ایران شرقی/
دعوت روسیه از هندوستان جهت پیوند با «اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)» یادآور پروژه گسترش «سازمان همکاری شانگهای (SCO)» است.
در پایان سال گذشته، «نیکولای کوداشف»، فرستاده ویژه روسیه به هند اظهار داشت که مسکو نسبت به رسیدن به توافقنامه تجارت آزاد بین «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» و هند تا سال 2020 امیدوار است. در حال حاضر، EAEU، تنها سازمان بین المللی فعال در زمینه یکپارچه سازی اقتصادی منطقهای در دوره پسا شوروی شامل کشورهای ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه است. ناگفته پیداست که روسیه نقشی غالب را در این اتحادیه ایفا میکند.
«کوداشف» با تاکید بر این جملات تصریح کرد که در طول سالی که گذشت، روابط هند- روسیه شاهد تحولات قابل ملاحظهای بوده است. علاوه بر آن، انتظار میرود که نخست وزیر هندوستان، «نارندرا مودی»، و رییس جمهور روسیه، «ولادمیر پوتین»، ملاقاتهای متعددی در سال 2020 داشته باشند، از جمله حضور در «میدان سرخ» مسکو به مناسبت گرامیداشت سالگرد «روز پیروزی»، که نشان از اهمیت این ملاقات از نگاه روسیه دارد.
با این وجود، ایده پیوند هند با EAEU امیدهایی را زنده کرده است. همانند توسعه و گسترش سازمان همکاریهای شانگهای (SCO)، به نظر می رسد که تاکتیک روسیه بهرهگیری از هندوستان برای برقراری موازنه در برابر قدرت اقتصادی روزافزون چین در آسیای مرکزی باشد.
در سال 2017، هندوستان و پاکستان رسما به عضویت SCO در آمدند. این نخستین بار بود که این سازمان بعد از شکل گیری در سال 2001 این گونه گسترش می یافت. البته، با توافقات سال 2008 جذب اعضاء جدید به صورت موقتی متوقف شده بود. از سال 2008 به بعد، روسیه به افزایش عضو گیری نگاهی مطلوب داشت، بویژه با جذب هند به عنوان یکی از اعضا، که در پی آن مسایل گسترش SCO نیز مطرح شد. روسیه تلاش کرد تا هند را وارد SCO کند، در حالی که قدرت حاکم دیگر، چین، پیشنهاد روسیه در خصوص اینکه پاکستان نیز باید دعوت شود را با اکراه پذیرفت.
بنابراین، سوالی که همچنان به قوت خود باقی است عبارت است از اینکه: در صورتی که هند به EAEU دعوت شود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ این مساله در ارتباط با روابط چین – روسیه در آسیای مرکزی به چه معنایی است؟
از نقطه نظر دیپلماتیک، به سبب روابط تنگاتنگ چین- روسیه، روسیه هرگز علنا اشتیاق به مهار نفوذ چین در آسیای مرکزی نشان نخواهد داد. در عوض، مسکو به صورت راهبردی از درِ تقویت همکاریهای اقتصادی با هندوستان در خواهد آمد.
به سبب احساس فشار از سوی ایالات متحده، چین و روسیه همکاری هایشان را نه تنها در عرصه سیاسی – که طی دهه ها حقیقتی انکار ناپذیر بوده و در سطوح جهانی نیز مشهود بوده است- بلکه در حوزه اقتصادی نیز تقویت نمودهاند. در گذشته، روابط چین- روسیه همواره "گرم در عرصه سیاسی، سرد در اقتصاد" و " گرم در سطح رسمی، و سرد در سطح مردم" تشریح می شدند. اما امروزه ، این روایت دگرگون شده است. چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری روسیه طی 9 سال پیاپی بوده است. در سال 2019، تجارت بین روسیه و چین ، پس از گذشتن از مرز 100 میلیارد دلار برای نخستین بار در سال 2018، همچنان تداوم یافت. در سال 2018، خط لوله گاز سیبری و نخستین مسیر جاده ای بین روسیه و چین احداث شده و موجب گسترش مناسبات اقتصادی دوجانبه شد.
از نظر مبادلات مردم با مردم، در سال 2018، بیش از 2 میلیون جهانگرد چینی به روسیه مسافرت کردند و حدود 2.5 میلیون روسی نیز به چین سفر کردند. در واقع، با پیاده سازی برنامه «کمربند و جاده (BRI)»، قدرت اقتصادی چین در آسیای مرکزی شکوفا شده است. از نظر دکتر «عادل میانخل»، تا آوریل سال 2017، چین مبلغ 304.9 میلیارد دلاری را در این منطقه "در بخشهای حمل ونقل، ارتباطات، زیرساخت انرژی، پیوندهای مالی، انتقال تکنولوژی و تسهیل تجارت " سرمایه گذاری کرده است. «بنو زاگ» مدعی شده که در مقایسه با توان اقتصادی چین، "بویژه حجم صندوق ها برای زیرساخت در چارچوب BRI، روسیه و پروژههای اوراسیایش که دچار سیاستزدگی شدید شدهاند رنگ می بازند". «الکساندر گابوئف» نیز اظهار داشته است که در گذر زمان "آسیای مرکزی بیش از پیش تحت تاثیر BRI قرار گرفته و به سرمایهگذاریها و تجارت چین وابستهتر شده، اما هنوز کرملین، آسیای مرکزی را در زمره حوزه نفوذ تاریخیاش میداند".
به منظور انجام این بازی ژئوپولیتیکی و همزمان تداوم روابط با چین، دولت روسیه عضویت در BRI را با صدور بیانیه مشترک با چین درتاریخ 8 می 2015 پذیرفت و وعده همکاری در راستای پیشبرد مشترک BRI و EAEU را داد. در همان زمان پوتین طی اظهاراتی اعلام کرد که "EEU (عنوان قبلی برای EAEU) و پروژههای جاده ابریشم میتوانند به صورت هماهنگ مکمل یکدیگر باشند."
با این حال، پروفسور «جیان ویلسون» خاطر نشان کرد که این اعلامیه با چین به صورت یکجانبه به امضای روسیه رسیده است، حتی با وجود آنکه روسای جمهور قزاقستان و بلاروس، به عنوان اعضا EAEU، در همان زمان در مسکو حاضر بودند. شواهد و قراین حکایت از آن دارند که این کشورهای آسیای مرکزی به دنبال روابط تجاری با چینِ محدود شده به چارچوب روسیه- محور نیستند. «ویلسون» خاطر نشان میکند که این امر نشان می دهد که چرا نخستین رییس جمهور قزاقستان، «نور سلطان نظربایف»، پافشاری میکرده است که EEU در پی ایفای نقش در قالب ساختار اقتصادی است و نه سیاسی. به منظور کاهش شک و گمانهای اعضا EAEU و جهانیان، معاون اول نخست وزیر روسیه، «ایگور شووالوف»، نیز تصریح کرده که EAEU ساختار کاملا سیاسی نیست.
از زمان فروپاشی شوروی، حتی با وجود آنکه کشورهای آسیای مرکزی از نقطه نظر امنیتی، اقتصادی و فرهنگی وابستگیهای شدید به روسیه داشتهاند، اما در عین حال استقلال خود را حفظ نموده و حاکمیتشان را کاملا حفظ کردهاند. در راستای ارتقاء هویت ملی، برخی از کشورهای آسیای مرکزی تلاش کردهاند تا خودشان را روسی زدایی کنند، مثلا از طریق محدود کردن استفاده از زبان روسی و ترویج زبان های محلی بویژه در کشورهای ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، اگرچه با این پیش شرط که دولت روسیه آزرده خاطر نشود. در چنین شرایطی، افزایش داد وستد با چین و همکاری با BRI – به زبان دیگر تقویت نفوذ چین- نه تنها هماهنگ با منافع اقتصادی ملتهای آسیای مرکزی و نخبگان سیاسیشان است، بلکه به صورت غیر مستقیم موجب تقویت بنیان کشور نیز می شود. این انگیزه قوی را می توان در چارچوب نگرشهای دولتهای آسیای مرکزی در قبال اعتراضات ضد چینی مشاهده کرد که گاهی اوقات رخ میدهند. از نظر «بردلی ژاردین» "احساسات ضد چینی در قزاقستان و قرقیزستان به سبب سوء استفاده از جمعیت مسلمان چین رو به افزایش گذاشته است". با این وجود، دولتها در کشورهای آسیای مرکزی "به دنبال سرپوش گذاشتن بر اخبار مربوط به کمپ هایی هستند که در اثر دستگیری و مجازات کردن کنش گران برجسته و اعتراض کنندگان ضد چینی گسترش می یابند."
با وجود اینکه در سال 2019، نخست وزیر چین «لی کی کیانگ» و نخست وزیران اعضا EAEU مشترکا "بیانیه در خصوص ورود به توافق همکاریهای اقتصادی و تجاری بین چین و EAEU" را صادر کردند اما به نظر می رسد همکاریهای اقتصادی بین چین، BRI و EAEU چشم انداز روشنی نداشته باشد. بر اساس مجموعه ای از مصاحبه های عمقی، «گابوئف» بر این باور است که چین و روسیه "چارچوبهای فکری و بروکراتیک برای همسویی منافع دوجانبه در آسیای مرکزی، از جمله ایده پیوند BRI با EAEU" را ساختهاند. با این وجود، باز هم مسایل بسیاری هستند که مانع رسیدن به همکاری های صحیح EAEU-BRI می شوند، مثلا ابهام در خصوص BRI، دیدگاههای متفاوت در مورد تصمیم گیری از سطح بالا به پایین در دو کشور، مشارکت اندک از سوی بازرگانان محلی در چنین مناسباتی. نکته مهمتر آنکه، نه تنها کشورهای آسیای مرکزی ترجیح می دهند که به صورت دوجانبه با چین در تعامل باشند، بلکه چین نیز همکاریها با کشورهای آسیای مرکزی بر مبنای دوجانبه را در اولویت قرار می دهد، و نه از طریق EAEU. بنابراین، برخلاف برخی پروژه های چند ملیتی که نیازمند همکاریهای چند جانبه هستند، بیانیه مشترک 2019 بیشتر به دستاویزی سیاسی برای کمک به روسیه جهت حفظ وجهه خود میماند.
توافق تجارت آزاد بین EAEU و هند، گام راهبردی موثر برای تقویت نفوذ اقتصادی چین در آسیای مرکزی است. با این وجود، با توجه به درسهای پیشین فراگرفته شده از SCO و BRI در آسیای مرکزی ، احتمال دارد که کشورهای آسیای مرکزی ترجیح دهند EAEU را دور بزنند تا با هند به صورت دوجانبه همکاری داشته باشند. روسیه نیز این موضوع را می داند. با این اوصاف، دعوت از هندوستان در صورتی می تواند منطبق با منافع روسیه باشد که روسیه رقیب چند منظوره در آسیای مرکزی را در مقایسه با چشم انداز چینی- محور جذاب تری تلقی کند.
انتهای مطلب/
* سایت تحلیلی "دیپلمات" با تمرکز بر منطقه آسیا که موضوعات گرایشات ژئوپلتیک در منطقه آسیا، اقیانوسیه، مسائل افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی، موضوعات دفاعی و امنیتی را پوشش میدهد. این سایت توسط «دیوید لولین- اسمیت»، «مین بوی جونز» و «سونگ لی» در سال 2001 تاسیس شد و مرکز آن در توکیو، ژاپن میباشد.