اختلافات ژئوپلیتیکی سهجانبه؛ پیوستن چین به کارزار کشمیر
پس از دهها سال درگیری دوجانبه بین هند و پاکستان، دو قدرت هستهای رقیب در جنوب آسیا، اکنون مسئله کشمیر به یک اختلافنظر ژئوپلیتیکی سهجانبه تبدیل شده است. درگیری بین نیروهای چینی و هندی در کشمیر، باعث تشدید منازعات بر سر منطقۀ مورد مناقشه خواهد شد. هر چند از منظر ایالات متحده، این شرایط فرصتی را برای همسویی با هند و غلبه بر چالش فزاینده چین فراهم خواهد کرد اما باید توجه داشت که درگیری چین در این مناقشه، علاوه بر این که حفظ موازنه بین هند و پاکستان را به خطر میاندازد، تهدیدی برای منافع ایالات متحده نیز میباشد زیرا واشنگتن برای حصول اطمینان از ثبات استراتژیک در جنوب آسیا و حفظ معماری امنیتی در افغانستان پس از آمریكا، به همكاری کشورهای این منطقه نیازمند است.
ایران شرقی/
پس از دهها سال درگیری دوجانبه بین هند و پاکستان، دو کشور رقیب هستهای جنوب آسیا، اکنون مسئله کشمیر به یک اختلافنظر ژئوپلیتیکی سهجانبه تبدیل شده است. درگیری بین نیروهای چینی و هندی در لاداخ در منطقه شرقی کشمیر، فضای خشونتآمیز دوجانبهای را برای هند ایجاد کرده است. هجوم چینیها به سرزمین تحت کنترل هند، پاکستان را به حمایت از جداییطلبان کشمیر ترغیب خواهد کرد، و این باعث تشدید منازعات بر سر منطقۀ مورد مناقشه خواهد شد. از منظر ایالات متحده، این شرایط فرصتی را برای همسویی با هند و غلبه بر چالش فزاینده چین فراهم خواهد کرد. با این وجود خطرافزایش ناامنی و بیثباتی در منطقه نیز وجود دارد.
تقسیمات ژئوپلیتیک کشمیر
جزئیات مبهم از تنش بین هند و چین
مقامات هندی در 16 ژوئن اعلام كردند كه در درگیری با سربازان چینی در دره گالوان (Galwan) در خط کنترل اصلی (LAC) – مرز منطقۀ لاداخ که مناطق کشمیر تحت مدیریت هند و منطقه سین کیانگ و تبت چین را از هم جدا میکند، حداقل 20 سرباز هندی از جمله یک سرهنگ كشته و بیش از 100 نفر دیگر زخمی شدند. چین در مورد تلفات خود چیزی اعلام نکرده و تاکنون گزارشی از درگیری رخ داده در این منطقه، ارائه نشده است. تنها گزارشی سطحی از آنچه كه پس از توافق طرفین برای تنشزدایی رخ داده ارائه شده است. نارندرا مودی، نخست وزیر هند، در بیانیهای تلویزیونی در 17 ژوئن گفت که کشور او به دنبال صلح است، اما هشدار داد که "در هر وضعیتی قادر به پاسخ مناسب است."
این نخستین حادثه درگیری بین دو طرف در کشمیر از سال 1967 است، یعنی پنج سال پس از جنگ چین و هند در سال 1962 که به نفع چین پایان یافت و زمانی که گفته میشد درگیریها باعث کشته شدن نیروهای هر دو طرف شده است. اما آنچه که در مورد این موضوع عجیب است این است که ظاهراً در این درگیریها هیچ سلاح نظامی بکاربرده نشده است. زمانی که یکی از مقامات ارشد نظامی هند این واقعه را برای بی بی سی بازگو میکرد، گفت:" آنها با ابزارهای فلزی پیچیده شده با سیم خاردار، به نیروهای ما ضربه زدند. نیروهای ما با دست خالی جنگیدند". این مقام گفت که حدود 300 چینی که بخشی از آنچه که او آنها را "گروه مرگ" توصیف میکند، به سربازان هندی حمله کردند.
تنها بیانیۀ عمومیچین، از طرف ارتش آزادیبخش خلق چین صادر شد که در آن این واقعه را محکوم کرده و آن را "اقدامات تحریکآمیز" هند نامید. ژانگ شولی در بیانیهای در وب سایت وزارت دفاع چین، تأکید کرد که "حاکمیت منطقه دره گالوان همیشه متعلق به چین بوده است." شولی ادعا كرد كه نیروهای هندی "برای انجام اقدامات غیرقانونی از خط مرزی عبور كرده و عمداً دست به حملات تحریكآمیز زدهاند" كه منجر به "درگیری فیزیکی جدی بین دو طرف" شد.
در حالی که جزئیات تاکتیکی این درگیری همچنان مبهم است، شکی نیست که این رخداد نشانگر تشدید تنش قابلتوجه بین دو کشور میباشد. آخرین واقعه مهم بین این دو کشور پرجمعیت جهان، مقاومت بدون تلفات 73 روزه دربرابر یکدیگر، در سال 2017 در فلات دوکلام(Doklam)، منطقهای در امتداد منطقه مرزی بین چین، هند و بوتان بود. اختلافات مرزی هند و چین در نقاط مختلف در کل مرز هیمالیا به طول 2.520 مایل که از نینگچی تا آروناچال پرادش در شرق نزدیک میانمار تا منطقه لاداخ در غرب و نزدیک پاکستان کشیده شده است همیشه وجود داشته است، اما این منطقه مرزی در غرب است که با تحرکات ژئوپلیتیک جنوب غربی آسیا گره خورده است.
دو درگیری در کشمیر
بیشتر مردم وقتی به کشمیر فکر میکنند، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، جنگ هند و پاکستان است زیرا اختلاف بر سر این منطقه مناقشهای قدیمی بین دهلی نو و اسلامآباد بوده است. در واقع، بیشتر خشونتها از جمله جنگ در سالهای48 -1947، 1965، 1971 و 1999- در امتداد خط کنترل (LOC) بوده است که مناطق آزاد جامو و کشمیر و گیلگیت - بلتستان پاکستان را از بخش جامو و کشمیر هند جدا میکند. از سال 1989، مبارزان در گروههای مختلف اسلام گرای پاکستانی مستقر در پاکستان (که اغلب با کمک اسلامآباد) تلاش کردند از طریق شورش و تروریسم از جداییطلبی مسلمانان در هند سوءاستفاده کنند. آنها حتی در مراکز شهری مهم مانند بمبئی، دهلی نو و پایگاههای نظامیدر دیگر مکانها، دست به حملاتی فراتر از آنچه در کشمیر رخ میداد زدند. این اقدامات، هند و پاکستان را در سالهای 2002، 2008، 2016 و 2019 در آستانه جنگ قرار داد.
اگر چه از جنگ 1962، هر دو طرف به طور پیوسته در حال تقویت مواضع نظامیخود، به ویژه از طریق ساخت جاده و سایر امکانات بودند، اما عجیب این است که، LAC که بخشهای تحت کنترل هند و چین از کشمیر را از هم جدا میکند، آرام است. اما درگیری ژوئن در امتداد LAC به این معنا است که اختلاف کشمیر دیگر تابع روابط دوجانبه هند و پاکستان نیست. درک این فضای جنگی نیازمند توجه به محدودیتها و ضرورتهای هند میباشد. از نظر هند، دهلی نو اکنون با چالش دفاع همزمان از سرزمین خود دربرابر پاکستان و چین روبرو است.
در حال حاضر شاهد انتقادات داخلی زیادی در هند بدلیل درگیری با چینیها هستیم، که به دلیل عدم کارایی هند در پاسداری از خود، با عنوان شکست اطلاعاتی نامیده میشود. دولت مودي براي پاسخگويي نسبت به کشتهشدگان بیشمار در این درگیری، تحت فشار قابل توجهي قرار دارد. این درگیری اندکی پس از آن که دولت مودی وضعیت کشمیر را به عنوان یک منطقه خودمختار ابطال کرد، صورت گرفت. این حرکت با واکنشهای داخلی و بینالمللی بسیاری روبرو شد.
جدایی لاداخ از جامو و کشمیر به دهلی نو کمک کرد تا بتواند این منطقه ناآرام را بهتر مدیریت کرده و با پاکستان برخورد کند. اما به نظر میرسد این امر نگرانیهای چین را درباره آینده کنترل چین بر بخشهای بزرگی از لاداخ برانگیخته است. پکن تنها نسبت به اقدام استراتژیک دهلی نو در سازماندهی مجدد بزرگترین بخش کشمیر، که تحت کنترل هند است، واکنش نشان نداده است. ارتش هند در حال ساختن جاده و پلهایی در امتداد بخش بزرگی از LAC است که بخشهای چینی کشمیر را از بخشهای تحت کنترل هند جدا میکند. اینها اقداماتی است که پکن احساس میکند احتمالاً بخشی از تلاش دهلی نو برای تضعیف موقعیت چین در اقصی (آکسای) چین است.
در هر صورت، درگیری مرگبار هند و چین در دره گالوان، وضعیت آرام در طول LAC را ازبین برده است. براساس ارزیابی اس. اچ پاناگ، ژنرال بازنشسته و تحلیلگر استراتژیک برجسته، این درگیری در نهایت به این دلیل رخ داده است که نیروهای چینی فراتر از LAC رفته و اکنون قلمرو هند و از همه مهمتر چندین قله استراتژیک را اشغال کردهاند. در حالی که هیچ شباهتی بین میزان و شدت خشونت در طول LOC بین هند و پاکستان با LAC وجود ندارد، از دیدگاه هند دیگر نمیتوان تهدید LAC را تحمل کرد. از سوی دیگر، تا جایی که کشمیر موردتوجه باشد، هند باید با دو دشمن مقابله کند.
هند، بین چین و پاکستان
چین متحد قدیمی دشمن اصلی هند یعنی پاکستان بوده است. دههها است، چینیها از جنگ بین هند و پاکستان بر سر کشمیر جلوگیری کردند. حتی زمانی که پکن با هند در منطقه بر سر مسائل مرزی مشکل داشت. چین نه تنها بخشهای قابل توجهی از سرزمین خود را در امتداد حاشیه شرقی کشمیر کنترل میکند، بلکه کنترل بخشهای زیادی از منطقه را در بخش شمالی و مرکزی ایالت کشمیر که در زمان بریتانیا تحت هند بوده است را نیز تحت کنترل خود دارد. اقدام پاکستان در سال 1963 برای واگذاری دره شکسگام به چین که کنترل آن را در جنگ 4748- 1947 با هند به دست آوردند، این شرایط را وخیمتر کرد.
فرض هند این بود که وقتی کنترل کشمیر را به دست بیاورد، با چین درگیر نمیشود. با این حال، حداقل از سال 2013، چین از طریق کریدور اقتصادی 62 میلیارد دلاری چین و پاکستان - بزرگترین سرمایهگذاری بینالمللی در طرح کمربند و جاده، روابط خود با پاکستان را ارتقا داده است. نقطه شروع کریدور در استان سین کیانگ چین است و از طریق کشمیر تحت کنترل پاکستان و از آنجا به طول جغرافیای پاکستان تا بندر گوادار دریای عرب، که آن هم تحت مدیریت چینیها است، کشیده شده است. بنابراین، هند بهطورفزاینده نگران ارتباط نزدیک چین و پاکستان و تأثیر آن بر مناقشه دهلی نو با اسلامآباد به ویژه در مورد کشمیر است.
شایان توجه است که درگیری بیسابقهای در ماه ژوئن در منطقهای در کشمیر در امتداد LAC اتفاق افتاد که خیلی دور از LOC نیست، خصوصاً بخش کارگیل- صحنه جنگ کوچک بین هند و پاکستان در سال 1999- این احساس را بوجود میآورد که تاریخ در حال تکرار است. با این تفاوت که 21 سال پیش، نیروهای پاکستانی با حمایت غیرنظامیان از LOC و ارتفاعات اشغالی عبور کردند، در حالی که در حادثه اخیر، نیروهای چینی از LAC عبور کردند تا دو منطقه مختلف را در طول LAC در منطقه لاداخ اشغال کنند.
دره گالوان همچنین از یخچالهای سیاچن (Siachen) دور نیست، که نیروهای هندی در سال 1984 کنترل آن را در دست گرفتند. سیاچن صحنه مقاومت و ایستادگی چند دههای بین نیروهای هند و پاکستان بوده و نمایانگر میدان نبرد بلندترین سطح در سیاره زمین است. هند با به دست آوردن كنترل آن، نه تنها يك مزيت نسبت به پاكستان به دست آورد، بلكه امكان نظارت بر تحركات چيني در دره شاكسگام را نيز داشت كه قبلاً چنین امکانی را نداشت. به همین دلیل هندیها نگران این هستند که حرکت چینیها در دره گالوان موجب تهدید و تضعیف موقعیت هند در این منطقه گردد. مهمتر از همه اینکه میزان همکاری چین و پاکستان در کشمیر، سوال اساسی تصمیمگیرندگان هندی است.
اقدام چینیها در LAC، پاکستان را تحریک میکند تا LOC را بیشتر تهدید کند. از دیدگاه پاکستان، جنگ چین و هند بر سر کشمیر فرصتی تاریخی است که میتواند حداکثر بهره را از آن ببرد چرا که هندیها باید برنامهریزی بلندمدت ارتش خود را تغییر داده و منابع بیشتری را به LAC تخصیص دهند، این بدان معنا است که باید کمتر با LOC مقابله کنند.
تنشها در کشمیر درحالی افزایش مییابد که ایالات متحده در تلاش برای مدیریت چالش چین و همچنین مقابله با بیماری همهگیر COVID-19 و ناآرامیهای داخلی پیش از انتخابات ریاست جمهوری میباشد. واشنگتن باید در مورد این فضای جنگی سهجانبه در حال ظهور که حتی ناظران نزدیک را نیز غافلگیرکرده است، ارزیابی دقیقی داشته باشد. در واقع همراهی با هند فرصتی را برای مقابله با چین فراهم میسازد. اما این اقدام باید بهگونهای انجام شود که بیش از آن که مشکلی را حل کند خود مشکل ساز نباشد، خصوصاً در جبهه هند و پاکستان که به خارج شدن ایالات متحده از افغانستان مربوط میشود.
درگیری فزاینده چین در مناقشات هند و پاکستان، به ویژه در حال حاضر در کشمیر، منافع ایالات متحده و حفظ موازنه بین هند و پاکستان را به خطر میاندازد، زیرا واشنگتن درگیر خاتمهدادن به جنگ افغانستان است. برای حصول اطمینان از ثبات استراتژیک در جنوب آسیا و حفظ معماری امنیتی در افغانستان پس از آمریكا، ایالات متحده به همكاری بیشتر با هند و پاكستان نیاز دارد. این اصلیترین شرط برای بهرهبردن از مناقشه هند و چین درجهت مقابله با پکن در جبهه جنوبی منطقه است.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»