کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

همکاری فرهنگی ازبکستان و اتحادیه اروپا

استراتژی اروپایی برای تقویت سطح آموزش عالی ازبکستان

http://caa-network.org/archives/13606 , 31 تير 1397 ساعت 13:59

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی


ایران شرقی/
منبع: شبکه تحلیلی منطقه‌ای آسیای مرکزی (КААН)

از سال 2007 آموزش و پرورش، مهم‌ترین حوزه همکاری در استراتژی اتحادیه اروپا در حوزه آسیای مرکزی بوده است و در این راستا، برنامه‌های مربوط به تشویق اصلاحات اساسی و مدرنیزه‌سازی نظام‌های آموزشی در منطقه آغاز شده است. با این وجود، پس از گذشت 20 سال، برخی گزارشها حاکی از آن‌ است که حضور اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی تا حد زیادی با محدودیت‌هایی مواجه است. بطور مشخص، کمک‌های اتحادیه اروپا به ازبکستان در حوزه آموزش و پرورش، به دلیل خودکامگی دولت ازبکستان به تعویق افتاده است و تاشکند اعمال تغییرات را تهدیدی برای قدرت خود تلقی می‌کند.

این وضعیت در حالیست که اتحادیه اروپا برای تجدید نظر در استراتژی خود در رابطه با آسیای مرکزی از سال 2019 باید یک رویکرد منسجم‌تر برای تامین مالی بلند مدت داشته باشد. استراتژی جدید اتحادیه اروپا باید از طریق جذب بیشتر طرفهای ذی نفع مانند معلمان، دانش‌آموزان و والدین باشد. این رویکرد جدید می‌تواند شامل ایجاد پروژه‌های هدفمندتر و دقیق‌تر مانند افزایش تعداد جوانان تحصیل‌کرده ازبک تبار در اروپا، افتتاح شعبه‌های دانشگاه‌های اروپایی و توسعه روابط بین بخش‌های دولتی و خصوصی باشد.

بهبود نظام آموزشی از لحظه استقلال

فروپاشی شوروی  آسیب جدی به حوزه آموزش و پرورش ازبکستان وارد آورد. در حال حاضر که یک چهارم قرن از استقلال این جمهوری می‌گذرد، باز هم این کشور با کمبود جدی منابع، در مدارس و دانشگاه‌ها مواجه است. کمتر از یک چهارم کودکان به مهد کودک می‌روند و در مدارس ابتدایی و متوسطه صدها هزار دانش‌آموز به صورت شیفتی (مدارس دو نوبتی)، آموزش می‌بینند. پس از اتمام دوران مدرسه، از هر  11 نفر تنها یک نفر وارد دانشگاه می‌شود. علاوه بر این، کشور با مشکلاتی پیرامون استخدام معلمان هم مواجه است. حقوق‌های کم و حجم کاری زیاد انگیزه بسیاری از معلمان را از بین برده و در برخی کلاس‌ها دروس مهمی چون ریاضی، به دلیل نبود معلمان متخصص در این حوزه، آموزش داده نمی‌شود.
اتحادیه اروپا برخلاف بسیاری از دیگر اهداکنندگان خارجی (که کمک‌های خود را در حوزه آموزش ابتدایی و متوسطه متمرکز کرده‌اند) توجه خود را در آموزش عالی و اصلاحات اساسی مانند تغییر برنامه آموزشی و تجدید نظر در روش‌های آموزشی متمرکز ساخته تا ازبکستان را از کلاس آموزش شوروی به آموزش غربی و مدرن منتقل کند.
 
مقامات ازبکستان؛ انگیزه کم در پذیرش اصلاحات اروپایی

موفقیت کمک‌های خارجی به شدت به انگیزه کشورهای دریافت کننده کمک بستگی دارد. حوزه آموزش و پرورش ازبکستان همواره تحت کنترل شدید قرار داشته است. اسلام کریم‌اف علی‌رغم باز بودن ازبکستان برای همکاری خارجی، خواهان اجرای تفاهم‌نامه‌های به امضا رسیده با اتحادیه اروپا و پیشبرد ایده‌های غربی نبود. در نتیجه، مقامات ازبکستان دسترسی خارجی‌ها به سطوح آموزشی را محدود و بیشتر کمک‌های اروپا را به گفتگوی رسمی در سطح عالی اختصاص می‌دادند.

در هر جامعه، دانش یک جریان مداوم از بالا به پایین (یا از پایین به بالا) نیست، بلکه شامل جریانات آزاد و وسیع بین افراد و سازمان‌ها می‌شود. بدین ترتیب، مهم است که کمک‌های خارجی در حوزه آموزش و پرورش به تعامل با وزارت آموزش و پرورش محدود نشود و در سطح محلی هم به کار برده شود. با این وجود، هم در زمان اسلام کریم‌اف و هم در زمان میرضیایف اساتید، دانش‌آموزان و والدین به ندرت در فرآیند مباحثات و اتخاذ تصمیمات مربوط به بهبود روش‌ها و استراتژی اصلاحات طراحی شده توسط رئیس‌جمهور ازبکستان یا اهداکنندگان خارجی مداخله می‌کنند. به همین دلیل، بسیاری از اصلاحات در سطح محلی مورد توجه لازم قرار نگرفتند و در سطح بیانیه باقی ماندند.

هدف مشارکت دولت ازبکستان در برنامه‌های اروپا - اجرای سیاست public relations به منظور تقویت مشروعیت سیاسی بود، نه تعهد واقعی به اصلاحات. از سال‌های 1990 کریم‌اف نظریه‌های غربی از قبیل حقوق بشر و دمکراتیزه‌سازی را در راستای منافع خود به کار می‌برد. وی از این مفاهیم در آثار و بیانیه‌هایش پیرامون آموزش و پرورش استفاده می‌کرد و از این طریق، ایدئولوژی خود را در حوزه آموزش پیش می‌برد. مقامات ازبکستان در ظاهر حیثیت بین‌المللی همکاری خود با اتحادیه اروپا را بهبود بخشیدند تا باز بودن فضای کشور برای همکاری منطقه‌ای را نشان دهند.

اتحادیه اروپا قصد دارد از طریق گفتمان‌هایی از قبیل آزادسازی، پلورالیسم، دمکراتیزه‌ کردن و مدرن ‌سازی؛ منطقه را از سیستم سوسیالیستی مدرسه-دانشگاه به سیستم غربی منتقل کند. بر این اساس، اکثر برنامه‌های کمکی اروپا برای تحقق پیش‌نیازهای تاریخی و اجتماعی مختلف، ارزش‌ها، توانایی‌ها و آرمان‌ها در سطح عالی و نه در سطح طرفین ذی نفع و بدون توجه لازم به پس زمینه‌های محلی متعدد طراحی شده‌اند.

ازبکستان مداخله کمی در برنامه‌های آموزشی اروپایی داشته و عدم احساس تعلق و رویکرد کلیشه‌ای اتحادیه اروپا به مخالفت مدارس ازبکستان با پیشنهادات اتحادیه اروپا منجر شده است. بسیاری از معلمان و والدین در ازبکستان پایبند ارزش‌های خاص میراث شوروی بوده و این ارزش‌ها را مثبت ارزیابی می‌کنند. از نظر آنها استفاده از رویکرد جدید در آموزش و پرورش فرآیندی است که از خارج معرفی شده و سیستم آموزشی فعلی را نابود می‌کند. به اعتقاد آنها:

  1. خصوصی سازی آموزش عالی که اغلب به عنوان تجاری سازی آموزش و پرورش (که قبلا رایگان و جهانی بود) تفسیر می‌شود، نابرابری را تقویت می‌کند. چرا که مانع دستیابی بسیاری از دانشجویان بی‌بضاعت به آموزش می‌شود.
    اتحادیه اروپا سعی دارد از طریق مخالفت با سیستمی که مردم آسیای مرکزی در آن رشد کرده‌اند و معلمان در آن پرورش یافته‌اند، این سیستم را "آموزش از دست رفته" نشان دهد.
    پروژه‌های اروپایی یا دیگر پروژه‌های غربی که معلمان را به تغییر جهت از آموزش متمرکز بر معلم؛ به آموزش متمرکز بر دانش‌آموز، فرا می‌خواند، تاثیر بسیار کمی دارند. این نظریات برای بسیاری از معلمان؛ غیر اصولی و غیر قابل اجرا هستند، مگر اینکه شرایط اجتماعی آنها را به طور کامل بهبود بخشند.
برخی دانشمندان معتقدند که کشورهای مدعی کمک، اغلب فرقی بین کشورهای فاسد و غیر فاسد نمی‌گذارند. این مسئله در ازبکستان که میزان فساد هم در دولت و هم در سیستم آموزش و پرورش آن زیاد است به وضوح قابل مشاهده می‌باشد و همین امر موازین اخلاقی و تاثیر کلی پروژه‌ها را مورد شک و تردید قرار می‌دهد. از آنجا که سازمان‌های غیر دولتی محلی در ازبکستان تحت کنترل شدید قرار دارند و اغلب نمی‌توانند کمک‌های مالی خارجی را دریافت کنند، کمک‌ها بیشتر از طریق دولت توزیع می‌شوند. در یک کشور نوبنیاد به لحاظ دموکراسی، که در آن محافل سیاسی و اقتصادی در هم تنیده شده‌اند، در صورت انتقال بودجه اتحادیه اروپا از طریق برنامه‌های بزرگ به مقامات عالی کشور، احتمال اختلاس و حمایت از رژیمی که فسادش؛ دلیل اصلی کاستی آموزشی آن است وجود دارد.

این در حالیست که فقدان روابط با طرفهای  ذی نفع، توانایی اتحادیه اروپا برای ارزیابی نیاز جامعه ازبکستان و تجدید نظر و سازگاری پروژه‌های خود با شرایط محلی را به میزان قابل توجهی محدود کرده است. اتحادیه اروپا با ارائه پروژه‌های هدفمند و تدریجی و متواضعانه‌، تاثیر بیشتری خواهد داشت. چنین رویکردی مستلزم هزینه‌های کم‌تر بوده و از لحاظ لجستیکی با امکانات سرمایه‌گذاری در ازبکستان تطابق خواهد داشت. این امر در بلندمدت به اعمال اصلاحاتی که اتحادیه اروپا، بیش از 20 سال است بر روی آنها کار می‌کند کمک خواهد کرد.

اتحادیه اروپا می‌تواند امکان تحصیل بسیاری از ازبک‌ها را در دانشگاه‌های اروپا فراهم آورد. این امر می‌تواند تا حدی مسئله کمبود قابل توجه مکان در دانشگاه‌های ازبکستان را حل و فصل کرده، به تقویت روابط بین مردم کمک و برای سیستم محلی آموزشی و پروژه‌هایی که روسیه و چین پیشنهاد می‌دهند جایگزین ارائه کند.

در صورت ایجاد شعبه‌های دانشگاه‌های اروپا در مناطق مختلف ازبکستان، آموزش عالی انگیزه جدیدی بدست خواهد آورد. به عنوان مثال، دو شعبه از دانشگاه‌های اروپا در تاشکند تحت عناوین «تورین» و «وست‌مینستر» بسیار محبوب بوده و تاثیر بالقوه افزایش حضور دانشگاه‌های اروپا در ازبکستان را نشان می‌دهند.
فساد گسترش یافته در سیستم دانشگاهی کشور به این دو دانشگاه راه نیافته است.  این دو دانشگاه، مهارت‌ها و تخصص‌های مورد نیاز کارفرمایان را به فارغ‌التحصیلان ارائه می‌کنند.

اتحادیه اروپا علاوه بر آموزش عالی می‌تواند در ساخت و بازسازی مدارس سرمایه‌گذاری کرده و سهم خود را در ویرایش و تجدید نظر در مورد کتاب‌های درسی به ویژه کتاب‌های مربوط به زبان‌های اروپایی و مطالب علمی (ریاضی، فیزیک، زیست و غیره) ادا کند. در این راستا، بیانیه میرضیایف پیرامون اهمیت و اولویتِ به روز رسانی کتاب‌های درسی یک نشانه مثبت محسوب می‌شود. این فرصت‌های‌ مثبت این شانس را به اتحادیه اروپا می‌دهند تا سهم مستقیم یا غیر مستقیم خود را ادا کند.

اتحادیه اروپا همچنین می‌تواند از طریق حمایت از مراکز فرهنگی و سازمان‌های غیر دولتی به توسعه آموزش خصوصی (که از سال‌های 2000 پیشرفت قابل توجهی در ازبکستان داشته است) کمک کند. بسیاری از والدین به معلمان خصوصی مراجعه می‌کنند تا تعداد کم ساعات روزانه آموزش به دلیل سیستم تغییر یافته، کیفیت متوسط آموزش و پرورش و کمبود معلمان را جبران کنند. کشورهای اتحادیه اروپا می‌توانند همچنین سهم دوجانبه‌ای در آموزش معلمان داشته باشند.

روابط مشترک بین بخش‌های خصوصی و دولت نیز می‌تواند یکی از روش‌های موثر بسیج منابع برای آموزش و پرورش باشد. در حال حاضر، شرکت‌های محلی از عدم تخصص فارغ‌التحصیلان جوان ازبک تبار ناراضی هستند. بدین ترتیب، شرکت‌های اروپایی می‌توانند از طریق حضور فعال‌تر در آموزش‌های تخصصی به بهبود این وضعیت کمک کنند.

نتیجه‌گیری‌
کمک در حوزه آموزش و پرورش، روش‌ها و تاثیر آن؛ همانند سابق به شدت مورد بحث و گفتگو قرار دارند. در حال حاضر، طراحی دقیقی در حوزه آموزش و پرورش وجود ندارد که بتواند برای تمام کشورها به کار رود. راه‌های پیشنهاد شده هم در معرض تهدید و انتقاد قرار دارند. در این راستا، تشویق اراده سیاسی دولت برای توسعه تفکر انتقادی در دانشجویان می‌تواند یک گام مفید باشد. گام دیگر، رشد اقتصاد به منظور اجرای اصلاحات و افزایش سرمایه‌گذاری‌های قابل توجه در حوزه آموزش و پرورش است. بعید است که برنامه‌های اصلاحات بدون بهبود قابل توجه شرایط مالی و اجتماعی طرفهای ذی نفع محلی – معلمان و خانواده‌ها – موفقیت‌آمیز باشند.

اصلاحات مداوم میرضیایف امکان همکاری با طرف‌های  ذی نفع را فراهم می‌آورد. همچنین امکانات جدیدی برای تعامل با سازمان‌های غیر دولتی، سازمان‌های محلی و بخش خصوصی ایجاد شده‌اند. اگر اتحادیه اروپا بتواند طرفهای ذی نفع را متقاعد کند، آنها می‌توانند ایده‌های اصلاحات و نظریه های اروپایی را عملی کنند.


«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است» 
 
 


کد مطلب: 1504

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/1504/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir