روسیه از خروج سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان، به عنوان ابزاری برای افزایش نفوذ خود در این کشور بهره خواهد برد. برای نیل به این هدف، مسکو راهبرد خود مبنی بر افزایش همکاری هم زمان با دولت افغانستان و طالبان را ادامه خواهد داد. از نظر روسها، ادامه یک درگیری کم شدت در افغانستان، عاملی است که به تقویت ابزارهای سیاسی این کشور در آسیای مرکزی کمک خواهد کرد. این وضعیت، به مسکو اجازه خواهد داد تا حضور نظامی و به تبع آن، حضور سیاسی خود را در کشورهای این منطقه افزایش داده و در عین حال، به طور غیرمستقیم، موجب کاهش حضور فزاینده نظامی چین در این منطقه شود.
از سوی دیگر، روسیه که برای رقابت با حمایتهای مالی و کمکهای توسعهای آمریکا و اروپا و یا ابزارهای اقتصادی چین، فرصتهای چندانی در اختیار ندارد، برای تحقق اهداف خود در افغانستان به همکاریهای نظامی و فعالیتهای اطلاعاتی روی خواهد آورد.
مطالعات شرق/
روسیه قصد دارد با بهرهبرداری از برنامه خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان، نفوذ خود را در این کشور از طریق افزایش تماسها با طالبان و دولت افغانستان بالا ببرد. هدف از این کار، تبدیل شدن به یک واسط کلیدی در روند صلح است؛ اقدامی که مسکو را قادر خواهد ساخت تا ضمن اثرگذاری بر شرکت کنندگان در روند صلح، کنترل بیشتری بر اوضاع افغانستان پیدا کرده و از این اهرم در مناسبات خود با دیگر کشورهای منطقه استفاده کند. اما این سیاست روسیه ممکن است ایجاد ثبات در افغانستان را دشوارتر کرده و سبب تضعیف اقدامهای کشورهای ناتو در جریان مأموریت ثبات سازی شود.
وضعیت و اهداف
در جریان مأموریت ثبات سازی ناتو، روسیه از توانایی نسبتا کمی برای اثرگذاری بر اوضاع داخلی افغانستان برخوردار بوده است. اقدامات نیروهای ائتلافی علیه طالبان (گروهی که هنوز در روسیه به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته میشود) به نفع منافع امنیتی روسیه تمام شد چون ضمن کاهش تهدیدهای تروریستی، روند قاچاق اسلحه و مواد مخدر به آسیای مرکزی را نیز کم کرد. در همین حین، روسیه خود را برای خروج سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان آماده کرده و روابطی را با مهمترین گروههای سیاسی و مسلح این کشور برقرار کرده است. یکی از اهداف روسیه از برقراری تماس با طالبان، جلوگیری از گسترش دامنه تحرکات داعش در افغانستان و کشورهای منطقه و همچنین محدود کردن فعالیت دیگر سازمانهای تروریستی اسلامی محلی همکار با داعش بوده است. بنابراین، در زمان خروج نیروهای آمریکایی و ناتو که موعد حساسی برای امنیت منطقهای است، روسیه تلاش خواهد کرد تا توانایی سازمانهای تروریستی را تضعیف کند.
اهداف سیاست روسیه در قبال افغانستان عبارتند از اثرگذاری بر درگیری داخلی در این کشور، محدود کردن تحرکات سازمانهای تروریستی فعال در افغانستان که تهدیدی برای روسیه به شمار میروند و همچنین افزایش فروش سلاح. روسیه همچنان به ارتباط خود با مقامهای دولت مرکزی افغانستان، مراکز محلی قدرت، بخصوص طالبان و رهبران با نفوذ سیاسی و نظامی قوم تاجیک (که حدود 27 درصد جمعیت افغانستان را تشکیل دادهاند)، ازبک (9 درصد) و ترکمن (3 درصد) ادامه خواهد داد. روسیه همچنین به دنبال آن خواهد بود تا به شبکههای اطلاعاتی آمریکا که در بین مردم ساکن در شمال افغانستان وجود دارند مسلط شده و این افراد را تحت حمایت نظامی، اطلاعاتی و تسلیحاتی خود قرار دهد.
روسیه همچنین از خروج سربازان آمریکایی و ناتو، برای افزایش مشارکت دیپلماتیک خود در گفتگوهای بینالمللی که درباره آینده افغانستان انجام میشوند استفاده خواهد کرد. هر چند مسکو سالها است در این زمینه فعالیت داشته اما تنها همین اواخر، گامهای جدی و قابل توجهی در این مسیر برداشته است، مثل نشست «ترویکای توسعه یافته» که 18 مارس با حضور روسیه، آمریکا، چین و پاکستان در مسکو برگزار شد.
ثبات افغانستان و امنیت روسیه
تلاش قابل پیش بینی طالبان برای قبضه قدرت در افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی و ناتو (که به دنبال توافق طالبان ـ آمریکا در سال 2020 صورت گرفت) تهدیدی برای روسیه و کشورهای منطقه به شمار میرود. هر چند طالبان متعهد شده است که خاک افغانستان مورد استفاده سازمانهای تروریستی قرار نخواهد گرفت اما این گروه قادر به اجرای این وعدهها نخواهد بود. طالبان همچنان با القاعده همکاری تاکتیکی داشته، فاقد ابزارهای نظامی کافی برای کنترل این گروهها است و قادر نیست به شکل موثری با کانونهای داعش مقابله کند. علاوه بر این، پناه دادن طالبان به گروههای تروریستی منطقه مثل «جنبش اسلامی ترکستان شرقی»، «جنبش اسلامی ازبکستان» و «اتحاد جهاد اسلامی» به طور خاص، یک خطر مهم برای روسیه و کشورهای آسیای مرکزی به شمار میرود. فعالیت این سازمانها، منجر به گسترش حرکت جنگجویان خارجی در منطقه، ایجاد کانالهای عضوگیری و تشکیل کانونهای پنهان در اطراف افغانستان خواهد شد.
تلاش طالبان برای تصرف قدرت، بار دیگر سبب بیثباتی اوضاع افغانستان شده است که این به نفع سازمانهای تروریستی تمام خواهد شد. این وضعیت، امنیت کشورهای آسیای مرکزی را (که پایگاه اصلی عضوگیری این گروهها هستند) تهدید کرده و به طور غیرمستقیم، خود روسیه را نیز به مخاطره خواهد انداخت چون این گروهها از بین مهاجران کار آسیای مرکزی در روسیه نیز عضوگیری میکنند. همه این موارد سبب افزایش خطرات تروریستی خواهد شد، بخصوص درباره کشورهای ضعیفتر منطقه مثل تاجیکستان و قرقیزستان که عمدتا برای حفاظت از سرزمین خود در برابر گروههای متخاصم دچار مشکل هستند.
بعد بینالمللی
روسیه برای اینکه ابزارهای نفوذ دائمی خود را در افغانستان تضمین کند، از مذاکرات دشوار قطر درباره آینده افغانستان بهرهبرداری کرده است. مقامات روس تلاش دارند تا تبدیل به یک واسط کلیدی شده، روسیه را اثرگذارتر از آمریکا نشان دهند و تماسهای کاری خود را هم با دولت افغانستان و هم طالبان حفظ کنند.
روسیه همچنین برای افزایش نفوذ خود در افغانستان و توسعه همکاریهای خود با کشورهای درگیر در روند صلح افغانستان، از ابزار «سازمان همکاری شانگهای» (که افغانستان به عنوان یک عضو ناظر در آن حضور دارد) استفاده خواهد کرد. مسکو با افزایش مشارکت کشورهای عضو «سازمان همکاری شانگهای» در افغانستان، تلاش خواهد کرد تا نفوذ بازیگران فرامنطقهای، به خصوص آمریکا و اروپا، را محدود کند. روسیه همچنین از ابزارهای این سازمان برای توسعه همکاریهای تعاملی با دیگر کشورهای منطقه و مهمتر از همه، چین، در افغانستان استفاده خواهد کرد. مکانیسم اصلی «سازمان همکاری شانگهای» برای همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم، «ساختار منطقهای ضدتروریست» است. میتوان از این ابزار برای مقابله با جنگجویان اویغور در خاک افغانستان استفاده کرده و بدین ترتیب تحرکات این گروههای تروریستی را در افغانستان محدود کرد. همکاری در چارچوب «سازمان همکاری شانگهای» همچنین به روسیه اجازه خواهد داد تا حضور چین را در امنیت این منطقه محدود کند.
از سوی دیگر، روسیه از بیثباتی احتمالی شدید به وجود آمده در افغانستان نهایت استفاده را خواهد کرد تا بتواند کنترل خود را بر کشورهای آسیای مرکزی افزایش دهد. بر همین اساس، روسیه به بهانه لزوم بهبود امنیت منطقهای، تعداد رزمایشهای نظامی را که در چارچوب «سازمان پیمان امنیت جمعی» (CSTO) انجام میشود افزایش خواهد داد. امسال در تاجیکستان (که کم ثباتترین همسایه افغانستان است)، بزرگترین رزمایش «سازمان پیمان امنیت جمعی» و همچنین بیشترین تحرکات نظامی در مقایسه با سالهای قبل انجام شده است. روسیه همچنین درصدد است تا پایگاه نظامی 201 خود را در این کشور تقویت کند. علاوه بر این، مسکو تلاش خواهد کرد تا با استفاده از موقعیت خود به عنوان تضمین کننده امنیت منطقهای، فشار سیاسی خود را به دیگر کشورهای آسیای مرکزی که هم مرز با افغانستان بوده و عضو «سازمان پیمان امنیت جمعی» نیستند (ازبکستان و ترکمنستان) افزایش دهد و بدین ترتیب، به بهانه لزوم مبارزه با تهدیدهای افغانستان، آنها را به گسترش همکاریهای نظامی و دوجانبه در حوزه کنترل مرزی وادار کند.
در رابطه با کشورهای هند و پاکستان نیز افزایش نفوذ روسیه در افغانستان میتواند به مقابله این کشور با پروژههای منطقهای حمل و نقل و انرژی که تهدیدی برای منافع مسکو به شمار میروند، مثل خط لوله گاز تاپی (ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند) کمک کند. روسیه همچنین میتواند بر فشار مهاجرت از افغانستان به ایران اثرگذار باشد.
نتیجهگیری و چشمانداز
روسیه از خروج سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان، به عنوان ابزاری برای افزایش نفوذ خود در این کشور بهره خواهد برد. برای نیل به این هدف، مسکو راهبرد خود مبنی بر افزایش همکاری هم زمان با دولت افغانستان و طالبان را ادامه خواهد داد. از نظر روسها، ادامه یک درگیری کم شدت در افغانستان، عاملی است که به تقویت ابزارهای سیاسی این کشور در آسیای مرکزی کمک خواهد کرد. این وضعیت، به مسکو اجازه خواهد داد تا حضور نظامی و به تبع آن، حضور سیاسی خود را در کشورهای این منطقه افزایش داده و در عین حال، به طور غیرمستقیم، موجب کاهش حضور فزاینده نظامی چین در این منطقه شود.
از سوی دیگر، روسیه که برای رقابت با حمایتهای مالی و کمکهای توسعهای آمریکا و اروپا و یا ابزارهای اقتصادی چین، فرصتهای چندانی در اختیار ندارد، برای تحقق اهداف خود در افغانستان به همکاریهای نظامی و فعالیتهای اطلاعاتی روی خواهد آورد.
کشور لهستان در مدت ریاست دورهای خود بر «سازمان امنیت و همکاری اروپا» (OSCE) در سال 2022، ممکن است اقدامات مشترک اعضا را برای ایجاد ثبات در مرز بین کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان کلید بزند. همه کشورهای منطقه، خروج سربازان آمریکایی و ناتو از افغانستان را تهدیدی برای امنیت خود، بخصوص در مناطق مرزی، میدانند. «سازمان امنیت و همکاری اروپا» که تجربیاتی در زمینه مصالحه و رصد اوضاع مرزی در اروپای شرقی و بالکان دارد، میتواند قالبهای حمایتی دیگری را برای مناطق مرزی افغانستان طراحی کند. این اقدام، تهدیدهای فراملی نشأت گرفته از افغانستان را کاهش داده و باعث میشود تا روسیه نتواند به راحتی از این ابزار برای پیشبرد سیاستهای منطقهای خود بهره گیرد.
همچنین لهستان ممکن است به کشورهای عضو ناتو پیشنهاد کند تا ائتلافی را در حمایت از روند اصلاحات در افغانستان ایجاد کنند (کمکهای مالی، بورسیه تحصیلی، ارائه مشاوره و آموزش) که هدف اصلی آن، حفاظت از دستاوردهای ناتو برای ایجاد ثبات و دموکراسی در این کشور خواهد بود.
انتهای مطلب/
« این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست »