نظری بر دیپلماسی راه آهن ازبکستان با تکیه بر نقش افغانستان
تلاشهای اخیر ازبکستان در زمینه دیپلماسی راه آهن که عمدتا به افغانستان وابسته است، بخشی از استراتژی کلان تاشکند برای تنوع بخشی به ارتباطات خارجی خود به منظور تبدیل شدن به یک مرکز حمل و نقل منطقهای است. در کنار این چشم انداز وسیع و بلند پروازانه وسیع ازبکستان، به نظر میرسد دولت این کشور راه حلهای عملی اندکی برای رسیدگی به چالشهای مختلف ژئوپولیتیک و مالی پروژهها دارد و هنوز مشکلاتی بر سر راه تحقق این پروژههای چند میلیون دلاری در کشورهای همسایه به ویژه افغانستان و قرقیزستان دارد.
ایران شرقی/
یک هیئت نمایندگی رسمی از ازبکستان، به رهبری عبدالعزیز کاملوف وزیر امور خارجه این کشور، روزهای 1 و 2 نوامبر به پاکستان سفر کردند. کاملوف و همراهان وی توسط عمران خان نخست وزیر پاکستان پذیرفته شدند و دیدارهایی با محمود قریشی وزیر امور خارجه و همچنین افسران ارشد نظامی کشور میزبان برگزار کردند. وزیر امور خارجه ازبکستان طی مذاکرات با مقامات پاکستانی چندین طرح ابتکاری را پیشنهاد کرد، از جمله یک خط اتصال راه آهن بین دو کشور که از افغانستان عبور میکند.
پیشنهاد ساخت خط راه آهن به پاکستان یک ماه پس از آن که شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان، در تاریخ 1 اکتبر به هند سفر کرد، ارائه شد. در دهلی، رئیس جمهور ازبکستان، میزبانان خود را برای همکاری در اجرای یک پروژه راه آهن دیگر که از افغانستان عبور میکند دعوت کرد؛ خط آهنی که شهرهای مزارشریف و هرات را به هم وصل میکند. دولت ازبکستان متعهد شده 500 میلیون دلار از بودجۀ خود را برای این خط راه آهن مهم هزینه نماید. اگر این خط آهن تحقق یابد، به کوتاهترین مسیر حمل و نقل تا بندر چابهار ایران تبدیل خواهد شد. با این حال، دولت هند بلافاصله قبول نکرد و برای بررسی پیشنهاد ازبکستان زمان خواست.
طرحهای راه آهن جهت حمل و نقل از طریق عبور از افغانستان سالها است وجود داشته و در حال حاضر بخشی از استراتژی جدید دولت ازبکستان برای توسعه همکاری همه جانبه با افغانستان است. برای تسهیل تجارت، مقامات ازبکستان هزینههای حمل و نقل برای واگنهای راه آهن و کامیونهای افغانستان را به نصف کاهش دادند. علاوه بر این، امضای یک توافق نامه حمل و نقل مهم با این کشور صورت گرفت که به ازبکستان و دیگر بازارهای کشورهای مستقل مشترک المنافع اجازه دسترسی بیشتر به کالاهای افغانستان را میدهد. مذاکرات دو جانبه در مورد ایجاد یک منطقه آزاد تجاری بین دو کشور نیز آغاز شده است.
علاوه بر این، ازبکستان دیگر کشورهای مستقل مشترک المنافع CIS را تشویق میکند تا از اتصالات راه آهن این کشور با افغانستان استفاده کنند. رئیس جمهور میرضیایف طی بازدید اخیر ولادیمیر پوتین از ازبکستان در تاریخ 19-20 اکتبر از شرکتهای روسی دعوت کرد تا واحدهای تولید و فراوری خود را در ازبکستان جهت نفوذ به بازارهای افغانستان افتتاح کنند.
این دعوت را میتوان به عنوان یک پیشرفت جدید و طرح تشویقی در نظر گرفت که نشان میدهد که گفتگوهای استراتژیک ازبکستان و روسیه در مورد وضعیت افغانستان کم کم فراتر از مسائل امنیتی پیش میرود. پوتین همچنین اقدامات ازبکستان را برای کمک به حصول صلح و ثبات در افغانستان که از طریق برگزاری مذاکرات مستقیم میان طالبان و دولت افغانستان در تاشکند صورت میگیرد، ستایش کرد.
در نتیجه نشست اقتصادی-تجاری روسیه و ازبکستان که در جریان سفر پوتین به ازبکستان برگزار شد؛ یکی از بزرگترین شرکتهای صادر کننده گندم روسیه به نام TH Siberian Giant، (غول سیبری) اعلام کرد که قصد دارد یک مرکز فراوری در استان جنوبی سرخان دریا ازبکستان تاسیس کند که نگاهی به سمت بازار افغانستان دارد. به همین ترتیب، الکساندر لوکاشنکو، رییس جمهور بلاروس، در سفر خود به تاشکند در سپتامبر گذشته، ابراز علاقه کرد که با همکاری ازبکستان تجهیزات کشاورزی بلاروس به افغانستان صادرات شود.
ازبکستان در حال حاضر تعدادی از پروژههای زیرساختهای حیاتی را در افغانستان اجرا میکند و چندین پروژه انرژی هم در افغانستان در گذشته اجرا کرده است و تقریبا میتوان گفت تنها همسایه افغانستان است که دولت کابل تصور میکند در حال حاضر در روابط دو جانبه با آن هیچ نکته آزاردهندهای وجود ندارد. اما با این حال باید گفت که در زمینه نقش ژئوپلیتیک و تاثیر استراتژیک، در مقایسه با قدرتهای خارجی که برای نفوذ در افغانستان رقابت میکنند، ازبکستان در حال حاضر از تاثیر زیادی روی تحولات و تغییرات در این کشور همسایه مهم ، برخوردار نیست.
شاید به همین دلیل است که زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ایالات متحده در امر آشتی و مصالحه در افغانستان، در نخستین سفر منطقهای خود به ازبکستان نرفت. خلیلزاد اخیرا به پاکستان، امارات متحده عربی، قطر و عربستان سعودی سفر کرد که به طور سنتی دارای نفوذ در دایره قدرت در افغانستان و تاثیرگذار در کابل تلقی میشوند.
اهمیت ارتباط با بازارهای جهانی را برای ازبکستان که محاط در خشکی است، نمیتوان نادیده گرفت. مطالعات مختلف بارها و بارها به این نتیجه رسیده است که توسعه ناکافی زیرساختهای فیزیکی بین منطقهای یکی از دلایل عمده هزینههای بالای تجارت بین آسیای مرکزی و دیگر مناطق است. دامنه هنگفت هزینههایی که اقتصاد آسیای مرکزی در تجارت جهانی با آن مواجه است، تنها با کشورهای محصور در خشکی آفریقا قابل مقایسه است.
راه آهن حمل و نقلی که از افغانستان عبور میکند و به پاکستان و ایران ارتباط مییابد، تنها مسیری نیست که این روزها دیپلماسی راه آهن ازبکستان که به تازگی تقویت شده است، بر روی آن کار میکند. یک پروژه راه آهن طولانی که اجرا و دستیابی به آن سخت است؛ و مسیر آن چین- قرقیزستان- ازبکستان است، یکی دیگر از مسیرهای ارتباطی مهم است که اجرایی شدن آن فعالانه در حال پیگیری است. در حال حاضر چین، قرقیزستان و ازبکستان در حال کار بر روی این پروژه هستند و گرمتر شدن اخیر روابط میان تاشکند و بیشکک اندکی خوش بینیهای محتاطانه به وجود آورده که شاید سه کشور در نهایت بتوانند به یک توافق دست یابند. با این وجود، این خوش بینی محتاطانه باید مجموعهای از چالشها را که هنوز در راستای اجرایی شدن این طرح خط راه آهن قرار دارند هم، مد نظر قرار دهد.
در ماه گذشته، وزارت دارایی قرقیزستان به دولت این کشور هشدار داده بود که به دلیل حجم بالای بدهیهای جمهوری قرقیزستان به هیچ وجه وام دیگری از چین نگیرد. زیرا در حال حاضر معادل بیش از 70 درصد از ارزش میزان تولید ناخالص داخلی، وام دریافت شده است. تا قبل از این که این هشدار صادر شود، طرح دولت؛ قرض گرفتن پول از چین برای ساخت راه آهن بخش قرقیزستان بود. علاوه بر این شواهد متقاعد کننده نشان میدهد که پروژههای جدیدی که دولت چین در قرقیزستان تامین مالی میکرد- مانند بازسازی نیروگاه بیشکک در سال 2017- با فساد آشکار از جمله فساد مقامات قرقیزستان و شرکتهای چینی مواجه شده و صدمه دیده است. این افشاگریها موضوع را پیچیدهتر کرده و یکی دیگر از ضربههای قوی علیه حمایت از پروژههای مرتبط با چین در قرقیزستان بوده است. اینها همه، البته، سوالاتی جدی را در مورد آینده راه آهن چین- قرقیزستان- ازبکستان، مطرح میکند.
پیشرفتهای اندک اخیر در دیپلماسی راه آهن، بخشی از تلاشهای مجدد تاشکند برای پیاده سازی برنامههای درازمدت خود است. اما تاکنون هرگز طرحهایی که به ارتباطات خارجی بیشتر و متنوعتر بیانجامد و یا تواناییهای بالقوه ازبکستان برای تبدیل شدن به یک مرکز حمل و نقل منطقهای را ارتقا دهد، محقق نشده است. با این حال، در کنار آشکار شدن چشم انداز وسیع ازبکستان، به نظر میرسد دولت این کشور راه حلهای عملی اندکی برای رسیدگی به چالشهای مختلف ژئوپولیتیک و مالی پروژهها دارد و هنوز مشکلاتی بر سر راه تحقق این پروژههای چند میلیون دلاری در کشورهای همسایه - یعنی در افغانستان و قرقیزستان- قرار دارد.
شاید دیپلماسی انتقال (حمل و نقل) ریلی که از طرف مقامات عالی رتبه ازبکستان پیشنهاد شده و بیانیههایی که در طول جلسات با رهبران افغانستان، هند و یا پاکستان امضا شده است، همچنان ادامه یابد و بدون هیچ گونه تغییرات عملی تا ابد صرفا به شکل نظری باقی بماند. همان طور که در دو دهه گذشته اجرای چندین پروژه مهم با عدم پیشرفت مواجه شده است؛ مانند طرح خط لوله گاز طبیعی ترکمنستان-افغانستان، پاکستان-هند که تاکنون طبق رویه مناسبی پیش نرفته است. از این رو، لازم است که ازبکستان با صبر و سعی جای پای خود را در زمینههای اقتصادی و سیاسی در کشورهای همسایه (افغانستان و قرقیزستان) گسترش دهد. این امر میتواند به ایجاد یک اهرم حیاتی منجر شود و شاید از این طریق ازبکستان بتواند تأثیرات مورد نظر را در منطقه داشته باشد. در غیر این صورت، تلاشهای ازبکستان در این دو مسیر با شکستهای دوگانه مواجه خواهد شد و ناکامی در آینده قابل پیش بینی است.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»