لازم است تمام کشورهای آسیای مرکزی وخامت تنش در قفقاز جنوبی، توسعه فعلی درگیری و نتایج بالقوه آن را به دقت بررسی کنند. با توجه به روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی-انسان دوستانه عمیق و همچنین با توجه به گذشته تاریخی مشترک، مناطق قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی دستاوردها، مشکلات و ویژگیهای مشابه زیادی از زمان دستیابی به استقلال یعنی سال 1991 دارند. به همین دلیل، عبرت گیری از بحران فعلی در قفقاز جنوبی ممکن است به تعمیق همکاری منطقهای، حل و فصل مشکلات بین دولتی موجود و همچنین ایجاد فضای اعتماد و توسعه پایدار در منطقه آسیای مرکزی کمک کند.
مطالعات راهبردی شرق/
اکرم عمراف، کارشناس مستقل در مقاله اختصاصی خود برای سایت CABAR.asia نوشته است: «علیرغم سطح پایین تعامل آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، تحلیل رویدادهای قره باغ کوهستانی توسط کشورهای مذکور، با توجه به وجود اشتراکات خاص در دوران پساشوروی از ارزش ویژهای برخوردار است».
از 27 سپتامبر درگیری طولانی قره باغ کوهستانی بین نیروهای ارتش ناشناخته قره باغ (با حمایت ارمنستان) و ارتش آذربایجان به شدت بالا گرفت و براساس گزارشهای رسانهها، هر دو طرف درگیری قربانیان متعددی هم در میان نظامیان و هم در میان غیرنظامیان دارند.
با این وجود، جامعه جهانی تلاشهای بسیار محتاطانه و همراه با تردیدی برای آتش بس در این منطقه درگیری و آغاز فرآیند مذاکرات انجام میدهد. برخی از رویدادهای بینالمللی مانند پاندمی طولانی مدت کرونا، بحران داخلی در اتحادیه اروپا، کمپین انتخاباتی فعال در آمریکا و رکود اجتماعی-اقتصادی جدی در جهان تحت تاثیر بحران کرونا درگیری را در قفقاز جنوبی به حاشیه دستور کار جهانی منتقل کردهاند.
لازم است تمام کشورهای آسیای مرکزی وخامت تنش در قفقاز جنوبی، توسعه فعلی درگیری و نتایج بالقوه آن را به دقت بررسی کنند. با توجه به روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی-انسان دوستانه عمیق و همچنین با توجه به گذشته تاریخی مشترک، مناطق قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی دستاوردها، مشکلات و ویژگیهای مشابه زیادی از زمان دستیابی به استقلال یعنی سال 1991 دارند. به همین دلیل، عبرت گیری از بحران فعلی در قفقاز جنوبی ممکن است به تعمیق همکاری منطقهای، حل و فصل مشکلات بین دولتی موجود و همچنین ایجاد فضای اعتماد و توسعه پایدار در منطقه آسیای مرکزی کمک کند.
نقش قدرتهای خارجی در حل و فصل مسائل منطقهای
همانطور که وضعیت فعلی نشان میدهد، روسیه و ترکیه نیروهای خارجی اصلی هستند که قادراند بر درگیری در این منطقه تاثیر بگذارند. هر دو کشور دارای منافع تاریخی استراتژیک در منطقه قفقاز جنوبی بوده و به طور بدیهی قصد دارند حضور خود را در این منطقه گسترش دهند. این یک واقعیت است که علیرغم افزایش همکاری سیاسی و اقتصادی بین مسکو و آنکارا، تفاوت منافع این قدرتها در خاورمیانه و آفریقای شمالی، نگران کننده است.
متاسفانه این کشورها با برگزاری همزمان تمرینات نظامی گسترده بین روسیه و ارمنستان و همچنین بین ترکیه و آذربایجان در ماههای جولای-سپتامبر سال 2020 در تشدید وضعیت فعلی سهیم بودهاند. در سالهای 2019-2010 روسیه همچنین عرضه کننده اصلی اسلحه به ارمنستان با شاخص 93% و به آذربایجان با شاخص 63% بود.
آسیای مرکزی نیز با حضور روزافزون چین، روسیه، ترکیه، آمریکا و کشورهای اروپایی مانند آلمان و فرانسه و دیگر قدرتهای بزرگ در منطقه مواجه است. با این حال، تجربه دیگر مناطق ضرورت جلوگیری از تبدیل شدن منطقه آسیای مرکزی به عرصه رقابت و تقابل قدرتهای جهانی بزرگ را نشان میدهد.
تجربه مناطق همسایه به وضوح نشان میدهد که فقدان رقابت درون منطقهای، واگذاری نقش داور به قدرتهای پیشرو و تکیه بر بازیگران بانفوذ خارج منطقهای ممکن است بیثباتی را تشدید و اختلافات منطقهای موجود را وخیم کند.
برخی از بازیگران خارج منطقهای تا حد زیادی به حفظ طولانی مدت وضعیت بن بست و تلاطم در مناطق حضورخود که اهمیت و نفوذ آنها را افزایش میدهد، علاقهمندند.
در این شرایط، حفظ سیاست خارجی چندجانبه توسط کشورهای آسیای مرکزی و ایجاد مکانیسمهای منطقهای تعامل از اهمیت خاصی برخوردار است. این مکانیسمها نه تنها به افزایش همکاری سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی-انسان دوستانه، بلکه به بررسی جامع مهمترین مسائل منطقهای و طرحهای بازیگران خارج منطقهای کمک خواهند کرد.
جای خوشحالی است که کشورهای آسیای مرکزی از سال 2018 به برگزاری نشستهای منطقهای سالیانه در چارچوب نشستهای مشورتی سران کشورها اقدام ورزیدهاند. چنین فرمتی امکان بررسی مسائل مبرم منطقه را در فضای آرام و همچنین امکان اندیشیدن در مورد روشهای حل و فصل آنها به منظور تقویت روابط همه جانبه و متقابلا سودمند آسیای مرکزی را فراهم میآورد.
ایجاد تصویر دشمن خارجی از کشورهای همسایه
هم ارمنستان و هم آذربایجان از زمان ظهور درگیری قره باغ کوهستانی در اواخر سالهای 1980، به طور فعال سعی دارند از کشور همسایه خود تصویر "دشمن خارجی" بسیار جنگ طلب را بسازند و برای سازشهای منطقهای آمادگی ندارد. چنین رویکردی به ایدئولوژیزه کردن سیاستهای خارجی ارمنستان و آذربایجان منجر و مانع ایجاد همکاری چند جانبه با کشورهای همسایه شده است. در نظر گرفتن کشور همسایه بعنوان "دشمن خارجی" مانع ایجاد گفتگو و بررسی سازنده مسائل روابط دوجانبه میشود.
کشورهای آسیای مرکزی نیز در تاریخ خود بارها تلاش کردهاند از کشورهای همسایه تصویری خصمانه ایجاد کنند. به عنوان مثال، در ماه نوامبر سال 2002 دولت ترکمنستان، ازبکستان را به شرکت داشتن در سوءقصد به صفرمراد نیازاف، رئیس جمهور اول کشور متهم کرد.
در روابط ازبکستان و تاجیکستان هم مشکلات جدی بوجود آمد. به عنوان مثال، مسئله ساخت نیروگاههای برق آبی در تاجیکستان تاثیر منفی قابل توجهی در همکاری دوجانبه این کشورها داشت. تصور دولت ازبکستان از نیروگاه برق آبی راغون به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی به کاهش قابل توجه تمام انواع تعاملات بین این دو کشور منجر شد. طرف تاجیکی طرح ساخت و ساز این نیروگاه را در سطح ایدئولوژی ملی کمک به احیای کشور و حل و فصل مشکلات مبرم اقتصادی معرفی کرد. در این پس زمینه، تاجیکستان پیشرفت کند ساخت نیروگاه برق آبی راغون را به گردن همسایه دشمن خود انداخت.
در سالهای اخیر، وضعیت همکاری منطقهای در آسیای مرکزی بهبود یافته است. سیاست منطقهای جدید ازبکستان در تمایل به ایجاد جو اعتماد، دوستی، همکاری متقابلا سودمند و حل و فصل مشکلات بین دولتی مورد حمایت فعال همسایگان منطقهای قرار دارد. با این حال، علیرغم این پویایی مثبت تعامل منطقهای، باید به یاد داشت که وجود ایدئولوژی غیرسازنده به طور بالقوه مانع هم افزایی کشورهای آسیای مرکزی میشود.
حل و فصل به موقع تمام مشکلات بحث برانگیز در روابط بین دولتی
تجربه قفقاز جنوبی به وضوح نشان میدهد که تمام تلاشها در جهت فرآیند حل و فصل مشکلات پیچیده منطقهای با وخامت دورهای آنها و پیچیدگی بیشتر چشماندازهای راه حل دیپلماتیک همراه است. طرفها علیرغم وجود مکانیسم بینالمللی میانجیگری "گروه مینسک" و تصویب برخی از قطعنامههای مهم شورای امنیت که تا حد زیادی اجرا نشده اند، بیش از 30 سال است که نتوانستهاند درگیری را در اطراف قره باغ کوهستانی حل و فصل کنند. به علت عدم پیشرفت در مذاکرات صلح آمیز، طرفها گاهی اوقات تلاشهایی برای حل و فصل وضع موجود با روشهای نظامی و همچنین حل و فصل درگیری به نفع خود انجام میدهند.
آسیای مرکزی نیز با برخی مشکلات طولانی مدت، از قبیل به رسمیت نشناختن مرزهای دولتی، مشکل استفاده منطقی از آب، تنشهای قومی در برخی مناطق و همچنین وخامت وضعیت زیست محیطی مواجه است.
به عنوان مثال، علیرغم پیشرفت قابل توجه در مسئله تحدید حدود مرزهای دولتی از سال 2016، هنوز بیش از 10% مرز بین ازبکستان و قرقیزستان و همچنین 40% مرز بین تاجیکستان و قرقیزستان تعیین نشده است. در بخشهای تعیین نشده مرزی بین تاجیکستان و قرقیزستان و تا حد کمی بین ازبکستان و قرقیزستان گاهی درگیریهایی رخ میدهد که در برخی موارد حتی به تلفات جانی منجر میشوند.
در کنار اختلافات موجود پیرامون توزیع منطقی و عادلانه منابع آبی منطقه، مسئله نامشخص بودن مرزها یک تهدید جدی برای تعمیق روابط دوستانه در منطقه بوده و دارای ظرفیت خطرناک بیثبات سازی وضعیت است. در عین حال، لازم به ذکر است که کشورهای آسیای مرکزی از چالشهای موجود در مسائل مرزی آگاهاند و در سالهای اخیر با تنظیم مجدد سیاست خارجی، به پیشرفت قابل توجهی در حل و فصل این مشکل پیچیده دست یافتهاند.
بدین ترتیب، فرآیند تعیین حدود مرزها و تا حد زیادی، تعیین حدود مرزهای قزاقستان با ترکمنستان و قرقیزستان، ازبکستان با قزاقستان، ترکمنستان و تاجیکستان تکمیل شده است.
در مسئله توزیع منابع آبی نیز بدیهی است که طرفها تصمیم گرفتهاند از امنیتی شدن بیش از حد و سیاسی شدن مسئله دوری کرده و ایجاد دیدگاههای مثبت مشترک در روابط دوجانبه و تعمیق اعتماد بین طرفها را در دستور کار خود قرار دهند.
با این وجود، این مسئله بدون شک یک مسئله بسیار مهم برای آسیای مرکزی بوده و باید آن را برای یافتن راهحلهای دیپلماتیک سازنده برای توسعه پایدار کل منطقه مورد توجه قرار داد.
علیرغم دوستیهای دولتی و همزیستی مشترک در منطقه و وجود طیف گستردهای از روابط فرهنگی-انسان دوستانه، جو تعامل در منطقه و آمادگی برای حل و فصل مشکلات پیچیده بین دولتی تا حد زیادی به اراده و تصمیم رهبران ملی بستگی دارد. این رویکرد گاهی با توقف شدید روابط در آسیای مرکزی و گاهی هم با گرمی قابل توجه روابط متقابل همراه بوده است. به منظور جلوگیری از نوسانات سریع در تعاملات منطقهای، باید سیستم همکاری چند سطحی را بین کشورهای آسیای مرکزی با جذب فعالان حوزه تجارت خصوصی و اتحادیههای عمومی، جامعه آکادمیک و نمایندگان حوزه فرهنگ و هنر به صورت مرحلهای توسعه داد.
شکل گیری فرمتهای منطقهای چندجانبه برای بررسی دائمی مشکلات مبرم و چشماندازهای شراکت در سطح وزارتخانهها و همچنین مراکز تفکر کشورهای آسیای مرکزی، به افزایش تفاهم و طراحی راهحلهای قابل قبول کمک خواهد کرد.
به طور کلی، علیرغم سطح پایین تعامل آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، تحلیل رویدادهای قره باغ کوهستانی توسط کشورهای مذکور، با توجه به وجود اشتراکات خاص در دوران پساشوروی از ارزش ویژهای برخوردار است.
باید به موقع از تشدید وضعیت در قفقاز جنوبی همسایه عبرت گرفت و توجه دقیقی به شکستها و دستاوردها در تاریخ آسیای مرکزی در جهت تقویت اقدامات اعتمادساز و تعیین چشماندازهای همکاری منطقهای داشت.
در این پس زمینه، گسترش فعال همکاریهای منطقهای در آسیای مرکزی در سالهای اخیر – گامی درست برای تامین توسعه پایدار کل منطقه است. جستجوی امکانات درون منطقهای در راستای تعمیق همکاری تجاری-اقتصادی، گسترش تبادلات فرهنگی-انسان دوستانه و علمی-آموزشی، بهبود زیرساختهای لجستیکی، انرژی و غیره، گسترش جابجایی مردم و کالاها و همچنین تامین امنیت منطقهای میتوانند از درگیریهای بالقوه در منطقه جلوگیری و بسیاری از مشکلات طولانی مدت را حل و فصل کرده و شراکت استراتژیک را بین کشورهای آسیای مرکزی برقرار کنند.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»