حمله هواپیمای بدون سرنشین در بلوچستان پاکستان در روز 21 ماه می سبب مرگ ملا اختر محمد منصور رهبر طالبان افغانستان شد. این حمله هوایی علاوه براینکه صحنه را برای رقابتها و کشمکشهای تازهای در منطقه آماده کرد، ظاهراً به امید برای مصالحه در افغانستان خط بطلان کشید.
ایران شرقی/ مرگ منصور از یک سو احتمال ازسرگیری مذاکرات صلح را کاهش داد و از سوی دیگر تنشهای منطقهای را ایجاد کرد.
حمله هواپیمای بدون سرنشین در منطقه بلوچستان پاکستان در روز 21 ماه می سبب مرگ ملا اختر محمد منصور رهبر طالبان افغانستان شد. این حمله هوایی علاوه بر اینکه صحنه را برای رقابتها و کشمکشهای تازه در منطقه آماده کرد، ظاهراً به امیدها برای مصالحه در افغانستان نیز خط بطلان کشید.
در بیانیه صوتی هشت دقیقهای به زبان پشتو که منسوب به «ملا هبت الله آخوندزاده» رهبر جدید طالبان است، اعلام شده:"به خدا سوگند هر کسی که خود را یک افغان، یک مسلمان، یک مجاهد و یک مهاجر در راه خدا مینامد هیچگاه در مقابل کافران سر تعظیم فرود نخواهدآورد."
در این بیانیه صوتی، که مدت کوتاهی بعد از انتشار، توسط سخنگوی طالبان جعلی و ساختگی خوانده شد، تصریح شده که طالبان به "جهاد مقدس" خود ادامه خواهد داد و روند مصالحه را قبول نخواهدکرد.
منصور که در تابستان سال 2015 پس از فاش شدن مرگ ملا محمد عمر، بنیانگذار و رهبر معنوی طالبان در سال 2013 رهبر طالبان شد؛ بلافاصله بعد از آنکه زمام قدرت و رهبری طالبان را به دست گرفت موضع خصمانه مشابهی اتخاذ کرد.
ملا هبت الله 55 ساله، که به عنوان قاضی در شاخه نظامی طالبان فعالیت خود را آغاز کرد، بعدها به سمت رئیس دیوان عالی امارتاسلامی طالبان نائل شد. آخوندزاده اخیراً در سلسله مراتب طالبان به مقام بالایی دست یافته بود و در تابستان 2015 به عنوان معاون منصور انتخاب شد.
هبتالله به عنوان یک روحانی که در منطقه «کچلاک» ایالت بلوچستان پاکستان قرارگاه غیررسمی طالبان افغانستان مدرسه علوم دینی به نام «خیرالمدارس» را دایر میکرد، نه به اندازه ملا عمر رهبری کاریزماتیک بوده و نه به هوشمندی ملامنصور است. با این حال، وی فردی مصالحه ناپذیرتر و پیچیدهتر از رهبران قبلی است و حتی بر اساس معیارهای طالبان هم از رهبران قبلی تندروتر است.
بنابراین برای کسانی که امید به از سرگیری فرایند مصالحه و آشتی معوق میان طالبان و دولت افغانستان تحت خط مشی گروه چهارجانبه (QCG) را دارند؛ انتخاب او انتخاب سختی در نظر گرفته میشود. گروه چارجانبه متشکل از کشورهای افغانستان، پاکستان، چین و ایالات متحده آمریکاست.
از دسامبر سال 2015، این چهار کشور جلسات متعددی برگزار کردهاند تا راه را برای راهاندازی مذاکرات صلح مستقیم بین طالبان و دولت افغانستان هموار کنند.
گذشته از دیدگاههای شخصی و تندروی آخوندزاده، از سرگیری مذاکرات صلح، حداقل در آینده نزدیک، غیر محتمل به نظر میرسد. زیرا سطح اعتماد میان دو طرف متخاصم در حال حاضر در پایینترین حد خود قرار دارد.
کاربرد کلمات و لحن مؤدبانه و محتاطانه در گذشته، ناگهان جای خود را به تهدید و هشدار در پیامهای دولت افغانستان، ایالات متحده و طالبان داده است. اگر خوشبین باشیم و نگوییم سالها؛ حداقل ماهها طول میکشد تا طرفها به سطح اعتمادی که قبل از 21 ماه می وجود داشت، برسند.
از نقطه نظر طالبان، رئیس جدید و 2 معاون وی -«سراجالدین حقانی»، پسر «جلالالدین حقانی» رهبر شبکه حقانی و «ملا محمد یعقوب»، پسر بنیانگذار طالبان ملا محمد عمر- باید فطرت و شخصیت خود را با اتخاذ سیاست تهاجمی در جبهه نبرد ثابت کنند تا هم اعتماد وفاداران خود را به دست بیاورند و هم مخالفان را ثحت تأثیر قرار دهند.
هیچ کدام از این 3 نفر نمیتوانند از عهده گزینه مذاکرات صلح برآیند در حالی که رهبری سازمانی را بر عهده دارند که هنوز در حافظهاش 2 مورد از رنجآورترین شکستهای پیاپی در فاصله کمتر از یک سال ثبت شده است (اعلام مرگ ملا عمر در سال 2015 و اعلام مرگ منصور در می 2016) برای تقویت روحیه جنگجویان و فرماندهان، استراتژی احتمالاً همان تاکتیکهای تهاجمی اتخاذ شده توسط منصور است. استراتژی که به واسطه آن منصور در سپتامبر 2015 قندوز را تصرف کرد و با شدت تمام در برابر گروه شورشی ملا رسول و همچنین در مقابل شاخه افغانستان-پاکستان دولت اسلامی (داعش) ایستاد.
در همین حال، به نظر میرسد که سه نفر از چهار عضو QCG -یعنی پاکستان، افغانستان، و ایالات متحده – هم در یک موضع مشابه و موافق روبروی طالبان قرار نگرفتهاند و بنابراین انجام مذاکرات صلح حتی بیش از پیش بعید به نظر میرسد.
پاکستان نسبت به حمله هواپیماهای بدون سرنشین که جان منصور را گرفت، معترض است و آن را نقض حاکمیت کشور خود خوانده است. در 23 می «دیوید هیل» سفیر آمریکا در اسلامآباد، به وزارت امور خارجه احضار شد تا اعتراض رسمی پاکستان را ثبت نماید. فرمانده ارتش پاکستان در 25 ماه می در دیدار با سفیر آمریکا، در مقر ستاد کل ارتش، نگرانی جدی خود را بابت حمله هوایی 21 ماه می ابراز کرد.
از سوی دیگر، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در بیانیهای یک روز بعد از حمله هوایی 21 می منتشر نمود، اعلام کرد: "این اقدام پیام روشنی به جهانیان است که بدانند ما همچنان به همکاری با شرکای افغان خود ادامه میدهیم." پیام کری بسیار روشن است و ظاهراً خطاب به پاکستان است. همان کشوری که گفته میشود طالبان با بهرهگیری از پناهگاهها و با حمایت عناصر سازمانهای امنیتی قدرتمند پاکستان طی 15 سال گذشته، از امنیت خود در این کشور لذت میبردند.
حمله هوایی و این پیام قدرتمند از جانب ایالات متحده، دولت افغانستان را ترغیب کرد الفاظ نرم را کنار بگذارد و اخطار قوی خطاب به طالبان صادر کند "باید به خشونت پایان دهند و زندگی مسالمت آمیز را از سر بگیرند وگرنه به سرنوشت رهبر خود دچار خواهند شد."
پیش از این، از اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان نقل قول شده که در اشارهای آشکار به پاکستان اظهار داشته "برخی از کشورها تنها صادر کننده تروریسم هستند، اما صادرات سهجانبه ما اعتقاد به خود، همکاری و بهرهمندی از موقعیتهای سخت منطقه در جهت کسب رفاه و ثبات ملتهایمان است". در زمان اعلام این سخنرانی، غنی در تهران به سر میبرد و همراه با نارندرا مودی نخست وزیر هند و حسن روحانی رئیس جمهور ایران یک قرارداد سهجانبه برای توسعه زیرساختهای بندر چابهار ایران را امضا کرد- قراردادی که پاکستان را به طور کامل کنار میگذارد-.
پاکستان همواره باسوءظن ارتباطات هند با همسایههایش، به خصوص افغانستان را تحت نظر گرفته است. توسعه بندر چابهار ایران را در ترازو به عنوان یک وزنه تعادل با ساخت و ساز و توسعه بندر گوادر در ایالت بلوچستان پاکستان میتوان در نظر گرفت. پروژه احداث این بندر تحت حمایت چین اجرا میشود.
جدا از تنش در روابط پاکستان- افغانستان و ایالات متحده-پاکستان کشته شدن رهبر طالبان همچنین بر روابط ایران و پاکستان تأثیر میگذارد؛ روابطی که هرگز بدون سوء ظن نبوده است.
گفته میشود منصور برای سفرهای خود از گذرنامهای جعلی به نام «ولی محمد» استفاده میکرد، ظاهراً این گذرنامه در نزدیکی صحنه وقوع حملههوایی پیدا شده و به طور معجزهآسایی سالم باقی مانده است. در این گذرنامه ویزای معتبر ایرانی وجود دارد که نشان میدهد منصور در 28 مارس وارد ایران شده و در تاریخ 21 می از ایران خارج شده است.
وزارت امور خارجه پاکستان در بیانیهای اعلام کرد: "گذرنامه پیدا شده دارای ویزای معتبر ایران بودهاست". از سوی دیگر، ایران حضور منصور در این کشور را تکذیب کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: "مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران ادعاها مبنی بر عبور این شخص در این تاریخ از مرز ایران و ورودش به پاکستان از طریق ایران را تکذیب کرده و نمی پذیرند." سفر منصور به ایران و ارتباطات احتمالی وی با تشکلهای روحانیون، هر چند شاید یک حرکت هوشمندانه از جانب وی تلقی شود، اما به همان اندازه برای حامیان پاکستانی وی نگرانکننده بوده است. اعتقاد بر این است که رهبر کشتهشده طالبان از ارتباطات ایرانی خود استفاده میکرده تا فشار پاکستان در خصوص مذاکرات صلح با دولت افغانستان در گذشته را دفع کند.
گرچه ماهیت دقیق ارتباطات منصور با حکومت ایران نامعلوم است، اما با توجه به ماهیت روابط دیپلماتیک پاکستان و ایران، بازدیدهای مکرر وی از ایران باید به یک منبع نگرانکننده برای مسئولان پاکستانی تبدیل شده باشد.
قتل منصور نه تنها روزنه کوچک امید برای مذاکرات صلح در افغانستان را کاهش داده است، بلکه سوءظن در میان همسایگان منطقه را عمیقتر کرده، همسایگانی که پیش از این هم از بیاعتمادی که ریشه در تاریخ، جغرافیا، و اعتقادات آنها دارد رنج میبردند.
انتهای مطلب/.