خروج دهلی از قالب خودانزوایی در روند صلح افغانستان
باز تنظیم سیاست خارجی هند در قبال افغانستان
هند به عنوان شریک راهبردی افغانستان تاکنون از رویکرد "صبر و نظاره" استفاده کرده است اما به نظر میرسد این رویکرد مورد انتقاد قرار گرفته و اعتقاد بر این است که اصرار دهلی برای این که صرفا با دولت مشروع افغانستان ارتباط داشته باشد، نمونهای از یک دیپلماسی تنبل است. اجماع درباره لزوم انجام مذاکرات صلح با طالبان نیز عامل دیگری برای تغییر موضع هند در قبال روند صلح است. شرکای راهبردی هند در دهه 1990 اکنون باب مذاکره با طالبان را گشوده҅اند. به نظر میرسد که این تغییر راهبردی، دهلی نو را بر آن داشته است تا از قالب خودانزوایی خارج شده و تلاش کند تا مشارکت فعالی در روند صلح داشته باشد.
ایران شرقی/
در سال 2017، «حامد کرزی» رئیس جمهور وقت افغانستان، روابط گرمتری را با رهبران طالبان - که به نظر از کنترل پاکستان بر این جنبش ناراضی بودند، آغاز کرد. کرزی همچنین از هند خواست تا با این گروه از اعضای طالبان ارتباط برقرار کند اما «پراناب ماهاراجه» وزیر خارجه وقت هند ضمن رد این درخواست، گفت: «برخی افراد بین طالبان خوب و بد تفاوت قائل میشوند اما من چنین تفاوتی را قائل نیستم. چون به نظر من طالبان صرفا یک مکتب فکری دارند و آن هم مکتب خشونت است.»
اما حدود یک دهه بعد، هند یک هیئت غیررسمی را به نشست 2018 مسکو که با موضوع روند صلح افغانستان برگزار شده بود اعزام کرد. این رویداد که در ابتدا به خاطر مخالفت شدید دولت افغانستان با آن به تعویق افتاده بود، پس از دو ماه بالاخره برگزار شد و دو دیپلمات بازنشسته هندی جزو شرکت کنندگان آن بودند.
در جریان مذاکرات آمریکا ـ طالبان در قطر، کشورهای مختلف، به جز دولتهای افغانستان و هند، شرکت داشتند. از سال 2001، هند بیش از 1 میلیارد دلار در حوزه امور زیربنایی، کمکهای بشردوستانه و سرمایهگذاری در افغانستان هزینه کرده است و لذا کنار گذاشتن دهلی نو از مذاکرات دوحه موجب نگرانی برخی تحلیگران و دیپلماتهای هندی شد. اما هندیها با اعزام مقامات بازنشسته خود به نشست 2018 مسکو و استقبال از توافق اخیر آمریکا ـ طالبان، در حال تغییر موضع خود در قبال روند صلح افغانستان هستند.
برای درک بهتر دیدگاه دهلی نو درباره روند صلح افغانستان، ابتدا باید به تحلیل سیاست این کشور در قبال افغانستان بپردازیم.
سیاست خارجی هند در قبال افغانستان
«آویناش پالیوال» در کتاب خود با عنوان «دشمن دشمن من» عنوان میکند که سیاست هند در قبال افغانستان، متأثر از 3 عامل است: به حداقل رساندن یا متعادل کردن نفوذ پاکستان بر کابل؛ فشارهای بینالمللی وارد شده به دهلی (به واسطه فضای سیاسی حاکم بر جامعه بینالملل) که این کشور را به تنظیم مواضع خود در قبال افغانستان واداشته است؛ و منافع، اولویتها و سیاستهای دولتهای مختلف افغانستان و موضعگیری آنها در قبال اسلام آباد. این مسایل، هند را مجبور به تنظیم دوباره سیاست خارجی منطقهای خود کرده است.
به گفته «پالیوال»؛ رویکرد هند در قبال افغانستان که در اتاقهای فکر سیاستگذاری این کشور تعیین میشود، در دورانهای مختلف، بین گروههای متعصب ضد پاکستانی و گروههای مصالحهجو در نوسان بوده است. گروههای ضد پاکستانی معتقد هستند که دهلی نو باید روی گروهها و افراد ضد پاکستانی در داخل افغانستان سرمایهگذاری کند. طبق این دیدگاه، برقراری رابطه دوستانه با گروههای طرفدار پاکستان بیفایده است. این در حالی است که گروههای مصالحهجو بر این باور هستند که ایجاد تعادل بین نفوذ دهلی نو و اسلامآباد بر کابل و حفاظت از منافع ملی هند در افغانستان، برای هند، سازنده خواهد بود. این رویکرد به هند اجازه میدهد تا رابطه خود را با هر کسی که در افغانستان روی کار میآید برقرار و حفظ کند، بدون توجه به اینکه ماهیت رابطه دولت مذکور با اسلام آباد چگونه است. این رویکرد همچنین چهره مثبت هند را در بین افغانها حفظ کرده و ضمن حفظ ثبات داخلی این کشور، حفاظت از منافع هند را نیز تضمین میکند.
موانع برقراری رابطه بین هند و طالبان
در زمان حکومت طالبان در افغانستان، از سال 1996 تا 2001، این گروه از حمایت سیاسی، نظامی و مالی پاکستان (دشمن سرسخت هند) برخوردار بود. از آن زمان به بعد، طالبان همچنان به رابطه دوستانه خود با پاکستان ادامه داده است. در دوران حکومت طالبان، هند به خاطر اعمال نفوذ پاکستان بر دولت طالبان در آن زمان، مجبور به بستن سفارت خود در کابل شد. هند به همراه ایران و روسیه به حمایت از «اتحاد شمال» که یک گروه ضد طالبان بود، پرداخت. طالبان در اولین روزهای حکومت خود، از هند خواست تا سفارت خود را در کابل بازگشایی کند اما این درخواست مورد پذیرش دهلی نو قرار نگرفت. پس از سقوط رژیم طالبان در سال 2001، هند مناسبات دیپلماتیک خود را با دولت جدید افغانستان دوباره از سر گرفت و سفارت خود را در کابل بازگشایی کرد. از آن زمان به بعد، هند از راهبرد ضد شورش دولت افغانستان در قبال طالبان حمایت کرده و تجهیزاتی را در اختیار نیروهای افغان قرار داده است.
با نزدیکتر شدن هند و افغانستان به هم، دو کشور در سال 2002 توافقنامهای را برای تقویت رابطه دوستانه خود امضا کردند. از آنجا که هند معتقد است که هر نوع رابطه با طالبان، مشروعیت دولت افغانستان را از بین میبرد لذا دهلی نو از برقراری رابطه با طالبان اجتناب کرده است. هند هنوز هم سیاست اواسط دهه 90 خود را در قبال طالبان دنبال کرده و از دولت افغانستان حمایت میکند. این در حالی است که ایران و روسیه که پیش از این رویکرد سیاسی مشابه با هند داشتند، حالا در حال برقراری رابطه با طالبان هستند.
طالبان همچنان از حمایت ارتش و سرویس اطلاعاتی پاکستان برخوردار بوده و رهبران و شوراهای نظامی و اقتصادی این گروه در شهرهای بزرگ پاکستان مستقر هستند. اسلام آباد هنوز هم در روند جاری صلح افغانستان بر طالبان نفوذ دارد. اما از منظر دهلی نو، هر نوع مذاکرهای که تحت کنترل پاکستان انجام شود معتبر نخواهد بود. به باور تحلیلگران، پاکستان به دنبال آن است تا با مشارکت در روند مذاکرات افغانستان، نفوذ سیاسی خود را بر کابل تقویت کرده و به نوعی زمینه مداخله خارجی در منطقه مورد مناقشه کشمیر را فراهم کند. در واقع، در روندی که پاکستان دست بالا را در آن داشته و دولت افغانستان به حاشیه رانده شده است، جایی برای مشارکت دهلی نو باقی نخواهد ماند.
قبل از سال 2014، آمریکا و انگلیس از هند میخواستند تا کمکهای نظامی و اقتصادی خود به افغانستان را افزایش دهد. چند سال پیش نیز «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا، در زمان اعلام «راهبرد آسیای جنوبی» خود، از هند خواست تا نقش موثرتری را در افغانستان ایفا کند. اما در اظهارات اخیر «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا و «زلمی خلیلزاد» نماینده ویژه آمریکا درباره مذاکرات صلح با طالبان، هیچ جایی برای مانور هند در روند مصالحه افغانستان در نظر گرفته نشده است. مشارکت هند در روند صلح افغانستان نه تنها از سوی پاکستان بلوکه شده است بلکه به نظر میرسد واشنگتن نیز در حال حاضر، نقش آفرینی هند در این پروسه را حیاتی نمیداند. دولت ترامپ معتقد است که مشارکت وسیع هند در این مسئله، پاکستان را به تخریب این پروسه ترغیب خواهد کرد.
محدودیتهای هند برای اعمال نفوذ در امور افغانستان
نداشتن مرز مشترک با افغانستان و قرار گرفتن پاکستان بین دو کشور هند و افغانستان، مانع از اعمال نفوذ قابل توجه دهلی نو در امور افغانستان شده است. طی 18 سال گذشته، نقش هند در توسعه اقتصادی، ایجاد زیرساختها، ارائه کمکهای بشردوستانه و سرمایه گذاری در منابع طبیعی افغانستان، تصویر مثبتی از هند را بین افغانها به وجود آورده و راه را برای توسعه قدرت نرم هندیها در این کشور هموار کرده است. دهلی نو معتقد است که حضور نظامی هند در افغانستان و برقراری رابطه با طالبان موجب از بین رفتن اعتماد افغانها به آنها خواهد شد. البته، سهل انگاری هند درباره حضور خود در افغانستان و نقش آفرینی در حل مناقشه این کشور، به عدم وجود ظرفیتهای لازم در دهلی نو نیز باز میگردد. از نظر مقامات هندی، اگر نیروهای ناتو نتوانستند به جنگ افغانستان خاتمه دهند، چگونه انتظار میرود که سربازان هندی قادر به انجام این کار باشند؟
تاکنون هند منافع خود در افغانستان را از طریق گروههای داخلی و شرکای خارجی حفظ کرده است. در دهه 1980، دولت کمونیست افغانستان و کشور شوروی از منافع راهبردی هند در افغانستان حفاظت میکردند. در دوران حکومت طالبان، هند به همراه روسیه و ایران، به حمایت از «اتحاد شمال» پرداخت تا مانع از گسترش حوزه نفوذ طالبان در این کشور شود. از سال 2001 به بعد نیز به رغم بالا گرفتن شورشها در افغانستان، ثبات نسبی در این کشور به واسطه حضور نیروهای ناتو به وجود آمده است که این مسئله، به هندیها فرصت داد تا بتوانند تعاملات خود با افغانستان را افزایش دهند.
وابستگی هند به نیروهای خارجی و کنار گذاشته شدن آن از مذاکرات دوحه، باعث افزایش نگرانیهای دهلی نو درباره منافع آینده خود در افغانستان شده است. در همین حال، دهلی نو شانس برقراری رابطه با طالبان را نیز از دست داده است. اما به رغم همه اینها، هند حالا انگیزههایی برای پیوستن به روند صلح دارد.
عوامل انگیزشی هند برای پیوستن به روند صلح
در شرایطی که پاکستان مشارکت فعالتری در روند صلح افغانستان دارد، هندیها نمیخواهند از این معرکه جا بمانند. دهلی نو نگران روی کار آمدن یک دولت طرفدار اسلام آباد در افغانستان بوده و بیم آن را دارد که این کشور بار دیگر به پناهگاهی برای شبه نظامیان فعال در کشمیر بدل شود. دهلی معتقد است که وارد شدن این کشور به روند صلح، نه تنها نفوذ پاکستان بر کابل را متعادل میکند بلکه با خروج سربازان خارجی، از منافع آتی این کشور در افغانستان حفاظت خواهد کرد.
هند به عنوان شریک راهبردی افغانستان، کشوری است که پیوسته بر مشارکت داشتن در امور افغانستان اصرار داشته است. اگر هند در روند صلح مشارکت داشته باشد، میتواند با لابی کردن برای دولت افغانستان، مداخلات پاکستان را دفع کند. هند برای محافظت از میلیونها دلار سرمایهگذاری خود در افغانستان نیز مشتاقانه خواهان مشارکت در روند صلح بین طالبان و دولت افغانستان است. به گفته «هاپیمون جاکوب»، اصرار هند برای اینکه صرفا با دولت مشروع افغانستان ارتباط داشته باشد، نمونهای از یک دیپلماسی تنبل است.
همچنین اگر همه نیروهای ناتو از این کشور خارج شوند، دهلی نو باید مانع از تبدیل شدن افغانستان به یک اردوگاه تمرینی جدید برای سازمانهای تروریستی شود. دغدغهای که «سید اکبرالدین» نماینده دایم هند در سازمان ملل نیز در سال 2019 به آن اشاره کرد: «برای تحقق یک صلح واقعی و پایدار، موضوع پناهگاههای شبکههای ترور نیز باید مورد توجه قرار گیرد...»
اجماع درباره لزوم انجام مذاکرات صلح با طالبان نیز عامل دیگری برای تغییر موضع هند در قبال روند صلح است. نه تنها دولت افغانستان بلکه کشورهای منطقه و جامعه بینالملل همگی بر لزوم یافتن یک راه حل برای پایان دادن به جنگ افغانستان اتفاق نظر دارند. روسیه و ایران که جزو شرکای راهبردی هند در دهه 1990 بودند، حالا آشکارا با طالبان در ارتباط هستند. به نظر میرسد که این تغییر راهبردی، دهلی نو را بر آن داشته است تا از قالب خودانزوایی خارج شده و تلاش کند تا مشارکت فعالی در روند صلح داشته باشد.
صلح مطلوب برای هند
هند خواهان یک توافق صلح به رهبری و مالکیت افغانها است؛ توافقی که در آن، دولت کابل به عنوان یک نهاد و به نمایندگی از مردم، باید نقش بیشتری ایفا کند. دهلی نو همواره بر مشارکت دولت افغانستان در هر نوع مذاکره صلح با طالبان، از جمله مذاکرت طالبان ـ آمریکا در دوحه، اصرار داشته است.
قبل از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سپتامبر سال 2019، آمریکا و رهبران اپوزیسیون افغان، از دولت خواستند تا با تعویق انتخابات به خاطر مذاکرات صلح، راه را برای تشکیل یک دولت موقت هموار کند. ژوئن سال گذشته، «آجیت دوال» مشاور امنیت ملی هند در دیدار خود با «پمپئو» تصریح کرد که انتخابات ریاست جمهوری فرآیندی جدا از مذاکرات صلح است. در همان جلسه، «دوال» با تعلیق انتخابات و تشکیل دولت موقت نیز مخالفت کرد. در همین حال، هر نوع دولتی که در نتیجه مذاکرات صلح بینالافغانی به وجود آید تنها در صورتی برای هندیها قابل قبول خواهد بود که پاکستان نفوذی بر طرفهای آن نداشته باشد.
تاکنون اتخاذ رویکرد «صبر و نظاره» از سوی هندیها، برای دهلی نو غیرسازنده بوده است. در کل، باید گفت که هند تاکنون هیچ گام عملی برای کمک به پایان جنگ افغانستان انجام نداده است. این کشور تنها از خروج نیروهای خارجی حمایت کرده است، آن هم به شرطی که این خروج تضمین کننده یک صلح پایدار در افغانستان بوده و مانع از بروز شکافهای داخلی رخ داده در دهه 1990 شود. اگر از اعمال نفوذ پاکستان بر مذاکرات بینالافغانی جلوگیری نشود، دهلی نو ممکن است روند صلح را تخریب کرده و از گروههای ضد پاکستانی در افغانستان حمایت کند.
«بورکه دات»، از تحلیلگران هندی در حوزه مسائل کشمیر، در مقالهای در روزنامه «واشنگتن پست» نوشت که لغو وضعیت خاص منطقه جامو و کشمیر توسط هند در سال 2019، ارتباط مستقیمی با روند صلح افغانستان داشته است. به اعتقاد این تحلیلگر، هندیها قصد دارند به منظور ایجاد فضای لازم برای مانور دادن در موضوع مذاکرات و همچنین به حداقل رساندن نفوذ پاکستان، هم بر توافق آمریکا ـ طالبان و هم بر مذاکرات بینالافغانی، در روند مذاکرات اختلال ایجاد کنند.
بر همین اساس، پاکستانیها معتقد هستند که راه حل مناقشه کشمیر، در مذاکرات صلح افغانستان قرار دارد. لذا «خلیلزاد» بین دوحه و دهلی نو به آمد و شد پرداخت تا شاید بتواند برای حفاظت از مذاکرات طالبان ـ آمریکا در برابر پس لرزههای ناشی از لغو ماده 370 از سوی هند (مادهای که جامو و کشمیر را دارای وضعیت خاص تعریف کرده بود)، راه حلی برای بن بست کشمیر بیابد. شاید بتوان گفت هند تنها کشوری است که از خروج نیروهای خارجی از افغانستان ضرر خواهد کرد.
در حال حاضر چنین به نظر میرسد که طالبان از جنگ خسته شده است و تمایل دارد تا برای ورود به ساختار سیاسی آینده افغانستان، توافقنامه صلحی را با دولت افغانستان به امضا برساند. طبق اظهارات مذاکرهکنندگان طالبان در دوحه، این گروه آمادگی آن را دارد تا پس از انجام مذاکرات بینالافغانی و رسیدن به یک توافق، قدرت سیاسی را با دیگر افغانها شریک شده و یک ساختار سیاسی فراگیر شکل دهد. طالبان همچنین تمایل دارد تا روابط دیپلماتیک دوجانبه و چندجانبه را با کشورهای منطقه و جامعه بینالملل ادامه دهد. با توجه به این موضوع و همچنین هدف طالبان برای حفاظت از منافع خود در داخل افغانستان، هند باید به لحاظ دیپلماتیک با طالبان وارد تعامل شده و در همان حال، از ادامه حمایت، حاکمیت و مشروعیت دولت افغانستان اطمینان حاصل کند.
شرکت نمایندگان غیر رسمی هند در نشست 2018 مسکو، حکایت از تنظیم دوباره سیاست سنتی هند در قبال افغانستان داشت. حتی بعد از سقوط رژیم طالبان در سال 2001، مقامات اطلاعاتی هند با رهبران طالبان تماس گرفتند تا آنها را مجاب کنند که دو طرف، نیروهای یکدیگر را هدف قرار ندهند. همچنین طبق یک گزارش، سال گذشته دهلی نو به طورمحرمانه با طالبان تماس گرفته است تا تضمین این گروه را درباره «حفاظت از منافع و تأسیسات هند پس از خروج آمریکا» به دست آورد. البته به خاطر کنترل پاکستان بر طالبان، بعید است که این گروه حفاظت از سرمایه گذاریها و شهروندان هندی را پس از خروج سربازان آمریکایی از افغانستان تضمین کند.
با این حال، هنوز عناصری در داخل کادر رهبری طالبان هستند که مخالف اعمال نفوذ پاکستان بر این جنبش بوده و تمایلی به ابراز خصومت غیرضروری در قبال هند ندارند. زمانی که توافقنامه صلح بینالافغانی امضا شود، هند از ساختار سیاسی که در آن، دولت فعلی افغانستان، اپوزیسیون سیاسی و طالبان سهم داشته باشند حمایت خواهد کرد اما تنها به شرطی که پاکستان بر آن اعمال نفوذ نداشته باشد. شاید هند از مذاکرات آمریکا ـ طالبان در دوحه جا مانده باشد اما هنوز میتواند نقش مهمی را در مذاکرات بین الافغانی ایفا کند.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»