محرکهای صلح؛ چه کسی در حل و فصل مسائل مرزی آسياي مركزي موفق تر بوده است؟
در 30 سال اخیر، آسیای مرکزی تغییر شکل داده است – منطقه تنش به تدریج به فضای همکاری تبدیل میشود. در حال حاضر، اکثر اختلافهای مرزی حل و فصل شدهاند. بسیاری از کشورها وارد مرحله نهایی تعیین حدود مرزی شدهاند. با این حال، در حال حاضر، عدم حل و فصل مسائل مرزی در آسیای مرکزی هنوز هم زمینه ساز عدم همگرایی عمیق در منطقه است.
مطالعات راهبردی شرق/
در حال حاضر، ایده همگرایی منطقهای در آسیای مرکزی تولدی دوباره را تجربه میکند. رهبران کشورهای آسیای مرکزی اغلب نشستهای مشورتی مشترک برگزار و در آنها در مورد تقویت همکاریهای تجاری-اقتصادی چند جانبه و تقویت ظرفیت رقابتی کل منطقه صحبت میکنند.
اما فرآیند پرزحمت شکلگیری فضای مشترک ممکن است به دلیل چند مشکل حل نشده، پیچیده و دشوار باشد. یکی از این مشکلات، مسئله مرزهای نامشخص بین کشورهای آسیای مرکزی است.
خلاصهای از تاریخ مرزها
هر مرز دولتی دارای دو عملکرد اصلی است – ممانعت و ارتباط.
عملکرد ارتباط، عملکردی کلیدی در فرآیندهای همگرایی است، چرا که این امکان را برای کشورها فراهم میآورد که به شکلگیری فضای مشترک اقدام ورزند. این تنها در صورتی اتفاق میافتد که بین همسایگان هیچ اختلافی پیرامون مرز و مناطق مرزی وجود نداشته باشد.
از اواخر قرن 20 درگیری و بلاتکلیفی، وجه بارز مرزهای آسیای مرکزی است. این بدان دلیل است که مرزها در دوران شوروی کشیده شده و برخی از ویژگیهای اقتصادی و ترکیب قومی- مذهبی مناطق خاص در نظر گرفته نشدهاند.
پس از فروپاشی شوروی، این شرایط به درگیریهای قومی و درگیریهای مسلحانه در مناطق بحث برانگیز بین کشورهای تازه تاسیس منجر شد.
با این حال، کشورهای آسیای مرکزی به دنبال یک زبان مشترک بین خود بودند و سعی داشتند مشکلات مرزی را حل و فصل کنند. پیچیدگی این فرآیند با وجود اختلافهای اقتصادی و سیاسی بین کشورها وخیمتر شد و همین امر در اواسط سالهای 2000 به کاهش سرعت حل و فصل مشکلات مرزی منجر گردید.
با این حال، نیمه دوم سالهای 2010 یک نقطه عطف بود، چرا که در این دوره، اکثر کشورهای آسیای مرکزی تا آنجا که ممکن بود به حل و فصل نهایی اختلافهای موجود نزدیک شدند.
قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان – موفقیتهای سریع
این کشورها در اواخر سالهای 1990 به تعیین حدود مرزها اقدام ورزیدند. آنها توانستند براساس تفاهمنامههای دوجانبه، خطوط مرزهای مشترک را تایید کنند. بنابراین، در اوایل سالهای 2000 به تحدید آنها اقدام ورزیدند.
آستانه (نور سلطان) و تاشکند برای جلوگیری از ایجاد مناطق بالقوه درگیری، با تبادل سرزمینها در برخی از مناطق بحث برانگیز موافقت کردند. اکثر این مرزها از مناطق بیابانی و نامناسب برای کشاورزی عبور میکردند.
با این حال، در اواسط سالهای 2000 سرعت این فرآیند در نتیجه رقابت منطقهای و همچنین در راستای سیاست اسلام کریماف، رئیس جمهور ازبکستان که از زمینهای دولتی دفاع میکرد کاهش یافت. احیای گفتگوهای قزاقستان-ازبکستان و ازبکستان-ترکمنستان با روی کارآمدن شوکت میرضایف که رویکرد جدیدی را برای حل و فصل مشکلات منطقهای پیشنهاد داد، امکان پذیر شد.
در نتیجه، در اوایل سال 2020 تهیه اسناد نهایی برای تحدید حدود مرز قزاقستان-ازبکستان آغاز شد. در حال حاضر، کار بر روی پروژههای فنی در چارچوب کارگروهای کمیسیون بین دولتی مشترک ازبکستان-ترکمنستان ادامه دارد. طرفها قصد دارند در آینده نزدیک بخشهای نامشخص باقی مانده مرز 1650 کیلومتری را علامت گذاری کنند.
فعالیت قزاقستان پیرامون تعیین مرزهایش با ترکمنستان و قرقیزستان به تدریج و باموفقیت انجام شد. فرآیند تعیین حدود این مرزها بدون مشکلات جدی صورت گرفت.
طرفها موفق شدند در مورد تمام خطوط مرزهای قزاقستان-ترکمنستان و قزاقستان-قرقیزستان توافق کنند. در حال حاضر، تمام اقدامات مربوط به تعیین مرزها با موفقیت پایان یافته است.
ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان – در وادی سازشها و اختلافات
اخیرا وضعیت دره فرغانه تا حدی بهبود یافته است، اما هنوز نمیتوان در مورد تغییرات اساسی صحبت کرد.
دره فرغانه، یکی از پرجمعیت ترین مناطق کره زمین با ترکیب قومی متنوع و شرایط اجتماعی-اقتصادی دشوار است.
وجود تعداد زیادی آنکلاو (فرو رفتگی کم عرض و طولانی خاک یک کشور در کشور دیگر) در قلمروهای ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان به کانون تنش و بعدها به خونینترین درگیریها در آسیای مرکزی در دوران پساشوروی منجر شد.
در حال حاضر، دره فرغانه هنوز هم منطقه تنش و اختلاف، بویژه بین تاجیکستان و قرقیزستان است. اما نمونه ازبکستان نشان میدهد که این اختلافها، غیرقابل حل نیستند.
ازبکستان در دوران ریاست جمهوری کریماف موضع بسیار شدیدی نسبت به مسائل مرزی خود در دره فرغانه داشت. با این حال، رویکردهای تاشکند نسبت به قرقیزستان و تاجیکستان متفاوت بود.
طرف ازبکی در سال 2014 از روابط با بیشکک حمایت میکرد و سعی داشت یک کریدور برای اتصال بیشکک به آنکلاو سوخ – بزرگترین آنکلاو آسیای مرکزی – باشد، اما در روابط خود با دوشنبه به دلیل وخامت روابط دوجانبه، سیاست بیگانگی را در پیش گرفت.
راه حل خروج از این بحران در زمان ریاست جمهوری شوکت میرضیایف پیدا شد. در سال 2016 مذاکرات با قرقیزستان و در سال 2017 مذاکرات با تاجیکستان از سر گرفته شد. سیاست سازشهای رهبر جدید ازبکستان موفقیت آمیز بود.
بدین ترتیب، در سال 2018 مشکل روابط ازبکستان-تاجیکستان پیرامون نیروگاه برق آبی بحث برانگیز فرهاد حل و فصل شد. طرفها این نیروگاه را به عنوان دارایی ازبکستان که در قلمروی تاجیکستان مستقر است به رسمیت شناختند.
در سال 2019 در چارچوب فرآیند تعیین حدود مرزها بین کشورها، ازبکستان در ازای مخزن کارکیدان، زمینهای حوالی روستای گلبهار را به قرقیزستان واگذار کرد. مساحت هر دو زمین 407 هکتار است. با این حال، مسائل مربوط به واگذاری منطقه بحث برانگیز در ناحیه ماتچین ولایت سغد تاجیکستان و آنکلاو باراک در ازای زمینهایی با مقیاس برابر به ازبکستان هنوز باز باقی ماندهاند.
در حال حاضر، تنها میتوان گفت که ازبکستان قصد دارد تعیین مرزها را با همسایگان شرقی خود تکمیل کند. 15% مرز ازبکستان-قرقیزستان به طول 1400 کیلومتر تعیین نشده باقی مانده است. در حال حاضر، تاشکند و دوشنبه در مورد مراحل نهایی تعیین حدود مرزها صحبت میکنند.
تلاشهای تاجیکستان و قرقیزستان برای حل و فصل مسائل مرزی در برابر موفقیتهای خاص ازبکستان بسیار ناچیز است. درگیری در این مرز طولانیترین درگیری مرزی در آسیای مرکزی بوده و یکی از عواملی اصلی بیثباتی میباشد. دلیل اختلافات بین این دو کشور، از ویژگی دره فرغانه نشات میگیرد – اکثر مردم این سرزمین به منابع طبیعی و ذخایر معدنی آن که به صورت نامساوی بین مناطق کشورها تقسیم شده اند وابسته هستند. بنابراین، هر گونه حرکت مرزی ممکن است وضعیت دشوار اجتماعی-اقتصادی مردم را وخیمتر کند. همچنین نباید آنکلاو تاجیکی واروخ را در قرقیزستان که پیشتر به نقطه تنش در روابط دوجانبه تبدیل شده است، فراموش کرد.
با این وجود، تاجیکستان و قرقیزستان هنوز برای توافق مرزی در این بخش بحث برانگیز تلاش میکنند.
واقعیت احیای روابط و افزایش حجم روابط و همچنین روحیه خیرخواهانه سارونبای ژئنبیکاف و امامعلی رحمان، نشان دهنده پویایی مثبت فرآیند حل و فصل مشکلات مرزی تاجیکستان-قرقیزستان است. اما بعید است که مجموعه اختلافهای موجود به آنها این امکان را بدهد که در آینده نزدیک گامهای موفقیتآمیزی بردارند.
حتی تجربه سازش ازبکستان در اینجا ممکن است به دلیل اهمیت استراتژیک دره فرغانه برای هر دو کشور و پیچیدگی جغرافیایی آن، غیر قابل استفاده باشد. احتمالا تبدیل دره فرغانه به یک فضای مشترک، امکان حل و فصل این مشکل را فراهم میآورد، اما تاجیکستان و قرقیزستان باید بدین منظور به فرآیندهای همگرایی بپیوندند. برای اجرای این فرآیندهای همگرایی، مرزهای بدون درگیری مورد نیاز است. این مسئله که آیا کشورها میتوانند این دور باطل را بشکنند، سوالی هست که پاسخ واضحی برای آن وجود ندارد.
مرزهای آسیای مرکزی: درگیری گذشته و همکاری آینده؟
در 30 سال اخیر، آسیای مرکزی تغییر شکل داده است – منطقه تنش به تدریج به فضای همکاری تبدیل میشود.
در حال حاضر، اکثر اختلافهای مرزی حل و فصل شدهاند. بسیاری از کشورها وارد مرحله نهایی تعیین حدود مرزی شدهاند. مانند رهبر ازبکستان که با سیاست خود به فرآیندهای حل و فصل مشکلات موجود تسریع بخشید. مرزهای ازبکستان و قزاقستان شروع به تحقق عملکرد ارتباطی کرده و فرصتهایی را برای همگرایی منطقهای فراهم میآورند.
با این حال، در حال حاضر، عدم حل و فصل مسائل مرزی در آسیای مرکزی هنوز هم زمینه ساز عدم همگرایی عمیق در منطقه است.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»