اعلام خبر خروج نظامیان آمریکایی توسط دولت بایدن، واکنشهای سلسلهواری را در فضای سیاسی-امنیتی افغانستان به وجود آورده است. خروج کامل و بیقید و شرط آمریکا در کنار امتناع طالبان از مذاکره سبب شد برخی به این باور برسند که پس از خروج کامل نیروهای خارجی، طالبان برای تصرف افغانستان خیز برخواهد داشت. هرچند دولت تلاش کرد نشان دهد که اوضاع وخیم نیست اما این مسئله تأثیری بر دینامیکهای در حال تغییر این کشور نداشته است. نگرانی درباره بسیج نیروهای شبهنظامی توسط چهرههای قدرتمند، ناکامی در ایجاد اجماع بین دولت و اپوزیسیون، نشانههای موجود درباره تزلزل جامعه دیپلماتیک و همچنین عدم تمایل ظاهری طالبان برای ورود به مذاکرات جدی با دولت، همگی مردم افغانستان را درباره وخیم شدن اوضاع نگران کرده است. بحث رهایی از نظام سیاسی به شدت متمرکز و جناحی کنونی نیز در برخی حلقات مطرح بوده اما به نظر میرسد این بحث اخیرا قوت بیشتری یافته است. با توجه به نگرانیها درباره سیطره طالبان بر افغانستان، احتمال آشفتگی بیشتری در جامعه وجود دارد که این امر میتواند به حس ناامنی در افغانستان دامن بزند
مطالعات شرق/
حدود شش هفته است که «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده که همه نیروهای بین المللی تا ماه سپتامبر از افغانستان خارج خواهند شد. این در حالی است که بازتاب این خبر هنوز در بین محافل سیاسی و امنیتی افغانستان در جریان است. دولت که سعی کرده است خود را نسبت به این موضوع خوشبین نشان دهد، ادعا کرده که آمادگی لازم برای خروج سربازان خارجی را دارد. در همین حال، برخی رهبران و فرماندهان جناحی سابق، از بسیج یک جبهه «مقاومت دوم» خبر دادهاند تا بتوانند با هر نوع تحرک طالبان برای کسب قدرت از طریق زور مقابله کنند. همچنین تاکنون هیچ نشانهای دال بر ایجاد اجماع در داخل جمهوری اسلامی افغانستان درباره نقشه راه آینده مشاهده نمیشود؛ آن هم در شرایطی که آمریکاییها قصد خروج بی قید و شرط از افغانستان را دارند و طالبان هم هنوز تمایلی برای مذاکره درباره پایان جنگ از خود نشان نداده است. همه این موضوعات، حس تردید عمیقی را در درون کشور به وجود آورده و حتی برخی افغانها را واداشته تا به گزینه خروج از کشور فکر کنند.
این گزارش، در ابتدا به بررسی واکنشهای علنی و خوشبینانه دولت به بحث خروج سربازان خارجی پرداخته و ادعاهای آن را مبنی بر اینکه دولت به هر نحوی خواهان خروج سربازان خارجی است و نیروهای امنیت ملی افغانستان نیز آمادگی کامل برای مواجهه با طالبان را دارند، مورد بررسی قرار میدهد. سپس در ادامه، به ارزیابی واکنش دیگر بخشهای نظام جمهوری میپردازیم؛ برخی درباره چالشهای پیش رو و خطر تشدید درگیریها هشدار دادهاند و گروه دیگری نیز که عمدتا فرماندهان و رهبران سابق مجاهدین (به خصوص «جمعیت اسلامی») هستند اعلام کردهاند که در صورت اقدام طالبان برای تصرف نظامی کشور، یک جبهه «مقاومت دوم» را تشکیل خواهند داد.
در ادامه نیز نگاهی خواهیم داشت به برخی تلاشها (و ناکامیها) در روند اجماع سازی و نهادسازی در داخل نظام جمهوری، از جمله تشکیل «شورای عالی دولت»؛ بدنهای که قرار بود طبق توافقنامه سیاسی می 2020 (که برای پایان دادن به بن بست چند ماهه به وجود آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری 2019 امضا شده بود)، با حضور «رهبران سیاسی و چهرههای ملی» تشکیل شود تا بتواند ضمن «ایجاد اجماع سیاسی»، مشاورههای لازم را نیز درباره «موضوعات مهم ملی» به رئیس جمهور ارائه کند. همچنین در این گزارش ضمن بررسی ساختار جنجالی این شورا (که اعضای آن جزو قدرتمندترین چهرههای کشور بوده و چند چهره متهم به جرایم جنگی نیز در بین آنها دیده میشود)، به ارزیابی این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه اختیارها و اعضای این شورا بلافاصله محل اختلاف و نزاع شد.
یکی دیگر از پیامدهای تصمیم بایدن برای خروج سربازان خارجی از افغانستان که در این گزارش به آن پرداخته شده است، کاهش احتمالی هیئتها و گروههای دیپلماتیک در کابل است. هر چند فعالان بین المللی در حوزه اقدامات بشردوستانه اعلام کردهاند که همچنان در این کشور باقی خواهند ماند اما این گزارش نشان میدهد که هجوم فعالان و بازیگران بین المللی به سمت دروازههای خروجی افغانستان، چگونه سبب تشویش خاطر افغانها شده و حتی رئیس جمهور غنی را بر آن داشته است تا درباره رویداد «فرار مغزها» هشدار دهد.
در نهایت هم این گزارش ضمن بررسی آخرین تحولات مربوط به مذاکرات دولت و طالبان، به توضیح این موضوع خواهد پرداخت که اعلام خبر خروج سربازان توسط بایدن چگونه رفتار طالبان را در قبال مذاکرات بینالافغانی تغییر داده و چشم انداز پایان جنگ از طریق مذاکره را تضعیف کرده است.
واکنشهای دولت افغانستان به اعلام خبر خروج سربازان
14 آوریل، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که سربازان آمریکایی، به همراه نیروهای ناتو و شرکای عملیاتی آنها، تا قبل از فرا رسیدن بیستمین سالگرد حملات 11 سپتامبر، از افغانستان خارج خواهند شد. با توجه به توافقنامه امضا شده بین طالبان و آمریکا در تاریخ 29 فوریه 2020 در قطر که آمریکا را متعهد به خروج همه سربازان از این کشور تا 1 می 2021 کرده بود، اعلام این خبر از سوی بایدن چندان هم غیرمنتظره نبود. اما نحوه اجرای این برنامه، آن گونه که انتظار میرفت نبود چون تا آن زمان، آمریکا مدعی شده بود که خروج نیروهای خارجی از افغانستان، خروجی مشروط خواهد بود. تفسیری که معمولا در این باره، طبق توافقنامه دوحه، ارائه میشد این بود که خروج کامل سربازان خارجی منوط به کاهش قابل توجه سطح خشونتها و همچنین تعیین دست کم، چارچوب مصالحه سیاسی بین دولت و طالبان است. اما بایدن با رد این موضوعها، عنوان کرد: «سربازان آمریکایی نباید وجه المصالحه طرفهای متخاصم در کشورهای دیگر قرار گیرند. این صرفا نسخهای برای نگه داشتن سربازان آمریکایی در افغانستان برای یک مدت نامعلوم است.»
پس از اعلام این خبر، رهبران دولت افغانستان تلاش کردند تا یک چهره قدرتمند و شجاع از خود به نمایش بگذارد. آنها مدعی شدند که این کشور آماده اجرای برنامه خروج بوده و این اقدام، اوضاع را بهتر میکند. رهبران دولت افغانستان حتی مدعی شدند که خود آنها پیگیر طرح خروج سربازان بین المللی بودهاند. در همان روز اعلام خبر خروج، دفتر غنی در بیانیهای عنوان کرد که جمهوری اسلامی افغانستان به تصمیم اخیر رئیس جمهور بایدن برای خروج سربازان از افغانستان تا ماه سپتامبر سال جاری احترام گذاشته و یک روند انتقال نرم را تضمین میکند. این بیانیه میافزاید، از زمان امضای توافقنامه دوحه بین طالبان و آمریکا، نیروهای امنیت ملی افغانستان برای دفاع از ملت و کشور، اغلب عملیاتها را به طور مستقل انجام دادهاند و در حال حاضر، آنها قادر به دفاع از افغانستان در برابر تهدیدات جاری هستند.
18 آوریل، چهار روز پس از اعلام خبر خروج از سوی بایدن، غنی در گفتوگوی اختصاصی با CNN عنوان کرد که اعلام خبر خروج، برای وی غیرمنتظره نبوده است چون «حدود دو سال در حال کار کردن روی این بودهایم»؛ اما به گفته وی، این رویداد، یک محرک غیرمنتظره است که میتواند صحنه بازی را برای منطقه و طالبان تغییر دهد. در همان روز، غنی در نشست امنیتی که هر روز به ریاست «امرالله صالح» در کابل برگزار میشود، اظهارات مفصلتری درباره برنامه خروج ایراد و بار دیگر تلاش کرد تا اوضاع را خوب جلوه دهد. غنی با اعلام اینکه برنامه خروج سربازان، «بزرگترین فرصت» است، تصریح کرد: «اول اینکه، حاکمیت ملی افغانستان کاملا حفظ خواهد شد؛ و دوم اینکه، نقش شرکای بین المللی ما در تصمیات امنیتی حذف خواهد شد.» غنی حتی مدعی شد که او از نیروهای بین المللی خواسته است تا کشور را ترک کنند. غنی این ادعا را در جمع گروهی از دانشگاهیان «دانشگاه کابل» نیز تکرار کرد و گفت: «آیا من 7 سال پیش به شما نگفتم که آنها کشور را ترک خواهند کرد؟ آیا من 2 سال پیش، نامهای به رئیس جمهور ترامپ نفرستادم و به او گفتم کشور را ترک کند؟» امرالله صالح معاون اول رئیس جمهور نیز در جریان سفری که 22 آوریل، به همراه غنی، به قندهار داشت مدعی شد که خروج نیروهای خارجی به این خاطر نبوده که طالبان آنها را مجبور به ترک افغانستان کرده است بلکه به خاطر نامهای بوده که غنی دو سال پیش به ترامپ نوشته و اعلام کرده است که از تصمیم خروج نیروهای آمریکایی استقبال میکند.
به نظر میرسد که غنی و صالح، هر دو، به نامهای اشاره دارند که غنی ژانویه سال 2019 برای ترامپ ارسال کرد و در واقع در آن، پیشنهاد کرد که آمریکاییها هزینههای خود را به شکلی کاهش دهند که بتوانند در افغانستان باقی بمانند. این نامه پس از آن ارسال شد که گزارش شد ارتش آمریکا در حال آماده شدن برای خروج نیمی از سربازان خود از افغانستان است.
سخنرانی 18 آوریل غنی، چند موضوع مهم دیگر را نیز شامل میشد که برخی از آنها همچنان در تعاملات رسانهای وی مشهود هستند:
- • غنی برای مشروعیت بخشی به دولت افغانستان و مشروعیت زدایی از ادامه نقش آفرینی طالبان در جنگ، گفت: «22 سازمان اسلامی، به اتفاق آراء، فتواهای جدی صادر کردهاند مبنی بر اینکه جنگ طالبان به هیچ وجه مشروعیت ندارد.» به گفته وی، تاکنون هیچ سازمان اسلامی تمایل نداشته است تا فتوایی در حمایت از طالبان صادر کند و «بنابراین، مشروعیت اسلامی به شکل واضحی در دستان ما است.»
وی از کشورهای منطقه خواست تا درباره آینده افغانستان و نوع مناسبات خود با این کشور بازنگری اساسی داشته باشند. وی با دست گذاشتن روی پاکستان، گفت: «اگر آنها بخواهند، خدای ناکرده، به سمت تخریب حرکت کنند، کشور ما ناامن شده و خود آنها نیز ناامن خواهند شد.»
• وی درباره همکاریهای بین المللی گفت: «توافقهای امنیتی دوجانبه ما با آمریکا و ناتو همچنان به قوت خود باقی هستند. تأمین مالی و تجهیزاتی و انشاءالله آموزش نیروهای دفاعی و امنیتی ما در کشورهای خارجی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. رئیس جمهور محترم آمریکا، دبیرکل سازمان ملل و وزیر خارجه آمریکا همگی به من اطمینان دادند که در حال حاضر نباید نگران تأمین بودجه و هزینهها باشم.
• غنی، مخالفان سیاسی خود را نیز مخاطب قرار داد و گفت: «کسانی که به دنبال سعادت هستند، اینجا بمانند. کسانی که میترسند هم، از کشور خارج شوند. این کار هیچ تأثیری روی ملت ما نخواهد داشت. اگر معدود کسانی هستند که میخواهند برای خوشگذرانی، اینجا را ترک کنند، میتوانند بروند.»
البته برخی، این اظهارات را نه تنها اطمینان بخش ندانستند بلکه آن را آزار دهنده و آسیب زننده دانستند. «لیمه احمد» از جمله کسانی بود که پاسخ تندی به این اظهارات داد. او که اواخر ژوئن سال پیش، خواهر o,n را (که کارمند کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان بود) در یک حمله هدفمند در کابل از دست داده بود، در توئیتی نوشت: «مردم کشور را ترک میکنند چون دولت شما نمیتواند امنیت آنها را تأمین کند. کاش میدانستید چه تعداد از افغانهایی که عزیزان خود را از دست دادهاند در حال ترک افغانستان هستند.»
- • غنی همچنین تلاش کرد تا قدرت نیروهای ویژه افغان، کماندوها و نیروی هوایی را به رخ بکشد. وی گفت که 20 سال پیش، 99 درصد عملیاتهای نظامی توسط نیروهای بین المللی انجام میشد. به گفته غنی، 6 سال پیش، زمانی که وی به ریاست جمهوری رسید و با اولین حمله طالبان در منطقه «دنگام» ولایت کنر مواجه شد، حدود یک هفته طول کشید تا فرمانده ستاد ارتش، مشاور امنیت ملی و بقیه افراد، طرحی را برای این منطقه تدوین کنند. حالا هر روز حدود 100 تا 500 عملیات توسط یگانهای ویژه و پرسنل نیروی هوایی انجام میشود.
«حمدالله محب» مشاور امنیت ملی رئیس جمهور گفت که این فضای جدید باعث شد تا طالبان در محاسبات خود دچار اشتباه شود. دو روز پس از اعلام خبر خروج توسط بایدن، محب مدعی شد که اختلافها و جناح بندیهای زیادی در بین طالبان پدید آمده است چون آنها به اشتباه تصور کردهاند که در حال رسیدن به قدرت هستند و لذا حالا این سئوال مطرح شده است که چه کسی باید رهبری را در دست گیرد.
به گفته محب، گروههای مختلفی در داخل طالبان وجود دارند که برای کسب قدرت با یکدیگر رقابت دارند و اگر قرار باشد توافق صلحی با طالبان انجام شود، باید همه این گروهها را در خود جای دهد. وی افزود: «این فقط ملا برادر نیست که باید تیم مذاکره کننده دوحه را هدایت کند.»
اما این تصویر درخشان و امیدوارکنندهای که توسط غنی و تیم وی ترسیم شده است، با گزارش «ارزیابی تهدید سالانه» که 9 آوریل 2021 (5 روز قبل از اعلام برنامه خروج) توسط اداراه اطلاعات ملی آمریکا منتشر شد مغایرت دارد. در این گزارش آمده است: «گرچه نیروهای افغان تأمین امنیت شهرهای بزرگ و دیگر مقرهای دولت را بر عهده دارند اما فعالیت آنها همچنان محدود به عملیاتهای دفاعی بوده و آنها در تلاش بودهاند که یا کنترل مناطق باز پس گرفته شده را حفظ کنند و یا دوباره در مناطق ترک شده در سال 2020 مستقر شوند.» طبق این گزارش، کابل همچنان شاهد عقب نشینیهایی در میدان نبرد بوده و طالبان مطمئن است که میتواند پیروزی نظامی را از آن خود کند. این گزارش همچنین به پیش بینی اوضاع در 12 ماه آینده پرداخته و مینویسد: «طالبان احتمالا دستاوردهایی در میدان نبرد خواهد داشت و دولت افغانستان نیز در صورت قطع حمایت نیروهای ائتلافی، در تلاش برای عقب نگه داشتن طالبان خواهد بود.»
تنها خطراتی که رئیس جمهور غنی مطرح کرده، مربوط است به جایگزینی دولت فعلی وی با یک دولت انتقالی که ممکن است در نتیجه مصالحه سیاسی احتمالی با طالبان انجام شود. 4 می، غنی با انتشار مقالهای در Foreign Affairs، به تشریح خطرات اصلی ناشی از این پیشنهاد پرداخت و نوشت: «یک انتقال مشکل دار یا نابسامان (از طریق یک طرح تقسیم قدرت با طالبان که جایگزین دولت فعلی میشود) میتواند کنترل و فرماندهی بخش امنیتی کشور را به مخاطره اندازد. لازم است تا روند انتقال قدرت، از طریق یک پروسه سیاسی منظم صورت گیرد، به نحوی که نیروهای امنیتی بدون رهبر باقی نمانند.» غنی همچنین اجرای تعهدات آمریکا و ناتو برای تأمین بودجه نیروهای امنیت ملی افغان را دارای اهمیت حیاتی دانست. وی تصریح کرد: «این مهمترین خدمتی است که جامعه جهانی میتواند برای یک انتقال موفق به دوره صلح در افغانستان انجام دهد.»
17 می، غنی در مصاحبه با PBS گفت:
تا جایی که به وضعیت جنگ مربوط شود، ما آمادهایم. ما، ماهها است که آماده هستیم. خروج ایالات متحده یک تصمیم راهبردی است که خیلی موضوعات را روشن میکند. جنگ آسانتر خواهد شد چون همه ادعاهای طالبان ـ درباره توطئههای بین المللی یا تمایل کشورهای جهان برای حضور دایمی در افغانستان و غیره ـ دیگر به پایان میرسد. ما باید با یکدیگر همکاری کنیم. عامل دیگر نیز، کشورهای منطقه هستند. حالا کشورهای منطقه خوشحال هستند که آمریکا دیگر قصد حضور بلند مدت ندارد. در نتیجه، ما باید با همکاری هم، به یک راهبرد امنیتی جمعی برسیم.
اما سایر رهبران، خوشبینی کمتری نسبت به اوضاع داشتهاند. «عبدالله عبدالله» رئیس «شورای عالی مصالحه ملی»، 1 می در مصاحبه با «آسوشیتدپرس» گفت: «من نمیگویم که خروج سربازان، به معنای پایان دنیا برای ملت ما است اما به اعتقاد من، این خروج بسیار چالش برانگیز خواهد بود...» 14 آوریل، درست قبل از اعلام رسمی خبر خروج از سوی بایدن، عبدالله با اشاره به گزارش رسانهها مبنی بر خروج قریب الوقوع، عنوان کرد که بیشترین نگرانی وی این است که طالبان دچار «خطای محاسباتی» شده و تصور کند که پس از خروج نیروهای خارجی میتواند «صلح را آن گونه که میخواهد برقرار کند».
در همان روزی که بایدن خبر خروج را اعلام کرد، «میر رحمان رحمانی» سخنگوی ولسی جرگه، خطاب به نمایندگان مجلس گفت که با خروج نیروهای خارجی، احتمال بازگشت افغانستان به دوران جنگهای داخلی وجود دارد و ممکن است این کشور بار دیگر به جغرافیایی برای تروریسم بین الملل بدل شود. وی همچنین تصریح کرد که خروج نیروهای خارجی درست در زمانی در حال انجام است که یک جنگ تمام عیار در افغانستان در جریان بوده و کشت و قاچاق مواد مخدر، بودجه جنگ تروریستها را تأمین میکند.
بسیج میلیشیا؟
طی چند هفتهای که از زمان اعلام خبر خروج میگذرد، گروههای مختلف و صاحبان قدرت در افغانستان مشغول اجرای مانورهای مسلحانه شدهاند تا بتوانند ضمن طرح خود به عنوان بخشی از روند جنگ و صلح، زمینه را برای کسب قدرت سیاسی و نظامی خود مهیا کنند. این تحرکات که عمدتا با هدف بسیج و تقویت برخی گروهها و جوامع خاص در مواجهه با تهدیدات فزاینده انجام میشوند، نوعی حس تردید و ناامنی را ایجاد کرده و باعث شدهاند تا مردم بیش از پیش نگران تبدیل شدن این درگیری به یک جنگ چند لایه شوند.
«اسماعیل خان» وزیر سابق آب و انرژی و از اعضای ارشد حزب «جمعیت اسلامی» که زمانی با لقب «امیر هرات» شناخته میشد و هنوز هم متنفذترین سیاستمدار حاضر در غرب افغانستان است، 18 آوریل به مناسبت سالگرد آزادسازی هرات به دست مجاهدین، مجلسی را در محل اقامت خود ترتیب داده بود. در این مراسم، دهها مرد مسلح حضور داشتند که به محض قرار گرفتن اسماعیل خان پشت تریبون سخنرانی، ایستاده و شروع به تکان دادن کلاشینکفهای خود کردند. این گردهمایی که به صورت زنده از صفحه «فیس بوک» اسماعیل خان پخش میشد، یکی از اولین تجمع های عمومی پس از اعلام خبر خروج بود که بدون هیچ پروایی، حضور مردان مسلح را به نمایش میگذاشت. اسماعیل خان در این گردهمایی، خطاب به حضار گفت: «من به هراتیهای عزیز اعلام میکنم که مجاهدین شما و خانواده جهادی شما که حالا تعداد آنها به بیش از 500 هزار نفر رسیده است، از شما دفاع کرده و شهرتان را امن و آرام نگاه خواهند داشت.» وی همچنین به نیروهای امنیتی مستقر در هرات هشدار دارد که برای خلع سلاح مجاهدین و حامیان و مدافعان و ناجیان شهر، هرگز وارد منازل آنها نشوند؛ در غیر این صورت، با آنها مقابله خواهد شد.
وی همچنین برای چندمین بار به دولت پیشنهاد داد که در روند جنگ با طالبان در ولسوالیها/ شهرستانها، به جای اعزام نیروهای امنیتی از مرکز ولایات، از مجاهدین استفاده کند.
«احمد مسعود» فرزند «احمد شاه مسعود» فقید (فرمانده ارشد حزب جمعیت) که هنوز در ابتدای دهه چهارم زندگی خود است، دسامبر 2019 در جریان مذاکرات آمریکا ـ طالبان، وارد صحنه سیاسی کشور شد. احمد مسعود نیز بحث بسیج نیروها را مطرح کرده است. وی اواسط ماه آوریل در گفتوگو با «طلوع نیوز» گفت که او و حامیانش، هم برای صلح آماده هستند و هم برای «شکست صلح». احمد مسعود سپس در تاریخ 5 می، برای گرامیداشت 8 ثور، روز پیروزی مجاهدین، گردهمایی را در کابل ترتیب داد.
در ابتدای این مراسم، شرکت کنندگان در حالی که پرچمهای دولت مجاهدین را در هوا تکان میداند، سرود ملی آن زمان را همسرایی کردند. احمد مسعود قول داد که اگر طرفهای جنگ، به سمت راه حل نظامی حرکت کنند، او و حامیانش آماده مبارزه هستند.
مسعود همچنین از «پیرم قل» فرمانده بانفوذ جهادی ولایت «تخار» که 2 می کشته شده بود یاد کرد و گفت که شب قبل از کشته شدن وی، با این فرمانده صحبت کرده است. مسعود گفت که پیرم قل گزارش مربوط به برنامهها و همچنین ملزومات جبهه نظامی را که حدود یک سال روی آن کار کرده بودند به وی ارائه کرده است. پیرم قل یکی از فرماندهان جنجالی ولایت تخار بود که فرماندهی شماری از نیروهای میلیشیا را در دوران پسا 2001 بر عهده داشت؛ این نیروها هم در هموار کردن راه برای خیزش طالبان در این ولایت نقش حیاتی داشتند و هم نیروهای دولتی افغانستان از آنها برای مقابله با طالبان استفاده کرده بودند.
طی 18 ماه گذشته، احمد مسعود و شماری از اعضای ارشد حزب «جمعیت»، به طور مکرر از «مقاومت دوم» صحبت کردهاند (نبرد این گروه علیه طالبان در دهه 1990، با نام «مقاومت» شناخته میشد). برای مثال، «یونس قانونی» معاون اول سابق رئیس جمهور، اواخر نوامبر 2020 در گفتوگو با «طلوع نیوز» گفت که اگر طالبان به دنبال یک راهکار نظامی باشد آنگاه جامعه مقاومت (اشاره به افرادی که در دهه 1990 با طالبان جنگیدند) دو گزینه پیش رو خواهد داشت. اول اینکه، در کنار نیروهای مسلح کشور، در مقابل طالبان بایستد. اما اگر دولت نتواند از این فرصت استفاده کرده یا در مقابل، طالبان را بر ما ترجیح دهد آنگاه جامعه مقاومت مجبور است از گزینه دوم استفاده کرده و به «مقاومت دوم» روی بیاورد. 26 ژانویه 2021 هم «عبدالبصیر سالنگی» مشاور ارشد «شورای عالی مصالحه ملی» که از فرماندهان سابق حزب جمعیت بوده و بیشتر به خاطر تصدی پست رئیس پلیس کابل در سال 2003 شناخته شده است، هشدار مشابهی داد. وی در مراسم یادبود سی و دومین سالگرد قتل عام شوروی در سالنگ، عنوان کرد که اقداماتی در حال انجام است تا در صورت شکست مذاکرات، یک مقاومت دوم تشکیل شود.
از زمان اعلام برنامه خروج آمریکا، چنین اظهاراتی پررنگتر شده است. طبق گزارش رسانهها در 27 آوریل، شماری از اهالی ولسوالی «فرخار» ولایت تخار، به عنوان بخشی از «مقاومت دوم» سلاح به دست گرفتهاند تا در مقابل طالبان بایستند. طبق این گزارش، این افراد مسلح تحت فرماندهی «گلستانی»، از روسای سابق اداراه امنیت ملی تخار قرار دارند. براساس اعلام دفتر سیاسی مسعود، نه تنها در تخار بلکه در بدخشان، بغلان، قندوز و سمنگان، مردم در حال آماده شدن برای مقاومت دوم هستند تا تحت رهبری مسعود در مقابل اپوزیسیون مسلح بایستند. این افراد مسلح در تخار، در ویدئویی، اعلام کردند که از برنامههای مسعود حمایت کرده و با نیروهای امنیتی همکاری میکنند.
«عطا محمد نور» والی سابق بلخ و از فرماندهان سابق جمعیت نیز در سخنرانی خود در جمع مردم نمازگزار در روز عید فطر (13 می) گفت، حالا که خارجیها در حال ترک افغانستان هستند دیگر طالبان هیچ عذر و بهانهای ندارد تا مردم را به نام جهاد قتل عام کند. وی به طالبان هشدار داد که اگر به صلح نه بگویند و سرکشی کنند آنگاه، همان گروهی که پیش از آمدن آمریکا و ناتو آنها را زمین گیر کردند، بار دیگر به روی طالبان اسلحه کشیده و مقابل آنها خواهد ایستاد.
به غیر از رهبران «جمعیت» و تاجیکها، «محمد محقق» از رهبران مهم هزاره نیز وعده داد که در مقابل هرگونه تحرک طالبان برای تسلط نظامی بر کشور خواهد ایستاد. محقق که در حال حاضر، رهبر «حزب وحدت مردم» و مشاور امنیتی غنی است، رهبر یکی از 3 حزب مهم شمال افغانستان (در کنار «حزب جمعیت »عطا محمد نور و «جنبش ملی» عبدالرشیم دوستم) بود. وی گفت، حالا که خارجیها پس از 20 سال در حال ترک افغانستان هستند، طالبان نباید تصور کند که «دست بقیه بسته است». محقق تصریح کرد، همان قهرمانانی که جهاد و مقاومت کردند و یا یک نسل جدید، بار دیگر ایستادگی کرده و پرچم را بالا نگه خواهند داشت. محقق همچنین خاطر نشان کرد که او هم برای صلح و هم برای جنگ آماده است.
علاوه بر این، نشانههایی نیز دال بر بسیج نیروها در مناطق مرکزی نسبتا امن «هزاره جات» دیده میشود. برای مثال، «ذوالفقار امید» یکی از اعضای برجسته اعتراضهای «جنبش روشنایی» (2016)، 13 آوریل عکسی از خود منتشر کرد که وی را در کنار «محمد علی صداقت» از فرماندهان محلی یک گروه مسلح در دایکندی نشان میداد. وی این افراد مسلح را «مجربترین نیروهای چریکی» دانست که هم اکنون «یگان چهار دای» (ظاهرا اشاره دارد به 4 یگان ساختاری مهم در داخل مناطق فعلی و سابق هزاره جات، یعنی دایکندی، دایزنگی، دایچوپان و دایمیرداد) را به عنوان بخشی از «مقاومت دوم» تشکیل دادهاند. به گفته وی، مانور این نیروها در مرز بین دایکندی و بامیان (دو ولایت نسبتا امن) انجام شده است. 22 آوریل، «رادیو آزادی» به نقل از ذوالفقار گفت که وی از اقدامات مربوط به صلح با طالبان حمایت میکند اما در عین حال گفته است: «براساس روند صلح فعلی، مشخص نیست که افغانستان پسا جنگ چه وضعیتی پیدا خواهد کرد.»
در این میان، «حامد کرزی» به گونهای دیگر در این باره موضع گیری کرد. وی 22 مارس در مصاحبه با مجله «اشپیگل» گفت: «هم اکنون ما در حال نزدیک کردن مقامات در افغانستان و سازماندهی یک مقاومت هستیم. بنابراین درخواست من از پاکستان این است: بگذارید منطقی باشیم و یک رابطه متمدنانه را بین دو کشور آغاز کنیم.» وی مطالبهای هم از طرفین جنگ افغانستان (طالبان و دولت) داشت: «شما که اسلحه یک قدرت خارجی را در دست دارید، مدعی نشوید که حق دارید نماینده ملت افغانستان باشید. توصیه من این است: بگذارید طالبان بازگردد. بگذارید آنها مشارکت کرده و خود را به مردم ثابت کنند، چه از طریق لویه جرگه و چه از طریق انتخابات یا رفراندوم؛ همان گونه که در تمام دنیا مرسوم است. تنها در آن زمان است که مشخص خواهد شد چه کسی به واقع نماینده ملت است.»
مورد آخر و البته بسیار متفاوت، واکنش «گلبدین حکمتیار» رهبر «حزب اسلامی» بود. فردی که خود تا سال 2016 یک رهبر شورشی بود و سپس توافق صلحی با دولت افغانستان امضا کرد. گروه مجاهدین حکمتیار، موسوم به «حزب اسلامی»، نیز در جنگ داخلی افغانستان (1996 ـ 1992) شرکت داشت اما برخلاف دیگر گروهها در آن زمان، برای نبرد با طالبان به «اتحاد شمال» نپیوست. حکمتیار، اعلام خبر خروج را «یک تحول مهم» دانست اما تصریح کرد که این برنامه، یکجانبه و ناقض توافقنامه دوحه است. وی در یک نشست مطبوعاتی که 17 آوریل برگزار شد، به طالبان توصیه کرد تا با نگاه به جنبه مثبت خبر خروج آمریکاییها، براساس 5 شرط با آتش بس موافقت کنند:
- • جایگزینی دولت کابل (یعنی دولت فعلی به رهبری غنی) و انتقال قدرت به دولتی که مورد قول همه طرفها است؛
• خروج مرحله بندی شده نیروهای خارجی: نیمی از آنها در ماه می خارج شوند و نیمی دیگر، طی ماههای آتی این کار را انجام دهند، به نحوی که برنامه خروج تا ماه سپتامبر به اتمام برسد؛ البته به شرطی که نیروها همه اقدامات رزمی و اطلاعاتی خود را متوقف کرده و در این مدت، از مداخله در امور داخلی کشور اجتناب کنند؛
آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیانی که طی 20 سال گذشته به خاطر فعالیتهای سیاسی یا نظامی دستگیر شدهاند؛
• حذف نام همه افغانها از لیست سیاه آمریکا؛ افرادی که به خاطر مخالفت با حضور آمریکا، در این لیست قرار داده شدهاند.
• تعهد (جامعه جهانی) به پرداخت غرامت برای آسیبهای جنگی ـ آسیبهای مالی و فیزیکی که به افغانها و افغانستان وارد آمده است ـ از سوی همه کشورها، به خاطر حمله نظامی 20 سال گذشته آنها. به گفته حکمتیار، این مطالبه باید در توافقنامه دوحه قید میشد اما هنوز هم فرصت خوبی برای تمرکز روی این مسئله وجود دارد.
حکمتیار پیش از این، در تاریخ 14 فوریه 2021، افرادی را که خواهان تشکیل جبهه مقاومت دوم شده بودند را به شدت مورد انتقاد قرار داده و آنها را «شماری افغان ضد کشور و جنگ طلب» دانسته بود. لازم به ذکر است که حزب حکمتیار نیز تاکنون چندین اعتراض مسلحانه را سازماندهی کرده است. برای مثال، اعتراض 5 مارس کابل که در آن، شماری از معترضان، اسلحه به دست داشته و سوار بر خودروی نظامی بودند. حکمتیار، دولت را به عدم پایبندی به توافقنامه صلح خود متهم کرده است. اخیرا (13 آوریل)، اعضای حزب حکمتیار در جریان اعتراضهای خود در ولسوالی «بهارک» ولایت بدخشان، اسلحه همراه داشتند.
ادامه دارد....
« این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست »