"بازی بزرگ" ژئوپلیتیکی در آسیای مرکزی با نیروهای جدید و به شکلی نسبتا عجیب در حال از سرگیری است. این امر در حساب ژئوپلیتیکی به این صورت منعکس شده است: برای آمریکا "5=1+5"، برای روسیه "6=1+5" و برای چین "x=1+5" است. در این شرایط کشورهای آسیای مرکزی باید فرمول استراتژیک و جسورانه "0+5" خود را ارائه دهند که در آن به اصل استقلال و ایده ارزش ذاتی منطقه اشاره شده است.
مطالعات راهبردی شرق/
15 اکتبر سال 2020 (24 مهرماه) نشست وزرای خارجه کشورهای آسیای مرکزی و روسیه برگزار شد و در آن بیانیه وزرای خارجه این کشورها در مورد جهتگیریهای همکاریهای استراتژیک به تصویب رسید. سومین نشست با این ترکیب، ظهور قالب دیپلماتیک شبیه به "1+5" آمریکا را نشان میدهد. لازم به ذکر است که چین هم به نوبه خود سعی دارد چنین قالبی را برای خود در منطقه ایجاد کند.
این توجه روزافزون قدرتهای بزرگ به آسیای مرکزی تفاسیر، ارزیابیها و انتظارات متناقضی را ایجاد میکند. علیرغم طراحیهای مشابه این قالبها، محتوای آنها تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. این امر تا حد زیادی با زورآزمایی قدرتهای بزرگ در چارچوب مثلث ژئوپلیتیک آمریکا-روسیه-چین در ارتباط است.
برای آمریکا «5+1=5»، برای روسیه «5+1=6» و برای چین«5+1=x» است. این حساب ژئوپلیتیکی را به طور مختصر بررسی میکنیم.
آمریکا
قالب "1+5" در ماه سپتامبر سال 2015 طراحی شد. اولین نشست در ماه نوامبر همان سال در سمرقند برگزار گردید. از آن زمان، چندین نشست برگزار شده است. این قالب در جریان نشست تاشکند در ماه فوریه سال جاری به هنگام سفر مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به قزاقستان و ازبکستان اهمیت خاصی پیدا کرد. این سفر با تصویب استراتژی جدید آمریکا در آسیای مرکزی برای سالهای 2025-2019 همزمان بود. هم این استراتژی و هم نشست تاشکند در قالب "1+5" نشان دهنده دور جدید "بازی بزرگ" در منطقه بود.
در این استراتژی آمده است: آسیای مرکزی صرف نظر از سطح مداخله آمریکا در افغانستان، یک منطقه مهم ژئواستراتژیک برای منافع امنیت ملی آمریکا محسوب میشود. این بند حاوی این پیام مهم است که آسیای مرکزی یک منطقه مستقل بوده و افغانستان عامل تعیین کننده برای روابط آمریکا با آسیای مرکزی نیست.
از سال 2016 قالب "1+5" شامل کار مشترک کشورها در چارچوب 5 پروژه زیر میشود: 1. ضدتروریسم؛ 2. قابلیت رقابت در تجارت؛ 3. توسعه کریدورهای حمل و نقل؛ 4. انرژی آینده؛ 5. حمایت از برنامهریزی ملی و منطقهای در زمینه بوم شناسی.
با مقایسه فرآیند "1+5" با سیاستی که آمریکا در 30 اخیر داشته است، میتوان مشاهده کرد که سیاست آمریکا در قبال آسیای مرکزی بر به رسمیت شناختن و حمایت از استقلال منطقه بنا نهاده شده است. بدین ترتیب، به عنوان مثال، لایحه "استراتژی جاده ابریشم" که در سال 1999 به تصویب رسید، به منافع اصلی آمریکا اشاره داشت که به شرح زیر است: 1. تامین توسعه کشورهای باثبات و دمکراتیک در منطقه، از جمله حل و فصل اختلافات منطقهای؛ 2. توسعه روابط دوستانه بین کشورهای منطقه، آمریکا و متحدان آن؛ 3. حمایت از توسعه اقتصادها و منابع طبیعی منطقه براساس تقاضای بازار و نه از طریق بهرهبرداری توسط قدرتهای منطقهای و هژمونیک.
لازم به ذکر است که قالب "1+5"، همکاری درون منطقهای را به عنوان هدف و محتوای کل این فرآیند بیان میکند. بیانیههای مشترک و اسناد استراتژیک سابق آمریکا در مورد آسیای مرکزی نیز در این مورد صحبت میکنند.
در عین حال، یوجین رومر، تحلیلگر سیاسی مشهور آمریکا با اشاره به اهمیت فضای پساشوروی برای منافع آمریکا، تاکید کرد که رقابت بین قدرتهای جهانی و منطقهای در این منطقه اجتناب ناپذیر است. «اما بعید است که چین یا روسیه به اصلاحات سیستماتیکی که آمریکا آن را برای ثبات بلند مدت در منطقه ضروری میداند، کمک کنند».
بنابراین، فرمول آمریکایی "1+5" سلطه آمریکا را در منطقه دنبال نمیکند و از لحاظ محتوایی، منطقه محور است.
روسیه
روزنامه "کامرسانت" با تجزیه و تحلیل نتایج نشست اخیر وزرای خارجه روسیه و کشورهای آسیای مرکزی مینویسد: «از این پس مسکو نه تنها روابط دوجانبه را توسعه خواهد داد، بلکه آسیای مرکزی را به عنوان یک کل واحد در نظر خواهد گرفت... این، استراتژی جدید سیاست خارجی روسیه در آسیای مرکزی است». «به اعتقاد مسکو، چشم انداز مشترک توسعه همکاری باید نتیجه این فرآیند باشد و روسیه نه به عنوان "1+"، بلکه به عنوان عضو ششم اتحاد آنها در نظر گرفته شود».
این تفسیر از گزینه روسی "1+5" کاملا تظاهرآمیز است، چرا که استقلال و ارزش ذاتی منطقه را نادیده میگیرد. گویا تاریخ در حال تکرار است: روسیه عضو سازمان همکاری آسیای مرکزی بود. اما این امر نه تنها این سازمان را از انحلال در سال 2005 نجات نداد، بلکه دلیلی برای آن بود.
با مقایسه گزینه روسی "1+5" با استراتژی روسیه در قبال آسیای مرکزی طی 30 سال اخیر، میتوان مشاهده کرد که ایدهها و ارزشهای دمکراسی در آن منعکس نخواهد شد و همین امر آن را از استراتژی آمریکا و اروپا متفاوت میسازد. بنابراین، در قالب جدید، خط مشی سابق مسکو برای حفظ موقعیت در منطقه ادامه پیدا میکند.
در اینجا کشورهای آسیای مرکزی با فانتاسماگوریای (وضعیت عجیب و غریب) ژئوپلیتیک مواجه خواهند شد: قالب روسی "1+5" به طور بدیهی برای آسیای مرکزی به عنوان پاسخی به قالب آمریکایی ظاهر گردید. اگر از این منظر به مسئله بنگریم، در آن به صورت مشهود یا نامرئی، بعد ژئوپلیتیک وجود خواهد داشت. بر همین اساس، تفاوت آشکار یا مخفی در اهداف و محتوای دو قالب، کشورهای منطقه را در وضعیت انتخاب قرار میدهد. لازم به ذکر است که تا قبل از ظهور قالب روسی "1+5"، روابط روسیه با این کشورها فرمتهای متفاوتی داشت. به عنوان مثال، قزاقستان و قرقیزستان عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستند. ازبکستان تصمیم گرفته تنها به عنوان ناظر به این سازمان بپیوندد و تاجیکستان و ترکمنستان نیز هنوز در برابر ورود به این چارچوب مقاومت میکنند.
اخیرا میتوان مشاهده کرد که اتحادیه اقتصادی اوراسیا به یک هدف ژئوپلیتیک برای روسیه و نه یک سازمان مفید برای تمام اعضای آن تبدیل شده است. همانطور که مشخص است واشنگتن نگرش انتقادی نسبت به اتحادیه اقتصادی اوراسیا دارد و حتی عدم تمایل خود را نسبت به ورود ازبکستان به این اتحادیه بیان کرده است. در عین حال، تمام کشورهای آسیای مرکزی فرمت منطقهای پنج جانبه همکاری خود – نشستهای مشورتی – را از سر گرفته اند. این وضعیت فانتاسماگوریا (عجیب و غریب) این کشورها را ملزم میکند یا به طور دائم مانور دهند و یا از مواضع مشترک پیروی کنند.
بنابراین، فرمول روسی "1+5" بیشتر روسیه محور است تا منطقه محور.
چین
16 جولای سال 2020 چین اولین نشست خود را در قالب "1+5" در سطح وزرای خارجه کشورهای آسیای مرکزی و چین برگزار کرد. این نشست عمدتا بر رفع پیامدهای پاندمی و احیای اقتصادهای کشورهای منطقه متمرکز شده بود. پکن هم علیرغم وجود فرمتهای چین محوری مانند سازمان همکاری شانگهای و پروژه "کمربند و جاده"، به این قالب جدید علاقهمند شده است.
گزینه چینی قالب مورد نظر فعلا دیدگاه خاصی را در مورد چشم اندازهای توسعه آن بیان نکرده است. شعار "جامعه سرنوشت مشترک" که اخیرا توسط رهبر چین در چارچوب "کمربند و جاده" مطرح شد، پیامدهای نفوذ همه جانبه چین را در آسیای مرکزی مبهم و پنهان میکند. این ابهام از شرایط زیر ناشی میشود: 1. این شعار را یک قدرت جهانی روزافزون بیان کرده است. 2. این قدرت روزافزون، همسایه منطقه آسیای مرکزی است.
ژئوپلیتیک چین در قرن 21 بر خلاف ژئوپلیتیک آمریکا و روسیه، هنوز به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. نه تنها کارشناسان محلی، بلکه کارشناسان بینالمللی، به خطراتی که ممکن است "کمربند و جاده" پنهان کند، اشاره میکنند.
دلیل ترس و احتیاط کشورهای آسیای مرکزی، واکنشهای ملیگرایانه روزافزون به انتقال زمین به چینیها؛ رقابت تجاری؛ عدم شفافیت قراردادهای شرکتهای چینی و عدم رعایت قوانین زیست محیطی محلی؛ عدم اجرای الزامات استخدام کارگران محلی و غیره است.
علاوه بر این، این واقعیت که چین قصد دارد در بازی ژئوپلیتیکی جهانی خود، از آسیای مرکزی در راستای منافع خود استفاده کند، یک مسئله پیچیده است. مشخص است که در سالهای جنگ سرد، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سعی داشتند در تقابل با یکدیگر از چین در راستای منافع خود استفاده کنند. در حال حاضر، چین که به طور مستقل عمل میکند و در رقابت جهانی فعلی روسیه-آمریکا؛ نفوذ کرده است.
بنابراین، فرمول چینی "1+5" در مقایسه با رقبای ژئوپلیتیک چین، مبهمتر و تاحدودی مرموزتر است.
گروه "پنجگانه آسیای مرکزی"
کشورهای آسیای مرکزی قالب خود را دارند – نشستهای مشورتی روسای جمهور. این کشورها از سال 2018 در حال توسعه این قالب هستند. همانطور که مشخص است، دو نشست در این قالب برگزار شده است: در ماه مارس سال 2018 در شهر آستانه و در ماه اکتبر سال 2019 در شهر تاشکند. سومین نشست باید در بیشکک برگزار میشد، اما اعتراضها و بینظمیهای اخیر و تغییر قدرت مرتبط با انتخابات پارلمانی، زمان برگزاری نشست بیشکک را به تعویق انداخت.
با این وجود، 9 اکتبر سال 2020 وزارتهای خارجه قزاقستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان بیانیه مشترکی در مورد وضعیت قرقیزستان صادر کردند. این بیانیه تغییر ناپذیری سیاست همکاری منطقهای را منعکس کرد. در این بیانیه کشورها نه تنها نگرانی خود را از وضعیت قرقیزستان بیان کردهاند، بلکه همچنین به وحدت ملل منطقه اشاره نمودهاند. در این بیانیه آمده است: «ما به عنوان همسایگان نزدیک دارای ارزشهای معنوی و فرهنگی مشترک، از مردم قرقیزستان میخواهیم در این روزهای سخت برای حفظ صلح و احیای ثبات در کشور؛ از خود خردمندی نشان دهند».
علاوه بر این، لازم به ذکر است که این بیانیه مشترک در مورد وضعیت قرقیزستان، موضع فعال کشورهای منطقه را که نسبت به وضعیت کشورهای همسایه خود بیتفاوت نبودند، منکعس کرد. در اینجا باید به این نکته توجه داشت که از اولین سالهای استقلال در اسناد رسمی، بیانیههای رهبران و سخنرانیهای سیاست مداران کشورهای آسیای مرکزی، به برادری و حسن همجواریِ مللِ این منطقه اشاره شده است. این بُعد توسعه منطقهای، عاملی است که آسیای مرکزی را از دیگر مناطق جهان متمایز میسازد.
با این حال، این واقعیت که این ویژگی هنجاری روابط متقابل منطقهای تا حد زیادی به رفع تنشها، حل و فصل مشکلات و پیشبرد تلاشهای همگرایانه کمک کرده است، نادیده گرفته میشود.
تحلیلگران در تحلیلهای خود پیرامون قالب "1+5" اغلب بر رقم سمت راست این حساب ژئوپلیتیک متمرکز میشوند و عدد سمت چپ را دست کم و یا حتی نادیده میگیرند.
نتیجهگیریها و توصیهها
قالب مورد نظر توسط ژاپن، کره جنوبی و هند نیز مطرح شده است. هر یک از این کشورها نه تنها اهمیت، بلکه ارزش منطقه را به رسمیت میشناسند. سیاست آنها در قبال آسیای مرکزی عمدتا بر حمایت از توسعه منطقهای متمرکز شده و شامل هدف ژئوپلیتیک آشکار یا پنهانی نمیشود.
"بازی بزرگ" ژئوپلیتیکی در آسیای مرکزی با نیروهای جدید و به شکلی نسبتا عجیب در حال از سرگیری است. این امر در حساب ژئوپلیتیکی به این صورت منعکس شده است: برای آمریکا "5=1+5"، برای روسیه "6=1+5" و برای چین "x=1+5" است. در این شرایط کشورهای آسیای مرکزی باید فرمول استراتژیک و جسورانه "0+5" خود را ارائه دهند که در آن به اصل استقلال و ایده ارزش ذاتی منطقه اشاره شده است.
مفهوم "0+5" بدان معناست که:
_ آسیای مرکزی از لحاظ ساختاری یکپارچه بوده و برای ورود دیگر کشورها به آن بسته است. آسیای مرکزی از لحاظ ساختاری بسته، اما از لحاظ عملکردی باز است. این فرمول باید به اصل اساسی توسعه درون منطقهای تبدیل شود.
_ نهادینه سازی نشستهای مشورتی روسای جمهور کشورهای آسیای مرکزی باید در جهت احیای قالب سازمان همکاری آسیای مرکزی باشد.
_ باید بیشتر بر منافع کشورهای آسیای مرکزی و مخصوصا منافع مشترک آنها به عنوان منطقه واحد تاکید شود.
_ نباید عضویت دو کشور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا مانع روابط منطقهای کشورهای آسیای مرکزی شود.
مفهوم "0+5" توجه را بیشتر به رقم "5" جلب میکند. به عبارت دیگر، کشورهای آسیای مرکزی باید قبل از صحبت در مورد گزینههای مختلف قالب مورد نظر، به گروه "پنجگانه" محکم و واقعی تبدیل شوند.
انتهای مطلب/