"احسانالله احسان" یکی از سرشناسترین رهبران طالبان پاکستان (TTP) در دوران اوج جنگهای خونین این گروه با دولت پاکستان بود؛ جنگی که بیش از 20 هزار غیرنظامی در آن کشته شدند و بیش از شش هزار نیروی امنیتی پاکستان در نتیجه آن به قتل رسیدند. وی در سال 2017 در جریان توافقی با سرویس اطلاعات ارتش پاکستان، خود را تسلیم نیروهای امنیتی این کشور کرد اما پس از سه ماه موفق شد از بازداشت خانگی فرار کند. این فرمانده پیشین طالبان پاکستان معتقد است هر چند که در سالهای اخیر، TTP ضربات سنگینی را از نیروهای آمریکایی و پاکستانی متحمل شده است اما با این وجود، کانونهای آن همچنان در شهرهای پاکستان فعال بوده و هنوز قادر به اجرای حملات میباشد.
ایران شرقی/
به گفته «احسان الله احسان» سخنگوی سابق «تحریک طالبان پاکستان»، در سالهای اخیر، طالبان پاکستان ضربات سنگینی را از عملیاتهای امنیتی نیروهای آمریکایی و پاکستانی متحمل شده است اما با این وجود، کانونهای آن همچنان در شهرهای پاکستان فعال بوده و هنوز قادر به اجرای حملات میباشد؛ این جملات بخشی از اولین گفتوگوی اختصاصی احسان الله احسان با شبکه «الجزیره» از زمان فرار وی از زندان ارتش پاکستان در ژانویه سال جاری است. احسان الله زمانی یکی از برجستهترین رهبران طالبان پاکستان بود که بعدها با همکاری چند فرد دیگر، شاخه انشعابی «جماعت الاحرار» را بنیانگذاری کرد.
به گفته احسان االله احسان، این گروه و متحدان آن همچنان در ولایات شرقی افغانستان، در نزدیکی مرز پاکستان، فعالیت دارند. « نمیتوانیم بگوییم که کار تحریک طالبان پاکستان، جماعت الاحرار یا دیگر گروههای ضد پاکستانی به طور کامل تمام شده است. آنها قطعا دارای تشکیلاتی هستند و شاید به عنوان بخشی از یک نقشه، تصمیم گرفتهاند برای مدتی ساکت بمانند. آنها در شهرهای پاکستان حضور داشته و قادر به انجام حمله هستند.»
احسان که نام واقعی وی «لیاقت علی»است، در گفتوگوی اختصاصی این هفته خود با «الجزیره»، سکوت خود را شکست و توضیح داد که چگونه در سال 2017 خود را تسلیم نیروهای امنیتی پاکستان کرده و چگونه از خانه امن ارتش در یک منطقه اعیان نشین شهر «پیشاور» فرار کرده است. وی درباره عملیاتهای طالبان پاکستان و جماعت الاحرار نیز صحبت کرده است.
این مصاحبه از طریق یک سرویس اینترنتی پیامرسان صوتی و از مکانی نامعلوم انجام شده است.
احسان الله یکی از سرشناسترین رهبران طالبان در دوران اوج جنگهای خونین این گروه با دولت پاکستان بوده است؛ جنگی که طبق آمار «پرتال تروریسم آسیای جنوبی»، بیش از 20 هزار غیرنظامی در آن از طریق حملات انتحاری، بمبهای کنار جادهای و دیگر حملات کشته شدند. همچنین طبق این آمار، این گروه بیش از 6 هزار نیروی امنیتی پاکستان را به قتل رسانده است.
احسان میگوید که کشته شدن رهبران طالبان پاکستان مثل «مولانا فضل الله» (در حمله پهپادی سال 2018 آمریکا) و همچنین رهبران ارشدی چون «خالد حقانی» و «شهریار محسود» دو ماه قبل از آن، گرچه به این سازمان آسیب زد اما باعث نابودی آن نشد. به گفته احسان، «توانایی آنها برای انجام حملات قطعا کاهش یافته اما کار آنها هنوز تمام نشده است. آنها همچنان در تلاش خواهند بود تا حضور خود را اثبات کنند.»
احسان فوریه سال 2017 در جریان توافقی با پاکستان، خود را تسلیم نیروهای امنیتی این کشور کرد. وی مدعی است که طبق این توافق قرار بود به وی مصونیت کامل قضایی داده شده و دستمزد پرداخت شود و تضمین شود که او میتواند به عنوان یک «شهروند صلحجو» زندگی کند.
به رغم اینکه فهرست ادعاهای مطرح شده از سوی احسان در این مصاحبه، به ارتش پاکستان ارائه شد اما این نهاد تاکنون پاسخی به این موضوع نداده است. وزیر کشور پاکستان نیز حاضر نشد در این باره اظهارنظر کند. همچنین از زمان بازداشت یا فرار احسان تاکنون، دولت پاکستان هیچ اظهارنظری در این باره نکرده است اما «اعجاز شاه» وزیر کشور پاکستان ماه فوریه تأیید کرد که احسان الله دیگر در بازداشت پاکستان نمیباشد.
«رحیم الله یوسفزی» از روزنامه نگاران مجرب پاکستانی که سالها است تحولات طالبان افغان و طالبان پاکستان را زیر نظر دارد، در این باره میگوید: «اولین مسئله این است که آنچه احسان الله ادعا میکند، یک طرف قضیه است و طرف دیگر این قضیه که طرف دیگر توافق است، هیچ اظهارنظری در این باره نکرده است. لذا در حال حاضر ما صرفا میتوانیم این اظهارات را ادعای یک طرف ماجرا بدانیم.»
وی افزود: «زمانی که رابطه بین آمریکا و پاکستان بهتر میشود، سازمانهایی ]ضد پاکستانی[ چون تحریک طالبان و جماعت الاحرار با مشکلات فزایندهای در افغانستان مواجه میشوند. در واقع، آمریکا برای تحقق اهداف خود ]در رابطه با روند صلح افغانستان[ با کمک پاکستان، سازمانهایی که بر ضد پاکستان هستند را هدف قرار میدهد.»
یک حرفه خونین
احسان الله احسان 31 ساله، سال 2008 زمانی که یک دانشجو بود، در زادگاه خود «مهمند» واقع در شمال غرب پاکستان به طالبان پاکستان پیوست. وی که در ابتدا به عنوان سخنگوی شاخه طالبان پاکستان در «مهمند» فعالیت داشت، به تدریج مراحل ترقی را طی کرد و در سال 2011، تبدیل به سخنگوی اصلی گروه و یکی از رهبران ارشد آن شد.
احسان به طور مرتب با خبرنگاران تماس میگرفت و مسئولیت برخی از مرگبارترین حملات انجام شده در خاک پاکستان را میپذیرفت، از جمله شمار زیادی حمله انتحاری که موجب مرگ صدها کودک و غیرنظامی دیگر، شیعیان، مسیحیان و دیگر گروهها و همچنین صدها نیروی امنیتی پاکستانی شده بود.
در سال 2012، وی از طرف طالبان پاکستان مسئولیت ترور یک نوجوان 14 ساله به نام «ملاله یوسفزی» را در «دره سوات» پذیرفت و پس از آن نیز گزارشگرانی را که به حمایت از ملاله پرداخته و به گفته وی، مبادرت به انتشار «مطالب ضد اسلام و ضد طالبان» میکردند تهدید میکرد. بعدها وی از طرف طالبان پاکستان، مسئولیت قتل خبرنگارانی را که متهم به انجام اقدامات «ضد طالبانی» بودند پذیرفت.
وی در برابر این پرسش که چرا طالبان پاکستان و متحدان او به غیرنظامیان حمله میکنند و یا این گروه چه توجیهی برای بمبگذاریهای بزرگ و اقدامات خشونت بار خود دارد، پاسخی ارائه نکرد.
به گفته یوسف زی، «سخنگوی این گروهها صرفا یک سخنگو نیستند...احسان الله محافظان خاص خود را داشت، در روند تصمیمگیریها مشارکت داشت و به شورای رهبری بسیار نزدیک بود. این طور نبود که او تنها یک سخنگو بوده و در خشونتها مشارکت نداشته باشد.»
پس از فرار وی، والدین 132 کودک کشته شده در قتل عام سال 2014 در مدرسه ارتش در شهر «پیشاور» که طالبان پاکستان مسئولیت آن را بر عهده گرفته بود، با ارائه دادخواستی به «دیوانعالی پیشاور»، خواستار مجازات احسان الله و همچنین انتشار جزئیات توافقی شدند که وی براساس آن، خود را تسلیم نیروهای امنیتی پاکستان کرده است.
در سال 2014، احسان الله با ترک طالبان، گروه «جماعت الاحرار» را تشکیل داد؛ این گروه مسلح، پس از انتصاب «ملا فضل الله» (از فرماندهان قدرتمند دره سوات) به عنوان رهبر طالبان پاکستان و بروز اختلافات ایدئولوژیک بین اعضای این گروه با رهبری تحریک طالبان تأسیس شد.
احسان الله در این باره گفت: «درآن زمان، نوعی عدم رهبری در گروه وجود داشت و افراد ]از تحریک طالبان[ سرخورده شده بودند. علاوه بر این، عملیاتهای ارتش هم بر ضد این سازمان در جریان بود. لذا برای پایان دادن به این سرخوردگی، تصمیم گرفتیم تا جماعت الاحرار را پایه گذاری کنیم.»
به دنبال این ماجرا، جماعت الاحرار شروع به انجام یک سری حملات بزرگ کرد، از جمله حمله انتحاری به «مرز واگه» که موجب مرگ دست کم 55 نفر در مرز بین پاکستان و هند شد، انفجار در پارک محل تجمع مسیحیانی که در حال برگزاری مراسم «عید پاک» بودند که باعث کشته شدن بیش از 70 نفر شد و انفجار در یک بیمارستان که مرگ دست کم 75 غیرنظامی را به دنبال داشت.
به گفته احسان الله، در آن زمان نفوذ داعش در سوریه و عراق در حال افزایش بود و گروههای مسلح پاکستانی مشتاق بودند تا برای به دست گرفتن رهبری شاخه داعش در آسیای جنوبی، داعش را تحت تأثیر قرار دهند.
وی افزود: «نحوه استفاده داعش از رسانه و نوع تبلیغات آن، رقابتی را بین گروههای مختلف برای پیوستن به این سازمان به وجود آورده بود.»
در سال 2016، جماعت الاحرار دست کم یک حمله بزرگ را با همکاری داعش انجام داد.
به گفته احسان الله، در سال 2016، وی با جماعت الاحرار دچار اختلاف ایدئولوژیک شد و تصمیم گرفت تا از مقر آنها در شرق افغانستان فرار کرده و براساس یک توافق مذاکره شده، خود را تحویل نیروهای امنیتی پاکستان بدهد.
وی گفت: «من با برخی اقدامات، دیدگاهها و روشهای سازمان و دیکتاتوری حاکم بر آن مشکل داشتم. به همین خاطر بود که از این گروه کنار کشیده و با نیروهای پاکستانی به توافق رسیدم.»
آوریل سال 2017، ژنرال «آصف غفور» سخنگوی وقت ارتش پاکستان اعلام کرد که احسان الله احسان خود را به نیروهای امنیتی پاکستان تسلیم کرده است. هر چند غفور جزئیات بیشتری درباره نحوه دستگیری احسان الله در آن زمان اعلام نکرد اما ارتش فیلمی ویدئویی از اعترافات وی را منتشر کرد.
یوسفزی در این باره میگوید: «احسان الله به عنوان یک سخنگو و همان گونه که لازمه مسئولیت او بود، اظهاراتی را بیان کرده و به دفاع از سیاستهای گروه میپرداخت... او چهره و صدای گروه بود. او با شدت و قدرت از سازمان دفاع میکرد و معتقد بود که روش سازمان ]در اعمال خشونت[ روش درستی است. حالا او نمیتواند ادعا کند که سخنان وی به او دیکته میشده است.»
توافق نقض شده، فرار آسان
احسان الله مدعی است که طبق توافق انجام شده بین او و نیروهای امنیتی پاکستان، قرار بوده است که وی از هر نوع پیگرد قانونی به واسطه فعالیتهای خود در طالبان پاکستان یا جماعت الاحرار مصون باشد و علاوه بر این، امتیازات دیگری هم به او داده شود.
وی در این باره گفت: «بله، من با سرویس اطلاعات ارتش پاکستان [MI] توافق کردم. در این توافقنامه، به من اطمینان داده شد که از من میزبانی خواهد شد؛ اینکه هیچ پروندهای علیه من تشکیل نخواهد شد؛ اینکه همه پروندههایی که از قبل بر ضد من تشکیل شده، مختومه خواهند شد؛ خانه من که در جریان عملیات ارتش خراب شده بود، بازسازی خواهد شد؛ و اینکه به لحاظ مالی کمکهایی به من خواهد شد تا بتوانم زندگی جدید و آرامی را آغاز کنم.»
اما احسان الله مدعی است که ارتش پاکستان زیر قول خود زده و او را به همراه همسر و دو فرزند او، در یک خانه امن در منطقهای مسکونی واقع در شهر پیشاور تحت بازداشت خانگی قرار داده است. وی گفت: «آنجا یک خانه امن در یک منطقه مسکونی بود و همه مایحتاج زندگی در آنجا در دسترس بود. اما ما اجازه خروج از این خانه را نداشته و تحت مراقبت امنیتی بودیم.»
البته به گفته وی، او در هیچ یک از دادگاههای ضد تروریسم غیرنظامی یا در دادگاههای نظامی که در سال 2015 برای رسیدگی به اتهامات تروریستی غیرنظامی تشکیل شده بودند، با اتهام رسمی مواجه نبود.
احسان الله اخبار رسانهها دال بر همکاری وی با سرویسهای اطلاعاتی پاکستان در سالهای اخیر و ارائه اطلاعات به آنها برای دستگیری یا کشتن شماری از رهبران ارشد طالبان، از جمله «ملا فضل الله»، را رد کرد.
با این حال، تحلیلگران معتقد هستند که بعید است این همه مدت از احسان الله مراقبت شده باشد، بدون اینکه وی کمکی به ارتش پاکستان داده باشد.
یوسفزی در این باره میگوید: «چرا او نباید اطلاعات میداده است؟ هدف اصلی از واداشتن وی به تسلیم، تخلیه اطلاعاتی او بوده است. همچنین آنها قصد داشتند نشان دهند که گروههای شبه نظامی دچار شکاف هستند، اینکه عملیاتهای ارتش نتیجه خوبی در پی داشته و افراد مجبور به فرار یا تسلیم شدهاند.»
احسان الله میگوید، پس از 3 ماه بازداشت، بالاخره تصمیم گرفت تا به همراه خانوادها خود از آنجا فرار کند. لذا با طرح نقشهای، در شب 11 ژانویه، از در پشتی ساختمان خارج شدند.
او میگوید: «من در بازداشت خانگی بودم، نه در زندان و به همین خاطر امکان فرار برایم مهیا شد. ما از در پشتی ساختمان که در یک منطقه مسکونی عادی بود خارج شدیم. ساختمان محل سکونت ما در یک پادگان نظامی یا یک منطقه نظامی نبود.»
به گفته احسان، خانواده وی پس از چند روز کار سخت بالاخره موفق به باز کردن قفل در پشتی (که به گفته وی، بدون محافظ بوده است) شدند. «سپس ما از راه باریکی که آنجا بود گذر کردیم و سوار یک تاکسی که اینترنتی گرفته بودم شدیم و به سمت مقصد به راه افتادیم.»
ارتش پاکستان هیچ اظهار نظری درباره نحوه فرار احسان نکرده است. پیش از این، رسانهها به نقل از منابع امنیتی گزارش داده بودند که احسان الله در جریان یک عملیات اطلاعاتی که خود او هم در آن حضور داشته فرار کرده است.
آماده نبودن برای محاکمه
مدت کوتاهی پس از اعلام خبر دستگیری احسان الله توسط ارتش پاکستان در سال 2017، وی در گفتوگو با شبکه تلویزیونی «جیو» پاکستان گفت که دوست دارد مثل یک شهروند آرام و صلحجو زندگی کند. او گفته به این خاطر راه تسلیم را انتخاب کرده است چون میخواهد «با حقیقت رو به رو شود».
از او پرسیدیم که آیا منظور او از «روبه رو شدن با حقیقت»، حاضر شدن در دادگاه برای پاسخ به اقدامات او در زمان عضویت در طالبان پاکستان و پذیرش مجازاتهای احتمالی در این باره است. احسان قبل از پاسخ به این سئوال، مدت طولانی درنگ کرد. در نهایت هم در یک پیام متنی نوشت: «بگذارید فعلا این سئوال را مطرح نکنیم».
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»