسمهای جدیدی برای کنترل مشترک موثرتر مرزها و شناسایی قلمروی مجاور مورد نیاز است. علاوه بر این، کشورهای آسیای مرکزی نباید از همکاری منطقهای امتناع ورزند. در حال حاضر، شرایط پیچیده تر شده و تهدیدها افزایش یافتهاند و تنها میتوان با هم در برابر آنها ایستادگی کرد.
انتهای مطلب/
«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»