به زعم برخی کارشناسان، بیتوجهی دولت ترامپ به موضوع حقوق بشر، تاکید بر مبارزه با تروریستهای داعش، و عزم وی بر برقراری روابط بهتر با مسکو، از جمله لغو بالقوه تحریمهای اعمال شده علیه روسیه، باعث شده است که رژیمهای آسیای مرکزی از آغاز دوره ریاستجمهوری ترامپ استقبال نمایند.
ایران شرقی/ همزمان با روی کار آمدن دولت ترامپ، کشورهای آسیای مرکزی که همواره از نگاه حقوق بشری دولت آمریکا بخود مورد بی توجهی نسبی واشنگتن قرار گرفته بودند، از رویکرد غیردموکراتیک ترامپ استقبال و امیدوارند مسئله مبارزه با داعش عاملی در توجه به این کشورها از سوی آمریکا گردد.
دول این منطقه معتقدند، با تمرکز دقیق دولت ترامپ بر مبارزه با «داعش» و پذیرفتن متحدان ناخوشایند توسط واشنگتن، موضوع حقوق بشر از اهمیت کمتری برخوردار خواهد بود.
سیاست خارجی «آمریکای اول» دونالد ترامپ، که از سیاستهای سنتی مانند حقوق بشر و دموکراسی فاصله دارد و بر کشتن جهادیها تاکید میکند، باعث نگرانی متحدان سنتی ایالات متحده در سراسر جهان شده است. اما حکومتهای آسیای مرکزی نسبت به سیاستهای جدید آمریکا خوش بین هستند.
این در حالی است که پنج کشور شوروی سابق در آسیای مرکزی شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان همواره در حاشیه سیاست خارجی آمریکا قرار داشتهاند و بیشتر زمان خود را صرف برقراری تعادل میان روسیه و چین در منطقه نمودهاند. به جز یک دوران کوتاه مدت در طول جنگ ایالات متحده در افغانستان، وضعیت بسیار بد حقوق بشر در این منطقه، روابط کشورهای آسیای مرکزی با واشنگتن را محدود به امور معاملاتی در مسائلی مانند امنیت انرژی و منع گسترش سلاح نموده است.
اما بیتوجهی دولت ترامپ به موضوع حقوق بشر، تاکید بر مبارزه با تروریستهای داعش، و عزم وی بر برقراری روابط بهتر با مسکو، از جمله لغو بالقوه تحریمهای اعمال شده علیه روسیه، باعث شده است که رژیمهای آسیای مرکزی از آغاز دوره ریاستجمهوری ترامپ استقبال نمایند.
در این زمینه، «لوک کافی»، مدیر مرکز مطالعات سیاست خارجی «آلیسون» در «بنیاد هریتیج»، یک بنیاد محافظه کار میگوید: از بسیاری جهات، انتخاب ترامپ برای کشورهای آسیای مرکزی خوشحال کننده است. به گفته وی، ترامپ سراغ مسائل حساستر که سیاستگذاران در ایالات متحده را نگران سازد نمیرود و سیاستهای عملگرایانهتری در پیش خواهد گرفت.
ترامپ در طول سخنرانی مراسم تحلیف خود در تاریخ 20 ژانویه، رهبری سنتی ایالات متحده در دفاع از حقوق بشر و ترویج دموکراسی را کنار گذاشت و در عوض، وی قول داد که جهان متمدن را برای ریشهکنی تروریسم اسلامی افراطی از روی زمین، متحد نماید.
در همین حال، تمرکز ترامپ بر موضوع تروریسم، فرصت خوبی برای جلب نظر واشنگتن به دولتهای آسیای مرکزی میدهد. یک دهه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده به ارتقاء بحث انرژی، امنیت، کمک و حقوق بشر در آسیای مرکزی متمرکز شده بود. اما در سال 2001، زمانی که سیاست ایالات متحده بر روی عملیاتهای جنگی در افغانستان، تمرکز یافت، این وضعیت تغییر کرد. ایالات متحده آمریکا یک پایگاه نظامی در قرقیزستان و پایگاه دیگری در ازبکستان ایجاد نمود که هر دو پایگاه نقش کلیدی در کمک به تامین نیروهای ایالات متحده داشتند. اما بعدها که این دو پایگاه بسته شدند، توجه آمریکا به این منطقه نیز از بین رفت.
«ارلن کارین»، مدیر موسسه مطالعات استراتژیک قزاقستان، یک اتاق فکر قزاق که به دولت این کشور مشاوره میدهد گفت: قطعا اظهارات ترامپ در مورد نیاز به تمرکز بر روی مبارزه با تروریسم و داعش، یک نشانه بسیار دلگرمکننده برای کشورهای آسیای مرکزی است. به گفته وی: اکنون منافع ایالات متحده و منافع محلی همتراز شده است و این بدان معنی است که رژیمهای محلی میتوانند همان راهکاری که در طول سالها با روسیه و چین داشتهاند، در مورد واشنگتن نیز دنبال نمایند.
کارین گفت: کشورهای آسیای مرکزی عمدتا از شعارهای بازیگران ژئوپولیتیک مهم که بر نیاز به مبارزه با تروریسم تاکید دارند، استقبال مینمایند.
مدتها است که خطر افراطگرایی اسلامی یک نگرانی عمده دولتهای آسیای مرکزی بوده است، و بسیاری از این کشورها متحمل حملات تروریستی شدهاند. در حال حاضر، بزرگترین نگرانی این کشورها، اوضاع وخیم در افغانستان و چشمانداز بازگشت مبارزان آسیای مرکزی که در عراق و سوریه میجنگیدند، به خانههایشان میباشد. «گروه صوفان»، یک گروه مشاوره امنیتی، تخمین میزند که 2000 نفر از مبارزان داعش از کشورهای آسیای مرکزی میباشند.
اما لازم به ذکر است که مبارزه جهانی علیه تروریسم، توسط رهبران مستبد منطقه برای مقاصد داخلی نیز استفاده میشود. در طول "جنگ علیه ترور" ایالات متحده، دولتهای منطقه از افزایش نقش آمریکا استقبال کردند و همراه شدن با یک ابرقدرت را راهی برای بهبود وضعیت خود در نظر میگرفتند و از پوششهای ضد تروریستی برای خنثی کردن مخالفان سیاسی خود استفاده میکردند.
با این حال، نگرانیهای ایالات متحده در مورد نقض حقوق بشر و فساد در کشورهای آسیای مرکزی، در نهایت نیازهای ضد تروریستی را تحت تاثیر قرار داد. به عنوان مثال، پس از قتل عام اندیجان در سال 2005 که در آن نیروهای امنیتی ازبکستان معترضان غیرمسلح را به ضرب گلوله کشتند، روابط ایالات متحده با ازبکستان، خراب شد. واشنگتن رژیم ازبکستان را مورد انتقاد قرار داد و تاشکند پایگاه هوایی آمریکا در این شهر را تعطیل نمود. به همین ترتیب، در قرقیزستان، دو رژیم ریاست جمهوری که هر دو در قیامهای مردمی جداگانه در سالهای 2005 و 2010 سرنگون شدند، از پایگاه هوایی ایالات متحده در «ماناس» برای توانمندسازی خود استفاده کردند.
در مقابل، تیم ترامپ تمرکز دقیقی بر آنچه از آن به عنوان تهدید تروریسم اسلامی نام میبرد، دارد. «مایک فلین»، مشاور امنیت ملی ترامپ، تهدید ناشی از اسلام رادیکال را با عملکرد آلمان نازی در جنگ جهانی دوم مقایسه کرده است. وی دولت اوباما را برای قصور در حفظ "استبدادهای دوستانه" مانند رژیم «حسنی مبارک»، رئیسجمهور سابق مصر و «عبدالفتاح السیسی»، قدرتمند فعلی مصر به شدت مورد انتقاد قرار داد. با این حال، روابط نزدیک دولت ترامپ با روسیه نیز میتواند نقطه عطفی برای کشورهای آسیای مرکزی باشد. و حتی «نورسلطان نظربایف» رئيسجمهور قزاقستان موضوع بهبود روابط با مسکو را طی یک تماس تلفنی تبریک با ترامپ، مطرح کرد.
در چند سال گذشته، افزایش تنشهای ژئوپولیتیک بین مسکو و واشنگتن بر سر اوکراین و سوریه، یک نگرانی عمده برای دولتهای منطقه بوده است. تحریمهای اقتصادی غرب علیه روسیه به طور غیر مستقیم آسیای مرکزی را تحت تاثیر قرار داده که موجب بحران مالی در منطقه شده است. روسیه علاوه بر اینکه یک شریک تجاری و سرمایهگذار مهم در آسیای مرکزی است، یک مقصد اصلی برای کارگران مهاجر منطقه نیز به شمار میرود که با کاهش رشد اقتصادی روسیه، وجوه ارسالی کارگران مهاجر روسیه نیز کاهش یافته است.
اما ترامپ هنوز هم برای رهبران آسیای مرکزی، ناشناخته است. مانند بسیاری از آمریکاییها که مطمئن نیستند شعارهای رئيس جمهور کشورشان تا چه حد عملی خواهد شد.
برای آزمودن اینکه واشنگتن تا چه حد رویه خود را در آسیای مرکزی و به طور کلی اقتدارگرایان سراسر دنیا تغییر خواهد داد، میتوان به فساد مالی گسترده در ازبکستان اشاره کرد.
در سال 2016، وزارت دادگستری ایالات متحده مبلغ 850 میلیون دلار که از طریق معاملات فاسد «گلناره کریموا»، دختر بزرگ «اسلام کریموف»، دیکتاتور اسبق ازبکستان (در ماه سپتامبر 2015 درگذشت) به دست آمده بود، ضبط نمود. کریموا، به گرفتن رشوه از یک شرکت مخابراتی مستقر در آمستردام، برای دادن مجوز ورود به بازار ازبکستان متهم شده و همچنین وی با تحقیقاتی در هلند، سوئد، و سوئیس به اتهام رشوه خواری و پول شویی مواجه است. این پول از طریق «طرح بازیابی دارایی» مصادره شد. برنامهای که در سال 2010 برای مصادره داراییهای مقامات دولتی در سراسر جهان که از نفوذ خود برای ثروتاندوزی شخصی سوء استفاده کرده بودند، راهاندازی شد. این بخش موظف است داراییهای ضبط شده از طریق این طرح را به کشورهایی که متضرر شدهاند بازگرداند و همچنین یک دادگاه، صحت ادعاهای مالکیت طرفهای ذینفع را تعیین مینماید.
ایالات متحده قادر به پیگیری این اتهامات بود زیرا مبلغ 850 میلیون دلار حاصل از فساد مالی کریموا از طریق سیستم بانکی آمریکا جابجا شده بود.
در حال حاضر سوال بزرگ این است: آیا اگر این پول به ازبکستان بازگردانده شود، زمینه وقوع سطوح بالایی از فساد در ازبکستان را فراهم میکند؟
کریموا تا پیش از سال 2014 و در روندی که اعتقاد بر این است جدال پشت صحنه بر سر قدرت بود و به فساد مالی متهم شد، یکی از جانشینان احتمالی پدرش محسوب میشد. وی پس از این ماجرا تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و تا امروز در همین وضعیت باقی مانده است.
دولت ازبکستان، به ریاست «شوکت میرضایف» که رسما در ماه دسامبر جانشین پدر کریموا شد، درخواست بازگشت پول بلوکه شده توسط سیستم قضایی آمریکا را به خزانه دولت ازبکستان داده است. یک سخنگوی وزارت دادگستری ایالات متحده در این باره گفت که مذاکرات بر سر برگرداندن این مبلغ همچنان ادامه دارد.
با این حال، شبکهای از فعالان و مخالفان ازبکستان برای بازنگرداندن این پول با واشنگتن لابی کردهاند. و استدلال میکنند که این پول به همان مقاماتی میرسد که در فساد مالی کریموا دخیل بودند. در عوض، این گروه می خواهند تا زمانی که شرایط داخلی ازبکستان بهبود یابد، این پول در جایی دیگر نگهداری شود.
«امید نیازوف» مدیر انجمن سازمانهای غیر دولتی آلمان-ازبکستان در حقوق بشر میگوید: این داراییها نباید به دولت ازبکستان بازگردانده شود. سیستم ازبکستان هنوز تغییری نکرده است و ذرهای از این پول به مردم این کشور نخواهد رسید.
اما دولت جدید ازبکستان شعار اصلاحات تدریجی را به عنوان نشانهای از تغییر واقعی مطرح میکند. علاوه بر این، تاشکند هنوز یک مسیر تامین نیروهای ایالات متحده در افغانستان است، که این موضوع میتواند توسط دولت ازبکستان به عنوان اهرم فشار در مذاکرات مورد استفاده قرار گیرد. فعالانی مانند نیازوف نگران هستند ترامپ برای تسهیل معامله گستردهتر در همکاریهای امنیتی با ازبکستان، این پول را به ازبکستان برگرداند. نیازوف همچنین گفت: آسیای مرکزی نباید تنها از دیدگاه امنیت ملی دیده شود، این نوع استراتژی به مردم ازبکستان صدمه میزند.
«سنجر عمروف» بنیانگذار « Sunshine Uzbekistan»، یک سازمان حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق در رژیم کریموف، نگرانیهایی مشابه نیازوف را مطرح ساخته است عمروف میگوید که دولت ترامپ با قرار دادن مسئله حقوق بشر همتراز با بحث امنیت، فرصت منحصر به فردی برای نفوذ بر دولت ازبکستان دارد.عمروف گفت: با توجه به اینکه سیاست ایالات متحده تاکنون هیچ موفقیتی در منطقه نداشته است، مورد ازبکستان میتواند اولین موفقیت دولت آمریکا در منطقه آسیای مرکزی باشد.