در یک ماه اخیر، برخی از رسانههای کشورهای منطقه گزارشهای هشداردهندهای در مورد ظهور گلمراد حلیماف در افغانستان منتشر کردهاند. گلمراد حلیماف (که در حال حاضر، به خیانت به وطن متهم است) فرمانده پلیس وزارت کشور تاجیکستان بود. وی در دوران جنگ داخلی، یک نظامی کادری و تک تیرانداز حرفهای بود و در گارد ریاستجمهوری خدمت میکرد. حلیماف پس از آشتی ملی به عنوان یک جنگجوی با تجربه به نیروهای پلیس ویژه پیوست.
حلیماف بر تاکتیکهای جنگ پارتیزانی و ضدپاتیزانی تسلط دارد. وی به هنگام خدمت در نیروهای پلیس ویژه؛ دورههای ضدتروریستی را نیز در آمریکا گذرانده است . حلیماف پس از اتمام آکادمی وزارت کشور تاجیکستان، ریاست نیروهای پلیس ویژه را بعهده گرفت و برخی عملیات ضدپارتیزانی موفق را انجام داد.
بهار سال 2015 گلمراد حلیماف به طور ناگهانی ناپدید شد. وی بلافاصله با پخش یک ویدئو در شبکههای اجتماعی اعتراف کرد که به داعش در سوریه پیوسته است. در این ویدئو، حلیماف دولت تاجیکستان را به سرکوب مسلمانان متهم نمود و همچنین از مهاجران کاری در روسیه خواست بنده خدا باشند، نه بنده کافران. وی اعلام کرد که قصد دارد برای جهاد به تاجیکستان بازگردد و قوانین شریعت را در آنجا برقرار کند.
حلیماف در صفوف داعش به سرعت به جاه و مقام نظامی دست یافت. پاییز سال 2016 وی به عنوان رهبر نظامی (وزیر جنگ) داعش انتخاب شد. بهار سال 2017 حلیماف فرمانده دفاع از شهر موصل بود. در آن زمان شایعه شد که حلیماف کشته شده، اما بعدها مشخص شد که وی زنده است.
طی ماه گذشته به گزارش سایت تاجیکی "اخبار" به نقل از منابع اطلاعاتی خود، حلیماف توانسته از خاورمیانه به افغانستان منتقل شود و حمله به تاجیکستان را در آنجا سازماندهی کند. هدف وی، حمله به آسیای مرکزی اعلام شد.
طبق اطلاعاتی که منابع امنیتی منطقه ارائه کردهاند، واحدهای تحت فرماندهی حلیماف عمدتا از افسران سابق شوروی – تاتارها، باشقیرها، بومیان جمهوریهای آسیای مرکزی و همچنین افسران سابق ارتش سوریه و عراق که در آموزشگاههای نظامی شوروی تحصیل کردهاند – تشکیل شده است.
شبهنظامیانی که در مدرسه نظامی شوروی تحصیل کردهاند؛ به سرعت به رهبران گروههای جهادگران تبدیل شده و پستهای فرماندهی را در اختیار میگیرند. آنها نظم و انضباط داشته و از مهارتهای فرماندهی خوبی برخوردارند.
براساس ارزیابی کارشناسان، تعداد کلی شبهنظامیان داعش که به همراه حلیماف به افغانستان رفتهاند، به 6 هزار نفر رسیده است. از قرائن چنین بر میآید که حلیماف رهبری نظامی ولایت خراسان – شامل افغانستان، پاکستان، شرق ایران و کل آسیای مرکزی – را بعهده خواهد گرفت. این بخش بزرگ از خلافت آینده تنها در برنامههای ایدئولوگهای داعش قرار دارد. برخی پیروان این گروه معتقد هستند که پس از پیروزی داعش تمام کشورهای فعلی منطقه باید با استقلال و حاکمیت خود خداحافظی کنند. فعلا قرار است ولایت خراسان به عنوان بخشی از سازمان تروریستی داعش در افغانستان تشکیل شود.
در همین حین و در راستای گزارشهای مربوط به ورود حلیماف و گروههای داعش به افغانستان، امامعلی رحمان به ولایت خودمختار بدخشان سفر کرد. وی در دیدار با رئیس ولایت بدخشان خواستار برقراری هر چه سریعتر نظم و سرکوب گروهکهای جنایی شد و تهدید کرد که در صورت عدم اجرای خواستههایش به نیروهای مسلح متوسل خواهد شد. رحمان با رهبران غیر رسمی (محلی ) و فرماندهان سابق اپوزیسیون هم دیدار کرد. وی در جریان این سفر، وضعیت افغانستان و تهدید انتقال جهاد تروریستی به فضای پساشوروی را مورد بحث و گفتگو قرار داد و رهبران بدخشان را از کمک به شبهنظامیان برحذر داشت.
در حال حاضر، ولایت خودمختار بدخشان ضعیفترین حلقه در مرزهای کشورهای همسود با افغانستان است. مسیر اصلی قاچاق مواد مخدر از افغانستان به قرقیزستان و بعدها به روسیه از این ولایت عبور میکند. تنها راه زمینی از افغانستان به تاجیکستان از گذرگاههای کوهستانی عبور میکند. بنابراین، شبهنظامیان داعش هم ممکن است از طریق این گذرگاهها وارد کشورهای مستقل مشترک المنافع شوند.
براساس گزارشهای رسانهها، در حال حاضر، شبهنظامیان آموزش دیده توسط حلیماف، به تاجیکستان نفوذ کرده و برخی حملات را در شهر خاروغ انجام دادهاند.
به گفته ولادیمیر پراخواتیلوف، تحلیلگر نظامی، حلیماف قرار است با تصرف پایگاههای استراتژیک در ولایت بدخشان و برقراری روابط با فرماندهان زمینی محلی؛ اولین ضربه را به تاجیکستان وارد آورد.
رسواییهای مربوط به انتقال شبهنظامیان
در همین حال، سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران تشدید فعالیت تروریستی افغانستان را با انتقال شبه نظامیان داعش توسط آمریکا به این کشور در ارتباط میداند. وی خاطرنشان میکند: « آمریکاییها پس از شکست داعش در سوریه و عراق، شبهنظامیان آن را از طرق مختلف به افغانستان منتقل نمودند. بنابراین، ما در حال حاضر، در افغانستان شاهد انفجار، ترور و جنایات جدید هستیم».
احمد وحیدی، وزیر سابق دفاع ایران هم همین اعتقاد را داشته و خاطرنشان میکند که نیروهای غربی پس از شکست داعش در سوریه و عراق، اعضای گروهکهای شبهنظامی را به افغانستان و آسیای مرکزی منتقل میکنند.
یحیی رحیم صفوی، مشاور و دستیار حضرت آیتالله خامنهای، رهبری جمهوری اسلامی ایران هم معتقد است که شواهدی مبنی بر انتقال شبهنظامیان داعش به افغانستان توسط آمریکا وجود دارد. الکساندر مانتیسکی، سفیر روسیه در افغانستان هم بر این باور است که آمریکا شبهنظامیان را از مسیرهایی عمدتا مخفیانه از سوریه و عراق به افغانستان منتقل میکند. وزارت خارجه روسیه، نگرانی خود در این مورد را رسما اعلام کرده است.
سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه هم خاطرنشان میکند: «ما حقایقی در اختیار داریم که نشان میدهند آمریکاییها داعشیها را از سوریه و عراق به افغانستان منتقل میکنند. این مسئله ما را نگران میکند، چرا که ممکن است در اینصورت افغانستان به تکیهگاه جدید داعش تبدیل شود». به گفته وی، شبهنظامیان داعش در شمال افغانستان - یعنی در واقع، در نزدیکی آسیای مرکزی، متحدان و شرکای استراتژیک روسیه - مستقر هستند و این یک مسئله جدی است. در همین راستا، حضور حلیماف در نزدیکی این مرزها معنا و اهمیت ویژهای یافته است.
در حال حاضر، مواضع داعش در افغانستان بسیار ضعیف است. طالبان توانسته است شبهنظامیان آن را از شمال کشور بیرون کند. تفاوت اصلی میان این دو گروهک این است که طالبان بر خلاف داعشیها هیچ ادعای ارضی نسبت به کشورهای آسیای مرکزی ندارد و حتی میتوان گفت که با بستن مرزهای جنوبی کشورهای مستقل مشترک المنافع به روی داعشیها، ضامن امنیت این کشورها می شوند.
به اعتقاد پراخواتیلوف، در حال حاضر، وضعیت به شدت تغییر کرده است. آمریکا انتقال گروههای نخبه داعش به ریاست حلیماف به افغانستان را آغاز کرده و عربستان سعودی هم بودجه آنها را تامین میکند. بدین ترتیب، مهمترین هدف ولایت خراسان، شکست قطعی طالبان و نفوذ به فضای پساشوروی و به ویژه تاجیکستان و ازبکستان است.
اخیرا در تاشکند اجلاس شورای وزرای دفاع کشورهای مستقل مشترک المنافع برگزار شده است. در جریان این نشست، توافقاتی پیرامون ارائه کمکهای نظامی توسط روسیه و دیگر کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی به تاجیکستان و ازبکستان در شرایط تهدید روزافزون؛ صورت گرفت. بنابراین، دفاع از کشورهای مشتقل مشترکالمنافع قرار است به صورت جمعی صورت گیرد.
آموزشهای نظامی در ایسیک-کول
در اواخر سپتامبر سال جاری، آموزشهای نظامی گسترده کشورهای مستقل مشترکالمنافع تحت عنوان "ایسیک کول- ضدتروریم 2018" در قرقیزستان برگزار شد. برای اولین بار در این آموزشها سیستمهای موشکی "اسکندر- ام" روسیه مورد استفاده قرار گرفتند.
دشمن فرضی در این آموزشها، داعشیهای مستقر در افغانستان معرفی شدند. این واقعیت که سلاحهای روسیه ممکن است همانند سوریه داعشیها را نابود کند، برای همه خوشایند نیست.
به گزارش سایت "کاراوان سرای" در اواسط اکتبر، آموزشهای نظامی روسیه در دریاچه ایسیک کول قرقیزیها را برآشفته است.
کارگردان اصلی طرح این مخالفتِ "کاراوان سرای"؛ USCENTCOM – فرماندهی مرکزی متحد نیروهای مسلح آمریکا- است. این ساختار مسئول برنامهریزی عملیات و مدیریت نیروهای آمریکایی در صورت اقدامات نظامی در مناطق خاورمیانه، شرق آفریقا و آسیای مرکزی است. منطقه مسئولیت آن شامل 21 کشور از جمله افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی میشود.
در اینجا این سوال مطرح میشود که این ساختار نظامی قدرمند چه نیازی به "کاراوان سرای" دارد؟
هدف این ساختار، بیاعتبارسازی روسیه در آسیای مرکزی (به دست تروریستها) است.
برخی از قرقیزیها با تاثیر پذیری از مطالب "کاراوان سرای"، معتقدند که آموزشهای نظامی روسی در ایسیک کول، آسیب جدی به محیط زیست این دریاچه وارد میآورند. اما برخی از آنها معتقدند که قرقیزستان در صورت بیرون راندن نظامیان روسی؛ بیدفاع و بی سلاح خواهد ماند.
به اعتقاد "انار داوودعلیف"، رئیس انجمن عمومی "طبیعت تازه"، اژدرهایی که روسها در دریاچه آزمایش میکنند، تهدیدی جدی برای اکوسیستم ایسیک کول هستند. برخی از ساکنان محلی هم از عمیقتر شدن دریاچه شکایت کردهاند. این در حالیست که بسیاری از آنها نمیدانند که در ایسیک کول تنها بخش الکترونیکی اژدرها مورد آزمایش قرار میگیرد.
کاربران اینترنتی قرقیزستان با انتشار تصاویر مربوط به اقدامات نظامی در ایسیک کول یکدیگر را میترسانند. منطق این هیستری بسیار ساده است: نباید آموزش دید و از خود دفاع کرد . باید نیروهای روسی را از قرقیزستان بیرون راند. در غیر این صورت، قرقیزستان؛ سوریهای دیگر خواهد بود.
فرماندهی مرکزی متحد نیروهای مسلح آمریکا قصد دارد از طریق سایت "کاراوانسرای" قرقیزها را از حضور نظامی روسیه بترساند. این ساختار همچنین سعی دارد قرقیزها را وادار کند که ارتش روسیه را به عنوان دشمن در نظر بگیرند، نه داعشیها را. این یک جنگ روانی است. فرماندهی مرکزی متحد نیروهای مسلح آمریکا مسئول برنامهریزی عملیات در آسیای مرکزی است. بنابراین، اینگونه حملات روانی بخشی از یک عملیات برنامهریزی شده است. با این حال، روسها کمتر نگران این مسئله هستند و به نظر نمیرسد که تلاشی در جهت مقابله با این حملات انجام دهند. و در نهایت اینکه، این حقایق که نمودهای بسیاری برای اثبات آن نیز وجود دارد، نشان میدهند که آمریکا علاقه زیادی به آغاز جنگ در آسیای مرکزی دارد. بنابراین، خودش در حال آمادهسازی زمینه های آن است.
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»