در حال حاضر شرایط به گونهای است که اگر دولت پاکستان با اسرائیل روابط رسمی برقرار کند، به ویژه بدون تشکیل کشور مستقل فلسطینی، گویی خودکشی سیاسی کرده است. با این حال، در میانه به رسمیت شناختن و عدم به رسمیت شناختن، یک موضوع مهم است؛ تعامل بین اسرائیل و هند به شکل قابل توجهی رو به افزایش است و این به پاکستان انگیزهای قوی میدهد تا بی سر و صدا روابط خود با اسرائیل را بدون عادی سازی افزایش دهد. از سوی دیگر، اهمیت روابط اقتصادی پاکستان با منطقه خلیج فارس دلیل قانع کننده دیگری برای گسترش روابط اسرائیل با اسلام آباد است. پاکستان تا حد زیادی به منابع مالی حاصل از حوالههای چند میلیون تبعه خود در کشورهای عربی، کمکهای مالی این کشورها و نیز واردات نفت و گاز از کشورهای عربی وابسته است. با توجه به مشکلات اقتصادی فعلی پاکستان، اگر اسلام آباد از تعامل با اسرائیل امتناع ورزد، عمیق شدن تنش با شرکای عربی، حتمی خواهد بود و پیامدهای اقتصادی ناگواری برای این کشور خواهد داشت.
مطالعات شرق/
اسلام آباد امروزه برای افزایش بی سر و صدای روابط با اسرائیل بدون عادی سازی انگیزهای قوی دارد. اما تنها به این دلیل که پاکستان انگیزههای قانع کنندهای برای افزایش روابط با اسرائیل دارد، نمیتوان مطمئن بود که این اتفاق رخ خواهد داد.
سپتامبر گذشته، دولت ترامپ با استفاده از پیمان ابراهیم که توافقنامهای برای عادی سازی روابط است، میانجی برقراری رابطه بین اسرائیل و امارات متحده عربی گردید. این اقدام، انعقاد توافقنامههای دوجانبه مشابهی بین اسرائیل و بحرین، سودان و مراکش را به دنبال داشته است. چند کشور دیگر که اکثریت جمعیت آنها مسلمان است و اسرائیل را به رسمیت نشناختهاند، ممکن است به این خیل بپیوندند.
جای تعجب نیست که در این زمینه، حدس و گمان درباره اقدامات احتمالی به منظور بهبود روابط بین اسرائیل و پاکستان زیاد شده است. با وجود اینکه این دو کشور کاملاً متفاوت هستند اما شباهتهای شگفت انگیزی دارند. هر دو بر مبنای مذهب تأسیس شده و توسط همسایگان متخاصم با مرزهای مستعد و یا درگیر منازعه محاصره شدهاند. اما هرگز با یکدیگر روابط رسمی نداشته و اسلام آباد مدتها است که از به رسمیت شناختن اسرائیل امتناع ورزیده است. بعید به نظر میرسد که پاکستان به موج عادی سازی بپیوندد، اما انگیزهای قوی برای افزایش تعاملات خود با اسرائیل نیز دارد.
نه به عادی سازی
در 15 دسامبر، رسانههای اسرائیل ادعا کردند که مشاور عالی رهبر یک کشور "با اکثریت جمعیت مسلمان" مخفیانه هیئت نمایندگی را در اواخر ماه نوامبر به اسرائیل اعزام داشته است. نور دهری، محقق پاکستانی مستقر در لندن اذعان دارد که این گزارش معتبر میباشد. وی همچنین در مصاحبه با یک کانال تلویزیونی اسرائیل ادعا کرد که منظور از یک هیئت، هیئت پاکستانی است. در همین حال، چندین شخصیت برجسته رسانهای نزدیک به ارتش پاکستان که بر سیاست خارجی متمرکز هستند، به زمینه سازی و بسترسازی برای برقراری روابط دو جانبه بهتر میپردازند.
عمران خان نخست وزیر پاکستان در مصاحبهای در ماه نوامبر ادعا کرده بود که برای به رسمیت شناختن اسرائیل از طرف دو کشور دیگر تحت فشار قرار گرفته است. با این حال، مقامات ارشد این کشور، از جمله عمران خان، گزارش سفر هیئت پاکستانی به اسرائیل را تکذیب میکنند و اصرار دارند که موضع پاکستان در به رسمیت نشناختن اسرائیل تا زمانی که کشور مستقل فلسطین تشکیل نشود تغییر نکرده و نخواهد کرد.
در مورد تشکیل کشور مستقل فلسطین، منظور پاکستان مشخص است. پاکستان مسئله دولت فلسطین را به وضعیت سرزمینی کشمیر پیوند میدهد، مسئله پیچیده و حساسی که با تاریخ پاکستان کاملاً در هم آمیخته و موضوعی است که اغلب به عنوان "شاه رگ" این کشور از آن یاد میشود. به رسمیت شناختن اسرائیل در غیاب دولت فلسطین برای اسلام آباد به معنای کنار گذاشتن فلسطینیها است. از همه مهمتر اینکه با توجه به رسمی بودن این موضع، توجه نکردن به این اصل، موجب میگردد اعتبار پاکستان به عنوان قهرمان، حق تعیین سرنوشت کشمیریها نیز خدشهدار شود.
به علاوه، شخصیتهای تندرو اسلامگرا، نفوذ زیادی در سیاست و جامعه پاکستان دارند. بسیاری از مردم نیز کاملا مخالف این روابط هستند. علاه بر این اگر چه نباید در شدت یهودستیزی در پاکستان بزرگ نمایی نمود اما چنین احساسی بسیار شیوع دارد.
در هر حال شرایط به گونهای است که اگر دولت پاکستان روابط رسمی با اسرائیل برقرار کند، به ویژه بدون حل شدن موضوع تشکیل کشور مستقل فلسطین، گویی خودکشی سیاسی کرده است.
با این حال، در میانه به رسمیت شناختن و عدم به رسمیت شناختن، یک موضوع مهم پنهان میماند و آن اینکه از آنجا که پیمان ابراهیم فضای بیشتری برای تعامل بین اسرائیل و رقبای او ایجاد نموده، اکنون پاکستان فرصت و انگیزهای قوی دارد تا بی سر و صدا روابط خود با اسرائیل را بدون عادی سازی افزایش دهد.
روابط پنهان
به خاطر داشته باشید که اسلام آباد کنار ننشسته و تبادلات پنهانی آن با اسرائیل سابقه دارد. به گفته پی.آر. کومار آسماوی محقق و کارشناس تاریخ روابط اسرائیل و پاکستان، ارتباطات غیررسمی این دو کشور به اواخر دهه 1940 برمیگردد. روابط آنها از جلسات خصوصی خارج از کشورهای خود گرفته تا انتشار "مطالب آموزنده و تبلیغاتی" پاکستان تا مأموریتهای اسرائیل در خارج از این کشور متغیر بوده است. در سالهای اخیر، طبق اطلاعات بدست آمده از ویکی لیکس، پاکستان اطلاعات مربوط به کشورهای خلیج فارس و حتی تهدیدهای امنیتی اسرائیل در هند را با اسرائیل به اشتراک گذاشته است.
این ارتباطات در خفا و در سال 2005 هنگامی که وزرای خارجه اسرائیل و پاکستان به طور علنی در ترکیه دیدار کردند آشکار شد. خورشید قصوری، وزیر امور خارجه پاکستان گفت که این جلسه بیانگر حمایت اسلام آباد از تصمیم اسرائیل برای خروج از غزه است. در آن زمان، پاکستان تحت کنترل پرویز مشرف، یکی از دوازده رهبر تاریخ این کشور بود که از تعامل با اسرائیل حتی بدون شرط تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی حمایت کرده بود. به علاوه، طبق گفته کومار آسماوی، نواز شریف در دو دوره نخست تصدی نخست وزیری خود به عادی سازی اندیشیده بود. در طول دوره دوم نخست وزیری وی (در اواخر دهه 1990) چندین رهبر برجسته احزاب مذهبی پاکستان به اسرائیل سفر کردند.
این تاریخچه بر این مطلب تأکید میکند که اگر چه پاکستان اساساً سیاستهای اسرائیل، بویژه سیاستهای این کشور در قبال فلسطینیها را رد میکند، اما اساساً خودِ دولت اسرائیل را رد نمیکند. همان طور که میرزا اسلم بیگ، فرمانده ارتش پاکستان، در سال 1997 اظهار داشت پاکستان "هیچ اختلاف مستقیم" و "هیچ گونه درگیری" با اسرائیل ندارد. هیچ چیز مانع برقراری ارتباط پاکستان با اسرائیل و حتی به رسمیت شناختن این کشور نمیباشد، و در حقیقت پاکستان دلایل قانع کنندهای برای برقراری روابط و گسترش تعامل با این کشور دارد.
برنامه پاکستان برای تقویت روابط با اسرائیل
سیاست خارجی پاکستان تا حد زیادی بر مقابله با هندوستان متمرکز است. اسلام آباد از گسترش روابط دفاعی دهلی نو با اسرائیل راضی نیست. واردات اسلحه هند از اسرائیل بین سالهای 2015 و 2019، تقریباً 200 درصد افزایش یافت و دهلی نو خرید هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ضدتانک و دیگر سلاحهای سنگین از اسرائیل را تأیید نموده است (اسرائیل و هند روابط خود را در سال 1992 عادی اعلام کردند).
با توجه به اینکه اسرائیل اکنون روابط خود با برخی کشورهای عربی خلیج فارس را عادی نموده، بسیاری از این کشورها روابط خود با دهلی نو را نیز تقویت میکنند. اسلام آباد از برقراری رابطه جغرافیایی بین هند و اسرائیل نگران است. تعامل بیشتر با اسرائیل به اسلام آباد فرصت میدهد تا علیه دهلی نو حرکت کند.
علاوه بر این، تعامل بیشتر با اسرائیل میتواند به پاکستان کمک کند تا هدف دیرینه خود که ایفای نقش میانجی در رقابت عربستان سعودی و ایران است را دنبال کند. با توجه به تنش طولانی و عمیق ایران با ریاض، این امر برای اسلام آباد هرگز آسان نیست. اما در اولویت قرار دارد، با توجه به اینکه پاکستان با ایران مرز مشترک دارد و جامعه شیعه آن در مجموع 20 درصد از کل جمعیت آن را تشکیل میدهد، این کشور به تداوم درگیری میان عربستان سعودی و ایران هیچ علاقهای ندارد. روابط اسلام آباد با ریاض در ماههای اخیر بخوبی پیش نرفته، زیرا پاکستان، سعودیها را به حمایت ناکافی از کشمیر متهم کرده و ریاض نیز از اسلام آباد درخواست نموده زودتر از موعد؛ بازپرداخت وام خود را انجام دهد. حتی در حالی که همکاری پاکستانیها با تهران، که اخیراً به افتتاح رسمی گذرگاه مرزی جدیدی منجر شد، ادامه دارد- اسلام آباد با گسترش تعامل با اسرائیل، میتواند حسن نیت ریاض را بدست آورده و به ائتلافی که طرفدار روابط بهتر با اسرائیل است بپیوندد. پاکستان میتواند بدون به رسمیت شناختن اسرائیل، روابط خود را با این کشور گسترش دهد و بدین ترتیب در موضع موازنه با ایران که مخالف موج عادی سازی است قرار گیرد.
اهمیت روابط اقتصادی پاکستان با منطقه خلیج (فارس) دلیل قانع کننده دیگری برای گسترش روابط اسرائیل با اسلام آباد است. پاکستان تا حد زیادی به حوالههای مالی دریافتی از کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) که محل زندگی میلیونها نفر از مهاجران پاکستانی است، 2 میلیون نفر در عربستان، 1.5 میلیون در امارات و چند صد هزار تن در سراسر بحرین و کویت- متکی میباشد. در نوامبر سال 2020، تقریبا نیمی از کل حوالههای پاکستان از کارگران خارج از کشور، از عربستان سعودی و امارات متحده عربی بوده است. پاکستان همچنین از نظر واردات نفت و گاز به شدت به کشورهای عربیِ خلیج فارس وابسته است. با توجه به مشکلات اقتصادی فعلی پاکستان، که به دلیل شیوع بیماری همه گیری کرونا وخیمتر شده، همکاری این کشور با منطقه هرگز تا این حد بحرانی نبوده است.
اگر پاکستان از تعامل با اسرائیل امتناع ورزد، آغاز تنش با این شرکا که برخی از آنها توافقنامه عادی سازی با اسرائیل را منعقد کرده یا در حال پیگیری آن هستند، حتمی خواهد بود. به گفته فران جفری، تحلیلگر تهدیدات امنیتی در جنوب آسیا و خاورمیانه، روند عادی سازی برخی از این کشورها را بر آن داشته که پاکستانیها را در خاک خود به عنوان تهدید بالقوه قلمداد کنند. وی اظهار داشت که "تصور كنید كه یك تندرو پاکستانی به منافع اسرائیلی/یهودی در امارات حمله كند." "این چیزی است که کشورهای عربی هرگز نمیتوانند آن را کنترل کنند."
تصمیم امارات در ماه نوامبر برای اعمال ممنوعیت موقت صدور ویزای جدید برای افرادی که تابعیت پاکستان و ده کشور مسلمان دیگر را دارند، ممکن است امری پیشگیرانه باشد. در حالی که اسلام آباد ادعا میکند که شیوع همه گیری، این گونه اقدامات را ضروری ساخته، اما گزارشها از "نگرانیهای امنیتی" به دلیل خطرات تروریستی احتمالی به عنوان دلیل اصلی چنین اقداماتی ذکر شدهاند. تحلیلگران ادعا کردهاند که عوامل ژئوپلیتیک، از جمله روابط فزاینده پاکستان با ایران و ترکیه، کشورهایی که عادی سازی با اسرائیل را رد کرده و رقبای امارات متحده عربی هستند، نیز در این بازی نقش اصلی را بر عهده دارد.
به طور خلاصه، در زمانی که اوضاع اقتصادی پاکستان نابسامان است و روابط مطلوب با شرکای اصلی تجاری برای این کشور ضروری است، تعامل بیشتر با اسرائیل ممکن است به کاهش تنش با کشورهای حاشیه خلیج (فارس) کمک کند.
در نهایت، اسرائیل مزایای زیادی برای پاکستان خواهد داشت. فناوریهای پیشرفته کشاورزی و تکنیکهای مدیریت آب برای پاکستان که امنیت کافی در زمینه آب ندارد و از کشاورزی بسیار ناکارآمدی رنج میبرد، مفید خواهد بود.
علاوه بر این، بخش فناوری اطلاعات قوی اسرائیل فرصتهای مشترکی را برای پاکستان فراهم میکند، که هدف آن توسعه صنعت آیندهدار فناوری است، که با ظهور هفتصد شرکت تازه تاسیس در دهه گذشته و فارغالتحصیلی بیست هزار نفر در رشته فناوری اطلاعات در هر سال، اکنون کاملا معلق و سرگردان است.
اسلام آباد امروزه انگیزهای قوی برای افزایش بی سر و صدای روابط خود بدون عادی سازی با بیت المقدس دارد. اما تنها به این دلیل که پاکستان انگیزههای قانع کنندهای برای افزایش روابط با اسرائیل دارد، نمیتوان مطمئن بود که این اتفاق رخ خواهد داد.
فرصتهایی که ممکن است تعامل سریع بین اسرائیل و پاکستان را به بهترین وجه رقم بزنند، عبارتند از: همکاری آرام در فضاهای نسبتاً بدون مناقشه، که به طور ایده آل توسط بخش خصوصی هدایت میشود، بر تقویت و تنوع بخشیدن به اقتصاد پاکستان و تأکید بر انتقال فناوری و اشتراک اطلاعات تمرکز دارد. چنین تعاملاتی میتواند به ایجاد حسن نیت و اعتماد کمک کرده و در صورت شکلگیری چشم اندازهای قویتری برای تشکیل دولت مستقل فلسطین، زمینه همکاریهای گستردهتری را در این مسیر ایجاد کند.
مسیری در تاریکی
دولت بایدن به دنبال کاهش تنشها با ایران است، بنابراین ممکن است در ابتدا علاقهای به فشار برای عادی سازی بیشتر با اسرائیل- موضوعی که با مخالفت جدی تهران مخالف روبرو است، نداشته باشد. در نتیجه، دولت جدید ایالات متحده میتواند روند پیمان ابراهیم را کُند کرده و شرایط را برای ارتباط پاکستان با اسرائیل تنزل دهد. علاوه بر این، انحلال اخیر پارلمان اسرائیل میتواند بر تصمیم اسلام آباد اثرگذار باشد تا اینکه بتواند تصویر روشنی از آینده سیاسی اسرائیل پس از انتخابات برنامهریزی شده در ماه مارس، به دست آورد.
با این وجود، آینده روابط پاکستان و اسرائیل به اندازهای که اسلام آباد علنا اعلام میکند، نه سیاه است و نه سفید. در حال حاضر به رسمیت شناختن اسرائیل روی میز سیاستهای پاکستان نیست. اما این امر باعث نمیشود پیوندهای کوچک قبلی که بر پایه روابط آرام گذشته بنا شده و به اسلام آباد کمک میکند تا برخی از منافع اصلی خود را دنبال کند، از بین برود.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه مطالعات راهبردی شرق» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»