منفعت روسیه در پاکستان ریشه در موقعیت استراتژیک این کشور و همچنین تلاش مسکو برای یافتن بازارهای جدید دارد. اصلیترین مشوق روسیه برای تعامل با پاکستان در واقع همان بحث موقعیت استراتژیک این کشور است. پاکستان از یک سو در مجاورت افغانستان و از سوی دیگر در مجاورت کشورهای آسیای مرکزی قرار دارد، که هر دو نیز دارای یک فضای ژئواستراتژیک همسان هستند. علاوه بر این، روسیه امیدوار است که بتواند یک فضای استراتژیک مختص به خود را در منطقه ایجاد کند. بنابراین مسکو قصد دارد تا از طریق بهبود روابط با پاکستان، جایگاه خود را در آسیا تثبیت کرده و به بازیگری تاثیرگذار در منطقه ایندو - پاسفیک تبدیل شود. همچنین مقامات روسی معتقدند که بهبود روابط با پاکستان میتواند به طور خاص با هر گونه اتحاد بین هند و آمریکا مقابله کند. در نهایت میتوان گفت روسیه به دنبال بازارهای جدید نظامی و انرژی است و پاکستان به خوبی میتواند این نیاز روسیه را برطرف کند.
مطالعات شرق/
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اولین بار پس از گذشت 9 سال در جریان سفری دو روزه وارد اسلامآباد شد. لاوروف در طول این سفر گفتگوهای مفصلی با همتای پاکستانی خود درباره موضوعهای متعدد و در صدر آنها موضوع افغانستان انجام داد. وزیر امور خارجه روسیه همچنین بر آمادگی کشور خود در تامین "تجهیزات ویژه نظامی" برای تقویت تواناییهای ضد تروریستی پاکستان تاکید کرد. این دو رقیب دوران جنگ سرد بر انجام مانورهای مشترک در خشکی و دریا نیز توافق کردند. سپس شاه محمود قریشی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با لاوروف اظهار داشت که "این موضوع به نفع تمام کشورهای منطقه است." وی همچنین افزود که دو طرف پیرامون انجام مانورهای نظامی مشترک به توافق رسیدهاند. او همچنین تصریح کرد "ایجاد رابطه چند بعدی با روسیه اولویت اصلی پاکستان به شمار میآید و ما معتقد هستیم که رابطه قوی این دو کشور به ثبات منطقهای و امنیت جهانی کمک میکند." همچنین لاوروف نیز از استقبال گرم همتای پاکستانی خود تشکر کرده و بار دیگر بر تعهد کشور خود نسبت به افزایش همکاریهای دو جانبه در زمینههای اقتصادی، تجاری و دفاعی تأکید کرد.
آغاز "دورهای جدید" در روابط با روسیه
شاه محمود قریشی در ملاقات خود با لاوروف را "آغاز دورهای جدید" در روابط با روسیه نامید. وی همچنین گفت که "این دیدار که بعد از حدود یک دهه انجام میشود، از اهمیت بالایی برخوردار است. امیدوار هستیم که روسیه نیز نقشی کلیدی در بازگرداندن صلح به منطقه ایفا کند." پس از توافق دو طرف مبنی بر برگزاری کمیسیون بین دولتی در اولین زمان ممکن، مقرر شد جلسه دیگری نیز بین مقامات پاکستانی و روس در مسکو برگزار شود. وزیر خارجه پاکستان همچنین اظهار داشت که "رویکرد و طرز فکر جدیدی در پاکستان نسبت به رابطه با روسیه به وجود آمده است. ما احساس میکنیم علاوه بر نزدیکی جغرافیایی ما به روسیه، این کشور عامل ثبات در منطقه و جهان محسوب میشود." وی همچنین بر اهمیت این دیدار که پس از یک دهه وقفه انجام شد، تاکید کرد و افزود این ملاقات رابطه دو جانبه و دوستی بین این دو کشور را تعمیق خواهد کرد و دو کشور مصمم هستند تا تماسهای موجود بین مقامهای عالی رتبه را حفظ کنند.
در جلسه ملاقات لاوروف با عمران خان، نخست وزیر پاکستان، این دو مقام درباره روابط دو جانبه روسیه و پاکستان و همچنین موضوعهای منطقهای به بحث و تبادل نظر پرداختند. در این دیدار عمران خان تاکید کرد که پاکستان روسیه را یکی از اولویتهای اصلی خود در روابط خارجی میداند. وی همچنین بر عزم پاکستان مبنی بر طی کردن فرایند قانونی لازم برای ساخت خط لوله گاز "جریان پاکستان" (خط لوله شمال به جنوب) و همچنین آغاز به کار هر چه سریعتر این پروژه تاکید کرد. عمران خان همچنین از تلاشهای روسیه در پیشبرد روند صلح در افغانستان، از جمله میزبانی نشست اخیر مذاکرات صلح در مسکو، قدردانی کرد.
پنج دلیل پاکستان برای گسترش روابط با روسیه
نخست: تحول در روابط پاکستان -روسیه
بهبود روابط روسیه و پاکستان را باید در چارچوب تاریخچه روابط مشترک این دو کشور مورد بررسی قرار داد. پیش از این پاکستان در سه مقطع زمانی مختلف موجبات نارضایتی شوروی (روسیه) را فراهم آورد. پس از شروع جنگ سرد، نقش فعال پاکستان در پیگیری اهداف استراتژیک آمریکا موجب ایجاد بیاعتمادی بین اتحاد جماهیر شوروی و پاکستان شد. در دهه 1960 نیز اسلامآباد پایگاههای هوایی و اطلاعاتی خود را در اختیار آمریکا قرار داد که این امر منجر به اشراف اطلاعاتی و نظارتی آمریکا بر شوروی در دوران پیش از پیدایش ماهوارهها شد. سپس در دهه 1970، پاکستان با تسهیل نشست ژئوپلیتیکی رئیس جمهور وقت آمریکا ریچارد نیکسون، موجب نزدیک شدن روابط بین چین و آمریکا شد و این امر خشم شوروی را بر انگیخت. در نهایت نیز این کشور در دهه 1980 و درست در زمانی که روسیه با اعزام 150000 سرباز به افغانستان قصد تشکیل یک حکومت کمونیستی را داشت، با آمریکا متحد شد و خلاف منافع روسیه دست به اقدام زد. در آن زمان پاکستان با حمایت ایالات متحده از پیشاور به عنوان محلی برای مسلح کردن شورشیان اسلامی یا همان مجاهدین جهت جنگ با روسیه استفاده کرد. سرانجام در 15 فوریه 1989 و پس از یک دوره مذاکره، روسیه افغانستان را بدون کسب پیروزی ترک کرد.
بعدها در میانه دهه 1990، روسیه و پاکستان تلاش کردند تا روابط جدیدی را با یکدیگر آغاز کنند که البته موفقیت چندانی در پی نداشت. سپس پاکستان که روابط خود با ایالت متحده را رو به زوال میدید، ایجاد سازمان همکاری شانگهای به رهبری چین را فرصتی مغتنم برای بهبود روابط خود با روسیه و چین یافت. سپس در دهه 2010، به واسطه دیدارهای مقامهای ارشد این دو کشور، فروش اسلحه و همچنین تعامل بیشتر، روابط روسیه و پاکستان به طرز چشمگیری بهبود یافت. جدا از این، این دو کشور رزمایشهای نظامی مشترکی نیز برگزار کردند. بنابراین میتوان گفت در طول این سالها این دو کشور راهی طولانی را در جهت بهبود روابط و کاهش بیاعتمادی طی کردهاند.
دوم: اتحاد متقابل و گسترش همه جانبه روابط
بهبود رابطه پاکستان - روسیه به سود هر دو کشور است. پاکستان در این رابطه از منفعتهای دفاعی و اقتصادی بیشماری بهره خواهد برد. پاکستان به دنبال ایجاد رابطه بهتر با روسیه است تا از آن به عنوان اهرمی در روابط با ایالت متحده استفاده کند. اسلامآباد همچنین به تجهیزات نظامی و تکنولوژی روسیه که بهتر از چین است، چشم دارد. از سوی دیگر، پاکستان به دنبال بهره بردن از مشوقهای تجاری بیشمار روسیه مانند خط لوله کراچی- لاهور است. روسیه نیز به دنبال نوسازی کارخانه فولاد پاکستان است. بر اساس برخی گزارشها، روسیه همچنین به دنبال پیوستن به پروژه انرژی "کاسا هزار" میباشد. هدف اصلی اسلامآباد از بهبود روابط با روسیه در واقع دستیابی به دستاوردهای تجاری است. برای مثال افتتاح خط لوله کراچی - لاهور میتواند مشکلات انرژی پاکستان را حل کرده و همچنین به توسعه زیر ساختهای این کشور کمک کند. علاوه بر این گزارشهایی نیز وجود دارند که نشان میدهند روسیه قصد دارد به مدرنسازی کارخانه فولاد پاکستان کمک کرده و در عین حال به پروژه انرژی "کاسا هزار" بپیوندد. منابع طبیعی و فناوری روسیه مشوقهای فوقالعادهای برای اهداف صنعتی پاکستان محسوب میشوند.
از سوی دیگر، منفعت روسیه در پاکستان ریشه در موقعیت استراتژیک این کشور و همچنین تلاش مسکو برای یافتن بازارهای جدید دارد. اصلیترین مشوق روسیه برای تعامل با پاکستان در واقع همان بحث موقعیت استراتژیک این کشور است. پاکستان از یک سو در مجاورت افغانستان و از سوی دیگر در مجاورت کشورهای آسیای مرکزی قرار دارد، که هر دو نیز دارای یک فضای ژئواستراتژیک همسان هستند. علاوه بر این، روسیه امیدوار است که بتواند یک فضای استراتژیک مختص به خود را در منطقه ایجاد کند. بنابراین مسکو قصد دارد تا از طریق بهبود روابط با پاکستان، جایگاه خود را در آسیا تثبیت کرده و به بازیگری تاثیرگذار در منطقه ایندو - پاسفیک تبدیل شود. همچنین مقامات روسی معتقدند که بهبود روابط با پاکستان میتواند به طور خاص با هر گونه اتحاد بین هند و آمریکا مقابله کند. در نهایت میتوان گفت روسیه به دنبال بازارهای جدید نظامی و انرژی است و پاکستان به خوبی میتواند این نیاز روسیه را برطرف کند.
سوم: عامل افغانستان، نقطه هم افزایی
همان طور که در سفر اخیر لاوروف نیز مشهود بود، موضوع افغانستان در صدر موضوعهای مورد بحث قرار داشت. بدون شک، هم افزایی روسیه و پاکستان در گروی دستیابی به دیدگاهی مشترک نسبت به افغانستان است. این روند در واقع در اواخر سال 2008 و پس از آن شروع شد که واشنگتن متوجه شد که اسلامآباد احتمالا با استراتژی آمریکا در افغانستان هماهنگ نخواهد شد. پاکستان در آن برهه به این نتیجه رسیده بود که سیاست آمریکا در افغانستان موفق نخواهد شد و میتواند موجب ایجاد ناامنی در پاکستان شود.
روسیه و پاکستان بر این باور هستند که جنگ آمریکا در افغانستان به پایان خود رسیده و به زودی نیروهای آمریکایی خاک افغانستان را ترک خواهند کرد. بنابراین از آن زمان تاکنون روسیه و پاکستان رایزنیهای مشترکی را در این زمینه داشتهاند. همچنین به نظر میرسد روسیه به اهمیت نقش پاکستان در حل و فصل بحران افغانستان پی برده است. از این رو متقاعد کردن اسلامآباد برای محدودسازی فعالیتهای طالبان و دیگر گروههای شبه نظامی حاضر در خاک پاکستان، همواره یکی از اهداف مسکو بوده است. در همین حال، هم زمان با افزایش مشارکت روسیه در مذاکرات صلح افغانستان، اسلامآباد در حال تسهیل طرحهای پیشنهادی روسیه و همچنین آمریکا است تا بتواند همواره گزینههای پیش روی خود را حفظ کند.
چهارم: عامل چین، نیروی تاثیرگذار
بسیاری بر این باور هستند که گرم شدن روابط بین روسیه و پاکستان در واقع در سایه روابط نزدیک آن دو کشور با چین اتفاق افتاده است. دیدگاههای روسیه و چین نسبت به مسائل جهانی و همچنین مشکلات پاکستان همواره یکسان بوده است. پاکستان نیز چین را دوست همیشگی و "برادر آهنین" خود میداند. بنابراین نزدیکی مجدد مسکو و اسلامآباد نیز میتواند به نوعی ناشی از تمایل چین برای نزدیک کردن این دو متحد دیرینه خود به یکدیگر باشد. با توجه با مشکلات اقصادی که هم در روسیه و هم در پاکستان وجود دارد، هر دوی این کشورها تمایل دارند تا از سرمایهگذاریهای چین بهرهمند شوند.
پنجم: تعادل استراتژیک در آسیای مرکزی. آیا این تعادل در حال تغییر است؟
با گرم شدن روابط پاکستان و روسیه، انتظار میرود شاهد تغییراتی در صف بندیهای سیاسی آسیای مرکزی به خصوص بین آمریکا، روسیه، هند و پاکستان باشیم. اما واقعیتها چیز دیگری میگویند. اگر چه روابط نظامی روسیه و پاکستان رو به گسترش است، این موضوع در گذشته میتوانست مورد اعتراض هند قرار گیرد؛ اما سیاست جدید روسیه تعامل با هر دو کشور (هند و پاکستان)، بر اساس مزیتهای آنان است. همچنین روسیه از هند و پاکستان به عنوان دو عضو سازمان همکاریهای شانگهای انتظار دارد به ماهیت چند جانبه اساسنامه این سازمان احترام بگذارند.
از سوی دیگر، با وجود نزدیکی پاکستان به روسیه، بعید است که این کشور بخواهد روابط خود با آمریکا را از دست دهد، چرا که اسلامآباد همچنان کمکهای مالی بسیاری را از واشنگتن دریافت میکند. از سوی دیگر، ترس مسکو نسبت به سرایت افراطیگری اسلامی از افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی، موجبات نزدیکی هر چه بیشتر این کشور به پاکستان را فراهم آورده است. بنابراین میتوان گفت روابط صمیمی بین پاکستان و روسیه در واقع برای هر دو کشور سودمند خواهد بود.
بنابراین میتوان انتظار داشت در آینده شاهد شکل گیری پیوندی جدیتر و گستردهتر بین این دو کشور باشیم. با توجه به موقعیت ژئوپلتیکی منطقه، کاملا طبیعی است که این دو کشور بخواهند به یکدیگر نزدیکتر شوند.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه مطالعات راهبردی شرق» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»