از سال 1945 آمریکا در هیچ جنگی به معنای واقعی پیروز نشده است؛ واشنگتن در پنج جنگ بزرگ شامل جنگ‌های کره، ویتنام، خلیج فارس، عراق و افغانستان موفقیت چندانی به دست نیاورده است و فقط می‌توان گفت که جنگ 1991 در خلیج فارس تا حدی موفقیت آمیز بوده است. با بررسی این جنگ‌ها می‌توان دریافت که کسب جغرافیا، تصاحب منابع نفتی و استفاده ابزاری از جنگ برای پیروزی در انتخابات سه هدف مهم سیاستمداران آمریکایی در برپایی جنگ‌های اخیر بوده اند.

ایران شرقی/

«جان استون بک» نویسنده مشهور آمریکایی می‌گوید تمام جنگ‌ها به علت ناکامی انسان از رسیدن به راه‌حل مناسب از طریق تفکر است. جنگ‌ها خطرناک،پرهزینه،تخریب کننده و وحشیانه هستند. تاریخ نشان می‌دهد جنگ‌ها به اندازه‌ای جذابیت سیاسی دارند که سیاستمداران نمی‌توانند بدون آن به کار خود ادامه دهند. کسب قدرت از نظر سیاسی بسیار جذاب است. به دست آوردن زمین و امکانات بیشتر، همچنین سلطه بر مردمِ بیشتر، هدفی است که برخی افراد برای رسیدن به آن هر کاری انجام می‌دهند. ظاهرا آسان‌ترین راه رسیدن به این هدف جنگ است. اگر چه در گذشته جنگ‌ها را با سیاست توجیه می‌کردند اما امروزه این طور نیست. در حال حاضر توجیهِ  تصرف کشورهای ضعیف به بهانه‌های مختلف بسیار مشکل است. بیشتر جنگ‌های آمریکا منجر به تصرفِ یک کشور نشد. از سال 1945 آمریکا در هیچ جنگی به معنای واقعی پیروز نشده است. آمریکا در 5 جنگ بزرگ شامل جنگ کره، ویتنام، خلیج فارس، عراق و افغانستان موفقیت چندانی به دست نیاورده است. فقط می‌توان جنگ سال 1991 در خلیج فارس را کمی موفقیت آمیز دانست. از این جنگ‌ها چند نکته مهم مشخص می‌شود که به شرح زیر است.

1. 1- جنگ برای بدست آوردن جغرافیای بیشتر: بیشتر جنگ‌ها، در آسیا اتفاق افتاده است. جنگ ویتنام که با شکست آشکار آمریکا تمام شد لکه ننگی بر چهره انسانیت است.
   2-جنگ برای به دست آوردن منابع نفتی: هدف مهم این جنگ‌ها به دست آوردن منابع انرژی بویژه نفت بود. جنگ ایران و عراق به پشتوانه آمریکا انجام شد. هدف از حمله آمریکا به افغانستان و عراق به دست آوردن منابع انرژی و نفت بود. حمله به ژنرال ایرانی «قاسم سلیمانی» سبب افزایش قیمت نفت شد که متحدان آمریکا از آن سود بردند.
   3-انتخابات: بیشتر روسای جمهور آمریکا قبل از انتخابات به دنبال بهانه‌ای هستند تا ثابت کنند کشورشان بسیار قدرتمند است. ترامپ برای رهایی از مورد انتقاد گرفتن به سبب مشکلات اقتصادی همان مسیری را پیش گرفته است که باراک اوباما را، برای حرکت در آن مسیر، سرزنش می‌کرد. در آن موقع ترامپ در توییت‌های خود مدعی شده بود که ما می‌توانیم جنگ با ایران را آغاز کنیم زیرا نمی‌توانیم در مذاکره با این کشور موفق باشیم. تنها راه انتخاب شدن دوباره ترامپ آغاز جنگ با ایران است. اگر جنگ‌ها هزینه برهستند و تلاش برای بیرون کردن نیروهای آمریکایی از منطقه بیشتر می‌شود چرا آمریکا چنین جنگ‌هایی را ادامه می‌دهد؟ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که آمریکا در این جنگ‌ها بعد از خسارت موقت در دراز مدت موفقیت‌های اقتصادی زیادی به دست می‌آورد. «جان پارکنز» کارشناس اقتصادی در کتاب خود با نام «اعترافات یک به دام افتاده در مشکلات اقتصادی» توضیح می‌دهد که چطور آمریکا بعد از به تباهی کشاندن کشورهای مورد هدف موقعیت مناسبی برای تجارت شرکت‌های آمریکایی فراهم می‌آورد و چطور انتشار کتاب‌های بعد از جنگ برای آمریکا سودمند است. طبق نظر پارکنز رئیس جمهور آمریکا برای رهبران متهم به فساد مالی و جنایات مختلف در کشورهای جهان سوم  کمک مالی فراهم می‌‌کند و آنها پروژه‌های مهم را به شرکت‌های آمریکایی واگذار می‌کنند. این رهبران کاری می‌کنند که بدهی مردم کشورشان به آمریکا بیشتر شود و آنها فقیرتر شوند. در حقیقت شرکت‌های مختلف با تکیه بر رأی و قدرت دولت آمریکا مهار می‌شوند. در ادامه با بی اثر کردن اقدامات مخالفان جنگ، سرانجام این سیاستمداران آمریکایی موفق به کسب قدرت سیاسی و نظامی می‌شوند. جنگ‌های طولانی برقرار ماندن قدرت آمریکا را با مشکل مواجه کرد که بحران مالی سال 2007 نمونه‌ای از این ضعف است و نمونه کلاسیک آن را می‌توان جنگ افغانستان دانست.