تبدیل موقعیت ژئواستراتژیک پاکستان به ژئواکونومیک تنها در گرو خارج شدن از سیاست تاریک کنونی و برقراری ارتباط با هند است. فرمانده ارتش پاکستان در اظهارات تاریخی خود به دشواری این اشاره کرد و گفت "بدون حل و فصل مسالمت آمیز اختلافهای کشمیر، روند صلح دو کشور همیشه در معرض تنش قرار خواهد داشت." او ادعا کرد که هند ابتدا باید برای "از سرگیری روند صلح یا گفتگوی معنادار"، "زمینه مناسب" در جامو و کشمیر را ایجاد کند. از آنجا که باجوا در سخنرانی خود اذعان کرد که پاکستان نسبت به انتخابی حساب شده "مبتنی بر عقلانیت" برای حل همه مسائل مهم با همسایگان از طریق گفتگو "به شیوهای صلح آمیز" اقدام خواهد کرد، بنابراین فرض بر این است که وقتی او در مورد محیط مناسب صحبت میکند، در مورد قطعنامههای سازمان ملل و برگرداندن اصلاحات قانون اساسی انجام شده در جامو و کشمیر صحبت نمیکند. وی در سخنرانی خود به این دو "پیش شرط" اشاره نکرد. اگر مذاکرات به این "پیش شرطها" منوط باشد، قبل از شروع، از بین خواهد رفت.
مطالعات شرق/
ظاهرا، سخنرانی ژنرال قمرجاوید باجوا، فرمانده کل ارتش پاکستان، در افتتاحیه نشست امنیتی اسلامآباد، نشاندهنده تغییر 180 درجهای موضعگیری استراتژیک پاکستان بود. تأكید بر ژئواکونومی به جای ژئوپلیتیک، مطلبی منطقی بود که به تازگی مطرح میشد. ژنرال باجوا بر همه مواردی که منطقی به نظر میرسید، بدرستی اشاره کرد و درجاتی از واقعبینی را منعکس نمود که در بین فرماندهان کل ارتش پاکستان بیسابقه بود. با توجه به اختلاف زیادی که بین سخنرانی هیجان انگیز فرمانده ارتش پاکستان و واقعیت وجود دارد، چه برداشتی میتوان از سخنان باجوا کرد؟ آیا پاکستان و ارتش بطور کلی مصمم است تا "گذشته را به خاک سپرده و به جلو حرکت کند"؟ یا اینکه تمام این سخنرانی چیزی بیش از تلاشی نرم برای "بازسازی تصویر و وجهه پاکستان" و نمایش آن به عنوان "یک کشور صلح دوست" نبوده است؟
یکی از وزرای برجسته دولت عمران خان بر این تصور است که این سخنرانی اساساً تلاشی برای ارائه تصویری مثبت از پاکستان بوده است. به گفته وی، سخنرانی باجوا نه هند بلکه همه جهان را هدف قرار داده است. علاوه بر این وی سندی که توسط دولت پاکستان تهیه شده ارائه میکند که به طور دقیق الگویی را که پاکستان باید برای عرصه "روایت ملی" خود به مخاطبان خارجی دنبال کند را فاش میکند. سخنرانی باجوا تقریباً با دستورالعملهای تعریف شده برای برقراری ارتباطات استراتژیکِ موجود در سند، مطابقت دارد. اگر در واقع این سخنرانی چیزی بیش از یک تمرین برای بازسازی وجهه مثبت پاکستان نباشد، مشخصا آغاز روند صلح با هند خیلی دور به نظر نمیرسد.
البته هر دو کشور در تلاش برای به دست آوردن رضایت خاطر بیشتر هستند و تلاش حقیقی کمی برای ایجاد فضای مثبت صورت خواهد گرفت. نارندرا مودی نخست وزیر هند پیش از این با آرزوی بهبودی برای همتای خود از کرونا، در این امر پیشگام شده و همچنین در روز ملی پاکستان به مردم این کشور سلام و درود فرستاد. جلساتی از جمله در سطح سیاسی بین مقامات برگزار شده که ممکن است نقشه راه به طور مثال برای چگونگی حرکت به جلو نیز مورد مذاکره قرار گیرد. در این میان موارد غیررسمی نیز مانند جلسات و تبادلات ورزشی و تبادل فرهنگی وجود دارد. هر دو طرف سعی خواهند کرد نشان دهند که آماده تعامل آزاد هستند. هیچ یک از طرفین نمیخواهند دیگری با جوانمردی ظاهری، امتیاز دیپلماتیکی کسب کند. اما در نهایت، چون هر دو طرف نه برای دستیابی به موفقیت بلکه برای ایجاد مانع در برابر فشارهای اضافی، در این امر درگیر شدهاند، مسئله این است که بنای سست تعامل سازنده بین دو کشور پیش از بازسازی دوباره فرونپاشد. این اتفاق خواهد افتاد چرا که اگر تزیینات و لفاظیها را کنار بگذاریم، عملا تغییر قابل توجهی رخ نداده است. چیزی که میتوان به آن امیدوار بود، ایجاد مکانیزمی برای حفظ و کنترل اوضاع است که احتمالاً از طریق کانالهای پشت پرده و تعاملات بین نهادهای دو کشور قابل اجرا است.
احتمال دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه شاید تغییراتی صورت گرفته باشد. شاید تشکیلات ارتش پاکستان متوجه این مطلب شده باشد که هزینه درگیری با هند دیگر منطقی نیست و این هزینه دیگر مانند مخارج مستقیم اقتصادی و سایر هزینههای خصومت با هند نیست، بلکه هزینههایی است که ممکن است به درگیری و تنش ختم شده و بسیار گران تمام شود. سخنرانی فرمانده باجوا مملو از کلمات پر طمطراقی مانند "ارتباط"، "ادغام منطقهای"، "امنیت انسانی" و "کریدورهای تجارت و ترانزیت" بود. همه این مفاهیم برای سیاست خارجی پاکستان که ژئواکونومی را در مرکز کانون توجه خود قرار میدهد لازم به نظر میرسد. باجوا تلاش کرد تا موقعیت ژئواستراتژیک پاکستان را به عنوان "پلی بین تمدنها و مجرای اتصال اقتصادهای منطقه" به نمایش بگذارد. وی در مورد فرصت "استفاده از پتانسیلهای جنوب آسیا و آسیای مرکزی با اطمینانی قابل توجه از ارتباط بین آسیای شرقی و غربی" صحبت کرد.
اما همه این برنامههای بزرگ بدون هند پایدار نخواهد بود. شاید سرانجام فرماندهان پاکستانی دریافتهاند که پاکستان بدون دسترسی به هند، پلی معلق در هوا است. اتصال آسیای غربی به آسیای شرقی یا آسیای مرکزی به جنوب آسیا بدون هند امکانپذیر نیست. تبدیل موقعیت ژئواستراتژیک پاکستان به موقعیت ژئواکونومیک تنها در گرو ارتباط با هند است: بازار 1.3 میلیارد نفری و اقتصادی که انتظار میرود در پایان این دهه به عنوان سومین کشور بزرگ جهان با تولید ناخالص داخلی بیش از 5 تریلیون دلار آمریکا برسد.
این در حالی است که پاکستان از آگوست سال 2019، تمام روابط تجاری و اقتصادی خود با هند را قطع کرده است. واضح است که اگر پاکستان در زمینه ژئواکونومی، برقراری ارتباطات و تبدیل شدن به محل اصلی اتصال و ظهور به عنوان یک مرکز تجاری و ترانزیتی جدی است، باید از مسیر تاریکی که با سیاست سست، ناپایدار و غیرقابل تحمل عمران خان نسبت به هند در آن قرار گرفته است، خارج شود.
اما این کار به سخن آسان است زیرا همان طور که باجوا گفت "بدون حل و فصل مسالمت آمیز اختلافهای کشمیر، روند صلح دو کشور همیشه در معرض خطر تنش قرار خواهد داشت." او ادعا کرد که هند ابتدا باید برای "از سرگیری روند صلح یا گفتگوی معنادار "،" زمینه مناسب " در جامو و کشمیر را ایجاد کند. از آنجا که باجوا در سخنرانی خود اذعان داشت که پاکستان نسبت به انتخابی حساب شده "مبتنی بر عقلانیت" برای حل همه مسائل مهم با همسایگان از طریق گفتگو "به شیوهای صلح آمیز" اقدام خواهد کرد، بنابراین فرض بر این است که وقتی او در مورد محیط مناسب صحبت میکند، در مورد قطعنامههای سازمان ملل و برگرداندن اصلاحات قانون اساسی انجام شده در جامو و کشمیر در آگوست 2019 صحبت نمیکند. وی حداقل در سخنرانی خود به این دو "پیش شرط" اشاره نکرد. اگر مذاکرات به این "پیش شرطها" منوط باشد، قبل از شروع، از بین خواهد رفت.
مسئله این است اگر باجوا و ارتش، گذشته را بپذیرند و با آن آشتی کنند، بنابراین باید این واقعیت را بدانند و بپذیرند که وضعیت جدیدی پس از آگوست 2019 در جامو و کشمیر حاکم شده است. برگرداندن وضعیت به عقب در جامو و کشمیر کار راحتی نیست. اصلاح کشور بیشترین چیزی است که میتوان انتظار داشت که این نیز در پی حکمی قضایی یا یک تصمیم اجرایی امکانپذیر خواهد شد. اگر اصلاحات براساس تصمیم اجرایی صورت گیرد در حالت ایده آل نباید انتظار داشت که زمینه برای گفتگو ایجاد گردد. در عوض، اصلاحات باید نتیجه اقدام ملموس پاکستان نسبت به جلوگیری از اقدامات تروریستها، تأمین سلاح و پول برای تروریستها، ایجاد مانع بر سر راه آموزش و هدایت عملیاتی تروریستها و حمایت تبلیغاتی از تروریستها در این سرزمین باشد.
اگر چه هند قطعاً موافقت میکند که با پاکستان در مورد جامو و کشمیر گفتگو کند، اما ساده لوحانه است که بپذیریم هند در مقابل دسترسی به افغانستان و فراتر از آن و دستیابی به آسیای مرکزی، یا حتی تبدیل شدن به بخشی از کریدور اقتصادی چین - پاکستان (CPEC)، بپذیرد که کشمیر را مبادله کند و یا در حق حاکمیت خود در جامو و کشمیر مصالحه کند. چنین تفکری نشان دهنده جهل و بی اطلاعی حیرت انگیز، نه تنها از هند، بلکه اقتصاد، تجارت بینالملل و ضرورتهای استراتژیک و انگیزههای ملیگرایانه این کشور که در تعریف سیاستها و خطمشیهای آن است، میباشد. اما سیاستگذاران، تحلیلگران و مفسران پاکستانی به تفسیر اشتباه از هند کاملاً مشهور هستند.
چشمانداز ژئواکونومی باجوا و احتمالاً ارتش پاکستان بر چهار رکن استوار است: صلح پایدار و باثبات در داخل و خارج؛ عدم مداخله از هر نوع، در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقهای؛ تجارت و ارتباطات درون منطقهای؛ و توسعه پایدار و شکوفایی از طریق ایجاد مراکز سرمایهگذاری و اقتصادی در منطقه. دو رکن آخر این چشمانداز منوط به دو رکن اول برقرار شده است. بدون دو رکن اول، دو رکن آخر بی معنی خواهد بود. با این حال، تاکنون هیچ مدرکی دال بر اینکه پاکستان برای تأمین صلح در منطقه یا توقف مداخله در امور داخلی همسایگان خود در شرق و غرب، گام معناداری برداشته باشد، وجود ندارد. این امر بسیار حیاتی است زیرا دیدگاه ژئواکونومی تنها در قالب بستهای ترکیبی، فرصت رشد خواهد داشت. پاکستان نمیتواند برخی از بخشها مانند برقراری ارتباط، یکپارچگی منطقهای، تبدیل شدن به مرکز تجاری و ترانزیتی، را انتخاب و سایر بخشها مانند عادیسازی روابط با هند یا ادامه دادن به خشونت در افغانستان را رد کند. از این منظر، هم افغانستان و هم هند در چشمانداز آینده پاکستان بسیار مهم هستند.
کاملا واضح است که اجرای "چشمانداز" بزرگی که فرمانده باجوا بیان کرد، تا زمانی که پاکستان دست از لفاظی برندارد و دست به اقدام نزند، همچنان جریانی دستنخورده باقی خواهد ماند. البته این امر آسان نخواهد بود. مخالفتهای زیادی از داخل پاکستان، نه تنها از کانال غیرنظامیها بلکه از سوی ارتش و نظامیها نیز وجود خواهد داشت. آنچه که باجوا تلاش میکند انجام دهد، بسیار بلند پروازانهتر از اقدامات پرویز مشرف است. تا زمانی که مشرف در راس امور بود، همه از جمله فرماندهان با او همراه میشدند. اما لحظهای که لباس رسمی خود را بیرون آورد، دیگر کسی از او حمایت نکرد. این امر نشان میدهد که اگر واکنشها شدید باشد، ارتش به سادگی به الگوی استراتژیک قبلی خود باز خواهد گشت.
تا آنجا که به هند مربوط میشود، در حالی که آماده حضور در این کارزار است اما به دقت و با بدبینی بسیار حرکات و هر اقدامات پاکستان را زیر نظر دارد. هند لحظهای نسبت به محافظت از خود غافل نخواهد شد یا فریب لفاظیهای اغواگرانه پاکستان را نخواهد خورد. اگر همه چیز در مسیر درست حرکت کند، هند از حضور و مشارکت استقبال خواهد کرد. اما اگر پاکستان به موضع خود برگردد و سعی کند تا بار دیگر هند را کنار بزند، دوباره بدبختی و خیانت پاکستان را در مقابل چشم جهانیان فاش خواهد کرد.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه مطالعات راهبردی شرق» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»